قرار شب بیست وهشتم ماه مبارک رمضان
قرار شب بیست و هشتم ماه مبارک رمضان به نیت : حفظ آبروی مسلمین در دنیا و اخرت
حکمت 346 نهج البلاغه
بسم الله الرحمن الرحیم
ماء وجهک جامد تقطره السؤال؛ تقاضاى از مردم آبروى انسان را مىریزد.
منظور از آبرو احترام و شخصیت و موقعیت است؛ این آبرو از کجا آمده است؟
برخى از مفسّران نهجالبلاغه مىگویند انسان وقتى از کسى چیزى مىخواهد خجالت مىکشد و عرق از سر و رویش سرازیر مىشود پس آب روى انسان جامد است یعنى هنوز نریخته و وقتى از دیگران درخواست مىکند این آب جارى شده و مىریزد.
در حدیثى در مورد ابراهیم خلیل (علی نبینا و آله و علیه السلام) آمده است دلیل این که خدا او را خلیل خود قرار داده این است که از کسى درخواست نکرد و هر کس از او درخواست کرد به او عطا نمود.
بنابراین تا مىتوانیم از کسى چیزى نخواهیم و اگر ناچار شدیم از افراد با شخصیت بخواهیم.
دست حاجت چو بری پیش خداوندی بر که کریم است و رحیم است و غفور است و ودود
چگونه از خدا بخواهیم آبروی ما را حفظ کند؟
وزه نیوز در شرح دعای روز بیست و ششم به نقل از حجت الاسلام والمسلمین عرفان نوشت:
اللَّهُمَّ اجْعَلْ سَعْیِی فِیهِ مَشْکُوراً وَ ذَنْبِی فِیهِ مَغْفُوراً وَ عَمَلِی فِیهِ مَقْبُولاً وَ عَیْبِی فِیهِ مَسْتُوراً یَا أَسْمَعَ السَّامِعِین»
اى خدا در این روز سعی مرا (در راه طاعتت) بپذیر و گناهانم را در این روز ببخش و عمل مرا مقبول و عیبم را مستور گردان اى بهترین شنواى دعاى خلق.
یکی از لغاتی که خداوند برای فعل انسان بکاربرده است «سعی» میباشد.
« وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى. براى انسان بهرهاى جز سعى و کوشش او نیست» (نجم -39)
مهمترین تفاوت بین «سعی» و «عمل» این است که سعی، هدفمند میباشد و با رنج و زحمت همراه است.
* مفهوم شکر
شکر کلمهای است که در منابع دینی و روایات اسلامی بسیار به کار برده شده است و به معنای سپاگذاری در برابر نعمت و خیری است که از دیگری به انسان برسد. شکر تنها به معنای سپاسگذاری لفظی نیست، بلکه باید شکر را در مقام عمل به جا آوریم به این معنا که از نعمتهای الهی در مسیری استفاده کنیم که رضایت خدا در آن باشد.
خداوند هم شاکر و هم شکور میباشد، شاکر اسم فاعل و شکور صفت مشبهه است.
خداوند در قرآن میفرماید: « فَإِنَّ اللَّهَ شاکِرٌ عَلیمٌ» خداوند(در برابر عمل او) شکرگزار، و(از افعال وى) آگاه است.
* شکرگزاری در برابر نعمت
عَنِ الرِّضَا ع قَالَ مَنْ لَمْ یَشْکُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل.
حضرت رضا (ع)می فرماید: کسى که از احسان مردم تشکر نکند، شکر خدا را بجا نیاورده است. (بحار الأنوار ج68، ص: 44)
از این حدیث شریف معلوم میشود که، شکر در برابر نعمت، تحقق مییابد؛ در حالی که هیچ کس به خداوند نعمت نمیدهد. چون که خداوند «منعم علیالاطلاق» است پس شاکر بودن خداوند به چه معناست؟
* مفهوم شاکربودن خدا
شاکر بودن خداوند به این معناست که خداوند، حق اعمال مردم را بجا میآورد؛ یعنی هرکس عمل خیری انجام داد، عمل خیر از دست او نمیرود و خداوند از انجام دهنده عمل خیر قدردانی میکند.
خدا شاکر است؛ یعنی قدردان اعمال انسانهاست.
بنابراین شکر بندگان، شکر در برابر نعمت است و شکر ذات اقدس حق، شکر در برابر اعمال بندگان میباشد.
در آیه 23 سوره شورا، کلمه «شکور» دلالت بر ثبات و تاکید میکند: که میفرماید « وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فیها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ» و هر کس کار نیکى انجام دهد، بر نیکىاش مىافزاییم؛ چرا که خداوند آمرزنده و سپاسگزار است؛ یعنی قطعا خداوند، پیوسته بخشنده و پیوسته شکرگزار است.
اینطور نیست که انسان عمل خیری انجام دهد و خداوند قدردانی نکند.
در آیه دیگر میفرماید: « إِنَّ هذا کانَ لَکُمْ جَزاءً وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً» این پاداش شماست، و سعى و تلاش شما مورد قدردانى است.(انسان 22)
شکر بندگان هم لفظی و هم عملی است، شکر عملی آن است که نعمتهای خداوند در مسیری که خالق خواسته است به کار برده شود.
پس معنای« اللَّهُمَّ اجْعَلْ سَعْیِی فِیهِ مَشْکُورا » این است که خدایا تلاش مرا در این روز، قدردانی کن. به عبارتی دیگر عمل انسان، باید دارای ارزش صحیح و با اصالت باشد، تا مورد قدردانی خداوند قرار گیرد و مصداق آن آیه از قرآن نباشد که می فرماید: « وَ قَدِمْنا إِلى ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً» و ما به سراغ اعمالى که انجام دادهاند مىرویم، و همه را همچون ذرّات غبار پراکنده در هوا قرار مىدهیم.
در برخی روایتها حضرات معصومین فرمودهاند: که بعضی از روزهداران جز عطش و گرسنگی بهرهای از روزه نمیبرند.
آیتالله بهجت(ره) گفتند: «ما در این دنیا آمدیم که قیمت پیدا کنیم و برویم نه به هر قیمتی زندگی کنیم».
* فراز دیگر دعا
«و ذنبی فیه مغفورا» خدایا گناهان مرا در این روز ببخش. (راههای بخشش گناه در مباحث گذشته بیان شد)
«و عملی فیه مقبولا» عمل مرا در این روز مورد قبول قرار بده.
در معارف اسلامی، صحّت عمل و قبول عمل با هم فرق دارد.
* تفاوت صحت و قبولی عمل
صحّت آن است که شرایط فقهی را داشته باشد، ولی قبولی عمل فراتر از صحّت فقهی میباشد.
خداوند میفرماید: « َ إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ» خدا، تنها از پرهیزگاران مىپذیرد.(مائده 27) شرط قبول اعمال، این است که انسان تقوا داشته باشد اگر کسی روزه بگیرد و مفطرات روزه را ترک کند ولی محرمات را رها نکند، روزهاش صحیح است، ولی مورد قبول نیست در روایت نقل شده است که اگر خداوند دو رکعت نماز کسی را قبول کند او را به جهنم نمیبرد.
از بعضی از آیات و روایات معلوم میشود که شرایط قبول، فراتر از شرایط صحّت میباشد.
* درخواست پوشش عیوب از خدا
«و عیبی فیه مستورا» خدایا عیب مرا پوشیده نگه دارد. خدایا پیش خلق مرا رسوا مکن.
یکی از اسامی روز قیامت «یوم تبلیالسرائر» است که در آن روز، حقایق و باطن انسان آشکار میشود و گناهان او بر همگان معلوم میگردد. در این فراز از دعا از خدا میخواهیم که عیوب ما را بپوشاند و آبروی ما را حفظ کند.
اگر ما میخواهیم که خدا آبروی ما را حفظ نماید باید تلاش کنیم تا آبروی دیگران را نیز حفظ کنیم.
منبع: خبرآنلاین
نشانی: www.khabaronline.ir
قال الصادق (علیه السلام): کان امیرالمؤمنین (علیه السلام) یقول: لیجتمع فی قلبک الإفتقار إلى الناس والاستغناء عنهم یکون افتقارک إلیهم فی لین کلامک وحسن سیرتک ویکون استغنائک عنهم فی نزاهة عرضک وبقاء عزّک.
ترجمه حدیث: امام صادق (علیه السلام) مىفرماید: حضرت على (علیه السلام) پیوسته مىفرمود: باید دو چیز در قلب تو جمع شود یکى احتیاج و نیاز تو به مردم و دیگرى بىنیازى از آنها. نیاز تو به مردم در نرم سخن گفتن و خوشرفتارى با آنان است و بىنیازى تو از آنان در حفظ عزّت و آبروى توست.
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنّ المَسألَةَ لا تَحِلُّ إلاّ لِفَقرٍ مُدقِعٍ ، أو غُرْمٍ مُقطِعٍ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : درخواست كردن روا نيست، مگر براى [رفع] فقر كُشنده يا وام كمر شكن .
منبع کتابخانه احادیث شیعه
امام حسن عليه السلام : درخواست كردن روا نيست، مگر در يكى از اين سه جا: خون بهاى سنگين ، يا بدهكارى توان فرسا ، يا فقر كُشنده .
منبع کتابخانه احادیث شیعه
اهمیت آبرو و آبرو داری در قرآن
اسلام به آبروبانی (پاسداشت آبروی آدمی) ارزش و اهمیتِ زیادی داده است و در جای جای احکام اسلامی، دستوراتِ بسیار ظریف و سنجیدهای جهتِ حفظِ آبروی خود و دیگران وجود دارد که همگی موجبِ تکریم بنیآدم است.
واژه آبرو
«آبرو» به معنای اعتبار، قدر، جاه، شرف، عِرض و ناموس است. (1)
جلوههای آبروبانی در قرآن
از نظر قرآن کریم، انسان کرامت (2) و شرافتِ ذاتی دارد که خداوند به او داده است و میفرماید: وَ لَقَدْ کرَّمْنَا بَنِی ءَادَم ؛ (3) «ما فرزندانِ آدم را کرامت بخشیدیم.» و به خاطر همین ویژگی، بر دیگر آفریدگان برتری دارد.
از بارزترین جلوههای برتری و کرامتِ انسان، داشتن عقل (4)، حیا و تمایلِ او به آبروبانی است که باعث میشود به هر چه که احترام و آبروی او را تهدید میکند، واکنش نشان دهد؛ لذا نخستین زشتی؛ یعنی عریانی عورتش را ـ که منافی با احترام و آبروی خود میدانست ـ با استفاده از پوششی پوشاند: « فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَ طَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ» ؛ (5) «و هنگامی که از آن درخت چشیدند، اندامشان [عورتشان] بر آنها آشکار شد و شروع به قرار دادنِ برگهای [درختان] بهشتی بر خود کردند، تا آن را بپوشانند... .»
آبروبانی پایدار
قرآن بر این نکته تأکید میکند که انسان باید همواره لباسِ تقوا و حیا داشته باشد و اهل ایمان و عمل صالح گردد و با عاشقانه عمل کردن به دستوراتِ خدا، نزد او آبرو و منزلت یابد. در این صورت، خدا بر اساس یک سنّتِ همیشگی به او محبوبیت و منزلت والای اجتماعی میبخشد. خداوند میفرماید: « اِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدّاً » ؛ (6) «مسلّماً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند، خدای رحمان محبّتی برای آنان در دلها قرار میدهد.»
آبروی مردم را کمارزش نینگاریم و بدانیم که نقل تهمت ها و شایعات از گناهان کبیره است و کوچکی یا بزرگی گناه را باید خداوند تعیین کند. ضمناً توجه کنیم که همة اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله عادل نبودند؛ بلکه گروهی از آنان مرتکب گناه بزرگ (تهمت به همسر پیامبر) شدند، و خلاصه، بدانیم که تمام محاسبات انسانها واقعبینانه نیست
آبروداری در قرآن
خداوند در قرآن برای پاسداشت آبروی مؤمنان اهمیت ویژهای قائل شده و همه آنان را به این عمل تشویق یا امر نموده و از آسیب زدن به آبروی دیگران نهی کرده است. نمونههایی از دلیل این مدعا را در قرآن بررسی میکنیم:
1. شاهدطلبی در تهمت ها
«برای حفظ آبرو و شرف دیگران، اسلام برای اثبات زنا، چهار شاهد مقرّر کرده است، و حتّی اگر سه شاهد گواهی دهند، هر سه شلّاق میخورند.» (7)
خدای متعالی میفرماید: « وَ الَّذِینَ یرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یأتُوا بِاَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَةً وَ لَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً اَبَداً وَ اُولَئِک هُمُ الْفَاسِقُونَ »؛(8) «و کسانی که زنان پاکدامن را متّهم میکنند، سپس چهار شاهد (بر مدّعای خود) نمیآورند، آنها را هشتاد تازیانه بزنید و شهادتشان را هرگز نپذیرید و آنها همان فاسقانند.»
به این ترتیب نه تنها اینگونه افراد را تحتِ مجازاتِ شدید قرار میدهد؛ بلکه در درازمدت نیز سخن و شهادتشان را از ارزش و اعتبار میاندازد، تا نتوانند حیثیت پاکان را لکهدار کنند، به علاوه مُهر فسق بر پیشانیشان مینهد و در جامعه رسوایشان میکند.
در اسلام برای اثبات حقوق و جُرم، دو شاهدِ عادل کافی است؛ حتی در مسئلة قتل نفس با وجود دو شاهد عادل، جُرم اثبات میشود؛ ولی در مسئله اتهام به زنا، چهار شاهد الزامی است. ممکن است سنگینی وزنه شاهد در اینجا به خاطر آن باشد که زبانِ بسیاری از مردم در زمینه این اتّهامات باز است و همواره عِرض و حیثیتِ افراد را با سوءظن یا بدون سوءظن جریحهدار میکنند. اسلام در این زمینه سختگیری کرده تا حافظِ اَعراض مردم باشد؛ ولی در مسائل دیگر، حتی قتل نفس، زبانها تا این حد آلوده نیست. (9)
2. معرفی تهمت به عنوان گناهِ آشکار
خدا در قرآن کریم، نسبت دادنِ خطا و گناه خود به دیگران را ـ که موجب خدشهدار کردن آبروی آنان است ـ بهتان و گناهی آشکار معرّفی نموده است و میفرماید:«وَ مَنْ یکسِبْ خَطِیةً اَوْ اِثْماً ثُمَّ یرْمِ بِهِ بَرِیاً فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَاناً وَ اِثْماً مُبِیناً» ؛ (10) «و کسی که خود، خطا یا گناهی مرتکب شود، سپس بیگناهی را به آن متهم سازد، بارِ بهتان و گناهِ آشکاری بر دوش گرفته است».
قرآن بر این نکته تأکید میکند که انسان باید همواره لباسِ تقوا و حیا داشته باشد و اهل ایمان و عمل صالح گردد و با عاشقانه عمل کردن به دستوراتِ خدا، نزد او آبرو و منزلت یابد تهمت زدن به افراد بیگناه با روح ایمان سازگار نیست؛ چنانکه از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: «اِذَا اتَّهَمَ الْمُؤْمِنُ اَخَاهُ اَنْمَاثَ الْاِیمَانُ فِی قَلْبِهِ کمَا ینْمَاثُ الْمِلْحُ فِی الْمَاءِ؛ (11) کسی که برادر مسلمانش را متهم کند، ایمان در قلبِ او ذوب میشود، همانند ذوب شدن نمک در آب.»
در حقیقت رواج این کار ناجوانمردانه در یک محیط، باعث به هم ریختن نظام و عدالت اجتماعی و آلوده شدن حق به باطل و گرفتار شدن بیگناه و تبرئه گنهکار و از میان رفتن اعتماد عمومی میشود. (12)
اسلام شایعهسازی، شایعهپذیری و شایعهگستری را محکوم نموده و گفتن و پذیرفتن بدون تحقیق هر سخنی را ممنوع کرده است، تا از آبروی افراد، شخصیتها و جوامع جلوگیری کند
3. دفاع از ناموس
همسر شایسته کسی است که در غیاب همسرش، رازدار باشد، مالش را حفظ کند، به او خیانت نکند، آبروداری نماید و موجبات رسوایی او و خود را فراهم ننماید. از سویی اسلام با وضع قوانین ویژه، مانع از رسوایی هر فرد ـ حتی از سوی نزدیکترین کسانش ـ میشود و از آبروی آنها محافظت میکند، آنچنان که خداوند میفرماید: « وَالَّذِینَ یرْمُونَ أزْوَاجَهُمْ وَلَمْ یکنْ لَّهُمْ شُهَدَاءُ إلاَّ أنْفُسُهُمْ فَشَهَادَةٌ أحَدِهِمْ أرْبَعُ شَهَدَاتِ بِاللهِ إنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِینَ » ؛ (13) «و کسانی که همسران خود را [به عمل منافی عفّت] متّهم میکنند و گواهانی جز خودشان ندارند، هر یک از آنها باید چهار مرتبه به نام خدا شهادت دهد که از راستگویان است.»
4. شایعهستیزی
اسلام شایعهسازی، شایعهپذیری و شایعهگستری را محکوم نموده و گفتن و پذیرفتن بدون تحقیق هر سخنی را ممنوع کرده است، تا از آبروی افراد، شخصیتها و جوامع جلوگیری کند. از جمله اینکه خداوند میفرماید: « إذْ تَلَقَّوْنَهُ بِألْسِنَتِکمْ وَتَقُولُونَ بِأفْوَاهِکمْ مَّا لَیسَ لَکمْ بهِِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَیناً وَهُوَ عِنْدَ اللهِ عَظِیمٌ » ؛ (14) «به خاطر بیاورید زمانی را که این شایعه را از زبان یکدیگر میگرفتید و با دهان خود سخنی میگفتید که به آن یقین نداشتید و آن را کوچک میپنداشتید، در حالی که نزد خدا بزرگ است.»
پیام آیه
آیة فوق پیام های جالبی دارد که توجه به آنها در پاسداشت حریم آبروی آبرومندان بسیار مؤثر است:
اوّلاً : پذیرش بدون تحقیق آنچه بر سر زبانهاست، محکوم است و سخن باید بر اساس علم باشد.
ثانیاً : آبروی مردم را کمارزش نینگاریم و بدانیم که نقل تهمت ها و شایعات از گناهان کبیره است و کوچکی یا بزرگی گناه را باید خداوند تعیین کند. ضمناً توجه کنیم که همة اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله عادل نبودند؛ بلکه گروهی از آنان مرتکب گناه بزرگ (تهمت به همسر پیامبر) شدند، و خلاصه، بدانیم که تمام محاسبات انسانها واقعبینانه نیست. (15)
5. پیشگیری از اشاعه فحشا
اسلام برای مصونیت جامعه و حفظ آبروی افراد، از شیوع زشتی ها و کاهش قبح آنها بین مردم پیشگیری میکند؛ لذا قرآن کریم میفرماید: «إنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِِینَ ءامَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ ألِیمٌ فِی الدُّنْیا وَالأخِرَةِ وَاللهِ یعْلَمُ وَأنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ»؛ (16) «کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مردم باایمان شیوع یابد، برای آنان در دنیا و آخرت عذاب دردناکی است و خداوند میداند و شما نمیدانید.»
قرآن بر این نکته تأکید میکند که انسان باید همواره لباسِ تقوا و حیا داشته باشد و اهل ایمان و عمل صالح گردد و با عاشقانه عمل کردن به دستوراتِ خدا، نزد او آبرو و منزلت یابد. در این صورت، خدا بر اساس یک سنّتِ همیشگی به او محبوبیت و منزلت والای اجتماعی میبخشد
مفاد این آیه در بردارنده مفاهیم زیر است:
الف. گستره مفهومی اشاعه فحشا و عواقب آن
باید توجه داشت که اشاعة فحشا مفهوم وسیعی دارد که هرگونه نشر فساد و شیوع زشتی ها و قبایح و کمک به توسعه آنها را شامل میشود. در پایان آیه میفرماید: «و خدا میداند و شما نمیدانید.» او از عواقب شوم و آثار مرگبار اشاعة فحشا در دنیا و آخرت به خوبی آگاه است؛ ولی شما از ابعاد مختلف این مسئله آگاه نیستید. او میداند چه کسانی در قلبشان حبّ این گناه هست و کسانی را که زیر نامهای فریبنده به این عمل شوم میپردازند، میشناسد؛ اما شما نمیدانید و نمیشناسید. (17)
ب. ابزارهای اشاعه فحشا
علاقه به اشاعه فحشا، گاهی با «زبان» و «قلم» است و گاهی با «ایجاد مراکز فحشا» و تشویق دیگران به گناه و «قرار دادن امکانات گناه در اختیار آنان». (18) در حالی که اگر چنین ابزارهایی در دسترس قرار نگیرند، زمینة شیوع فساد، کمتر فراهم خواهد بود؛ هرچند که آدمیان باید از آنچنان اراده و ایمانی برخوردار باشند که در هر شرایطی بتوانند خویشتنداری کنند و به معصیت آلوده نشوند.
ج. مصادیق آیه
از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: «مَن قَالَ فِی مُؤمِنٍ مَا رَأتْهُ عَینَاهُ، وَسَمِعَتهُ أذنَاهُ، فَهُوَ مِنَ الَّذِِینَ قَالَ اللهُ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ : «إنَّ الَّذِِینَ یحِبُّونَ أنْ تَشِِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ ألِیمٌ » ؛ (19) هر کس آنچه را دربارة مؤمنی ببیند یا بشنود، برای دیگران بازگو کند، از مصادیق این آیه است.»
چنین کسی، در واقع دوست دارد زشتی ها در میان مردم باایمان شیوع یابد؛ لذا برای او عذاب دردناکی در دنیا و آخرت خواهد بود.
و از آن حضرت نقل شده است که فرمود:«قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه وآله: مَنْأذَاعُ فَاحِشَةً، کانَ کمُبْتَدِئهَا ؛ (20) کسی که کار زشتی را شایع کند، مانند کسی است که آن را مرتکب شده است.»
د. درس ها و عبرت های آیه
اسلام شایعهسازی، شایعهپذیری و شایعهگستری را محکوم نموده و گفتن و پذیرفتن بدون تحقیق هر سخنی را ممنوع کرده است .
ه. دفاع از متّهمان بیخبر از فحشا
برخی از مؤمنان از چنان تقوای فکری، روحی، عملی و اخلاقی برخوردارند که حتی فکر گناه هم نمیکنند و روحشان بیخبر است. برچسب گنهکاری زدن به چنین مؤمنانی آن قدر نزد خدا سرزنشآمیز است که خود، در دفاع از چنین متّهمانی میفرماید: «إنَّ الَّذِینَ یرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلاَتِ الْمُؤمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَالأخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ » ؛ (21) «کسانی که بر زنان پاکدامن و بیخبر از فحشا و مؤمن، تهمت زنا میزنند، در دنیا و آخرت لعنت شدهاند و برایشان عذابی بزرگ است.»
پی نوشت ها :
1) فرهنگ قرآن، هاشمی رفسنجانی و محققان مرکز فرهنگ ومعارف قرآن، قم، مؤسسه بوستان کتاب، 1383، ج 1، ص 96.
2) کرامت اشاره به نعمتهای خدادادی در وجود انسان است، بدون تلاش؛ تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1383، ج 7، ص 94.
3) اسراء / 70.
4) «وَ لَقَدْ کرَّمْنَا بَنِی آدَمَ بِالْعَقْلِ و...»؛ تفسیر الصافی، ملا محسن فیض کاشانی، تهران، انتشارات الصدر، 1415 ق، ج 3، ص 206.
5) اعراف/22.
6) مریم / 96.
7) تفسیر نور، ج 2، ص 256.
8) نور/ 4.
9) تفسیر نمونه، ج 14، ص 373.
10) نساء / 112.
11) اصول کافی، ج 2، ص 269، باب التهمة و سوء الظن.
12) تفسیر نمونه، ج 4، ص 121 و 122.
13) نور/ 6.
14) نور/ 15.
15) اقتباس از تفسیر نور، ج 8، ص 158، فی مصباح الشریعه، ص 67، «
16) نور/ 19.
17) تفسیر نمونه، ج 14، ص 404 و 405.
18) تفسیر نور، ج 8، ص 161.
19) تفسیر کنز الدقائق وبحر الغرائب، قمی، محمد بن محمدرضا، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارات ارشاد اسلامی، 1368، ج 9، ص 265؛ اصول الکافی، به نقل از ثقة الاسلام کلینی، ج 2، ص 357، ح 2.
20) همان، به نقل از اصول کافی، ج 2، ص 356، ح 2.
21) نور/ 23.
فراوری : محمدی
بخش قرآن تبیان
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره144
امام عسكرى عليه السلام : تا جايى كه مى توانى تحمّل كنى دست نياز دراز مكن ؛ زيرا هر روز، روزىِ تازه اى دارد . بدان كه پافشارى در درخواست، هيبت آدمى را مى بَرد ، و رنج و سختى به بار مى آورد ؛ پس ، صبر كن تا خداوند دَرى به رويت بگشايد كه براحتى از آن وارد شوى ؛ كه چه نزديك است احسان ، به آدم اندوهناك ، و امنيت ، به آدم فرارى وحشتزده ؛ چه بسا كه دگرگونى و گرفتاريها ، نوعى تنبيه خداوند باشد و بهره ها مرحله دارند ؛ پس ، براى چيدن ميوه هاى نارس شتاب مكن ، كه به موقع آنها را خواهى چيد . بدان، آن كه تو را تدبير مى كند، بهتر مى داند كه چه وقت، بيشتر مناسب حال توست ، پس در همه كارهايت به انتخاب او اعتماد كن، تا حال و روزت سامان گيرد .
منبع کتابخانه احادیث شیعه
آبرو
آبرومندى
وَ لا تَجْعَلْ عِرْضَكَ غَرَضاً لِنِبالِ الْقَوْلِ(1)
آبرويت را آماج تيرهاى گفتار قرار مده .
روش حفظ آبرو
مَنْ ضَنَّ بِعِرْضِهِ فَلْيَدَعِ الْمِراءَ(2)
هر كه آبروى خود را دوست دارد، بايد از بگو مگو بپرهيزد.
مشترى آبرو
ماءُ وَجْهِكَ جامِدٌ يُقْطِرُهُ السُّؤ الُ، فَانْظُرْ عِنْدَ مَنْ تُقْطِرُهُ.(3)
آبـروى تـو بـر جـبين تو بسته است و خواهش ، آن را قطره قطره مى چكاند. پس بنگر كه آن را نزد چه كس فرو مى چكانى !
شرط آبرودارى
اُبْذُلْ مالَكَ لِمَنْ بَذَلَ لَكَ وَجْهَهُ فَاِنَّ بَذْلَ الْوَجْهِ لا يُوازيهِ شَى ءٌ(4)
مـال خـود را بـه كـسـى كـه بـراى تو از آبرويش گذاشته است ، ارزانى دار، زيرا هيچ چيز با بخشيدن آبرو برابرى نكند.
1 ـ نهج البلاغه ، ن 69، ص 1067.
2 ـ همان ، ح 354، ص 1255.
3 ـ همان ، ح 347.
4 ـ شرح غررالحكم ، ج 2، ص 236
منبع:هزار حديث از اميرالمؤ منين (ع ) در هزار موضوع
پژوهشکده تحقيقات اسلامي
منبع: http://moudeomam.com
امام عسكرى عليه السلام : تا جايى كه مى توانى تحمّل كنى دست نياز دراز مكن ؛ زيرا هر روز، روزىِ تازه اى دارد . بدان كه پافشارى در درخواست، هيبت آدمى را مى بَرد ، و رنج و سختى به بار مى آورد ؛ پس ، صبر كن تا خداوند دَرى به رويت بگشايد كه براحتى از آن وارد شوى ؛ كه چه نزديك است احسان ، به آدم اندوهناك ، و امنيت ، به آدم فرارى وحشتزده ؛ چه بسا كه دگرگونى و گرفتاريها ، نوعى تنبيه خداوند باشد و بهره ها مرحله دارند ؛ پس ، براى چيدن ميوه هاى نارس شتاب مكن ، كه به موقع آنها را خواهى چيد . بدان، آن كه تو را تدبير مى كند، بهتر مى داند كه چه وقت، بيشتر مناسب حال توست ، پس در همه كارهايت به انتخاب او اعتماد كن، تا حال و روزت سامان گيرد .
منبع کتابخانه احادیث شیعه
امام صادق عليه السلام : درخواست كردن شايسته نيست مگر در سه جا : در خون بهايى كه به عهده بيچاره اى است، يا در وام سنگين، و يا نيازى كه [انسان را] به خاك مذلّت نشاند.
منبع کتابخانه احادیث شیعه
وَ قالَ الاِْمامُ السَّجادُ عليه السلام: وَيْحَكَ اَفى حَرَمِ اللّه ِ اَسْأَلُ غَيْرَاللّه ِ عَزَّوَجَلَّ؟!! اِنّى آنِفُ اَنْ اَسْأَلَ الدُّنْيا خالِقَها، فَكَيْفَ اَسْأَلُها مَخْلُوقا مِثْلى؟!
كسى به حضرت گفت: حال كه وليد بن عبدالملك در مكّه است، نزد او برو و از او بخواه در مورد توليّت اوقاف و صدقات على بن ابى طالب عليه السلام از تو حمايت كند. امام چهارم فرمود: بيچاره! در حرم خدا از غيرخدا چيزى درخواست كنم؟!! براستى من خوش ندارم كه از آفريننده جهان، دنيا را درخواست كُنم، چگونه آن را از مخلوقى همچون خود درخواست نمايم.
منبع کتابخانه احادیث شیعه
درخواست از خدا شجاعت است، اگر بر آورده شود حاجت است، اگر برآورده نشود حکمت است
درخواست از خلق شرمندگی است، اگر بر آورده شود منت است، اگر برآورده نشود ذلت است.
امام صادق (ع) :
فَوتُ الحاجَةِ خيرٌ من طَلَبِها مِن غَيرِ أهلِها؛
برآورده نشدن حاجت ، بهتر از درخواست آن از نااهل است.
منبع کتابخانه احادیث شیعه
رسول خدا (ص) فرمودند:
آبرویتان را به وسیله اموالتان حفظ كنید.
(نهج الفصاحه ، حدیث 2104)
همه چیز مسلمان خون و آبرو و مال او بر مسلمان حرام است.
(نهج الفصاحه ، حدیث 2161)
هر كه از آبروی برادر خویش دفاع كند خدا آتش را از چهره وی باز دارد.
(نهج الفصاحه ، حدیث 3014)
هر كه در غیاب برادرش از آبروی وی دفاع كند ، بر خدا واجب است كه او را از جهنم مصون دارد.
(نهج الفصاحه ، حدیث 3007)
به عوض چیزی كه انسان آبروی خویش بدان محفوظ دارد برای او صدقه ای نویسند.
(نهج الفصاحه ، حدیث 2560)
هر كه زبان خویش از آبروی مردم نگاه دارد ، روز قیامت خدا گناهان وی ببخشد.
(نهج الفصاحه ، حدیث 2858)
هر كه از شما تواند دین و آبرو را به مال خود حفظ كند، حفظ كند.
(نهج الفصاحه ، حدیث 2965)
وقتی پروردگار عزوجل ام مرا بالا برد به قومی گذشتم كه ناخن های مِسین داشتند و صورت و سینه خویش می خراشیدند، گفتم ای جبرئیل این ها كیانند؟ گفت : این ها كسانی هستند كه گوشت مردم خورند و از عرضشان سخن كنند.
(نهج الفصاحه ، حدیث 2284)
همه چیز مسلمان ، از مال و آبرو و خونش بر مسلمان حرامست ، برای مرد همین شر بس كه برادر مسلمان خویش را تحقیر كند.
(نهج الفصاحه ، حدیث 2166)
با اموال تان از آبرویتان دفاع كنید.
(نهج الفصاحه ، حدیث 1616)
هر كار نیكی صدقه است و هر چه مسلمان بر خویش و كسان خویش خرج كند در قبال آن برای او صدقه ای نویسند و هر چه مسلمان به وسیله آن آبروی خویش محفوظ دارد در قبال آن برایش صدقه ای نویسند.
(نهج الفصاحه ، حدیث 2173)
خدا رحمت كند بنده ای را كه به آبرو یا مال برادر خود تجاوزی كرده باشد و از وی حلالیت طلبد ،پیش از آنكه از او بازخواست كنند و نیاز و درهمی نباشد ، اگر كارهای نیكی داشته باشد از آن بر گیرند و اگر نداشته باشد از گناهان ستم دیده بر گناهان او بیفزایند.
(نهج الفصاحه ، حدیث 1657)
ربا هفتاد و سه قسم است و آسان تر از همه چنان است كه كسی با مادر خود زنا كند و بدتر از همه ربا ها تجاوز به آبروی مسلمان است.
(نهج الفصاحه ، حدیث 1683)
سختگیری مرد دارا، آبروی وی را بازیچه و عقوبت وی را آسان می كند.
(نهج الفصاحه ، حدیث 2425)
سه كسند كه آبرویشان محترم نیست آنكه به فسق تجاهر كند و پیشوای ستمگر و بدعت گزار.
(نهج الفصاحه ، حدیث 1223)