مبحث هفتاد و پنجم طرح صالحین: علل تفرقه میان مسلمانان
اگه هممون این حدیث شریف رو همیشه ملکه ذهنمون قرار بدیم و واقعاً بهش عمل کنیم هیچ تفرقه ای بینمون پیش نمیاد. هرچه برای خود می پسندیم برای دیگران هم بپسندیم و هرچه برای خود نمی پسندیم برای دیگران هم نپسندیم.
"وحدت" پایه و اساس هر خیری در دنیا و آخرت مردم است و "تفرقه" خطرناکترین آفتی است که سعادت و خوشبختی مردم را تهدید می کند و آنرا به هلاکت می افکند و به سراشیب گناه می کشاند و آنچنانشان می سازد که میان آنان و دینشان جدایی می افکند ؛ در همین راستاست که حق تبارک و تعالی می فرمایند :
« ان الذین فرقوا دینهم وکانوا شیعاً لست منهم في شیء انما امرهم الی الله ثم ینبئهم بما کانوا یفعلون » (سوره انعام ـ 159)
(تو را با کسانی که دینشان را پاره پاره کردند وگروه گروه شدند ، کاری نیست ، کارآنان تنها با خداوند است ، سپس آنان را از آنچه می کردند ، آگاه می سازد.)
سلام
همونطور که کاربران دیگه هم گفتن، تعصب های بی مورد هم باعث ایجاد تفرقه میشه. به قول معروف از هر طرف پُل که بیفتی همینه. بهتره نه بی بند و بار باشیم نه زیادی در قید و بیش از حد مذهبی، که نتیجش بدتر از بی بند و باری هم میشه. بهتره معتدل بود. تفریح و سرگرمس البته سالمش به جای خود، نماز و سایر عبادات هم سروقت و به جای خود.
و همینطور از ایرادهای بیخودی خودداری کنیم. نباید به اعتقادات کسی توهین کنیم، نباید بیخودی هم از کسی حمایت و پشتیبانی کنیم. باید اعتماد به نفس داشته باشیم و ملاحظه کسی رو بیخودی نکنیم و تو رودربایسی نمونیم تا مجبور بشیم به نفع کسی و به ضرر کس دیگه حرفی بزنیم که خدای نکرده باعث تفرقه بشیم. به جا و به موقع حرفی بزنیم که بتونیم از پسش بربیایم نه اینکه از زدنش پشیمون بشیم.
ادامه دارد ................
ادامه:
باید به عواقب کاری که می کنیم یا حرفی که میزنیم خوب فکر کنیم. گاهی یک لحظه سکوت اتحاد دو قبیله رو تا آخر عمر نگه میداره و گاهی با یه حرف به نظر خیلی کوچک تفرقه ای بین دو قبیله ایجاد می کنه که تا مدت ها نمی شه برطرفش کرد شاید تا آخر عمر. پس بهتره اول تو کاری که بهمون مربوط نیست دخالت نکنیم دوم هرکاری می تونیم برای کمک بکنیم تا باعث دوستی بشیم نه دشمنی. باید خیلی مراقب اعمال و رفتار و گفتارمون باشیم.
نمونه عملی شهر ما. من همیشه میگم ( البته منم شنیده میگم. هم شنیدم هم دیدم. ) شهر ما برای این پیشرفت نمی کنه که مردمش هوای هم رو ندارن. شهرمون چند محله داره و هرکدومش یه قبرستون. هرچیزی برای خودشون جداگونه دارن. مدرسه، مسجد، حسینیه، حتی دسته عزاداری، پایگاه بسیج. ولی همشون خودشونو بالاتر از اهالی محله دیگه میبینن. اینه اشکالشون.
حالا نگردید دنبال اسم شهر، تفرقه جدید ایجاد نشه.
دوست گرامی و کاربر محترم فعال nargesza
بنده هم با مطالب شما موافقم و متاسفانه در تمامی استان های این مملکت و حتی در شهرها و روستاها اینگونه موارد بحد وفور وجود دارد و موضوع یک شهر و یک مکان خاص نیست و این مورد از سالهای قبل بوده و اکنون هم ادامه دارد ولی شدت و ضعف دارد. امیدوارم که خداوند آنقدر آگاهی به مردم ما عنایت کند که دست از این مسائل جزئی که ما را سرگرم نموده و از مسائل مهمتری بازداشته برداریم.
قرآن براي انسجام اسلامي، آثار چندي را برمي شمارد که از مهمترين آنها مي توان به همان هدف اصلي تشکيل خانواده کوچک و بزرگ (ملت) و ايجاد دولت اشاره کرد. هدف از انسجام اسلامي در وهله نخست، رسيدن به آرامش و آسايش است، که قرآن نيز بر تأکيد ميورزد؛ چنانکه برچيده شدن زمينه بيگانگان و استعمارگران از مهمترين هدفهاي وحدت و انسجام اسلامي شمرده شده . قرآن اين عوامل را براي رسيدن به انسجام اسلامي بيان کرده که بدون آن نميتوان يکرنگي را در ميان مردم ديد و از امنيت و آرامش و آسايش برخوردار شد. اولين اثر وحدت، تشکيلامتي واحد در جهان اسلام است تا هيچگونه نيروي و قدرت غير اسلامي قادر به مبارزه با آن نباشد. (إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ؛)
در آيه 153 انعام آمده و ان هذا صراطي مستقيما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بكم عن سبيله؛ و اين (دين اسلام) راه مستقيم و راست من است؛ پس از آن پيروي كنيد و از راه هاي ديگر پيروي نكنيد تا از راه خدا متفرق شويد. تفرقه و اختلاف امري است كه در اين آيه به آن توجه شده و آسيب هاي عدم اتحاد و اختلاف روشن و تبيين گرديده . آسيب هايي كه نه تنها در دنيا و شيوه زيست و بهره مندي از دنيا پديدار خواهد شد بلكه برآيند آن به آخرت نيز كشيده و انسان از آثار سوء آن در امان نخواهند ماند.
چرا دوستی آدمها خراب میشه؟
چرا آدمها با هم دشمن میشن؟
چرا دوستی ها تبدیل به دشمنی میشه؟
خیلی علتها میتونه داشته باشه...
روایت داریم که اگه با یک نفر، چهل قدم راه بری، بر گردنت حق پیدا میکنه...
ما خیلی از حقوق رو رعایت نمیکنیم..
حق دوستیهامون رو ادا نمیکنیم..
برامون مهم نیست که از ما چه توقعی داره..
این خودش یکی از علل جداییه..
خیلی وقتها هم از دوستامون توقعات نابجا داریم..
توقع داریم اگه بهش خوبی کردیم، حتماً جبران کنه..
برای همینه، که این همه روایت داریم که برای خدا کار کنید نه برا خلق خدا..
اگه نیتمون درست باشه، دیگه برامون اینکه دیگران چی میگن و چی فکر میکنن، فرقی نداره..
خالص نیستیم.. برای دل خودمون کار میکنیم..
معلومه که وقتی دل زیاد میشه و هر کسی هم دنبال دل خودشه، جداییها و دوریها درست میشه...
خیلی وقتا هم با دوستامون روراست نیستیم..
دورویی میکنیم؛
اهل نفاقیم؛
دست و زبانمون یکی نیست..
زبونمون یه چیز میگه اما یه جور دیگه عمل میکنیم..
به دوستمون راحت دروغ میگیم..و فکر میکنیم که اون نمیفهمه..خُب معلومه که وقتی حقیقت رو میشه، فاصله ها هم نمایان میشن...
خُلفِ وعده و بدقولی هم، یکی دیگه از دلایل دلگیریها و کدورتهاست...
طبق روایات ما، مومن اونیه که وقتی وعده میده، وفا میکنه..
شوخیهای بیجا هم کدورت و دشمنی ایجاد میکنن...
بعضی وقتا حریمها رو مراعات نمیکنیم.. فکر میکنیم حالا که فلانی دوست ماست، هر چی خواستیم میتونیم بهش بگیم و راحت باشم..
در حالی که ممکنه یه حرف بسیار کوچولو، دلِ اونو به درد بیاره و برای همیشه از ما جدا بشه...
دوست شدن با آدمها خیلی راحته...اما نگه داشتن اونها سخته... آدمها بنده محبت اند..
گاهی اولش، بیش از حد اندازه به طرف محبت میکنیم و وقتی با گذر زمان این محبت کذایی فروکش میکنه، اون بنده خدا فکر میکنه که داریم بهش کم محلی میکنیم..
حق هم داره.. جون تقصیر ما بوده که اعتدال رو رعایت نکردیم...
باید با هر کسی در حد ظرفیت و شخصیتش برخورد کنیم..
اگه یک نفر رو بیش از ظرفیتش تحویل بگیریم، مطمئن باشید که به قول معروف، سوار ما میشود و مجبور میشویم از او فاصله بگیریم و جدا شویم..
از قدیم گفتن: کبوتر با کبوتر، باز با باز/ کند همجنس با همجنس پرواز
باید با یه آدمی دوست بشیم که تا حدودی شباهتهایی بین ما وجود داشته باشه... اعتقادی، فکری، خانوادگی، تحصیلی و مثل اینا..
در غیر این صورت، منتظر اتمام دوستیتان باشید...
یادمون باشیم، آدمها دستمال یکبار مصرف نیستند که هر وقت نخواستیمش بیرون بیندازیم...
با احساسات افراد بازی نکنیم... یا با آدمی دوست نشید یا اگه دوست شُدید، پاش وایسید...
همیشه هم این کار راحت نیست... باید بلند نظر باشیم و بتونیم از اشتباهاتی که ممکنه از دوستمون ببینیم، بگذریم..
حضرت علی (ع) فرموده اند که ناتوان ترین مردم کسی است که نتونه برای خودش دوستی پیدا کنه و ناتوان تر از اون کسیه که دوستانش رو از دست بده...
و در جایی دیگه فرموده اند که از دست دادن دوستان غربت است...
وقتی دوستی رو از دست میدیم، بقیه یه جورایی با تحقیر به ما نگاه میکنن... فرقی هم نداره، تقصیرکار کیه؟!
بعضی ها توی زندگیمون هستند که وقتی میرن، تازه قدر و قیمتشون معلوم میشه و جای خالیشون احساس میشه...
اینا شاید همون غربتیه که امیرالمومنین فرموده اند..
دوستی شاخه گلیست
ساقه تُرد و ظریفی دارد
بی گمان سنگدل است
آنکه روا میدارد
جان این ساقه نازک را، دانسته بیازارد
با عرض سلام و تشکر از تمام عزیزان شرکت کننده در مبحث این هفته؛
ضمن عرض سلام و تشکر از عزیزان شرکت کننده و مدیر محترم تالار جناب omiddeymi1368، امتیازات درخواستی تقدیم گردید
بپاس زحمات مدیر محترم مبحث 75، جناب siryahya، مطابق با قوانین طرح صالحین، 300 امتیاز تقدیم شد
روابط عمومی راسخون
| ردیف | نام کاربری | امتیاز |
|---|---|---|
| 1 | farhadjamali121 | 200 |
| 2 | nargesza | 200 |
| 3 | ria1365 | 170 |
| 4 | moradi92 | 100 |
| 5 | ehsan007060 | 70 |
| 6 |
shirdel2 ahmadfarm fatemexry 09303495228 |
60 |
| 7 |
haj114 |
50 |
| 8 |
moharramali mkhesali |
30 |
| 9 |
AMIN1995 rtcivil adelmoh agayempor aghjeh aboalfazlm maryamjoon leilamm rohallah rashon zare58 maryamr jaberyan komail1012531 behnamjoodi yaraanevelayat88 mahderonaldo mohammadtorres smart_boy ghkharazi onlygod260 |
20 |