راسخون

مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»

zahra7720 کاربر نقره ای
|
تعداد پست ها : 642
|
تاریخ عضویت : اسفند 1387 

به نام خدا و به ذکر ولیّش

 

مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»

 

 

 

با سلام خدمت راسخونی های عزیز و عرض تسلیت به مناسبت رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن(علیه السلام) و امام رضا(علیه السلام) به پیشگاه امام عصر(عج) و شما عزیزان؛

مبحث این هفته ی طرح صالحین تقدیم شما میشود. امیدواریم با مطالب زیباتون مبحثمون رو گرم تر کنید.

 

رحلت پیامبر اکرم(ص)

در اوايل سال 11 ه.ق، بيماري و رحلت پيامبر(ص) پيش آمد. چون بيماري پيامبر(ص) سخت شد، به منبر رفت و مسلمانان را به مهرباني با يكديگر سفارش فرمود و گفت اگر كسي را حقي بر گردن من است بستاند، يا حلال كند و اگر كسي را آزرده‌ام اينك براي تلافي آماده‌ام. وفات پيامبر(ص) در 28 صفر سال 11 ه.ق، يا به روايتي در 12 ربيع الاول همان سال در 63 سالگي روي داد. در آن وقت از فرزندان او جز حضرت فاطمه(س) كسي زنده نبود. ديگر فرزندانش، از جمله ابراهيم كه يكي دو سال پيش از وفات پيامبر‌(ص) به دنيا آمد، همگي در گذشته بودند. پيكر مطهر پيامبر(ص) را حضرت علي(علیه السلام) به ياري چند تن ديگر از خاندان او غسل داد و كفن كرد و در خانه‌اش -كه اينك داخل در مسجد مدينه است- به خاك سپردند.

 

 

شهادت امام حسن(علیه السلام)

تلاش موفق امام حسن(علیه السلام) براي به‌کرسي نشاندن اهداف صلح باعث شد که معاويه طرح قتل حضرت را پيگيري نمايد تا بتواند به خواسته ديرين خود يعني تبديل خلافت اسلامي به سلطنت موروثي، جامه‌ي عمل بپوشاند. به اين ترتيب سمّي مهلک تهيه کرد و آن را توسط همسر آن حضرت به او خوراند.

حضرت پس از مدتي درد و رنج، در روز 28 ماه صفر سال 50 هجري به لقاء الله شتافت.

برادرش امام حسين(عليه السلام)، جنازه‌ي او را پس از تغسيل و نماز براي دفن به سوي مسجد و روضه پيامبر برد ولي سرانجام بر اثر ممانعت بني‌اميه در بقيع به خاک سپرد.

 

 

شهادت امام رضا(علیه السلام)

مأمون كه روز به روز گرايش بيشتر مردم به امام رضا(علیه السلام) را مى ديد، در برابر هم مسلكان خود، يعنى خاندان عباسى هيچ بهانه اى نداشت. پس تصميم گرفت راهى بغداد شود تا از نزديك با ايشان به گفت و گو بنشيند.

او نخست، وزيرش فضل بن سهل را مى كشد و بر جنازه او اشك مى ريزد و براى يافتن قاتلان او جايزه تعيين مى كند و آن گاه كه آنان را دستگير مى كنند، آنان شهادت مى دهند كه مأمون خود به اين كار فرمان داده است، اما او ناباورانه آنان را مى كشد.

سپس برنامه حذف امام رضا(علیه السلام) را دنبال مى كند، اما مى كوشد كه اين برنامه را به گونه اى عملى سازد كه دامان خود او از اين امر پاك نشان دهد. پس در راه سفر به بغداد، در توس توقف مى كند و در همان جا با خوراندن انار يا انگور زهرآلود به حضرت، امام رضا(علیه السلام) را مسموم مى سازد و مانند آن چه پس از قتل فضل بن سهل كرد، در اين جا نيز بر پيكر پاك امام اشك مى ريزد و حضرت را در كنار قبر پدر خود هارون الرشيد دفن مى كند.

امام رضا(ع) پيشتر، شهادت خود به دست مأمون را به برخى از ياران خود گوشزد كرده بود. از جمله يك بار به دو تن از اصحاب خويش فرموده بود:

"اينك هنگام بازگشت من به سوى خدا فرا رسيده و زمان آن است كه به جدم رسول خدا(ص) و پدرانم بپيوندم. طومار زندگى ام به انجام رسيده است. اين حاكم خودكامه (مأمون) تصميم گرفته است كه مرا با انگور و انار مسموم به قتل برساند."

در ميان نقل قول هاى گوناگون درباره روز و ماه و سال شهادت امام رضا(ع)، مشهورتر آن است كه حضرت در روز جمعه، آخر ماه صفر سال 203 هجرى قمرى به شهادت رسيده، در حالى كه 55 سال از عمر مبارك امام سپرى شده است.

 

 

 

 منتظر مطالب مرتبط شما با پیرامون موضوعات زیر هستیم:

- داستان کوتاه از زندگانی این سه معصوم

- احادیثی از این حضرات

- عنایات و کرامات ایشان

- اشعار و متون مرتبط با ایشان

- نظر شما در مورد نحوه برگزاری شب یلدا در شبی که مصادفست با رحلت پیامبر(ص)

shirdel2 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 5535
|
تاریخ عضویت : مهر 1393 

بنام خدا

سالروز رحلت آخرین پیامبر خدا حضرت محمد مصطفی(ص) و امام حسن مجتبی(ع) و امام علی بن موسی الرضا(ع) را تسلیت می گویم.

خلاصه ای مختصر از زندگانی پیامبر: رسول نورحضرت محمد(ص)

ادوار نبوت: دوره ششم نبوت ، معروفترین القاب:حبیب ا... ، خاتم انبیاء، رسول ا... معنای اسم:محمد = ستوده ، نام پدر:عبد ا...، نام مادر:آمنه ، تاریخ ولادت:۶۱۶۳ سال بعد از هبوط آدم ، مدت عمر:۶۳ سال

بعثت:آن حضرت در شبه جزیره عربستان و در مکه مبعوث شد، محل دفن:مدینه منوره در شبه جزیره عربستان ، نسب ان حضرت:محمد بن عبد ا... بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف که ایشان به اسماعیل بن ابراهیم می رسد، و از طرف مادر: آمنه بنت وهب بن مناف بن زهره بن کلاب بوده است

مختصری از زند گینامه:

اخرین پیامبر الهی در هفدهم ربیع الاول از عام الفیل در مکه چشم به جهان گشوددر چهل سالگی در غار حرا به پیامبری مبعوث شد در سال سیزدهم بعثت درسن پنجاه و سه سالگی، واقعه هجرت پیش امد و پیامبر از مکه به مدینه هجرت نمودو این واقعه مبدا تاریخ مسلمانان جهان قرار گرفت. پیامبر اسلام، مکه را که مرکز قدرت دشمنان اسلام بود فتح نمود و وارد کعبه گردید و خانه خدا را از وجود بت ها پاک کرد و پرچم اسلام را بر فراز ان بر افراشت در سال دهم هجری ان حضرت به سفر حجه الوداع رفت در باز گشت از این سفر واقعه غدیر به وقوع پیوست سر انجام در سال یازدهم هجرت ان حضرت در مدینه رحلت نمودند.

فهرست سوره هاییکه در ان نام حضرت ذکر شده:

درقران ۴۱۲ ایه درباره حضرت محمد (ص) است،بدین ترتیب: دربعثت ۶۰ ایه . در محامات پیغمبر۱۰۲ ایه. تذکرات پیغمبر۲۲ایه. در مخاطبات ۱۲۷ ایه. در مختصات پیغمبر ۹۲ ایه. در خاتمیت پیغمبر۱ ایه. در شرح خاندان وفاميل پيامبر ۴ ایه.در شرح هجرت او۱ آيه. درباره مهاجرین پیغمبر ۳ آیه.

فهرست سوره هایی که نام حضرت محمد درآن ذکر شده:
بقره- ال عمران- نساء- مایده- انعام- اعراف- هنفال- توبه- یونس- هود- رعد- حجر- نحل- بنی اسراییل-کهف- انبیاء- حج- مومنون- نور- فرقان- شعراء- نمل- قصص- عنکبوت- سجده- احزاب- سباء- فاطر- یس-صافات- ص- فصلت- شوری.

منبع:سایت دانش

shirdel2 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 5535
|
تاریخ عضویت : مهر 1393 

بنام خدا

چهل حدیث از پیامبر اسلام: قسمت اول



از فراست مؤمن بترسيد كه چيزها را با نور خدا مي نگرد .

سنن ترمذي ، كتاب تفسير القرآن ، ح 3052



از دنيا بپرهيزيد ، قسم به آن كس كه جان من در كف اوست كه دنيا ازهاروت و ماروت ساحرتر است .

كنز العمال ، ج 3 ، ص 182 ، ح 6063



از نفرين مظلوم بترسيد كه چون شعله آتش بر آسمان ميرود .

كنز العمال ، ج 3 ، ص 500 ، ح 7601



براى هر چیزى زكاتى است و زكات بدنها روزه است.

(الكافى، ج 4، ص 62)



دو چيز را خداوند در اين جهان كيفر ميدهد : تعدي ، و ناسپاسي پدر و مادر .

كنز العمال ، ج 16 ، ص 462 ، ح 45458



هر كس از شما در خوردن قسم جديتر است به جهنم نزديكتر است .

كنز العمال ، ج 11 ، ص 7 ، ح 30390



در طلب دنيا معتدل باشيد و حرص نزنيد ، زيرا به هر كس هر چه قسمت اوست مي رسد .

سنن ابن ماجه ، كتاب التجارات ، ح 2133



رمضان ماهى است كه ابتدایش رحمت است و میانه‏اش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم.

(بحار الانوار،ج93،ص342)



بهترين كارها در نزد خدا نماز به وقت است ، آنگاه نيكي به پدر و مادر ، آنگاه جنگ در راه خدا .

كنز العمال ، ج 7 ، ص 285 ، ح 18897



محبوبترين بندگان در پيش خدا پرهيزگاران گمنامند .

كنز العمال ، ج 3 ، ص 153 ، ح 5929

shirdel2 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 5535
|
تاریخ عضویت : مهر 1393 

بنام خدا

چهل حدیث از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم): قسمت دوم


نشان منافق سه چيز است : 1 - سخن به دروغ بگويد . 2 - از وعده تخلف كند .3 - در امانت خيانت نمايد .

صحيح مسلم ، كتاب الايمان ، ح 89



کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهدرسید

(بحارالانوار،ج،83ص20)



منفورترين چيزهاي حلال در پيش خدا طلاق است .

سنن ابي داود ، كتاب الطلاق ، ح 1863



بهترین یاران کسی است که ناسازگاریش اندک باشد و سازگاریش بسیار

(تنبیه الخواطر، ج2، ص123 )



فرزند آدم وقتي تن تو سالم است و خاطرت آسوده است و قوت يك روز خويش راداري ، جهانگر مباش .

كنز العمال ، ج 3 ، ص 782 ، ح 8740



فرزند آدم ، آنچه حاجت تو را رفع كند در دسترس خود داري و در پي آنچه تو را به طغيان وا مي دارد روز ميگذاري ، به اندك قناعت نميكني و از بسيار سير نمي شوي .

كنز العمال ، ج 3 ، ص 782 ، ح 8740



هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود.

(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)



از نفرين مظلوم بپرهيز زيرا وي به دعا حق خويش را از خدا ميخواهد و خدا حق رااز حق دار دريغ نميدارد .

كنز العمال ، ج 3 ، ص 507 ، ح 7650



از استعمال سنگ حرام در ساختمان بپرهيزيد كه مايه ويراني است .

كنز العمال ، ج 15 ، ص 405 ، ح 41575



عبادت هفتاد جزء است و بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب حلال است.

(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)

 

shirdel2 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 5535
|
تاریخ عضویت : مهر 1393 

بنام خدا

چهل حدیث از پیامبر اسلام: قسمت سوم



همانا دینار و درهم پیشینیان شما را به هلاكت رساند و همین دو نیز هلاك كننده شماست.

(جهاد النفس، ص 247)



محبوبترين كارها در پيش خدا كاريست كه دوام آن بيشتر است ، اگر چه اندك باشد .

صحيح مسلم ، كتاب صلاة المسافرين و قصرها ، ح 1305



بهترين كارها در پيش خدا آن است كه بينوايي را سير كنند ، يا قرض او رابپردازند يا زحمتي را از او دفع نمايند .

كنز العمال ، ج 6 ، ص 342 ، ح 15958



هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست .

(اصول كافی،ج1،ص30)



بهترين كارها در پيش خدا نگهداري زبان است .

كنز العمال ، ج 3 ، ص 551 ، ح 7851



بهترين جهادها در پيش خدا سخن حقي است كه به پيشواي ستمكار گويند .

مسند احمد ، باقي مسند الانصار ، ح 21137



بهترين غذاها در پيش خدا آن است كه گروهي بسيار بر آن بنشيند .

كنز العمال ، ج 15 ، ص 233 ، ح 40716



بهترين بازيها در پيش خدا اسب دواني و تيراندازي است . 

كنز العمال ، ج 4 ، ص 344 ، ح 10812



طلب علم بر هر مسلمانی واجب است، همانا خدا جویندگان علم را دوست دارد.

(اصول کافی ج 1 /باب دوم/ص 35)



خداوند بندهاي را كه به هنگام خريد و هنگام فروش و هنگام دريافت سهلانگار است دوست دارد .

نهج الفصاحه ، ص 15 ، ح 85


 

shirdel2 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 5535
|
تاریخ عضویت : مهر 1393 

بنام خدا

چهل حدیث از پیامبر اسلام: قسمت چهارم



از جمله بندگان آن كس پيش خدا محبوبتر است كه براي بندگان سودمندتر است .

نهج الفصاحه ، ص 15 ، ح 86



بر چهره ستايشگران ، خاك بيفشانيد .

كنز العمال ، ج 3 ، ص 574 ، ح 7960



آنكه در فرو بردن خشم از ديگران بيشتر است ، از همه كس دور انديشتر است .

نهج الفصاحه ، ص 17 ، ح 95



مردم را از معاشرانشان بشناسيد ، زيرا كند هم جنس با هم جنس پرواز .

نهج الفصاحه ، ص 19 ، ح 106



بر امت خويش بيش از هر چيز از هوس و آرزوي دراز بيم دارم .

كنز العمال ، ج 3 ، ص 490 ، ح 7553



خدا را بخوانيد و به اجابت دعاي خود يقين داشته باشيد و بدانيد كه خداوند دعارا از قلب غافل بي خبر نمي پذيرد .

كنز العمال ، ج 2 ، ص 72 ، ح 3176



از مردم جهنم آنكه عذابش از همه آسانتر است دو كفش آتشين بپا دارد كه مغزوي از حرارت كفشهايش به جوش ميآيد .

كنز العمال ، ج 14 ، ص 527 ، ح 39507



آسانترين كشش هاي مرگ مانند صد ضربت شمشير است .

كنز العمال ، ج 15 ، ص 569 ، ح 42208



اگر يكي از شما به كار قضاوت ميان مسلمانان دچار شود بايد به هنگام غضب ازقضاوت خودداري كند و ميان ارباب دعوا در نگاه و نشيمنگاه و اشاره تفاوتي نگذارد .

كنز العمال ، ج 6 ، ص 102 ، ح 15034



وقتي خداوند بندهاي را دوست دارد ، دنيا را از او منع ميكند چنانكه شما مريض خويش را از نوشيدن آب منع ميكنيد .

كنز العمال ، ج 6 ، ص 471 ، ح 16595


 

ria1365 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 7868
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 


*امام مجتبي در سن هشت سالگي روز شهادت پیامبر*

 

در روز وفات پيغمبر اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) که حضرت امام مجتبي (عليه السّلام) هنوز نوجوان هشت ساله اي بود و ناظر وفات جدّ بزرگوارش رسول اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) بود، در گوشه اي ايستاده و زار زار گريه مي کرد و به صورت پيغمبر اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) با مهرباني و قيافه معصومانه اي نگاه مي کرد. پيغمبر اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) او را طلبيدند و در آغوش کشيدند و صورت به صورتش گذاشتند و او را مي بوسيدند و مي بوئيدند و به کساني که دور بسترشان جمع شده بودند مي فرمودند:

حسنم را احترام کنيد و بايد او را دوست داشته باشيد.

حضرت امام مجتبي (عليه السّلام) پس از رحلت رسول اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) مصيبتهاي زيادي ديد.

او ناظر گريه هاي مادر عزيزش فاطمه زهراء (عليها السلام) که در فراق پدر بزرگوارش پيغمبر اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) اشک مي ريخت، بود.

او بي وفائي مسلمانان را بعد از وفات رسول اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) نسبت به ذوي القرباي آن حضرت مي ديد و از اينکه آنها به دستور قرآن که فرموده بود: بايد ذوي القرباي رسول اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) را دوست داشته باشيد، عمل نمي کردند در شگفت بود.

او در سنّ هشت سالگي به چشم خود ديده بود که چگونه مادر عزيزش را بين در و ديوار فشردند و پهلويش را شکستند و محسنش را سقط کردند.

او به چشم خود ديده بود که مادرش روي زمين افتاده و ناله مي کند و تنها کسي که مي توانست از او پرستاري کند و سرش را به زانو بگيرد «فضّه ي خادمه» بود.

او مي ديد که پدرش علي بن ابي طالب (عليه السّلام) را به طرف مسجد مي کشند و او را مجبور به بيعت مي کنند.

او سيلي خوردن مادر عزيزش را ديده بود و اشک مظلومانه ي فاطمه ي اطهر (عليها السلام) را که بر گونه هايش دائما جاري بود ملاحظه کرده بود.

او ناله هاي مادرش فاطمه زهرا (عليها السلام) را که در سنّ 18 سالگي از دنيا مي رفت مي شنيد و به خود مي پيچيد و اشک مي ريخت و به خاطر بندگي خدا و به خاطر تفرقه نينداختن بين مسلمين حرفي نمي زد و اقتدا به پدر بزرگوارش علي بن ابيطالب (عليه السّلام) در مظلوميّت مي فرمود.

او لحظه شهادت فاطمه ي زهرا (عليها السلام) را که سخت ترين لحظات زندگيش بود، ديده بود و خود را به روي سينه ي مادرش انداخته بود و لبهاي بي رمق مادرش را مي بوسيد و عرق سرد از صورت مادرش خشک مي کرد.

او در آن نيمه ي شب که حضرت اميرالمؤمنين (عليه السّلام) به همه دستور سکوت داده بود و بدن فاطمه ي زهرا (عليها السلام) را دور از چشم اصحابِ پيغمبر (صلّي اللّه عليه و آله) غسل مي داد و کفن مي کرد و به خاک مي سپرد در گوشه اي ايستاده و آهسته اشک مي ريخت و نزديک بود که قلب نازنينش از بدنش خارج شود که علي بن ابيطالب (عليه السّلام) فاطمه ي زهرا (عليها السلام) را کفن کرده و فرمود:

بيائيد و در آخرين مرتبه مادرتان را در آغوش بگيريد و با او وداع کنيد که اين آخرين ديدار شما از بدن مطهّر او در دنيا خواهد بود و ديگر او را نمي بينيد مگر در بهشت.

وقتي اين رخصت داده شد عقده ي دل حضرت امام مجتبي ترکيد و با صداي بلند گريه مي کرد و مي گفت: واحَسْرَتا از جدائي مادرم فاطمه ي زهراء (عليها السلام)، مادرم، سلام مرا به جدّم پيغمبر اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) برسان و به او بگو ما بعد از تو يتيم شديم، بي مادر شديم و مرتّب اشک مي ريخت.

علي (عليه السّلام) مي گويد:

خدا را شاهد مي گيرم که وقتي فرزندان فاطمه (عليها السلام) به روي بدن آن حضرت افتاده بودند و صورت او را مي بوسيدند و اشک مي ريختند ديدم ناگهان فاطمه (عليها السلام) ناله اي کرد و آهي کشيد و دستها را از کفن بيرون آورد و حسنم و ديگر فرزندانش را در آغوش کشيد و آنها را به خود مي فشرد و آنها را روي سينه ي خود نگه داشته بود که صداي هاتفي از آسمان به گوشم رسيد که مي گفت: يا اباالحسن، حسن و حسين را از روي سينه ي مادرشان بلند کن به خدا قسم ملائکه ي آسمان همه مي گريند خدا و رسولش مشتاق ملاقات فاطمه ي زهرا (عليها السلام) هستند. 

ria1365 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 7868
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

ابن عبّاس نقل مي کند که روزي رسول اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) در جائي نشسته بودند ناگهان امام مجتبي (عليه السّلام) با آنکه خردسال بود به طرف پيغمبر اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) آمد آن حضرت وقتي او را ديدند گريه کردند و با اشک چشم فرمودند: پسرم بيا نزد من، بيا پيش من و به قدري به او گفتند بيا بيا که آن حضرت آمد خدمت رسول اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) و روي زانوي راست رسول اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) نشست، پيغمبر اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) فرمودند:

حسن (عليه السّلام) پسر من است. او از من است. او نور چشم من است. او روشنائي قلب است. او ميوه جان من است.او سيّد وآقاي جوانان اهل بهشت است. او حجّت خدا است بر امّت من. امر او امر من است. سخن او سخن من است. کسي که از او پيروي کند از من است. و کسي که تمرّد دستورات او را بکند از من نيست. من وقتي او را ديدم به ياد آنچه بعد از من از براي او از مصائب و ذلّت تا زمان وفاتش واقع مي شود، افتادم. او را با ظلم و دشمني بوسيله ي سمّ مي کشند. آنجا است که ملائکه ي هفت آسمان بر او گريه مي کنند. و بر او همه چيز حتّي پرندگان آسمان و ماهيان دريا گريه مي کنند. کسي که بر او و مصيبتهاي او گريه کند در روز قيامت که همه ي چشمها گريان است چشمش گريان نخواهد شد و کسي که براي مصائب او محزون شود روز قيامت که همه ي قلبها محزون است قلبش محزون نخواهد شد و کسي که او را در بقيع زيارت کند قدمش در صراط روزي که همه ي قدمها مي لغزد، نلغزد.

ria1365 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 7868
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

 



امام حسن پرچمدار صلح و ازادی

بزرگان و زمامداران جهان هنگاميکه اوضاع و شرايط را بر خلاف هدفها و نظريات خود مي‏يابند؛ همواره سعي ميکنند در موارد دو راهي، جانبي را بگيرند که زيان کمتري در برداشته باشد؛ و اين يک اصل اساسي در محاسبات سياسي و زمامداري است.

امام مجتبي (ع) نيز براساس همين شيوه عقلي مي‏کوشيد هدفهاي عالي خود را تا آنجا که مقدور است بطور نسبي تأمين نمايد از اين رو هنگاميکه ناگزير شد با معاويه کنار آيد، طبق ماده اول با اين شرايط حکومت را بوي واگذار کرد که در اداره امور جامعه اسلامي براساس قوانين قرآن، و طبق روش پيامبر (ص) رفتار نمايد بديهي است نظر امام تنها رسيدن به قدرت و حکومت نبود، بلکه هدف اصي صيانت و نگهداري قوانين اسلام در اجتماع، و رهبري جامعه براساس اين قوانين بود و اگراين روش بوسيله معاويه اجرا ميشد؛ باز تا حدودي هدف اصلي تأمين شده بود.

بعلاوه طبق ماده دوم؛ پس ازمرگ معاويه، حسن ابن علي «ع» ميتوانست آزادانه رهبري جامعه اسلامي را بعهده بگيرد. و با توجه به اينکه معاويه در حدود سي سال از آنحضرت بزرگتر بود.

و در آن ايام دوران پيري را ميگذراند و طبق شرايط عادي اميد زيادي ميرفت عمر وي چندان طول نکشد، روشن ميشود که اين شرط با محاسبات عادي تا چه حد بنفع امام و مسلمانان بود.

بقيه مواد پيمان نيز هر کدام حائز اهميت بود زيرا در شرايطي که اميرمؤمنان «ع» در مراسم نماز جمعه و در حال نماز با کمال بي‏پروائي مورد سب و شتم قرار ميگرفت و اين کار بصورت يک بدعت ريشه‏داري درآمده بود و شيعيان و دوستداران آنحضرت و افراد خاندان پيامبر (ص) همه جا مورد تعقيب و در معرض تهديد و شکنجه بودند ارزش چنين تعهدي غير قابل انکار بود.

ria1365 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 7868
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 


در جود و بخشش امام حسن

 

از جمله مدائني روايت کرده که: حسن و حسين و عبدالله بن جعفر به راه حج ميرفتند.

توشه و تنخواه آنان گم شد.

گرسنه و تشنه به خيمه اي رسيدند که پير زني در آن زندگي ميکرد.

از او آب طلبيدند.

گفت اين گوسفند را بدوشيد و شير آن را با آب بياميزيد و بياشاميد.

چنين کردند.

سپس از او غذا خواستند.

گفت همين گوسفند را داريم بکشيد و بخوريد.

يکي از آنان گوسفند را ذبح کرد و از گوشت آن مقداري بريان کرد و همه خوردند وسپس همانجا به خواب رفتند.

هنگام رفتن به پير زن گفتند: ما از قريشيم به حج ميرويم.

چون باز گشتيم نزد ما بيا با تو به نيکي رفتار خواهيم کرد.

و رفتند.

شوهر زن که آمد و از جريان خبر يافت، گفت: واي بر تو گوسفند مرا براي مردمي ناشناس ميکشي آنگاه ميگويي از قريش بودند؟ روزگاري گذشت و کار بر پير زن سخت شد، از آن محل کوچ کرد و به مدينه عبورش افتاد.

حسن بن علي (ع) او را ديد و شناخت.

پيش رفت و گفت: مرا مي شناسي؟ گفت نه.

گفت: من همانم که در فلان روز مهمان تو شدم.

و دستور داد تا هزار گوسفند و هزار دينار زر به او دادند.

آن گاه او را نزد برادرش حسين بن علي فرستاد.

آن حضرت نيز همان اندازه به او بخشش فرمود.

او را نزد عبدالله بن جعفر فرستاد او نيز عطايي همانند آنان به او داد.

حلم و گذشت امام حسن (ع) چنان بود که به گفته مروان، با کوهها برابري ميکرد..

ria1365 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 7868
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 


بردباري  امام  حسن مجتبی
 
مردي از شام، به تحريک معاويه، روزي امام را به دشنام گرفت.امام (ع) چيزي نفرمود تا ساکت شد، آنگاه با لبخندي شيرين او را سلام گفت و فرمود:پير مرد!فکر مي کنم غريب هستي، و گمان مي برم در اشتباه افتاده اي، اگر از ما رضايت بخواهي، خواهيم داد و هم اگر چيزي بطلبي، و اگر راهنمايي مي جويي، راهنماييت خواهيم کرد، و اگر باري بر دوش داري، برمي داريم و يا گرسنه يي سيرت مي سازيم و اگر نيازمندي، نيازت برمي آوريم و باري، هر کاري داري، در انجام آن حاضريم. و هم اگر بر ما وارد شوي، راحت تر خواهي بود که وسايل پذيرايي از هر گونه ما را فراهم است.
مرد، شرمسار شد و گريست و گفت:گواهي مي دهم که تو جانشين خداوند بر زميني، خدا بهتر مي داند که رسالت خويش، کجا قرار دهد 
تو و پدرت، نزد من، مبغوضترين بوديد و اما اکنون محبوبترين هستيد.
پير مرد آنروز مهمان امام شد و چون از آنجا رفت به دوستي آن گرامي، گرويده بود 
مروان حکم، - که هيچگاه از آزار آن گرامي فروگذار نمي کرد-، به هنگام رحلت آن امام، در تشييع شرکت کرد.
حضرت امام حسين (ع) فرمود:تو به هنگام حيات برادرم، هر چه از دستت برآمد، کردي، و اما اينک در تشييع او، حاضر آمده اي و مي گريي؟!.
پاسخ داد:هر چه کردم، با کسي کردم که بردباريش از اين کوه- اشاره به کوهي در مدينه- بيشتر بود.
 
jaberyan کاربر برنزی
|
تعداد پست ها : 141
|
تاریخ عضویت : بهمن 1390 
قال الصادق علیه السلام: و ما من نبی و لا وصی و الّا شهید. (1) آیا پیامبر اسلام به مرگ طبیعی از دنیا رفت یا شهیدش کردند؟ عده ای تلاش می کنند در جامعه مسلمین القا کنند پیامبر عمر طبیعی خودشان را کرد . کسی به ایشان قصد سوء نکرد. و این نظر خود را با تعبیر وفات و یا رحلت پیامبر ابراز می دارند؛ و متأسفانه در محافل شیعیان هر چند نادانسته و ناخواسته؛ چنین تعبیر می شود. اما اولا باید بدانیم پیامبر را چندین بار ترور کردند. در اوایل بعثت مشرکان قصد حذف کردن فیزیکی ایشان را داشتند و در ادامه و مخصوصا بعد از هجرت به مدینه و استقرار حکومت اسلامی منافقین که طمع ریاست داشتند چندین بار سوء قصد به حضرت رسول کردند که ناکام ماند اما در آخر ایشان را مسموم و به شهادت رساندند و به قصد شوم خود رسیدند. ثانیا در عمل این مطلب را ابراز کنیم که پیامبر ما در بستر به مرگ طبیعی جان نداد بلکه شهید شدند. اما دلیل ادعای ما علاوه بر تاریخ صحیح صدر اسلام روایتی است که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که فرمود: هیچ پیامبر و وصی پیامبری نیست الّا اینکه به شهادت می رسد. یعنی در راه خدا کشته خواهد شد. شیخ عباس قمی در کتاب منتهی الامال روایتی در همین مضمون از امام صادق(علیه السلام) نقل می کنند و تصریح می کنند که روایت صحیحه است. در ادامه روایاتی می آید که نشان دهنده شهادت حضرت ختمی مرتبت است: عیون: ابا صلت هروى از حضرت رضا علیه السّلام نقل كرد كه فرمود هیچ یك از ما نیست مگر اینكه كشته مى‏شود. اعتقادات صدوق: می نویسد اعتقاد ما اینست كه پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) در جنگ خیبر مسموم‏ شد پیوسته این ناراحتى در آن جناب بازگشت می كرد تا بالاخره رگ گردنش بر اثر سمّ قطع شد. و از آن ناراحتى فوت شد.(2) كفایة الاثر: هشام بن محمّد از پدر خود نقل كرد كه حضرت امام حسن علیه السّلام پس از شهادت پدر خود امیر المؤمنین علیه السّلام در ضمن سخنرانى خود فرمود: پیامبر اكرم به من خبر داده كه امامت در اختیار دوازده امام از اهل بیت اوست كه برگزیده ‏اند. هیچ كدام از ما نیست مگر اینكه یا مسموم مى‏شود و یا مقتول.(3) عده ای بر این نظرند (البته روایاتی هم مؤید نظرشان وجود دارد) زنی یهودی ایشان را مسموم کرد؛ اما تاریخ این مسمومیت تا لحظه شهادت زیاد است و با عقل جور در نمی آید. اما نظر دیگری هست که از درون امت اسلامی منافقین پیامبر را مسموم کردند. روایت ذیل اشاره به این نظر دارد: جبرئیل ابتدای سوره‏ى عنكبوت را بر حضرت رسول فرود آورد و گفت اى محمّد بخوان «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الم أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَكُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْكاذِبِینَ أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ أَنْ یَسْبِقُونا ساءَ ما یَحْكُمُونَ‏.(4) رسول خدا به جبرئیل فرمود: این چه آزمایشى است جبرئیل عرض كرد اى محمّد همانا خداى تعالى تو را سلام می رساند و می فرماید: كه من پیامبرى پیش از تو نفرستادم مگر اینكه در پایان زندگیش جانشینى كه بجایش بنشیند برگزید و روش و احكامش را زنده كرد پس راستگویان آنانند كه فرمان رسول خدا را اجرا می كنند و آنان كه نافرمانى او را می كنند دروغگویانند. همانا اى محمّد نزدیك شده رفتن تو بسوى پروردگارت خدا فرمان می دهد به تو كه پس از خود على بن ابى طالب را براى امتت انتخاب كنى او جانشین تو است كه قیام به ارشاد و هدایت امت و رعیتت می كند. اگر امت پیروى او را كردند سالم خواهند ماند …حذیفه گفت رسول خدا، على علیه السّلام را خواست و با او خلوت كرد همان روز و شب را علم و حكمتى كه خدا با وى سپرده بود او هم به على(علیه السلام) سپرد و او را آگاه كرد آنچه را كه جبرئیل گفته بود. این داستان روزى بود كه پیامبر در خانه عا... دختر ابوب... بود، ... عا... عرض كرد هم اكنون مرا آگاه فرما. در انجام وظیفه، من بر دیگران مقدم باشم و آنچه را كه صلاح من است بگیرم پیامبر فرمود به تو خبر می دهم اما به كسى نگوئى مگر آنگاه كه من فرمان خدا را در میان مردم اجرا كنم زیرا كه اگر تو این راز را نگه دارى، خداوند ترا در دنیا و آخرت نگاه می دارد و براى تو برترى هست در پیشى گرفتن و شتاب كردن بسوى ایمان بخدا و رسولش. و اگر ضایع و تباه كنى و مراعات نكنى آنچه را كه به تو گفته شد به پروردگارت كافر شده ‏اى و پاداش تو ضایع مى‏شود و ذمه‏ ى خدا و رسولش دورى و نیز تو از زیانكاران باشى و این كار زیان به خدا و رسولش وارد نمی كند پس خوب است تو پیمان ببندى كه سرّ این دستور را نگه دارى و ... سپس پیامبر به همسرش عا.... فرمود: خداى تعالى به من خبر داده كه عمرم به پایان رسیده و فرمان داده كه على را بجاى خود نصب كنم، و او را پیشواى مردم قرار دهم... عا...تعهد سپرد كه راز را افشا نكند خداوند پیامبرش را بر آنچه در نهاد عا... بود از آن راز كه با حف.. دختر ع... و ا... و د... در میان گذاشت آگاه كرد. طولى نكشید كه حف... را خبر داد هر یك از این دو خانم پدران خود را آگاه كردند آن دو گرد هم آمدند بسوى گروهى از منافقان و آزادشدگان دست رسول خدا فرستادند همه را از این راز آگاه كردند گروهى به گروه دیگرى روبرو شدند و گفتند همانا محمّد خیال دارد خلافت را در میان خاندان خود قرار دهد مانند روش پادشاهى كسرى قیصر تا پایان روزگار. نه به خدا در این زندگى دگر براى شما بهره‏ اى نیست اگر این كار به مرحله‏ ى اجرا برسد و خلافت به على بن ابى طالب واگذار شود همانا محمّد به ظاهر شما با شما معامله كرد. ولى على با شما آن طور كه خودش بخواهد با شما معامله می كند! خوب فكر كنید در این داستان راى خویش را در این باره پیش نظر آورید. سخن در میانشان رد و بدل شد بسوى دومی رفتند افكار خویش را به گردش آوردند همه با یكدیگر متفق شدند، و سخن بدین جا رسید كه در گردنه ‏ى هرشى شتر پیامبر را رم بدهند تا از شتر بیفتد و جان بسپارد. همین كار را در جنگ تبوك انجام دادند ولى خداوند شرّ آنان را از پیامبرش برگرداند. ایشان در كار رسول خدا اجتماع كردند از كشتن و مسموم‏ نمودن، و فریب دادن.(5) این چند نمونه گویای قصد شوم منافقین در به شهادت رساندن پیامبر اسلام است تا خود بر مسلمانان حکمرانی کنند؛ و کردند آنچه می خواستند. و شد آنچه نباید می شد. وَ سَیَعْلَمُ‏ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون‏: و آنها كه ستم كردند به زودى مى‏دانند كه بازگشتشان به كجاست! (6) پی نوشت ها: 1. بصائر الدرجات، محمد بن حسن بن فروخ صفار، ص 503، کتابخانه آیت الله مرعشی، قم 1404 قمری . 2. ترجمه جلد هفتم بحارالانوار، ج‏5، ص 176 . 3. ترجمه جلد هفتم بحارالانوار، ج‏5، ص 178 . 4. سوره عنکبوت، آیه 1 – 3 . 5. ارشاد القلوب، ترجمه رضایى، ج‏2، ص 235- 238 . 6. سوره شعراء، آیه 227، ترجمه آیت الله مکارم شیرازی .
victoryone کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 6330
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

گلچین احادیث "حضرت محمد صلی الله علیه و سلم" + دانلود نرم افزار

این مجموعه ارزشمند شامل 83 حدیث از پیامبر اکرم (ص) بوده که از کتاب نهج الفصاحه استخراج شده اند.
به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران؛ این برنامه شامل گلچینی از بهترین احادیث حضرت محمد (ص) است که راهگشای بسیاری از گرفتاری ها و مشکلات بوده و تفکر در هر یک از این احادیث موجب آرامش خاطر و بازگشت انسان به فطرت اصلی خود می شود.
این مجموعه ارزشمند شامل 83 حدیث از پیامبر اکرم (ص) بوده که از کتاب نهج الفصاحه استخراج شده اند و منبع هر یک از احادیث در کنار آن درج شده است.
قرار گیری ترجمه فارسی و عربی در کنار هم از دیگر ویژگی های این نرم افزار اندروید است.
 
  
 
 

رمز فایل : www.yjc.ir

victoryone کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 6330
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

روزى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، به طرف آسمان نگاه مى كرد، تبسمى نمود. شخصى به حضرت گفت:
يا رسول الله ما ديديم به سوى آسمان نگاه كردى و لبخندى بر لبانت نقش بست، علت آن چه بود؟
رسول خدا فرمود:
آرى! به آسمان نگاه مى كردم، ديدم دو فرشته به زمين آمدند تا پاداش ‍عبادت شبانه روزى بنده با ايمانى را كه هر روز در محل خود به عبادت و نماز مشغول مى شد، بنويسند؛ ولى او را در محل نماز خود نيافتند. او در بستر بيمارى افتاده بود. فرشتگان به سوى آسمان بالا رفتند و به خداوند متعال عرض كردند:
ما طبق معمول براى نوشتن پاداش عبادت آن بنده با ايمان به محل نماز او رفتيم ولى او را در محل نمازش نيافتيم، زيرا در بستر بيمارى آرميده بود.
خداوند به آن فرشتگان فرمود:

تا او در بستر بيمارى است، پاداشى را كه هر روز براى او هنگامى كه در محل نماز و عبادتش بود، مى نوشتيد، بنويسيد بر من است كه پاداش ‍ اعمال نيک او را تا آن هنگام كه در بستر بيمارى است ، برايش در نظر بگيرم

منبع: داستان های بحارالانوار ج1، مولف: محمد ناصری

 

 

victoryone کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 6330
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

برخی از صحابه رسول خدا(ص) از آن حضرت نقل کرده اند که فرمود: «هدیه بفرستید برای مردگان خود!» پرسیدند: هدیه مرده ها چیست؟ پیامبر فرمود: «صدقه و دعا» و افزود: «ارواح مؤمنان هر جمعه به آسمان دنیا و به مقابل خانه های خود می آیند و به آواز حزین و با گریه فریاد می کنند: «ای اهل من و ای پدر من و مادر من و خویشان من! بر ما به آنچه بود و در دست ما بود، مهربانی کنید، از آنچه عذاب و حساب آن بر ماست و سودش برای غیر ما و هر یک فریاد می کنند خویشان خود را که بر ما به درهمی یا قرص نانی یا جامه ای مهربانی کنید که خداوند بپوشاند شما را از جامه بهشت!» پس پیامبر گریست و اصحاب گریستند و آن حضرت از شدت گریه قدرت سخن گفتن نداشت. سپس فرمود: «اینها برادران دینی شمایند که پس از سرور و نعمت، در خاک پوسیده شدند. پس ندا می کنند بر خود و می گویند: «وای بر ما! اگر انفاق می کردیم آنچه را که در دست ما بود، در طاعت و رضای خداوند، به شما محتاج نبودیم.» پس با حسرت و پشیمانی فریاد می کنند: «زود بفرستید صدقه مردگان را»

 عباس قمی، منازل الاخره، ترجمه: سید مهدی شمس الدین، دارالفکر، 1379، ص 51