مبحث هفتاد و هشتم طرح صالحین: «نقش ما در پیشرفت و آبادانیِ ایران اسلامی»
در یک جمله کوتاه
فقط فرهنگ سازی است
با عرض سلام خدمت شما دوست گرامی
شما فرمودید فرهنگ سازی میتونه در ابادانی کشور تاثیر بزاره و فرهنگ خودش شاخه های مختلفی داره حالا یک سوالی داشتم از شما اگر فرهنگ سازی در کشور اجرا بشه چگونه میتونه بر ابادانی کشور تاثیر داشته باش مثلا اگر یک شهروندی بتونه فرهنگ استفاده از خودرو یا ... رو بطور کامل یاد بگیره میتونه بر اقتصاد و علی الخصوص ابادانی ایران عزیز تاثیر بزاره؟
با سلام خدمت همه دوستان هميشه همراه.
گاهي بايد به آباداني از منظرهاي ديگري هم نگاه كرد
مثلا فرهنگ را بالا ببريم تا خود سبب آباداني شود
مثلا در اين رابطه مي توان به موارد زير اشاره كرد:
آقا خانوم چرا آشغالهيتان را به بيرون ماشين پرتاب مي كنيد؟آخر تا كي شهرداري براي جمع كردن اين آشغالها وقت بگذارد؟ شهرداري مي تواند اين وقت را براي موارد ديگري صرف كند! چرا چمنها رو لگد مي كنيد.... اين چمن ها رو كاشتن تا از مناظر طبيعي لذت ببريم شهرمون آبادتر ديده بشه.....
آقا خانوم چرا هرجا ميري پيكنيك يه اثري از خودت به جا مي زاري؟ تا حالا فكر كردي چه محيطي برا نوه هات مي مونه اينجوري؟
اينطوري به جاي اينكه به فكر آباداني باشيم هرروز بايد خرابكاري هاي قبلي رو آباد كنيم!
هر كس بايد مسئول اعمال خود باشد . گاهي قدمهايي در سطح وسيعتر براي جامعه بردارد نه فقط به فكر اهداف خود باشد و تمام.... مثلا در دقيقه لذت ببرد از زندگي و به فكر اين نباشد كه آيندگان نياز به همين آب يا سوخت يا .... دارند.
علاوه بر اهداف طططططططططططولاني مدت و عمراني كه دولتمردانمان براي آباداني كشور در سر دارند هر شهروند نيز مي تواند نقشي كوچك در آن را بازي كند و حداقل با زير پا نگذاشتن قوانين باعث تسريع انجام اين اهداف شود.
خوشبختانه امروز مملكتمان دارد هرروز آبادتر مي شود و اميدواريم روزي ايراني با شكه داشته باشيم......
باسلام به شما دوست عزیز
فکر کنم تعریف مسئولین اجرایی تو کشور ما کاملا واضح و مبرهن باشه . در مورد سطح کارشم منظور در هر سطح قوه مجریه کشور که میخواد باشه
شاکله و موضوع بحث این بود که نقش خودمون در هر کسوتی که هستیم به بحث بذاریم و در بند 3 فرض بر عدم همکاری مسئولین اجرایی گذاشتیم و این هیج منافاتی با عدم راهبرد در امورات که قراره به پیشرفت کشور کمک کنه نداره
و نکته آخر اینکه نباید منتظر مسئولین باشیم تا کار انجام بشه ....
سلام
این جمله کوتاه شما کلی توضیح و تفسیرهای مختلفی داره
خیلی خوب میشد اگر توضیح می دادید
با تشکر
باسلام به شما دوست عزیز
فکر کنم تعریف مسئولین اجرایی تو کشور ما کاملا واضح و مبرهن باشه . در مورد سطح کارشم منظور در هر سطح قوه مجریه کشور که میخواد باشه
شاکله و موضوع بحث این بود که نقش خودمون در هر کسوتی که هستیم به بحث بذاریم و در بند 3 فرض بر عدم همکاری مسئولین اجرایی گذاشتیم و این هیج منافاتی با عدم راهبرد در امورات که قراره به پیشرفت کشور کمک کنه نداره
و نکته آخر اینکه نباید منتظر مسئولین باشیم تا کار انجام بشه ....
سلام
دوست گرامی من فک کنم تنها چیزی که تو کشور عزیزمون معنیش مشخص نیست همین مسئولین اجراییه اگه معناش تعریف شده بود کارها در کشور به این روال نبود اگر باور ندارین به عدم وحدت مدیریت در پروژه ها نگا کنین که بدون وجود همون رهبر متحد(رهبر در معنای عام) هرکدوم کار خودشونو انجام میدند و نتیجشم مشخصه یک پروژه سالهاست تموم نشده
من با نظرات شما مخالفم، مسئول اجرایی بنظر شما فقط قوه مجریست؟
شما فقط معنای ظاهریشو گرفتید دوست گرامی بنده با توجه به تجارب کاریم و تحصیلیم اینو میتونم بگم کسی که مسول یکاریه بهش میگن مسئول اجرایی حالا میتونه قوای سه گانه باشه یا یک شخصیت حقوقی و شخصی ولی در معنا عام مسئول اجرای قانون اساسی قوه مجریست .
ما افسران جنگ نرم هستیم و بنابراین باید قاطعانه با ابزار علم و ایمان در مقابل دشمنان بایستیم و آنها را مجبور به عقب نشینی نماییم.
با سلام خدمت دوستان گرامی،
لطفاً در مورد "سبك زندگی جوانان و نقش آن در پیشرفت اسلامی-ایرانی" نیز بحث و گفتگو نمایید.
بنظر من با کسب علم و بکار گیری صحیح در همه امورات کشور این مهم محقق میشه
بصورتی که هر تخصصی سر تخصص خودش فعالیت داشته باشه که متاسفانه توی کشور ما چنین نیست اگر تخصص ها سر جای مناسب قرار بگیرن کشور به پیشرفت خوبی میرسه
و ما هم با کسب علم و با عنایت آقا صاحب الزمان(عج) میتونیم تاثیر گذار در این آبادانی باشیم....
بنام خدا
جوانان همیشه زندگی متفاوتی با نسلهای قبلی خود دارند که از آن با عنوان «شکاف نسلی» نام برده میشود. یکی از دلایل اصلی در ایجاد سبکهای جدید، روحیه فردیشدن بهعنوان ارزش و ایدئولوژی است. فردگرایی جایگاه مهمتری را برای جوانان ایجاد کرده است. آنها برای خود تصمیم میگیرند، آزادی عمل و استقلال دارند و ترجیح میدهند آزمایش و خطا را بیشتر تجربه کنند. از طرفی نیز الگوها و مدلهایی که قبلا بیشتر میتوانست نقش راهنما و مدل را برای آنها ایفا کند، کمتر در دسترس است یا تأثیر تعیینکننده کمتری دارد. معیار دیگر مؤثر در سبک زندگی جوانان، تنوع و تکثر رسانههایی است که ارزشهای جوانان از آنها متأثر میشود. فضای مجازی و فرهنگ رسانهای بهعنوان گروههای مرجع بر ارزشهای جوانان تأثیر میگذارد. رسانهها بهصورت مستقیم عاملی هستند که افقها و اولویتهای متفاوتی را در معرض دید جوانان قرار میدهند. همچنین به واسطه تنوع در گروههای مرجع، ایده کمتر متکی بودن جوانها به مدلهای قبلی (مدلهای نقشی که قبلا تعیینکننده بود) میتواند قابل طرح باشد. جوانهای امروزی آشکارا مصرفیتر شدهاند، زندگی را بیشتر برای حال میخواهند و نگاه تحقیرآمیز به فرصتهای زندگی دارند و مصرف (نه به معنای بد آن) را برای حال میخواهند. اولویتهای ارزشی آنها متأثر از مصلحتگرایی و زیبایی دوستی است اما در عین حال توجه به معیارهای اخلاقیهم وجود دارد. این موارد تغییر در ارزش و ساختار جامعه را نوید میدهد. بخشی از این موارد بهدلیل پویایی جامعه قابل انتظار است و البته یکنواختی این دوران با فضای جدید نه محتمل است و نه ایدهآل.
جوانان استعدادهای ارزشمند جامعه تلقی می شوند و در پیشرفت و آبادانی ایران اسلامی نقش مهم و تاثیرگذاری دارند. جوانان موتور محرک جامعه هستند و بر ضروریست روحیه خلاقانه در آنان تقویت گردد. تقویت روحیه خلاقانه و فراهم کردن زمینه برای ایجاد و نوآوری از سوی جوانان وظیفه همه مسئولان است و باید برای بهرهمندی جوانان خلاق از این گونه فرصتها تلاش کرد.
باید بپذیریم که سرنوشت کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران در دست جوانانی است که موجب پیشرفت و آبادانی ایران میشوند. البته همانگونه که مقام معظم رهبری در نشست با جوانان آنان را به علمآموزی، تهذیب نفس و ورزش توصیه کردند، باید جوانان عزیز این کشور با عمل به فرمایشات مقام معظم رهبری خود را برای سازندگی و آبادانی و پیشرفت کشور آماده نمایند و در این مسیر از هیچ کوششی دریغ نورزند و دولت و مسئولین هم وظیفه دارند نهایت تلاش را برای آماده سازی بستر رشد و تعالی آنها آماده کنند.
به نام خدا
در هر ملتی چوانان باید نقش پر رنگ و ارزنده ای داشته باشد و بتواند با تدبیر و اندیشه خود برای ملت مفید واقع شوند و با افکار نو و جدید برای کشورشان تلاش کنند. البته مسئولان کشور باید این اجازه را به جوانان بدهند تا در امورات کشور همکاری و دخالت کنند و در عین انجام کار از تجربه بزرگترها و افراد با تجربه کاری هم درس بگیرد و با نظر این افراد به کار خود ادامه دهند.باید افراد با سابقه کار بالا جایگاه کار را به جوانان واگذار نمایند و با بهاء دادن به جوانان و ارزش قائل شدن برای آنها ، باعث ایجاد انگیزه آنان شوند.اگر میخواهیم به اهداف والای برنامه ریزی در پیشرفت و آبادانی دست بیابیم باید بر روی جوانان سرمایه گذاری نمائیم ،حتی اگر در انجام کارها در بعضی موارد مشکلاتی بوجود آید.البته با توجه به شرایط جامعه جهانی و دام های گسترده ای که شیاطین بر سر راه جوانان و جهت جلوگیری از پیشرفت این کشور گسترده اند لازم و ضروریست که جوانان محکم و استوار بایستند و با درایت و دقت به تمامی علوم روز آشنا شوند تا بتوانند در برابر این حربه ها مقاومت نموده و کشور را در راه پیشرفت یاری نمایند.
سلام و تشکر از مشارکت شما
دوست عزیز اصلا بحث روی تعریف مسئولین اجرایی نیست/ در ضمن نعریف شما درسته / ولی بحثمون در مورد پیشرفت کشور و نقش خودمون است که فرض بر این گذاشتیم که مسئولین کمک نکنن! در این صورت چه راهکارهایی میشه اجرا کرد؟
راهبردها و راهکارها:
1- اتحاد ملّي.
2- دولت متعهد به توسعه، و داراي برنامهی راهبردي زماندار.
3- ايجاد و تقويت زيربناها، و اصلاح برخي روشهاي پيشين.
4- جنبش نرمافزاری.
5- استفاده از ظرفیتهای موجود.
6- تلاش و كار مضاعف براي توسعه و گسترش علم در جامعه.
7- اتخاذ راههاي كوتاه و ميانبر براي جبران فاصله علمي ما با دنيا و كشورهاي پيشرفته.
8- سرعت دادن به پیشرفتهای علمی از طریق راههاي نارفته و میانبر.
9- يافتن راههاي ميانبر در رشد علمي.همه پيشرفت هاي علمي در واقع حرکت از راه های ميانبر است.
10- تلاش و كوشش سخت دانشمندان، دانشجويان، استادان و دستگاههاي دولتي براي پركردن فاصله علمي بين ما و كشورهاي پيشرفته.
11- دستيابي به فناوريهای جهشي و افزودن بر فناوريهاي موجود دنيا.
12- تداوم جهش علمي كشور تا سالهاي متمادي.
13- تلاش منظم، با برنامهريزي و بدون وقفه.
14- ارتقاء فرهنگ عمومي در بخش تحقيقات و علم.
15- فضاسازي مناسب در جامعه براي پيشرفت علمي. همه محيطها بايد حاكي از روح علمي باشد.
16- ابتكار و شكستن مرزها و فتح مناطق ناگشوده در حوزه علم. پيشرفت علمي تنها با تقليد صرف حاصل نميشود.
17- ايجاد مراكز فعال تحقيقاتي.
18- توجه جدّي به علوم پايه مانند رياضي، فيزيك، شيمي، زيست شناسي و ...
از بزرگترین دغدغه های هر کشور اعم از مسئولین و مردم پیش از وقوع هر بلای طبیعی و غیر طبیعی بازسازی کشور و به حداقل رساندن سختی ها و مشقت های بلایا برای مردم می باشد و این بازسازی که با همت همه مردم و مسئولان و با برنامه ریزی دقیق و بهره گیری از همه توانمندی های موجود در کشور صورت می گیرد نشان از توانمندی آن کشور در نزد جهانیان است.
استکبار جهانی پس از نا امیدی در جنگ تحمیلی به ایران با سازماندهی همه امکانات خود (تحریم ایران اسلامی،تفرقه بین مردم و مسئولان و تأخیر در روند بازسازی و غیره)میدان جنگ دیگری را گشوده است و با تبلیغات ناکار آمدی نظام اسلامی ایران سعی داشت به مردم مومن این مرز و بوم القا کند که ایران اسلامی در این زمینه قطعاً بدون کمک استکبار قادر به بازسازی ایران اسلامی نخواهد بود.اینجا بود که اهمیت بازسازی ایران اسلامی از دیدگاه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مطرح شد و ایشان فرمودند که این هدف دشمنان اسلام است که نگذارند کشور بزرگ ما به وظایف خویش در صحنه بین المللی و در صحنه کشور خود عمل بکند اگر بین مردم اختلاف می اندازد برای همین است اگر محاصره اقتصادی را ادامه می دهد برای همین است و نمی خواهند بگذارند که این انقلاب در مرحله سازندگی به توفیق دست پیدا کند.
به این منظور بود که بسیج سازندگی به منظور استفاده از نیرو و نشاط جوانان برای سازندگی کشور در اوقات فراغت به فرمان مقام معظم رهبری(معظم له)در تاریخ17/2/79تاسیس گردید.و از وظایف اصلی این سازمان به کارگیری همه جوانان دانشجو و دانش آموز از مقطع دبیرستان تا پیش دانشگاهی جامعه است ویژگی خاص و منحصر به فرد موجود در جوانان شور ونشاط است که اقتضای سنی این دوران است که باعث گردیده تا جوانان به عنوان سرمایه هر کشور محسوب شوند جمهوری اسلامی ایران از نظر میانگین سنی از جمله جوان ترین کشورهای جهان می باشد که دولتمردان با فراهم نمودن فرصت خدمت جهت استفاده از انرژی عظیم نهفته در وجود جوانان باعث گردیده که جوانان منشأ تاثیرات مثبت و ارزنده در عرصه های علمی،اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور باشند.
سلام
امروزه مُد شده هر کی بخواد کاری بکنه یا نکنه میگه مسوولین بگن، مسوولین اجازه میدن یا نمیدن. خُ هر کاری اگه بخواد قانونی باشه و مجوز داشته باشه مسوولی باید تأیید کنه و گاهی مسوولانی. که در بیشتر مواقع پیداشون نیست و اصلاً معلوم نیست کی هستن و چکاره. وقتی میره تو یه اداره ای برای گرفتن مجوزی انقدر باید از این اتاق به اون اتاق بری و انقدر به قول معروف زیرمیزی بدی آخرشم به همون قول معروف دماغت میسوزه و رهاش می کنی. چون این تازه اول کاره.
خیلی ها کار به این کارها ندارن خودشونن و خودشون، یه جورایی آزاد کار می کنن ( البته اونها هم یه روزی کارشون به این مسولین میفته. ) ولی کلاً وقتشونو صرف گرفتن مجوز و این جور چیزا نمی کنن خودشون آزاد هرکاری خواستن می کنن. اینم درست نیست. کار خوبه اصولی شروع بشه و همونجور اصولی پیش بره که غیر ممکنه. خیلی اوقات اصولی شروع میشه ولی غیر اصولی پیش میره.