0

خاطره گویی سینماگران از معمار انقلاب

 
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

خاطره گویی سینماگران از معمار انقلاب
چهارشنبه 12 خرداد 1395  7:51 AM

خراسان - نویسنده : احمد صبریان
 

خاطره گویی سینماگران از معمار انقلاب

 

سینمای ایران پس از انقلاب حیات خود را  به ویژه با   اظهار نظر  امام خمینی(ره)پس از تماشای فیلم «گاو» داریوش مهرجویی مدیون نظر بنیانگذار انقلاب بوده است  زمانی‌که برخی از تعطیلی کامل آن سخن می‌گفتند. با این وجود بضاعت 37 ساله سینمای پس از انقلاب، برای ساخت فیلم‌هایی درباره بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی تنها دو فیلم «فرزند صبح» و «صنوبر» بوده است   که  هیچ کدام نیز اکران عمومی نشده‌اند. با این وجود برخی  کارگردانان و بازیگران  و سینما گران که در تهیه و تولید فیلم‌هایی در  این زمینه فعالیت داشته یا به نوعی باامام(ره) در مقاطعی و به دلایل مختلفی همراه بوده‌اند از به تصویر کشیدن چهره یا همراهی با ایشان خاطراتی دارند. خاطراتی که به نوعی زوایای پنهان معمار انقلاب اسلامی را آشکار می‌سازد و لحظات خوش و شیرینی را برای مخاطب تداعی می‌کند.

 

 

برای بازی شرط گذاشتم
خاطره گویی سینماگران از معمار انقلاب

 

شکرخدا گودرزی - بازیگر نقش امام خمینی(ره) در سریال «معمای شاه» - معتقد است ایفای چنین نقشی برای هر بازیگری می‌تواند یک آرزو باشد. وی با اعتقاد بر اینکه باید در ایفای نقش امام(ره) به روح نقش نزدیک شد، خاطرنشان می‌کند: ایفای چنین نقشی برای هر بازیگری می‌تواند یک آرزو باشد. بازی در نقش امام (ره) تمرکز بسیار بالایی می‌خواهد و یک حس و حالی دارد که آدم از بیانش قاصر است و بیان کردن آن حس و حال دشوار است. حتی یکی از شرط‌های من برای بازی در این نقش، این بود که کار دوبله شود؛چراکه من همه‌ حالات و حرکات را می‌توانم ایفا کنم ولی اگر سخن گفتنم به این حرکات شبیه نباشد، مردم قبولش نمی‌کنند.

 


لطف خدا شاملم شد
خاطره گویی سینماگران از معمار انقلاب

 

محمد آزادی  مهربانی ایفاگر نقش امام خمینی (ره) در فیلم «سال‌های حادثه» به کارگردانی سعید چاری بر این باور است که فقط به کمک روح بزرگوار امام همام بود که این نقش را ایفا کرده است. وی درباره نقش و حس و حال آن به سینما پرس اظهار می‌کند:نخست تنها تهیه کننده «سال‌های حادثه» بودم و قرار بود نقش دیگری را در آن بازی کنم و حتی برای انتخاب بازیگر نقش امام خمینی (ره) بر روی صورت بسیاری از بازیگران مطرح سینما تست گریم انجام دادیم که زیاد مورد اقبال عموم قرار نگرفت و کارگردان به یکباره تصمیم گرفت من هم تست گریم دهم و لطف خدا شاملم شد و گریم من تایید شد.

 

 

تنها خبرنگاری که در هواپیما از امام عکس گرفت
خاطره گویی سینماگران از معمار انقلاب

 

 رسول صدرعاملی، روزنامه‌نگار همسفر امام‌خمینی (ره) در پرواز تاریخی انقلاب (پاریس - تهران)   در طول سه ماه حضور ایشان در فرانسه (نوفل لوشاتو)  از دقایق و لحظه‌های همراهی با امام خمینی(ره) در این پرواز خاطرات  بسیاری دارد. وی   اظهار می‌کند: مهمانداران زن فرانسوی هواپیما به احترام حضور امام در پرواز، داوطلبانه روسری بر سر گذاشته بودند.  امام از همان ابتدای پرواز به طبقه دوم رفتند، البته خبرنگاران امکان حضور در آن طبقه را نداشتند. برای اذان صبح بیدار شدند ونخستین طلیعه نور آفتاب که به داخل تابید، هواپیما وارد آسمان ایران شد.تنها خبرنگاری بودم که خودم را نزدیک امام رساندم و عکس معروف (چهره امام کنار پنجره هواپیما) را گرفتم.

 

 

برایم تعجب برانگیز بود
خاطره گویی سینماگران از معمار انقلاب

 

داریوش مهرجویی   درباره دلیل توجه « امام خمینی» به فیلم« گاو» گفته است:   تلویزیون به طوراتفاقی فیلم « گاو» را نشان داد و امام(ره) این فیلم را مشاهده کردند و در نطقی گفتند: «ما نمی‌گوییم سینما اساسا بد است. نظیر فیلم « گاو» می‌تواند فیلم فرهنگی و آموزنده‌ای باشد و فکر و روح بیننده را تعالی دهد».  این حرف امام(ره) برای سینمای ایران بسیار تعیین کننده بود. مهرجویی می‌گوید: نه تنها نظر من، بلکه نظر تمامی مورخان این است که حضرت امام خمینی(ره)، خط مشی سینمای ایران را مشخص کرد که چگونه باشد.   ما در نوفل‌لوشاتو با حضرت امام(ره) آشنا بودیم و در آن جا با ایشان و تمام خانواده‌شان مصاحبه کرده بودیم و  برایم تعجب برانگیز بود که ایشان با نام من آشنا بودند.

 

 

در کوچه پس کوچه‌های نوفل‌لوشاتو
خاطره گویی سینماگران از معمار انقلاب

 

داریوش ارجمند که در ایام انقلاب در فرانسه حضور داشت  از ملاقات با امام خمینی (ره)در نوفل لوشاتو  خاطره‌ای را ذکر می‌کند. ارجمند می‌گوید:   یک شب خیلی بارانی و سرد  پرسان پرسان رفتیم   محل  اقامت امام خمینی (ره)را پیدا کنیم.   یک کافه را دیدیم و یک موتورسیکلت جلوی کافه بود. در کافه پرسیدم:  «می‌دانید خانه آقای خمینی کجاست ؟»  صاحب موتورسیکلت  پرسید:«همان که ریش سفید بلند دارد؟»  گفتم: «بله.» از کوچه پس کوچه و خیابان که پشت موتور رفتیم جایی ترمز کرد و گفت: «این جا را باید بپیچی به راست برو.»  گفتم:« چرا تا آن جا مرا نمی‌بری ؟»گفت: «من در حالت طبیعی نیستم و او انسان مقدسی است . من تا این جا بیشتر نمی‌آیم.از صحبت مرد  خیلی تعجب کردم .البته امام (ره) این فضای اسلامی را در آن‌جا به وجود آورده بودند.

 

 

به سربلندی ایران فکر می‌کرد
خاطره گویی سینماگران از معمار انقلاب

 

مجتبی راعی  که سال 80  فیلم "صنوبر" را درباره امام خمینی(ره) جلوی دوربین برده معتقد است وقتی آدمی جزو تاریخ یک کشور می‌شود، هر کس با هر نوع تفکری که آن تاریخ را بنویسد، نمی‌تواند از کنار آن آدم رد شود.تاریخ معاصر ایران را هیچ کس بدون امام خمینی(ره) نمی‌تواند بنویسد.راعی زمانی  می گوید: یادم هست زمانی که امام از دنیا رفتند، همه‌ قشرها و تیپ‌های مختلف اجتماعی برای تشییع ایشان حضور داشتند و طبیعی است که نسل امروز ما هم می‌خواهد درباره‌ امام بیشتر بداند.راز قدرت امام در زمان حیاتشان و پس از آن، جا داشتن در قلب‌های مردم بود. امام به سربلندی ایران فکر کرد و اگر از امام فقط یک شخصیت مذهبی جدای از ملی بودن بسازیم به ایشان جفا کرده‌ایم.

 

 

مردی که شوکه شد
خاطره گویی سینماگران از معمار انقلاب

 

عبدالرضا اکبری  که در فیلم سینمایی «فرزند صبح»  در نقش حضرت امام(ره) بازی کرده است می‌گوید: این نقش‌ها حساس‌ترین نقش‌های عمر بازیگری ا م تا کنون بوده است    ‌ فیلم بیشتر در حاشیه دریاچه نمک (قم) فیلم برداری شده، نزدیک روستای قدیمی بودیم، زمانی که با لباس و گریم آماده شده بودم فردی که از آن‌جا می‌گذشت با دیدن من  در گریم و لباس امام خمینی(ره)شوکه شد، فکر می‌کرد امام را دیده است.

 


نگاه کردن به میهمانان
خاطره گویی سینماگران از معمار انقلاب

 

بهروز افخمی که در سال‌های ابتدایی انقلاب در تلویزیون مشغول کار بوده  خاطره‌ای از دیدار با امام (ره) تعریف می‌کند و می‌گوید:   آن روز چیزی در رفتار امام دیدم که برایم خیلی جالب و هیجان انگیز بود،  امام جلوی پنجره‌ای نشسته بودند.در حین گفت وگو و برای گرفتن نماهای بسته تر از چهره امام (ره)  پررویی کردم و رفتم جلوی پنجره نشستم که بتوانم نیم‌رخ بگیرم بعد اتفاقی افتاد که اصلا پیش‌بینی‌اش را نمی‌کردم، امام  داشتندبه همه کسانی که برایشان حرف می‌زدند نگاه می‌کردند. اما من از گروه جدا شده و این طرف، آمده بودم   امام  دائم برمی‌گشتند و بعضی جمله‌ها را خطاب به من می‌گفتند و من دستپاچه شدم، اصلا نمی‌دانستم چگونه عکاسی کنم ولی خیلی زود متوجه شدم که این کار را برای رعایت ادب انجام می‌دهند، در واقع این کار را انجام می‌دادند که من حس نکنم جدا افتادم و مورد بی‌اعتنایی قرار گرفتم. وقتی فهمیدم قضیه از این قرار است اعتماد به نفسم را به دست آوردم و چند تا کلوزآپ خیلی خوب از امام گرفتم.

 

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها