پشت سر هر معشوق ، خدا ايستاده است
جمعه 17 بهمن 1393 8:06 PM
پشت سر هر معشوق ، خدا ايستاده است
پشت سر هر معشوق ، خدا ايستاده است
پشت سر هر آنچه كه دوستش مي داري
و تو براي اين كه معشوقت را از دست ندهي
بهتر است بالاتر را نگاه نكني
زيرا ممكن است چشمت به خدا بيفتد
و او آنقدر بزرگ است
كه هر چيز پيش او كوچك جلوه مي كند
پشت سر هر معشوق ، خدا ايستاده است
اگر عشقت ساده است و كوچك و معمولي
اگر عشقت گذراست و تفنن و تفريح
خدا چندان كاري به كارَت ندارد
اجازه مي دهد كه عاشقي كني
تماشايت مي كند و مي گذارد كه شادمان باشي . . .
اما هر چه كه در عشق ثابت قدم تر شوي
خدا با تو سختگيرتر مي شود
هر قدر كه در عاشقي عميق تر شوي و پاكبازتر
و هر اندازه كه عشقت ناب تر شود و زيباتر
بيشتر بايد از خدا بترسي
زيرا خدا از عشق هاي پاك و عميق و ناب و زيبا نمي گذرد
مگر آنكه آن را به نام خودش تمام كند
پشت سر هرمعشوقي ، خدا ايستاده است
و هر گامي كه تو در عشق برمي داري
خدا هم گامي در غيرت برمي دارد
تو عاشق تر مي شوي و خدا غيورتر
و آنگاه كه گمان مي كني معشوق چه دست يافتني است
و وصل چه ممكن و عشق چه آسان
خدا وارد كار مي شود و خيالت را درهم مي ريزد
و معشوقت را درهم مي كوبد
معشوقت ، هر كس كه باشد
و هر جا كه باشد و هر قدر كه باشد
خدا هرگز نمي گذارد ميان تو و او ، چيزي فاصله بيندازد
معشوقت مي شكند و تو نااميد مي شوي
و نمي داني كه نااميدي زيباترين نتيجه عشق است
نااميدي ازاينجا و آنجا
نااميدي از اين كس و آن كس
نااميدي از اين چيز و آن چيز
تو نااميد مي شوي و گمان مي كني
كه عشق بيهوده ترين كارهاست
و برآني كه شكست خورده اي
و خيال مي كني كه آن همه شور و آن همه ذوق
و آن همه عشق را تلف كرده اي
اما خوب كه نگاه كني
مي بيني حتي قطره اي از عشقت
حتي قطره اي هم هدر نرفته است
خدا همه را جمع كرده و همه را براي خويش برداشته
و به حساب خود گذاشته است
خدا به تو مي گويد:
مگر نمي دانستي
كه پشت سر هر معشوق خدا ايستاده است؟
تو براي من بود كه اين همه راه آمده اي
و براي من بود كه اين همه رنج برده اي
و براي من بود كه اينهمه عشق ورزيده اي
پس به پاس اين ؛
قلبت را و روحت را و دنيايت را وسعت مي بخشم
و از بي نيازي نصيبي به تو مي دهم.
و اين ثروتي است كه هيچ كس ندارد
تا به تو ارزاني اش كند
فردا اما تو باز عاشق مي شوي
تا عميق تر شوي و وسيع تر و بزرگ تر و نااميدتر
تا بي نيازتر شوي و به او نزديكتر
راستي :
اما چه زيباست
و چه باشكوه و چه شورانگيز
كه پشت سر هر معشوقي خدا ايستاده است!
عرفان نظر آهاري
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.