بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
من نوکرم به خدمت ارباب سرخوشم
نوکر نبوده ایی که ببینی چه میکشم........
کربلا، بین الحرمین.
من یک بار بین الحرمین رو تجربه کردم. (بین حرم پیامبر و بقیع)
خدایا یعنی میشه روزی بین الحرمین کربلا رو ببینم
کاروانش می رود دامن کشان
درد پنهان می شود آخر عیان
می برد دل از دل بیت الحرام
حج شود عمره ز جور کافران
بغض مادر در میان کوچه ها
طاقتم ده مهدی صاحب زمان
ای نوای عاشقی مولا حسین
چون روی بر شهر شوم کوفیان
مسلمت بی یار و یاور می شود
ارمغان نامه های کوفیان
در دلم بازار داغ عقده هاست
سوی عاشورا روی سرو روان
می رود دار و ندار خیمه ها
بعد عباس تو ای فخر زمان
چوب خیزر باشد و بزم شراب
زینب و آوارگی کودکان
شاعر:حسین عباسی
السلام علیک یا ابا عبدالله
تا قیامت به خدا عاشق این آقایم/یا حسین بن علی دم همه دم آوایم
تا قیامت به خدا سینه زن اربابم/از غم عشق حسین خونجگر و بی تابم
از ازل نام خوشش بر لب من آوا بود/گر شدم سینه زنش مَرحمت ِ زهرا بود
گر دهد بهر سفر فاطمه بر من توشه/از همینجا بشوم زائر آن شش گوشه
آی سینه زنها/با دم ِ یا زهرا/همگی بریم به کربلا
به عشق ارباب/با مدد ِ مولا/همگی بریم به کربلا
یا ثارالله/وجیهاً عندا الله/شهید عاشورا/یا حجت َ الله
ذبیح ُ الله/وجیهاً عندالله/نور دل زهرا/یا حجتَ الله
یا حسین یا حسین...
کعبه عصمت/حقیقت رحمت/تو قبله ی اهل ِ/ولایی
مثل شهیدا/دلم میخواد آقا/به راه تو بشم/فدایی
جون من و/پدر و مادر و/همه کَس و کارم/فدای عشقت
آرزومه/که شبیه ِ یک شمع/بسوزم ای آقا/به پای عشقت
یا حسین یا حسین...
غریب مادر/ای یوسف بی سر/ای زینت دوش ِ/ پیغمبر
شبیه لاله/چرا شدی پرپر/ ای زینت دوش ِ/ پیغمبر
محشر شده/ز غم تو بر پا/با ناله ی زهرا/تو آسمونا
ای لب تشنه/ای زخمی دشنه/یا ذبیحَ العشان/غریب و تنها
یا حسین یا حسین...
کوفه میا حسین جان کوفه وفا ندارد
کوفی بی مروت شرم و حیا ندارد
گردد به شهر کوفه مسلم فدایت آقا
در کوچه های غربت گِریَم برایت آقا
بنگر شدم خزانی ای روی تو بهشتم
ای کاش از برایت نامه نمی نوشتم
گردیده یبن زهرا در بین خیل أَعدا
از بهر کشتن تو تیغ عدو مهیا
به روی بامِ قصرِ ابن زیاد ملعون
می بینمت که گشتی غرقه به لُجّه ی خون
داغ حسین « شعر استاد شهریار »
محرّم آمد و نو كرد درد و داغ حسین گریست ابر خزان هم بباغ و راغ حسین
هزار و سیصد واندى گذشت سال و هنوز چو لاله بر دل خونین شیعه داغ حسین
بهر چمن كه بتازد سموم باد خزان زمانه یاد كند از خزان باغ حسین
هنوز ساقى عطشان كربلا گوئى كنار علقمه افتاده با ایاغ حسین
اگر چراغ حُسینى بخیمه شد خاموش مُنوّر است مساجد به چلچراغ حسین
خدا به نافه خلدش دماغ جان پرداشت كه بوى خون نكند رخنه در دماغ حسین
فراغ از دو جهان داشت با فروغ خُداى خُدایرا چه فروغى است در فراغ حسین
یزید كو كه ببیند بناله قافله ها گرفته از همه سوى جهان سُراغ حسین
بوی محرم آمده ما را صدا کنید
ما را دوباره در غم خود مبتلا کنید
سالی به انتظار شما گریه کرده ایم
شاید به چشم قدمی آشنا کنید
این هم شما و این دل ناقابلی که هست
وقتش شده که روضه خود را بپا کنید
قلبم برای سینه زدن تنگ آمده
رخصت دهید و در دلمان کربلا کنید
شال عزا به گردن من بسته مادرم
دارد امید درد مرا هم دوا کنید
چشم انتظار اذن علمدار مانده ایم
خواهید جان دهیم و یا سر جدا کنید
ای حسین فاطمه این کینه هامان را ببین
قلب مجروح درون سینه هامان را ببین
یازده خورشید را کشتند و داغ تو فزون
تکه تکه زین ستم آیینه هامان را ببین
***
گرچه شد خورشید ما در پرده ی غیبت ولی
می رسد نورش ز ماه حضرت سید علی
باز هم هر روز عاشورا و هر جا کربلا
باز هم فتنه، اگرچه هست حجت ها جلی
***
ترس ما کشته شدن یا غارت این خانه نیست
بلکه دنیایی شدن با مسلک کوفی گری ست
گر که بگذاریم امام خویش را تنها به تشویق هوا
فرق ما با آن جنایت پیشگان سفله چیست؟
***
ای حسین فاطمه داغت درون قلب ماست
نهضتت رسواگر روی تمام فتنه هاست
شمر را در هر زمان نومید از قتلی کنیم
که پی خورشید و مه دشنه به دست و بی حیاست
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِیَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ و َابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ
سلام بر تو اى ابا عبداللّه سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش سلام بر تو اى فرزند امیر مؤ منان و فرزند آقاى اوصیاء