مجموعه اشعار اجرا شده توسط حاج عبدالرضا هلالي
قدم به قدم اومدنم
با قانت خم اومدم
توقتله گاه چه خبره
کجای پسرم اومدم
بی حیا ول کن حنجرش
بسه دست بردار از سرش
زدید حلقه دور و برش برید کنار اومده مادرش
داره میبینه خواهرش
چیکار داری با ححنجرش
خنجر تورو خدا نبر
روبوسه گاه مادرش
پسرم تو جون منی
روی زانوم جون میکنی
نبینم صدپاره تنی
داری به چادرم چنگ میزنی
كليم بي كفن كربلاي ميقاتي ...
خليل بت شكن كعبه ي خراباتي...
چه فرق مي كند آخر به نيزه يا گودال؟ ...
هميشه و همه جا تشنه ي مناجاتي...
نخوان كه نور كتاب خدا ندارد راه ...
به قلب سنگي اين مردم خرافاتي...
كنار نيزه ي تو گريه مي كند يحيي...
شنيده معني ذبح العظيم آياتي ...
نگاه لطف تو يك دير را مسلمان كرد...
مسيح من چقدر صاحب كراماتي!...
توان ناقه نشيني به دست و پايم نيست...
خدابه خير كند،واي عجب مكافاتي...
شنيده ام كه سفر رفته اي ولي بابا ...
براي من نخري گوشواره سوغاتي