بسمه تعالی
ختم آنلاین زیارت عاشورا در روز پنجم ماه صفر
شهادت حضرت رقیه (سلام الله علیها) دختر امام حسین (علیه السلام)
حدیثی از امام حسین(ع) :
امام حسين عليه السلام در نامه اش به كوفيان نوشتند:
به جان خودم سوگند، امام و پيشوا كسى نيست مگر آن كه بر اساس كتاب خدا حكومت كند، عدل و داد را بر پا دارد، پايبند دين حق باشد و خود را وقف در راه خدا كند.
وقایع پنجم صفر:
1-شهادت حضرت رقیه (سلام الله علیها) دختر امام حسین (علیه السلام)
در پنجم صفر سال 61 ه .ق. شهادت دختر کوچک امام حسین(علیه السلام) حضرت رقیه(سلام الله علیها) در شام اتفاق افتاد.(8) رقیه خاتون در واقعه عاشورا سه یا چهار ساله بود و امام حسین علیه السلام بسیار به او مهر مىورزیدند و او نیز به پدر علاقه فراوان داشت.
حضرت رقیه به همراه پدر از مدینه منوره هجرت کردند و این دختر خرد سال همانند سایر کودکان، فرزندان و زنان آن حضرت در این سفر رنج و سختى چشیدند و تشنگی کشیدند و با دیگر خاندان نبوى وارد سرزمین کربلا شدند.
پس از شهادت امام و یاران بیهمتایش(علیهم السلام) او نیز به اسارت کوفیان در آمد و سپس همراه کاروان اسیران روانه کوفه و شام گردیدند. رقیه خاتون در فراق پدر شبانه روز مىگریست و بیقرارى مىکرد. زنان خاندان عصمت و طهارت جریان شهادت سیدالشهدا
(علیه السلام) و یارانش را از او و دیگر نونهالان، مخفى نگاه مىداشتند و مىگفتند پدرانشان به مسافرت رفتهاند. این ماجرا ادامه داشت تا اسرای اهل بیت (علیهم السلام) را در شام در خرابهای نزدیک قصر یزید بردند. این دردانه، هنگام شب از خواب بیدار شد و پریشان، بهانه پدر گرفت و شروع به گریستن کرد. از صداى گریه او بانوان حرم و دیگر کودکان نیز ناله و گریه سر دادند.
صداى شیون به گوش یزید ملعون رسید و برای اینکه بار دیگر مصیبت و داغ اهل بیت(علیهم السلام) را تازه کند، سر بریده امام حسین (علیه السلام) را به خرابه فرستاد. کودک خسته از رنج سفر و شکنجه های ظالمان یزیدی که هر لحظه انتظار پدر می کشید، با دیدن سر پدر نالهاى کشید و فریاد زد: «اى پدر! چه کسى رگهاى سر تو را بریده؟! چه کسى مرا در کودکى یتیم کرده ؟! اى پدر! بعد از تو به چه کسى دل ببندم؟! و چه کسى یتیم تو را بزرگ خواهد کرد؟! ... اى کاش در خاک آرمیده بودم و محاسن خضاب شده به خون تو را نمىدیدم...». سپس لب هاى کوچکش را بر رگهاى بریده پدر گذاشت و آن قدر گریست تا بیهوش شد و از غصه جان باخت و به پدر بزرگوارش ملحق شد. بدن این شکوفه پرپر گلستان فاطمی را نیز شبانه به خاک سپردند.(9)
هم اکنون آستانه حضرت رقیه(سلام الله علیها) یکى از زیارتگاههاى شیعیان در شهر دمشق است و در 300 مترى از مسجداموى قرار گرفته و عاشقان و محبان اهل بیت(علیهم السلام) به زیارتش مىشتابند و دل را درآن بارگاه از زنگار گناه مىزدایند.
از کهنترین منابعى که درآن نام حضرت با لفظ «رقیه» آمده است، قصیده سیف بن عمیره نخعى کوفى از اصحاب امام جعفر صادق و امام موسى کاظم(علیهما السلام) است:
«ورقیه رق الحسود لضعفها
وغدا لیعذرها الذى لم یعذر
و لامّ کلثوم یجد جدیدها
لثم عقیب دموعها لم یکرر
لم انسها وسکینه و«رقیه»
یبکینه بتحسّر و تزفر»(10)
«به حال رنجوری و ضعف رقیه، دل دشمن غدار سوخت؛ باید در قیامت از او عذر بخواهند. بر ام کلثوم مصیبتهایی رسید که هرگز تکرار نخواهد گشت و چهره اش با اشک پوشیده شد. هرگز فراموش نمی کنم ام کلثوم و سکینه و رقیه را؛ با حسرت و آه و سوز بر او می
گریم».
شواهد و مدارک فراوانى درباره وجود شریف آن حضرت، و این که مدفن شریف ایشان در مکان فعلى حرم مطهر قرار دارد به همراه معجزات و کرامات فراوان از آن مخدره مظلومه موجود است که شیفتگان علم را به آنها ارجاع مىدهیم؛ از جمله: ابصار العیون فى انصار الحسین (علیه السلام) : ص368 نفس المهموم: ص414 احقاق الحق: ج11، ص633
پی نوشت ها:
8. الوقایع و الحوادث: ج 5، ص 70 - از مدینه تا مدینه: ص 963.
9. منتهی الامال: ص 611 - نفس المهموم: ص 456.
10. دائره المعارف تشیع: ج 8، ص 313 - منتخب التواریخ، ص 388 - کامل بهایی: ج 2. ص 179.