0

اشعار نیما یوشیج

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار نیما یوشیج
شنبه 25 اردیبهشت 1395  12:45 PM

آن گل زودرس چو چشم گشود
 به لب رودخانه تنها بود
 گفت دهقان سالخورده که:
 حیف که چنین یکه بر شکفتی زود
 لب گشادی کنون بدین هنگام
 که ز تو خاطری نیابد سود
 گل زیبای من ولی مشکن
 کور نشناسد از سفید کبود
 نشود کم ز من بدو گل گفت
 نه به بی موقع آمدم پی جود
 کم شود از کسی که خفت و به راه
 دیر جنبید و رخ به من ننمود
 آن که نشناخت قدر وقت درست
 زیرا این طاس لاجورد چه جست ؟

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها