مجله ادبیات
پنج شنبه 6 خرداد 1389 11:51 AM
|
شيخ اوحدالدين (يا: رکنالدين) بن حسين اوحدى مراغى از شاعران معروف قرن هفتم و هشتم هجرى و از عارفان مشهور عهد خويش است. نام يا لقب اوحدى در عدهاى از مأخذها اوحدالدين و در بعضى ديگر رکنالدين و نسبتش نيز گاه اصفهانى و گاه مراغى آمده است. تخلص شاعر در آغاز 'صافى' بود ليکن بعد از چندى به
'
اوحدى' تغيير يافت و بعيد نيست که اتخاذ تخلص ثانوى بهسبب ارادت معنوى شاعر به اوحدالدين کرمانى صوفى معروف باشد
. |
|
ولادت اوحدى در حدود سال
۶۷۳
هـ در مراغه اتفاق افتاد و مدتى از عمر او در همان شهر سپرى شد و آنگاه چندى به سياحت پرداخت. وى تربيت عرفانى خود را هم در آذربايجان آغاز کرد و سپس چندگاهى به سير در آفاق و انفس و درک حضور بزرگان تصوف در شهرهاى مختلف مبادرت جست و چندسالى در اصفهان زادگاه پدرش سکونت گزيد و سپس به آذربايجان بازگشت و در آنجا سرگرم ارشاد و نظم شعرهاى عارفانه
ٔ
خود شد تا اينکه در نيمه
ٔ
شعبان سال
۷۳۸
هـ در مراغه بدرود حيات گفت و مزارش در کنار آن شهر هنوز باقى است
. |
|
ديوان اوحدى متجاوز از هشت هزار بيت و مشتمل بر قصيده، ترجيع، غزل و رباعى است. علاوه بر آن اوحدى منظومهاى بهنام 'دهنامه' يا 'منطقالعشاق' دارد که بيتهاى آن به حدود ششصد بالغ مىشود و شاعر آن را بهسال
۷۰۴
هـ به پايان برده است. موضوع دهنامه بيان احوال عاشق و معشوقى است که ناز و نياز عاشقانه
ٔ
خود را در نامههائى که به يکديگر فرستادهاند بيان کردهآند. اين منظومه را اوحدى بنا بهدرخواست و بهنام خواجه وجيهالدين يوسفبن اصيلالدين بن خواجه نصيرالدين طوسى ساخته است
. |
|
منظومه
ٔ
ديگر اوحدى 'جامجم' نام دارد و حاوى پنجهزار بيت بر وزن و روش حديقه
ٔ
سنائى بر تقليد و استقبال از آن است. اين منظومه را اوحدى بهنام سلطان ابوسعيد بهادرخان ساخته و بهسال
۷۳۲
يا
۷۳۳
نظم آن را به پايان برده است. جامجم کتابى جامع در اخلاق و تصوف و در عين حال يکى از بهترين منبعهاى تحقيق در اوضاع اجتماعى زمان شاعر است
. |
|
سخن اوحدى را متقدمان به 'پرحالى' (تذکرةالشعراء، چاپ تهران، ص
۲۳۶)
و 'غايت لطف و عذوبت' (نفحاتالانس، ص
۶۰۶)
ستودهاند و بايد پذيرفت که او در ميان متوسطان، از گويندگان زبردست و توانا است. دهنامه
ٔ
او نيز از جمله دهنامههاى فارسى و داراى تازگىهاى بسيار در ذکر تمثيلهاى کوتاه و ايراد غزلهاى شيرين و لطيف و در همه حال مقرون بهسادگى و رسائى کلام است. قصيدههاى اوحدى همگى در وعظ و تحقيق و غزلها و ترجيعهايش که در مرتبهاى بلند از فصاحت و حسن تأثير کلام و گرمى و گيرندگى است در عين اشتمال بر معنىهاى غنائى و عشقى حاوى نکتههاى عرفانى بسيار است
. |
آفتاب آمد دلیل آفتاب گر دلیلت باید از وی رخ متاب