0

معانی حروف «الف»، «صاد»، «قاف»، «کاف» و «نون» و ... چیست؟

 
taha_h
taha_h
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1394 
تعداد پست ها : 5282
محل سکونت : تهران

معانی حروف «الف»، «صاد»، «قاف»، «کاف» و «نون» و ... چیست؟
سه شنبه 16 آذر 1395  3:15 PM

این حروف که به آنها حروف ابجد[1] و هجاء گفته می‌شود؛ می‌توانند کُدها و نشان‌هایی برای برخی حقایق و معارف الهی باشند که در برخی روایات بدان پرداخته شده است که در ذیل نمونه‌هایی از این روایات ارائه خواهد شد:

پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «الف؛ اشاره به آلاء و نعمت‌هاى الهی است و حرفى از نام‌هاى خداوند است».[2] همچنین امام علی(ع) در تفسیر «الف» فرمود: «الف؛ یعنی اللَّه، معبود به حقّى نیست جز او که زنده ‏کننده و برپا دارنده و نگهدارنده همه موجودات است».[3]

امام علی(ع) در سخنانی درباره حروف صاد، قاف، کاف و نون می‌فرماید:

«صاد؛ یعنى خدای تعالی در نوید و وعیدش در وادار ساختن مردم بر گذر از پُل صراط و بازداشت ستمگران در بازپرسى راست‌گو است».[4]

«قاف؛ قرآن است که گردآورى و نگهدارى آن از دستبرد حوادث بر عهده خدا است».[5] همچنین آن‌حضرت در حدیث دیگری فرمود: «ق؛ یعنی خدا بر تمامى آفریدگانش قادر و توانا است».[6]

«کاف؛ کافى و بی‌نیازکننده، خداوند است».[7] در حدیث دیگری فرمود: «کاف؛ یعنی خدا بی‌نیازکننده‌اى است که همتایى برایش نیست، نه زائیده شده و نه زائیده است».[8]

«نون؛ یعنی عطاى خداوند به مؤمنان و کیفر دادن به کافران».[9] و در سخنی دیگر چنین تفسیر فرمود: «نون؛ نور و روشنى آسمان‌ها و زمین است که شمّه‌اى از فروغ عرش با عظمت او می‌باشد».[10]
 
 
 
 
 
 

[1]. ر.ک: «معنای حروف ابجد»، سؤال 19228.
[2]. «أَمَّا الْأَلِفُ فَآلَاءُ اللَّهِ حَرْفٌ مِنْ أَسْمَائِه»؛ ‏شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج ‏1، ص 331، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1362ش.
[3]. «أَمَّا الْأَلِفُ فَاللَّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ»؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 44، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1403ق؛ ‏طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق: حسینی‏، سید احمد، ج ‏1، ص 470، کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، 1375ش.
[4]. «فَالصَّادُ مِنْ صَادِقِ الْوَعْدِ فِی حَمْلِ النَّاسِ عَلَى الصِّرَاطِ وَ حَبْسِ الظَّالِمِینَ عِنْدَ الْمِرْصَاد»؛ معانی الأخبار، ص 43.
[5]. «و الْقَافُ قُرْآنٌ عَلَى اللَّهِ جَمْعُهُ وَ قُرْآنُه»؛ ‏معانی الأخبار، ص 43.
[6]. «وَ أَمَّا الْقَافُ فَقَادِرٌ عَلَى جَمِیعِ خَلْقِه‏»؛‏ معانی الأخبار، ص 45؛ مجمع البحرین، ج ‏1، ص 471.
[7]. «فَالْکَافُ مِنَ الْکَافِی»؛ ‏ معانی الأخبار، ص 43.
[8]. «أَمَّا الْکَافُ فَالْکَافِی الَّذِی لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ وَ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ»؛ معانی الأخبار، ص 45؛ مجمع البحرین، ج ‏1، ص 471. 
[9]. «وَ النُّونُ نَوَالُ اللَّهِ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ نَکَالُهُ بِالْکَافِرِین‏»؛ معانی الأخبار، ص 44.
[10]. «وَ أَمَّا النُّونُ فَ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مِنْ نُورِ عَرْشِهِ»؛ معانی الأخبار، ص 45؛ مجمع البحرین، ج ‏1، ص 471. 

 

 

 

 

 

منبع: http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa27603

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها