0

یادنامه دولتمردان شهید

 
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:یادنامه دولتمردان شهید
دوشنبه 13 دی 1389  2:22 AM

عنوان : شهيد سيد محمد جواد شرافت

نماينده مردم شوشتر
شهيد سيد محمد جواد شرافت به تاريخ 12 مهر 1306 شمسي در شوشتر و در خانواده اي پاك و معتقد بدنيا آمد .
در سن 9 سالگي مادر عزيزش را از دست داد ، ولي اين ضربه روح او را قويتر و صبرش را بيشتر كرد . وي علاقمند به مسائل اسلامي و مذهبي بود و به همين منظور در 14 سالگي به تشكيل انجمن تبليغات اسلامي با همكاري جمعي از دوستانش همت گماشت و مبارزة مستمري را در جهت اشاعة اسلام و تعاليم قرآن و نفي طاغوت فساد آغاز نمود .
16 ساله بود كه ازدواج كرد و يك سال پس از آن در آموزش و پرورش شهرستان شوشتر به تدريس مشغول گرديد . او شغل معلمي را دوست مي داشت و آنرا عملي پيامبرانه مي دانست .
شهيد محمد جواد شرافت سالياني چند در شوشتر بود و بعد در پي درگيري مبارزه يكي از كانديداهاي مجلس شاه در سال 1331 به اهواز تبعيد گرديد و تا سال 1342 مدتي را در ادارات مختلف و بقيه را در قرارگاه اصلي خويش ، آموزش و پرورش به روشنگري و بازگو كردن حقايق اسلامي و ظلم و فساد طاغوت گذراند .
از اين روي چندين بار مورد تهاجم ساواك و مزدوران شاه قرر گرفت و دستگير شد ولي به خاطر قيام توده اي مردم شهر و تعطيل عمومي كه به خاطر اعتراض به دستگيري او رخ داد ، مجبور به آزاديش شدند .
در 15 خرداد 1342 با ياري ديگر برادران مسلمان مخلصش برنامة وسيعي را طرح كرد و شهر را به هيجان واداشت و خود نيز در برنامه هاي سخنراني شركت مي نمود و به فرياد اعتراض بر عليه ظلم و ستم رژيم ضد اسلامي و طاغوتي زمان مي پرداخت و اين جريان سبب شد كه ساواك او را گرفته و در پوشش ادامة تحصيل به تهران تبعيد نمايد .
شهيد شرافت دانشجوي ممتاز در رشته اش گرديد ولي ساواك او را رد كرد و از ورودش به دانشسراي تربيت معلم ممانعت به عمل آورد . وي در 38 سالگي با موفقيت در كنكور ، وارد دانشگاه تهران شد . در اين سنين به لزوم آشنا نمودن مردم با قرآن و عمل به مفاهيم و حفظ آن واقف گرديد لذا جلسات تفسير قرآني در روبروي دانشگاه تهران برپا نمود و با سعي پي گير حقايق قرآني را بنا بر موازين اسلامي به مشتاقان مي آموخت .
در سال 1345 با همكاري جمعي از معلمان متعهد آموزش و پرورش همچون برادر رجائي برنامة تظاهرات و اعتصاب معلمان ايران را تدارك ديده و به اجرا در آوردند كه به تبعيد و دستگيري او و جمعي ديگر از برادران همرزمش منجر گرديد و ساواك ايشا ن را به بيدخت گناباد و پس از مدتي به چالوس و از آنجا به كرج و باز به تهران تبعيد نمود .
ساواك با هر بار انتقال او از شهري به شهر ديگر بخصوص شهرهاي كوچك فكر مي كرد كه ديگر فعاليتهاي او پايان مي گيرد يا دامنة آن كوتاه و محدود مي شود ولي تجربة سه سال و اندي شهيد شرافت در كرج ، به ساواك فهماند كه اشتباه مي كند و انتقال ايشان به كرج كار غلطي بوده است .
ساواك پس از ناموفق ماندن فشار و تبعيد و گرفتن سنگر تدريس از شهيد شرافت عاقبت تصميم بر قتل وي گرفت و بنا بر پرونده هاي بدست آمده ساواك ، ايشان قرار بود كه در يك حادثة ساختگي به شهادت برسند ولي از آنجائي كه ‹‹ و مكروا و مكر الله و الله خير الماكرين ›› شهيد شرافت آنروز مريض شد و اين توطئه عقيم ماند .
به هر حال پس از سالياني چند دربدري و تبعيد ، وي به تهران انتقال يافت و در هنرستان مافي شروع بكار كرد و در آنجا به همراه برادر ديگرش شهيد شهسواري كه او هم در جريان بمب گذاري 7 تير به شهادت رسيد ، به ادامة جهاد پي گير حق عليه باطل پرداخت .
در همين هنگام جلسات درس تفسيرش را بار ديگر در مسجد الحسين و نيز در دماوند از سرگرفت و اين كار 5 الي 6 سال ادامه يافت تا آنكه در هنگامة انقلاب اسلامي به تهران آمد و بهتر آن ديد كه جلسه را مدتي تعطيل نمايد تا به مسائل انقلاب بپردازد .
پس از پيروزي انقلاب اسلامي مدتي در سمت مشاور آقاي رجائي كه در آنموقع وزير آموزش و پرورش بودند ، به فعاليتهاي خود ادامه داد و در ضمن عضو هيئت رئيسة بنياد فرهنگي البرز هم بود و در چهار انتخابات سراسري كشور نيز جزو هيئت مركزي نظارت بر انتخابات استان تهران انجام وظيفه نمود .
شهيد شرافت به هنگام انتخابات مجلس شوراي اسلامي از طرف گروههاي ائتلاف بزرگ كانديداي نمايندة مجلس شوراي اسلامي از استان تهران شد ولي چون علماي شوشتر از ايشان خواستند كه انجام وظيفه را به نمايندگي از شوشتر عهده دار شوند ، پذيرفته و به شوشتر رفته و در همان مرحلة اول انتخابات با بدست آوردن حدود 82% آرا به نمايندگي اولين دورة شوراي اسلامي برگزيده شدند .
ايشان در مجلس به عنوان معاونت كميسيون بازرگاني انجام وظيفه مي كردند . در جريان عزل بني صدر و رأي به عدم كفايت سياسي رئيس جمهور ايشان با تمام تهديداتي كه منافقين كرده بودند بدون كوچكترين هراسي در رأي گيري شركت كرده و رأي مثبت به طرح مذكور دادند .
سرانجام در شب 8 تير ماه 1360 در سن 54 سالگي در جلسه اي كه به همراه ديگر ياران هم پيمانش براي تثبيت اسلام و استحكام نهال انقلاب اسلامي در دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي گرد آمده بودند در ناجوانمردانه ترين شكل بدست منافقان و كفار به شهادت رسيد .و خود ستاره اي شد براي راهنمايي مشتاقان به فلاح و رستگاري .
از شهيد محمد جواد شرافت دو اثر به جاي مانده يكي ترجمة زندگاني حضرت فاطمه (ع) و ديگري مردگان با ما سخن مي گويند . به اميد موفقيت در ادامة راه شهيدان راه حق .
 
 


تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها