راسخون

نوحه و متن شب عاشورا، شهادت امام حسین علیه السلام

salma57 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 35499
|
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
جام مرا ز عشق خودت پر ز باده کن
 

جام مرا ز عشق خودت پر ز باده کن
سر می دهم برای تو آقا اشاره کن
کم کم ز هجر کرب وبلا پیر می شوم
لطفی برای خادم این خانواده کن
عازم شدم به سوی خدا از ره شما
فکری برای عاشقتان بین جاده کن
عمری برای زینبتان گریه کردم
از من برای نوکریت استفاده کن
تو کشتی نجاتی و من غرق در گنه
مولا مرا به کرب وبلایت پیاده کن

 

 

salma57 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 35499
|
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
«زبانحال امام حسین علیه السلام با خواهر »

 

 

بیا خواهر به پای دین  در این صحرا سر اندازیم

    که کشتی ولایت را به ساحل لنگر اندازیم

بیا قامت علم سازیم و در میدان جانبازان

بنای ظلم هر ظالم ز بیخ و بن بر اندازیم

بیا من با فداکاری تو با صبر و شکیبائی

شرر بر خرمن عمر یزید ابتر اندازیم

بیا با هم بخوانیم سوره انا فتحنا را

که خونین نهضت خود را به شهر باور اندازیم

بیا با گفتن الله اکبر خویش را با هم

بروی نعش صد چاک علی اکبر اندازیم

بیا تا بر تن قاسم کفن از برگ گل پوشیم

که او را در عسل شیرین تر اندازیم

بیا بر کودکان شعر عطش را خوش بیاموزیم

که بند مشک را بر شانه آب آور اندازیم

بیا تا لحظه ای از گل ز تیر حرمله اینجا

به گردن بهر لبخند علی اصغر اندازیم

بیا از ضربت سیلی به یاد کوچه و مادر

به دشت کربلا عکسی برای دختر اندازیم

    ژولیده

 

salma57 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 35499
|
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
آب فرات

کوفیان بستن اول آب را در کربلا

تا ببوسد نی سر احباب را در کربلا

صد نگهبان دیده بان دجله و آب فرات

تا بریزند آبروی آب را در کربلا

عهد خون بستند با هم لشکر خون خدا

تا به دست آرند دل ارباب را در کربلا

با وجود آب ذکر آب، آب کودکان

برد از چشم شقایق خواب را در کربلا

در میان مردمان آزادگی گم گشته بود

یافتند آن گوهر نایاب را در کربلا

باغبان بین دو نهر آب  سوز و عطش

با لبش می سفت دُرّ ناب را در کربلا

گل به پیچ وتاب بود و غنچه ای را می گفت تیر

شب مگر در خواب بینی آب را در کربلا

دست ساقی شد جدا وچشم ساقی غرق خون

ناتوان کردند صبر و تاب را در کربلا

سرنگون از صدر زین شد با عمود آهنین

تا ببینی حرمت محراب را در کربلا

در میان خاک و خون رگهای سرخ آفتاب

بوسه می زد پرتوی مهتاب را در کربلا

یک گلستان گل ز بیداد خزان پژمرده بود

آب هم می خواند شعر آب را در کربلا

شاعر:ژولیده

 

 

salma57 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 35499
|
تاریخ عضویت : بهمن 1391 

مگر كسی كه می كُشند، تنش برهنه می كنند

مگر كسی كه می كُشند، تنش برهنه می كنند

مگر سری كه می بُرند، به روی نیزه می زنند

********

چقدر جوهرت رقیق شده

لب تو چاك چاك تیغ شده

چقدر عمق دارد این گودال

كه تنت توی خون غریق شده

پیش از این یك خراش سطحی بود

زخم پیشانیت عمیق شده

توی گودال ظاهراً دعوا

سر انگشتر عقیق شده

لااَقل پیرهن را نبرید

جامعه اش كهنه و عتیق شده

خیمه هایت به گریه اُفتادند

دخترت طعمه ی حریق شده

یك نفر داد می زد  ای شمر

ببُر از پشت وقت ذیق شده

شاعر :  عباس احمدی

 

salma57 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 35499
|
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
زبانحال حضرت سکینه علیها السلام با بی بی فاطمه زهرا (س)

بیا مادر تماشا کن گلان پرپر ما را

به دشت کربلا کشتند یار و یاور ما را

به جرم حفظ دین بین دو نهر آب نامردان

به خاک و خون کشیدند از ستم آب آور مارا

همان دستی که در محراب بالا رفت سر بشکست

درید از راه کین فرق علی اکبر ما را

لگد کوب سم اسبان نمودند این زر اندوزان

به پیش دیده ما قاسم فرخ فر ما را

بریدند از ستم با تیغ زهر آگین

    ستمکاران سپیدی گلوی شیر خواره اصغر ما را

کنار پیکر صد پاره خون خدا می زد

عدو با تازیانه عمه غم پرور ما را

حسینت را سر از پیکر بریدند و فراز نی

زدند از بهرملک ری سر تاج سر ما را

به یاد کوچه و ثانی ز کینه سرخ می کردند

به سیلی صورت از برگ گل نازک تر ما را

به ضرب تازیانه در مصادف با علی گفتن

سپر کردند همچون پیکر تو پیکر ما را

 

 

salma57 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 35499
|
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
زبانحال حضرت سکینه خاتون علیها السلام

گفت سکینه ای پدر روم ز کربلای تو

بروی خاک خفته ای جان و سرم فدای تو

کدام سنگدل ز کین بریده از قفای تو

شرم چرا نکرده است ز روی دلربای تو

ز جور کوفیان نگر شدم اسیر و خون جگر

شمر نمی گذاردم گریه کنم برای تو

به خاک وخون که ازجفاکشیده جسم اطهرت

خدا کند که دختر ، پدر شود فدای تو

ز بعد تو یا بتا فرقه بی شرم و حیا

زدند آتش جفا ز کین به خیمه های تو

به راه شام می روم پدر به کی سپاریم

همسفرم نگر شده قاتل بجای تو

میسرم نمی شود بمانم اندر این زمین

زنم کنون من از وفا بوسه به دست و پای تو

 

 

salma57 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 35499
|
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
زبانحال حضرت سکینه علیه السلام در کنار آب در ره شام

شنیدستم  ز ارباب مقاتل

حدیثی را که سوزد خرمن دل

قضا را کاروان آل طاها

که کشتیشان نشسته بود در گل

کنار جوی آبی در ره شام

برای استراحت کرد منزل

همه لب تشنگان بازوی عشق

که شرح تشنگی شان هست مشکل

پی رفع عطش با ناله و آه

زلال اشک را گشتند ساحل

سکینه دختر سلطان خوبان

کزو سوز عطش گردید کامل

کند او پر ز آب یاد بابا

لبانی تشنه بودش در مقابل

چنین می گفت آن فرزانه دختر

که گفتارش زند آتش به حاصل

بر من برگو به وقت بودن باب

کجا بودی کجا بودی تو ای آب

چرا شرمی تو از داور نکردی

حیا از روی پیغمبر نکردی

به دشت کربلا ما تشنه بودیم

چرا فریادها باور نکردی

علی اکبر ما تشنه جان داد

چرا رحمی تو بر اکبر نکردی

تن قاسم به خون غلطید اما  

حیائی زان گل پرپر نکردی

چرا سقای مار ا تشنه کُشتی

چرا رحمی تو بر اصغر نکردی

سر بابا جدا شد تشنه از تن             

چرا لبهای او را تر نکردی

تو بودی مهر زهرا مادر ما

چرا فکر دل مادر نکردی

نه ما لب تشنگان آب جوئیم

تمام آبها را آبروئیم

 

salma57 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 35499
|
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
شراب عشق
 

 

حسین فاطمه من ذره و تو خورشیدی

                                                تمتّعی ز تو ای آفتاب می خواهم

چه غم ز مستی و دیوانگی و رسوایی

                                    شراب عشق تو را بی حساب می خواهم

 

 

salma57 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 35499
|
تاریخ عضویت : بهمن 1391 

دوباره بوی گریه های شبونه

ناله هایی که دل ها را می سوزونه

صدای نوحه خون که داره می خونه

وقتی بارون می باره

تو دل ها دوباره ماتم اومده

صدای چاووشی قلب اومده

همه جا بوی محرم اومده

ماه هلال قد خمیده اومده

ماه گل از ساقه چیده اومده

ماه دو تا دست بریده اومده

داره بارون می باره

ماه قحطی آبه

ماه گریه های طفل ربابه

هر کی لباس عزاداری پوشیده

یا هر کسی پارچه ی مشکی کوبیده

انگاری صدای مادری رو شنیده

وقتی می باره

صدای یه مادر قد خمیده

از تو قتلگاه به گوشم رسیده

ای خدا بچم را کی سر بریده

چشمم برای آمدنت اشک پرور است

از چشم های منتظرت کوچه ها تر است

تصدقت تو و این کاسه ی تهی

آری گدای هر شب جمعه بر این در است

دانلود مداحی

 

salma57 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 35499
|
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
وقتی غمت همیشه به عالم مقدس است-جواد مقدم

وقتی غمت همیشه به عالم مقدس است

هر ماه مثل ماه محرم مقدس است

هم در مرام عشق و هم در مسلک شعور

این غم به صد ادله محکم مقدس است

در بارگاه قدس که جای ملال نیست

تنها به عشق کرب وبلا غم مقدس است

سینه زنی و گریه بماند به جای خود

پیراهن عزای شما هم مقدس است

تا آیه های اشک غمت هست غصه چیست

این قصه مثل سوره مریم مقدس است

معراج کربلا به خدا هیئت است و بس

این روضه های فاطمه ای بس مقدس است

چون که فقط برای شما گریه می کنم

چشمم شبیه چشمه زمزم مقدس است

این دوره هم نشستن ما پای روضه ها

از عصر قبل دوره آدم مقدس است

عبد خدا شدم من اگر هیئتی شدم

با مهر کربلاست نمازم مقدس است

پایین پای بیرق تو هیئت خداست

پس مرگ زیر سایه پرچم مقدس است

 

دانلود مداحی 

 

 

salma57 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 35499
|
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
هر جا که می روم ز غمت دیده پر نم است-جواد مقدم

هر جا که می روم ز غمت دیده پر نم است

هر ماه من ز داغ تو ماه محرم است

یک لحظه بی محبت تو کی کشم نفس

دنیای بی حسین برایم جهنم است

عمری گریستم که موظف به گریه ام

گر نه فلک بگریه شود باز هم کم است

در مکتب تو بحث سیاه و سفید نیست

نام تو افتخار خداوند عالم است

شرح غلام ترک تو متن کتاب هاست

یک موی به قیمت صد جام و صد جم است

مریم که در کتاب خدا ذکر نام اوست

یک زینب تو اسوه و استاد مریم است

انگشتری که هست در انگشت مصطفی

بی شهد نام نامی تو نقش خاتم است

یک کشتی نجات به امت دهد نجات

فرمایش نبی است حدیث مسلم است

سنی هم اعتراف نموده به آن حدیث

حکم تو یا حسین ز هر حکم محکم است

در روز حشر عفو تو عفو عمومی است

از یک کنار حکم نمیایی که در هم است

گفتم به دل که این همه دلواپسی چرا

عشق حسین برای شفاعت فراهم است

اوضاع روزگار اگر نا منظم است

ای ناظم الامور تو کارت منظم است

اشکی که در عزای تو جاری شود ز چشم

سوگند می خورم که ز مجرای زمزم است

زخمیست زخم عشق که گویند و بی دواست

اما نگاه مرحمت دوست مرحم است

یک یا حسین گفتن من رمز آبروست

نام حسین ترجمه اسم اعظم است

 

دانلود مداحی

 

 

salma57 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 35499
|
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
نذار رو قلبم آرزوتو-حاج محمود كریمی

نذار رو قلبم آرزوتو

ببین بارونه روبروتو

یه کم بالا بگیر گلوتو

ای عشق مهربون زینب

بگو چی میشه جون زینب

به پات بریزه خون زینب

یه وقت نگن نداری،یاری میون دشمن

از تو به یک اشاره،از من به سر دویدن

نمی تونم ببینم،دل بی قراریه تو

چادر کمر ببندم،بیام به یاریه تو

نرو کجا داری می ری عزیزم

جوونم و میگیری عزیزم

از خواهرت سیری عزیزم

یادته روز آخر،مادر چی گفت داداشی

منو سپرد به تو تا، هوامو داشته باشی

حالا داری می ری و کوفی ها پشت سر تو

می خوان بیان سراغت،معجر دختر تو

زخمی ترین برادر من

بگو چرا دور بر من

می آد صدای مادر من

داره میمیره خواهر تو

چی می آد اینجا به سر تو

خنجر کُند و حنجر تو

تیراندازا به زانو،نشسته روبروتن

نیزه دارا تو فکر،نحر کردن گلوتن

مرده تو دل هاشون مروت

ببین چه جوری با قساوت

می زننت با قصد قربت

از دل من امون گرفتن

از تن تو توَون گرفتن

تو افتادی و جون گرفتن

نیزه و تیر و شمشیر،سنگ و سنان آوردند

از کوفه تیراشونو،عصا زنان آوردند

پاشیده از هم بدن تو

چیزی نمونده از تن تو

غارت شده پیرُهن تو

یه نیزه توی پهلو،یه نیزه توی سینه

دعام اینه که مادر،این صحنه رو نبینه

این چیه که می خواد تا،برگردونه تنت رو

دانلود مداحی 

 

 

salma57 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 35499
|
تاریخ عضویت : بهمن 1391 

من و دل كندن از دلبر محاله   

من و دل كندن از دلبر محاله      دلم با دلبرم در شور و حاله

با این آقا به این خوبی ندونم     كی گفته كربلا رفتن خیاله

دمادم این دعا ورد زبانم           ببینم  كربلا را تا جوانم

درون سینه آسایش ندارم       نیستان را به آتش می كشانم

ببین آشفته گشته وضع و حالم    دگر بشكسته بالم پس ننالم

زبس كه فكر دیدار تو هستم       حریم تو شده فكر و خیالم

دل من بیقرار كربلاته                همه میگن بهشت ایوون طلاته

دیگه اینجوری عادت كردم آقا        دیگه كرببلام تو روضاهاته

كرامت می كنی با یك اشاره    رخ تو آسمون چشمات ستاره

واسه لطف نگاه مهربونت            غریب وآشنا فرقی نداره

                                                          دانلود صوت  

 

salma57 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 35499
|
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
 

آقا شروع من تویی به نام اسمت

مولا تموم آدما غلام اسمت

وقتی کشیدی دستتو رو سرم

شدم  گدای دور  حرم

تو میدونی که من یه روسیاهم

عشقم، همه ی دل خوشیم همینه

یه روز چشام اینو ببینه، عزیز فاطمه دادی پناهم

بمیرم آقا کفن نداری، چرا تو سر در بدن نداری

تو زینت اهل آسمونی، حالا چرا پیراهن نداری

من از تو دل نمیکنم، آقام اگه قابل بدونی

اگه میون عاشقات، این دل مارو دل بدونی

من از تو دل نمیکنم، مگه میشه از تو جدا شد؟

مگه میشه دل به تو داد، و بی خیال کربلا شد؟

تموم زندگیمو من مدیون دستای تو هستم!

نمیدونم چجوری شد، ندیده من دل به تو بستم

ولی بدون هرجا باشم، نشون نوکری باهامه

تموم عالم بدونه هرجا باشم، حسین آقا

بمیرم آقا کفن نداری، چرا تو سر در بدن نداری

تو زینت اهل آسمونی، حالا چرا پیراهن نداری

 

 

 

salma57 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 35499
|
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
فروغ چشم پر آبم حسین است
 

فروغ چشم پر آبم حسین است               دلیل این که بی تابم حسین است

اگر چه نوکری ناچیز هستم                        خدا را شکر اربابم حسین است



 
آئینه حق نما

آئینه حق نما حسین است حسین     جان و تن مصطفی حسین است حسین

           مصباح هدایت بشر تا محشر                       بی شبه حسین است حسین 

 
هر کس که حسینی است حقیرش مشمار

هر کس که حسینی است حقیرش مشمار          در رتبه کبیر است صغیرش مشمار

عنوان گدایی درش آقائی است                          آقاست گدای او فقیرش مشمار