قدم های آخــــــــر ...
جمعه 17 بهمن 1393 9:53 PM
قدم های آخــــــــر ...
قدم هایم محکم تر از همیشه به فردا می روند ...
و دیروزهایم را با همان بغض تلخ نبودنش رها می کند ...
...............................................
دیگر برایم مهم نیست ...
روی هر خاطره ای که پا می گذارم ...
شعاع های دلگیری هایم از ( او ) مرا می گیرد ...
کاش لیلی ام می ماند ... ولی افسوس که من دیگر مجنونش نیستم ...
فاصله دوستی ها را به زیبایی ثابت می کند ... مگر نه ؟!! ...
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.