0

روايت قتل یک عضو باند سرقت پس از ٤ سال

 
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

روايت قتل یک عضو باند سرقت پس از ٤ سال
شنبه 11 مهر 1394  11:36 AM

ماجراي قتل مرموز مرد كارتن‌خواب، پس از گذشت ٤سال، با دستگيري مظنون شماره يك پرونده، فاش شد. مرد دستگيرشده اعتراف كرد كه مقتول سارق بوده و به خاطر تقسيم سهم اموال سرقتي، به دست هم‌گروهي‌هايش به قتل رسيده است.

٤‌سال پيش يعني خرداد‌ سال ٩٠، در پاركي در جنوب تهران، جسد يك مرد كشف شد. اين مرد از ناحيه پا مجروح شده، چاقو خورده بود و خونريزي زيادی داشت که همین موضوع مرگش را رقم زد. او همچنين آثار ضرب و جرح نيز روي بدنش نمايان بود. پس از پيدا شدن پیکر بی‌جان این مرد، بلافاصله كارآگاهان پليس در جريان موضوع قرار گرفتند و تجسس‌هاي خود را در اين رابطه آغاز كردند. نخستين گام از تحقيقات، شناسايي هويت اين جسد بود. تيم تحقيق پس از تجسس و بررسي، دريافت اين مرد جوان سابقه سرقت دارد و كارتن‌خواب بوده است، همچنين ماموران متوجه شدند كه وي اعتياد به موادمخدر نيز داشته است. بنابراين كارآگاهان جنايي در گام بعدي از تحقيقات خود، به سراغ شناسايي عامل اين قتل رفتند ولي از آنجايي كه اين مرد كارتن‌خواب بود، جاي مشخصي نداشت و از طرفي قاتل نيز هيچ ردپايي از خودش به جاي نگذاشته بود.

بازداشت تنها مظنون پس از ٤ سال
در اين مدت حتي يك مظنون نيز شناسايي نشد و ماموران پليس به هيچ ردي از قاتل نرسيدند. در حالي كه تحقيقات براي شناسايي قاتل اين مرد همچنان ادامه داشت، ٤‌سال از وقوع اين جنايت گذشت ولي كسي بازداشت نشد. تا اينكه ٢روز پيش، پس از گذشت ٤‌سال كارآگاهان در اين پرونده، در حالي كه به سرنخ‌هايي دست يافته بودند، نخستين مظنون را شناسايي و دستگير كردند. اين مظنون نيز كه خودش قبلا از كارتن‌خواب‌هاي همان پارك بود و سابقه اعتياد داشت، پس از دستگيري تحت‌بازجويي‌هاي قضائي و پليسي قرار گرفت.

انكار قتل
وي در حالي كه از دستگيري خود پس از اين همه‌ سال به‌شدت شوكه شده بود، قتل مرد جوان را انكار كرد و به ماموران پليس گفت: «من مقتول را مي‌شناختم. او دوست و همكارم بود و ما با هم در آن پارك كارتن‌خواب بوديم. او اعتياد داشت و از سوي خانواده‌اش طرد و  براي همين كارتن‌خواب شده بود. من هم مثل او معتاد به موادمخدر بودم. ما با هم و چند نفر ديگر يك باند سرقت تشكيل داده بوديم و تنها براي تامين هزينه موادمان دست به دزدي مي‌زديم. من و همدستانم سيم كابل و مفتول سرقت مي‌كرديم تا با فروش آنها هزينه موادمان را تامين کنیم. مقتول هم جزو گروه ما بود و با هم سرقت مي‌كرديم و مواد مي‌كشيديم ولي باور كنيد هيچ دخالتي در قتل او نداشتم و فقط شاهد ماجرا بودم.» وي در مورد روز حادثه توضيح داد: «شب پيش از حادثه، در حالي كه با مقتول و همدستانم، پولي را كه از سيم‌هاي سرقتي به‌دست آورده بوديم، تقسيم مي‌كرديم، مقتول بيشتر از سهمش پول گرفت. براي همين، هم‌گروهي‌هايمان به شدت از دست او عصباني شدند. فرداي آن روز من در حالي كه در پارك مواد مي‌كشيدم، ناگهان صداي درگيري شنيدم. پيگيري كردم و متوجه شدم كه اعضاي باند درحال كتك زدن مقتول هستند. آنها از او سهم‌شان را مي‌خواستند و مقتول هم پول‌شان را نمي‌داد اما من وارد دعوا نشدم و به مواد كشيدنم ادامه دادم، تا اينكه در يك لحظه ديدم مقتول از جلوي من رد شد، مي‌خواستم او را بگيرم كه متوجه شدم از ناحيه پا مجروح شده و درحال بيهوش شدن است. با ديدن اين صحنه به‌شدت ترسيدم و همراه بقيه پا به فرار گذاشتم.»

متهم در ادامه صحبت‌هايش گفت: «از آن روز تا الان ٤‌سال مي‌گذرد. در اين مدت من هم اعتيادم را ترك كردم و هم دزدي را كنار گذاشته‌ام. درحال حاضر هم ازدواج كرده‌ام و ديگر حتي نمي‌خواهم به گذشته تاريكي كه داشتم فكر كنم. باور كنيد اين قتل كار من نبود و من الان نمي‌دانم كه بقيه اعضاي باند كجا هستند. از وقتي ترك كردم و از باند جدا شدم، از آنها هيچ خبري ندارم.»

با اظهارات اين متهم، به دستور سيفي بازپرسي شعبه چهارم دادسراي جنايي تهران، تحقيقات درباره صحت صحبت‌هاي اين مرد و شناسايي قاتل اصلي ادامه دارد.

 
منبع: روزنامه شهروند

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها