مبحث هفتاد و چهارم طرح صالحین: «فرهنگ مطالعه و کتابخوانی»
مبحث هفتاد و چهارم طرح صالحین: «فرهنگ مطالعه و کتابخوانی»
با عرض سلام و احترام خدمت دوستان گرامی،
همانطور که مستحضرید، روز بیست و چهارم آبان ماه، آغاز هفتهی کتاب و کتابخوانی است. لذا تصمیم گرفته شد که در پی اهمیت کتابخوانی و لزوم توجّه به آن، در این هفته پیرامون این موضوع گفتگو کنیم.
به گفته اكثر جامعهشناسان، اقوام و مللی كه با مطالعه مأنوس بوده و كتاب و كتابخوانی در میانشان رواج بیشتری داشته است، توانستهاند فرهنگی ماندگارتر و پویاتر از خود به جای بگذارند و میراث فرهنگی و گنجینههای معارف و دستاوردهای عالمان و فرهیختگان خود را به نسلهای دیگر منتقل كنند.
شما همراهان همیشگی، با در نظر گرفتن موضوعات زیر ميتوانيد مطالب و نظرات شخصی خود را در اینجا به اختصار مطرح نمایید.
موضوعات:
1- نقش کتاب و کتابخوانی در مقوله فرهنگ
2- راهکارهای عملی ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی
3- خانوادهها و فرهنگ کتابخوانی
4- عوامل ضعف در فرهنگ کتابخوانی
5- کتاب و کتابخوانی از نگاه قرآن و روایات اسلامی
6- اهميت و جايگاه كتاب و كتابخواني از منظر مقام معظّم رهبری
7- ...
همچنین میتوانید اسامی کتابهای مفید و ارزشمندی را که تاکنون مطالعه نمودهاید و احساس میکنید که استفادهی آنها برای سایر دوستان نیز خالی از لطف نیست، نام برده و در صورت تمایل، بخشی از آن کتب را در اینجا بطور خلاصه بیان نمایید.
تذکّرات:
1- بهتر است با توجّه به موضوع مورد نظر، از نظرات شخصی و مطالب دستنویس شما بهره ببریم که در این صورت، مطابق با قوانین تالار صالحین، امتیاز ویژهای نیز در بردارد.
2- مطالب ارسالي، مختصر و مفيد و غیر تکراری باشند.
3- از فونتهاي زيبا با سايز و رنگ مناسب استفاده شود.
4- از گذاشتن هر گونه مطلب طولاني خودداري شود.
5- تصاوير مرتبط، ابتدا از لحاظ سايز بررسي و سپس ارسال گردد.
*در غیر این صورت، پستهای نامناسب حذف خواهند شد.*
سخنان بزرگان درباره اهمیت کتاب و کتاب خوانی
اینشتین:
افکار و اندیشه های انسان به گونه ای است که ممکن است فقط خواندن یک کتاب پایه اندیشه ها و افکار انسان را بر مبنای جدید یا در مسیر خاصی قرار دهد و چه بسا ممکن است کتابی مسیر سرنوشت میلیون ها انسان را در راه مخصوصی بیندازد.
مُنْتِسکیو:
من هیچ غمی نداشتم که خواندن یک صفحه کتاب از بین نبرده باشد. کتاب، عمر دوباره است. در دنیا لذتی که با لذت مطالعه برابری کند، نیست.
کارلایل:
دانشگاه واقعی، جایی است که مجموعه ای از کتاب در آن جمع آوری شده باشد.
موریس مترلینگ:
آدم تنها در بهشت هم باشد، به او خوش نمی گذرد، ولی کسی که به کتاب یا تحقیق علاقه مند است، هنگامی که به مطالعه یا تفکر مشغول است، جهنم، به تنهایی برای او بهترین بهشت هاست.
آبراهام لینکلن:
بدون حکومت، می شود زندگی کرد، ولی بدون کتاب و مطبوعات نمی شود.
وُلتر:
برگ های کتاب به منزله بال هایی هستند که روح ما را به عالم نور و روشنایی پرواز می دهند.
ویکتور هوگو:
خوشبخت، کسی است که به یکی از این دو چیز دست رسی دارد، یا کتاب های خوب یا دوستانی که اهل کتاب باشند.
جرج جرواق:
200 بار نهج البلاغه را مطالعه کردم تا بتوانم درباره شخصیت امام علی علیه السلام بنویسم. اعراب آن روز، قدر علی بن ابی طالب علیه السلام را نشناختند و او را درک نکردند. علی بن ابی طالب علیه السلام متعلق به قرن بیستم است.
محمدتقی شریعتی:
من ده ساعت مطالعه می کنم تا یک سخنرانی کنم و بعضی یک ساعت مطالعه می کنند و ده مجلس حرف می زنند.
سلام؛
درباره راهکارهای ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی، میتونید این مقاله رو که راسخون آماده کرده، ببینید:
تاثیر کتاب خوب بر مغز
بنام خدا
در مورد مبحث کتاب و کتابخوانی و نقش آن در فرهنگ مصاحبه ای در یکی از سایت ها انجام شده بود (که در ذیل خواهد آمد) برایم جالب بود.
در شرایط کنونی و برغم توسعه گسترده و حیرت آور فناوری های جدید ارتباطی و شبکه ارتباطات مجازی در جهان، تالیف و انتشار سنتی کتاب و کتاب خوانی همانند روزنامه و روزنامه خوانی همچنان جایگاه و اهمیت و نقش خود را داراست و هیچکس نمی تواند مدعی شود که روش سنتی در سایه ی شیوه های جدید و مدرن اطلاع رسانی و کسب آگاهی قرار گرفته هرچند تکنولوژی جدید تحول عظیم و شگرفی در این عرصه ایجاد کرده است و کسی نمی تواند منکر این دگرگونی شود.
کتاب و کتابخوانی، هنوز در میان مخاطبان و علاقه مندان به مطالعه و تحقیق جایگاه ویژه خود را دارد و بخشی از سبد فرهنگی این اقشار را به خود اختصاص می دهد. همانطوریکه روزنامه مکتوب همچنان ویژگی و نفوذ خود را حفظ کرده و نمی توان گفت که به دلیل وجود شبکه ارتباطی مجازی و اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی، از شمار خوانندگان روزنامه کاسته شده است. بلکه باید گفت که فناوری های جدید به صورت جدی به کمک روش های سنتی آمده و البته تاثیرات خود را بر میزان اطلاعات و آگاهی افراد جوامع گذارده است.
هنوز که هنوز است روزنامه های پرتیراژ جهانی و منطقه ای با وجود بهره گیری گسترده از اینترنت و سایبر در جهت اطلاع رسانی به موقع و حضور موثر در اطلاع رسانی، به دنبال مجهز کردن روزنامه خود به پیشرفته ترین سیستم های توزیع همزمان و به موقع هستند. برخی روزنامه های عربی سالانه مبالغ هنگفتی را هزینه مطالعه و اعزام کارشناس به خارج از کشور ، برای مطالعه در خصوص آخرین پیشرفت ها در زمینه سیستم نوین توزیع می کنند تا از گردونه عقب نمانده و روزنامه و نشریه ی خود را مجهز به آخرین پیشرفت ها برای رسیدن به موقع تولیدات خبری به دست مخاطب و تاثیر گذاری در هدایت افکار عمومی نمایند.
برای نمونه برخی روزنامه های عرب زبان در حال حاضر، در اولین ساعات صبح در چندین پایتخت کشورهای مهم عربی، همزمان توزیع می شوند. در بخش کتاب هم به همین گونه است و چاپ و انتشار کتاب همچنین از اولویت های نهادهای فرهنگی جهانی است.
این یک تصور غلط است که فکر کنیم توسعه شبکه ارتباطی اینترنتی، مخاطب و علاقه مندان به مطالعه و تحقیق را از کتاب بی نیاز کرده است. هر چیز جای خود را دارد و کتاب و انتشار مکتوب و سنتی آن، همچنان بر حضور و ایفای نقش جدی خود تاکید می ورزد. پس دولت ها و سیاست گذاران فرهنگی نباید از این مقوله مهم غافل شوند، بلکه باید به منظور ترویج فرهنگ تالیف و انتشار کتاب و کتاب خوانی در جامعه با هدف بالا بردن آگاهی و اطلاعات مردم و سطح فرهنگ جامعه، برای تولید علم بیشتر تلاش وافر نمایند.
هیج دولت و ملتی از اینکه فرهنگ کتاب خوانی و درک معارف بیشتر و فهم افزون تر علوم و آشنایی با پیشرفت ها در جامعه اش، توسعه و گسترش کمی و کیفی بیابد لطمه نمی بیند بلکه بی تردید نفع آن، متوجه جامعه خواهد بود. اداره یک جامعه اهل مطالعه و فهیم و با فرهنگ، به طریق اولی آسان تر از جامعه ای است که از علم و دانش فاصله دارد و قطعا به صرفه و صلاح نیز نزدیک تر است. پس نباید به بهانه های گوناگون و بدون منطق، در مسیر تالیف و نشر کتاب و صنعت چاپ، و ترویج فرهنگ کتاب خوانی در جامعه خلل و مانع ایجاد کرد.
حل این معادله بسیار ساده است که آیا تاثیر پذیری یک ملت و فرهنگ عقب مانده و بی اطلاع و بی سواد، از فرهنگ بیگانه محتمل تر و پرهزینه تر است یا ملت و فرهنگی که اهل مطالعه و تحقیق و پژوهش است؟ بی تردید جامعه ای که در آن فضای مطالعه، پژوهش و تحقیق، به لحاظ سخت افزاری و نرم افزاری، به شکل مطلوب و بدون قید و بندهای دست و پاگیر فراهم باشد کمتر از فرهنگ و القائات بیگانه تاثیر می پذیرد تا جامعه ای که از فرهنگ مطالعه و تحقیق دور است.
در تمامی زمینه های فرهنگی اینگونه است که وقتی دولت ها و متولیان فرهنگ عمومی، حداقل ها را برای جامعه در این حوزه فراهم کردند دیگر جامعه بویژه قشر حساس و پرانرژی و پرسشگر جوان، که کنجکاو و به دنبال دانستن بیشتر است، برای رفع نیاز طبیعی و فطری خود، چشمش و تمایلات فکری اش، به طور مطلق و یکسویه، به بیرون از مرزها و بهره مندی صرف از محصولات و تولیدات فرهنگی بیگانه نخواهد بود و در آنجایی هم که در برخی زمینه هانیاز به تبادل فرهنگی پیدا شد که بی تردید اینگونه خواهد بود، اولویت بر حفظ و ارتقاء فرهنگ بومی و تبادل فرهنگی خواهد بود و نه مصرف کننده صرف تولیدات دیگران. طی این مسیر بسیار حساس و ظریف، تنها با انعطاف و تدبیر و مدیریت، و فراهم کردن زمینه لازم برای تالیف، انتشار کتاب و کتاب خوانی، ممکن خواهد شد.
و به بیان ساده تر، اصل باید بر فراهم کردن بستر لازم و سیاست گذاری و نظارت بر امر کتاب، از طرف متولیان دولتی امر فرهنگ، و تحقیق و پژوهش و تولید از جانب مردم و بخش خصوصی غیردولتی باشد.
این ضرورت اجتناب ناپذیر در طول سالیان پس از انقلاب اسلامی مورد تاکید موکد قرار گرفته است اما اینکه تا چه اندازه جدی گرفته شده و در عمل موفق بوده و توانسته با حذف موانع، نیازهای جامعه را تامین نماید، باید به بررسی و ارزیابی آمار تالیف و انتشار کتاب به لحاظ کمی و کیفی و استقبال جامعه از کتاب و کتابخوانی و مقایسه آن با سایر دغدغه های اجتماعی پرداخت.
بنام خدا
در مورد سوال دوم مبحث کتاب و کتاب خوانی نکاتی قابل تحمق و تفکر وجود دارد که اهم آنها بشرج زیر است:
بررسي راهكارهاي ترويج فرهنگ مطالعه و كتابخواني در گفتگو با صاحب نظران
مقام معظم رهبري :"من هر زماني كه به ياد كتاب و وضع كتاب در جامعه خودمان مي افتم، قلباً غمگين ميشوم." بايد در جهت رفع اين مشكل بزرگ ، مردم، دولت و تمام نهادها و ارگانها، همگام با يکديگر، به صورت جدي، وارد عمل شوند.
كتاب و كتاب خواني و ميزان گرايش به مطالعه، امروزه يكي از شاخصهاي توسعه به شمار ميرود. بررسيها نشان ميدهد مطالعه و كتاب خواني وضعيت مطلوبي در ايران ندارد و عمدتا مردم ايران از خريد و يا مطالعه كتاب گريزانند و اقدامات لازم و جدي جهت ترويج و اشاعه فرهنگ مطالعه صورت نگرفته است.
براي رفع موانع و ايجاد زمينه و بستر لازم جهت ترويج و توسعه فرهنگ مطالعه، نهادهاي مختلف در 5 بخش، شامل خانواده، مدارس و نظام آموزشي، كتابداران و كتابخانهها، دولت و رسانههاي گروهي و ناشران و كتاب فروشيها ، بايد با رفع مشكلات موجود، هم سو و هم هدف، به سمت مشخصي حركت كنند.
نقش خانواده
خانواده عامل بسيار موثري در ايجاد عادت به مطالعه و ترويج فرهنگ کتابخواني است. محيط و شرايط خانواده، روش تربيتي و آموزشي والدين ، طرز تفکر و نگرش والدين در رابطه با مطالعه و کتابخواني، وجود کتب و نشريات قابل دسترس و همچنين سطح اقتصادي و پايگاه اجتماعي خانواده، نقش بسزايي در تقويت عادات مطالعه و کتابخواني دارد.
نقش مدارس و نظام آموزشي
پس از خانواده، دشوارترين وظيفه در اشاعه كتابخواني در هر جامعهاي بر عهده مدارس و نظام آموزش و پرورش آن جامعه است. اگر دانش آموز در مدرسه با كتاب آشنا شده و لذت مطالعه، خودآموزي و افزايش معلومات عمومي را درك كند و به مطالعه خو بگيرد، در تمام دوران زندگي، از كتاب دست نميكشد.
نقش كتابداران و كتابخانهها
كتابداران كتابخانهها، از عوامل موثر در ترويج فرهنگ مطالعه و كتابخواني به شمار ميروند. كتابداران با روشهاي خلاقانه خود ميتوانند فعاليتهاي كتابخواني را رشد داده و حتي به حوزههاي بيرون از كتابخانه بكشانند. اگر كتابداران كتابخانهها از حيث علم كتابداري و اخلاق انساني، رشد كاملي داشته باشند، بدون ترديد، همچون معلمان و استادان جامعه، معماران نسلهاي آينده بشر خواهند بود.
نقش دولت و رسانه هاي گروهي
شيوه حکومت و همچنين شرايط اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي حاکم بر جامعه، نقش بزرگ و غير قابل انکاري در ترويج فرهنگ مطالعه و کتابخواني دارند. در اين زمينه نقش فرهنگ، سنت هاي اجتماعي و متوليان فرهنگي بيش از همه مهم و حياتي جلوه مي کند.
نقش ناشران و كتاب فروشيها
ناشران و كتاب فروشيها هم به نوبه خود نقش بسيار موثري در اشاعه فرهنگ كتابخواني ايفا مي كنند. ميزان توجه ناشران به تمايلات و نيازهاي خوانندگان، استانداردهاي چاپ و نشر و همچنين گسترش قلمرو نمايش و توزيع كتاب توسط كتاب فروشيها از جمله عوامل اثرگذاري در گرايش مردم به سمت مطالعه ميباشد. كيفيت برتر كتاب، اعم از جذابيت ظاهري، نحوه صفحه آرايي و حروف چيني، شيوه طراحي و رنگ آميزي، تصاوير روي جلد و درون متن، حجم، قطع و كيفيت چاپ و صحافي و همچنين ويژگيهاي محتوايي و مسائل مربوط به ويراستاري كتاب از جمله مواردي است كه پيوسته بايد مدنظر ناشران، نويسندگان، ويراستاران و به طور كلي متوليان عرصه چاپ و نشر قرار بگيرد.
بنام خدا
در مورد نقش خانواده در فرهنگ کتابخوانی مقاله ای در پایگاه هنرمندان خواندم که قسمتی از آن بشرح زیر میباشد:
الگوهای رفتاری که درهمه ی زمینه ها نقش خود را در روند رو به رشد کودکان ونوجوانان نمایان و در جامعه بروز داده و نمودعینی دارند.
حال اگر بخواهیم به طور اخص الگوی رفتاری والدین را در تأثیرپذیری فرهنگی و فرهنگ سازی ترویج، توسعه وتعمیق کتاب ومطالعه مورد بازبینی قرار دهیم؛ بی شک اولین عامل و یکی از مهم ترین عوامل موثر در ترویج فرهنگ کتاب خوانی ومطالعه فرزندان، والدین هستند. وقتی پدر و مادر عادت به مطالعه داشته باشند و بخشی از فعالیت های روزانه ی خود را به خواندن ومطالعه اختصاص دهند، کودک و نوجوانی که زندگی کردن را با آن ها به تجربه نشسته، این مهم را خیلی زود می پذیرد، با آن انس و الفت یافته و به کار می گیرد و از همه مهم تر با کتاب آشنا شده و می آموزد که مطالعه را در زندگی خود جز امورات ضروری احساس کند.
حال اگر بخواهیم از این منظرگاه به بحث بپردازیم که نقش والدین و چگونگی ایجاد ضرورت مطالعه در خانواده های ما به چه صورت است ابتدا به این طرح مسئله می رسیم که: خانواده های ما چه قدر دراین امرکوشا بوده یا هستند؟ چه قدر برای به وجودآمدن فرهنگ کتابخوانی ومطالعه در کنار سبداقتصادی برای پدیدارشدن سبدفرهنگی در خانواده هزینه کرده یا برنامه ریزی دارند؟ آیا این دغدغه درآن ها وجوددارد که به همان میزان که امروز صرف هزینه های فرهنگی فرزندان خودکنند چندبرابر درآینده به آن ها برمی گردد؟
نباید این را فراموش کرد که گشودن دریچه های یادگیری، فرهنگ واندیشه سازی کودکان و نوجوانان از طریق مطالعه و کتاب خوانی میسر می گردد. درایجادنمودن علاقه مندی، تشویق و ترغیب کودکان ونوجوانان اگرچه بجز خانواده گروه هایی چون: همسالان، معلمان، مراکزفرهنگی هنری، کتابخانه ها، دستگاه های مرتبط با فعالیت های فرهنگی و متولیان فرهنگ کتابخوانی نقش بسزایی را ایفاء می کنند اما نمی توان از این واقعیت غیرقابل انکار وعینی چشم پوشی کرد که پرچمدار این هویت بخشی فرهنگی خانواده بوده و دررأس همه ی آن ها قرار دارد.
بسیار مشاهده می شود که اغلب خانواده ها اعتقاددارند که مطالعه کردن وبه سراغ کتاب های غیردرسی رفتن فرزندان آن ها را درگیرکرده و از آمادگی برای کنکور و پیشرفت تحصیلی باز می دارد. به نظر خیلی از والدین مطالعه ی غیردرسی موجب می شود که تمرکز درسی و درک دروس فرزندان شان بهم بخورد و مانع موفقیت آن ها در کنکور شود. دراین میان خود بچه ها نیز وقتی تا آن زمان عادت به مطالعه را فرانگرفته اند از آن هراس داشته و کمتربه سراغ کتاب های غیردرسی می روند تنها بچه هایی ثابت قدم هستند که درهمان کودکی عادت به مطالعه درآن ها نهادینه شده واز آن لذت می برند.
این که چه عواملی موجب می شود تا خانواده ها برای فرزندان خود برنامه ریزی اصولی وآگاهانه ای نداشته باشند به دانش، بینش و نگرش خود والدین به مطالعه و کتاب خوانی برمی گردد. وقتی والدین در طول شبانه روز زمانی را به خواندن روزنامه، نشریات یا کتاب اختصاص نمی دهند چظور انتظار می رود که این فرهنگ در درون خانواده نهادینه شود؟
بدنیست به یک بازتعریف در مورد روانشناختی این امر داشته باشیم. از یک روانشناس می پرسند تربیت فرزند را در چه مرحله ای از رشد او باید آغاز کرد او در جواب پاسخ می دهد بیست سال قبل از تولد وی! حال این که والدین خود چه قدر تربیت یافته ی فرهنگی هستند می تواند کلیدرمزگشای این مهم باشد که چه قدر نقش اساسی وسازنده ای را درتربیت فرهنگی واجتماعی فرزندان خوددارند.
اگرچه این مثال می تواند در همه موارد تربیتی فرزندان مصداق عینی ونقش کلیدی ومهمی را دربرداشته باشد اما ازآن جا که بحث مورد منظور ما، تربیت فرهنگی و ترغیب کودکان ونوجوانان به فرهنگ مطالعه وکتابخوانی ست آن را اختصاصی تر به موضوع ربط می دهیم.
بنام خدا
در مورد عوامل کم رنگ شدن فرهنگ کتابخوانی موارد زیادی وجود دارد و موثر هست که بخشی از آنها عبارتند از:
موانع موجود بر سر راه مطالعه و کتبخوانی
1-مطالعه كتاب، سنتي، ضعيف و شكننده است
علي رغم همه تاكيدات و توصيه هاي بزرگان و فرهيختگان به مطالعه، هنوز هم شاهد كم توجهي خانواده ها به مقوله كتاب و كتاب خواني هستيم، اگر آن قدر كه پدر و مادرها براي دكوراسيون منزل، خريد اسباب بازي و لباس بچه هاي خود هزينه مي كنند و ساعتها براي خريد يك لباس معمولي وقت تغيير مي گذارند و مغازه ها را بالا و پايين مي كنند، همان زمان را در بوستان پرطراوت كتاب بگذرانند و دسته دسته گل دانش بچينند، يا ساعتي از وقت خود را به گشت و گذاري در يك يا چند كتابفروشي اختصاص دهند، شاهد تحولي عظيم در نوع نگاه مردم به خصوص نوجوانان و جوانان به كتاب و كتابخواني خواهيم بود.
مطالعه كتاب در فرهنگ ما يك بحث شكننده و لرزان و سنتي ضعيف است، مي توان گفت این امر ريشه جامعه شناختي و تاريخي دارد، چرا كه ملت ما، يك ملت شفاهي است و خيلي به مطالعه توجهي ندارد و اين مسئله نياز به بررسي دارد كه چرا به اينجا رسيده ايم.
2-عدم انسجام و هماهنگي در برنامه ها، عدم ثبات مسئوليتها در مديريتهاي فرهنگي و به دنبال آن تغيير در اصل برنامه ها و ارائه نگاه هاي نو به همراه مديريتهاي جديد نيز برخي از عواملي است كه به ضعف مطالعه و كم رنگ شدن كتابخواني در جامعه، دامن مي زند.
3- مردم به كتابخواني احساس بي نيازي مي كنند
يكي از دلايل پايين بودن سطح مطالعه در كشور در وهله اول به عدم شناخت صحيح از موضوع مطالعه برمي گردد كه بين مردم و مسئولان ديده مي شود.
مردم را به مطالعه عادت نداده ايم و آنها نيز به كتابخواني و مطالعه احساس نياز نمي كنند، افراد در استفاده از كتاب براي حل مشكلات خود احساس بي نيازي مي كنند، كتاب خواندن در كشور، پديده اي جدي و عبوس به شمار مي آيد كه خاص گروهي ويژه و براي قشر خاصي تلقي مي شود. تصور عامه از كتاب يك حجم انبوه از كاغذ است كه بايد در فضايي ساكت و به دور از دغدغه آن را خواند، حال آنكه مي توان كتابهايي را در جامعه عرضه كرد كه مردم براي برطرف كردن نيازهاي اوليه خود، براي سرگرمي و تفريح و يا لذت بردن و خنديدن به آن مراجعه كنند و ساعتها وقت براي مطالعه بگذارند.
4-نارسايي نظام آموزشي:
آموزش و پرورش، چون آبي است كه در سد ذهني ما جمع ميشود و بهره برداري از اين سد (ذهن ما) را، مهيا ميكند. به وضوح مشاهده می شود که ميليونها دانش آموز درس مي خوانند و ديپلم مي گيرند، بدون آنكه نيازي به مراجعه به كتابخانه اي داشته باشند. هزاران آموزگار و دبير همه روزه تدريس مي كنند، بدون آنكه سالي يك بار از كتابخانه اي گذر كنند. صدها هزار ديپلمه، هرسال در كنكور دانشگاهها شركت مي كنند و هزاران نفر از آنها نيز در امتحانات آن قبول مي شوند. درحاليكه اكثريت آنها حتي در تمام عمرشان از كتابخانه اي استفاده نكرده اند. هزاران دانشجو در دانشگاههاي كشور مشغول تحصيل اند كه اكثر آنها با كتابخانه كاري ندارند و آنهايي هم كه مراجعه ميكنند، يا براي خواندن جزوه درسي شخصي است، و يا براي استفاده از چند كتاب محدود درسي كه به وفور و به تعداد مكرر در كتابخانه دانشكده موجود است. اين جريان، حتي به شكلي درميان استادان دانشگاهها – اگر كه از استثناء نمي تواند به عنوان قاعده به حساب آيد – نيز كم و بيش ديده مي شود
5-بي توجهي دولت و رسانههاي گروهي به امر مطالعه،
6- كتابخانههاي عمومي به دليل كمبودهايي كه دارند، در روند ترويج مطالعه، كارايي لازم را ندارند. از اين مشكلات ميتوان به بي توجهي به استانداردهاي موجود در تهيه منابع و كتب، ضعف ارتباط با مدارس، دانشگاهها، خانوادهها، رسانهها و اقشار مختلف مردم، كمبود منابع علم و كتابهاي مرجع روزآمد در كتابخانههاي عمومي، عدم به كارگيري فنون و روشهاي عملي در جلب و جذب خوانندگان بالقوه كتاب، كمبود نيروي انساني متخصص و كارآزموده و عدم كارايي برخي از پرسنل موجود، عدم تناسب تعداد كتابخانهها با شاخصهاي رشد جمعيت، نارسايي فضا و مجموعه و عدم انسجام آنها، مجهز نبودن كتابخانهها به تجهيزات لازم، دستگاههاي تكثير، خدمات سمعي و بصري، نداشتن كتابدار مرجع براي پاسخگويي به سوالات علمي مراجعين، متناسب و هماهنگ نبودن كتب كتابخانه با شرايط و نيازهاي مراجعان، نداشتن فعاليتهاي جانبي مانند مسابقات كتابخواني، قصه گويي، نمايش فيلم، بي توجهي به دل انگيز سازي فضاي كتابخانه و چيدمان تجهيزات و ناكافي بودن سالنهاي مطالعه در كتابخانههاي عمومي، اشاره نمود.
7-گراني كتاب و مشكلات اقتصادي:
وضعیت بد اقتصادی در رویکرد مردم به فرهنگ کتابخوانی بسیار تاثیرگذار است. مردم از خریدن کتاب منصرف می شوند و از آن استفاده نمی کنند.
8- تعدد مشاغل و محدوديت ساعات فراغت افراد.
9-بيتوجهي ناشران و مولفان به نيازهاي مختلف مخاطبان در تهيه و توليد كتاب
مجموعه عوامل فوق باعث بي علاقگي افراد به كتاب و عدم ترويج و گسترش آن شده است
بنام خدا
اهمیت کتاب و کتابخوانی از منظر قرآن و روایات که مبحثی از مبحث های هفته هست:
روایتی از امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)در باب اهمیت مطالعه عرض می نمایم.امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)می فرمایند:در عجبم از مردی که به عنوان جسم خویش چه بسیار اهمیت می دهد و غذای آلوده نمی خورد اما نسبت به کتاب و مطالعه که برای تغذیه روح او است بی اعتنا است و مطالعه نمی کند و یا اگر مطالعه می کند کتابهای خوبی مطالعه نمی کند.(انسان نباید هر کتابی را مطالعه کند همان گونه که هر غذایی را نمی خوریم).در قرآن مجید هم اهمیت زیادی به کتاب و کتابخوانی داده شده است.بنده نگاه کردم و دیدم که بیش از چهارصد مورد کلمه کتابت و مکتوب در قرآن آمده است در صورتی که در آن زمان مردم زیاد کاری به علم و دانش نداشتند.در قرآن مجید اولین حرفی که آمده«إقرأ»بخوان یا می فرماید:«ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ»(سوره قلم،آیه1)یعنی قسم یاد کرده، یا می فرماید:«وَاتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِن كِتَابِ رَبِّكَ»(سوره کهف،آیه27)از کتاب پروردگار برای مردم بخوان.بنابراین بهترین و تأثیرگذارترین کتاب قرآن بعد نهج البلاغه و بعد کتابهای مفیدی که ما نیاز داریم، است.شهید مطهری(رحمة الله علیه) از شب تا صبح که سر کار می رفتند 5 ساعت مطالعه می کردند.
جایگاه مطالعه در اسلام
“بخوان به نام پروردگارت كه جهان را آفرید”
همان خدایی كه انسان را از خون بسته به وجود آورد. بخوان كه پروردگارت از همه بزرگوارتر است. همان پروردگاری كه به وسیله قلم تعلیم داد.»
بدین ترتیب نقطهی آغاز رسالت و دعوت اسلامی بر مبنای خواندن و مطالعه شكل گرفت و اعجاز اسلام، قرآن و راه رسیدن به آن مطالعه و تدبر در آن بود.
تاریخ هیچ تمدنی خالی از كتاب و كتابت نبوده است، همه فرهنگها با كتاب آغاز میشوند و با كتاب رشد میكنند. در این میان آیین مقدس اسلام بیشترین بهره را از كتاب برده است، چرا كه پیامبر عظیمالشأن اسلام رسالتش را با فرمان «خواندن» از سوی خداوند آغاز میكند و در همین فرهنگ مقدس است كه خداوند منان به قلم سوگند یاد میكند و معجزه آخرین فرستادهاش را یك كتاب قرار داده است.
در اهمیت نقش كتاب در تكامل جوامع انسانی همین بس كه تمام ادیان آسمانی و بزرگان تاریخ بشری از طریق كتاب جاودانه ماندهاند
این نشانههای روشن و همچنین پیشنیه فرهنگی ما یعنی تعدد كتابها و كتابخانهها در عصر شكوفایی تمدن اسلامی و آثار مكتوب نامآوران و دانشمندان مسلمان ایرانی همه ناظر بر اهمیت كتاب و كتابخوانی است و این حقیقت را بر ما آشكار میكند كه آیین اسلام پرچمدار كتاب و كتابخوانی در زمین است.
اسلام آغاز رسالت قرآنیاش را با قلم شروع میكند و ارزشی كه قلم و تعلیم و تربیت در قرآن دارد بر كسی پوشیده نیست. در بعضی از روایات و احادیث از كتابخانه به عنوان بوستان نام برده شده و توصیه شده است كه علم را با نوشتن و كتابت در بند كنید و زیباترین تعبیر، اطلاق عنوان كتاب به قرآن است.
«والكتاب المبین» و این تعبیر نشانگر ارزش و اهمیت كتاب و نوشتار است. ارزش خواندن و مطالعه در صدر اسلام به حدی بود كه در پایان جنگ بدر كه تعداد زیادی از مشركین به اسارت مسلمانان در آمدند، اعلام شد كه هر یك از مشركین اگر فدیه بپردازد یا به 10 نفر از مسلمانان سواد خواندن و نوشتن را بیاموزد آزاد خواهد شد. از اهمیت علم و مطالعه در اسلام، آن هم بدترین شرایط جنگ خبر میدهد، تا آن جا كه اسلام سواد و مطالعه را با مصالح كلی خود حتی در شرایط جنگی یكی میداند.
در بعضی از روایات و احادیث از كتابخانه به عنوان بوستان نام برده شده و توصیه شده است كه علم را با نوشتن و كتابت در بند كنید و زیباترین تعبیر، اطلاق عنوان كتاب به قرآن است
فرهنگ، محوریترین برگ هویتی یک ملت محسوب میشود و یکی از راههای مهم توسعه فرهنگی اهمیت دادن به مساله کتاب، کتابخوانی و ترویج مطالعه در جامعه، خصوصا در میان جوانان و نوجوانان است. در واقع از شاخصهای مهم توسعهیافتگی هر جامعه سرانه مطالعه، میزان تولید و مصرف اطلاعات و کالاهای فرهنگی در آن جامعه است و بنا بر اهمیت این مساله دولتها و سیاستگذاران برنامهریزیهایی در این رابطه صورت دادهاند و کتاب و کتابخوانی در جوامع توسعه یافته اهمیت خاصی یافته است.
در طول تاریخ نیز همواره توصیه علما و بزرگان علم و ادب بر اهمیت کتاب و مطالعه بوده است. در دین اسلام نیز توجه ویژهای به این مساله شده و احادیث فراوانی از پیامبر و ائمه اطهار(علیهم السلام) در این رابطه نقل شده که حاکی از اهمیت این مساله در نزد آنان است. امروزه نیز اهمیت مطالعه در توسعه فردی و اجتماعی بر همگان آشکار شده است، لذا توجه دولتمردان و سیاستگذاران بر این مساله معطوف گشته است تا جایی که امروزه به مطالعه نه تنها به عنوان یک مزیت، بلکه به عنوان یک ضرورت نگریسته میشود.
مطالعه كردن، یعنی بهتر و بیشتر دانستن و بهتر دانستن، یعنی بهتر سخن گفتن، بهتر اندیشیدن و بهتر عمل كردن و چه كسی یافت میشود كه از این خصوصیات بینیاز باشد. مطالعه تنها راه رسیدن به علم است و جز آن راهی وجود ندارد. اگر مطالعه نباشد،علمی هم در كار نخواهد بود.
خداوند میفرماید: "هل یستوی الّذین یعلمون والّذین لا یعلمون": بگو آیا كسانی كه میدانند با كسانی كه نمیدانند، مساویاند؟"
این حكم شامل كسانی نیز میشود كه به بهانهی عبادت، مطالعه و راه علم آموزی را كنار نهادهاند، تا به گمان خود از راه كسب ثواب به سعادت برسند، اما پیامبر(صلی الله علیه و آله) میفرماید: «برتری عالم بر عابد مانند برتری من بر كم ترین شماست.»
بنام خدا
نظر رهبر فرزانه ما در مورد کتاب و کتابخوانی فوقالعاده هست،بنده مختصری از این نظرات دقیق و کاربردی را که در سایت تبیان جمع آوری شده بود در چند بخش برایتان می گذارم:
بخش اول:
كتاب و كتاب خوانی از منظر مقام معظم رهبری/1
... كتاب یك غذاست؛ ... یك نوشیدنى روح است و چنانچه مقوّى باشد، روح را تقویت مىكند. ما كه سفارش مىكنیم از این نوشیدنى بخورید، نوع نوشیدنى را معیّن نكردهایم. باید مواظب باشیم كه مبادا نوشیدنى مسموم، خطرناك، فاسد، گندیده و مضر با رنگآمیزیهاى خیلى خوب، دست مردم داده شود... .
بیست و یكمین نمایشگاه كتاب تهران ،فردا، 11 اردیبهشت، با حضور بیش از 2500 ناشر داخلی و خارجی در مصلای تهران گشایش مییابد.
رهبر معظم انقلاب طی سالیان متمادی، در دیدارهای مختلف خود و پس از بازدید از نمایشگاههای بینالمللى كتاب تهران از اهمیت مقوله كتاب و كتابخوانی گفتهاند. مروری بر این بیانات راهنمای امروز و فردای مسئولان فرهنگی كشور و عموم علاقمندان است.
كتاب خوب میخواهیم؛ سالم و مقوی!
باید به فكر باشیم و دغدغهى نوع كتابهایى كه تولید مىشود نیز در ما باشد. باید كتابِ خوب تولید شود. كتاب یك غذاست؛ یك غذاى روح است؛ یك نوشیدنى روح است و چنانچه مقوّى باشد، روح را تقویت مىكند. ما كه سفارش مىكنیم از این نوشیدنى بخورید، نوع نوشیدنى را معیّن نكردهایم. باید مواظب باشیم كه مبادا نوشیدنى مسموم، خطرناك، فاسد، گندیده و مضر با رنگآمیزیهاى خیلى خوب، دست مردم داده شود؛ بدون اینكه مردم بدانند. همانطور كه اماكن و سازمانهاى ویژه، اگر ببینند غذایى فاسد به مردم فروخته مىشود، با تولید كننده مقابله مىكنند؛ اگر كتاب فاسدى هم به مردم داده مىشود، باید با آن مقابله شود. البته من اعتقاد ندارم كه باید هر كتاب و نوشتهاى را كه با سلیقهى خاصى نمىسازد و مضر بهنظر مىرسد، جلوش را بگیریم. لكن كتب و نوشتههایى هست كه مضر بودنشان براى مردم، واضح است؛ یعنى ترویج فحشا و فساد و از این قبیل است كه براى مردم زیانآور است، نباید اجازه بدهند كه چنین كتب و نوشتههایى منتشر شود. اما بیشتر باید تلاش كرد كه كتابهاى خوب، چاپ و منتشر شود.
مصاحبه در بازدید از ششمین نمایشگاه بینالمللى كتاب
21/02/1372
رمزگشایی یك حقیقت تاریخی
كتاب، دروازهاى به سوى گسترهى دانش و معرفت است و كتاب خوب، یكى از بهترین ابزارهاى كمال بشرى است. همه دستاوردهاى بشر در سراسر عمر جهان، تا آنجا كه قابل كتابت بوده است، در میان نوشتههایى است كه انسانها پدید آوردهاند و مىآورند. در این مجموعهى بىنظیر، آموزشهاى آسمانى، و درسهاى پیامبران به بشر، و دانشها و شناختهایى است كه سعادت بشر بدون آگاهى از آن امكان پذیر نیست. كسى كه با این دنیاى زیبا و زندگىبخش- دنیاى كتاب- ارتباط ندارد بىشك از مهمترین دستاورد انسانى و نیز از بیشترین معارف الهى و بشرى محروم است. براى یك ملت، خسارتى بزرگ است كه افراد آن، با كتاب سر و كارى نداشته باشند و براى یك فرد، توفیق عظیمى است كه با كتاب، مأنوس و همواره در حال بهرهگیرى از آن یعنى آموختن چیزهاى تازه باشد. با این دیدگاه، به روشنى مىتوان ارزش و مفهوم رمزى عمیق این حقیقت تاریخى را دریافت كه اولین خطاب خداوند متعال به پیامبر گرامى اسلام(ص) این است كه: "بخوان!" و در اولین سورهاى كه بر آن فرستادهى عظیمالشأن خداوند فرود آمده، نام قلم به تجلیل یاد شده است: "اقرأ و ربّكالأكرم، الذى علّم بالقلم".
پیام به مناسبت آغاز هفتهى كتاب
04/10/1372
گنجینه ثروت بشری
حقیقت آن است كه كتاب یكى از ارزشمندترین فرآوردههاى بشرى و گنجینهى بزرگترین ثروتهاى بشر یعنى دانش و تحقیق است. دین و دنیاى بشر و جسم و جان انسان، به بركت كتاب تأمین و تغذیه مىشود و فرآیند كمال بشرى به وسیلهى كتاب تحقق مىیابد. كتاب، مادر تمدنها و نیز عصارهى آنها است، و بشر با پدید آوردن كتاب، درسهاى بىشمارى را كه در كتاب تكوین بدو آموخته شده، گردمىآورد و در محیط بشرى، منتشر مىسازد و بدینگونه روزبهروز گنجینهى ثروت بشرى، غناى بیشتر مىیابد.
پیام به مناسبت گردهمایى كتاب و كتابخانه
21/06/1374
حرمان عظیم
در میان انسانها بسیارند كسانى كه نه تنها بر این خزانهى لایزال چیزى نمىافزایند، بلكه از آن بهره نیز نمىبرند. بیسوادى یا بىمعرفتى نسبت به ارزش كتاب و بىرغبتى به بهره بردن از آن یا دسترسى نداشتن به آن، از عوامل این حرمان عظیم و این خسارت بزرگاند. نباید شك كرد در اینكه همینها نیز به نوبهى خود معلول عوامل اجتماعى و سیاسى و فرهنگى است. از این رو بىتردید باید گفت كه كمرغبتى نسبى به مطالعهى كتاب در كشور ما نتیجهى كوتاهىهایى است كه در دوران حاكمیت رژیمهاى فاسد و وابسته، در این مورد شده است. پس از پیروزى انقلاب آمار تولید و نشر و ضبط و خواندن كتاب در كشور ما بهطور چشمگیر بالا رفته است ولى آنچه اكنون داریم در برابر آنچه شایستهى ملت بزرگ و پرتوان و هوشمند ما است، بسى كم و ناچیز است.
پیام به مناسبت گردهمایى كتاب و كتابخانه
21/06/1374
انس با كتاب؛ هر طور شده!
مردم ما، با كتاب، بیش از آنچه كه امروز انس دارند باید انس بگیرند. كتابخوانى چیزى است كه براى یك ملت، فریضه است؛ واجب و لازم است. مردمى كه اهل كتاب خواندن باشند، از لحاظ معلومات و ذكاوت و هوشیارى، تفاوت مىكنند با مردمى كه با كتاب و مطبوعات انس نداشته باشند. خوشبختانه كتاب زیاد است و كتابهاى زیادى چاپ مىشود. نمىخواهم عرض كنم همهى آنچه كه چاپ مىشود، كتابهاى خوب و مفیدى است. نه؛ اى بسا كتابى چاپ مىشود و به بازار هم مىآید، اما كتاب مفیدى نیست. كتاب بىفایده و عاطل و باطلى است كه اگر كسى نگاهش كند، از آن استفادهاى نخواهد كرد. و اى بسا كتابى كه چاپ مىشود و به بازار هم مىآید و مضر است! این فایده ندارد، بلكه ضرر هم دارد. الان ما در كتابهایمان- كتابهاى بازار مطبوعات كشور- چنین كتابهایى را داریم كه در دسترس مردم است؛ یعنى چاپ شده و به بازار هم آمده است؛ اما هیچ فایدهاى كه ندارد، مضر هم هست. با این همه، اینها بخشى و تعداد كمى از مطبوعات است. اكثر آنچه كه چاپ مىشود، مفید است؛ چه از جهات علمى، چه از جهات فرهنگى، چه از جهات دینى، چه از لحاظ معارف گوناگون اسلامى و چه از لحاظ ادبى و هنرى. مردم ما، از معارفى كه در كتابهاست بىنیاز نیستند و باید كتابها را بخوانند. انس با كتاب، بسیار چیز باارزشى است.
مصاحبه در پایان بازدید از پنجمین نمایشگاه بینالمللى كتاب تهران
17/02/1371
باید اعتراف كنیم!
با تلخى باید اعتراف كنیم كه رواج كتاب و روحیهى كتابخوانى در میان ملت عزیز ما كه خود یكى از مشعلداران فرهنگ و كتاب و معرفت در طول تاریخ پس از ظهور اسلام بوده است، بسى كمتر از آن چیزى است كه از چنین ملتى انتظار مىرود و این پدیده نیز مانند بیشتر پدیدههاى ناگوار در كشور ما، نتیجهى فرمانروایى پادشاهان و فرمانروایان ظالم و فاسد و بىفرهنگ و بىسواد بر این كشور در دویست سال گذشته است.
در دورانى كه برخى ملتهاى دیگر به سوى دانش و پژوهش و معرفت روى آورده بودند، ملت كهن و با استعداد ما در زیر سلطهى آن انسانهاى پلید و خودپرست و زورگو و نااهل، از دانش و معرفت دور ماند و در دورهى اخیر كه حكومت دستنشانده و فاسد پهلوى همهى كارها را برابر خواست بیگانگان و دشمنان این ملت و به زیان این ملت انجام مىداد، نه تنها تلاشى براى ترویج كتاب و كتابخوانى نشد بلكه با ایجاد سرگرمىهاى ناسالم و دامن زدن به آتش غرائز جنسى در میان جوانان، این ضرورت فورى و فوتى را هرچه بیشتر، از میدان دید و توجه مردم، بیرون راندند و در یكى از بهترین دورانهایى كه شرائط جهانى، دگرگونىهاى اساسى در وضع نابسامان ملت ایران را بر مىتافت، ملت مظلوم ما را از آن محروم ساختند و كار را به آنجا رساندند كه برابر گزارشهاى همان روزگار، در شهر تهران و برخى شهرهاى دیگر، شمارهى میخانهها بیش از شمارهى كتابخانهها و كتابفروشىها و یا چند برابر آنها بود!
پیام به مناسبت آغاز هفتهى كتاب
04/10/1372
به قلبم فشار میآید!
ملت ما مطالعه كردن را اصلاً جزو كارهاى بشرى نمىدانند! مثل خوراك و ورزش و دیگر چیزهایى كه جزو كارهاى معمول انسان است، مطالعه اصلاً جزو این چیزها نیست! آدم باید عنوان دیگرى داشته باشد- یا باید شب امتحانش باشد؛ یا باید معلم در مدرسه از آدم بخواهد؛ یا باید یك دانشمند باشد؛ یا باید بخواهد در جایى سخنرانى كند- تا موجب شود كه مطالعه كند! این چهقدر خسارت است!؟ واقعاً خدا مىداند من وقتى یادم مىآید- و این چیزى است كه تقریباً هیچوقت از یادم نمىرود- كه مردم ما مطالعه كردن را بلد نیستند، به قلب من فشار مىآید! از این بابت، ما چقدر داریم هر ساعت خسارت مىبینیم!؟ واقعاً این به عهدهى چه كسى است؟ در حال حاضر اینطور است كه بنده یا یك نفر مثل بنده، سالى یكبار به نمایشگاه كتاب برود و یك كلمه راجع به مطالعه بگوید؛ آنهم به شرطى كه دست یك گزارشگر خاص نیفتد؛ اینكه نمىشود!
در دیدار با اعضاى گروه اجتماعى صداى جمهورى اسلامى ایران
29/11/1370
وظیفه ملی؛ واجب دینی
اكنون ملت ایران باید عقبافتادگىها را جبران كند. اینك فرصت بىنظیرى از حكومت دین و دانش بر ایران، پدید آمده است كه باید از آن در جهت اعتلاى فكر و فرهنگ این كشور بهره جست. امروز كتابخوانى و علمآموزى نه تنها یك وظیفهى ملى، كه یك واجب دینى است. از همه بیشتر، جوانان و نوجوانان، باید احساس وظیفه كنند، اگرچه آنگاه كه انس با كتاب رواج یابد، كتابخوانى نه یك تكلیف، كه یك كار شیرین و یك نیاز تعلّلناپذیر و یك وسیله براى آراستن شخصیت خویشتن، تلقى خواهد شد؛ و نه تنها جوانان، كه همهى نسلها و قشرها از سر دلخواه و شوق بدان رو خواهند آورد.
پیام به مناسبت آغاز هفتهى كتاب
04/10/1372
كمكاریم!
این انقلاب، با این عظمت و ابعاد و آثار عملى، از لحاظ ارائهى مبانى فكرى خودش، یكى از ضعیفترین و كمكارترین انقلابها و بلكه تحولات دنیاست... اگر شما انقلابهاى بزرگ دنیا را هم در نظر بگیرید، باز هم مشخص مىشود كه ما كم كار كردهایم.
وقتى انقلاب اكتبر تحقق پیدا مىكند، در طول ده پانزده سال، آنقدر كتاب و فیلم و قصه و جزوه در سطوح مختلف راجع به مبانى فكرى این انقلاب نوشته مىشود كه در كشورهایى كه باد آن انقلاب به آنها رسیده، دیگر مردم احتیاجى ندارند از كتابهاى آنها استفاده كنند! آنقدر فضاى ذهنى پرشده است كه روشنفكرهاى خود كشورها مىنشینند راجع به مبانى ارزشى و فكرى آنها كتاب مىنویسند! در سه چهار دههى گذشته، چقدر ایرانیها دربارهى مبانى فكرى انقلاب شوروى، به زبان فارسى كتاب نوشتند؛ چون دیگر اشباع شده بودند. یعنى آنها اینقدر نوشتند كه همهى روشنفكرهایى كه به نحوى از لحاظ فكرى با آنها ارتباط پیدا مىكردند، از لحاظ فكرى اشباع مىشدند و بعد یك آدم مثلاً دست به قلم و با فكر و روشنفكرى، خودش مىجوشید و مطالبى- غیر از ترجمههاى فراوانى كه از آثار آنها مىشد- مىنوشت.
سخنرانى در دیدار با مجمع نمایندگان طلاب و فضلاى حوزهى علمیهى قم
07/09/1368
اینها باقی میماند!
به ادبیات فرانسه نگاه كنید؛ مطمئناً بخشى از این ادبیات، مصروف به قهرمانیهاى دوران جنگ است. چهار سال جنگ بوده، كه فرانسویها دو سه سال آن را دچار فشار بودند و شكست خوردند؛ اما انواع مختلف قهرمانیها را، هم در میدان جنگ، هم در مبارزات مردمى داخل پاریس، هم در روابط انسانى و نظایر آن، نشان دادند. شما ببینید كه اینها در رمانهاى فرانسوى چقدر تكرار مىشود. هرچند من با شعر آنها آشنا نیستم؛ اما بعضى از رمانهاى فرانسوى را كه به فارسى ترجمه شده است، خواندهام. اصلاً در بهترین رمانها و در عالیترین اثرها، نشانهى آن روزها باقى مىماند. شما ببینید دربارهى انقلاب روسیه، چقدر كتاب نوشته شده و چه حجمى از تفاخر وجود دارد و براى دیگران باقى گذاشتهاند. اینها چیزهایى نیست كه تمام بشود؛ اینها باید باقى بماند.
سخنرانی در دیدار با اعضاى شوراى سیاستگذارى صدا و سیما
14/12/1369
غذای سالم و مقوی؛ لطفاً!
لازم است آن روى این سكهى زرین نیز مورد توجه قرار گیرد: نویسندگان و مترجمان و فراهم آورندگان كتاب؛ اینان كارى باارزش و پاداشى بزرگ، در كنار مسؤولیتى سنگین دارند. در جامعهى كتابخوان، پدیدآورندهى كتاب و عرضه كنندهى آن باید گرامى داشته شود و او نیز باید كار خود را با عنایت به تأثیر و اهمیت آن انجام دهد. غذاى فكر و روح، باید سالم و مقوى عرضه شود و آنكس كه جز این عمل كند، خطا یا جنایتى بزرگتر از عرضه كنندهى مواد غذایى ناسالم یا بىمایه، مرتكب شده است.
پیام به مناسبت آغاز هفتهى كتاب
04/10/1372
اگر بىفرهنگ و تاریخ بودیم...
من مىبینم كه متأسفانه كتاب در جامعهى ما، آن مقدار كه شأن این جامعه اقتضا مىكند، رواج ندارد. اگر ما یك جامعهى بىفرهنگ و تاریخ بودیم؛ جامعهاى بودیم كه گذشته و كسان فرهنگى با معرفت و برجستهاى ندارد؛ انسانهاى بااستعداد و فهیم و داراى بینش و طرز فكر بالا ندارد- مثل بعضى از جوامع گوناگونى كه در گوشه و كنار دنیا هستند- بىرغبتى به كتاب قابل توجیه بود؛ اما در جامعهى ما با این همه انسانهاى فرهنگى، برجسته، والا، اساتید، مؤلفین، آشنایان با كتاب، شعرا، نویسندگان، علماى بزرگ، دانشگاهیان برجسته و عناصر فرهنگى و عالم، چرا باید انس با كتاب اینطور باشد!؟ سابقهى فرهنگى و تاریخى ما خیلى زیاد است. جامعهى ما اساساً جامعهاى پخته و بالغ شده است؛ یك جامعهى ابتدایى و بدوى نیست. مردم ما باید بیش از این با كتاب آشنا باشند.
مصاحبه در جریان بازدید از نمایشگاه كتاب
26/02/1374
سبد خرید خانوار!
باید خرید كتاب، یكى از مخارج اصلى خانواده محسوب شود. مردم باید بیش از خریدن بعضى از وسایل تزییناتى و تجملاتى- مثل لوسترها، میزهاى گوناگون، مبلهاى مختلف و پرده و...- به كتاب اهمیت بدهند. اول كتاب را مثل نان و خوراكى و وسایل معیشتى لازم بخرند؛ بعد كه این تأمین شد به زواید بپردازند. خلاصه، باید با كتاب انس پیدا كنند. در غیر این صورت، جامعهى ایرانى به هدف و آرزویى كه دارد كه حق او هم هست، نخواهد رسید.
مصاحبه در جریان بازدید از نمایشگاه كتاب
26/02/1374
كتابخانه را خریدیم!
ما كتابخانهى مرحوم حاج مصطفى خوانسارى را بعد از وفات ایشان خریدیم. ایشان كتابخانهى بسیار نفیسى با پنج شش هزار جلد كتاب خوب داشت كه حدود هزار و اندى از كتابهایش خطى بود. من چون دیدم این كتابها از دست مىرود و ضایع مىشود، همهاش را خریدم. ایشان مثل چشمش این كتابها را حفاظت مىكرد و در زمان حیاتش آنها را به هیچكس نشان نمىداد، ولى من مىدانستم چنین كتابخانهاى دارد. ما كتابهاى خطى كتابخانهى ایشان را به آستان قدس فرستادیم و كتابهاى چاپىاش را هم به مؤسسهى آقاى مصباح در قم دادیم؛ هدیه كردیم
بنام خدا
بخش دوم مطالب کتاب و کتابخوانی از نظر مقام معظم رهبری:
بیانات در دیدار اعضاى همایش مرحوم حاج آقا نورالله اصفهانى
15/05/1384
كاغذ؛ صرفهجویی و بازیافت
من به مواردى برخورد كردم كه قیمتها به نظرم زیاد و بیش از اندازهاى كه امروز مقتضى است، بود. این بدین خاطر است كه ما از لحاظ كاغذ مشكل داریم. باید روى بازیافت، صرفهجویى و تولید كاغذ داخلى كار شود؛ كارى كنند كه در كاغذ، صرفهجویى شود. امروز با اینكه آدمى گاهى فكر مىكند كه حالا دیگر دوران "أدقّوا أقلامكم، قارعوا بین سطوركم" نیست، مىبینیم نه! اتفاقاً، باز هم دوران همینهاست. باز هم باید قلمها را ریز تراشید، تا كاغذ كمتر مصرف شود و باز هم باید در باب كاغذ، صرفهجویى كرد تا به نیاز جامعه برسد. علاوه بر این، مسألهى بازیافت كاغذ و همچنین تولید كاغذ داخلى، باید إنشاءالله مورد توجه قرار گیرد. بعضى از این كارها به عهدهى دولت و بعضى به عهدهى مردم است.
مصاحبه در جریان بازدید از نمایشگاه كتاب
26/02/1374
دلم سوخت!
چندسال پیش، قبل از مسؤولیت آقاى افتخار حسینى در دانشگاه تربیت مدرس، براى بازدید به آنجا رفته بودم. در آنجا به من شكایت كردند كه ما براى خرید كتاب، هشتاد هزار دلار پول مىخواهیم ولى نداریم. من واقعاً تا آن ته دلم سوخت! البته هیچ امكانى هم نداشتم كه به آنان بدهم؛ یعنى بودجه و پول و امكانات كه در دست من نبود. آمدم با دولت، با نخستوزیر، با هركس كه مىتوانستم، صحبت كردم و بارها آن را تكرار نمودم. هنگامى كه صحبت ارز و پول و بعضى از بذل و بخششها مىشد، من آن را به یاد مىآوردم و مىگفتم وقتى كه اینطور نیازها وجود داشته باشد، سزاوار نیست كه موارد غیر اولویتدار را بر اینها ترجیح بدهیم؛ علاوه بر اینكه حالا نیازها وسیعتر شده و بالاتر هم رفته است.
دیدار با وزیر و مسؤولان وزارت فرهنگ و آموزش عالى و رؤساى دانشگاههاى كشور
04/10/1369
اندكى بعد از كوتاهمدت!
اگر ما امروز بودجهى ارزى و یا ریالى را به كار فرهنگى متوجه مىكنیم، باید توجه نماییم كه اگرچه ممكن است در كوتاهمدت، این بودجه به درد كارهاى اقتصادى و گردش امور اقتصادى كشور ما نخورد، اما در اندكى بعد از كوتاهمدت- نه اینكه در بلند مدت زیاد- عایدیاش فوراً به خود ما برمىگردد؛ مثل همین مسألهى انتشارات و كاغذ، كه ما باید بتوانیم كتاب و نشریهى علمى و امثال اینها را در اختیار داشته باشیم. باید كاغذ را در اختیار دستگاههاى فرهنگى گذاشت تا بتوانند این كار مهم را انجام بدهند.
دیدار با اعضاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى
21/09/1368
جای كتاب؛ هیچ چیز!
من فكر مىكنم اگر بتوانیم فرهنگ كتابخوانى را در كشور رایج كنیم و در كنار آن، تولید كتاب را هم خوب گسترش دهیم، بخش عمدهاى از وظایف فرهنگى دولت جمهورى اسلامى، بدین وسیله انجام خواهد گرفت... كتاب، مقولهى بسیار مهمى است. من البته به كارهاى هنرى و تصویرى، تلویزیون یا سینما یا از این قبیل مقولات، خیلى اعتقاد دارم؛ اما كتاب، نقش و جایگاه مخصوصى دارد. جاى كتاب را هیچ چیز پر نمىكند و باید كتاب را ترویج كرد.
مصاحبه در بازدید از ششمین نمایشگاه بینالمللى كتاب
21/02/1372
چند وظیفه بزرگ!
بىشك برخى{از میراث مكتوب اسلامی} در گوشه و كنار جهان هست كه باید آن را شناخت و بدان دسترسى یافت. این یكى از وظائف بزرگ همهى كسانى است كه به گونهاى با مسألهى كتاب سر و كار دارند... همگانى كردن كتاب از راه گسترش زنجیرهى كتابخانههاى عمومى در هر گوشه و كنار كشور همراه با فراهمسازى زمینهى لازم براى همگانى كردن كتابخوانى و معرفى كتابهاى خوب و پدید آوردن نوشتههاى فراوان در همهى موضوعهاى مورد نیاز و مورد علاقه، وظیفهى بزرگ دیگرى است كه امید است بیش از آنچه كه تاكنون شده، به گونهى پیگیرى، انجام گیرد.
پیام به مناسبت گردهمایى كتاب و كتابخانه
21/06/1374
تولید و احیای كتابهای خوب!
من اینطور تصور مىكنم كه بایستى تولید كتابمان به مراتب از آن مقدارى كه هست، بیشتر باشد؛ هم به معناى تولید كتاب- كه تألیف و ترجمه و اینطور چیزهاست- هم به معناى احیاى آثار كهن و قدیمى. خیلى از كتابها هست كه در قدیم چاپ شده، ولى ما الان از آنها هیچ نشانهاى نمىبینیم و در دست مردم نیست. اینها را باید احیا كنند؛ البته مواردى كه خوب و مناسب است... براى اینكه اثرى ماندنى شود، باید خوب باشد.
آثار خوب مىمانند، در دلها جاى مىگیرند و كهنه نمىشوند. خوب هم كه مىگوییم، یعنى پاسخى به یك سؤال و یك نیاز باشد. خوب فقط معنایش این نیست كه از لحاظ هنرى خوب تنظیم شده باشد و خیلى عمیق باشد. ممكن است اینطور نباشد؛ لیكن پاسخى به یك نیاز باشد؛ مهم این است.
مصاحبه پس از بازدید از یازدهمین نمایشگاه بینالمللى كتاب
05/03/1377
بالاتر از اینها...
سال 56 به اتفاق جمعى از دوستان بنا بود جهانبینى اسلامی را بنویسیم. بعد با تبعید بنده و بعضى دیگر از دوستان به ایرانشهر، جمع تقریباً متلاشى شد؛ لیكن بنا گذاشتیم كار را انجام دهیم. از جملهى افراد این مجموعه، مرحوم شهید باهنر بود... سال 57 كه در ایرانشهر تبعید بودم؛ یك روز مرحوم باهنر به دیدن من آمد.
در دورهى تبعید، دنبالهى كارها را به ایرانشهر برده بودم تا از فراغت زمان تبعید استفاده كنم. آقاى باهنر كه به دیدن من آمد، بهعنوان سوغاتى، چند جلد از این كتابهاى تعلیمات دینى- كه آنوقت تازه درآمده بود- براى من آورد. در آن موقع این كتابها را شهید باهنر و شهید بهشتى(رحمةاللهعلیهما) و آقاى جلالالدین فارسى و امثال اینها مىنوشتند. در حقیقت مرحوم آقاى بهشتى برنامهریزى و عنوانبندى مىكرد و سپس مرحوم باهنر و آقاى فارسى تدوین مىكردند؛ كار عمده هم بر دوش مرحوم دكتر باهنر بود. ایشان آن كتابها را آورد و به من داد و گفت شما اینها را ببینید؛ ما سطح معارفى كه داریم به بچههاى دبیرستان مىدهیم، اینهاست؛ اگر شما چیزى مىخواهید بدهید، باید بالاتر از اینها باشد. آقاى بهشتى نشسته بود و تمام محتواى ذهن خودش را كه مىتوانست از مطالب اسلامى خارج كند، به زبان جوانپسند درآورده بود و در این كتاب تعلیمات دینى ریخته بود و مرحوم باهنر هم كار را ادامه داده بود؛ این سطح كمى نیست؛ این سطح خیلى بالایى است.
دیدار با اعضاى گروه ویژه و گروه معارف اسلامى صداى جمهورى اسلامى ایران
13/12/1370 و
دیدار با علما و روحانیون استان همدان
15/04/1383
كمیت بالا!
بعضى از ناشران به من مىگفتند: ما تشكر مىكنیم از اینكه مىبینیم فرهنگ كتابخوانى توسعه پیدا كرده است و مردم به كتاب تمایل بیشترى نشان مىدهند... البته اگر ما به حدى برسیم كه مورد نظر من در این صحبت است، باید تعداد كتابهایى كه هر بار چاپ مىشود، از دو هزار و پنج هزار و ده هزار به دویست هزار و سیصد هزار برسد؛ یعنى با چنین كمیت بالایى باید كتاب در جامعه پخش شود.
مصاحبه در پایان بازدید از هفتمین نمایشگاه كتاب
20/02/1373
گستره نیازها و مسؤولیت دولت
نیازها خیلى گستردهتر از آن چیزى است كه انسان در وهلهى اول نگاه مىكند. شاید اگر در كشور ما فرضاً در یك موضوع هیچ كتابى وجود نداشته باشد، یا هیچ تألیف درستى نباشد، آدم حس نكند كه به این كتاب نیاز هست؛ ولى وقتى كه این كتاب مطرح مىشود، مىبینیم نه، ذهنها آن را مىخواهند. معنایش این است كه ما به هر فرآوردهى فكر و فرهنگ انسانى نیاز داریم و بایستى آن را بدانیم.
البته این حرف معنایش آن نیست كه ما در زمینهى تولید و چاپ و نشر كتاب، بىمبالاتى كنیم. بىمبالاتى جایز نیست... بایستى بدانیم یك دولت، همچنان كه نسبت به بسیارى از امور مردم مسؤول است- كلّكم مسؤول عن رعیته- مسؤول وضع معیشتشان، وضع اقتصادشان، وضع سیاستشان، وضع فرهنگشان، وضع تحصیلاتشان، وضع بهداشتشان؛ مسؤول وضع ذهنشان هم هست. اگر دیدیم كه فرضاً در جامعهى ما كتابى هست كه هنرش فقط این است كه احساسات جنسى را در جوانان تحریك كند، این مضر است. این را نمىشود به عنوان اینكه یك فرآوردهى فرهنگى است، آزاد بگذاریم تا هركه خواست، تولید و عرضه كند؛ نه، این بحث خواست نیست؛ مثل مواد مخدر است. مواد مخدر هم خیلى طالب دارد. خیلیها هستند كه اگر شما مواد مخدر را به آنها دادید، استقبال مىكنند و مصرف مىكنند؛ اما بعد كه معتاد شدند، شما را لعنت مىكنند! خیلیها هستند كه اگر مواد مخدر را از آنها بگیرید، ممكن است با شما دست به یقه هم بشوند؛ ولى بعد كه با این كار توانستند از آن بیمارى نجات پیدا كنند، شما را دعا خواهند كرد. بنابراین، خواست، یك امر مطلق نیست؛ آن خواستى كه بر طبق مصلحت است، مطلوب است. تشخیص مصلحت هم به عهدهى آن كسى است كه مسؤول است.
مصاحبه پس از بازدید از یازدهمین نمایشگاه بینالمللى كتاب
05/03/1377
استثنا
ما نمىخواهیم به مردم بگوییم شما حتماً این كتاب را بخوانید، آن كتاب را نخوانید؛ نه. انواع سلایق، انواع فكرها، انواع ذهنها، انواع استعدادها، باید در مقابل خودشان میدان بازى داشته باشند، براى اینكه آنچه را مىخواهند، بتوانند انتخاب كنند؛ اما آن چیزى كه گمراه كننده و فاسد كننده است، ما نباید اجازه بدهیم وارد میدان شود. این، وظیفهى ماست، وظیفهى دولت است، وظیفهى وزارت ارشاد است. به همین خاطر، این استثناى مطلبى است كه من گفتم: ما بایستى فرآوردهى كتابى زیاد داشته باشیم.
مصاحبه پس از بازدید از یازدهمین نمایشگاه بینالمللى كتاب
05/03/1377
كتاب عملیاتی!
در باب نظریهپردازى نباید محدودیتى وجود داشته باشد. بیشتر بایستى براى نقد و ارزیابى و جدا كردن سره از ناسره همت شود؛ اما در زمینهى كار عملیاتى، باید جلو كتابهاى مضر را گرفت. ما كتاب عملیاتى داریم. كتاب عملیاتى این است كه عملاً یك نفر را دچار مشكل مىكند؛ مثل همان احساسات جنسى... اینجا بحث نظریه نیست. كسى كه خواند، خودش بهطور طبیعى تحت تأثیر قرار مىگیرد. جلو این را باید گرفت؛ این اصلاً چیز قابل نقدى نیست. این ملاك است؛ یعنى آن نوشتهاى كه وقتى وارد بازار فرهنگ شد، مشغول عملیات مىشود و قابل این نیست كه به آن جواب داده شود، مضر است و بایستى جلوش را گرفت.
مصاحبه پس از بازدید از یازدهمین نمایشگاه بینالمللى كتاب
05/03/1377
مزد بیشتر!
بهنظر من، طبقهى ناشر در هر بخشى از نشر و طبع، جزو مجموعههاى ارزشمند جامعه محسوب مىشود؛ چون تولیدكنندگان كتاب و ناشران آن، مهمترین وسیلهى انتقال فرهنگ را در اختیار مردممان مىگذارند. در اینجا نباید كسى بگوید كه ناشران به دنبال كسب درآمدند. البته این حرف، حرف درستى است؛ ناشران دنبال كسب درآمدند. گاهى مؤلف و مترجم هم همین فكر را مىكنند؛ ولى این از ارزش كار آنها نمىكاهد... اگر كسى كه این كار را انجام مىدهد، نیت مخلصانه داشته باشد و این كار را براى اهداف عالى و الهى بكند، ارزش و مزد او مضاعف و چند برابر مىشود.
سخنرانی پس از بازدید از نمایشگاه كتاب در حسینیهى امام خمینى(ره)
28/02/1378
جوابی نداریم!
اگر در تجویز و ارائهى دارو، بىتوجهى كنید و چیزى را در اختیار مشترى كتاب بگذارید كه براى او زیانبار است، شما هم ضرر معنوى بزرگى كردهاید. در نهایت، به هیچوجه شانهى شما و شانهى ما از بار وِزر آن نوشتهاى كه شما وقتى آن را مىدهید، به زیان تمام مىشود، فارغ نخواهد بود. این نكتهاى كه ما بارها آن را تكرار مىكنیم، ناشى از یك منطق و ناشى از یك استدلال قوى است. اینطور نیست كه به خاطر احساسات، یا به خاطر تصورات زودگذر، انسان از آنچه كه در عالم نشر و طبع مىآید و زیانبار است، شكوه كند؛ نه. چون ضرر آن به قدر اهمیت كار تألیف و نشر و انتقال فرهنگ، بزرگ است.
وقتى كه یك اثر هنرى و یك نوشته و یك عكس، یك تأثیر ویرانگر اخلاقى دارد، این قابل پاسخگویى نیست. جلو این كار فرهنگى را باید گرفت؛ این آن ممیزى واجب است؛ در جنجال علیه ممیزى و سانسور نباید هدف را گم كرد... این هیچ ربطى ندارد به اینكه ما با فكر آزاد موافقیم یا مخالفیم. طبیعى است كه ما با آزادیهایى مخالفیم؛ مگر كسى شك دارد؟ ما با بعضى از آزادیها مخالفیم. ما با آزادیهاى جنسى مخالفیم؛ ما با آزادى گناه مخالفیم و این كارى است كه مردم را به این طرف سوق مىدهد. همین الان در كتابهاى ما هست؛ كتابهاى منتشر شده الان وجود دارد. اگر خوف این نبود كه با گفتن من، نام یك اثر غلطى تكرار شود، اسمش را مىگفتم. كتابى كه جوانان را بهطور واضحى، با شیوههاى هنرى، به سمت گناه سوق مىدهد! این یك مسألهى فكرى نیست كه ما بگوییم حالا این كتاب منتشر شود، ما هم جوابش را منتشر كنیم؛ این جواب ندارد!
سخنرانی پس از بازدید از نمایشگاه كتاب در حسینیهى امام خمینى(ره)
28/02/1378
به اعتماد ما میآیند!
خطاست اگر كسى گمان كند، ما كه نسبت به مسألهى مطبوعات و كتاب و نوشتن و نشر در جامعه حساسیت بهخرج مىدهیم، با تفكر آزاد، با فكر آزاد و با مباحثهى آزاد مخالفیم؛ نه. ما كسانى هستیم كه اولین شعارهاى این مسائل را دادهایم و الحمدلله تا الآن هم دنبالش بودهایم؛ اما با آزادى گناه و آزادى ویرانگرى مخالفیم. نمىشود اجازه داد كه نسل جوان یك كشور كه به اعتماد ما مىآید كتاب را از شما مىخرد و مىگوید اینها متدیّناند و در رأس كار هستند، از این طریق گمراه یا فاسد شود؛ یا از این طریق دشمن بخواهد كارى انجام دهد.
سخنرانی پس از بازدید از نمایشگاه كتاب در حسینیهى امام خمینى(ره)
28/02/1378
كتاب مقدس مهاجمان فرهنگی!
بىبندوبارى و فساد هم یكى از شاخههاى تهاجم فرهنگى است؛ اما تهاجم فرهنگى بزرگتر این است كه در طول سالهاى متمادى به مغز ایرانى و باور ایرانى تزریق كردند كه تو نمىتوانى؛ باید دنبالهرو غرب و اروپا باشى. نمىگذارند خودمان را باور كنیم.
دهها سال است كه نظریات پوپر در زمینههاى سیاسى و اجتماعى كهنه و منسوخ شده و دهها كتاب علیه نظریات او در اروپا نوشتهاند؛ اما در سالهاى اخیر آدمهایى پیدا شدند كه با ادعاى فهم فلسفى، شروع كردند به ترویج نظریات پوپر! سالهاى متمادى است كه نظریات حاكم بر مراكز اقتصادى دنیا منسوخ شده و حرفهاى جدیدى به بازار آمده است؛ اما عدهاى هنوز وقتى مىخواهند طراحى اقتصادى بكنند، به آن نظریات كهنهى قدیمى نگاه مىكنند! اینها دو عیب دارند: یكى اینكه مقلدند، دوم اینكه از تحولات جدید بىخبرند؛ همان متن خارجى را كه براى آنها تدریس كردهاند، مثل یك كتاب مقدس در سینهى خود نگه داشتهاند و امروز به جوانهاى ما مىدهند. كشور ما مهد فلسفه است، اما براى فهم فلسفه به دیگران مراجعه مىكنند!
سخنرانی در دیدار جوانان، اساتید، معلمان و دانشجویان دانشگاههاى استان همدان
17/04/1383
كتاب انقلاب!
وقتى انقلاب را مثل یك كتاب باز كنید، در درون آن، فصول و سطور معرفت وجود دارد: معرفت دینى، معرفت سیاسى و معرفت اخلاقى. همهى اینها در ذیل كلمهى انقلاب وجود دارد. در عرصهى سیاسى، انقلاب تازهترین و جذابترین سخن را نه فقط براى ملت ایران كه براى بشریت دارد. بعضى خیال مىكنند اصطلاحات و تعبیرات معرفتى فراهمآمده در اردوگاه به اصطلاح لیبرال دمكراسى غرب كه وارد كشور مىشود، سوغاتهاى جدید و حرفهاى تازهاى است كه انقلاب آنها را نشنیده است و حالا باید انقلاب و انقلابیون این حرفها را بشنوند؛ این خطاست. انقلاب در خلأ متولد نشد. انقلاب اسلامى و این كتاب قطور معرفتى، وقتى تدوین شد كه همهى این حرفها در دنیا بود؛ هم حرف و هم تجسم و عینیتش وجود داشت.
دیدار با گروهى از اعضاى سپاه پاسداران
24/06/1381
این كتاب افسانه نیست!
سرگذشت پاسدارى در كشور ما، یك واقعیت شبیه به افسانه است. اگر همین حالا قطعههاى متفرقى از زندگى پاسداران فداكار را در كتابى جمع و به زبانهاى دیگر ترجمه كنند، كسانى كه در حال و هواى مسائل ایران و هشت سال جنگ تحمیلى و حوادث كردستان و... نبودهاند، چنانچه این كتاب را بخوانند، به احتمال زیاد از هر ده نفر، هشت، نُه نفر خواهند گفت كه اینها افسانه و مبالغه است؛ در حالى كه افسانه نیست؛ واقعیت است؛ اما این واقعیت آنقدر برتر از سطح عادى زندگى مردم مادى است كه براى بشر امروز به آسانى قابل باور نیست.
سخنرانى در دیدار با فرماندهان و جمعى از اعضاى سپاه پاسداران انقلاب
18/11/1370