مبحث هفتاد و چهارم طرح صالحین: «فرهنگ مطالعه و کتابخوانی»
يكي از شاخصه هاي ارزيابي رشد، توسعه و پيشرفت فرهنگي هر كشوري در عصر حاضر ميزان مطالعه و كتاب خواني مردم آن مرز و بوم است و كشور تاريخي ما ايران اسلامي نيز از قديم الايام تاكنون با داشتن تمدني چندهزارساله و مراكز متعدد علمي، فرهنگي و كتابخانه هاي معتبر و علما و دانشمندان بزرگ با آثار ارزشمند تاريخي سرآمد دولت و ملل ديگر بوده و در عرصه فرهنگ و تمدن جهاني بسان خورشيدي تابناك همچنان مي درخشد و با فرزندان نيك نهاد خويش هنرنمايي مي كند.
کتاب و کتابخوانی، هنوز در میان مخاطبان و علاقه مندان به مطالعه و تحقیق جایگاه ویژه خود را دارد و بخشی از سبد فرهنگی این اقشار را به خود اختصاص می دهد. همانطوریکه روزنامه مکتوب همچنان ویژگی و نفوذ خود را حفظ کرده و نمی توان گفت که به دلیل وجود شبکه ارتباطی مجازی و اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی، از شمار خوانندگان روزنامه کاسته شده است. بلکه باید گفت که فناوری های جدید به صورت جدی به کمک روش های سنتی آمده و البته تاثیرات خود را بر میزان اطلاعات و آگاهی افراد جوامع گذارده است.
چه كسي است كه در دنيا با دانشمندان فرزانه و نام آور ايراني همچون ابوعلي سينا، ابوريحان بيروني، فارابي، خوارزمي و... و شاعران برجسته نظير سعدي، حافظ، فردوسي، مولوي و... آشنا نباشد و در مقابل عظمت آنها سر تعظيم فرود نياورد؟ آيا وجود اين بزرگان، مايه فخر و مباهات هر ايراني نيست؟!
عزيزان، تمامي اين افتخارات ارزشمند، برگرفته از ميزان عشق و علاقه فراوان ملت ما به فراگيري علم و دانش از طريق خواندن و مطالعه منابع و كتاب هاي گوناگون است.
به شكرانه الهي تاريخ و گذشته ما هميشه منير و پربار مي باشد. ولي وضعيت حال ما در اين زمينه، چه طور است و اكنون در چه جايگاهي قرار داريم؟
متأسفانه آمار و ارقام ارائه شده از سوي مجامع و سازمان هاي فرهنگي داخلي و خارجي مانند يونسكو در مورد سرانه مطالعه هر ايراني، برايمان چندان اميدواركننده نمي باشد و رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز از اين وضعيت بارها اظهار گله و ناخشنودي نموده و از مسئولان و ارگان هاي مختلف خواسته اند كه با برنامه ريزي هاي شايسته، موانع و مشكلات ترويج و گسترش فرهنگ مطالعه را حل و برطرف كنند تا توجه به كتاب و كتاب خواني با وارد شدن به زندگي مردم به يك سيره و سنت رايج عمومي، همگاني و فراگير تبديل شود.
این یک تصور غلط است که فکر کنیم توسعه شبکه ارتباطی اینترنتی، مخاطب و علاقه مندان به مطالعه و تحقیق را از کتاب بی نیاز کرده است. هر چیز جای خود را دارد و کتاب و انتشار مکتوب و سنتی آن، همچنان بر حضور و ایفای نقش جدی خود تاکید می ورزد. پس دولت ها و سیاست گذاران فرهنگی نباید از این مقوله مهم غافل شوند، بلکه باید به منظور ترویج فرهنگ تالیف و انتشار کتاب و کتاب خوانی در جامعه با هدف بالا بردن آگاهی و اطلاعات مردم و سطح فرهنگ جامعه، برای تولید علم بیشتر تلاش وافر نمایند.
خیلیها تصور میکنند که خواندن رمانهای مختلف، هیچ سود آنی برای آنها در بر ندارد، آدمهای زیادی را میشناسم که معتقدند که خواندن رمان یعنی دور ریختن وقت و سرمایه، بعضیهاشان میگویند که چرا وقتی مثلا میشود اقتباس سینمایی یک رمان را در عرض دو ساعت دید، بیاییم و کتابی را صفحه به صفحه بخوانیم.
ما البته برای این دسته از مردم، توجیهاتی داشتیم، توجیهاتی که بیشمار بودند:
- آشنایی یا دنیاهایی جدید، فرهنگهای تازه، ایدههای تازه و زوایای دید متفاوت
- آفزایش دامنه واژگان اندوخته شده در ذهن
- افزایش قدرت تجسم، تحلیل و تفکر انتزاعی
- کسب توان اجتماعی از طریق این تواناییهای کسبشده
- این را هم در نظر داشته باشید که خواندن حتی یک کتاب در کودکی و نوجوانی میتواند به کل مسیر زندگی یک شخص را دگرگون کند.
حضرت علي عليه السلام ميفرمايد:“هرآن کس که با کتاب آرامش يابد،راحتي وآسايش از او سلب نمي گردد.”
چرا کودکان و نوجوانان بايد مطالعه کنند؟ حضرت علي عليه السلام ميفرمايد:“هرآن کس که با کتاب آرامش يابد،راحتي وآسايش از او سلب نمي گردد.”
دانش آموزي که همگام با مطالعه درسي،به طور جدي به مطالعه کتابهاي غير درسي نيز مي پردازد،بدين وسيله:
داراي سطح فکرو انديشهاي وسيع مي شود.
ذهنش براي فراگيري فعالتر مي شود.
گنجينهي لغاتش کاملتر مي شود.
افقهاي جديدي پيش رويش باز مي گردد.
آمادگيش براي يادگيري درسهاي مدرسه بيشتر ميشود.
به صورت جديدتر وقويتر در راه کسب علم گام برمي دارد.
کتابخواني راهي براي شناخت الگوهاست.
گاهي والدين به دليل ناآگاهي و درک نادرستي که از مسائل ديني و مذهبي دارند،نمي توانند راهنماي خوبي براي کودکان و نوجوانان باشند.بنابر اين ممکن است در آموزش اين گونه مسائل دچار اشتباه شوند يا هرگز فرصت مناسبي براي آموزش اين مسائل نيابند.مطالعه کتابهاي ديني به کودک و نوجوان کمک مي کند تا به درک صحيحي از اين مسائل دست يابد و پيش از آن که دير شود به رشد و شکوفايي برسد.البته انتخاب کتابهاي مناسب و چگونگي مطالعه و برداشت کودک از مطالب آنها از حساسيت خاصي برخوردار است و به راهنمايي افراد آگاه نياز دارد.
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب و کتابخانی از منظر قران و روایات
دين مبين اسلام و کلامالله مجيد برای مطالعه و کسب علم اعتبار خاصی قائل شده است. اهميت کتابخوانی در اسلام بهقدری است که معجزه پيامبر اکرم (ص) از نوع کتاب است و در اين کتاب مقدس هم اولين آياتی که بر پيامبر (ص) نازل شده با امر به خواندن و الفاظ کتاب، قلم، و علم توأم شده است. اهميت کتاب و کتابخوانی و عظمت و شرافت کتاب در اسلام تا حدی است که خداوند متعال به قلم و به آنچه مینويسد، قسم ياد میکند. .
قرآن کريم در مورد «کتاب» معانی اصطلاحی مختلفی را اطلاق کرده است: الف) کتب شرايع دين، ب) کتبی که اعمال بندگان را ثبت و ضبط میکند، و ج) کتبی که جزئيات نظام هستی و حوادث واقعه را ثبت و ضبط میکند. هم در قرآن و هم در روايات و گفتار بزرگان بر نقش سازنده کتاب و کتابخوانی در رشد و تعالی فکری و اجتماعی انسانها با تأکيد فراوان اشاره شده است. بهطوريکه، در يک تقسيمبندی جالب، جوامع بشری را به دو قسمت جوامع دارای کتاب و جوامع بدون کتاب تقسيم میکند. همچنين، قرآن و روايات، کتاب و کتابخوانی را وسيلهای برای حفظ و سازماندهی و انتقال ذخاير فرهنگی و علمی به نسلهای آينده دانسته بر تأثيرات معنوی و اخروی مطالعه و به ميراث گذاشتن دانش برای آيندگان اشارات فراوان میکند. قرآن کريم، به سبب اينکه برای علم و دانش و کسب علم و تفکر در پديدههای جهان هستی اهميت خاصی قائل شده است، به تبع آن، برای دانشمندان و علمای دين و دانش هم فضيلت و اعتبار خاصی قائل شده و ويژگی مهم علم و دانش را، دوام و ماندگاری منافع آن هم در اين دنيا و هم در آخرت برای افراد دانسته است. بهطوريکه، در روايات و احاديث هم عالمان بر عابدان برتری دارند؛ چون منافع عبادت فقط شامل شخص عابد است ولی منافع علم هم شامل عالم و هم شامل ساير افراد می شود. بهطوريکه، در قرآن و اسلام، کتاب و کتابخوانی از جايگاهی بس عظيم برخوردار است. بررسی آماری محتوای کلام الله مجيد نشان داد که واژه کتاب به اشکال مختلف 255 بار، واژه علم 582 بار، واژه قلم 2 بار، و واژه اقرأ 3 بار در قرآن تکرار شده است. در نتيجه مطالعه و کتابخوانی و تحصيل علم و دانش از فرايض بسيار مؤکد در دين مبين اسلام، قرآن کريم و احاديث و گفتار بزرگان دانش است. به همين سبب توجه به بسترسازیهای لازم و ايجاد مراکز کتابخوانی و کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی و ترويج فرهنگ مطالعه از راههای مختلف لازم و ضروری است.
پایان بخش اول
رسول ایمانی 10.41
بخش دوم : جایگاه کتاب و مطالعه از منظر قرآن کریم و روایات پیامبر و معصومین
آیا کسانی که می دانند و کسانی که نمی دانند یکسانند (زمر -آیه ۹ )
یکی از مهم ترین کارهایی که می تواند آفت جهل را بزداید، مطالعه است و آنچه می تواند شبهه های ذهنی را دفع کند و ایمان و اطمینان را به قلب ها باز آورد، کتابخوانی است. گرفتاران در چنبره پرسش ها و محاصره شدگان در میان انبوه شبهه ها می توانند برای استعداد فکری به کتابخانه مراجعه کنند و از آنجا نیرو گیرند و به جنگ شبهه ها بروند و پاسخی در برابر القائات و شبهه افکنی های دیگران بیابند و روح جان خود را با مطالعه کتاب سیراب نمایند.
دانش اندوزی و کتابخوانی در اسلام از جایگاه والایی برخوردار است. روایت های گوناگونی از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین«ع» موجود است که پیروان دین مبین اسلام را به دانش ورزی و کتابخوانی توصیه و سفارش فرموده اند
اسلام در زمان و مکانی ظهور کرد که دنیا را آتش جهل و نادانی فرا گرفته بود تا جایی که تعداد افراد با سواد از عدد انگشتان دست تجاوز نمیکرد، از این رو در نخستین پیام الهی که بر پیامبر(ص) وحی شد با “اقرا” آغاز گردید، و بزرگترین معجزه پیامبرش کتاب بود. قرآن به عنوان کتابی خردگرا و جهلستیز علم را به سان اهل ایمان مراتب والایی میبخشد و ایمان و علم را مایه سرافرازی و بلند مرتبگی انسان میداند *یرفعالله الذین آمنوا منکم والذین اوتوا العلم درجات* از نظر اسلام انسان به وسیله علم و آگاهی از فرشتگان برتر شده و جانشین خدا در روی زمین شده است. آن چنان این مقوله در اسلام بازتاب مییابد که در قرآن کریم این سئوال انکاری مطرح میشود که بگو آیا چشم نابینای جاهل و دیده بینای عالم یکسان است؟ آیا ظلمات و تاریکی جهالت با نور علم و معرفت مساوی است؟” و در آیه دیگر آمده است *هل یستوی الذین یعلمون والذین لایعلمون انما یتذکر اولواالالباب*در حقیقت خردمندان هستند که پند میپذیرند” و برای اندیشمندان ارزش والایی قائل میشود: *انما یخشیالله من عباده العلماء* باید توجه داشت که تمام آیات و روایاتی که درباره تحصیل علم و دانش وارد شده، همانند “یا ایها الناس” و “یا ایها الذین آمنوا” عمومی است. و شامل زنها هم میشود. اسلام علم را نور و جهل را ظلمت و علم را بینایی و جهل را کوری میداند.
لذا قرآن منابع اصلی هدایت انسان به سمت علم و آگاهی و به تبع آن کتاب خوانی است تا آنجا که در قرآن کریم ماده علم بیش از ۷۵۰ بار به شکلهای گوناگون به کار رفته است. از طرف دیگر این کتاب آسمانی با کاربرد اصطلاحات “افلا تعقلون، لعلهم یتذکرون” و… انسانها را به تفکر و تدبر در آفریدهها دعوت کرده است و از این جهت مسلمانان موظف بودند که درباره طبیعت مطالعه تدبر و آن را به وجهی عقلانی تعبیر و تفسیر کنند. قرآن به این ترتیب با دمیدن روح جدید در پیکر نیمه جان جهان آن روز فضای علمی و فرهنگی تازهای پدید آورد و این امر نشان دهنده نگرش اسلام به علم و تمدن بوده و تمدن پرشکوه اسلامی ناشی از رویکرد قرآن به این امر بوده است. این توجه و تاکید تنها مختص به قرآن نیست بلکه در سیره ائمه معصومین نیز مصداق مییابد. حدیث معروف “اطلبوالعلم من المهد الی اللحد” بارزترین نمونه این تاکید است. برای طالب علم، عامل علم و معلم ارزش فراوانی قائل است و در این باره بیانات با ارزشی از سوی معصومین علیهالسلام ارائه شده است. تاکید اسلام به افزایش علم و آگاهی برای این است که یک مسلمان واقعی هدف حقیقیاش از زندگی تعالی و قرب الیالله است. لذا جامعه اسلامی مکلف است با در هم آمیختن مطالعه و زندگی سبب تعالی انسانها شود، چرا که تنها انسان آگاه و پرتوان تاب ماندن در چنین جامعهای را دارد. از طرف دیگر همگامی هر ملتی با علوم و فنون جدید و حرکت علمی در این راستا، ضرورت کسب جایگاه شایسته در جهان امروزی است، ابزارهای مقدس براساس دستیابی به این موقعیت وجود دارد که اساسیترین آنها فرهنگ مطالعه و کتابخوانی است، فرهنگی که به سربلندی یک ملت میانجامد و تعلل در ساخت مناسب و مستمر آن صدمات جبران ناپذیری به توسعه فعلی و آتی جامعه وارد میسازد.
پایان بخش دوم بررسی کتابخانی از منظر قران و روایات اسلامی
بررسی نقش فرهنگ کتابخوانی در گسترش تمدن اسلامی در قرون قبل
تولید و توسعه علم در تمدن اسلامی بیانگر آن است که بن مایههای این توسعه، منابع اصیل اسلامی – قرآن، سنت و روایات – بوده و در واقع دین اسلام با استفاده از علم و آگاهی گسترش مییابد. از طرف دیگر باید توجه داشت که در ایجاد تمدن اسلامی ملتهای متمدن دیگر نیز نقش داشته و مسلمانان از اندوختههای علمی سایر تمدنها بهره بردهاند، و فقط مصرفکننده و تقلیدکننده صرف از فرهنگهای دیگر و پیشرفتهای علمی آنان نبودند، بلکه آن را نقد کرده و سره را از ناسره جدا کرده و خود در سایه اسلام و تعالیم آن به تولید علم پرداختند، به طوری که در طول چند قرن در علوم مختلف از جمله ریاضیات، نجوم، شیمی، فیزیک، پزشکی و… پیشرفت شگفتی کردند. در تاریخ ملتها موضوعاتی چون فرهنگ و تمدن نقش و اثر بسیار مهمی داشته و در این میان شناسایی میراث علمی آنان جایز اهمیت است. چون پدیدههای علمی یک جامعه نتیجه افکار و اندیشههای آن جامعه است و از این راه میتوان به رشد و بلوغ فکری آنها پی برد. اسلام با تشویق و تحریک مسلمانان به علم اندوزی زمینه را برای توسعه علمی آنها فراهم کرده و اجازه استفاده از پیشرفتهای علمی سایر تمدنها را داده است و از پیروان خود میخواهد که فقط مصرفکننده پیشرفتهای علمی دیگران نبوده و خود تولیدکننده علم باشند.
به همین دلیل در تمدن اسلامی، اسلام، قرائتی جدید از فرهنگ و تمدن بشری ارائه کرده که در آن اصول و مبانی خاصی مطرح شده و ساختار، ابعاد و دستاوردهای مطابق با آن اصول را بیان داشته است. در ضرورت این موضوع همان بس که برخلاف برخی نظریهپردازان غربی، مسلمانان فقط استفادهکننده صرف نبودند بلکه خود تولید علم و دانش داشته و تمدن جدیدی را به وجود آوردند، به طوری ک تمدن نوین غرب از تولیدات علمی مسلمانان نهایت بهرهبرداری را کرده است. در واقع ویژگی اصلی فرهنگ و تمدن اسلامی در عین توجه به وحی تکیه بر عقلانیت با تعبیر “افلا تعقلون” بوده است. اسلام با چنین نگاهی به نقد سایر تمدنها پرداخت و علوم آنها که در حال فراموشی و از بین رفتن بود را زنده کرد و زمینه ایجاد تمدنی عظیم و گسترده را فراهم کرد که تمدن جدید غرب با بهرهگیری از علوم اسلامی پا به عرصه وجود نهاد.
ضرورت تحقق بایسته و شایستة فرهنگ کتابخوانی در کشور
أکیدات دین مبین اسلام و دستاوردهایی که فرهنگ کتاب خوانی برای جامعة اسلامی داشته است،همگان را ملزم میسازد که در راه اعتلای آن در جامعه قدمهای جدی و مؤثر بردارند. کتاب، ابزار انتقال پیام، فرهنگ و تمدن از نسلی به نسل دیگر است. کتاب را میتوان، ابزار کمال و ابزار تفکر به حساب آورد. به همین علت است که فرانسیس بیکن – فیلسوف انگلیسی – طی مقالهای بیان میکند”مطالعه ذات آدمی را به کمال میرساند و خود، با تمرین و تجربه کمال میپذیرد . استعدادهای ذاتی، مثل گیاهان خودرو هستند و مطالعه برای آنها ، در حکم پیراستن شاخ و برگ است. مطالعه به خودی خود بیش از آنچه لازم است راههای گوناگونی در برابر آدمی قرار میدهد که برای محدود کردن این راهها، تجربه ضرورت دارد. مردم نیرنگ باز مطالعه را حقیر میشمرند، سادهدلان آن را میستایند و تنها خردمندان مطالعات خود را به کار میبندند… هرگز کتابی را به آن قصد مخوان که بخواهی آن را نقض کنی و نیز به آن قصد که آن را بپذیری و مسلم شماری یا برای آنکه مایهای برای سخن گفتن پیدا کنی، بلکه خواندن تو فقط باید برای سنجش، تأمل و اندیشیدن باشد”۱۵ کتاب در واقع شاهراه توسعة همه جانبه در جامعه است. توسعه را میتوان تغییر و تحول وضعیت ابتدایی و تجلی تواناییها و استعدادهای نهفته در مسیر پیشرفت همه جانبة جامعه تلقی کرد. توسعه به دست انسان و برای انسان صورت میگیرد و مشخصا پایة این تغییر و تحول، تغییر در رفتار فردی و اجتماعی تک تک افراد جامعه به سوی کسب دانش، مهارت و بینش سازگار باعلم روز در جهت شناخت و به عمل درآوردن روزافزون پدیدهها و ناشناختههای بشری است. بدون تردید منشأ تحولات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی،رشد آگاهیها و تواناییهای نیروی انسانی فعال جامعه است و از آنجایی که نیروی انسانی با قابلیتهای و انگیزههای متفاوت، عملکرد متفاوت دارند و این انسانها هستند که عامل ایجاد پیشرفت و به کارگیری فنآوریاند. بنابراین کار لازم است لوازم و تجهیزات ضروری برای شکوفایی این استعدادهای نهفتة متنوع، شناخته شود. توسعة پایدار، سیاست بهرهگیری بهینه از منابع موجود برای تضمین توسعة مطلوب نسلهای آینده را توصیه میکند. چنین سیاستی اصولا به وسیلة یک ملت آگاه، طراحی و به اجرا در میآید. افزایش کمیت و کیفیت زندگی از اهداف اصلی توسعة جامعة بشری است . پیشرفتهای علمی و فنی، گسترش ارتباطات و شبکههای اطلاعرسانی، مبارزه با فقر، بیکاری و بیماری، حفاظت از محیط زیست، غنای اقتصادی، رفتار مناسب فردی و اجتماعی از سازهای بسیار مهم در این راستا است که همگی متأثر از سطح دانش و مهارت بالای نیروی انسانی فعال است. تا جایی که سواد در فرایند توسعه جهانی امروز معیار پرتوانی است و از حد برداشتهای متداول، که بیشتر سواد را در همان قالب سوادآموزی میبینند، فراتر رفته است. امروزه با سواد کسی است که با درک مراحل توسعة جامعة خویش به انجام رفتارهای مناسب و تقویت کنندة این مراحل اقدام کند و جامعه را به سوی تحول فکری، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی رهنمون سازد. بر این اساس است که کتاب در روند توسعه در کشور ما و سایر کشورها نقش مهم و اساسی دارد. در کشور ما، از دیر باز، کتاب جایگاه والا و شایستهای داشته، اما تنها نزد اهالی فرهنگ و دوستداران علم و معرفت. فرهنگ مطالعه، در میان عامه مردم، چندان جانیفتاده و مقبول طبع نیست. شاید به همین دلیل باشد که همواره فرهنگ شفاهی، بر فرهنگ کتبی برتری داشته است. تا قبل از ورود ماشین چاپ به ایران، تمام کتابها، با دست کتابت میشد و مشهورترین کتابخانههای دنیا، در این سرزمین بودند و سوزاندن کتاب و کتابخانه توسط اقوام بیگانه، سابقهای بس دیرین، در ایران دارد. اسکندر مقدونی، سرآمد کسانی است که در ایران، به این کار نابخردانه دست زد. حتی شش هفت دهه پیش نیز این کار ناشایسته، در محوطه حیاط کتابخانه ملی ایران و توسط برخی مدعیان فرهنگ تاریخ انجام شد.