0

جنگ نرم رسانه ای

 
aradiraan
aradiraan
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 3
محل سکونت : اصفهان

جنگ نرم رسانه ای
جمعه 19 آذر 1395  12:45 PM

جنگ نرم « رسانه ای »

گردآوری: سعید قوامی

مقدمه:

یکی از شیوه های جنگی، جنگ نرم است که جنگ روانی شاخه ای از آن به شمار می آید. درجنگ نرم، به جای ابزارهای جنگی متعارف چون توپ و تانک، از ابزارهای فرهنگی تاثیرگذار بر فکر واندیشه و عواطف و احساسات انسانی بهره گرفته می شود.

با نگاهی به جریان شناسی جنگ نرم می توان گفت که این شیوه جنگی، از دیرباز مورد استفاده قرار گرفته و همواره از سوی انسان ها در جنگ ها به عنوان یک ساز و کار موثر مورد توجه بوده است. تنها تفاوتی که می توان در میان جنگ های نرم در دوران گذشته و عصر معاصر یافت، تفاوت در ابزارها و روشهای آن است و اصولا بهره گیری از هر نوع ابزاری در جنگ نرم بر این پایه و محور قرار می گیرد که بر اندیشه و احساسات مخاطب تاثیرگذاشته و او را مرعوب خود سازد و بی آن که واکنشی از خود نشان دهد، تسلیم دشمن شده و یا در مسیر خواسته های او گام بردارد.

 

جنگ نرم چیست:

جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی است. در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی و در علوم سیاسی از واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیرا به واژه انقلاب رنگین برای تبیین این اصطلاح استفاده می‌شود.

 جنگ نرم در حقيقت شامل هرگونه اقدام روانی و تبليغات رسانه ای است كه “جامعه هدف” يا گروه هدف را نشانه می گيرد، در جنگ نرم «رسانه ها» ابزار بسيار قوی و كارآمدی محسوب می شوند كه با اذعان تاسف بايد گفت: در جنگ نرم رسانه ها اغلب در اختيار مراكز ثروت و قدرت هستند و هر آنچه كه اربابان خود ديكته می كنند همان را منعكس می نمايند. بسياری ازتحليلگران حوزه سياسی و رسانه معتقدند كه با توجه به گستردگی دنيای ارتباطات، امروزه با جنگ رسانه ای نيز روبرو هستيم به شكلی كه گفته می شود، هر رسانه ای كه قوی تر است می تواند در جهت دهی به افكار عمومی مردم مؤثر عمل كند.

بی شك رسانه‌ها با پوشش گزينشی برخی رويدادها و چشم پوشی از بقيه وقايع،نقش تعيين كننده ای در جنگ نرم و مهار آن بر عهده دارند.بر همين اساس برای تقويت زيرساخت های فرهنگی و رسانه ها و مقابله با جنگ رسانه ای دنيای غرب، بايستی به نقش رسانه به عنوان يك ابزار مهم و جريان ساز بيش از پيش اهميت بدهيم در اين ميان دست اندركاران حوزه رسانه كشورمان با توليدات موثر ،آموزش، اطلاع رسانی و آگاهی بخشی و به عرصه كشاندن نخبگان در اين عرصه ، تصويرسازی درست توام با اميدآفرينی و حفظ منافع ملی می توانند، نقش مهمی در كاهش عوارض روانی ، تقويت وحدت و انسجام ملی و ايجاد تحرك و نشاط در جامعه داشته باشند.

گاهی به جای جنگ از واژه های تهدید یا قدرت نیز استفاده می شود، ولی در نهایت هر دوبه یک مفهوم ختم می شوند. نظریه جنگ نرم طی دهه های اخیر وارد ادبیات سیاسی شده است و ژوزف نای از اندیشمندان معاصر معتقد است، مبنای قدرت سخت یا جنگ سخت بر "اجبار " و مبنای قدرت نرم بر " اقناع " است، و برخلاف بعضی از صاحب نظران، اقتصاد و دیپلماسی را در زیرمجموعه قدرت سخت قرار داده و تنها از رسانه بعنوان قدرت نرم نام می‌ برد.

در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترک تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر بدون استفاده از راه های نظامی است. اما از آنجا که در مورد گستردگی و حوزه فعالیت هر کدام اتفاق نظر وجود ندارد؛ اشاره کوتاهی به هر کدام از واژه های مذکور و سابقه تاریخی آنها خواهیم داشت.

مبنای قدرت سخت یا جنگ سخت بر  "اجبار” و مبنای قدرت نرم بر “اقناع” است.

امروزه به دليل پيچيدگی اجتماعی ماهيت يافتن نقش رسانه‌های جمعی در ايجاد روابط افقی و عمودی در جوامع، كاربرد اين وسايل در عرصه های مختلف زندگی جوامع بشری بيش از پيش چشمگير شده است.

بر اين اساس بايد گفت، رسانه‌ها پل ارتباطی و بلكه وسيله‌ی تسلط بر افكار، اراده و احساسات بشريت دوران معاصر به شمار می‌آيند. مراكز رسانه‌های استكبار كه به مدرن‌ترين فناوری جهانی مجهزند‌، از يك سو ابزاری در جهت اجرای عمليات روانی قدرت‌ها عليه ملت‌ها و دولت‌های مستقل هستند و از سوی ديگر وسيله‌ای برای كنترل، تضعيف، جهت‌دهی و هدايت جوانان در سراسر جهان محسوب می‌شوند.

رهبر معظم انقلاب فرمودند: «رسانه مهم‌ترين ابزار جنگ نرم است» بايد اين ابزار را بيش از پيش مورد توجه قرار داد و از آن به نفع منافع كشور بهره‌برداری كرد.

 

هدف جنگ نرم ، تغییر فرهنگ از طریق رسانه

فرهنگ مجموعه معتقدات، باورها، هنجارها، ارزش ها و سنت های نهادینه شده در یک جامعه انسانی است که روح و روان جامعه را شکل می دهد. هویت یک جامعه، عمل کردها و ارزش های آن بر مبنای ارزش های فرهنگی آن جامعه سنجیده شده و قوت و ضعف جامعه نیز بر همین مبنا شناخته می شود.

 رسانه ها منبع بنیادین و فراگیر پیام های فرهنگی اند. آنها در آموزش چگونگی رفتار ما و اینکه درباره چه موضوعاتی تفکر، احساس، عقیده، ترس و تمایل داشته باشیم (یا برعکس)، سهیم هستند.

 بعد دیگر فرهنگ رسانه ای، سنجش مجدد روندهای توسعه دوره تحصیل سواد رسانه ای در مطالعات فرهنگی و اجتماعات آموزشی و دانشگاهی به صورت گسترده و نیز برای دانشجویان و بزرگسالان است. نیاز واقعی این است که بزرگسالان فهم بهتری نسبت به اینکه رسانه ها چگونه کار می کنند، بیابند. در این میان، به معانی تاریخ مند سانسور و آزادی بیان بیشتر توجه می شود و این که چگونه این مفاهیم توسط علایق و منافع بنگاه های غول پیکر رسانه ای برای محافظت از آزادی بی حصر آنها به کار می روند؛ بدون این که توجهی به تخریب های اجتماعی و فرهنگی آن صورت پذیرد. پیش از آن که به تغییراتی پراهمیت نیاز یابیم، عموم مردم باید یاد بگیرند که پاسخ گویی و مسئولیت پذیری بیشتری از بنگاه های غول پیکر رسانه ای بخواهند که اکنون برای استفاده از طول موج های عمومی هرجا که بخواهند، آزاد هستند. این آزادی زمانی که سایر صنایع هر روز بیش از گذشته، نسبت به تخریب محیط زیست مسئول شناخته می شوند، معافیت چشمگیری است.

 

رسانه القاگر فرهنگ

 فرهنگ رسانه ای موادی را برای افراد فراهم می کند که از طریق آنها، معانی و هویت هایی را خلق کنند و مطالعات فرهنگی روش های خاصی را که افراد، از محصولات فرهنگی استفاده می کنند، آشکار می سازد.

 ظاهراً جامعه ای که دچار فقر فرهنگی است یا به دلایلی از لحاظ فرهنگی فقیر نگه داشته شده، به صورت جدی تأثیرپذیر است و به گونه های متعدد، شاهد تهاجمات فرهنگی مستقیم، مداخله جویانه و غیرمستقیم قرار می گیرد. کشورهای مداخله گر همیشه تلاش کرده اند تا ارزش ها و هنجارهای خود را به دیگران تحمیل و از این طریق در پی تسخیر جوامع برآیند؛ زمانی که یک جامعه، به ارزش های جامعه دیگران گرویده؛ با کمال افتخار آن را بپذیرد، خود به خود زمینه نفوذ در آن کشور را مساعد می سازد و کم کم سرتسلیم به خواسته های آن کشور، فرود می آورد.

 امروزه جوامع و کشورهای قدرتمند، همواره در پی مستعمره ساختن جوامع کوچک اند، زیرا در شیوه استعمار نوین، روح و روان جامعه هدف قرار می گیرد. کشورهای قدرت مند با درک قدرت رسانه ها، امروز در صدد ابزار قرار دادن آن ها هستند و قصد دارند با استفاده از رسانه ها به خواسته های خود که همانا استعمار یک جامعه است، تحقق عینی بخشند.

 اطفال و جوانان کشور ما، قربانی رهبران برخی رسانه هستند که آنها نیز به شرق یا غرب وابسته گی دارند. به گفته داعی اکثر تلویزیون ها، لباس ها و غذاهای خارجی را برای مردم معرفی می کنند که این خود زمینه ترویج فرهنگ بیگانه را فراهم می آورد.

 این در حالی است که کشورهای مهاجم در جهت دستیابی به اهداف و خواسته خود، همواره در جست وجوی ابزار نوین در جهت اهداف خویش اند، تا با استفاده از این ابزار بتوانند، به سادگی به هدف خود نایل آیند. یکی از این ابزارها، تهاجم فرهنگی و جنگ رسانه ای است که از طریق رسانه بتوانند مخاطبان خود را تحت تاثیر قرار دهند و این خطر ناک ترین ابزار برای استعمار به شیوه نوین است؛ یعنی کشورهای مهاجم با حمله به روح و روان جامعه هدف، در صدد آن هستند تا هویت خود را احیا کرده، و آن را ترویج کنند، به این معنی، هرگاه ارزش های نهادینه شده در یک جامعه، جای خود را به ارزش های دیگران بدهد و بحران هویت را ایجاد نماید، افراد آن جامعه با پذیرش ارزش های دیگران، پشت کردن به سنت ها و باورهای خود، زمینه پیروزی کشور مهاجم را مساعد می سازد.

 

تهدیدات جنگ نرم رسانه ای

به نظر می رسد آنچه شاکله چالش های اخیر نظام سلطه با کشورهای آزاد را به وجود می آورد، در حیطه نرم افزاری قابل پیگیری است. جنگ نرم (soft war) مفهوم جدیدی است؛ حال آنکه با توجه به معنای وسیع آن از سابقه ای دیرپا برخوردار است. شاید مراد کسانی که آن را نو و بدیع می پندارند، برخی ابزارها یا اشکال آن باشد که در گذشته مورد استفاده نبوده است، خاصه آنکه نبرد اطلاعاتی امروز را محصول دنیای نو می دانند. امروزه در جریان تعریف از جنگ نرم، آن را نوع جدیدی از نبرد می شناسند که در حوزه رسانه اتفاق می افتد. در تعریف جنگ رسانه ای گفته می شود جنگ رسانه ای (media war) استفاده از رسانه ها برای تضعیف کشور هدف و بهره گیری از توان و ظرفیت رسانه ها، اعم از مطبوعات، خبرگزاری ها، رادیو، تلویزیون، اینترنت و اصول تبلیغات، به منظور دفاع از منافع ملی است. در این نبرد، هدف اصلی، کاهش آستانه تحمل ملی و کاستن از پایداری مردم کشور هدف است و در عین حال، با ایجاد جاذبه فکری، تغییر ذائقه، باورها و هنجارهای حاکم مدنظر است. جنگ رسانه ای یکی از مهم ترین جنبه های جنگ نرم و جنگ های جدید بین المللی است.

 ابزارهای ارتباطی و الکترونیکی تأثیرات عمیقی بر شکل دهی افکار عمومی دارند. از این رو در جریان جنگ غیرسخت، رسانه ها نقش اصلی را به عهده دارند. در این مقطع تاریخی، هم رسانه و هم سایر اشکال و ابزارهای نبرد نرم، از اهمیت خاص برخوردار است.

مارشال مک لوهان درهمین خصوص می گوید: «جنگ هایی که در آینده رخ خواهد داد، به وسیله تسلیحات جنگی و در میدان های نبرد نخواهند بود، بلکه این جنگ ها به دلیل تصوراتی صورت می پذیرد که رسانه های جمعی به مردم القا می کنند»  رسانه ها به شیوه های گوناگون می کوشند، فضای ذهنی گروه های هدف را در جهت اهداف و خواسته های حاکمان شکل دهند. استعمار صرف نظر از شیوه های کهن، با بهره مندی از رسانه ها و اقدامات فرهنگی، می کوشد نظام هنجاری گروه هدف را به سمت مطلوب خود تغییر دهد. تغییر در علایق جوانان، مدل های پوشش و آرایش، ادبیات و منابع مطالعاتی، نحوه صرف اوقات فراغت، رواج مکتب های خاص هنری، تغییر در موسیقی رایج، گسست و بیگانگی با سنت های فرهنگی و فرهنگ سنتی میان نسل جوان از آثار تغییر در نظام ارزشی جوامع محسوب می شود. بدیهی است که هویت ملی، دینی و اجتماعی ملت ها، از جمله کانون هایی است که می تواند، هدف فعالیت های رسانه ای قرار گیرد. شیوه های تبلیغی، از طریق ابزارهای انسانی و فنی از قبیل رسانه های تصویری و نوشتاری، همچون چاپ و نمایش، شبکه های ماهواره ای و اینترنت، تأثیرات شگرفی برفرآیند شخصیتی جوانان بر جای می گذارندو در حال حاضر عرصه فضای مجازی این اهمیت را پررنگ تر می یابیم

جنگ نرم، به دلیل ماهیت خود و عدم نیاز به ابزارهای فیزیکی، به دنبال آن است که در مسافت های دورتری از مراکز طراحی کننده، به اجرا درآید. جهانی و فرا مرزی بودن فضای سایبر، امکان های مورد نیاز را به آسانی در اختیار طراحان جنگ نرم قرار می دهد و با فراهم شدن بسترهای فکری - فرهنگی اهداف مورد نظر، از سوی جریان های درون جامعه هدف دنبال می شود. میسر بودن ارتباط دو طرفه نیز ابزارهای عملیاتی را در خدمت طراحان و رهبران مراکز مورد نظر در می آورد و در موقعیت های حساس که امکان حضور و هدایت مستقیم میدانی حوادث، از براندازان سلب می شود، عناصر حاضر در صحنه نقش رسانه ای عملیات را بازی می کنند.

از سوی دیگر، جنگ نرم به عناصر و سربازان میدانی نیاز دارد که از جنس مخاطبان جامعه هدف باشند. این عناصر، باید برای خود هویتی خاص قایل باشند تا بتوانند هدایت روند درگیری را برعهده گیرند و در شرایط کنونی، امکان دسترسی به فضای مجازی به دلیل در اختیار گذاشتن لحظه ای حجم وسیعی از اخبار، اطلاعات و تسهیل ارتباط، چنین هویت کاذبی را به راحتی در میان بخشی از صحنه گردانان حوادث ایجاد می کند. نبود بسیاری قیود و محدودیت ها که برای سایر اقسام رسانه ای وجود دارد، در محیط مجازی، گستره فعالیت در این فضا را برای اهداف و انگیزه های امنیتی و سیاسی در جنگ نرم افزایش می دهد. مجموعه این شرایط است که امروزه، هوس بهره گیری از این فضا را برای غلبه بر دیگر ملت ها، در میان مراکز قدرت جهانی ایجاد می کند. و همه در این خصوص شاهد آن هستیم فراخوان ها، تجمعات ، آگاهسازی ها و حتی تخریب ها و بسیاری موارد وبلاگ، فیس بوک، توئیتر، و شاید از جمله پایگاه هایی بودند اما امروز شبکه های اجتماعی موبایلی از قبیل لاین، واتساپ ، تانگو ، بیتالک و تلگراتم از جمله شبکه هایی هستند روزانه هزاران هزار مطلب چه خبری و چه موارد دیگر بصورت آنلاین در آنها قرار می گیرند که در برخی مواقع، این شبکه ها به عنوان سربازان جدید جنگ نرم سایر کشورها ، فعالیت های خود را به فضای واقعی جامعه نیز سرایت داده و هماهنگی و سازماندهی بسیاری از تجمع های سیاسی و اعتراضی را بر علیه هر شخص یا سازمان یا حکومتی، عهده می گیرند.

امروزه فراگیری اینترنت و فناوری های جدید ارتباطی و اطلاعاتی، موجب ظهور فضای مجازی در کنار جهان واقعی شده که این امر معادلات و الگوهای ارتباطات سنتی، تولید، انتقال و مصرف اطلاعات را به هم زده و موجب تغییر در آن شده است. چنین فضایی که به عنوان واقعیت مجازی یکپارچه، در نظر گرفته می شود، از ویژگی هایی چون: بی مکانی، فرا زمان بودن، صنعتی بودن محض، عدم محدودیت به قوانین مدنی متکی بر دولت - ملت ها، از معرفت شناسی تغییر شکل یافته پسامدرن برخوردار بودن، قابل دسترس بودن همزمان، روی فضا بودن و برخورداری از فضاهای فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی، سیاسی و نیز آزادی از هویت بدنی و جنسی جدید برخوردار است. شبکه های اجتماعی مجازی، امروزه نقش بسیار مهمی در خلق این فضای مجازی دارند. از خلال همین واقعیت های مجازی است که آسیب های روانی و سیاسی بسیار گسترده ای را می توانند برای یک جامعه به وجود آورند.

به مجموعه ای از افراد که به صورت گروهی با یکدیگر ارتباط داشته و مواردی مانند: اطلاعات، نیازمندی ها، فعالیت ها و افکار خود را به اشتراک بگذارند، شبکه های اجتماعی گویند.

 

آسیب مهم دیگر رسانه های نوین، تأثیر بر افکار عمومی و بسیج آن است. به گونه ای که به واسطه این رسانه ها، نوعی فضای عمومی شکل می گیرد و بسیاری افراد، بی آن که یکدیگر را ببینند و تبادل نظر کنند، مانند همدیگر فکر و در نتیجه مانند یکدیگر نیز عمل می کنند. بر این اساس، از طریق تولید پیام، شعار و اندیشه، به شیوه ای هنری و از طریق تصویر، گرافیک، صدا و موسیقی، تصورات دستکاری و بسیج می شوند و در نهایت، فعالیت سیاسی، این امکان را می یابد که با زندگی روزمره آمیخته شود

در این صورت، دیگر مانند گذشته، نیازی نیست که برای تبدیل افکار عمومی به نیروی اجتماعی و تغییر اوضاع سیاسی، به اهرمی مانند حزب سیاسی متوسل شد و اگر این تغییر در افکار عمومی پیدا شود، مردم در مواقع مهم تاریخی، خود راه را باز می کنند و احتیاجی به اعمال نیرو، فشار و زور از طریق اهرم های جدا از مردم وجود ندارد.

 

سواد رسانه ای :

سواد رسانه‌ای به فرایندی گفته می‌شود که از دریافت پیام تا پذیرش و ذخیره سازی در ذهن را در بر می‌گیرد. هر دریافتی از جهان پیرامون ما به باورها و دانشی که داریم، وابسته است. گاهی اوقات یک کالا یا یک خبر را می‌بینیم اما ذهن ما واکنشی نسبت به آن نشان نمی‌دهد زیرا در تقسیم بندی ذهنی و باورهای درونی ما جای نمی‌گیرد اما همین مسئله اگر تکرار شود و دائم در تیررس ذهنی و رفتاری ما قرار بگیرد، ناخودآگاه تاثیراتی بر ذهن خواهد گذاشت

عصر جدید ارتباط، هر روز افراد را در معرض اخبار و اطلاعات جدید می‌گذارد که سوای از صحت و سقم آن، ذهن افراد را درگیر کرده و تغییرات محسوس و نامحسوسی در زندگی وی بر جای خواهد گذاشت. «مك‌لوهان» معتقد است كه رسـانه‌هـا بـا داده‌ها به ماساژ مخاطبان مي‌پردازند و پيام‌هاي رسانه‌اي بي‌آنكه آستانه حسي مخاطبان را تحريـك كنند، وارد ذهن آنهـا مي‌شـوند. مك‌لوهاناين روند را به‌گونه‌اي صريح‌تر چنين بيان مي‌كند: «پيام‌هاي رسانه‌ها، شبيه گوشت آبداري است كه دزدها براي پرت كردن حواس سگ‌هاي نگهبان به كار مـي‌گيرنـد»؛ او مخاطبان را امتداد تكنولوژي ارتباطي و حتي عناصري در درون تكنولوژي توصيف مي‌كند

فی‌الواقع با پیشرفت روزافزون فناوری‌های نوین ارتباطی و پیدایش اینترنت، رشد و تکامل سایت‌ها و خبرگزاری‌های خبررسانی، به وجود آمدن شبکه‌های اجتماعی، تحولی شگرف در شیوه جستجو، کسب خبر، مطالعه و نحوه آگاهی مردم از رویدادها و اطلاعات مختلف از سراسر جهان به وجودآمده است.

فضای مجازی پدیده «جهانی سازی» فرهنگ و ارتباطات را به مثابه مهم‌ترین ویژگی عصر حاضر با خود همراه آورده و مرزهای رسانه‌های مکتوب، دیداری و شنیداری دیگر را نیز بهم پیوند داده است. امکان دسترسی به اطلاعات به راحتی میسر است و باز بودن درهای اطلاعاتی، در کنار سودمندی، خطراتی نیز به همراه دارد که باید ساماندهی و تعدیل شود.

فیلترینگ و کنترل به هر اندازه‌ای هم که باشد، باز اطلاعات نامناسب و خطرزا به مخاطب عام خواهد رسید و تنها راه مبارزه برای گزینش و استفاده صحیح از اطلاعات رها شده در فضای مجازی، کنترل درونی و انتخاب آگاهانه است؛ به طور کلی استفاده مفید و هدفمند از رسانه‌های نوین ارتباطی، سواد رسانه‌ای نامیده می‌شود.

به عبارت دیگر، بخش بزرگی از محتوای موجود در اینترنت در جهت شکل‌دهی و تربیت نیروی تحت امر نظام سرمایه‌داری در جهان حقیقی تولید شده‌اند. سربازان مخفی که هر چه نظام سرمایه‌داری از کانال‌های مختلف مد، علم، سیاست، فرهنگ و مذهب گفته را باور کرده و سرلوحه زندگی خویش قرار می‌دهد.

در تمام رسانه‌های قدرت‌های بزرگ از قدرت رسانه‌ای خود برای جذب مخاطب و جهت‌دهی به جریانات فکری مخالف استفاده می‌شود تا مخالفان را در جهت نیات و نگرش‌های خود تجمیع کنند. کنترل و ترغیب افکار عمومی مخاطبان با اتخاذ روش‌ها و دیدگاه‌های مورد نظر توسط رسانه‌ها سابقه طولانی دارد.

تولیدکنندگان محتوا با برجسته کردن برخی موضوعات در فضای مجازی، به موضع‌گیری‌های مخاطبان در فضای حقیقی و مجازی جهت می‌دهند.

عصر ارتباطات، نیازمند مدیریت اطلاعات و بازخورد آن است. در دریای گسترده سایبر، هر اطلاعات و داده‌ای را می‌توان یافت اما آنچه برخی را برجسته و برخی را بی‌اهمیت جلوه می‌دهد، نحوه انتشار و هدف تولیدکنندگان آن است؛ به همین دلیل آموزشِ نحوه تعامل، پذیرش و استفاده از پیام‌ها و محتواهای ارائه شده یک امر ضروری در فضای رسانه‌ای و مجازی محسوب می‌شود.

 

ضرورت آموزش سواد رسانه‌ای

تولیدکنندگان محتوا با برجسته کردن برخی موضوعات در فضای مجازی، به موضع‌گیری‌های مخاطبان در فضای حقیقی و مجازی جهت می‌دهند. اما در مقابل برخی مخاطب را منفعل ندانسته و واکنش مخاطب را در برابر محتوایی که به وی می‌رسد، فعال تلقی می‌کنند. این دیدگاه در نهایت منجر به آموزش سواد رسانه‌ای و واکنش معقولانه در برابر رسانه‌های جدید شد.

بنابراین اگر سواد رسانه‌ای را به معنای استفاده درست از تکنولوژی و فناوری‌های جدید بدانیم، بی‌شک آموزش و لزوم برنامه‌ریزی در این حوزه ضرورت دو چندان می‌یابد. در گذشته نه چندان دور، تنوع اطلاعات و سهولت دسترسی به این اندازه نبود و سیستم آموزش به صورت کنترل شده‌تر و با شتاب بسیار کمتر در حال حرکت بود.

در حالی که امروز، حجم اطلاعات و منابع آن به صورت روزافزون و با شتاب بسیار بالا بین افراد در حال گردش است و فناوری‌های نوین و البته فرد محور، فرصت نظارت و کنترل از نظام آموزشی و تربیتی کلان را نیز گرفته است.

سواد رسانه‌ای بر تفکر انتقادی تاکید دارد و به فرد آموزش می‌دهد که با شناخت ابزارهای پیام رسان، هویت و سیاست‌های آن، پیام‌های منتقل شده را با دقت مورد حلاجی قرار دهند و در صورت مفید و کاربردی بودن، مورد استفاده و یا پذیرش قرار دهند. پذیرش بی چون و چرا به صرف نشر گسترده مطلب یا از سوی فردی مقبول در فضای مجازی، به منزله درست و مفید بودن آن نیست و فرد باید مهارت تفکر انتقادی و حل معما در فضای رسانه‌ای را بیاموزد و به کار بندد.

 

نتیجه‌گیری:

امروزه بر کسی پوشیده نیست که ماهیت جنگ‌ها متحول شده است و ابزارهایی نرم و دارای ماهیتی پیچیده، با جنگ‌ها همراه شده‌اند. رسانه‌ها یکی از این ابزارهای نوین به‌شمار می‌روند که با تغییر کاربری، وارد عرصۀ جنگ شده‌اند که از آن با عناوینی مختلف چون جنگ نرم رسانه‌ای و غیره یاد می‌شود. کشورهای پیشرفته از این شیوه برای دستیابی به اهداف خویش استفاده می‌کنند، زیرا به‌مراتب هزینه کمتری دارد. به طور عینی، این مسئله در رفتارهای غرب علیه ایران مشاهده می‌شود. کشور ایران از آغاز انقلاب اسلامی تاکنون با هجمه‌های دشمنان و مستکبرین در جبهه‌های جنگ سخت، نیمه‌سخت و در حال حاضر جنگ نرم رسانه‌ای روبه‌رو بوده است؛ جنگی که به دلیل ویژگی‌های جدیدش،  نوعی جنگ نامتقارن محسوب می‌شود.

مقام معظم رهبری از همان سال های پس از جنگ هشدار های متعددی در مورد تجهیز جبهه دشمن برای ضربه زدن در عرصه فرهنگی داشتند و بارها و بارها اعلام کرده اند که از تهاجم فرهنگی،  ناتوی فرهنگی ،جنگ نرم و جنگ روانی نام برده اند  که معمولا با سردی و بی محلی برخی نخبگان و فعالان عرصه فرهنگی مواجه می شد. اما طی چند سال اخیر تیرهای این جنگ بر همگان نمایان تر شده و طرح هایی همچون مهندسی فرهنگی برای ساخت جبهه فرهنگی مطرح شده است. در ادامه به صحبت هایی از ایشان در مورد جنگ نرم در ماه های اخیر می پردازیم.

  • مقدمه اول: «وقتی انسان، تجهیز، صف آرایی، دهانهای با حقد و غضب گشوده شده و دندانهای با غیظ فشرده شده علیه انقلاب، امام خمینی و آرمانهای نظام اسلامی را می بیند وجود این جنگ نرم را باور می کند هرچند ممکن است عده ای اینها را نبینند.»(بیانات در دیدار اهل هنر، 14 شهریور 1388)
  • مقدمه دوم: «امروز جمهورى اسلامى و نظام اسلامى با یک جنگ عظیمى مواجه است، لیکن جنگ نرم که دیدم همین تعبیر «جنگ نرم» توى صحبتهاى شما جوانها هست و الحمدللَّه به این نکات توجه دارید؛ این خیلى براى ما مایه‏ى خوشحالى است - خوب، حالا در جنگ نرم، چه کسانى باید میدان بیایند؟ قدر مسلّم نخبگان فکرى‏اند. یعنى شما افسران جوانِ جبهه‏ى مقابله‏ى با جنگ نامید.»(بیانات در دیدار دانشجویان، 4 شهریور 1388)
  • مقدمه سوم: «در این جنگ نرم، شما جوانهاى دانشجو، افسران جوان این جبهه‏اید. نگفتیم سربازان، چون سرباز فقط منتظر است که به او بگویند پیش، برود جلو؛ عقب بیا، بیاید عقب. یعنى سرباز هیچگونه از خودش تصمیم‏گیرى و اراده ندارد و باید هر چه فرمانده میگوید، عمل کند. نگفتیم هم فرماندهانِ طراح قرارگاه‏ها و یگانهاى بزرگ، چون آنها طراحى‏هاى کلان را میکنند. افسر جوان تو صحنه است؛ هم به دستور عمل میکند، هم صحنه را درست مى‏بینید؛ با جسم خود و جان خود صحنه را مى‏آزماید. لذا اینها افسران جوانند؛ دانشجو نقشش این است. حقیقتاً افسران جوان، فکر هم دارند، عمل هم دارند، تو صحنه هم حضور دارند، اوضاع را هم مى‏بینند، در چهارچوب هم کار میکنند.» (بیانات در دیدار اساتید دانشگاه ها، 8 شهریور 1388)
  • مقدمه چهارم: «اینى که چه کار باید بکنید، چه جورى باید عمل کنید، چه جورى باید تبیین کنید، اینها چیزهائى نیست که من بیایم فهرست کنم، بگویم آقا این عمل را انجام بدهید، این عمل را انجام ندهید؛ اینها کارهائى است که خود شماها باید در مجامع اصلى‏تان، فکرى‏تان، در اتاقهاى فکرتان بنشینید، راهکارها را پیدا کنید؛ لیکن هدف مشخص است: هدف، دفاع از نظام اسلامى و جمهورى اسلامى است در مقابله‏ى با یک حرکت همه‏جانبه‏ى متکى به زور و تزویر و پول و امکانات عظیم پیشرفته‏ى علمىِ رسانه‏اى. باید با این جریان شیطانىِ خطرناک مقابله شود.»(بیانات در دیدار دانشجویان، 4 شهریور 1388)
  • مقدمه پنجم: «اگر در زمینه‏هاى مسائل اجتماعى، مسائل سیاسى، مسائل کشور، آن چیزهائى که به چشم باز، به بصیرت کافى احتیاج دارد، جوان دانشجوى ما، افسر جوان است، شما که استاد او هستید، رتبه‏ى بالاترِ افسر جوانید؛ شما فرمانده‏اى هستید که باید مسائل کلان را ببینید؛ دشمن را درست شناسائى بکنید؛ هدفهاى دشمن را کشف بکنید؛ احیاناً به قرارگاه‏هاى دشمن، آنچنانى که خود او نداند، سر بکشید و بر اساس او، طراحى کلان بکنید و در این طراحى کلان، حرکت کنید.»(بیانات در دیدار اساتید دانشگاه ها، 8 شهریور 1388(
  • مقدمه ششم: «در این جنگ نرم وظیفه مجموعه فرهنگی این است که هنر را تمام عیار و با قالبی مناسب به میدان آورد تا اثرگذار شود.» (بیانات در دیدار اهل هنر، 14 شهریور 1388(
  • مقدمه هفتم: «حالا شما جوانانى که گفتیم افسران جوان مقابله‏ى با جنگ نرم هستید، از من نپرسید که نقش ما دانشجویان در تخریب مسجد ضرار کنونى چیست؛ خوب، خودتان بگردید نقش را پیدا کنید. یا مقابله‏ى با نفاق جدید، یا تعریف عدالت.» (بیانات در دیدار دانشجویان، 4 شهریور 1388)

 

        بصیرت، مهم ترین ابزار پیروزی در جنگ نرم

  • مقام معظم رهبری فرمودند: اگر من بخواهم یک توصیه به شما بکنم، آن توصیه این خواهد بود که بصیرت خودتان را زیاد کنید؛ بصیرت. بلاهایی که بر ملت ها وارد می شود، در بسیاری از موارد، بر اثر بی بصیرتی است. خطاهایی که بعضی از افراد می کنند، بر اثر بی بصیرتی است. بصیرت خودتان را بالا ببرید. آگاهی خودتان را بالا ببرید. من مکرر این جمله امیرالمؤمنین علیه السلام را در گفتارها بیان کردم که فرمود: «الا و لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصّبر». بنده بارها این جبهه های سیاسی و صحنه های سیاسی را مثال می زنم به جبهة جنگ. اگر شما در جبهه جنگ نظامی، هندسه زمین در اختیارتان نباشد، احتمال خطاهای بزرگ هست. برای همین هم هست که شناسایی می روند. یکی از کارهای مهم در عمل نظامی، شناسایی است؛ شناسایی از نزدیک که زمین را بروند ببینند؛ دشمن کجاست؛ چه جوری است؛ مواضعش چگونه است؛ عوارضش چگونه است؛ تا بفهمند چه کار باید بکنند. اگر کسی این شناسایی را نداشته باشد، میدان را نشناسد، دشمن را گم بکند، یک وقت می بینید که دارد خمپاره اش را، توپخانه اش را آتش می کند به طرفی که اتفاقاً این طرف، طرفِ دوست است؛ نه طرفِ دشمن؛ نمی داند دیگر. عرصة سیاسی، عیناً همین جور است. اگر بصیرت نداشته باشید، دوست را نشناسید، دشمن را نشناسید، یک وقت می بینید آتش توپخانة تبلیغات شما و گفت و شنود شما و عمل شما، به طرف قسمتی است که آن جا دوستان مجتمعند؛ نه دشمنان. آدم، دشمن را بشناسد. در شناخت دشمن، خطا نکنیم؛ لذا بصیرت لازم است؛ تبیین لازم است
  • جنگ عزمها و اراده‌ها شروع شده است نه جنگ امکانات و تشکیلات، و دشمن ما سه‌شیفته کار می‌کند تا جمهوری اسلامی را پاک کند یا تحریم و تخریب کند و مقام معظم رهبری همه‌چیز را به ما گفته است ولی ما فقط می‌خوانیم و می‌نویسیم و زندگی خود را می‌کنیم و کار فرهنگی هم  می‌کنیم، ما در این جنگ نرم باید باورمان شود که جنگ شده است
  • مقام معظم رهبری « اگر من امروز رهبر انقلاب نبودم،رئیس فضای مجازی کشور میشدم! » رایانه ها و فضای مجازی و سایبری که الان در اختیار شماست ،اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید میتوانید یک کلمه حرف درست خودتان را به هزاران مستمعی که شما را نمیشناسند برسانید!این فرصت فوق العاده ایست مبادا این فرصت را ضایع کنید که اگر ضایع شد خداوند متعال از من و شما روز قیامت سوال خواهد کرد.(۲۰/۰۷/۱۳۹۱)

 

  • منابع:
  • - الیاسی، محمد حسین(1389)؛ عملیات روانی امریکا علیه ایران، در عملیات روانی و رسانه؛ تهران: نشر ساقی.
  • - نائینی، علی‌محمد(1389)؛ درآمدی بر ماهیت‌شنای جنگ نرم؛ فصلنامه راهبرد دفاعی، سال هشتم، ش28، بهار.
  • - شریفی، احمد حسین(1389)؛ جنگ نرم؛ قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
  • - محمدی، علی(1389)؛ جنگ نرم در فضای رسانه‌ای و سایبری؛ زنجان: دانش زنجان.
  • - ضیایی‌پرو، حمید(1389)؛ جنگ نرم، ویژه جنگ رسانه‌ای؛ ج2، تهران: ابرار معاصر.
  • - ماه‌پیشانیان، مهسا(1389)؛ گفتمان جنگ مجازی و رسانه‌های گروهی، در جنگ و قدرت نرم از نظریه تا عمل؛ تهران: نشر ساقی.
  • روزنامه همشهری سواد رسانه ای نوشته دکتر یونس شکرخواه
  • سایت ساییبری سپاه گرداب
  • سایت مقام معظم رهبری
  • سلطانی فر، محمد (1387). اصول جنگ روانی در طراحی سناریوهای خبری . مجموعه مقالات قدرت سایبر، زیر نظر دکتر سید رضا صالحی امیری، مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع.
  • سلطانی فر، محمد، هاشمی، شهناز (1382). پوشش خبری. انتشارات سیمای شرق.
  • ضیایی پرور، حمید(1388). جنگ نرم2 ویژه جنگ رسانه ای. موسسه ابرار معاصر تهران.
  • ضیایی پرور، حمید(1387). ساماندهی وبلاگها و وب سایتها. مجموعه مقالات تکنولوژی های جدید رسانه ای، زیر نظر دکتر سید رضا صالحی امیری، مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع.
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها