درباره شانس و نُحوسَت
جمعه 26 دی 1393 8:12 PM
آنان که به خدای سبحان و قضا و قدر الهی معتقد نیستند، یا درک درستی از قضا و قدر الهی ندارند، ناچار به خرافاتی مانند شانس خوب یا بد، نحوست و بدقدمی، تطیّر و مانند آن، تن میدهند، چنان که آل فرعون اگر به مشکلی گرفتار میشدند به جای آنکه آن را آزمون الهی بدانند، به عنوان «طیّره» آن را به موسای کلیم سلام الله علیه و همراهان وی نسبت داده، آنان را به نحوست و بدقدمی طعن میزدند و هرگاه خیر و نیکیای به آنها میرسید خود را شایسته آن پنداشته، میگفتند: این خوبی، برای ماست و بر اساس استحقاق و لیاقت، بهره ما شده است.
یادآوری این نکته، سودمند است که خطور ذهنی خرافاتی مانند شانس خوب یا بد، نحس و بدقدمی، تطیّر و مانند آن، کفاره اخلاقی دارد، یعنی چنانچه کسی در قلبش خطور کرد که فلان شخص بدقدم است یا فلان رخداد نحس است، کفاره اخلاقی این خطورها، بر پایه حدیث نبوی، توکّل برخداست. اگر در این روایات آمده که برای نحوست صدقه بدهید در واقع این کار، توکل بر خدا و اقدامی متوکّلانه در برابر آن خرافات است.
حسن بن مسعود میگوید: در حالی خدمت امام هادی سلام الله علیه رسیدم که انگشتم خراشیده بود و شانه ام بر اثر تصادف با سوارهای آسیب دیده بود و در میان جمعیتی نیز وارد شده بودم که به سبب ازدحام قسمتی از لباسم پاره شده بود. پس گفتم: ای روز! چه شومی! خدا شرّت را از من بگرداند.
آن امام سلام الله علیه به من فرمود: ای حسن! تو نیز که با ما رفت و آمد داری، گناهت را به گردن بی گناه میاندازی؟ حسن گوید ]پس از این تذکرِ امام[ به خود آمدم و به خطایم پی بردم، پس گفتم: ای مولای من! از خدا آمرزش میطلبم. امام فرمود: ای حسن! روزگار را چه گناهی است که شما هر گاه در آن به سزای کردار خود میرسید آن را شوم میشمارید؟ حسن گفت: برای همیشه از خدا پوزش میطلبم و این، توبه من است ای پسر رسول خدا! امام هادی سلام الله علیه فرمود: به خدا ]شوم دانستن روزگار[ سودتان نبخشد، بلکه خدا به سبب سرزنشتان از روزگار با اینکه بر آن مذمتی نیست، کیفرتان میکند. ای حسن! آیا نمیدانی که ثوابدهنده و کیفردهنده و پاداشدهنده برای هر کاری زود یا دیر ]در دنیا و آخرت[ خداست؟ گفتم: ای آقایم! چرا؟ فرمود ]این عمل را[ تکرار نکن و برای روزگار هیچ اثری در حکم خدا قرار مده. حسن گفت: باشد ای سرور من.
خلاصه آنکه:
1. زمان ظرف رخدادهای تاریخی است.
2. چیزهایی که در زمان انجام میگیرند گاهی موجب کامروایی بعضی و ناکامی برخی هستند.
3. گاهی یک رخداد دو چهره دارد و گاهی دو رخداد متفاوت نسبت به دو نفر تأثیر گوناگون دارند، بنابراین نمیتوان ظرف را نحس(ناخوشایند) دانست، چنان که نمیتوان آن را سعد(خوشایند) پنداشت.
4. جریان قمر در برج عقرب و مانند آن از اوقات ویژه راجع به نحس و سعد خود زمان نیست.
برگرفته از کتاب مفاتیح الحیاة - آیت الله جوادی آملی
به نقل از نشریه حیات طیّبه - شماره 184
واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشهاش كجاست ...