درآمدی بر تفسیر واژه ای قرآن
پنج شنبه 13 مهر 1391 4:17 PM
|
درآمدی بر تفسیر واژه ای قرآن
ابوالفضل شکوری
یکی از شریفترین دانشها «علوم قرآنی» است و در میان این علوم نیز علم مفردات یعنی شناختن تک واژههای به کار برده شده در آیات قرآن مجید از اهمیت بیشتری برخوردار است، چرا که قرآن مجید کلام خداوند یکتا و اقیانوس بیکرانی است که راه ورود به اعماق معانی و مقاصد عالی آن، درک «مفردات» و تک واژهها است. مانند دانستن مجازات قرآن، متشابهات، مترادفات، وجوه و نظایر، مشترکات و معربات قرآن و بالاخره الفاظ مشکل و غرائب قرآن. در زمینه اهمیت و ضرورت آشنایی مسلمانان با مفردات قرآن بویژه غرائب و آیات مشکل، سفارشها و روایاتی از معصوم رسیده است مانند: «اعْرِبُوا القُرْآن و الْتَمِسُوا غَرائِبَهُ». لیکن آن چنان که باید و شاید در این مورد بحث نظری نشده است. مقاله حاضر که در چند فصل تنظیم شده است تلاش ناچیز و قابل تکمیلی در این خصوص میباشد.
فصل اول ـ تعریف علم مفردات
محتوای هر کتابی را معارفی تشکیل میدهد که از به هم پیوستن حروف و در کنار هم قرار گرفتن واژهها و تشکیل جملهها پدید آمده است، بنا بر این «تک واژهها» که به تعبیر دیگر مفردات نامیده میشوند اساس و رکن اصلی محتوای هر کتابی هستند تا آنجا که علم به «مرکبات» هیچ کتابی بدون شناخت مفردات آن امکان پذیر نیست.
فصل دوم ـ جایگاه علم مفردات در میان علوم قرآنی
قرآن مجید سرچشمه و منشأ بسیاری از دانشهای بشری و اسلامی است. در مورد دانشهای ویژهای که به علوم قرآنی مربوط هستند و نیز تعداد آنها، در بین صاحب نظران اختلاف نظر وجود دارد: برخی از افراد که گویا زیاده، گزافه گویی و غلو در همه امور را دوست دارند، در این باره نیز راه غلو پیموده و گفتهاند تعداد علوم قرآنی با توجه به تعداد واژههای مفرد آن هفتادو هفت هزارو چهار صدو پنجاه علم میباشد و اگر نسبت مرکبات قرآنی را هم در نظر بگیریم تعداد آنها بی شمار میشود.(12) جلال الدین بلقینی تعداد علوم قرآنی را به پنجاهو اندی تقسیم کرده است.
فصل سوم ـ شاخههای علم مفردات
تا آنجا که ما میدانیم نخستین کسی که درباره طبقه بندی مسائل و معارف مربوط به علم مفردات قرآن اهتمام به خرج داده است «راغب اصفهانی» (م 503، هـ) است؛ بر پایه مطالبی که او در مقدمه کتاب ارزشمندش به نام «مفردات الفاظ القرآن» آورده طبق شیوه خاص دست کم سه شاخه عمده و اصلی برای علم مفردات معرفی کرده است:
1 ـ علم معانی القرآن:
این رشته از دانش مفردات به شرح و تفسیر الفاظ قرآن اعم از اسم، فعل و ادوات میپردازد و معانی واژههای قرآنی را تبیین میکند، اعم از اینکه آنها از الفاظ غریبه و معربه باشند، یا از الفاظ معمولی. کتاب مفردات راغب از بارزترین نمونه کتابهای تألیف شده در این فن میباشد که سیوطی اشتباهاً آن را از کتب غریب القرآن شمرده است.(16) سیوطی در جزء دوم کتاب «اتقان» تحت عنوان «النوع الاربعون فی معرفة الادوات التی یحتاج الیها المفسر» مهمترین ادوات و حروف مستعمل در قرآن مجید را به تفصیل بحث کرده است.(17)
2 ـ «غریب القرآن».
یکی از شاخههای مهم علم مفردات، غریب القرآن است که در طول زمان کتابهای فراوانی در مورد آن تألیف شده است و در باره معنای واژه «غریب» و «غریب القرآن» چنین گفتهاند:
3 ـ معرّب القرآن
اصطلاحا «معرب» به کلماتی گفته میشود که در اصل عربی نبوده و از زبانهای دیگری مانند فارسی، حبشی، رومی، نبطی، عبری، هندی و غیره وارد زبان عربی گردیده و استعمال پیدا کرده است. در اینکه در زبان عربی قدیم و جدید واژههای فراوانی از زبانهای دیگر داخل شده جای هیچگونه شبههای نیست، لیکن دانشمندان علوم قرآنی و متکلمان در این مسأله اختلاف دارند که آیا در قرآن مجید نیز واژههای غیر عربی وجود دارد یا نه؟ منظور از اصطلاح «معرب القرآن» همین واژههای «عربی گردانیده شده» است که بررسی این مسأله و شناسایی و شمارش و شرح و تفسیر واژههای آن بر عهده معرب القرآن است که خود شاخهای از علم مفردات میباشد. در هر حال در این مسأله که آیا در قرآن معرب نیز وجود دارد یا نه چند نظریه ابراز شده است:
4 ـ «لغات قرآن»
شبه جزیره عربستان از قبایل گوناگون تشکیل شده بود که همه آنها با زبان عربی اما با لهجههای متفاوت سخن میگفتند که در برخی از موارد مفرداتی را که هر یک از قبایل در مکالماتشان به کار میبردند با دیگران بسیار متفاوت بود و گاهی قبیلهای کلمهای را به کار میبرد در حالیکه در نزد قبایل دیگر چنان واژهای وجود نداشت. اکنون سؤال این است که آیا از لهجههای دیگر قبایل عرب (غیر از قریش) اعم از منقرضه و غیر منقرضه مانند کنانه، هذیل، حمیر، جرهم، مدحج، قیس عیلان، خثعم، لخم، غسان، تمیم، اوس، خزرج، مدین، عماره، عمان، حضرموت، و غیر اینها کلماتی در قرآن مجید به کار رفته است یا نه؟ اغلب دانشمندان علوم قرآنی به وجود لغاتی از لهجههای قبایل دیگر در قرآن معتقد هستند و در باره شناسایی این نوع واژهها کتابهای جداگانهای نوشتهاند که به مرور زمان شاخهای از علم مفردات را به وجود آورده است. که اصطلاحاً «علم لغات قرآن»(26) نامیده میشود.
5 ـ «اعراب القرآن»
الطوفی اعراب قرآن یا «علم الاعراب» را چنین تعریف میکند:
6 ـ «علم قرائات قرآن»
الطوفی در مقام تقسیم بندی علم مفردات مینویسد:
7 ـ «اشتقاقات و مناسبات الفاظ قرآن»
این همان علمی است که «الطوفی» از آن به نام «علم التصریف» یاد کرده است شامل ریشه یابی صرفی کلمات و قلب و ادغام حروف آنهاست. و نیز آنچه را که راغب اصفهانی در مقدمه مفرداتش تحت عنوان علم مناسبات مفردات الفاظ قرآن نامیده در برمیگیرد و مجموعا میتواند شاخهای از معارف علم مفردات را به وجود بیاورد. ابن جوزی نیز در فنون الافنان در باره برخی از مباحث این شاخه از علم مفردات مطالب ارزندهای دارد.(29)
8 ـ «مجازات القرآن»
در اینکه آیا در قرآن الفاظ و کلماتی نیز به صورت «مجاز» به کار رفته است یا نه، در بین صاحب نظران اختلاف است، اکثر آنان به وقوع آن معتقد بوده و نمونههایی از آن را یاد کردهاند.
9 ـ «وجوه و نظایر قرآن»
وجوه و نظائر نیز یکی از شاخههای مهم علم مفردات قرآن است. یکی از دانشمندان علم قرآنی در تعریف وجوه و نظایر قرآن مینویسد:
10 ـ «متشابه القرآن»
متشابه القرآن نیز یکی از شاخههای علم مفردات قرآن محسوب میشود و دانشمندان در آن تألیفات مستقلی پدید آوردهاند که شاید بتوان گفت بهترین آنها، کتاب «البرهان فی متشابه القرآن» تألیف محمد بن حمزة بن نصر کرمانی در قرن پنجم است. در اینجا متشابه در مقابل «محکم» نیست بلکه موضوع این شاخه از دانشهای قرآن بررسی، گردآوری و مقایسه کلمات مشابه هم در آیات و سورههای مختلف قرآن مجید است، برای مثال در جایی از قرآن مجید آمده است «لیسئل الصادقین عن صدقهم» و در جای دیگر آمده است: «لیجزی الله الصادقین لصدقهم» و امثال اینها. هر چند که در فن متشابه القرآن علاوه بر کلمات متشابه درباره «آیات متشابهی» نیز که حالت مفرداتی ندارند بحث میشود ولی باید پذیرفت که مشابهت آن آیات نیز ناشی از کاربرد «واژه»های متشابه است و لذا فن متشابه القرآن را باید از شاخههای علم مفردات به شمار آورد.
11 ـ «فهرست نگاری قرآنی»
دانشمندان قدیم مانند ابن جوزی در فنون الافنان و سیوطی در اتقان در باره شمارش اجزای قرآن مجید مانند تعداد آیات، کلمات، حروف و سورهها و نیز راجع به تقسیم بندی قرآن به اجزای مختلف همچون جزء، حزب، عشر و غیره بحثهای مفصلی انجام دادهاند و در این اواخر نیز تلاشهای چشمگیری برای تهیه کشف الاآیات قرآن، کشف موضوعات قرآن و غیره صورت گرفته و کتابهایی از نوع المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم توسط فؤاد عبد الباقی و دیگران تهیه و طبع شده است. در تقسیم بندی علوم قرآنی به ناچار همه این نوع مباحث را باید ذیل یک عنوان جامع و شامل گردآورده و مورد اشاره و بحث قرار داد. اصطلاح «فهرست نگاری قرآنی» در بیان این مقصود به کار میرود که متکفل بحثهای آماری درباره کلمات، حروف آیات و سورههای قرآن است و شاخهای از علم مفردات به شمار میرود که باید در جای دیگر به تفصیل مورد بحث قرار گیرد.(37)
فصل چهارم ـ پیدایش علم مفردات و پیشگامان آن در سدههای اول و دوم:
هر یک از شاخههای «علم مفردات» مانند غریب القرآن، لغات القرآن، مشکل القرآن و غیره به مرور زمان و تحت تأثیر شرایط فرهنگی و نیازهای علمی و دینی روز پدید آمده و به تدریج در طول اعصار تکامل پیدا کردهاند که ما از مجموع این دسته از معارف و علوم قرآنی به نام «تفسیر واژهای قرآن» یاد میکنیم. قبل از بررسی تحولات بنیادین تاریخی این دانش قرآنی باید دانست که در نخستین ایام تولد، پیدایش و شکل گیری این دانش (و یا شاخههای تشکیل دهنده آن) چگونه بوده است؟ و اولین بار چه کسی و یا کسانی در آن وارد شده و در تدوین آن مؤثر بودهاند؟ و اصولا از دو جریان بزرگ اسلامی یعنی تشیع و تسنن کدامیک در این راه پیشقدم بودهاند؟
علی بن ابی طالب علیهالسلام و علم مفردات:
با تتبّع در سخنان بازمانده از علی بن ابی طالب علیه السلام اعم از خطبهها، نامهها و کلمات قصار، نخستین نشانههای توجه به تفسیر آیات و شرح مفردات قرآنی را به طور آشکار در سخنان آن بزرگوار میبینیم. فقط در آن قسمت از سخنان علی علیهالسلام که در نهج البلاغه گرد آمده حدود یکصدو سی مورد استشهاد و استناد به آیات قرآنی مشاهده میکنیم که در شماری از آنها مفردات قرآنی نیز به سبک بدیعی شرح و تفسیر شده است؛(44)
پیدایش علم مفردات و پیشگامان آن بعد از علی علیهالسلام تا پایان قرن دوم هجری:
بنابر آنچه گفته شد، علی بن ابی طالب علیهالسلام را میتوان نخستین پیشگام در علم مفردات و تفسیر واژهای قرآن به شمار آورد، علی علیهالسلام علاوه بر تفسیر شماری از آیات و کلمات قرآن مجید در ضمن سخنان خود، شماری از مفسران قرآن را نیز تربیت نمود که در میان آنان «عبدالله بن عباس»، پسر عموی آن حضرت، جلوه خاصی دارد، و او را میتوان نخستین تلاشگر رسمی در پایه گذاری «علم مفردات» و تفسیر واژهای قرآن بعد از علی علیهالسلام به حساب آورد. همچنانکه وارثان و شاگردانش هم در طول قرن اول و دوم هجری در ترویج تفسیر و علم مفردات مؤثر واقع شدند. اکنون به معرفی نقش پیشگامان این علم در طول سدههای اول و دوم میپردازیم.
1 ـ «عبدالله بن عباس(46)
بسیاری از دانشمندان، از جمله دکتر فؤاد سزگین، ابن عباس را نخستین تلاشگر جدی برای آغاز تفسیر واژهای و شرح لغوی قرآن مجید میدانند. او میگوید:
تشکیک گولدزیهر در اصالت تفاسیر ابن عباس:
خاور شناس یهودی، اگناس گولدزیهر، داستان مربوط به نافع بن ازرق و کتاب مسائل ابن ازرق را که از آن ابن عباس بوده باشد مورد تردید و تشکیک قرار داده و حتی آن را «افسانه» مینامد.(56) چنانکه نسبت دادن دیگر کتب تفسیری به ابن عباس را مورد سؤال و تشکیک قرار داده است.(57) لکن باید توجه داشت که این دأب همیشگی و استثناناپذیر گولدزیهر است که در مسائل اسلامی ایجاد شبهه و تشکیک کند بدون اینکه به هیچ سند و قرینه معتبر تاریخی متکی باشد. سخنان گولدزیهر چنانکه دکتر سزگین در موارد متعدد بگونهای متین و استوار مستدل ساخته در این زمینه هیچگونه اعتباری ندارد و قرائن و ادلهای وجود دارد که صحّت انتساب کتابهای تفسیری و مفرداتی را به ابن عباس به اثبات میرساند که از جمله آنها به شواهد زیر میتوان استناد جست:
2 ـ شاگردان ابن عباس:
اگر چه شاگردان عبدالله بن عباس در تفسیر قرآن با پیروی از استادشان بیشتر از روش تفسیر لغوی استفاده میکردند، لیکن در مجموع آثار تفسیری شاگردان این عباس(60) را میتوان از نمونههای علم مفردات به معنای مصطلح کلمه به شمار آورد، تنها دو اثر در میان آثار شاگردان او هست که دارای این جنبه و امتیاز هستند: یکی «غریب القرآن» ابن عباس است که با تهذیب شاگردش، عطاء بن ابی رباح، متولد 27 ه در یمن به دست ما رسیده است.(61)
3 ـ زیدبن علی علیهالسلام :
زید فرزند امام علی زین العابدین، میباشد که در ماه صفر سال 121 ه علیه حکومت امویان قیام کرده و به شهادت رسید. از برادر بزرگوارش امام محمد باقر علیهالسلام و برادرزادهاش امام صادق علیهالسلام مدایح فراوانی درباره او رسیده است. وی از فقهای بنام عصر خود بوده و کتاب «تفسیر غریب القرآن» به او منسوب است.(65)
4 ـ ابان بن تغلب:
ابو سعید «ابان بن تغلب جریری» (متوفای 141 ه) از بزرگان شیعه و فقهای عظام، مفسران و لغویان عالی مقام است. روایت شده که امام باقر علیهالسلام درباره او فرموده است:
5 ـ مقاتل بن سلیمان:
مقاتل بن سلیمان بن بشیر (متوفای سال 150 ه) از جمله مصنفان در برخی از شاخههای علم مفردات قرآن در نیمه اول قرن دوم است. از آثار او در علم مفردات به کتابهای زیر میتوان اشاره کرد:
6 ـ حمزة بن حبیب زیّات کوفی:
«علم قرائت» نیز یکی از شاخههای علم مفردات قرآن به شمار میرود و حمزه کوفی (80 ـ 156 ه) از جمله کسانی است که در این باره تصنیفی داشته است. این کتاب به صورت کامل به دست ما نرسیده، لیکن مواد و مطالب آن در ضمن کتب دیگر باقی مانده است.(76)
7 ـ هیثم بن بشیر:
هیثم مکنّی به ابو معاویه (104 ـ 183 ه) از رجال اواخر قرن دوم هجری است که در علوم قرآنی کتابهایی نوشته است که یکی از آنها «التفسیر» و دیگری کتاب «القرائات» است.(79)
8 ـ یحیی بن سلام تیمی:
او در کوفه به دنیا آمد (در سال 124 ه) و در بصره رشد کرد و در نهایت به مصر و شمال آفریقا رفت، در سال دویست ه به هنگام صبح در مکه از دنیا رفت وی مفسر قرآن بوده است. دو تألیف قرآنی از او به جای مانده است: یکی «التفسیر» اوست که نسخهاش در دانشگاه زیتونیه تونس موجود است و دیگری کتابی است به نام «التصاریف ـ تفسیر القرآن مما اشتبهت اسماؤه و تصرفت معانیه. ـ» که نسخهای از آن در قیروان و قاهره موجود است.(80)
9 ـ علی بن حمزه کسایی نحوی:
کسایی(81) از جمله دانشمندان نام آوری است که در قرن دوم در دانشهای چندی از جمله علم نحو، تفسیر و قرائت پیشوا و صاحب نظر بوده است. علامه سید حسن صدر در باره او نوشته است که ابوالحسن علی بن حمزه کسایی کوفی از جمله قراء مشهور شیعه است و بر شیعه بودن او در ضمن قسمت القاب کتاب ریاض العلماء تصریح شده است. او دانش خود را از بزرگان شیعه مانند حمزة بن حبیب کوفی، ابان بن تغلب، ابو جعفر الرواسی و معاذ الهراء فرا گرفت که همه از شخصیتهای معروف شیعه بودند.(82)
10 ـ دارم بن قبیصه:
نام کامل او دارم بن قبیصة بن نهثل بن مجمع ابوالحسن تمیمی دارمی است، که از اصحاب و راویان امام رضا علیهالسلام بوده است.(87) او در حدود سال 200 هجری از دنیا رفته است.(88) وی دو تألیف در علوم قرآنی داشته است که نجاشی آنها را با این سند روایت نموده است.
خلاصه و نتیجه گیری مباحث این فصل:
از آنچه که تاکنون بررسی شد میتوان نتیجه گرفت که علم مفردات قرآن بعد از پیامبر صلیاللهعلیهوآله با استناد به برخی از آیات قرآن توسط علی بن ابی طالب علیهالسلام در محاورات و سخنرانیها و نامههای رسمیاش آغاز گردیده و با سؤالات نافع ابن ازرق از ابن عباس و پاسخهای او با استناد به اشعار عرب شکل جدی و حرفهای به خود گرفت و با تألیف تفسیر لغوی ابن عباس و غریب القرآن او و تهذیب برخی از مطالب و آثارش توسط ابن ابی رباح اسلم، اهمیت علم مفردات آشکار گردید. هر چند که اغلب شاگردان ابن عباس در علم تفسیر کتاب مستقلی در مفردات پدید نیاوردند اما در پیش گرفتن روش تفسیر لغوی توسط شاگردانش، خود گام بزرگی برای تهیه منابع لازم برای تدوین علم مفردات بود. چنانکه کتابهای تفسیری اغلب آنان منابع تفاسیر و فرهنگنامههای قرآنی و لغتنامههای عمومی در مراحل بعدی گردید.
فصل پنجم ـ علم مفردات در سدههای سوم و چهارم
در فصلهای پیشین ضمن معرّفی مفردات نویسان برجسته و پیشگام در سدههای اول و دوم با پیشرفتها و تحوّلات این شاخه از دانشهای قرآنی نیز تا حدودی آشنا شدیم. اکنون به دنبال آن بحث، ضمن پرداختن به معرّفی مفردات نویسان برجسته در سدههای سوم و چهارم هجری با تألیفات مفرداتی و تحوّلات مربوط به آن در این دو قرن نیز آشنا خواهیم شد. با رعایت ترتیب تقریبی، مفردات نویسان قرن سوم و چهارم و تألیفات آنان از این قرار است:
1 ـ محمد بن احمد صابونی:
علاّمه سید حسن صدر گوید: محمد بن احمد بن ابراهیم بن سلیم ابوالفضل جُعفی کوفی معروف به «صابونی» از دانشمندان شیعی سده سوم است که کتابهای «الفاخر فی اللغة» و «معانی القرآن» را نوشته است. او ساکن مصر بوده است.(90)
2 ـ یحیی بن مبارک عدوی (م 202 ه):
نام کامل او ابومحمد، یحیی بن مبارک بن مغیره عدوی یزیدی است. او کتابی به نام «غریب القرآن» داشته که اسناد روایتی آن معلوم و موجود است. پسر او نیز به نام عبداللّه بن یحیی معروف به «ابن الیزیدی» کتابی در شش مجلد در غریب القرآن داشته است.(91)
3 ـ هشام بن کلبی (م 204 ه):
ابوالمنذر، هشام بن محمد بن سائب کلبی معروف به ابن کلبی بنا به گفته ابن ندیم و صفدی او مؤلف کتابی به نام «لغات القرآن» بوده است.(92)
4 ـ نَضْربنِ شُمَیل (م 204 ه)
ابوالحسن، نضر بن شمیل بن خرشة مازنی مؤلف «غریب القرآن» میباشد.(93)
5 ـ فَرّاء دیلمی (م 207 ه):
«داوودی» صاحب کتاب طبقات المفّسرین که از علمای اهل سنّت میباشد، در باره او مینویسد:
6 ـ ابو عُبَیْدَه (م 210 ه):
ابو عبیده، مَعْمَر بْن مثنّی تیمی یکی دیگر از مفردات نویسان سده سوم است و کسانی همچون قاسم بن سلوم، ابو حاتم، مازنی، أثرم و عمر بن شبة از شاگردان او هستند. معاصر ادیب و لغوی معروف «اصمعی» بوده است؛ برخی او را از شعوبیه و برخی دیگر از پیروان شاخه اباضیّه خوارج بر شمردهاند. از جمله کتابهایش در علم مفردات قرآن: غریب القرآن، مجاز القرآن و معانی القرآن و کتاب «اللغات» میباشد.(97)
7 ـ ابو زید انصاری (م 214، 215، 216 ه):
ابوزید، سعید ابن اوس بن ثابت انصاری خزرجی نیز از کسانی است که در این قرن تألیفی در فن لهجه شناسی قرآن به نام «لغات القرآن» پدید آورده است. ابوزید یکی از بزرگان علم لغت میباشد و تألیفات فراوان دارد؛ گویند روزی «اصمعی» وارد حلقه درسی او گردیده و پیشانیاش را بوسید و گفت: شما از پنجاه سال پیش رئیس و بزرگ ما هستید!.(99)
8 ـ ابوالحسن اخفش (م، 210، 215، 221 ه):
ابوالحسن، سعید بن مَسْعَده مجاشعی ملقب و معروف به «اخفش اوسط» یکی از نحویون، لغویون و مفردات نویسان سده سوم است. او اهل بلخ و مولای بنی مجاشع ابن دارم بوده است که ساکن بصره گردید. اخفش در حالیکه سنش بیشتر از سیبویه بود علم لغت را در نزد او آموخت. او از کلبی، نخعی و هشام بن عروه روایت میکرد ابوحاتم سجستانی نیز از او روایت میکرده است. مُبَرِّد گفته است احفظ شاگردان سیبویه سه نفر بودند: اول اخفش، سپس ناشی و قطرب. از مصنّفات اخفش میتوان کتابهای «تفسیر معانی القرآن (یا غریب القرآن)، الاشتقاق و المقاییس فی النحو» را نام برد.(100)
9 ـ اَصْمَعی (م 216 ه):
عبدالملک بن قُریب معروف به اصمعی یکی از پیشوایان علم لغت، غریب اللغة، نوادر و ملاحم میباشد؛ او با سیبویه رقابت و مناظرههایی داشته است. از مصنّفات او «غریب القرآن» میباشد. او حتی الامکان از تفسیر قرآن و حدیث احتیاط میکرده است و در علم لغت هیچگاه به نظریات منفرد و غیر اجماعی استناد نمینموده و فصیح ترین لهجهها را در زبان عربی مورد استفاده قرار میداده است.(101)
10 ـ قاسم بن سَلاّم هِرَوی (م 224 ه)
ابوعبید، از مصنفان پرکار سده سوم است و طبق گزارش این ندیم و دیگران کتابی نیز به نام «غریب القرآن» نوشته بوده است. کتاب دیگری نیز در علم مفردات با تردید به او نسبت داده شده است که «ما وَرَدَ فی القرآن من لغات القبائل» نام دارد. این کتاب در سال 1342 هجری قمری در حاشیه تفسیر الجلالین چاپ شده است. چاپ اول آن در حاشیه کتاب ألتّیسیر فی علم التّفسیر عبدالعزیز درینی به سال 1310 هجری قمری است.(102)
11 ـ ابن مهران (م 253 ه):
محمد بن یحیی بن مهران القُطَعی (أبی حَزْم) او از مشایخ مسلم، ابوداود، ترمذی، نسائی و ابن ماجد میباشد. کتاب «لُغات القرآن» از آثار اوست.(103)
12 ـ ابن قتیبه دینوری (م 276 ه):
ابو محمد، عبداللّه بن مسلم بن قتیبة دینوری(104) از مفردات برجسته قرن سوم است. ولیکن سال در گذشت او را «داوودی» 267 ثبت کرده است.(105) دینور از علمای برجسته علم نحو و لغت و تاریخ بوده است. مقیم بغداد بوده و بعدها قضاوت شهر دینوری را پذیرفته است. شماری از علمای اهل سنّت مانند دارقطنی و غیره او را تکذیب کردهاند ولیکن خطیب بغدادی او را توثیق کرده است. تألیفات او در زمینه علم مفردات از این قرار است: «اِعراب القرآن»، «معانی القرآن»، «مشکل القرآن» و «غریب القرآن».(106)
13 ـ مفضّل بن سلمه (م 290 ه):
ابوطالب، مفضّل بن سلمة بن عاصم کوفی از جمله مفردات نویسان این قرن است. کتاب او «ضیاء القلوب فی معانی القرآن» نام دارد که گفتهاند بیست و چند جلد بوده درباره غریب القرآن.(107)
14 ـ ابوالعباس ثَعْلَبْ (م 291 ه):
احمد بن یحیی بن زید شیبانی ملقّب به «ثعلب» و از پیشوایان بزرگ علم لغت میباشد. از جمله تألیفات او کتابی به نام «غریب القرآن» میباشد که ابن ندیم نیز از آن یاد کرده است.(108)
15 ـ ابوالعباس اَحْوَلْ:
محمد بن حسن بن دینار احول از مردمان سده سوم هجری است. ابن ندیم کتاب «غریب القرآن» را از آثار او بر شمرده است.
16 ـ ابن رستم طبری:
ابوجعفر احمد بن محمد بن رستم طبری که در سالهای آغازین سده چهارم زنده بوده کتابی به نام غریب القرآن داشته است.(109)
17 ـ ابن اشعث سجستانی (م 316 ه):
ابوبکر، عبداللّه بن سلیمان بن اشعث ازدی سجستانی از مفردات نویسان سده چهارم است. از کتاب او به نام «تفسیر غریب القرآن» نسخه خطی در کتابخانه شیخ الاسلام مدینه به شماره 188 موجود است که استنساخ آن در سال 104 هجری انجام گرفته است.(110)
18 ـ حکیم ترمذی (م 320 ه):
ابو عبداللّه، محمد بن علی بن حسن معروف به «حکیم ترمذی» مؤلف «تحصیل نظائر القرآن» میباشد. از کتاب او نسخه خطی در کتابخانه شهرداری اسکندریه موجود است و چاپ آن نیز با تحقیق حسن نصر زیدان به سال 1970 میلادی در قاهره انجام گرفته است.(111)
19 ـ ابن دُرَیْد ازدی (م 321 ه):
ابوبکر، محمد بن حسن بن درید ازدی از بزرگان علم لغت و از پیشوایان نحله بصریون در ادبیات عرب میباشد. او کتابهای زیادی در لغت عرب نوشته است که از آن میان کتاب «جَمْهَرَةُ اللغة» او معروف میباشد. در علم مفردات قرآن نیز کتابهای «غریب القرآن» و «أللّغات فی القرآن» را نوشته است که در «جمهره» نیز بارها بدان اشارت دارد و مؤلف معجم المعاجم نمونه هایی از این اشارتها را آورده است.(112)
20 ـ عبداللّه بن سفیان نحوی (م 325 ه):
ابوالحسن، عبدالله بن محمد بن سفیان نحوی از شاگردان مبرّد، ثعلب و غیر اینها بوده و در ادبیات، مذهب کوفی و بصری را در هم آمیخت. معلم سرخانه وزیر ابوالحسن علی بن عیسی بن جرّاح بود. تألیفاتی در نحو و لغت دارد. در مفردات قرآن نیز کتاب «معانی القرآن» را تصنیف کرده است.(116)
21 ـ ابو اسحاق زَجّاج:
ابراهیم بن سِرّی معروف به «زجّاج» شغل اولیه او شیشه گری و شیشه تراشی بوده است. در بزرگسالی به آموزش ادبیات و علم لغت پرداخته است. استاد اصلی او «مُبَرِّد» بود که بابت تدریسش روزی یک درهم از او میگرفت. زجاج بعد از فراغت از تحصیل نیز تا آخر عمرش ماهی سی درهم را به مبرّد میداده است. استاد دیگر او «ثَعْلَبْ» است. از شاگردان معروف زَجّاج «عبدالله بن مغیره جوهری» است. از تألیفات او در علم مفردات «معانی القرآن و اعرابه» میباشد. نسخه چاپی کتاب زجاج «اعراب القرآن» نام دارد.
22 ـ ابو زید بلخی (م 322 ه):
احمد بن سهل معروف به ابوزید بلخی صاحب تصانیف فراوان میباشد. او را فیما بین گرایش به الحاد داشتن، معتزلی بودن، شیعه امامی بودن و غیره توصیف کردهاند. برخی او را بیش از حد ارج گذاشته و برخی دیگر نکوهش غیر مقبول نمودهاند.
23 ـ جُعْد شیبانی (م 322 ه):
ابوبکر محمد بن عثمان بن مسبح معروف به «جعد شیبانی» است که کتاب «معانی القرآن» از اوست.(118)
24 ـ ابو عبداللّه نفطویه:
ابو عبدالله، ابراهیم بن محمد بن عرفه عتکی ملقب به «نَفْطَوَیْه» یا «یفْطُوَیْه» ادیب، لغوی و محدّث و مفسّر بوده است. او میگفته است با مردن من شعر عربی بدون صاحب میماند. در فقه پیرو مذهب «داود ظاهری» بوده و با او مجالست و مؤانست فراوان داشته است. ادبیات و لغت را از مبرّد و ثعلب آموخت.
25 ـ محمد بن عزیر سجستانی (م 330 ه):
ابوبکر، محمد بن عزیر (عزیز؟) بن احمد سجستانی از مفردات نویسان بزرگ سده چهارم و از شاگردان ملازم ابوالبرکات ابن الأنباری بوده است.
26 ـ ابو عمر مطرز (م 345 ه):
محمد بن عبد الواحد زاهد معروف به «مطرز» و ملقب به «غلام ثعلب» یعنی شاگرد ثعلب، کتاب «یاقوتة الصراط فی غریب القران» تألیف کرده است:(123)
27 ـ ابن خالویه نحوی (م 370 ه):
ابو عبدالله، حسین بن احمد بن حَمْدان همدانی معروف به ابن خالویه نحوی از شاگردان مجاهد، ابن درید، نفطویه و ابن الأنباری و ابوعمر زاهد میباشد. او در بغداد درس آموخت و در حلب در کنار سیف الدوله و فرزندان او زندگی را سپری کرد. از تألیفات او در علوم قرانی و مفردات آن این کتابها هستند: «غریب القران»(124)، «القرائات»، «اعراب ثلاثین سورة» و «ألبدیع فی القرائات السّبع»(125) مرحوم صدر در تأسیس الشیعه ابن خالویه را از علمای شیعه معرفی کرده است.
28 ـ ابوبکر نقّاش (م 351 ه):
محمد بن حسن بن محمد بن زیاد معروف به «نقاش» مؤلف کتاب «الوجوه و النّظائر» است که مورد استفاده ابن جوزی در تألیف کتابش «نزهة الأعین النواظر فی علم الوجوه و النظائر» بوده است.(126)
29 ـ ابو خلف صَیْدَلانی:
عبدالعزیز صیدلانی مرزبانی از مردمان سده چهارم هجری از جمله مفردات نویسان این قرن است و از او کتابی به نام «الموضح فی معانی القران و کشف مشکلات القرآن» به جای مانده که نسخه خطی آن در اءیاصوفیه به شماره 297 موجود است.(128)
30 ـ ابن المُنادی (م 336 ه):
ابوالحسن، احمد بن محمد بن مُنادی در سال 256 در بغداد زاده شد و به سال 336 از دنیا رفت. ابن منادی بیش از یکصد جلد کتاب تألیف کرده است که از جمله آنها «متشابه القرآن» است که نسخهای از آن در کتابخانه بلدیه اسکندریه موجود است.(129) از شاگردان نامدار او «ابن فارس» لغوی برجسته میباشد.
31 ـ ابن فارس لُغَوی (م 395 ه):
احمد بن فارس بن زکریّای لغوی مکنّی به ابوالحسین از شاگردان ابن المنادی و لغویّون برجسته و ممتاز قرن چهارم است. او مقیم همدان بود، سپس برای آموزش «ابوطالب» پسر فخر الدّوله دیلمی به ری رفت صاحب بن عبّاد و بدیع الزمان همدانی پیش او تلمّذ کردهاند. یکی از ارزشمندترین آثار او کتاب «معجم مقاییس اللغه» است که در چهار مجلّد چاپ شده است و یاقوت حموی درباره این کتاب گفته است: «هو کتاب جلیل لم یصنّف مثله.» از آثار قرانی او کتابهای «جامع التأویل فی تفسیر القرآن» در چهار مجلد و «غریب القرآن» ـ یا غریب اِعراب القرآن ـ را میتوان نام برد.(130) کتاب مفرداتی مهم دیگر او «کتاب الافراد» است که مورد استفاده زرکشی در تألیف برهان بوده است.(131)
32 ـ الرُّمّانی (م 384 ه):
ابوالحسن، علی بن عیسی علی الرّمانی از جمله مفردات نویسان است. نویسنده معجم المعاجم به نقل از قفطی در «ابناه الرّواة» کتاب «غریب القران» را به او نسبت داده است.(132)
33 ـ «وزّان».
محمد بن علی بن مظفّر الوزّان در اواخر قرن چهارم میزیسته است و کتاب «لغة القران» از او باقی مانده است که نسخه خطی از آن موجود است.(133)
34 ـ ابن حَسْنُون (م 386 ه):
ابو احمد، عبدالله بن حسین بن حسنون سامرّی بغدادی میباشد و از شاگردان ابوبکر بن مجاهد، ابوبکر بن مقْسَمْ و غیر اینهاست. او در مصر زندگی میکرده است. وی کتابی به نام «اللغات فی القران» داشته است که در واقع شرحی و تهذیبی بر آثار ابن عباس بوده است.
فصل ششم ـ بررسی آماری در علم مفردات قرآن
این فصل متضمن جمع بندی مطالب فصلهای پیشین و بیان نمایش آن به زبان آمار و ارقام است. هدف آن است که تحولات این علم در سدههای اول، دوم، سوم و چهارم هجری به گونه تجسمی و آماری نشان داده شود. بررسی آماری و نموداری این علم روش مفیدی برای فهم هر چه سریعتر مطالب و مشاهده مستقیم تحولات آن میباشد. در این روش با ارائه جدولهای دو بعدی و نمودارهای خطی و میلهای کوشش شده است تا شمار مؤلفان، تألیفات و تعداد شاخههای شناخته شده علم مفردات قرآن در هر قرن به طور جداگانه، نشان داده شود تا از رهگذر آن نقایص و کم کاریها پیرامون تألیفات و تنوع شاخهها در هر قرن روشن شود و خواننده را در مقایسه وضعیت ویژه این دانش در هر قرن یاری رساند(134) هر چند که نمیتوان گفت در مقطع مورد پژوهش نام هیچ مؤلف و یا کتابی از قلم نیفتاده است. اکنون شما خوانندگان محترم را به تأمل و دقت در این جدولها و نمودارها دعوت میکنیم.
بر اساس جدول فوق:
اسامی پیشگامان و مؤلفین علم مفردات و تألیفات آنان در قرن چهارم.
نمودار شماره 2 سیر صعودی تألیفات مفردات قرآن را در قرنهای اول، دوم و سوم نشان میدهد همچنین بر اساس این نمودار تعداد تألیفات در قرن چهارم با تفاوت 1% سیر نزولی داشته است. جدول شماره 8 ـ اسامی مؤلفین و تعداد تألیفات آنان بر حسب شاخههای مفردات در قرن چهارم
جدول شماره 9 ـ تعداد تألیفات در هر قرن بر حسب شاخههای مختلف مفردات
1 ـ در قرن اول تنها در دو شاخه غریب و لغات تألیف داشتهایم (4%) و در هیچ یک از شاخههای مفردات در این قرن اثری دیده نمیشود. 2 ـ در قرن دوم شاخه قرائات رشد چشمگیری مشاهده میشود (33%) و در شاخههای معربات، اعراب و مجازات تألیفی وجود ندارد. 3 ـ در قرن سوم در شاخه غریب القران بیشترین تألیف را داشتهایم (36%) همچنین در قرن چهارم غریب القران نسبت به سایر شاخهها و قرنها سیر صعودی داشته است (39%) بر اساس نمودار شماره ـ3 نیز شاخههای غریب، معانی و لغات در قرنهای سوم و چهارم رشد چشمگیری دارد. همچنین این نمودار نشان میدهد که در قرن سوم و چهارم از نظر کمی تألیفات فراوانی نوشته شده است ولی از نظر کیفی تحول جدیدی صورت نگرفته است و مصنفان در شاخههای قبلی ادامه کار دادهاند.
پی نوشت ها:
1 ـ نفائس الفنون فی عرایس العیون ج، 1 / 370، تألیف شمس الدین محمد بن محمود آملی. 2 ـ مفردات الفاظ القرآن / ن، س (مقدمه مؤلف) با تصحیح ندیم مرعشلی. 3 ـ و قل استخرت الله تعالی فی املاء کتاب مستوفی فیه مفردات الفاظ القرآن علی حروف التهجّی، فتقدّم أوله الالف ثم الباء علی ترتیب حروف المعجم، معتبراً فیه اوائل حروفه الاصلیة دون الزوائل، و الاشارة فیه إلی مناسبات الّتی بین الالفاظ المستعادات منها و المشتقات حسبما یحتملُ التوسّع فی هذا الکتاب، و أحیل بالقوانین الدالة علی تحقیق مناسبات الالفاظ علی الرّسالة الّتی عملتها مختصّة بهذا الباب.» (همان / ن.) 4 ـ نفائس الفنون ج 1 / 40. 5 ـ الاتقان ج 1 / 18 (مقدمه مؤلف) تألیف سیوطی تحقیق دکتر محمد ابوالفضل ابراهیم. 6 ـ همان 18 / ـ 17. 7 ـ ر. ک: الاتقان فی علوم القرآن ج 1 / 23 ـ 19. 8 ـ ر. ک: همان 31 ـ 27. 9 ـ الاتقان فی علوم القرآن ج 2 / 3. 10 ـ ر. ک: همان ج 4 / 148. 11 ـ در اینجا توجه به این نکته ضروری است که «علوم لفظی قرآن» اصطلاح عامی است و شامل مفردات و غیر آن میشود؛ لذا هر علم لفظی قرآنی را نمیتوان از مصادیق علم مفردات دانست. فقط آن قسمت از مباحث لفظی قرآنی از مصادیق علم مفردات به شمار میآید که راجع به «تک واژهها» و «الفاظ مفرد» و غیر مرکب قرآنی بحث میکند، چه راجع به مفهوم دلالی تک واژهها باشد، چه راجع به اشتقاق و ریشه یابی، نحوه نگارش و نحوه تلفّظ آنها. 12 ـ ر. ک: مناهل العرفان فی علوم القرآن ج 1 / 16، تألیف زرقانی. 13 ـ ر. ک: الاتقان فی علوم القرآن ج 1 / 31 ـ 17 (مقدمه مؤلف) 14 ـ ر. ک: مفردات الفاظ القرآن / ن، س (مقدمه مؤلف) 15 ـ الأکسیر فی علم التفسیر 19 ـ 18، سلیمان بن عبدالقوی صرصری بغدادی معروف به الطوفی، چاپ قاهره 1977 م، با تحقیق دکتر عبدالقادر حسین. 16 ـ ر. ک: الاتقان ج 2 / 308 ـ 166. 17 ـ ر. ک: الاتقان ج 2 / 3. 18 ـ ر. ک: معجم المعاجم / 7. 19 ـ ر. ک: الاتقان ج 2 / 66 ـ 6. 20 ـ برای آگاهی بیشتر ر. ک: همان ج 3 / 88 به بعد. 21 ـ ر. ک: معجم المعاجم / 21، الاتقان ج 2 / 125. 22 ـ ر. ک: معجم المعاجم / 21. 23 ـ ر. ک: الاتقان ج 2 / 129. 24 ـ ر. ک: الاتقان ج 2 / 143 ـ 129. 25 ـ به نظر میرسد که در عصر حاضر با توجه به رشد زبان شناسی و فقه اللغة و احیای زبانهای قدیمی و در دسترس بودن فرهنگ نامههای مربوط به هر یک از زبانهای دنیا، اگر عملاً یک مطالعه تطبیقی بین واژههای معرّب قرآن با موارد احتمالی آن در زبانهای دیگر صورت بگیرد و جدولهای تطبیقی و مقایسهای تنظیم شود، حقایق مهمی در باره معرّبات قرآن کشف خواهد شد. 26 ـ معادل فارسی آن «لهجه شناسی واژههای قرآنی» است. 27 ـ ر. ک: کتاب «قضایا قرانیّه فی ضوء الدراسات اللغویة» در 12 صفحه، تألیف دکتر عبدالعال سالم مکرم، چاپ بیروت مؤسسه الرساله، سال 1408 ه که همه محتوای کتاب مربوط به لهجه شناسی قرآنی است. ـ فی رحاب القرآن الکریم ج 2 / 187 ـ 85، تألیف دکتر محمد سالم محیسن، چاپ قاهره 1402 هـ. که بحث نظری جامع و مفصّلی در این زمینه انجام داده است. ـ فی القرآن من کلّ لسان، تألیف دکتر سمیح ابومُغلی در 109 صفحه کلاً در باره معربات قرآن. چاپ اردن. برای ملاحظه فهرستی از این نوع کتابها ر. ک: معجم المعاجم / 7 ـ 16، و برای ملاحظه جدول منظمی از کلمات لهجههای قبایل عرب در قرآن ر. ک: الاتقان ج 2 / 124 ـ 106. 28 ـ الأکسیر فی علم التفسیر / 19. 29 ـ ر. ک: فنون الافنان فی عیون علون القرآن / 450 ـ 420، با تحقیق دکتر عقر. 30 ـ سوره یوسف / 82. 31 ـ سوره ملک / 1. 32 ـ سوره اعراف / 179. 33 ـ ر. ک: الاتقان ج 3 / 120 به بعد. 34 ـ معجم المعاجم / 19، 18 به نقل از کشف الظنون و مفتاح السعادة. 35 ـ وجوه قرآن. تصنیف ابوالفضل جیش بن ابراهیم تفلیسی، با تحقیق دکتر مهدی محقق چاپ دانشگاه تهران. 36 ـ قاموس القرآن او الصلاح الوجوه و النظائر، فقیه دامغانی، چاپ بیروت دارالعلم للملایین. 37 ـ در سدههای اولیه تألیف مستقلی درباره این شاخه از دانشهای قرآنی دیده نمیشود و لذا در نمودارها و جدولهای پیوست این نوشتار نیز چیزی در این باره دیده نمیشود. 38 ـ تاریخ التراث العربی، مجلد اول، جزء 1 / 59 ـ 58، دکتر فؤاد سزگین. 39 ـ الاحتجاج للطبرسی ج 1 / 223. 40 ـ تفسیر صافی (فیض) المقدمة السادسة، صفحه 11 ج 1. 41 ـ ر. ک، بحارالانوار (چاپ جدید) ج 93 / 97 ـ 3. 42 ـ اعیان الشیعه، ج 1 / 90 به بعد. 43 ـ تاریخ الاسلام ج 1 / 514 دکتر حسن ابراهیم حسن، به نقل از: الشیعة الامامیه و نشأة العلوم الاسلامیه / 94، دکتر علاء الدین سید امیر محمد القزوینی، چاپ قم رضی. 44 ـ ر. ک: نهج البلاغه، تحقیق و طبع دکتر صبحی صالح / 802 ـ 796 چاپ اول، بیروت 1387 ه ق. 45 ـ الدّلیل علی موضوعات نهج البلاغه / 271، تنظیم علی انصاریان (نهج البلاغه حکمت 90 ـ 93). علی علیهالسلام میفرماید: لا یقول احدکم: «اللهم انی أعوذ بک من الفتنة»، لانه لیس لاحد الاّ و هو مشتملٌ علی فتنة، و لکن من استفاد فلیستعذ من مُضلات الفتن، فان الله سبحانه یقول: «و اعلموا أنما أموالکم و أولادکم فتنة» و معنی ذلک: أنه یختبرهم بالاموال و الاولاد لیتبیّن الساخط لرزقه، و الرّاضی بقسمه، و إن کان سبحانه أعلم بهم من أنفسهم، و لیکن لتَظهَرَ الافعال الّتی بها یَستَحقُّ الثواب و العقاب و... » 46 ـ او سه سال پیش از هجرت بدنیا آمد و در سال 68 یا 70 هجری از دنیا رفت. نقش برجستهای در امور سیاسی و نظامی نداشت ولیکن به عنوان فرد جزء در بسیاری از فتوحات اسلامی حضور داشت. 47 ـ ر. ک: تاریخ التراث العربی المجلّد الاول، جزء 1 / 64. 48 ـ ر. ک: تاریخ التراث العربی، سابق، ص 64. 49 ـ ر. ک: همان مدرک / 67. 50 ـ ر. ک: تاریخ التراث العربی، سابق 67، و معجم المعاجم / 7، از احمد الثرقاوی اقبال. 51 ـ ر. ک: معجم المعاجم / 6. 52 ـ همان. 53 ـ ر. ک: تاریخ التراث العربی، سابق 67. 54 ـ همان. مجلد الثامن، 2 ـ 1 / 35. 55 ـ ر. ک: تاریخ التراث العربی / 68. و همان مجلد الثامن، 2 ـ 1 / 35. 56 ـ همان، المجلد الثامن 2 ـ 1 / 15. 57 ـ همان / 14، البته در اثبات صحت انتساب غریب به ابن عباس مراجعه شود به روایت علی بن ابی طلحه در مقدمه کتاب «غریب القرآن تستخرجاً من صحیح البخاری» تألیف فؤاد عبدالباقی، بقلم دکتر کامل حسین. 58 ـ در همه این موارد ر. ک: تاریخ التراث العربی، المجلد الثامن 2 ـ 1 / 15 ـ 14 و المجلد الاول، 1 / 65 ـ 64. فؤاد سزگین، چاپ افست قم، کتابخانه آیة اللّه مرعشی نجفی. 59 ـ همان، مجلد 1، ج 1 / 73. 60 ـ آثار باقیمانده از آنان در تفسیر قرآن از قدیمیترین آثار تفسیر لغوی به شمار میآیند. مانند تفسیر «مجاهدبن جبر» متولد 21 ه که اقوال و آثار استاد خود، ابن عباس را نقل کرده است. (تاریخ التراث العربی)، المجلد الثامن، ج 2 ـ 1 / 35. 61 ـ ر. ک: همان مدرک المجلد الاول، ج 1 / 74. 62 ـ نسخه خطی این کتاب در قم (کتابخانه آیة ا... مرعشی) موجود است. 63 ـ «علی» از نظر سنّی کوچکترین فرزندان عبدالله بن عباس بوده و پدر سلسله حکومت کنندگان بنی عباس میباشد که در سال 117 ه در حُمیمه از دنیا رفته است. 64 ـ ر. ک: همان، المجلد الثامن، ج 2 ـ 1 / 36. 65 ـ ر. ک: طبقات مفسران شیعه، ج 1 / 2 ـ 371، تحقیقی بحشایشی. 66 ـ ر. ک: تاریخ التراث العربی، المجلد الاوّل، ج 1 / 82 و نیز همان مدرک جزء 3 / 22. 67 ـ علاوه بر غریب القرآن، کتابی در قرائت نیز به زیدبن علی علیهالسلام منسوب میباشد. 68 ـ همان / 11 ـ 10. 69 ـ ر. ک: الشیعة الامامیه و نشأة العلوم الاسلامیه / 110. 70 ـ تاریخ التراث العربی المجلد الثامن ج 2 ـ 1 / 38. 71 ـ برخی از محققان گفتهاند گویا معانی القرآن ابان کتاب مستقلی بوده و غیر از غریب القرآن اوست ر. ک: الشیعة الامامیه و نشأة العلوم اسلامیة / 108 ـ 106، از دکتر قزوینی. 72 ـ ر.ک: رجال النجاشی / 12. 73 ـ ر. ک: معجم المعاجم / 19. 74 ـ ر. ک: تاریخ التراث العربی المجلّد الاول، ج 1 / 86. 75 ـ ر. ک: وجوه قرآن، تصنیف ابوالفضل جیش بن ابراهیم تفلیسی به سال 558 هجری، به اهتمام دکتر مهدی محقق، چاپ دوم دانشگاه تهران 1371. 76 ـ ر. ک: تاریخ التراث العربی، مجلد اول، ج 1 / 32. 77 ـ الشیعه و فنون الاسلام / 52 ـ 51، تألیف علامه سید حسن صدر. 78 ـ ر. ک: تاریخ التراث العربی، المجلد الاول، ج 1 / 28، و نیز همان مدرک جزء 3 / 323. 79 ـ ر. ک: همان مدرک / 89. 80 ـ ر. ک: همان مدرک / 91 ـ 90. 81 ـ او معلّم پسر هارون الرشید «محمد امین» بوده و در حوالی کوفه به دنیا آمد و در سال 189 در ری به سن هفتاد سالگی از دنیا رفت. 82 ـ ر. ک: تأسیس الشیعه العلوم الاسلامی / 347 (به نقل از الشیعة الامامیة و نشأة العلوم الاسلامیه / 111). 83 ـ ر. ک: الاعلام ج 4 / 283. 84 ـ ر. ک: الشیعة الامامیة و نشأة العلوم الاسلامیه / 111. 85 ـ چون نویسنده در میان آثار مؤلفان قرن اول و دوم به کتابی که مستقلاً در زمینه متشابهات قرآن باشد جز مطالبی که از علی (ع) روایت شده برخورد نکرده است؛ بنابراین کسایی را میتوان مؤسس آن نامید که در یکی از شاخههای علم مفردات برای نخستین بار کتاب نوشته است. 86 ـ ر. ک: تاریخ التراث العربی، المجلد الثامن، ج 2 ـ 1 / 204 ـ 202. 87 ـ رجال النجاشی / 162، چاپ جامعه مدرسین قم. 88 ـ ر. ک: طبقات مفسران شیعه ج 1 / 437. 89 ـ ر. ک: رجال النجاشی / 162. 90 ـ ر. ک: تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام / 335، منشورات اعلمی تهران. 91 ـ ر. ک: معجم المعاجم / 8 ـ 9. 92 ـ احمد، الشرقاوی اقبال، معجم المعاجم / 16، چاپ دار الغرب الاسلامی، بیروت، 1407. 93 ـ ر. ک: معجم المعاجم / 8. 94 ـ طبقات المفّسرین ج 2 / 8 ـ 367، تألیف الحافظ شمس الدین محمد الداوودی، چاپ بیروت: دار الکتب العلمیة. 95 ـ ر. ک: معجم المعاجم / 16. 96 ـ ر. ک: تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام / 70. 97 ـ ر. ک: طبقات المفسّرین ج 2 / 27 ـ 326. 98 ـ در گذشت ابو عبیده را در معجم المعاجم ص 8 سال 210 ه ثبت کرده است در حالیکه داوودی باختلاف آن را در سال 209 یا 211 هجری نوشته است. ج 2 / 328. 99 ـ ر. ک: طبقات المفسّرین ج 1 / 487. 100 ـ ر. ک: طبقات المفسّرین ج 1 / 193 ـ 191. 101 ـ ر. ک: طبقات المفسّرین ج 1 / 61 ـ 360. 102 ـ ر. ک: معجم المعاجم، ص 9، 17. 103 ـ طبقات المفسّرین ج 2 / 269. 104 ـ معجم المعاجم / 9. 105 ـ طبقات المفسرین ج 1 / 252. 106 ـ ر. ک: همان / 251. 107 ـ ر. ک: معجم المعاجم / 10. 108 ـ همان. 109 ـ همان. 110 ـ همان. 111 ـ همان / 19. 112 ـ همان / 17. 113 ـ ر. ک: طبقات المفسّرین ج 2 / 124. 114 ـ ر. ک: تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام / 157. 115 ـ طبقات المفسّرین ج 2 / 124. 116 ـ همان. ج 1 / 255. 117 ـ (همان، ج 1 / 4 ـ 43). 118 ـ معجم المعاجم / 11. 119 ـ طبقات المفسّرین ج 1 / 23 ـ 21. 120 ـ معجم المعاجم / 11. 121 ـ ر. ک: تاریخ التّراث العربی مجلد اول، ج 1 / 102 ـ 101. 122 ـ ر. ک: همان / 100. 123 ـ معجم المعاجم / 12. 124 ـ همان / 12. 125 ـ طبقات المفسرین ج 1 / 52 ـ 151. 126 ـ معجم المعاجم / 19. 127 ـ ر. ک: تاریخ التراث العربی المجلد الاول، ج 1 / 104. 128 ـ تاریخ التراث العربی مجلّد، ج 1 / 108. 129 ـ همان / 102. 130 ـ ر. ک: طبقات المفسرین ج 1 / 62 ـ 60. 131 ـ ر. ک: برهان ج 1 / 102 و 105. 132 ـ معجم المعاجم / 12. 133 ـ ر. ک: تاریخ التّراث العربی مجلد 1، ج 1 / 105. 134 ـ شایان ذکر است که زحمت ترسیم این جدولها و نمودارها را خانم مهسا فاضلی کشیده است و این هنگامی بود که من در سال 1372 درس «مفردات 1» را در مقطع کارشناسی ارشد رشته علوم قرآن و حدیث در دانشگاه تربیت مدرس تهران تدریس میکردم و ایشان دانشجوی من بودند و این نمودارها و جدولها را بر اساس جزوه ارائه شده و مطالب سر کلاس ترسیم کردند. |