مبحث هفتاد و ششم طرح صالحین: «رمز و راز خوشی‌ها و ناخوشی‌های زندگی»

مبحث هفتاد و ششم طرح صالحین: «رمز و راز خوشی‌ها و ناخوشی‌های زندگی»

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت دوستان عزیز و گرامی و اعضاء محترم سایت علمی، فرهنگی راسخون. با عنایت به طبقات و قشرهای مختلفی که در جامعه امروزه ما وجود دارند و هر طبقه، خوشی و ناخوشی را در عواملی متفاوت دانسته و جستجو میکنند که شاید خیلی از آن عوامل شرعی و قانونی و اخلاقی نیست و فقط برای خوش بودن بیشتر و به هر قیمتی پیگیری میشود. البته در همین جامعه هنوز طبقاتی وجود دارند که با سیلی صورت خود را سرخ نگه میدارند و حاضر نیستند به هیچ قیمتی احکام و دستورات الهی را زیر پا بگذارند و با تمام سختی ها از دست رنج خود ارتزاق میکنند. لذا خواهشمند است با عنایت به آیات قرآن که خدا می فرماید: "لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي كَبَدٍ" و "إِنَّ مَعَ العُسرِ يُسرا"، نظرات خود را برای کمک به مردم خوب جامعه ایران اسلامی بیان بفرمایید.

بعضی از سؤالاتی که درباره این موضوع مطرح هست، عبارتند از:
1- خوشی و ناخوشی از نظر شما چیست؟
2- چه چیزهایی سبب خوشی و ناخوشی می شوند؟
3- مُتموّل بودن یا نبودن چه نقشی در خوشی و ناخوشی دارد؟
4- آیا خوشی ها فقط برای متموّلین و ناخوشی ها برای غیر متموّلین می باشد؟

امیدوارم با مشارکت گرم و صمیمی شما بتوانیم نکات خوبی را مشخص و در زندگی کاربردی نماییم.

با تشکر و احترام.

1- خوشی و ناخوشی از نظر شما چیست؟
 

خوشی اون چیزیه که آدمو شاد میکنه؛

خیلی چیزهای کوچیک میتونن ما رو شاد کنن؛

یه مثال خیلی ساده:

در نظر بگیرید خیلی گرسنه هستید و میاید خونه و با یه غذای خوب از شما پذیرایی میشه؛ اون حسّ خوبی که بهتون دست میده، "خوشی" نام داره.

البته آدمها مختلف اند؛ هر کسی با یه چیزی خوشه؛ یکی با غذای خوب، یکی با نمرات خوب، یکی با ماشین خوب، یکی با دوستاش، یکی با زیارت، یکی با گوشی خوب و...

بعضی وقتا خوشیهای یک نفر برای دیگری ناخوشیه؛

مثال بزنم:

یکی از اینکه چند تا بچه داشته باشه احساس خوشی میکنه و یکی دیگه نداشتن بچه رو خوشی میدونه..

خوشی یعنی اون چیزی که به آدم دلگرمی میده و اونو به زندگی امیدوار میکنه...

2- چه چیزهایی سبب خوشی و ناخوشی می شوند؟

اما یه چیزهایی هم هستند که برای همه ایجاد خوشی میکنن؛ 

اینکه آدم یه خانواده خوب داشته باشه؛ سلامتی داشته باشه؛ محتاج کسی نباشه؛ یه شغل مناسب داشته باشه و امثال اینها..

اما ناخوشی اون چیزیه که ذهن ما رو درگیر خودش میکنه و باعث ناراحتی ما میشه؛

خوشیها و ناخوشیها به قدرت روحی و ایمان ما بستگی دارن؛

آدمهای کم ظرفیت ممکنه با کوچکترین چیزها، ناراحت و ناخوش بشن و برعکس، آدمهایی که روح بزرگی دارن، مثل کوه محکم اند؛

شما حضرت زینب (س) رو در نظر بگیرید؛

در دو مبحث قبل تر، درباره ایشون خیلی صحبت کردیم. یک قطره از مصائب ایشون، میتونه هر کدوم از ما رو نابود کنه!

اما انقدر روح ایشون رشد کرده، که به یزید میگویند: "من غیر از زیبایی ندیدم."

میتونیم با الگوبرداری از چنین شخصیتهای محکمی، تغییر اساسی در مفهوم خوشی و ناخوشی در زندگیمون ایجاد کنیم...

3- مُتموّل بودن یا نبودن چه نقشی در خوشی و ناخوشی دارد؟

پول رفاه میاره اما واقعاً و با کمال اطمینان میشه گفت که خوشی نمیاره؛

خوشی رو نمیشه با پول خرید و فروش کرد؛

درسته که آدمها وقتی پولی به دستشون میرسه خوشحال میشن -که باز هم میزانش بسته به شخصیت و قدرت روحی اونها داره- اما واقعاً دلخوشی پیدا نمیکنن.

داشتن پول، یه خوشی و شادی موقت بهشون میده؛ 

این پول تا یه مدتی هست و بعد تموم میشه؛ دائمی نیست...

اون چیزی میتونه واقعاً منبع خوشی ما باشه که دوام داشته باشه؛

اونایی که از نظر مادی در سطح پایین تری قرار دارن، یه دلخوشیشون اینه که یه روزی به سطح بالاتری برسن؛

پس در هر وضعیت مالی که قرار داشته باشیم، میتونیم برای خودمون یه دلخوشی تعریف کنیم؛

خوشی و ناخوشی، کاملاً به دید ما از زندگی و باورهامون بستگی داره؛

به قول سهراب:

چشمها را باید شست

جور دیگر باید دید

4- آیا خوشی ها فقط برای متموّلین و ناخوشی ها برای غیر متموّلین می باشد؟

واضحه که اینطور نیست!

من خودم پولدارهایی رو دیدم با یه زندگی جهنمی! نه آرامشی، نه دلخوشی ای!

کل زندگیشون روی شک و تهمت و دعوا و جر و بحث گذشته!

از اون ور هم دیدم آدمهایی که واقعاً وضع مالی بدی داشتن، اما همیشه خدا رو شکر میکردن و از زندگیشون راضی بودن...

آدم دیدم، در بهترین وضع مالی بوده، به خاطر بیماری، همسرش طلاقش داده.. دست سه تا بچه کوچیک رو گرفته و با نوکری توی خونه مردم، بزرگشون کرده..اما هیچ وقت از خدا شکایت نکرده..

اما آدم هم دیدم که پولش از پارو بالا میره، اما همین که یه اتفاق خیلی ساده توی زندگیش افتاده، به همه مقدسات فوش داده...

بستگی داره زندگی رو چه جوری بهش نگاه کنیم و دنبال چی باشیم...

اگه یادمون باشه که توی این دنیا، مدتی مهمانیم و به زودی خواهیم رفت، اون موقع میتونیم در هر وضعیتی و از کوچکترین امکانات، برای خودمون، دلخوشی تعریف کنیم؛

خوشی و دلخوشی رو هر آدمی، خودش برای خودش تعریف میکنه..

البته نمیشه گفت که چیزی به نام ناخوشی وجود نداره..

بیماری، فقر، از دست دادن عزیزان و امثال اینها، روح هر انسانی را آزرده میکنن..

تنها کسانی از این میدانها سربلند و پیروز بیرون می آیند که ایمان قوی داشته باشند؛

دنیا را محل گذر ببینند نه محل ماندن؛

به زیردستان خود نگاه کنن که وضعیت و مشکلات بدتری دارند؛

خود را هر لحظه در معرض آزمونهای خداوند ببینند؛

و خلاصه تنها با یک دید معنوی میشود از این دنیا به سلامت عبور نمود. 

البته یه عده ای هم هستند که با اذیت کردن دیگران، دلخوش هستند. 

 یادمان بماند که اگر فرد متمولی و به قول معروف بچه پولداری دیدیم که زندگی اش ربطی به دین نداشت حسرت نخوریم. زیرا آن پول و ثروت نعمت برای او محسوب نمی شود. بدانیم که مالمان برای خودمان نیست بلکه خداوند برای اندک مدتی در دست ما قرار داده تا در جایش مصرف کنیم.

در طول تاریخ و در همه ی جوامع عده ای متمول و عده ای کم درآمد و فرو دست وجود داشتند و در کنار هم زیست می کرده اند به این علت بوده است که افراد مرفه و متمول و سرمایه دار به قشر پایین تر کمک و یاری کنند تا مساوی شوند. (وَاللّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ فِی الْرِّزْقِ فَمَا الَّذِینَ فُضِّلُواْ بِرَآدِّی رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَكَتْ أَیْمَانُهُمْ فَهُمْ فِیهِ سَوَاء أَفَبِنِعْمَةِ اللّهِ یَجْحَدُونَ) (نحل/ 71)

 اینایی که میگن پول خوشبختی نمیاره.
 آقا بیاید و منو بدبخت کنید.
اینقدر بهم پول بدید تا به خاک سیاه بشینم.
نامردم اگه اعتراضی کنم………..!!!!

در قرآن كريم اهل دنيا در مقابل اهل ايمان مطرح و عامل هلاكت انسان دنيا گرايي و نفس پرستي معرفي شده است.
از اين رو زهد به معناي گريز و نجات از دنيا گرايي افراطي و تخلق به منش و روش زندگي اهل ايمان است. ساده زيستي هم به معناي سامان دهي شكل زندگي به گونه اي است كه مانع حركت معنوي انسان نشود و بلكه هموار كننده راه خدا باشد. مصاديق اين ساده زيستي در هر زماني متفاوت است, ولي قانون همين است كه گفته شد. اگر انتخاب امكانات زيستي به گونه اي انجام شود كه باعث علاقه و وابستگي دنيوي و موجب غفلت از خدا نشود, صحيح و مورد رضايت خداوند است. 

سکوت نکن

زمزمه کن

گاهی

قدم بزن در کوچه های زندگی

و گاهی

آرام پرواز کن

این آبی بی کران مال تو نباشد،.... مال کیست؟؟؟؟

خوشبختی یعنی آرامش داشتن و این آرامش برای هر کسی یه طور متفاوت به وجود می آید.

من عاشق این آبی بی کرانم، آرامش دارم، خوشبختم....

یا حق

به نظر من این خود ما هستیم که مسبب خوشیها و عدم خوشیهای خودمون میشیم.

با تشکر از مبحث جالبتون

سلام دوست عزیز و گرامی moradi92

از دقت نظر شما سپاسگزارم و از اینکه  محبت کردید و برای تمامی موارد مطرح شده مطلب ارائه نمودید کمال تشکر را دارم.

قطعا همانگونه که بیان نمودید در این دنیای چند روزه هم خوشی و هم ناخوشی وجود دارد و برای اینکه  ما انسان ها مورد آزمایش قرار بگیریم باید صبر و تحمل داشته باشیم در برابر معصیت ها و مصیبت ها و طاغات و عبادت خداوند متعال.زیرا خداوند در قرآن می فرماید:(ولنبلونکم بشیء من الخوف والجوع ونفص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین. آیه 155  سوره بقره )

لذا ممکن است مشیت الهی برای کسی ثروت و برای کسی تنگدستی به عنوان آزمایش قرار دهد.لذا باید در همه موارد صبور بود و راضی باشیم به رضای خداوند.

با تشکر و احترام

سلام دوست خوب و گرامی ria1365

اگر کمی به اطراف خودمان با دقت نگاه کنیم خواهیم دید کسانی را که آنقدر ثروت دارند که حد و مرزی ندارد اما یک غذای معمولی و دلنشین هم نمی توانند با لذت بخورند.البته داشتن پول و ثروت (مشروط بر آنکه از راه درست بدست آمده باشد ) برای آنهائی ایمان و اعتقاد دارند و این مال و ثروت نتواند آنها را به بیراهه کشیده و از مسیر خداپرستی دور نماید فی نفسه اشکال ندارد.اما اگر به فکر آخرت باشیم تنها با داشتن پول نمی توانیم به قرب خدا برسیم.

مثالی در قرآن در مورد بعضی از مردم زمان  حضرت موسی و قارون بیان شده که مردم وقتی آن ثروت بیش از اندازه را دیدندبا حسرت گفتند کاش ما جای او بودیم اما روز بعد که زمان فرو رفتن تمامی ثروت و خود قارون در دل خاک بود و مردم آن را مشاهده کردند از حرف قبل خود پشیمان شدند و گفتند خدا را شکر که جای او نبودیم. البته این عذاب الهی خاص قارون نبوده و برای هر ثروتمند فخر فروش و متکبر خودبین خواهد بود.(آیه 76 سوره قصص).