0

فرهنگ شهادت و ايثار 1

 
hasantaleb
hasantaleb
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 58933
محل سکونت : اصفهان

فرهنگ شهادت و ايثار 1
چهارشنبه 29 دی 1389  11:23 AM

فرهنگ شهادت و ايثار

بدون شك يكي از عوامل مهم و اساسي مقاومت و پيروزي در دفاع هشت ساله، نيروي انساني است، نيروهاي متشكل از بهترين و قوي‏ترين مردان بويژه جوانان عاشق و شهادت طلب ميهن اسلامي، كه در دفاع از انقلاب اسلامي و تماميت ارضي كشور مقدس جمهوري اسلامي سراز پا نمي‏شناختند.

مقاومت تحسين برانگيز جوانان برومند اين سرزمين در برابر استكبار جهاني، صحنه‏هاي بي‏بديل و بي‏نظيري از شهادت و ايثار را خلق كرد كه اگر به ضبط و ثبت و تفسير و توزيع آن اهتمام نورزيم، به فرهنگ وتاريخ مردم اين مرز و بوم، جفايي جبران‏ناپذير روا داشته‏ايم. خلق اين آثار اعجاب‏آور و حيرت‏انگيز كه طبق فرمايش آن مقتداي سفر كرده، به جز در برهه‏اي كوتاه از صدر اسلام همانند ندارد، حجت را بر همگان تمام كرده است.

شاعر امروز ايراني مي‏تواند يك بار ديگر همانند فرزانه طوس، مثنوي حماسه بسرايد و اين بار قهرمان شعرش نه رستم دستان كه شهيدان بزرگواري چون شهيد همّت و شهيد باكري باشند؛ مي‏تواند مثنوي معنوي را جاني دوباره بخشد و تمثيل‏ها را از صحنه‏هاي نبردي انتخاب كند كه از تراوش خون و جان است. عارف فرزانه ايراني، امروزه مي‏تواند تذكرة الاوليايي ديگر با مضمون اين شهيدان گمنام به رشته تحرير درآورد؛ مي‏تواند بوستاني دگر بسرايد و گلستاني نو بيافريند و اسرارالتوحيد را تفسيري دگر نمايد. مفسر و اهل علم ما مي‏تواند يك بار ديگر مقام مولا علي‏عليه السلام در نهج‏البلاغه را فصل‏العين خويش قرار داده، معناي كلام حضرتش را اين بار در چهره معصوم بسيجي شهيدي جستجو كند كه ره صد ساله را يك شبه پيموده است؛ آن جا كه مولا مي‏فرمايد:

 

 

هَجَمَ بِهِمُ العِلْمُ عَلي حَقيِقَةِ الْبَصيرة وَ باشَرُوا روُحَ اليقين و ستلانوا ما اسْتَوْعهُ المُترِفونَ و اَنِسوُ بماستوحشَ مِنَ الْجاهِلُونَ وَ صَحبوا الدُّنيا بِاَندانِ ارواحُها مُعلّقه بِالمَحَل الاْعْلي اوُلئكَ خُلَفاءُ اللَّهِ فِي اَرْضِه و الدُّعاة اِلي دينَه آه آه شُوقاً اِلي رُؤيتِهِم

امواج علم بر اساس حقيقت ادراك و بصيرت آن‏ها هجوم برد و به يكباره آنان را احاطه نمود و جوهره ايمان و يقين را به جان و دل خود مسّ كرد و آنچه را خوشگذران‏ها سخت و ناهموار داشتند، نرم و ملايم و هنجار انگاشته و به آنچه جاهلان از آن در وحشت و ترس بودند، انس گرفتند.

فقط با بدن خاكي خود همنشين دنيا شدند؛ با روح‏هايي كه بر بلندترين قله از ذِروه قدس عالم ملكوت آويخته بود. ايشانند در روي زمين جانشينان خدا و داعيان بشر به سوي دين خدا. آه! آه! چقدر اشتياق زيارت و ديدارشان را دارم؟

به راستي آيا مولا مشتاق ديدار جواناني نيست كه به عشق مولا از همه چيز خود گذشته‏اند تا دين خدا را ياري رسانند؟

طفيل هستي عشقند آدمي و پري

ارادتي بنما تا سعادتي ببري

بكوش خواجه و از عشق بي نصيب مباش

كه بنده را نخرد كس به عيب بي‏هنري

مي‏صبوح و شكر خواب صبحدم تا چند؟

به عذر نيم‏شبي كوش و گريه سحري

آري، از اين مَنظَر بايد يك بار ديگر به خاطرات رزمندگان اسلام مراجعه كرد و آن حادثه‏هاي تكرار نشدني را دوباره و صدباره خواند و از آن‏ها براي تفسير و تأويل عرفان و حكمت اسلامي بهره‏جست و فهميد كه در اين نبرد، رابطه سلاح و ايمان، رابطه لازم و ملزوم است؛ هر گاه ايمان باشد، سلاح مؤثر است و لاغير و هر گاه صداقت باشد، پيروزي تابع است؛ همان گونه كه مولاي متقيان‏عليه السلام فرمود:

 

فَلَمَّا رَأَي‏اللَّه صِدْقَنا بِعَدوّنا الْكَيتْ وَ اَنْزَلَ عَلَيهِ النَّصْر

آنگاه كه خداوند صداقت ما را ديد، دشمن ما را به خواري دچار ساخت و پيروزي را نصيب ما گردانيد.

با چنين انگيزه مقدسي است كه بار ديگر به سراغ خاطرات دليرمردان دفاع مقدس رفتيم تا به شكار لحظه‏ها نشسته، و اندكي از انبوه دُرّ و جواهر موجود در اين عرصه را گرد هم آوريم، تا شايد با مطالعه سطر سطر اين حماسه‏ها، بار ديگر آتش حسرت و افسوس وجودمان را فراگيرد و شگفتي‏هاي موجود در اين خاطرات، ما را از خواب غفلت بيدار كند.

آن همه محبت در آن همه صلابت، آن همه لطف در آن همه سختي، آن همه زيبايي در آن همه استحكام، آن همه آرامي در آن همه شتاب، آن همه صبر در آن همه بي‏قراري، آن همه عشق و فضيلت و صداقت در آن همه عصيان و خروش و شهادت، و آن همه اوج و فراز و نشيب در آن همه سكوت و خاموشي كلمات محصور در سطور و صفحات، شايد دل‏هايمان را بشكند و درس‏آموز مكتب آن‏ها قرار دهد، كه به قله رفيع معنويت و تقوا رسيده و چنين گمنام زيسته و مي‏زيند. آنان در ملكوت اعلي از چنان آوازه‏اي برخوردارند كه اذهان ما از درك آن عاجز و ناتوان است؛ گويي مصداقي بر اين سخن شيخ اجل هستند كه:

اي مرغ سحر عشق ز پروانه بياموز

كان سوخته را جان شد و آواز نيامد

اين مدعيان در طلبش بي‏خبرانند

كان را كه خبر شد خبري باز نيامد

و بدين طريق بود كه به خوشه چيني از خرمن فضايل بي‏شمار اين عزيزان پرداختيم و همه آنچه را كه درك ما اجازه مي‏داد، با مفاهيم عرفاني و اسلامي تطابق داديم تا مجموعه‏اي شيرين و شيوا براي خوانندگان عزيز فراهم آيد.

خود واقفيم كه ادراك زميني ما نمي‏تواند حتي اندكي از عمق وجودي مجاهدان في‏سبيل‏اللَّه، خاصه شهداي گرانقدر را دريابد و زبان‏هاي ما نمي‏تواند هنگام بيان ذره‏اي از بزرگي‏هايشان به لكنت نيفتد و قلم‏هاي ما ضمن ترسيم اندكي از زيبايي‏هايشان باز نماند، چون با پياله نتوان اقيانوسي را پيمانه كرد. پندار ما از مجد و كرم ايشان، هر قدر كه باشد، توهّمي بيش نيست. در بيان اين مقام همان بس كه امام و مراد شهيدان فرمود:

«چه گويم و چه نويسم كه خاموشي بهتر و شكستن قلم اولي‏تر است».

مهم‏ترين اوصافي كه مي‏توان براي رزمندگان اسلام ذكر كرد، عبارتند از:

1. ايمان به خدا

مهم‏ترين عامل قدرت و تحرك يك رزمنده و مدافع اسلام، ايمان به خداست؛ زيرا خداوند متعال مبدأ و منشأ قدرت است و به هر كاري كه اراده كند، تواناست. لذا وقتي يك مدافع خود را به منبع اصلي قدرت و حيات متصل مي‏كند، از هيچ قدرتي جز او ترس و وحشت به خود راه نمي‏دهد و اين سرمايه بزرگي است كه تنها مجاهد في‏سبيل‏اللّه و مدافع معتقد به خدا، از آن بهره‏مند است و تكيه‏گاه اصلي رزمندگان ما نيز طي هشت سال دفاع مقدس، همين قدرت لايزال بوده است؛ به طوري كه امام راحل‏قدس سره فرمودند:

«مطمئن باشيد از قدرت‏ها كاري ساخته نيست. هيچ نگراني به خود راه ندهيد. شما جنود خدا هستيد و پيروزيد. آن‏هايي كه در ابتدا حركت خودشان را شروع كردند، با طمأنينه قلبي شروع كردند و از هيچ نترسيدند. قدرت‏هاي بزرگ از آن جهتي كه در شما هست، كه آن ايمان به خداست، خبر ندارند. لذا دائم مي‏گويند ما داراي موشك هستيم. آن‏ها داراي موشك هستند، ولي ايمان ندارند؛ شما ايمان داريد قلب‏هايتان با مبدأ نور و قدرت پيوند خورده است؛ پيوندي ناگسستني.»

اين فرمايش امام راحل‏قدس سره در واقع تحقق آيه ذيل است كه در نبرد دليرانه رزمندگان ما مصداق عيني پيدا كرد:

اِنَّ الَّذينَ قالوُا رَبُّنَااللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائكَةُ اَلاّ تَخافُوا و لا تَحْزَنُوا وَ اَبْشِرُوا بِالْجَنّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوْعَدُونَ

محققاً آناني كه گفتند پروردگار ما خداي يكتا است و بر اين پيمان استوار ماندند، فرشتگان رحمت الهي بر آن‏ها نازل شوند و گويند ديگر هيچ ترس و اندوهي از گذشته خود نداشته باشيد و شما را به آن بهشتي كه وعده داده شده‏ايد، بشارت باد.

2. بينش و آگاهي

ايمان همواره بايد با بينش و آگاهي توأم باشد. درك موقعيت سياسي و اجتماعي و آگاهي به مصالح اسلام، افق روشني را پيش روي مدافعان اسلام مي‏گشايد، تا نيرو و توان خود را به طور مؤثر و به موقع به كار گيرند. علاوه بر اين، آگاهي و هوشياري، انگيزه دفاعي مدافعان را تقويت مي‏كند؛ به طوري كه تا تقديم جان و شهادت حاضر نيستند دست از راه و هدف خود بردارند و عزت اسلام و استقلال كشور را با هيچ چيز معامله نمي‏كنند. قرآن كريم در اين باره مي‏فرمايد:

و كَاَيِّنْ مِنْ نَبِي قاتَلَ مَعَهُ رِبّيُّونَ كَثيرٌ فَما وَ هَنُوا لِما اَصابَهُمْ في سَبيلِ‏اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكانُوا وَاللّهُ يُحِبُّ الصّابِرينَ

چه بسيار پيش آمده كه جمع كثيري از پيروان پيامبري در جنگ كشته شده‏اند؛ با اين حال، اهل ايمان با سختي‏هايي كه در راه خدا به آن‏ها رسيد، مقاومت كردند و هرگز بيمناك و زبون نشدند و سر به زير بار دشمن فرو نياوردند و راه صبر و ثبات پيش گرفتند كه خداوند صابران را دوست دارد.

بنابراين، لازمه سرافرازي و استقلال و تسليم نشدن در برابر دشمن، مقاومت و پايداري آگاهانه است. از اين رو، امّت پيامبرصلي الله عليه وآله سختي‏ها و فشارهاي دشمن را تحمل كردند، ولي تن به سازش ذلّت‏بار ندادند و حفظ استقلال و شرف و آزادي ملت براي آن‏ها از هر چيز مهم‏تر بود؛ چنان كه امام راحل‏قدس سره فرمودند:

«اگر ما تسليم امريكا و ابرقدرت‏ها مي‏شديم، ممكن بود امنيّت و رفاه ظاهري درست مي‏شد و قبرستان‏هاي ما پر از شهداي عزيز ما نمي‏گرديد؛ ولي مسلماً استقلال و آزادي و شرافتمان از بين مي‏رفت.»

بدين ترتيب، بينش و آگاهي براي مدافعان و جنگجويان در حوزه اسلام، لازم است. آگاهي و بصيرت، نه تنها بازوي ايمان است، بلكه توان دفاعي مدافعان را نيز افزايش مي‏دهد؛ به همين دليل مولاي متقيان علي‏عليه السلام در توصيف رزمندگان اسلام مي‏فرمايند:

«حَمَلُوا بَصائرَهُمْ عَلي اَسْيافِهمْ»

بينش و آگاهي خود را بر شمشيرهايشان حمل مي‏كردند.

عالم محضر خداست درمحضر خدا گناه نکنید حضرت امام (ره)

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها