حدیث شماره 23: «پاداش عبادت حقيقى خداوند»
حدیث شماره 23: «پاداش عبادت حقيقى خداوند»
امام حسین(علیه السّلام) فرمودند:
مَنْ عَبَدَ اللّهَ حَقّ عِبَادَتِهِ آتاهُ اللّهُ فَوْقَ اَمَانِيهِ وَ كِفَايَتِهِ.
هركس حق معبوديّت خدا را به جا آورد، خداوند بيش از حدّ انتظار و كفايتش به او عطا میکند.
(بحار الانوار، ج 68، ص 184)
منتظر نظرات و مطالب ارزشمند شما در خصوص این حدیث هستیم ...
آشنایی با طرح روزانه «احادیث امام حسین(علیه السّلام)»
بنام خدا
مرحوم علامه طباطبائي (ره) در تفسير آية وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ(5) ميفرمايند: « اي تعالي انسان را آفريد تا پاداش دهد، و معلوم است كه ثواب و پاداش عايد انسان ميشود، و اين انسان است كه از آن پاداش منتفع و بهره مند ميگردد، نه خود خدا، زيرا خداي عز و جل بي نياز از آن است. و اما غرضش از ثواب دادن خود ذات متعاليش ميباشد، انسان را بدين جهت خلق كرد تا پاداش دهد، و بدين جهت پاداش دهد كه اللَّه است. پس پاداش كمالي است براي فعل خدا، نه براي فاعل فعل كه خود خدا است، پس عبادت غرض از خلقت انسان است، و كمالي است كه عايد انسان ميشود، هم عبادت غرض است و هم توابع آن- كه رحمت و مغفرت و غيره باشد. و اگر براي عبادت غرضي از قبيل معرفت در كار باشد، معرفتي كه از راه عبادت و خلوص در آن حاصل ميشود در حقيقت غرض أقصي و بالاتر است، و عبادت غرض متوسط است»
بنام خدا
از ميان انبوه احاديث اين موضوع، تنها به چند جمله از يكي از سخنان امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ در نهج البلاغه اشاره ميكنيم: «فرض الله الايمان تطهيراً من الشرك و الصلوةَ تنزيهاً عنِ الكِبر و الزكاة تسبيباً للرزق...» خداوند، ايمان را براي پاكسازي از شرك، واجب ساخت و نماز را براي پاك ساختن از تكبر، و زكات را به عنوان سبب سازي براي رزق و روزي و...»
البته ضرورت و وجوب عبادت را عقل ما نيز درك ميكند. چرا كه پس از اعتقاد به وحدانيت خداوند و درك رابطه و نسبت بين خود و خدا، كه او خالق است و مولا و ما مخلوقيم و عبد. او مالك است و غني و ما مملوكيم و فقير، او عظيم است و قوي و ما حقيريم و ضعيف. عقل حكم ميكند كه خدا را به عنوان قدرت مطلق عالم و منشأ تمام خيرات و خوبيها تعظيم نمائيم و او را بپرستيم و خاضعانه بر آستان او سرفرود آوريم.
از آنچه گفته شد نتيجه ميشود كه وظيفه اصلي ما چيزي خارج از هدف اصلي خلقت نيست كه آن عبارت است از عبوديت و بندگي كامل خداوند متعال.
بنام خدا
برای آنکه بدانیم چگونه باید به پاداش خداوند برای عبادت او برسیم باید عبادت درست را بشناسیم :
انواع عبادت در روایات
هدف اصلى قرآن، دعوت مردم به بندگى حق تعالى است؛ لكن انگيزه اين دعوت داراى مراتبى است كه بالاترين آن، ديدار حق تعالى و بازگشت به مبدأ هستى است كه از آن به «عبادت احرار» ياد مىشود. اما بسيارى از مردم يا از ترس جهنم و يا به شوق بهشت عبادت مىكنند و اگر بهشت و دوزخى در كار نبود، تن به عبادت نمىدادند. بنابراين بهشت و جهنم دو نعمت برزگ الهى است كه انسان را كم كم به سمت محبوب دو سرا مىكشاند. قرآن نيز با توجه به اينكه مخاطبانش تمامى انسانها هستند، بر هر سه جنبه بندگى آزادگان، بردگان و تاجران تأكيد كرده است. آرى عبادت از روى ترس يا شوق، اگر چه مرتبه پايينترى دارد؛ لكن بسيار بهتر از بندگى شيطان و نفس اماره است كه انسان را به كلى از كمال مطلوبش باز مىدارد. از اين جهت در آيات و روايات، نخست به پاداشهاى محسوس مىپردازد تا انگيزه انسان را، به دورى از بندگى شيطان دو چندان كند. سپس با وعده بهشت و رضوان الهى، آدمى را به بندگى خداوند مشتاق مىگرداند و انگيزه او را براى عبادت و بندگى عميقتر مىسازد. در اين مختصر به بعضى از آيات و روايات اشاره مىشود:
«وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»؛ توبه (9)، آيه 72.؛ «خداوند اهل ايمان را - از مرد و زن وعده فرموده كه در بهشت خلد ابدى كه زير درختهايش نهرها جارى است، درآورد و در عمارات نيكوى بهشت برين منزل دهد و بزرگتر از هر نعمت، مقام رضا و خشنودى خدا را به آنان كرامت فرمايد و آن به حقيقت فيروزى بزرگ است».
اين آيه شريفه، به زن و مرد مؤمن وعده بهشت برين مىدهد و آن گاه مىفرمايد: «و رضوان الهى برتر و والاتر است» و آن را رستگارى عظيم مىداند؛ يعنى، مردم را پله پله بالا مىبرد. ابتدا از آنچه براى آنها دركش آسانتر و براى طبعشان خوشايندتر است، شروع مىكند. آنگاه دست آنان را مىگيرد و به بالا؛ يعنى، رضوان الهى مىبرد و يادآور مىشود كه رستگارى بزرگ، همان رضوان الهى است.
در آيه هاى ديگر مىفرمايد: «وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ»؛ حديد (57)، آيه 20.؛ «در عالم آخرت [دنياطلبان را] عذاب سخت جهنم و [مؤمنان را ]آمرزش و خشنودى حق نصيب است».
آيه مذكور به هر سه مورد دوزخ، بهشت (مغفرة من الله) و جنت رضوان (هدف والاى احرار)، اشاره دارد؛ يعنى، برخى جوياى بهشت و گروهى گريزان از دوزخ هستند. در اين ميان تنها آزادگان درصدد رضا و خشنودى بوده و جز خدا را نمىطلبند.
امام على عليه السلام مىفرمايد: «ما عبدتك خوفاً من نارك و لاطمعاً فى جنتك بل وجدتك اهلاً للعبادة فعبدتك»؛ بحار، ج 67، ص 186.؛ «خداوندا! من تو را نه به جهت ترس از دوزخ و نه به طمع بهشت برين كه من تو را سزاوار عبادت ديده و به پرستش تو مىپردازم».
امام سجادعليه السلام نيز فرموده است: «يا نعيمى و جنتى و يا دنياى و آخرتى يا ارحم الراحمين!»؛ صحيفه سجاديه، ص 413.؛ «اى خدايى كه نعيم و بهشت من تويى و دنيا و آخرت من تنها تو هستى، اى رحم كنندهترين رحم كنندگان!».
توجه به اين نكته بايسته است كه افراد در مراتب ايمان و ابعاد شخصيتى، گوناگون هستند. امام صادق عليه السلام مىفرمايد: «الايمان حالات و درجات و طبقات و منازل»؛ اصول كافى ج 2، ص 38. ؛ «ايمان در افراد، حالات گوناگون و درجات و نيز مراحل و مراتب مختلفى دارد». بنابراين نمىتوان از همگان انتظار عالىترين هدف را داشت؛ چنان كه دانشآموز ابتدايى را با تشويق و تهديد، بايد به درس و مدرسه كشاند. بايد دستشان را گرفت و پا به پا برد تا شيوه درست عبادت را بياموزند. البته پس از آنكه آموختند، مىيابند كه تنها خداوند شايسته پرستش است: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ»؛ فاتحه (1)، آيه 4..
تشويق و تهديد، نقش عمدهاى در تربيت و انگيزش افراد دارد و قرآن بهشت و دوزخ را چونان دو عامل مهم تشويق و تنبيه، مطرح كرده است. امام على عليه السلام مىفرمايد: «پيامبران آمدند تا بشر را از قيامت و مواقف آن و آنچه براى اهل طاعت و معصيت فراهم شده - از بهشت و دوزخ و كرامت و خفّت آگاه گردانند». نهج البلاغه، خطبه 183.
حضرت فاطمه عليها السلام فرموده است: «ثم جعل الثواب على طاعته و وضع العقاب على معصيته زيادة لعباده عن نقمته و حياشة لهم الى جنته»؛ اعيان الشيعه، ج 1، ص 316؛ اين جمله از حضرت علىعليه السلام نيز نقل شده است. ر.ك: بحارالانوار، ج 6، ص 114 به نقل از: نهج البلاغة. ؛ «خداى سبحان ثواب و عقاب را مقرر ساخت براى سوق دادن بندگان به بهشت برين و بر حذر داشتن آنها از نقمت و بلاى خود (دوزخ)».
پس هدف اصلى، «رسيدن به مقام رضوان خداوند سبحان» است؛ اما مردم داراى مراتب و حالات مختلفىاند و بسيارى از آنها را بايد با ترس و شوق، به بارگاه الهى كشاند. آن گاه كه آمدند، به مقامات بالاتر راهنمايى كرد.
حضرت فاطمه زهرا علیها السلام فرمود:
هر که عبادت خالصانه خود را به درگاه خدا فرا برد، خداوند عزّ و جلّ بهترین کارى را که به صلاح اوست برایش فرو فرستد .
و همچنین طبق فرمایش اما صادق (ع) که می فرماید:
عبادت كنندگان خداوند سه گروهند: گروهي او را براي پاداش عبادت مي كنند، كه طمعكارانه است و اينان حريصند. گروهي او را از ترس جهنم عبادت مي كنند كه اين عبادت بردگان و از روي ترس است. ولي من خداوند را از روي محبت عبادت مي كنم كه چنين عبادتي مايه امنيت و آرامش و عبادت كريمان است.
پس تلاش کنید جزء گروه سوم باشیم و خداوند را از روی محبت عبادت کنیم.
بسمه تعالی
مَنْ عَبَدَ اللّهَ حَقّ عِبَادَتِهِ آتاهُ اللّهُ فَوْقَ اَمَانِيهِ وَ كِفَايَتِهِ.
هركس حق معبوديّت خدا را به جا آورد، خداوند بيش از حدّ انتظار و كفايتش به او عطا میکند.
نکته :هرکس حقّ عبادت خدا (حق معبودیت خدا)را به جا آورد: یعنی اين كه از تمام مخلوقات چشم بردارد و متوجّه او شود؛ در اين هنگام، خداوند مى فرمايد: اين براى من خالص شده است؛ پس به كرمش او را مى پذيرد،و بیش ازحدّ انتظار و كفايتش به او عطا میکند.
ادامه
در یک جایی کسی فرمانی به انسان می دهد که این با فرمان خدا منافات دارد،حتی فرض کنید پدر به فرزند می گوید:برو دم در بگو پدرم نیست،یعنی دروغ بگو.این دروغ گفتن امری خلاف فرمان خداست،دروغ گفتن اطاعتی خلاف اطاعت خداست.مثلا رفیقی داری که می گوید بیا این جا این دروغ را بگو تا این وام را به من بدهند.این امری خلاف فرمان خداست، خدا می گوید دروغ نگو.این جا اگر مصالح شخصی و رفاقتی را مقدم کردی ، این یعنی خروج از صراط مستقیم،این یعنی اطاعت و بندگی غیر خدا.
مَنْ عَبَدَ اللّهَ حَقّ عِبَادَتِهِ:یعنی این که همه جا از خدا اطاعت کنی (اطاعت کردن=بندگی کردن)و هر کجا اطاعت خدا و اطاعت غیر تعارض پیدا کرد آن تعارض را کنار بگذاری و آنچه را که تنافی پیدا کرد کنار بگذاری و تنها خدا را اطاعت کنی.
حضرت امیر علیه السلام فرمود: بدبخت ترین مردم کسی است که دینش را به خاطر دنیای دیگران بفروشد .مثل عمرو عاص که دینش را بخاطر دنیای معاویه فروخت.عمر سعد دینش را بخاطر دنیای ابن زیاد و یزید فروخت.
من دروغ بگویم که کار شما راه بیفتد،من ربا بگیرم که کار شما راه بیفتد،من پارتی بازی بکنم که کار شما جلو بیفتد ، این یعنی خروج از صراط مستقیم،این یعنی اطاعت و بندگی غیر خدا.
سلام
نباید هیچ وقت فراموش کنیم که خداوند به تشکر و عبادت های ما احتیاجی نداره. خداوندی که ما رو خلق کرده و این همه نعمت به ما داده و هنوز هم میده. نعمت بزرگ آرزو و حاجت که ازش بخوایم و به ما بده. ولی نیازی به تشکر ما نداره. تنها انتظاری که داره اینه که ناشکری نکنیم. نعمت های زیادی که خیلی از اون ها رو میبینیم و خیلی هاشو نه. نعمت سلامتی، نعمت پدر و مادر، نعمت فکر و عقل و اندیشهٰ نعمت راهنما برای رسیدن به سعادت و خوشبختی که همون ائمه هستن. پس چرا ماها اونجور که باید از خدا قدردانی نمی کنیم. چرا فکر می کنیم خدا باید این کارهارو برای ما می کرد ( به قول معروف وظیفش بود نعوذبالله ). پس وظیفه ما چیه؟ اینکه فقط بخوریم و بخوابیم و از نعمت های خدا استفاده کنیم. همینجوری. این خیلی بی انصافیه. دلیل نمی شه ما از مهربونی خدا سوء استفاده کنیم که. ما هم باید در حد توانمون و هرجور بلدیم از خدا تشکر و قدردانی کنیم. حتماً که لازم نیست دعاهای عربی که خیلی سخته بخونیم، یا جملات خیلی سخت و ادبی به کار ببریم با همین زبون معمولی خودمون از خدا تشکر کنیم و همینطور سعی کنیم کاری نکنیم که اونو ناراحت کنیم.
ادامه دارد ....
ادامه:
درمورد تشکر از خدا. ما چطوری می تونیم از خدا تشکر کنیم زبونی اینکه بگیم خدایا شکرت، یا اینکه چیزی که داریم به کسی ببخشیم و اونو هم ترغیب به تشکر از خالق واقعی اون چیز که خداست بکنیم اینکه عبادت کنیم. البته نه اینکه با این کارهامون مغرور بشیم و فکر کنیم تونستیم واقعاً از خدا تشکر و قدردانی کنیم.
چطور خداوند می فرمایند اگه بنده ای از ته دلش دعایی بکنه و حاجتی از من بخواد بهش میدم، پس سزاواره از ته دل و با خلوص نیت هم از او تشکر کنیم. نه ظاهری و از روی اجبار و با بی حوصلگی.
چطور ما وقتی یه کاری برای کسی انجام میدیم میگیم توقع تشکر نداریم ولی بدمونم نمیاد ازمون تشکر کنه. تازه اگه ظاهری و با بی میلی باشه خوب می فهمیم و تو ذوقمون میخوره و دیگه رغبت نمی کنیم براش کاری انجام بدیم. حالا اگه طرفمون زبونی تشکر کنه خوشحال میشیم و چون توقع تشکر ازش نداشتیم به همین بسنده می کنیم. اگه یه چیزی در قبال کاری که براش کردیم بیاره ( کادویی، هدیه ای، مثلاً شیرینی،به هر عنوانی. البته سوء تفاهم پیش نیاد شیرینی منظور پول و رشوه نیست مثبت فکر کنید ) خُب معلومه که ما بیشتر خوشحال میشیمو بیشتر دلمون میخواد براش کاری بکنیم. اینطوری معلوم میشه که خدا هم بیشتر خوشحال میشه اگه ما بیشتر ازش تشکر کنیم.
ادامه دارد .....
ادامه:
می تونیم با زبونمون، با کارهای خوب و نیکمون که تازه ثواب هم برامون می نویسه. با پرهیز از گناه و کارهای بد. اینطوری می تونیم از خدا تشکر کنیم. نمی تونیم که به خدا هدیه ای بدیم از هدیه هایی که به مردم میدیم ( که تازه اگه میدادیم هم خدا به خاطر اون ها نعمتشو برای ما بیشتر نمی کرد.) چون همونطور که خدا به عبادت های ما نیاز نداره به هدیه های ما هم نیاز نداره. خدا همه چیز داره تازه به ما هم میده. ماییم که نیازمند خداییم. نیاز داریم تا خدا رو عبادت کنیم و شکر نعمت های بی پایانشو بکنیم. نیازداریم تا ازش تشکر کنیم تشکر واقعی که خدا ازمون راضی بشه و بیشتر بهمون نعمت بده. بیش از اون چیزی که فکرشو بکنیم.
جایی خوندم: خدا چه بی حساب می بخشد و ما چه حسابگرانه تسبیحش می کنیم. اشک تو چشام جمع شد. از خودم خجالت کشیدم. هرچی هم یادم میاد همونطوری میشم. نذر می کنیم 100 صلوات برای سلامتی امام زمان بفرستیم. اونقدر که مواظبیم 100 تا نشه 101ی، مواظب نیستیم صلواتو درست بفرستیم. جای بسی تأسفه برای ما بندگان قدر نشناس ( خودمو میگم )
درسته که ما نمی تونیم حق معبودیت خدا رو اونطور که باید به جا بیاریم، ( همونطور که نمی تونیم حق نعمت پدر و مادر و سلامتی مونو به جا بیاریم ). ولی این دلیل نمیشه که بیخیلشم بشیم و انگار نه انگار. باید تمام تلاشمونو بکنیم. چطور برای راضی کردن دوستمون، یا رئیسمون یا پدر و مادرمون خودمونو به آب و آتیش می زنیم ولی برای راضی کردن خدا اصلاً تلاش نمی کنیم. برای خدا که باید بیشتر تلاش و کوشش کنیم. ما که توقع نعمت های بیشتر از خدا داریم باید بیشتر و بهتر هم از خدا تشکر کنیم. اونوقت میبینیم که خدا نگاه به تلاشمون نمیکنه ( چون هرچی بکنیم باز هم کمه ) یعنی نگاه به اندازش، ولی نگاه به اینش می کنه که از ته دلمونه یا نه، واقعیه یا فقط می خوایم نعمت بیشتر بگیریم، اونوقت پاداشی میده که اصلاً انتظارشم نداریم. خیلی وقتا هم خدا این کارو می کنه و ما رو شرمنده تر می کنه و با این کار به ما بازهم یه درس بزرگ میده.
البته اینم درست نیست که ما کاری بکنیم و توقع پاداش داشته باشیم. مثلاً نماز بخونیم یا عبادت دیگه ای انجام بدیم، ( ما چه توقع داشته باشیم چه نداشته باشیم پاداشو میگیریم که البته اونم شرایطی داره. ). ما باید عبادت هامونو برای رضای خدا انجام بدیم خدا خودش بیشتر از اون چیزی که ما فکرشو بکنیم بهمون پاداش میده و گره از مشکلاتمون باز میکنه.
خداوند راه های زیادی برای تشکر و قدردانی قرار داده. مثلاً اینکه درقبال نعمت هایی که خداوند به ما داده ما هم اونها رو انفاق کنیم و دل بنده دیگری رو شاد کنیم. یه فیلمی تو تلویزون گذاشت. مردم به هم کمک می کردن. وقتی میومدن تشکر کنن طرفشون می گفت تشکر لازم نیست به جای تشکر اگه یه روزی کسی از شما هم کمک خواست دریغ نکنید شما هم به اون بنده خدا کمک کنید. اینم طرح جالبیه. خداوند ذکرهای زیادی برای تشکر قرار داده مثلاً صلوات بر محمد و آل محمد که فرمودن ثواب اون با خودشونه. و اذکار بسیار دیگر که فعلاً خاطرم نیست.
درمورد تربیت خانوادگی: در این زمینه پدر و مادر باید به فرزندانشون یاد بدن که قدرشناس باشن. و از هرکسی که کاری برای اونها انجام داد چه کوچک چه بزرگ تشکر درست و حسابی بکنن. (چون کوچک ها شاید درنظر ما کوچک باشن.) چه برسه به خداوند که این همه لطف و محبت به ما داره. به فرزندانشون یاد بدن همونطور که اگه بیشتر کار کنن حقوق بیشتر میگیرن، اگه بیشتر درس بخونن نمره بیشتر میگیرن و بیشتر موفق میشن اگه بیشتر و بهتر از خدا تشکر کنن نعمت های بیشتری هم از خدا میگیرن. خیلی بی شمار. خیلی بیشتر از تشکرهای ما.