مجموعه اشعار اجرا شده توسط حاج عبدالرضا هلالي

امام هشتمین من همه سرمایه ام هستی
تموم دلخوشیم اینه که تو همسایه ام هستی
بهار گل رسید آقا کشم من نغمه ی هو هو
شده ذکر شب و روزم رضا یا ضامن آهو
تمام آبروی من عجب آقا کرم داری
چه سقا خونه ای مولا توی صحن حرم داری
ز جامت تا که نوشیدم ببین که مست مست هستم
بهاری کن دل من رو که من یک هیئتی هستم
کبوتر بچه ای بودم که دونه عشقت رو خوردم
منم مثل شما آقا دلم رو کربلا بردم
سر و سامون به من دادی عزیز مردمم کردی
اباالفضلی قسم آقا بزرگی آخره مردی
ببین ای مهربان من عجب شور و نوا دارم
دلم تنگه دلم تنگه هوای کربلا دارم
اگرچه چشم من خسته است ولیکن نور عین دارم
منم مثل شما آقا به دل عشق حسین دارم
اگرچه عاشق و مستم اگر اهل جفا هستم
به جان مادرت زهرا فقط عبدالرضا هستم

بی خیال عقل و دینم ، با تو در اوج یقینم
بسته بر حبل المتینم ، این نوشته بر جبینم
من غلام رو سیاه زاده ی ام البنینم

پیر موسی عشق عیسی نور آدم کهف حوا
یار شمعون یار یحیی پور حیدر پور زهرا
او بود دین مبینم من غلام رو سیاه زاده ی ام البنینم

در عبادت در شجاعت در ولایت در رشادت
نخل عصمت نسل همت دشت بان دشت غیرت
او بود خلد برینم من غلام رو سیاه زاده ی ام البنینم

مادر مادر مرو مادر ، مادر مادر مرو مادر

تو قلب حیدر قدم زنان می خونم یا زهرا
زندگیم رو به دعای تو مدیونم یا زهرا
دیگه فرزندت شدم ازت ممنونم یا زهرا
آخه به تو می خوره گروه خونم یا زهرا
مادرم روح سرنوشت ، بخت حق نوشت زیر پات بهشت فاطمه
مادرم اشک و خنده ام ، با تو زنده ام ، بر تو بنده ام فاطمه

فاطمه فاطمه فاطمه یا فاطمه ، فاطمه فاطمه فاطمه یا فاطمه

تو اقیانوس چشات میشه قلبم در یا زهرا
با ذکرت دلم می گیره چون مجنون گر یا زهرا

یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا

شور اجرا شده توسط حاج رضا هلالی در جلسه هفتگی بتاریخ 87/3/3

منو نگاه کن ، یه دعا کن
منو امشب حاجت روا کن
چقدر صبوری ؟ بسه دوری
منو راهی کرب و بلا کن
دلم شده خون ، ندارم جون
لیلی رحمی بکن به مجنون
سرم رو بشکون ولی آقا
دل ناقابلم رو نشکون

شب بارونه ، دل پریشونه
عشق تو کرده منو دیوونه

می خوام آروم شم دل نمیزاره
دوباره میل کربلا داره

شکسته بالم ، من ننالم
تو یه فکری بکن به حالم
منی که آقا هر دم هر جا
کربلات شده فکر و خیالم
نذاری تنهام توی غم هام
بیشتر از همیشه تو رو می خوام
دلهره دارم بی قرارم
که بگی دیگه تو رو نمی خوام

چی بگم از این دل آشفته
هرکس رو دیدم کربلا رفته
باشه می سوزم توی درد و غم
کربلات واسه خوبای عالم

شبای هیئت شب غربت
دل زارم میشه بی طاقت
بهشت نمی خوام آخه آقام
هیئتات برا من شده جنت

اشکام روونه روی گونه
روضه هات دلمو میسوزونه
آرزو دارم ای نگارم
بگی این هم از خودمونه

کی میشه سر مست و هوایی شم
یه شب جمعه کربلایی شم
من و دلتنگی امون از این دل
کاروان رفت و مونده ام در گل

شور اجرا شده توسط حاج رضا هلالی در جلسه ی هفتگی بتاریخ 87/11/1

چه خوشه دل برای تو
بمیره تو عزای تو
پیر غلام شم به پای تو
پیر غلام شم به پای تو آقا

احترامم کنند برات
این که پیر شد تو روضه هات
همینو می خوام از خدا
همینو می خوام از خدا آقا

آرزومه سخا کنی
منو حاجت روا کنی
نوکریمو امضا کنی
نوکریمو امضا کنی آقا

آرزومه کنی نگاه
دیگه دور شم من از گناه
رو سفید شه غلام سیاه
رو سفید شه غلام سیاه آقا

مادرم گفت به مادرت
بی بی جان بچم نوکرت
دل تنگم کبوترت
دل تنگم کبوترت آقا

دل من بر ضریحت دخیل
با تو من میشم بی بدیل
یه چیزی مثل جبرئیل
یه چیزی مثل جبرئیل آقا

لیلی قلبم پر شرره
مجنون از تو بی خبره
خیلی وقته در به دره
خیلی وقته در به دره آقا

با تو قلبم خدائیه
هر نفس کربلائیه
بی تو سهمم تنهائیه
بی تو سهمم تنهائیه آقا

می طپه عشقت تو سینم
با تو بر هر دل میشینم
از جوونیم خیر می بینم
از جوونیم خیر می بینم آقا

بی تو رو به غروب میشم
بدتر از سنگ و چوب میشم
با تو خوب و محبوب میشم
با تو خوب و محبوب میشم آقا

با تو قلب من با صفاست
مورد تأیید خداست
حسابم از همه جداست
حسابم از همه جداست آقا

سلام من به ساحتت
قسمتم کن زیارتت
پا بزارم تو جنتت
پا بزارم تو جنتت آقا

شور اجرا شده توسط حاج رضا هلالی در جلسه ی هفتگی بتاریخ 87/11/25

اگرچه حق تو ادا نکردم
اونطور که باید وفا نکردم
ولی تو رو هم رها نکردم رهام نکن آقا


برات نداشته ام غیر از خجالت
خوش نداری تا بیام زیارت
حداقل بیا منو ز هیئت جدام نکن آقا

جدا شدم همانا ، فنا شدنم همانا

ارباب منی که کاممو گذاشتن از بچگی با خاک تربت
چجور دلت میاد بمیرم حسرت به دل تو خاک غربت

زشت و زیبا به پات نوشته شدم

پیر شده یعقوب انتظارم
چرا گره افتاده به کارم ؟
بگو من آمادگیشو دارم
چی شد حرم ؟

حس می کنم ازم بریدی
شاید یه نوکر دیگه خریدی
بعد یه عمر نگه که رام نمیدی
کجا برم ؟

زنی دست رد به سینم
بازم پشت در میشینم

ارباب تو خونه بی عکس ضریحت دمی نداشته ام دلش رو
کی دیدی یک نفر روی دیوار قاب کنه عکس قاتلش رو


هوس ندارم ستاره باشم
فقطنمی خوام آواره باشم
بزار کبوتر مناره باشم
پرم بده

سر زده از من اگر خطایی
تو کسی نیستی کنی تلافی
عذاب کشیدم به حد کافی
پرم بده

منو دو تا دست خالی
بده به دلم یه حالی

ارباب آره درسته هر جا باشم این آسمون فقط یه رنگه
حرف من اما آسمون نیست ، زمین کربلا قشنگه

مناجات اجرا شده توسط حاج رضا هلالی در سالروز شهادت امام حسن عسکری علیه السلام بتاریخ 87/12/16

مادر و سینه ی شاکی
مادر و چادر خاکی
مادر و قد کمونی
مادر و یه طفل خونی

زیر پای دشمنا افتاده بوده
ناله می زد وای از غریبی

مادر و حیدر تنها
مادر و سیلی و دعوا
مادر و گریه ی شبگیر
مادر و ................

مادر و این همه خوبی
مادر و یک در چوبی
مادر و رنگ جبینش
مادر و سقط جنینش

ذکر مصائب فاطمه زهرا علیها سلام اجرا شده توسط حاج رضا هلالی در ایام فاطمیه 1383 شمسی

یاد کوچه ی مدینه ، می زنه آتیش به سینه
مونده رو صورت مادر جای پنج انگشت کینه

مادرم که بی حبیبه ، به غم و غصه عجینه
بخدا قسم که مزد گفتن علی همینه

ای مادر جوانم ، جوان قد کمانم
باور نمی کنم من بعد تو زنده مانم

دشمنا با هم نشستند تو کوچه راهشو بستند
فدکش رو پاره کردند دست و بازوشو شکستند

حرمت نمک گرفتند از دیوار کمک گرفتند
مادر مجروح ما رو به باد کتک گرفتند

ای مادر جوانم ، جوان قد کمانم
باور نمی کنم من بعد تو زنده مانم

تک و تنها توی کوچه دست و پای من می لرزید
جلو چشم من رو خاک ها مادرم تو خون می غلتید

نامردای بی احساس ، بی عشق ترین از ناس
رنگ شفق زدند بر گلبرگ های گل یاس

دست به دست هم که دادند ، ظلم بی حد و حساب شد
وقتی مادرم زمین خورد ، دنیا رو سرم خراب شد

مادر مرو ز پیشم ، بی تو دلم می میره
مادر مرو ز پیشم ، بی تو بابا می میره

خودمو بهش رسوندم ، کنج دیوارش نشوندم
چادر خاکیشو با دست گریه کردم و تکوندم

از نفس نفس زدن هاش جگرم سوخت و کباب شد
تا به خونمون رسیدیم ، دل من ز غصه آب شد

در بین راه می گفتش ای بر دلم شکوفه
هیچی مگو به بابات از ماجرای کوچه

شعر اجرا شده توسط حاج رضا هلالی در ایام فاطمیه سال 83

جوش غم در قلب خم شد
دست و پای دهر گم شد
از وجود پاک بی بی
نام جنت شهر قم شد

اذن ده بر خاک بوسی
زینب شمس الشموسی
بی بی معصومه
بی بی معصومه جانم

سایه زد غم بر سر تو
گفت چشمان تر تو
رس به دادم ای برادر
می کشد پر خواهر تو

وقت مردن میل دارم
سر به بالینت گذارم
بی بی معصومه
بی بی معصومه جانم

گرچه افتاده به دامم
اهل قم کرد احترامم
عمه زینب بی قراره
روضه های شهر شامم

دیده ای با حال مضطر
روی نی رأس برادر

بی بی معصومه
بی بی معصومه جانم

ای برادر بی قرارم
از دو دیده خون ببارم
شد دم جان کندن من
یا رضا چشم انتظارم

عالم آل محمد
داغت آتش بر دلم زد

ضامن آهو
ضامن آهو جانم

سینه زنی سنگین اجرا شده توسط حاج رضا هلالی بمناسبت وفات حضرت معصومه سلام الله علیها _ سال 84_قم

فخر و اعتبارقم یا معصومه
زهرای دیار قم یا معصومه

ای نامت قرار دل یا معصومه
در پایت غبار دل یا معصومه

دریا غیرت حرم یا معصومه
عطشانت لب کرم یا معصومه

ای قبلت سرای غم یا معصومه
خشمت دوزخ عدم یا معصومه

قم طوفان به دوش تو یا معصومه
دل حلقه به گوش تو یا معصومه

فخر و اعتبارقم یا معصومه
زهرای دیار قم یا معصومه

خاتون اذا السماء یا معصومه
ای مهتاب شمس ما یا معصومه

پر در آسمان زدی یا معصومه
در خوبی زبانزدی یا معصومه

قم با حق عجین شده یا معصومه
معراج زمین شده یا معصومه

عطشانیم تویی یا معصومه
دل مشغولیم تویی یا معصومه

می شد کاش از کرم یا معصومه
پلکم جاروی حرم یا معصومه

خون قلب دو نیم توست یا معصومه
مه شمع حریم توست یا معصومه

بنگر بی زبانیم یا معصومه
نذرت شد جوانیم یا معصومه

فخر و اعتبارقم یا معصومه
زهرای دیار قم یا معصومه

بیت الله ما دلت یا معصومه
صد فیضیه سائلت یا معصومه

حوزه در دیار تو یا معصومه
زانو زد کنار تو یا معصومه

ای نبض سحر شود یا معصومه
عالم مست یا ربت یا معصومه

بنگر بی پناهیم یا معصومه
اجر و روسیاهیم یا معصومه

بنگر حسرت دلم یا معصومه
اولیا حضرت دلم یا معصومه

گردون سر به میل تو یا معصومه
ای هستی طفیل تو یا معصومه

بی تابت ضلالیم یا معصومه
پر کن دست خالیم یا معصومه

فخر و اعتبار قم یا معصومه
زهرای دیار قم یا معصومه

سینه زنی سنگین اجرا شده توسط حاج رضا هلالی بمناسبت وفات حضرت معصومه سلام الله علیها _ سال 84_قم

بلبلی خواند به این زمزمه
موسی جعفر شده بی فاطمه
آنکه ز هجران در به در
روز و شب عاشقیش در سفر
خواب شبش ذکر نماز شب است
حضرت معصومه همان زینب است
هر دو ز هجران برادر غمین
این به سفر آن شده محمل نشین
بر سر این ریخته عطر و گلاب
آن ز جفا رفته به بزم شراب
قم کوفه نبود تا که خواهر
بیند سر نی سر برادر
قم شام نبود تا که در آن
دشنام دهد کسی به مهمان
حاشا که قم این جفا پذیرد
مهمان به خرابه جای گیرد
قم مهمان را عزیز داند
کی دختر ورا کنیز خواند ؟

شعر اجرا شده در مصیبت حضرت معصومه سلام الله علیها در شب وفات آن بانو _ سال 1384_قم مقدس

به دل حال و هوای روضه دارم
به سر شور و نوای روضه دارم
مرا از روضه ی دلبرسرشته اند
گلم را از گل کوثر سرشته اند
فلک حیرت زده از همت ماست
ملک از بچه های هیئت ماست
مبادا بعد از این خودکامه باشیم
سحرها بی زیارت نامه باشیم
طلوع فجرمان را خواب دزدد
زلال عشق را مرداب دزدد
مبادا بلبلان شیدا نباشند
زیارت خوان عاشورا نباشند
دلم هم صحبت صبح امید است
وجودم زائر شاه شهید است
نشان عشق از مولا گرفتم
دمادم ذکر یا زهرا گرفتم
قفل این دنیا به نام فضه ام وا می شود
باب خلقت را خدا با نام زهرا باز کرد

شعر اجرا شده توسط حاج رضا هلالی بعنوان پیش روضه در جلسه هفتگی بتاریخ 86/3/4

دو محراب خدایی
دو صحن کبریایی
و از گلدسته ها آید به هر سو
صدای یک اذان کربلایی
زدم قبله نمایی
میان این دل مست و هوایی
و گفتم من همین جمله به کعبه
نماز عشق من رو سوی اربابم حسینه
آخه قبله نمای دل من بسوی بین الحرمینه
و کردم اقتدا بر حضرت زینب کبری
این حضرت علامه ی عظمی
و خواندم من نماز عشق خود را
بی پرده و ابهام ، تکبیرة الإحرام
الله اکبر ، بسم الله حسین حسین حسین
و دیدم حضرت جبریل را بین نمازم
حزین و عاشقونه اونم مثل من مست و دیوونه
داره با تربت کرب و بلا نماز می خونه
حسین سر خفیه ، حسین نور جلیه
حسین شخصیت محبوب بین المللیه
چه شور و چه غوغاست
نه خواب و نه رؤیاست
میان هیئتیم همینجا کربلاست
و آنسو بارگاه یک امیر صاحب الفضل
و قبل از آن که من دهم سلامی در جوار این شه فضل
بخوانم آیه ی قرآن اذا زلزت الأرض
چرا چون زلزله برپا شود با گفتن نام اباالفضل
اباالفضل صاحب این دل مسته
اباالفضل دست هرچی یل رو بسته
به مهرویان بگویید
اباالفضل نرخ یوسف رو شکسته
ابوفاضل علمدار رشید سومین شاه و ولیه
آقا مرجع تقلیدش امیرالمؤمین حیدر علیه
إذا زلزت الأرض زمین محشر کبراست
چه حساس به میدان می رود حضرت عباس
قدش چون سرو طوباست
دمش فوق مسیحاست
دلش در تاب و در تب
میان سینه اش سودای زینب
به روی زانوانش حک شده جاپای زینب

شور اجرا شده توسط حاج رضا هلالی در وفات حضرت ام البنین بتاریخ 86/4/

می روم تا دلبری پیدا کنم
بهر این دل یاوری پیدا کنم
می روم تا پشت درب میکده
ساقی سیمین بری پیدا کنم
می روم تا صحن ایوان نجف
شاید آنجا یاوری پیدا کنم
می روم تا بین یک دیوار و در
تکیه گاه و مادری پیدا کنم
می روم تا در کنار علقمه
دست و مشک و ساقری پیدا کنم
می روم در کوچه های شهر شام
خورده سیلی دختری پیدا کنم
می روم همراه مهدی تا دمشق
عمه ی بی یاوری پیدا کنم
می روم تا گوشه ی ویرانه ای
بین تشت زر سری پیدا کنم

شعر اجرا شده توسط حاج رضا هلالی در وفات حضرت ام البنین بتاریخ 86/4/8

ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس خاموش کن صدارا،

نقاره می زند طوس آیا مسیح ایران کم داده مرده را

جان جانی دوباره بردار با ما بیا به پابوس

آنجا که خادمینش از روی زائرینش گرد سفر بگیرند با بال ناز طاووس

خورشید آسمان ها در پیش گنبد او رنگی ندارد

آری چیزی شبیه فانوس رویای ناتمامم ساعات در حرم بود باقی عمر اما افسوس بود

و کابوس وقتی رسیدی آنجا در آن حریم زیبا زانو بزن به پای بیدار خفته در طوس