سخنی برای طلاب
حج را تماماً ناتمام کرد
عشق را سراسر در نیام کرد
راهی خاک کربلا شد
از کعبه تا کرب بلا آقا قیام کرد
مجموعه کامل اشعار در وبلاگ:
www.zolfeyar.mihanblogcom
سال هاست که دور تا دور کعبه را که سیاه پوش عزای جد بزرگوارتان است ، برای یافتنت می گردند.
سال هاست که در سعی صفا و مروه راه را در پی یافتنت می دوند.
سال هاست که نفس خود را ذبح می کنند تا بلکه پرده ای از عوالم غیب را بردارند و چشمشان به جمال تو نورانی شود.
سال هاست که سجیل ها را برشیطان روانه می کنند تا بگویند آقا ما از این شیاطین خسته شده ایم بیا.
اما....
آقا....
آیا درست است که ما ولی خود را نبینیم؟
آیا درست است که غلام ، ارباب خود را نبیند؟
آقا جان ....
جلوه ای از جمالت را بر ما بنما تا فراموش کند جسم جان را و جان جسم را.
ظهور کن تا غم ها از بین برود.آن غم هایی که از روز اول تا کنون انباشته گشته.
اللهم عجل لولیک الفرج
رجوع کنید به وبلاگم:
www.zolfeyar.mihanblog.com
سال هاست که در انتظارت اشک های پنهانی خود را می پوشانیم تا نامحرمان نبینند، سال هاست که غروب ها را می شماریم و نمی بینیمت ،سال هاست که درد غربیت را در سینه نگه داشته ایم چون محرمی نیست ،سال هاست شور و شوقی در چهره مان رسوخ نکرده،آخر مگر می توان غم دوریت را کنار نهاد،مگر می توان دوریت را تحمل کرد،مگر غلام می تواند صاحبش را نبیند،بیا که نگویند ما بی صاحبیم،بیا که نگویند ارباب نداریم،بیا که نگویند این ها هیچند و هیچ. آقا جان، شهرها در انتظارت غم کده گشته اند و باغ ها بی حضورت ماتم کده. قبر ها را شاید توان مانند زمین بی تو فرض کرد اما نه! هرگز! مصیبت از این ها بالا تر است شاید که امام خوب گفت: از درد فراقت بر کی داد برم فریاد رس از تو به که فریاد برم غروب جمعه ای دیگر در راه است نکند که تو نیایی یا صاحب الزمان(عج ) رجوع کنید به وبلاگم:www.zolfeyar.mihanblog.com
عمریست که بی تاب ز غم فراق یاریم
چه کنیم دگر نداریم چاره ای و غم گساریم
چه کنیم که بوی زلفش همه راه دیوانه کرده
لیک خبری به جز غروب جمعه های یار نداریم
رجوع کنید به وبلاگم :
www.zolfeyar.mihanblog.com