مبحث شصت و هشتم طرح صالحین: "چگونه خود را ارزیابی کنیم؟"
مبحث شصت و هشتم طرح صالحین: "چگونه خود را ارزیابی کنیم؟"
این مبحث ادامه کتاب " لطفا گوسفند نباشید" است که قبلا در مورد آن بحث می نمودیم.
فایل پاورپوینت زیر را با حجم MB1.32 دانلود و پس از مطالعه مطالب آن:
برای دانلود بهمراجعه کنید
نکات مهم و جالب فایل:
- حتي لحظهاى تصور نكنيد كه تولدتان تصادفى بوده است! تولدتان بیدليل و بیبهانه و تصادفى نبوده .
- هر پلّهی تعالى روح براى انسان، يك تولد دوباره است!
- مرگ مانند درآوردن كفش تنگ است!
- دنيا زندان نيست
دنيا مدرسه است
و ما دانشآموزان خُرد بىخِردى هستيم،
كه هر روز، هر ماه و هر سال بعد از تحمل رنج خواندن و دانستن، آزمايش میشويم.
- هرگز نپنداريم كه، دنيا كلافى سردرگم و مغشوش است!
- بايد هوشيار باشيم كه از هر تجربه، فقط حكمتى را كه در آن نهفته است كسب كنيم.
- جوانى يا پيرى ما بستگى به نوع نگاه ما به زندگى دارد.
- جوان در «حال» زندگى میکند.
ميانسال در «گذشته و آينده» زندگى میکند.
پير در «گذشته» زندگى میکند.
- رشد بسياري از بحرانهاي روحي ما در «ترس» نهفته است!
- انديشمندان، كودكيهاي ترس را "ترديد" نام نهاده و بر اين باورند كه همه ترسهاي بزرگ از يك ترديد كوچك آغاز ميشود.
- بشر آن قدر كه از ترسِ حوادثِ اتفاق نيفتاده در آينده رنج برده است، از خود آن اتفاق آن قدر رنج نبرده است!
- به احساسات و خصوصيات منفي خود همچون مادري كه به فرزند وحشتزده و سرگردانش مينگرد، نگاه كنيد!
شماره مبحث اشتباه تایپ شده
مبحث 68
چه نوع ترسها به توجه و درمان نیاز دارند؟
در وهله اول باید به سن کودک توجه داشت. برخی از ترسها در سنین خاصی طبیعیتر هستند. بنابراین اگر چنین ترسهایی بیش از دو سال دوام داشته باشند حتما به توجه و درمان نیاز دارند. اصولا یک ترس عادی نباید چنین مدت زمانی طول بکشد و گاه بدون نیاز به مداخلات درمانی به تدریج کاهش پیدا کرده و بالاخره از بین میرود. همینطور برای تشخیص ترسهای غیر عادی باید به نوع ترس نیز توجه داشت.
هر چند گاهی اوقات کودکان از چیزی میترسند ولی این ترس چندان وحشتزا نیست و مشکل خاصی در عملکرد روزانه کودک ایجاد نمیکند و واکنش ترس در او چندان شدید و ناهنجار نیست. اما زمانیکه نوع ترس کودک غیر عادی است و نیاز به مداخلات درمانی دارد واکنش کودک به عامل ترس بسیار شدید است. کودک بسیار وحشت زده میشود و رفتارهایی از خود نشان میدهد که اغلب خارج از کنترل دیگران است.
ترس درکودکان
پدیده ترس هر چند که یک غریزه طبیعی است که در انسان از همان بدو تولد وجود دارد، اما هر گاه به دلیل تغییراتی که در شدت و نوع آن بوجود میآید از حالت عادی خارج میشود. این ترسها تحت عنوان ترسهای مرضی شناخته میشوند که هم کودک و هم اطرافیان او را آزار میدهند توصیههای مناسب روانشناسان و استفاده از مداخلات رفتاری در این راستا میتواند سودمند باشد
دنیا زندان مومن است!
امام حسن می فرماید:«از مشغولیت های دنیا برحذر باشید که شما را خیلی غافل خواهد کرد.هیچ کس یک دروازه،از مشغولیت های دنيا را نگشوده مگر اینکه آن دروازه،ده دروازه برایش باز کرده».
بنابراین اگر یک دروازه از دنیا برای ما گشوده شد.ماهم نیز یک دروازه ازآخرت را بگشاییم تا نصیبمان را ازآخرت فراموش نکرده باشيم وکاملا متعادل و متوازن زندگی کنیم ،درست همان طور که خداوند امر می کند نه اینکه به طور کلی از دنیا کناره گیری کنیم ،بلکه تلاش کنیم و یاد گیریم که با زینت های دنیا چگونه رفتار کنیم چناچه که ابن مسعود می گوید:(ای مردم بکوشید،مانند «قطرب نهار» نباشید).قطرب نهار یعنی چه؟ قطرب نهار نام پرنده ای کوچک است که گاهی اینجا و زمانی آنجا می نشیند و تمامی روزش را با تلاش و بدون لحظه ای ایستادن و استراحت سپری می کند،و شبانگاه خسته به بستر می رود
به احساسات و خصوصیات منفی خود همچون مادری که به فرزند وحشت زده وسرگردان می نگرد کمک کنید. درست دراین زمان است که وقتی بیشتر به هویت خود می پردازیم وقتی رنج و حسد وشک وبدی را کنار بگذاریم انگاه خداوند را در قلب خود می نشانیم او مارا در مهمانی خود می نشاند.
بشر انقدر که ترس از حوادث اتفاق نیفتاده در اینده رنج می برد از خود ان اتفاق رنج نمی برد.وترس را می توان با دعا وتفکر صحیح و مهربانی وحضور سبز خداوند از بین برد.
تردید یکی از خصوصیات انسان است که همیشه با اوست گاهی تردید راهی برای خوشبختی می باشد
جوان در حال ومیانسال در گذشته واینده وپیر در گذشته زندگی می کند حال شما در کدام زمان زندگی می کنید ؟؟
نخستين گام براي ارزيابي خويش، شناخت كامل و دقيق صفات، حالات و رفتارهاي خويش است. يكي از راههاي شناخت خود، محاسبة نفس است; يعني حساب رسي و بازنگري نسبت به گذشته و اين كه آدمي در هر شبانه روزي وقتي را معين كند كه در آن به حساب نفس خويش برسد و طاعات و معاصي خود را بسنجد. اگر خود را در انجام واجبات مقصر يافت يا معصيتي از او سرزده بود، نفس خويش را مورد عتاب قرار دهد و بر جبران عزم نمايد و اگر همة واجبات را بجا آورده و گناهي از او سر نزده است، خدا را شكر كند و اگر كارهاي مستحب انجام داده، شكر خدا را افزون نمايد.
کتایهای مفید در مورد خود شناسی و خدا شناسی
براي مطالعه كتاب هاي زير مفيدند:
1- مقالات، استاد شجاعى (به خصوص جلد سوم)
2- صد كلمه در معرفت نفس، استاد حسنزاده آملى
3- انسان در عرف عرفان، استاد حسنزاده آملى
4- دروس معرفت نفس، استاد حسنزاده آملى
معرفت نفس
آنچه از روايات استفاده مي شود اين است كه شناخت خود (معرفت نفس ) يكي از بهترين راههاي شناخت حق است : شخصي نزد پيامبر گرامي اسلام (ص ) آمد و عرض كرد كه راه شناخت حق چيست ؟ فرمود: شناخت خود. »فقال يا رسول الله كيف الطريق الي معرفه الحق ؟ فقال (ص ) معرفه النفس «, (مستدرك الوسائل , ج 11, ص 138). جمله »من عرف نفسه فقد عرف ربه ; هر كس خود را شناخت خدا را شناخته است «, (بحارالانوار, ج 2, ص 32) كه از پيامبر اسلام و اميرمومنان و ديگر ائمه اطهار(ع ) نقل شده است , بسيار معروف است و شيعه و سني آن را نقل كرده اند. چون انسان مخلوق خداست و به تعبير قرآن نشانه و آيت الهي است (فصلت , آيه 53) و شئون و حالات نفس بهره اي از صفات الهي را داراست . اگر به نفس و ويژگي هاي آن شناخت پيدا كند, امكان اين كه معرفت نسبي به خداوند و صفات او حاصل شود نيز وجود دارد. البته علم به كنه ذات حق محال است »ولايحيطون به علما«, (طه , آيه 110). عنقا شكار كس نشود دام پس گير». شناخت صفات و افعال الهي نيز در حد علم محدود انساني امكان پذير است . اما چرا اين شناخت نسبي و محدود است ؟ پاسخ روشن است . زيرا هر آفريده اي در حد خود و به ميزان عظمت و پيچيدگي و حكمتي كه در آن به كار رفته است , مي تواند پرده اي از عظمت و حكمت خالق هستي بخش را نشان دهد. در حقيقت هر موجودي همانند آينه كوچكي است كه كه تنها بخش كوچكي از عظمت و حكمت و قدرت »رب العالمين « را در خود منعكس مي كند. تذكر چند نكته : 1- شناخت نفس و روح نزديكترين راه ها براي شناخت حق است . زيرا انسان بزرگترين و جامعترين مظهر وجودي حق تعالي است . اما شناخت نفس با تصفيه باطن و تزكيه دل حاصل مي شود و اگر انسان به اين مهم رسيد, به بهترين شناخت يعني شناخت شهودي از حق مي رسد. »لم اعبد ربا لم اره «, (نهج البلاغه , خطبه 178). 2- مقصود از »من عرف نفسه « عمدتا شناخت جنبه و بعد روحاني انسان است ; يعني , هر كس حقيقت روح و نفس خود را بشناسد, به همان ميزان معرفت به حضرت حق پيدا خواهد كرد. چرا كه روح انسان از بزرگترين مظاهر وجود خداوند است . هر چند شناخت بعد جسماني انسان نيز همانند ساير مظاهر طبيعت , در شناخت خداوند موئثر است . ليكن شناخت نفس و روح كه از طريق تصفيه باطن و تزكيه روح حاصل مي شود, شناختي حضوري و شهودي است كه بهترين نوع شناخت است . 3- آنچه كه در روايات بيان شده , ناظر به رابطه معرفت نفس و رسيدن از آن به معرفت خداوند است نه بالعكس . هر چند شناخت خداوند نيز ما را به مرتبه اي از شناخت مخلوقات او كه تجلي و مظهر وجودي او هستند, رهنمون مي سازد. 4- اين كه فرموده ايد »از آنجا كه معرفت خداوند به شكل كامل ممكن نيست پس معرفت نفس هم به شكل كامل ممكن نيست «, بايد گفت هيچ تلازمي ميان اين دو نيست . اين كه معرفت خداوند به عنوان موجود لايتناهي و نامحدود براي موجود محدود به نام انسان ممكن نيست , لازمه اش اين نيست كه انسان نتواند به وجود محدود خودش نيز شناخت كامل پيدا كند.
نخستين گام براي ارزيابي خويش، شناخت كامل و دقيق صفات، حالات و رفتارهاي خويش است. يكي از راههاي شناخت خود، محاسبه نفس است؛ يعني حساب رسي و بازنگري نسبت به گذشته و اين كه آدمي در هر شبانه روزي وقتي را معيّن كند كه در آن به حساب نفس خويش برسد و طاعات و معاصي خود را بسنجد. اگر خود را در انجام واجبات مقصر يافت يا معصيتي از او سرزده بود، نفس خويش را مورد عتاب قرار دهد و بر جبران عزم نمايد و اگر همه واجبات را بجا آورده و گناهي از او سر نزده است، خدا را شكر كند و اگر كارهاي مستحب انجام داده، شكر خدا را افزون نمايد.
دومين گام در ارزيابي خويش، يافتن ميزانهاي حقيقي و واقعي است. از آيات قرآن و روايات معصومين، ميزان ها و وسايلي براي سنجش آدمي استفاده ميشود، که عبارتند از:
1. حق؛
2. قسط و عدل؛
3. پيامبران، اوصيا، امامان و حضرت امير المؤمنين به خصوص؛
4. قرآن کریم.
پس از شناخت خود و يافتن ميزان سنجش آدمي، بايد خود را با آن ميزان ها سنجيد، كه با اين سنجش، مقدار ارزش خود را به دست ميآوريم. هر چه در اين ميزان ها از وزن بيشتري برخوردار باشيم و به حق و عدل و پيامبران و امامان و حضرت علي(صلواتُ الله و سلامُه علیهم أجمعین) و حقايق قرآن نزديكتر باشيم، ارزش ما بيشتر است. با اين سنجش به ارزيابي خويش دست مييابيم.
امتحان و ارزیابی خود
پسر كوچكي وارد مغازه اي شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد و بر روي جعبه رفت تا دستش به دكمه هاي تلفن برسد و
زن پاسخ داد: كسي هست كه اين كار را برايم انجام مي دهد!
پسرك گفت: خانم، من اين كار را با نصف قيمتي كه او مي دهد انجام خواهم داد!
زن در جوابش گفت: كه از كار اين فرد كامل راضي است. پسرك بيشتر اصرار كرد و پيشنهاد داد خانم، من پياده رو و جدول جلوي خانه را هم برايتان جارو مي كنم در اين صورت شما در يكشنبه زيباترين چمن را در كل شهر خواهيد داشت.
مجدداً زن پاسخش منفي بود. پسرك در حالي كه لبخندي بر لب داشت، گوشي را گذاشت. مغازه دار كه به صحبت هاي او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: پسر، از رفتارت خوشم آمد؛ به خاطر اينكه روحيه خاص و خوبي داري دوست دارم كاري به تو بدهم، پسر جواب داد: نه ممنون، من فقط داشتم عملكردم را مي سنجيدم، من همان كسي هستم كه براي اين خانم كار مي كند.
آيا ما هم ميتوانيم چنين خود ارزيابي از كار خود داشته باشيم؟