هنر در اسلام
پیچ و تاب اسلیمی ها تا كرانه های آسمان
نزدیك به 1400 سال از ورود اسلام به ایران می گذرد و اسلام از جوانب مختلف بر این سرزمین كهن تاثیر گذاشته است. هنر و معماری هر سرزمین نیز به دنبال تغییرات موجود در آن سرزمین به تناسب تغییر خواهد كرد. به دنبال نگاه به معماری ایران در قبل و بعد از ورود اسلام و تاثیر و تاثر این دو بر یكدیگر، بازشناخت معماری اسلامی ایران و معماری ایران اسلامی زوایا و گوشه های این تاثیر و تاثرها را بهتر نمایان می كند.
در رویارویی با این مطلب ما با دو حقیقت ثابت مواجه هستیم: 1 - معماری ایران 2 - معماری اسلامی
در نقد معماری ایران اسلامی یا به تعبیری دیگر معماری دوران اسلامی ایران، می توان چنین انگاشت كه ایران سرزمینی است با سابقه ای كهن در تمدن و معماری كه آثار به دست آمده از 8500 سال پیش، شاهدی براین مدعاست. این معماری در دوره قبل از اسلام به طور بارز در دو شیوه پارسی و پارتی بروز كرده است. آنچه باید همواره فراروی خود قرار دهیم، این است كه معماری ایران كهن هرچند به صورت متعالی به خلق صورت پرداخته اما هیچگاه خالی از معنا نبوده است و همواره اصول معماری ایرانی كه دكتر پیرنیا (1) مطرح كرده، در بستر معماری ایران جریان داشته است.
مطلب مهم ،پیوند اعتقادات مردم ایران زمین با آثار معماری بوده كه منجر به ایجاد آثاری مقدس و پاك شده است. از ایجاد تخت جمشید بر صفه ای كه از زمین خاكی فاصله داشت و ستون های آن در رسیدن به آسمان پاك، بیشترین تلاش در فاصله گرفتن از زمین را داشته اند تا ایجاد چهارطاقی های ساسانی كه دو عامل انسانی و زمین را در پایین قرار داده و عامل سوم یعنی آتش را كه عنصری مقدس است، در نقطه عطف خود یعنی محور گنبد قرار داده، همواره پیوند ناگسستنی مذهب و بنا، به طور كامل نمایان است و همین عامل موضوعی با عنوان كمال گرایی در معماری ایران را به عرصه می گذارد.
در این زمینه دكتر صارمی در كتاب ارزش های پایدار در معماری ایران می نویسد: اتاق، یكی از هسته های اولیه معماری ایران است. در فرآیند كمال، اتاق به چهارطاقی بدل می شود. اساس چهارطاقی مربع است كه به دایره تبدیل می شود و تبدیل به دایره معمولا به وسیله مثلث صورت می گیرد.
نادر اردلان و لاله بختیار نیز در كتاب حس وحدت می نویسند: موضوع اصلی در معماری ایران تبدیل مربع به دایره از راه كاربرد مثلث است. مربع، نماینده و مظهر زمین خاكی و نشان دهنده كمیت هاست و در مقابل ،دایره مظهری از آسمان و نشان دهنده كیفیت هاست.
در بطن چهارطاقی عنصر چلیپا دیده می شود كه معرب آن صلیب است. ایرانیان از هزاران سال پیش نشان چلیپا را كه نشان آفتاب جهان تاب و روشن ترین مظهر توانایی خداوندگار است، ارج می نهادند. به طور كلی كاربرد چهار گل، چهار پر و ... پیشینه ای دیرینه دارد.
حال سرزمینی با یك معماری كهن و متعالی را در نظر بگیرید با دین پیامبری به نام زرتشت كه در معرض حمله اقوام بیابانگردی به نام اعراب قرار گرفته است، ولی این اقوام بیابانگرد پیامی به نام اسلام را با خود به همراه آورده اند. مردم ایران به طور ذاتی و باتوجه به شرایط اجتماعی آن روز ساسانیان، اسلام را می پذیرند و اسلام به عنوان یك كیش جدید در سرزمین ایران ریشه می دواند. آنچه بعد از اسلام در معماری ایران رخ می دهد، در واقع ادامه ای است از همان معماری قبل از اسلام. اما تاثیر اسلام چیست؟
گنبد، فرم كمال یافته چهارطاقی است كه هر معماری آرزوی برپا داشتن آن را داشته است. به نوعی می توان گفت گنبد در آمیزش با عقاید اسلامی به نهایت كمال خود می رسد. در ایران بعد از اسلام، فرم های ایرانی، فنون سازه ای ایرانی و استفاده از آرایه های ایرانی قبل از اسلام بخوبی پدیدار است. به عنوان مثال عنصر چهار به صورت تكرار كلمات مقدس به صورت چهارگانه به كار می رود. این فرم ها، آرایه ها و فنون در معماری ایران بعد از اسلام به تكامل می رسند و آنچه به عنوان نیارش در بناهای ایرانی مطرح است، نمودی از این واقعیت است. خلق بسیاری از مساجد برپایه چهارطاقی مانند مساجد جامع یزد، ایزدخواست و ... یا بر اساس ایوان مانند مسجد جامع نیریز، این مطلب را كاملا نمایان می سازد. پس در كوتاه سخن می توان گفت كه آنچه به عنوان معماری دوران اسلامی ایران خوانده می شود: گوهری است گرانبها به نام معماری ایران كه در بستر اسلام به حد كمال و تعالی خود سیر می كند.
و اما معماری اسلامی ایران ...
از این رهگذر آنچه پیش روی ماست، این است كه آیا اسلام معماری خاصی دارد؟ و یا نه اسلام فراتر از آن است كه معماری خاص ارائه دهد. آنچه تاریخ بازگو می كند حكایت از آن دارد كه پیامبر اسلام بعد از ورود به مدینه، اولین بنایی كه در مركز حكومت خود برپا می كند، بنایی است به نام مسجد مدینه . حیاطی است نسبتا بزرگ با چهار دیوار اطراف آن،یك فضای سرپوشیده با پوست حیوانات و چند ستون چوبی، چند اتاق در یك طرف، چند سكو و تعدادی در. شاید تاكنون كمتر به این بنای به ظاهر ساده پرداخته اند. همگان می دانند این بنا محلی بوده برای ادای فریضه ای به نام نماز، اما كمی بیشتر كه بنگریم، می بینیم این بنا نه تنها محل عبادت مسلمانان است، بلكه محل تجمع مسلمانان در تصمیم گیری های حكومتی، محل استقرار عده ای از مسلمانان و خانه پیامبر است.
در واقع پیامبر اسلام با خلق این بنا یك فضای جدید ایجاد می كند. یك فضای چند عملكردی كه در عین سادگی تمامی اصول سادگی، صمیمیت و ... را در بردارد و بی دلیل نیست كه برخلاف مسیحیت نوظهور كه پس از بیرون آمدن از زیر خاك، فرم با سیلیكاهای رومی را برای كلیسای خود برمی گزیند.(2) مسلمانان با علاقه ای كه به پیامبر خود دارند، همان مسجد ساده را به عنوان سمبلی از مسلمانان نخستین كه اسلام را پرورش داده اند، برمی گزینند. نمود این مطلب را در سرزمین های اسلامی كاملا می توان دید: در ایران، اولین مسجد بعد از اسلام، مسجد جامع فهرج در یزد (حدود 50 هجری) و مسجد جامع دمشق در سوریه (96-88 هجری) و ... است.
حال اسلام با این الگو و باورها به سرزمینی با معماری كهن به نام ایران پای می گذارد. مسجد جامع فهرج را نخستین مسلمانانی كه به سرزمین یزد پا گذاشته اند، با نگاهی كه به مسجد پیامبر داشته اند، با چیره دستی یك معمار ایرانی برپا داشته اند، چراكه هنوز آرایه های ساسانی در این مسجد دیده می شود.
آنچه ایران را از سایر سرزمین های اسلامی متمایز می كند، این است كه اسلام بخوبی و با یك پیوند نمادین با معماری ایران درمی آمیزد و به نوعی اسلام و معماری ایران درجهت یك كمال گرایی دوجانبه حركت می كنند. معمار ایرانی بعد از اسلام دو نگرش رادر ذهن دارد:
الف- میراث معماری كهن ایران، ب- تعالیم اسلام كه به نوعی در همه ابعاد زندگی متجلی می شود. یكی از خلاقیت های معمار ایرانی این است كه این دو را بخوبی با هم تركیب می كند. فنون و سنن ایرانی را به یاد دارد، ولی همواره آنچه اسلام بیان می دارد، به صورت حقیقتی زیبا در دل او رخنه كرده و افق های تازه ای در دید او ایجاد كرده است، همچون حركت از كثرت به وحدت، تصویر بهشت و ... . به صورت دیگر می توان گفت اسلام معماری ایران را چندبنیانی می كند. یك اثر چند بنیانی دارای دو دسته ارزش است؛ یك دسته ارزش های ذاتی اثر است كه هنگام تولد با خود آورده و دیگری دسته ارزش هایی است كه طی سده ها با ارزش های اولیه ممزوج شده است. این مطلب را در مسجد شیخ لطف الله اصفهان در نظر بگیرید: رعایت تناسبات در داخل گنبد، مقیاس مطبوع در خارج از گنبد، حل استادانه چرخش از میدان به طرف داخل مسجد و ... ارزش های ذاتی اثر هستند. ارزش های ویژه دیگری كه این اثر را چندبنیانی می كند، سمبولیسم و نمادگرایی موجود در مسجد است، چه به صورت فرم ها و چه به صورت نقش ها.
از زاویه نظام معنا كه بنگریم تاثیری كه اسلام بر ایران می گذارد در واقع تزریق یك روح و حس درونی جدید به بنای ایرانی است كه معمار ایرانی كه درونش با اسلام ممزوج شده است، با به كارگیری مفاهیمی همچون بازگشت به اصل كثرت به وحدت و ... و به كارگیری آرایه های نمادین، چنین فضایی را خلق كرده است و به جرات می توان گفت كه معمار ایرانی - اسلامی در هنگام خلق بناهای اینچنین همواره یك حقیقت با عنوان مبدا آفرینش را با خود به همراه داشته است و این رمزپردازی در بناهای اسلامی همان چیزی است كه معماری اسلامی ایران نامیده می شود؛ تركیب روح اسلام با یك معماری دیرینه.
پینوشت ها:
1- دكتر پیرنیا، اصول معماری ایرانی را مردم وارگی، پرهیز از بیهودگی، خودبسندگی، نیارش و درونگرایی می داند. كتاب سبك شناسی معماری ایران، تدوین دكتر غلامحسین معماریان
2 - مسیحیان نخستین در دوران پیگرد كه تحت تعقیب رومیان بوده اند، در دخمه های زیرزمینی به نام كاتاكوم به عبادت می پرداخته اند.
چرا مداحی پاپ ماندگار نمی شود؟
نوحهخوانی و مرثیهسرایی در رثای امام حسین(ع) و ائمه اطهار از نمونههای بارز هنر ایرانی و عشق و علاقه مردم ایران زمین به خاندان عصمت و طهارت است. در شرایطی كه اعراب بنی امیه از یك سو با فرهنگ و هنر ایرانی و از سوی دیگر با تشیع میجنگیدند این دو عنصر یعنی هنر ایرانی و ارادت به اهل بیت پیامبر و امامان در نقطهای تلاقی كردند و عشق و عرفان و زیبایی و پرستش و اسلام علوی را به اوج رساندند.
برخورد ایرانیان با اسلام در حقیقت انقلاب دیگری در خارج از عربستان بود. ایرانیان با عشق و علاقه به دین مبین اسلام و رهنمودهای متعالی آن و با تكیه بر قول پیامبر و روایات و بهرهگیری از كلام خداوند و بزرگان دین در حكمت و فلسفه، معماری و هنر های تجسمی، ادبیات و شعر و موسیقی، پزشكی، تاویل و تفسیر قرآن و ... به جایگاهی درخور و شایسته رسیدند.
ایرانیان نه تنها در دوره های اخیر كه در تمام تاریخ 1400 ساله اسلام حامی و پیروان خاندان نبی و امامان معصوم بودهاند و در حمایت و پاسداری از این میراث بزرگ كوششهای فراوانی كردهاند. یكی از این تلاشها زنده نگاه داشتن قیام و عقیده امام حسین (ع) و پاسداری از حركت این امام همام بوده است.
رسوم و آیینهای گوناگونی در نقاط مختلف كشور در ایام سوگواری محرم برگزار میشود و تعزیه و نوحه خوانی از این جمله است. در ایام عاشورا نوحه خوانی توسط مداحان اهل بیت انجام میشود كه این نوحهها در برگیرنده حوادث و اتفاقات عاشورا و ذكر مصیبت خاندان پیامبر گرامی اسلام و نیز رنج ها و رشادتهای اهل كربلاست. این نوحهها اغلب در دستگاههای موسیقی ایرانی چون شور و ماهور ..... خوانده میشود.
امروز هم در بسیاری از شهرستان ها مثلا در لرستان همچنان ملودی سازیها بر روی نوحه به صورت علمی انجام میشود و حتی گاه این ملودی نوحههاست كه مورد تقلید آهنگسازان قرار می گیرد و نوحه خوان های شهرستانی هنوز تحت تاثیر مداحان پایتخت كه گاه از این روشها برای نوحهخوانی استفاده میكنند، قرار نگرفته اند.
در گذشته و كما بیش حالا مداحان اهل بیت، اهل موسیقی و شعر و گاه خود سراینده اشعار مدح و مرثیه بودهاند. نوحه خوانان در گذشته موسیقی را می دانستند و در ریتمگذاری و ملودی سازی بر روی اشعار نوحه استاد بودند. امروز هم در بسیاری از شهرستان ها مثلا در لرستان همچنان ملودی سازیها بر روی نوحه به صورت علمی انجام میشود و حتی گاه این ملودی نوحههاست كه مورد تقلید آهنگسازان قرار می گیرد و نوحه خوان های شهرستانی هنوز تحت تاثیر مداحان پایتخت كه گاه از این روشها برای نوحهخوانی استفاده میكنند، قرار نگرفته اند.
خوشبختانه هنوز در شهرستانها لحنها و ریتمها و شیوه عزاداری همچنان اصیل و در شان عاشورا انجام میگیرد. شاید به تحقیق بتوان گفت كه سالهاست (شاید دست كم 70 سال) كه اشعاری كه مردم در خرم آباد در ظهر عاشورا میخوانند هیچ تغییری نكرده است چراكه شعر و ملودی در نهایت زیبایی و معنا قرار دارد و نیازی به تغییر آن نیست.
آنچه كه میتوان از ویژگی مداحی و نوحهخوانی در خرم آباد گفت یكی اشعار نوحه در لرستان است. اشعاری كه در نوحههای لری استفاده میشود اشعاری هستند كه اغلب كاملا و از آغاز به گویش لری سروده شدهاند و گاه به سبب وجود واژهها و اصطلاحات قابل ترجمه به فارسی معیار هم نیستند. این اشعار اغلب اشعاری پر مغز و محتوا هستند و در اوزان عروضی فارسی سروده شدهاند و سرایندگان آنها شاعران برجسته محلی هستند كه محیط بر واقعه عاشورا و مومنین بر خاندان عصمت و طهارت هستند!
این اشعار اغلب دارای ترجیعبند هستند و این وجود ترجیعبند در نوحههای لری مهمترین ویژگی نوحهخوانی لری است كه علاوه بر زیبا كردن كلام باعث وجود كر خوانی در نوحههای لری شده است به طوری كه مردم هم این نوحهها را بیشتر میپسندند. نكته دیگر قدرت این اشعار و تلفیق درست آنها با ملودی است. وجه غالب این آثار در عزاداری امام حسین در لرستان توجه به حماسه بودن قیام كربلا است و نوحهها اغلب درون مایهی حماسی دارند.
در این نوحهها كه شاید بتوان گفت كمتر عنصر تحریف و خرافه در آنها یافت میشود سینهزنی آرام و با فاصله انجام میشود و طرز اجرای این نوحهها به ویژه از باب سكوت در ملودیها قابل پژوهش است، مكث بعد از اتمام بند یا بیت و پس از آن سینهزدن جماعت، فضای عجیبی را تداعی می کند كه از ویژگیهای این منطقه است.
در دو هیئت قدیمی شهر خرمآباد كه تاریخ تاسیس یكی از آنها (محله پشت بازار) بنا به پرچمی كه حمل میكنند به سال 900 هجری بر میگردد نوحهخوانی این گونه شروع میشود كه ابتدا نوحه خوان شاه بیت یا ترجیع بند نوحه را به آواز میخواند و بعد دسته پاسخ میدهد و درتكرار دوم دسته شروع به سینه زنی میكند. در لرستان از سرنا و دهل هم برای عزاداری عاشورا استفاده میشود و در صبح عاشورا نوازندگان محلی آهنگی به نام (چمریونه) را مینوازند كه در واقع ملودی مرگ در لرستان است كه در غم از دست رفتن عزیزان نواخته میشود و در حقیقت براعت استهلالی است برای اتفاقی كه قرار است در ظهر عاشورا بیفتد.
مناطق مختلفی در کشورمان مراسم و آئین های خاص در ایام سوگواری سالار شهیدان دارند و نوحه ها و مداحی های بی مانند که ویژگی های منحصر به فرد دارند. به عنوان نمونه می توان به نوحههای آذری اشاره کرد که از چنان لحن و موسیقی موثری برخوردارند که نیازی نیست شنونده آذری بداند تا تحت تاثیر آن قرار بگیرد.
امسال قرار است تمام برنامهسازان در رادیو و تلویزیون از نوحه های اصیل و معنادار و محلی در برنامهسازیهای عاشورایی استفاده كنند. شاید استفاده صدا و سیما از این داشته های مذهبی و فرهنگی فرصت خوبی باشد برای ترویج و حتی در مواردی احیای آنها. در این صورت شاید کمتر شاهد بدعت و نوآوری در آئین های عاشورایی و مدایح و روضه ها باشیم .
ضمن اینکه معرفی و ترویج این آئین ها می تواند زمینه را برای سفرهای مذهبی فراهم کند. سفر به مناطقی مثل زنجان، لرستان، بوشهر، تبریز، یزد و... كه آیینهای عاشورایی خاص و ویژهای دارند میتواند فرصت مغتنمی باشد برای شرکت در عزاداری های اصیل و شنیدن نوحه هایی که ریشه در تاریخ شیعه در ایران دارند.
انیمیشنی از یک شهر دفن شده
بعد از اینهمه گفتن و شنیدن درباره لزوم شهرسازی اسلامی و توجه به میراث گذشتگان یک دانشجوی نخبه آمده و بر اساس متون کهن یک شهر در خاک رفته و قدیمی متعلق به دوره ایلخانیان را به صورت انیمیشن بازسازی کرده است.
یعنی کلمهها را از متون تاریخی برداشته و تبدیل به فضا کرده است. اما دریغ از اندکی توجه به کاربردهای این تحقیق!
"آزیتا بلالی اسکوئی" متولد سال 61 است و دانشجوی دکترای معماری علم و صنعت تهران. کارشناسی ارشد را هم معماری با گرایش معماری اسلامی در دانشگاه هنر اسلامی تبریز خوانده است.
در دوره دانشگاه هم شاگرد اول بوده و پایان نامه دانشجویی کارشناسی ارشدش هم به عنوان پایان نامه برتر انتخاب شده است؛ همین پژوهشی که با عنوان "بازآفرینی و طراحی تصویری شهر ربع رشیدی براساس متون تاریخی(وقفنامه)" در یازدهمین جشنواره جوان خوارزمی هم رتبه سوم کاربردی را در گروه هنر و معماری کسب کرد و در مطالعات علوم انسانی جشنواره خوارزمی هم شایسته تقدیر شناخته شد.
این شهر به عنوان نخستین شهر دانشگاهی جهان اسلام مطرح و کاملا مهندسی است. ربع رشیدی با توجه به الگوهای اسلامی و فرهنگ وقف شهری دانشمحور ساخته شده بود و اهمیت این شهر را بیشتر از ما محققان خارجی میدانند.
... براساس متون گذشته و وقفنامه ربع رشیدی که به عنوان اولین اثر مکتوب از کشورمان ثبت جهانی یونسکو شده ساختار ربع رشیدی را استخراج و به ساختار شهرهای دوره ایلخانی نیز هم رسیدم
اول طرحتان را توضیح دهید!
طرح من درباره شهر ربع رشیدی در شهر تبریز بود. با توجه به رشتهام، معماری اسلامی، به آثار تاریخی و شهرهای تاریخی علاقهمند بودم. خلائی جامعه شهرسازی این است که متون تاریخی را به عنوان منبعی خوب برای معماری و شهرسازی نمیدانند. در دوره ایلخانی، ما شهرهای ایرانی اسلامی خوبی مانند سلطانیه و شنبغازان و ربع رشیدی داشتیم. اما ساختار شهر ایرانی اسلامی دوره ایلخانی در ابهام است و با توجه زمان زیادی از آن موقع گذشته و براساس حوادث طبیعی و مسائل سیاسی از این دوره شهری به نمانده است. فرضا از سلطانیه فقط گنبد سلطانیه به جا مانده و بقیه زیر خاک است.
برای دست یافتن به معماری و شهرسازی شهرهای آن زمان تصمیم گرفتم ربع رشیدی را به عنوان یک نمونه متعالی که شهری کاملا مهندسی است را براساس متون تاریخی استخراج و طراحی کنم.
این شهر به عنوان نخستین شهر دانشگاهی جهان اسلام مطرح و کاملا مهندسی است. ربع رشیدی با توجه به الگوهای اسلامی و فرهنگ وقف شهری دانشمحور ساخته شده بود و اهمیت این شهر را بیشتر از ما محققان خارجی میدانند.
از همین رو روی این شهر کار کردم و براساس متون گذشته و وقفنامه ربع رشیدی که به عنوان اولین اثر مکتوب از کشورمان ثبت جهانی یونسکو شده ساختار ربع رشیدی را استخراج و به ساختار شهرهای دوره ایلخانی نیز هم رسیدم.
اسکویی: سازمان و مکانهای شهر ایلخانی را استخراج کردم و بعد کلمات متنهای تاریخی را تبدیل به فضاها کردم، یعنی با توجه به دید معماری که داشتم کلمات به خشتها و فضاها تبدیل شدند و یک تصویر کلی را از شهر ایجاد کردم و میتوان این شهر را مانند یک فیلم دید.
با مطالعه شهرهای ایلخانی از نظر کاربردی هم به طرحی رسیدم که علاوه نشان دادن چهره شهر ایلخانی میتوانیم از ویژگیهای این شهر در راستای معماری ایرانی اسلامی که مورد تاکید مقام معظم رهبری است، استفاده کنیم و درس بگیریم. این شهر الان زیر خاک و در آینده قرار است باستانشناسی شود و از زیر خاک بیرون بیاید. مطالعات من میتواند به باستان شناسها در شناسایی محدوده و فضای شهر کمک کند.
یعنی یک شهر را وقف علم کرده بودند؟
وقف در دوره ایلخانی جایگاه خاصی پیدا میکند. ما ایرانیها همیشه به بناهای عام المنفعه خیلی بها میدادیم. وقتی اسلام میآید وقف را خیلی مهمتر و جدیتر مطرح میکند و ما میبینیم که مساجد و حمامها توسط افراد خیر وقف میشوند. اما وقف در دوره ایلخانی ویژگی خاصی پیدا میکند و خود را به عنوان مهمترین عامل شکلگیری فضاهای شهری نشان میدهد آنقدر مهم میشود که یک شهر براساس آن شکل میگیرد.
وزیر غازان خان خواجه رشید الدین فضل الله همدانی که ادیب و فیلسوف و تاریخ نویس و نویسنده جامع التواریخ بودند، تصمیم میگیرند در تبریز شهری را بسازند که دانشمندپرور باشد. ایشان با توجه به اهمیتی که به علم و دانش میدادند میخواهند در این شهر علوم اسلامی، علوم پزشکی و سایر علوم تدریس شود تا از باقیات و صالحات این شهر برایش برسد.
وقتی این شهر وسیع میشود برای پایداری و مدیریت آن در آینده وقف نامه را مینویسد تا مشخص شود این شهر وقفی باید چگونه مدیریت شود.
تفاوت این وقفنامه با وقفنامههای دیگر که باعث شد یونسکو هم اهمیت آن را درک کند این است که وقفنامه ربع رشیدی بسیار جامع است و فقط مسائل مالی را ندیده است. خیلی دقیق نیروهای انسانی، فضاها و تقسیم بندیهای شهر، سیستم آبیاری و وضعیت جغرافیایی را مطرح کرده است. یعنی یک چشم انداز در آینده برای شهر به تصویر کشیده است.
شما فقط از وقفنامه استفاده کردید؟
برای کار من این وقف نامه کافی نبود و سایر کتابهای این دوره مانند تاریخ غازانی و جامع التواریخ و کتابهای دیگر را هم مطالعه کردم و صحت تمامی مطالب وقفنامه را در کتب دیگر یافتم. ربع رشیدی یک شهر بین المللی بوده و تمامی دانشمندان از چین و هند و اقصی نقاط دنیا به این شهر میآمدند. برای خواجه رشید الدین ترویج علم خیلی مهم بوده و برای همین به چندین زبان، علم تدریس میشده است. در وقفنامه هم کاملا آمده که خواجه رشیدالدین برای اینکه دانشمندان را به این شهر بیاورد علاوه براینکه شهر بسیار زیبایی میسازد تمامی امکانات رفاهی را برای آنها در شهر فراهم میکند.
برای آنها خانههایی احداث میکند؛ مثلا محله اطباء محلهای که پزشکان در آنجا زندگی کنند و اگر خواستند تعامل اجتماعی با هم داشته باشند یا کوی حافظان قرآن و... در آن زمان همه آنها را بیمه هم میکند! دارالشفائی را تاسیس میکند که اگر آنها بیمار شدند به طور رایگان معالجه شوند. و بازنشستگی که ما الان مطرح میکنیم آن موقع برای آنها در نظر گرفته بوده است.
پس خوشبختانه آن موقع فرار مغزها نداشتیم! هزینه و مخارج مالی شهر از کجا تامین میشده است؟
چند روستا را وقف ربع رشیدی و درآمد حاصل از این روستاها را صرف شهر میکند. علاوه بر خود روستاهایی در آذربایجان و تبریز میبینیم وزیر غازان روستا و شهرها و املاکی در یزد داشته را هم و وقف ربع رشیدی میکند تا این شهر پایدار بماند.
کتابهایی که در این شهر در مورد علوم پزشکی و علوم قرآنی و... تولید شده هم بسیار بینظر بودند. کنار دارالشفاء که همان بیمارستان شهر بوده، باغهایی را برای پروش گیاهان دارویی ایجاد میکند و میخواهد بین علم و صنعت آشتی برقرار کند. در باغها دارو را کشت میکنند و در بخش داروخانه، داروها ساخته و در دارالشفا برای بیماران تجویز میشود. مانند امروز هم هر پزشک دو یا سه دستیار داشته و این نشان دهنده سیستم به روز آن زمان است.
محققان خارجی اذعان دارند که سیستم ربع رشیدی سیستمی است که امروز دارد اتفاق میافتد و این الگو و فکر ناب ایرانی در دوره ایلخانیها و هشتصد سال پیش یعنی اواخر قرن هفتم و قرن هشتم است.
شما چطور با توجه به اطلاعاتی مکتوب به بازسازی شهر پرداختید؟
ابتدا سازمان و مکانهای شهر ایلخانی را استخراج کردم و بعد کلمات متنهای تاریخی را تبدیل کردم به فضاها. یعنی با توجه به دید معماری که داشتم کلمات به خشتها و فضاها تبدیل شدند و یک تصویر کلی را از شهر ایجاد کردم و میتوان این شهر را مانند یک فیلم دید.
درواقع در وقفنامه فضایی را توصیف میکند. مثلا میگوید یک فضایی قبلی بوده یعنی روبه قبله بوده است و از این طریق جهت مشخص میشود. بعد میگوید در کنار این فضا، کتابخانه بوده و ... بعضی جاها مطالب گم بود و مجبور شدیم از مکاتبات رشیدی که پنجاه و سه نامه برای فرزندش نوشته است مطالب مورد نظر را استخراج کنیم. از تک بناهایی که از دوره ایلخانی ماند است هم برای یافتن چگونگی معماری آن دوره استفاده کردم. من به این شهر میگویم باغ شهر. دور این شهر باغهایی بود که اسمشان آمده است و با 3 فضاها را به صورت انیمیشن کار کردم.
هدفتان از بازسازی ربع رشیدی چه بوده؟
خیلی خوب است که ربع رشیدی را به همه بشناسانیم به ویژه به جوانان. چون الان با این همه تهاجم کشورهای خارجی خود باوریمان را در خیلی موارد از دست دادهایم. بهویژه قشر نخبه فکر میکنند آن چه در خارج از کشور وجود دارد خوب است و آنها اصل هستند. ما میتوانیم با شناساندن این پیشینه خود باوری را به جوانانمان برگردانیم.
جای تاسف دارد که ما گنجینههایی مانند ربع رشیدی را داریم اما اهمیتش را خارجیها میدانند .ما و به خصوص دانشجوهای معماری و شهرسازی بحثهایی جدیدی مانند معماری و شهرسازی پایدار را در غرب میبینیم و فکر میکنیم معماری و شهرسازی غربی است. باید به میراث خود به عنوان آثار عتیقه نگاه نکنیم و برخورد موزهای و کتابخانهای نداشته باشیم. بلکه از تجربیات گذشتهها به خوبی استفاده کنیم.
تحقیق شما میتواند چه کاربردهایی داشته باشد؟
میتواند در باستان شناسی و میراث فرهنگی کمک کند. صددر صد میتوانست در تعامل بین گروه معماری و باستان شناسی و خود میراث فرهنگی و توریست و ... تاثیر گذار باشد. اما کسی تا به حال نیامده که از این تحقیق استفاده کند.
نوحه های سنتی ردیف های موسیقایی
گذری بر ارتباط موسیقی ردیفی و دستگاهی ایرانی با نغمات آیینی
گروه هنر تبیان: آنچه در این مقاله می خوانید ، تنها درآمدی است بر ارتباط عمیق موسیقی اصیل ایرانی با برخی آیینهای مذهبی كه عمیقا جدانشدنی می نمایند.
بدیهی است در این گفتار توصیف آیینهای مورد اشاره به هیچ وجه مورد نظر نبوده و از این گذشته موضوع مورد بحث ، می تواند سرفصل بسیاری مطالب تخصصی تر باشد كه از حوصله ی مطلب خارج است.
مقدمه
از دیرباز موسیقی ایرانی پیوندی عمیق با جلوه های گوناگون مذهب داشته است. این از ظرفیتهای بالا ، اهمیت و تاثیرگذاری موسیقی ناشی می شود كه از یك سو می تواند به غنا كشیده شده و با سخیف ترین الفاظ درهم آمیخته شود، و از سوی دیگر می تواند به متن مذهب و جلوه های آن قدم گذارد تا جایی كه هیچ آیین مذهبی از قبیل نوحه ، مرثیه ، روضه ، مولودی ، تعزیه و ... بدون آهنگ موسیقایی تاثیرگذاری واقعی را بر مخاطب نخواهد داشت. هریك از آیینهای مذهبی یاد شده بارها و بارها در دستگاههای موسیقی ایرانی اجرا شده و بازخورد و نتیجه آنها تماما اثرگذار و مثبت بوده است .
ارتباط موسیقی ایرانی و آئینهای مذهبی از قدیم الایام به گونه ای بوده که هریک از این دو، برهم اثرگذار بوده و حتی در تکامل هم حرکت کرده اند . به عنوان مثال همانطورکه به کمک گوشه های آوازی ایرانی ، تعزیه خوانی رواج می یابد ، از سوی دیگر با توجه به الحان روضه خوانها گوشه هایی از موسیقی ردیفی زنده می شود که حتی نام گوشه ها با نام روضه خوانها عجین می شود. مثلا در ردیفهای موسیقی گوشههایی وجود دارد كه به نام روضهخوانهای قدیمی ثبت شده است. مثل گوشه حیدری یا حاجحسنی یا بیات درویش حسن.
در این روزگار لحن و موسیقی نهفته در نوحه ها چندان به موسیقی دستگاهی شباهت ندارد و اکثرا برداشتی از ملودیهای پاپیولار است. مداحی های مجالس ما کمتر رنگ و بویی از موسیقی دستگاهی ایرانی دارد و اجراهای آنان غالبا گذاردن اشعاری در کیفیتهای مختلف بر روی ملودیها و آهنگهای خاص بوده و به كمك قطعات شنیده شده توسط مردم و بازسازی آنها، به مردم ارائه میشود . كه اتفاقا همین نوحه ها هستند كه ویژگی "ماندگاری" را ندارند
در این رابطه بد نیست بدانیم كه دقیقا بالعكس روزگار كنونی ، موسیقی در روزگار نه چندان دور ، از پای منابر و توسط روضه خوانها شكل می گرفت. و این خود باعث به انحراف كشیده نشدن موسیقی بوده است.
به عنوان مثال ، موسیقی دان بنام ، جواد بدیع زاده ، فرزند آقا سید رضا بدیع کاشانی روحانی روشن اندیش دوران خود ، به مجالس وعظ و روضهخوانی پدر می رفت تا با شیوه آوازخوانی مذهبی آشنا شود. و همین مجالس ، كلاس درس آموزش موسیقی و آواز این افراد هم بود . از این دست افراد در سابقه ی موسیقی ایرانی فراوان دیده می شود.
با این مقدمه به نقش موسیقی ایرانی و كاربرد آن در برخی از آیینهای مذهبی می پردازیم:
نوحه و مرثیه سرایی
ارتباط بنیادی موسیقی ایرانی با جلوه های گوناگون مذهب ، با گوش سپردن به یك نوحه ی قدیمی آشكار می شود. عناصر تشكیل دهنده ی یك نوحه ، كلام است و آهنگ . نوحه در كلام به شعر و ادبیات پیوند میخورد و در آهنگ ، با موسیقی . و كلیت این تركیب ، نوحه ایست كه در مصیبت اهل بیت ، از دل برآمده و خوانده می شود.
در اجرای نوحه و مراثی حالات مختلفی وجود دارد . اما به طور كلی هرزمان ، به نوحه ای از گذشته برمی خوریم که تا امروز رواج داشته و از اذهان مومنین خارج نمی شود ، می توان آن نوحه را در گوشه ای از موسیقی ردیفی ایرانی یافت . به بیان دیگر در تعداد كثیر نوحه هایی كه مداحان می خوانند و شیعیان با آن همراهی و عرض ارادت می نمایند ، آنها كه بیشتر بردل مومنین می نشینند و به جانشان رسوخ می كنند، قطعا در موسیقی ردیفی و دستگاهی ایرانی اجرا شده اند.
برای مثال به این نمونه ها توجه کنید:
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ، مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
این تک بیت از نوحه اصیلی است که در شبهای عاشورا در تکایا و مساجد اجرا می شده که هنوز هم رواج دارد . شاید علاوه بر کلام حزن آلودی که در این تک بیت نهفته ، یکی از دلایل ماندگاری این نوحه این باشد که در موسیقی دستگاهی ایرانی و در "چهارگاه" خوانده می شود.
یا این نوحه معروف شام غریبان ، در مایه "دشتی" خوانده می شود:
امشب زمین کربلا از خون گلستان است ، شام غریبان است، شام غریبان است
جسم حسین بیکفن افتاده عریان است ، شام غریبان است، شام غریبان است
نوحه های فراوانی از این جمله را می توان یافت که تماما در مخاطب تاثیرگذار بوده و بسیاری از آنان حتی این سالها نیز اجرا می شوند . به دو نمونه دیگر از این نوحه های ماندگار توجه کنید:
برمشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا کربلا یا کربلا، کربلا یا کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا کربلا یا کربلا، کربلا یا کربلا
( در دستگاه "افشاری" خوانده می شود)
باز این چه شورش است که بر خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
(مصرع اول در "شور" و مصرع دوم در "دشتی" خوانده می شود که اصطلاحا به این نوع خوانشها "شوردشتی" اطلاق می شود.)
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ، مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
این تک بیت از نوحه های اصیلی است که در شبهای عاشورا در تکایا و مساجد اجرا می شده و هنوز هم رواج دارد. علاوه بر کلام عمیق و حزن آلودی که در این تک بیت نهفته ، شاید یکی از دلایل ماندگاری این نوحه این باشد که در موسیقی دستگاهی ایرانی و در "چهارگاه" خوانده می شود
تعزیه و شبیه خوانی
شبیه خوانی، یا به اصطلاح عامه تعزیه خوانی، عبارت است از مجسم کردن و نمایش دادن شهادت جانسوز حضرت حسین، سید الشهداء، و یاران آن بزرگوار یا یکی از حوادث مربوط به واقعه کربلا.
در تعزیه خوانی -- که به گفته بزرگی حلقه اتصال تئاتر ، موسیقی ، ادبیات و مذهب است -- اشعار و آوازها را می توان به دو بخش تقسیم كرد؛ بخش اول موافق خوانی كه سوزناك، اندوهگین، سنگین، ملایم وآهسته است و بخش دوم مخالف خوانی كه خشن، ناموزون، بریده و آمرانه – درواقع رجزخوانی - است.
در تعزیه ادای جملات توسط شبیه ها بصورت آوازی و هرکدام در دستگاه خاصی از موسیقی ایرانی بوده و اتفاقا نظم خاصی هم در آوازها وجود دارد .
به عنوان مثال بازیگران تعزیه هنگام اجرای صحنه مربوط به جنگ در كربلا در دستگاه "چهارگاه" آواز میخوانند. یا معمولا شبیه علی اكبر در دستگاه "چهارگاه" و شبیه حر در دستگاه "نوا" میخواند.
همچنین در سؤال و جوابها در تعزیه لازم است كه تناسب مقامها رعایت شود. مثلا اگر «امام خوان » (كسی كه نقش ائمه و بهویژه امام حسین(ع) را بر عهده میگیرد ) در دستگاه شور میخواند ، «عباس خوان » هم باید در همان دستگاه جواب بدهد.
حتی نحوه استفاده از ساز در تعزیه ها هم تابع نظم خاصی است . البته در اجرای تعزیه معمولا آوازها با ساز همراه نیست جز در موارد اندك كه در این موارد رعایت دستگاهها لازم است. به عنوان مثال معمولا برای شبیه علی اكبر و قاسم چهارگاه ، سه گاه و اصفهان و برای شبیه امام، نوا نواخته میشود .
مداحی
مدح اهل بیت علیهم السلام از دیرباز جزئی از زندگی دینی و معنوی شیعیان بوده و هست . مداح در لغت به معنای ستایش كننده است اما امروزه بیشتر این تعریف رواج دارد كه سوز و گدازخوانی از اهل بیت و ائمه را مداحی میدانند.
از آنجا كه عظمت و مقام اهل بیت به حق در خور ستایش و بیان است ، ارائه این عظمت و جایگاه در قالبهای خاص و منطبق بر نغماتی دلنشین همیشه مورد توجه بوده و خواهد بود.
استفاده از ملودیهای درخور و متناسب با شان ائمه ، به همراه دارا بودن شرایط خاص دیگر- از جمله دانستن ادبیات ، داشتن صدای خوب ، دارابودن فن بیان ، تسلط بر شعرخوانی ، ذوق و هنر استفاده از کلام موقر و دلنشین و... - از ویژگیهای مهمی است که یک مداح باید داشته باشد.
از میان فاکتورهای مهمی که برای یک مداح برشمردیم آنچه به این گفتار ارتباط پیدا می کند بهره مندی او از دانش موسیقیایی است . افزون بر این اگر یک مداح تسلط بر موسیقی ردیفی داشته باشد ، بدون تردید قدرت بهره گیری از تمامی ظرفیتهای شعری و آوازی را نیز پیدا خواهد کرد . از دیگر سو موسیقی ایرانی در آوازها و تصانیف ، هیچ گاه اهمیت كلام را نادیده نمی گیرد و حتی در مكاتبی از موسیقی ایرانی ، به كلام ، بیش از آهنگ بها داده می شود. پس مداحی كه با موسیقی ایرانی آشنا بوده و ظرفیتهای آنرا بشناسد ، به هیچ وجه از كلام نازل در یك نوحه استفاده نخواهد كرد.
امروزه تفاوت سطح کاری مداحانی که با موسیقی ایرانی آشنا هستند با اشخاصی که دانشی در این زمینه ندارند به روشنی مشخص است . مداحانی که با موسیقی ردیفی آشنایی دارند در برقراری ارتباط با مخاطبین به مراتب موفق تر هستند و بدون تردید ذکر آنان در قلوب شنوندگان تاثیرگذارتر است . چنین مداحانی حتی از دانش مناسب خوانی بهره مندند و می دانند کدام شعر را باید در کدام گوشه آوازی اجرا کرد تا میزان تاثیرگذاری بیشتری بر شنونده داشته باشد.
اگر یک مداح تسلط بر موسیقی ردیفی داشته باشد ، بدون تردید قدرت بهره گیری از تمامی ظرفیتهای شعری و آوازی را نیز پیدا خواهد کرد . از دیگر سو موسیقی ایرانی در آوازها و تصانیف ، هیچ گاه اهمیت كلام را نادیده نمی گیرد و حتی در مكاتبی از موسیقی ایرانی ، به كلام ، بیش از آهنگ بها داده می شود. پس مداحی كه با موسیقی ایرانی آشنا بوده و ظرفیتهای آنرا بشناسد ، به هیچ وجه از كلام نازل در یك نوحه استفاده نخواهد كرد
سایر آیینهای مذهبی
آنچه تاكنون اشاره شد بهره گیری آیینهای مختلف مذهبی از موسیقی ردیفی و دستگاهی ایرانی بود. غیر از آیینهای یاد شده می توان سراغی از اذان های ماندگار هم گرفت كه در زمانه ی ما یكی از ماندگارترین آنها اذان مرحوم موذن زاده است كه اتفاقا در گوشه روح الارواح از دستگاه بیات ترک از موسیقی ایرانی اجرا شده است. حتی در گذشته ی نه چندان دور برخی قرائت های قرآنی در دستگاه ابوعطا اجرا می شده كه البته امروزه استفاده از ردیفهای آوازی ایرانی در قرائت قرآن بسیار نادر است .
شیوه های امروز ی اجرای نغمات آیینی
چنانکه برای همگان روشن است در این روزگار لحن و موسیقی نهفته در نوحه ها چندان به موسیقی دستگاهی شباهت ندارد و اکثرا برداشتی از ملودیهای پاپیولار است. مداحی های مجالس ما کمتر رنگ و بویی از موسیقی دستگاهی ایرانی دارد و اجراهای آنان غالبا گذاردن اشعاری در کیفیتهای مختلف بر روی ملودیها و آهنگهای خاص بوده و به كمك قطعات شنیده شده توسط مردم و بازسازی آنها، به مردم ارائه میشود . كه اتفاقا همین نوحه ها هستند كه ویژگی "ماندگاری" را ندارند و تنها بعد از ساعاتی از اجرا ، از اذهان مردم خارج می شوند. چون برخی از نوحه خوانها و مداحان با موسیقی ایرانی آشنا نیستند ، یا كلام آنها سطح درخوری ندارد و یا آهنگ مناسب را ندارد و یا اینكه تركیب شایسته و لازم را ندارند.
شاید بتوان تنها گروه کوچکی از مداحان و نوحه خوانهای کنونی را اشخاصی دانست که به اجرای نغمات آیینی در موسیقی دستگاهی علاقه مندند که این گروه هم بنا به نظر اساتید موسیقی تنها به برداشتی مختصر از گوشه های موسیقی دستگاهی اكتفا می كنند. بطوریکه امروزه بیشتر نوحه هایی که از این گروه اندک شنیده می شود ، در مایه دشتی و گوشه هایی از آن ، نظیر دشتستانی ، دوبیتی و ... اجرا شده است . چنان که ذکر آن رفت در اجرای مداحی ها و نوحه خوانیها به همین مختصر بسنده می شود .
جمع بندی:
این درآمد ، می تواند ما را به هدف مشترك موسیقی متعالی ایرانی و برخی آیینهای مذهبی رهنمون سازد . به این صورت كه در آیینهای مذهبی كه از موسیقی ایرانی بهره می برند ، آهنگ و ریتم ( موسیقی) بستریست برای ذكر كلام و خود آن آیین مذهبی كه حاصل همان آهنگ و كلام است ، بستریست برای اقامه ی عزا. و اقامه ی عزا برای مصیبت اهل بیت عصمت و طهارت راهیست برای صفای باطنی و رسیدن به قرب الهی.
به موازات همین هدف ، در موسیقی ایرانی به مكتب اصفهان برمی خوریم كه در آن به كلام ، بیش از آهنگ بها داده می شود. استاد تاج اصفهانی به عنوان یكی از پرچمداران این مكتب ، همیشه در آثارشان ، موسیقی را بستری برای انتقال كلام می دانسته اند، و هدف از نقل كلام را، انتقال پیام برای رساندن روح آدمی به اهداف متعالی. و این نشانگر پیوند ناگسستنی هنر موسیقی و مذهب است.
از این گذشته شناخت موسیقی دستگاهی ایرانی و اجرای نغمات مذهبی در این اسلوب ، علاوه بر مستحکم کردن پیوند قدیمی موسیقی و مذهب ، باعث بوجود آمدن نغمه های ماندگاری در آینده خواهد شد . ضمن اینکه تجربه نشان داده است مردم این سرزمین حتی بطور ناخودآگاه ، با آن دسته از نغمات مذهبی که در موسیقی ردیفی ایرانی اجرا شود ، ارتباط عمیق تری برقرار می کنند . شاید در ظاهر هیجان بیشتری به نوع دیگری از نغمه های مذهبی نشان داده شود ، لکن آن اثری که سالها بعد از آن به عنوان نوایی ماندگار از نغمات مذهبی یاد می شود ، قطعا رنگ و بویی از موسیقی ایرانی در خود خواهد داشت . چنانکه تاکنون ، اینچنین بوده و این موضوع می تواند به عنوان چراغ راهی برای تولید و اجراکنندگان نواهای مذهبی مورد استفاده قرار گیرد .
مردم را به شور می آوریم
گروه هنر تبیان: رامین حیدری فاروقی در نشست رسانهای مراسم"خیمهها و نجواها" با اشاره با اینکه اجرای برنامههای نوایی و آوایی کمتر در اولویت قرار دارد خاطر نشان کرد که با این برنامه تلاش میشود مهمانان در حوزه نوا و آوای عاشورایی به شور بیایند.
نشست رسانهای اجتماع آئینی اصحاب فرهنگ وهنردرموضوع شناخت آواها و نواهای عاشورایی با عنوان"خیمهها و نجواها" صبح امروز با حضور رامین حیدری فاروقی طراح ، مدیر هنری و مجری طرح این برنامه برگزار شد.
در ابتدای این نشست محمد رسول صادقی درباره برنامههایی که قرار است در ایام محرم برگزار شود گفت: در دهه اول محرم قرار است اپرای عروسکی" عاشورا" به کارگردانی بهروز غریب پور در تالار وحدت اجرا شود . در دهه دوم محرم نیز نمایش"یک دامان ماه و ستاره" به کارگردانی امیر دژاکام در تالار وحدت اجرا میشود.
وی ادامه داد: همچنین نمایش"مسافران کوفه" به کارگردانی کورش زارعی دربرج آزادی و همایش آئینهای عاشورایی توسط نخبگان عاشورایی و نمایشگاه عکس مجموعه تلویزیونی "مختارنامه" به همت مسعود پاکدل عکاس سریال در تالار وحدت برپا میشود.
برنامه"خیمهها و نجواها" سه بخش اصلی دارد. بخش اول نمونههای دعوت کننده به حوزه سوگ مانند "اشتلمخوانی"، "پیشخوانی"، "بحر طویل" و.... اجرا میشود. بخش دوم شامل مراسمهای آئینی شهرهای مختلف ایران است که علاوه جنبه آوایی جنبه نمایشی هم دارند
در ادامه این نشست رامین حیدری فاروقی طراح و مجری طرح" خیمه ها و نجواها" با بیان این نکته که تلاش شده در ارائه این مجموعه فعالیتی پژوهشی در حوزه آواها و نواهای عاشورایی انجام شود گفت: ما تا کنون در حوزه آوا و نوا چه در حوزه سوگ و چه در حوزه سور برنامهای نداشتهایم. خوشبختانه بنیاد فرهنگی رودکی تلاش کرده داشتههای موجود در این زمینهها را که در کشور وجود دارد اما کمتر به آنها پرداخت شده است را به معرض نمایش بگذارد.
وی افزود: در این برنامه که به مدت 10 شب از روز اول تا دهم ماه محرم از ساعت 19 تا 23 در تالار وحدت برگزار میشود نزدیک به 200گروه از سراسر کشور برنامه های خود را اجرا میکنند. جهانگیر نصیری بخش پژوهشی و تحقیق این برنامه را برعهده دارد و از افراد معتمد و قابل احترام در زمینه آئینهای عاشورایی نیز دعوت به عمل آمده است.
فاروقی ادامه داد: برنامه"خیمهها و نجواها" سه بخش اصلی دارد. بخش اول نمونههای دعوت کننده به حوزه سوگ مانند "اشتلمخوانی"، "پیشخوانی"، "بحر طویل" و.... اجرا میشود. بخش دوم شامل مراسمهای آئینی شهرهای مختلف ایران است که علاوه جنبه آوایی جنبه نمایشی هم دارند.
وی خاطرنشان کرد: در بخش سوم این مراسم گروه کر فیلارمونیک ایران همکاری با ما را پذیرفته اند و برنامه جذابی را اجرا میکنند. شعر این برنامه را خودم مدتها قبل گفتهام که آقای حقگو لطف کردند قطعهای بر این شعر نوشتند. این بخش از برنامه تنها قسمتی است که هر شب تکرار میشود.در ابتدای این برنامه نیز قرآن در دستگاههای مختلف و با لهجههای متفاوت تلاوت میشود.
فاروقی ادامه داد: برنامه هایی که روی صحنه اجرا میشوند تقریبا آنونس گونه هستند و بیشتر از 4 دقیقه به طول نمیانجامند. اصل این برنامه ها به صورت میدانی در بیرون تالار نمایش داده می شوند. از انجائیکه قرار است در تالار وحدت فضای سوگ حکمفرما شود فضای صوتی طراحی شده است که در سالن پخش میشود تا مدعوین در حال و هوای عاشورا قرار گیرند.
وی بیان کرد: بین بخش دوم و سوم مراسم از مهمانان پذیرایی به عمل میآید. در این مدت مهمانان می توانند از نزدیک به دیدن سوگواری مناطق مختلف بروند که در خیمههایی در فضای بیرونی تالار وحدت به نمایش درمیآید. همچنین هر شب دو مطلب کوتاه درباره وقایع عاشورا به عنوان مثال "داستان مسلم بن عقیل" در اختیار مدعوین قرار میگیرد که در پایان این 10 شب میتواند به صورت سندی از وقایع کربلا در نزد مهمانان بماند.
مدیر هنری برنامه "خیمهها و نجواها" گفت: در سالن پائین تالار وحدت سه نفر از اساتید نقاشی قهوه خانهای همزمان نقاشی میکنند و خدمات مختلفی هم در خیمههای برپا شده به مهمانان ارائه میشود. در این برنامه گفتار تنها 7 دقیقه است و تلاش شده برنامه های پژوهشی ارائه شده برای مهمانان کسل کننده نباشد تا آنها بیشتربتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند. تلاش شده درطول این مراسم وحدت رویه به لحاظ گرافیکی رعایت شود. بنابراین از نماد جذاب پرنده در همه جای این تالار استفاده شده است.
وی خاطرنشان کرد: امیدوارم تلاش برای ارائه این برنامه سرآغازی برای بازتولید فرهنگ باشد و امیدوارم بتوانیم برنامه بعدی که ارائه میدهیم در حوزه سور باشد. از آنجائیکه جای بخشهای نوایی و آوایی در کشور ما خالی به نظر میرسد تلاش کردهایم این برنامهها را دراولویت قراردهیم. و با اجرای این برنامه مهمانان را در این حوزهها به وجد بیاوریم.
وی در پایان این مراسم گفت: در این برنامه بلیط فروشی وجود ندارد بلکه قرار است اصحاب فرهنگ و هنر به این مراسم دعوت شوند تا جایی داشته باشند که با خیال راحت بتوانند مراسم سوگواری را تماشا کنند. حامی مالی این برنامه صندوق مولیالموحدین(ع)، شرکت سرمایهگذاری قدیر، بانک ملی و از همه مهمتر معاونت هنری وزارت ارشاد اسلامی آقای حمید شاهآبادی بودند که حمایتهای بسیاری در زمینههای مختلف از ما کردند.
انتشار سبكهای فراموش شده عزاداری
مدیركل مركز موسیقی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی از انتشار آلبومهای "72"، "غزال حرام"، و "پیشخوانی در تعزیه" به مناسبت ماه محرم برای احیای سبكهای كهن و فراموش شده عزاداری های این ایام خبر داد.
به گزارش ایرنا، "رضا مهدوی" روز یكشنبه اظهار داشت: امسال مركز موسیقی حوزه هنری سه كار ویژه عاشورایی را آماده انتشار دارد كه مراحل تولید و بستهبندی آنها تمام شده است.
وی افزود: آلبوم "غزال حرام" كاری از "مسعود رضایی" و "عینالله رضایی" است كه به روایت "زمینهخوانی"، یكی از سبكهای فراموش شده سینهزنیهای قدیم تهران بوده كه در نوع خود منحصر و نمونه و الگوی مناسبی است برای مداحان، شاید اگر این روش سینه زنی و نوحهخوانی متروك نمیماند و در زمان خود بدرستی معرفی می شد، برخی سبكهای موهون امروزی مجال ظهور پیدا نمیكردند.
مدیركل مركز موسیقی حوزه هنری در توضیح دیگر آثار تولید شده عاشورایی این مركز اضافه كرد: آلبوم "72" به آهنگسازی "رسول رسولی"
"زمینهخوانی"، یكی از سبكهای فراموش شده سینهزنیهای قدیم تهران بوده كه در نوع خود منحصر و نمونه و الگوی مناسبی است برای مداحان، شاید اگر این روش سینه زنی و نوحهخوانی متروك نمیماند و در زمان خود بدرستی معرفی می شد، برخی سبكهای موهون امروزی مجال ظهور پیدا نمیكردند
و خوانندگی "مرتضی حیدری آلكثیر" و "مهدی المؤمن" در شش قطعه موسیقایی، روایی و افكتیو است كه قابلیت فراوان تصویری نیز دارد. این اثر در نوع خود جذاب و تاثیرگذار بوده و با دو بیان عربی ،فارسی است.
مهدوی همچنین به مجموعه پنج جلدی آلبوم "پیشخوانی در تعزیه" اشاره و تصریح كرد: این اثر روایتی پژوهشی است در نغمات آوازی شبیهخوانی كه "محمد صالحپور" آن را گردآوی كرده است.
وی ادامه داد: این نغمات را حاملان فرهنگ عاشورایی از مناطق مختلف ضبط كرده و به صورت پژوهشی ارائه كردهاند و این اثر برای مداحان اهل بیت (علیهم السلام) نمونهای خوب و البته كاربردی است.
مهدوی یادآور شد: مركز موسیقی حوزه هنری با رسالت پرداختن به انواع موسیقیهای سالم و ریشهدار، برای چنین ایام حماسی، تاریخی، دینی از گذشته تاكنون آثار ارزشمندی را تولید و روانه بازار كرده است.
این گزارش به نقل از روابط عمومی انجمن موسیقی می افزاید: مركز موسیقی حوزه هنری از سال 81 تا 88 آثاری چون "شعار شیعه" با صدای "رضا رفیعی" و "حامد رضوان فر"، "قصه كربلا" با صدای "قاسم مطهری"، "ماه نی" با صدای "امیرحسین مدرس"، "وداع 1و2" با صدای
"حسامالدین سراج"، و "خروش بحر" با صدای "علیرضا افتخاری" را تولید كرده است.
از دیگر آثار فاجر این مركز می تواند به "ناله العطش" با صدای "حاج حبیب نیكنام" و "حاج صادق نصیری"، "فریاد سوخته" با صدای "مسعود كهریزی"،
"سر به نی" با صدای "علیرضا افتخاری" و "حسین علی شاپور"، "ذبح نور" با صدای "سیدعبدالرضا موسوی"، "مرثیه آفتاب" با صدای "سید رحیم و آرش شهریاری"، "ذوالجناح" با نواها و اجراهای محلی و سمفونی
"شهید" اثر "شاهین فرهت" اشاره كرد.
با كدام سینما دین اسلام را به جهانیان معرفی كردیم؟!
نیم نگاهی به آثار تولیدی در سینمای هالیوود در چند سال اخیر، حكایت از آن دارد كه سیاستمداران صهیونیست و عمال آنها در امریكا عزم خود را جزم كرده اند تا از طریق بنگاه نمایشی خود یعنی هالیوود، بیش از پیش به تخریب اسلام پرداخته و با هزینه های چند میلیارد دلاری، تصویری خشن از اسلام به نمایش گذارند تا با حركت جنون آمیز اخیرشان (قرآن سوزی از سوی صهیونیست ها) بیش از پیش چهره پلید خود را به نمایش گذارند.
به گزارش سرویس فرهنگ و هنر جهان، آوینی فیلم نوشت:تولید سریال 24 و سریال های مشابه كه اتفاقا با تبلیغات بسیار بنگاه های خبر پراكنی صهیونیستی، مخاطبان زیادی را در سراسر جهان با خود همراه كرد، از نمونه اقدامات مستندی است كه در آن ناعادلانه و غرض ورزانه كه البته چندان هم عجیب نیست دین اسلام و مسلمانان تروریست معرفی می شوند و از آن جالب تر اینكه جشنواره های مختلف جهانی نیز پیرو همان سیاستی كه عنوان شد به تعریف و تجلیل از آن می پردازند!
شاید تولید این آثار زنگ خطری بود كه متاسفانه مسئولان سینمایی با سعه صدر! با آن برخورد كردند و تنها با مصاحبه و محكوم كردن و ...به مقابله با آن برآمدند! در صورتیكه تولید آثار سینمایی در خور شان دین مبین اسلام بیش از پیش ضروری و مورد نیاز بود.
در همان زمان تولید چنین سریال هایی كه همزمان با ساخت سریال های ضد ایرانی همانند سنگسار ثریا،پر سپولس،300 و .... اتفاق می افتد، بایستی دست اندركاران سینمایی و سینماگران متعهد و مسلمان بر طبق وظیفه دینی و شرعی خود نسبت به خلق آثار دراماتیك كه شایسته اسلام باشد اقدام و این دین رافت و مهربانی را آنگونه كه هست به جهانیان معرفی می كردند.
شاید تولید این آثار زنگ خطری بود كه متاسفانه مسئولان سینمایی با سعه صدر! با آن برخورد كردند و تنها با مصاحبه و محكوم كردن و ...به مقابله با آن برآمدند! در صورتیكه تولید آثار سینمایی در خور شان دین مبین اسلام بیش از پیش ضروری و مورد نیاز بود.
حال جای سئوال است كه با هجمه تولیدات ضد ایرانی و اسلامی كه روانه سینماهای جهان می شود و سوت و كف جشنواره ها با جوایز مختلف بدرقه راه این سینماگران است و با تاسف باید گفت كه برخی از آنها نام ایران را با خود به یدك می كشند، كدام تولیدات قابل دفاع را عرضه كرده ایم؟ كدام اثر ضد صهیونیستی را تولید كرده تا روحیه پلید و خونخوار آنها را به جهانیان نشان دهیم؟سهم دولت در اكران اندك آثار ضد صهیونیستی چه بوده است؟آیا باتولید آثاری مانند یك جیب پر پول،شیر و عسل،فاصله،مادرزن سلام،افراطی ها و ....قرار است به جنگ آثار ضد ایرانی -اسلامی بپردازیم؟!
سهم سینماگران در تولید آثاری كه به مقابله با این سینما بپردازد چه بوده است؟هر چند یكی از فیلمسازان كشورمان،بعد از ساخت فیلم 300 به دنبال تولید فیلم كوروش كبیر بود تا چهره واقعی ایرانی را به نمایش بگذارد اما عدم همكاری مسئولان وقت(به گفته كارگردان اثر)،تولید چنین اثری را 5 سال به تاخیر انداخته است.
و هزاران سئوال بی پاسخ دیگر كه پرداخت به آن مجالی دیگر می طلبد......
نقاشی دیجیتال با موضوع امیرمومنان
این روزها اگر سری به مجموعه فرهنگی ، تاریخی نیاوران بزنید، می توانید از نمایشگاه نقاشی دیجیتال با موضوع امیرالمومنین(ع) دیدن کنید. این نمایشگاه که دیروز افتتاح شد، به مناسبت شهادت مولای متقیان حضرت علی (ع) برگزار می شود.
عطاالله امیدوار خالق آثار ارائه شده در این نمایشگاه در گفتگو با ایرنا می گوید: «به دلیل ارادت و احساس دینی كه به امیر مومنان علی (ع) دارم، سعی در خلق آثار نقاشی دیجیتال با رنگ و بویی ایرانی و عرفانی كردم. نام و یاد علی (ع) از دوران كودكی در همه زمینه ها برای مردمان این سرزمین آشنا بوده و من نیز از این قائده مستثنی نیستم.»
این روزها اگر سری به مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران بزنید، می توانید
از نمایشگاه نقاشی دیجیتال با موضوع امیرالمومنین(ع) دیدن کنید. این
نمایشگاه که دیروز افتتاح شد، به مناسبت شهادت مولای متقیان حضرت علی (ع) برگزار می شود و در آن 19 اثر نقاشی دیجیتالی به نمایش در می آید
او ادامه می دهد: «در این نمایشگاه 19 اثر ارائه شده است كه این نقاشی های دیجیتالی پیش از این در پاریس نیز به نمایش عموم گذاشته شده بود.»
امیدوار درمورد ویژگی های این آثار می گوید: «این نقاشی ها در كامپیوتر طراحی شده و سپس بر روی كاشی ، كاغذ ، پارچه و بوم چاپ شده اند.»
عطاالله امیدوار همچنین در نظر دارد آذرماه امسال سه اثر نقاشی را در ابعاد 30 در 40 متر به موزه امام علی (ع) هدیه کند. او که تاکنون در رشته های معماری، شهر سازی، عكاسی ، فیلمسازی و نقاشی فعالیت داشته در آثار خود با نگرشی عمیق بر هنر و فرهنگ تصویری کشورمان سعی در رعایت شاخصه های هنر نقاشی ایران دارد و به همین دلیل در بیشتر آثار او تكرار، ریتم، قرینه، توازن، تقارن و هارمونی اشل به چشم می خورد.
همكاری مداح با آهنگساز در استفاده از موسیقی
مداحان برای استفاده از موسیقی در مداحی بهتر است با آهنگسازانی كه موسیقی فاخر و ارزشی تولید میكنند، همكاری داشته باشند.
«مهدی وجدانی» آهنگساز در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران با بیان این مطلب متذكر شد: استفاده نادرست مداحان از موسیقیهای نامناسب، ناشی از ضعف موسیقایی نه ضعف مداحی است.
وی افزود: غنای موسیقایی مداحی در سطح پایینی است به این علت كه مداح اساسا كارش موسیقی نیست، بنابراین ملودی آثار موسیقی را بروی اشعار مذهبی میگذارد.
وجدانی ادامه داد: برخی مداحان در مراسم عزاداری اهل بیت (ع) برای جذب جوانان از ملودی و یا حتی اشعار نامناسب كپیبرداری میكنند، غافل از اینكه این عمل با چند بار تكرار، جذابیتش را از دست خواهد داد.
استفاده از ساز شنونده را از حس و حال معنوی دور میكند، یك مداح آنقدر توانایی باید داشته باشد تا بتواند شنونده را بدون استفاده از ساز جذب كند
او افزود: استفاده نادرست مداحان از موسیقیهای نامناسب، ناشی از ضعف موسیقایی نه ضعف مداحی است.
وی با اشاره به همكاری مداحان و آهنگسازان، تصریح كرد: همكاری این دو (مداح و موسیقیدان) به این شكل میتواند باشد كه مداح ایدهای كه در ذهن دارد را با آهنگساز در میان بگذارد.
وی تصریح كرد: در حال حاضر ذائقه مخاطب به سمتی رفته كه بیشتر بروی شعر و موسیقی تا خواننده یك اثر هنری توجه میكنند، بنابراین مداحی نیز از نظر كیفی نسبت به گذشته باید سیر صعودی داشته باشد.
این آهنگساز با اشاره به اینكه در تباشیح نیز موسیقی وجود دارد، گفت: یكی از راههای بالا بردن سطح كیفی مداحی این است كه مداحان با موسیقی آشنا شوند، برای محقق شدن این امر بهتر است، تواشیح و مداحی به عنوان واحدهای دانشگاهی تدریس شود.
وی با اشاره به اینكه در برخی مجالس عزاداری از سازهایی از جمله نی كه حالت حزن و كرامپت كه فضای جنگ و كربلا را تداعی میكند استفاده میشود، افزود: شخصا استفاده از ساز را در مراسم عزاداری نمیپسندم به این علت كه در چنین مجالسی مردم برای عزاداری نه شنیدن كنسرت میآیند.
وجدانی ادامه داد: استفاده از ساز به این علت كه بیشتر مجالس عزاداری در مساجد برگزار میشود و باعث از بین رفتن حرمت این مكان مقدس میشود، از پایه صحیح نیست.
وی با بیان اینكه در مجالس عزاداری یك مداح باید به مردم در داشتن حس معنوی كمك كند، تصریح كرد: استفاده از ساز شنونده را از حس و حال معنوی دور میكند، یك مداح آنقدر توانایی باید داشته باشد تا بتواند شنونده را بدون استفاده از ساز جذب كند.
تنظیم از محمد نبوی
هدف هنر و هنرمندان
هنر باید جهت و غایت داشته باشد و هنرمند بداند کارش برای چیست؟
یکی از اشکالات هنر، انحطاط است. هنر، انحطاط پیدا کرده و پایین رفته است. اشکال دیگر، مهار گسیختگی است؛ یعنی از حدود خارج شده است. اشکال بعدی، گم کردن و نایافتن جهت است. هنر، ولو سالم هم باشد، باید جهت آن مشخص باشد؛ ما با این هنر چه کار می خواهیم بکنیم.
تر «هنر برای هنر» از دروغ های معروفی بود که کسانی هم که این را به ما یاد دادند، خودشان هیچ معتقد نبودند. بعضی از کسانی که قبل از انقلاب شعار «هنر برای هنر» می دادند. تا صحبت می شد می گفتند این چیزها را داخل نکنید؛ اما بعد فهمیدیم هیچ اعتقادی ندارند.
این ها چون آن روز می دیدند هنر – که البته آنچه در دستگاه دوستان ما بود، عمدتاً شعر بود – در خدمت اهداف و آرمان هایی دارد به کار می رود، می خواستند مانع بشوند؛ والاّ وقتی نوبت خودشان رسید، همه ی هنرهایی که داشتند و نداشتند، در خدمت آرمان های دستگاه های استکباری قرار دادند؛ از زندان ها آزاد شدند و رفتند در دفتر فرح و دیگران شغل هنری گرفتند! «هنر برای هنر» را برای دیگران می خواستند؛ مثل اروپایی ها که امروز خیلی از چیزها را برا کشورهای جهان سوم می خواهند؛ اما وقتی نوبت به خودشان می رسد، لازم نیست.
به کار بردن سلاح اتمی و سلاح شیمیایی، ساختن سلاح های کشتار جمعی، بداخلاقی کردن با ملت ها، غارت اموال ملت ها و تعرض به حیثیت و هویت آن ها؛ در صورتی که خودشان بکنند، ایرادی ندارد؛ اما اگر نسبت به آن ها انجام بگیرد، ایراد دارد! آن ها هم همین طوری بودند. بنابراین من هیچ عقیده ای به این تز ندارم. هنر باید جهت و مفاد و غایت داشته باشد و هنرمند بداند کارش برای چیست؛ معلوم باشد چه می خواهد بُروز و ظهور کند و شکوفا شود سپس به اجرا درآید و در خارج تحقق پیدا کند. (1)
هنر ارائه گر آرمان ها
هنر دینی، هنری است که بتواند مجسم کننده و ارائه کننده آرمان های دین اسلام باشد
پیروی از هنر دینی را نباید با هنر قشیر و تحجّرگرا و به تعبی دوستمان، پیروی از روش های فلان مجموعه جاهل و نادان اشتباه کرد. بی خود به خودتان تهمت نزنید. هنر دینی عبارت است از هنری که بتواند مجسم کننده و ارائه کنده آرمان های دین اسلام که البته برترین آرمان های ادیان الهی است باشد. این آرمان ها همان چیزهایی است که سعادت انسان، حقق معنوی انسان، اعتلای انسان، تقوا و پرهیزگاری انسان و عدالت جامعه انسانی را تأمین می کند.
البته هیچ الزام و اجباری وجود ندارد که این گونه عمل بشود یا نشود.
کسانی که با نظرات من در این زمینه ها آشنا هستند، می داند که بنده معتد نیستسم که هنر با بخشنامه و دستور و فرمان و حکم و این طور چیزها درست می شود؛ این از آن چیزهایی است که با حکم درست نمی شود؛ باید انگیزه وجود داشته باشد؛ هر چند انگیزه های ناپاک هم وجود دارد.(1)
هدف هنر و هنرمندان
هنر باید جهت و غایت داشته باشد و هنرمند بداند کارش برای چیست؟
یکی از اشکالات هنر، انحطاط است. هنر، انحطاط پیدا کرده و پایین رفته است. اشکال دیگر، مهار گسیختگی است؛ یعنی از حدود خارج شده است. اشکال بعدی، گم کردن و نایافتن جهت است. هنر، ولو سالم هم باشد، باید جهت آن مشخص باشد؛ ما با این هنر چه کار می خواهیم بکنیم.
تر «هنر برای هنر» از دروغ های معروفی بود که کسانی هم که این را به ما یاد دادند، خودشان هیچ معتقد نبودند. بعضی از کسانی که قبل از انقلاب شعار «هنر برای هنر» می دادند. تا صحبت می شد می گفتند این چیزها را داخل نکنید؛ اما بعد فهمیدیم هیچ اعتقادی ندارند.
این ها چون آن روز می دیدند هنر – که البته آنچه در دستگاه دوستان ما بود، عمدتاً شعر بود – در خدمت اهداف و آرمان هایی دارد به کار می رود، می خواستند مانع بشوند؛ والاّ وقتی نوبت خودشان رسید، همه ی هنرهایی که داشتند و نداشتند، در خدمت آرمان های دستگاه های استکباری قرار دادند؛ از زندان ها آزاد شدند و رفتند در دفتر فرح و دیگران شغل هنری گرفتند! «هنر برای هنر» را برای دیگران می خواستند؛ مثل اروپایی ها که امروز خیلی از چیزها را برا کشورهای جهان سوم می خواهند؛ اما وقتی نوبت به خودشان می رسد، لازم نیست.
به کار بردن سلاح اتمی و سلاح شیمیایی، ساختن سلاح های کشتار جمعی، بداخلاقی کردن با ملت ها، غارت اموال ملت ها و تعرض به حیثیت و هویت آن ها؛ در صورتی که خودشان بکنند، ایرادی ندارد؛ اما اگر نسبت به آن ها انجام بگیرد، ایراد دارد! آن ها هم همین طوری بودند. بنابراین من هیچ عقیده ای به این تز ندارم. هنر باید جهت و مفاد و غایت داشته باشد و هنرمند بداند کارش برای چیست؛ معلوم باشد چه می خواهد بُروز و ظهور کند و شکوفا شود سپس به اجرا درآید و در خارج تحقق پیدا کند. (2)
1- بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی. 26/9/1381.
2- بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع اصحاب فرهنگ و هنر و اندیشه کشور. 1/5/1380
سوالات اساسی در وقت اضافه
شور، شعف، غرور و افتخار
ساعت24 :22بهمن به وقت ایران
و من روبروی تلویزیون محو حماسه مردم ایران هستم.برنامه بعدی با نام "این شبها"برای بسیاری از مخاطبان آشنا و برای بسیاری دیگر کاملا ناآشنا و غریب است.موضوع برنامه "ولایت فقیه"است. مجری برنامه از تاخیر فراوان از کارشناس محترم عذرخواهی می کند.این برنامه تا ساعت 1،15 نیمه شب به طول می انجامد.ادامه این برنامه و موضوع حیاتی به فردا شب یعنی 23بهمن ماه سپرده می شود ومن تا فردا شب چشم به راه هستم.
23بهمن ماه،ساعت23:35 تا24:35 دقیقه بامداد
امشب نیز قسمت دوم از بحث "ولایت فقیه "ادامه می یابد و من دوباره باجسمی خسته از این پلکهای سنگین هزار بار خواهش و تمنا می کنم تا پایان برنامه با من همراهی کنند. چه پلکهای صبور و چشم های مهربانی هستند!
آیا پخش این برنامه های خوب در سحرگاهان ونیمه های شب به معنای جفا در ادای حقوق معنوی جوانان نیست؟
25بهمن ماه،ساعت 1:25دقیقه بامداد تا 2نیمه شب
بار دیگر این خوابگرد شبانه مشغول مطالعه و نگارش بود که شبکه دوم سیما هم در مقابلش خودنمایی می کرد ناگهان برنامه ای مذهبی با موضوع حجاب و جوانان از سلسله نشست های "شب های روشن" آغاز شد.
همراهی این برنامه با گزارش و مصاحبه بی پرده با جوانان و پاسخ های قانع کننده کارشناس محترم برنامه را بسیار دلنشین کرده بود.بسیار مبهوت و مانند گنگ خواب دیده این برنامه را تا به انتها دنبال کردم هیچ اثری از تکراری بودن در آن ندیدم. تنها افسوسی عمیق در دل سیاه شب از سینه ام خارج شد که این زمان کدام مخاطب آگاه و جوانی بیدار و یا هوشیار ویاسرحال و آماده شنیدن وآموختن است. آیااین به معنای جفا در ادای حقوق معنوی جوانان نیست؟ چرا سوالات اساسی جوانان که در روز روشن زندگی او پدید می آید در دل سیاه شب باید طرح و پاسخ داده شود؟و او از شنیدن پاسخ محروم باشد؟و با این سوالات و انتظارات بار دیگر به انتظار فردای روشنتری نشستم.
شور ،شعف،غرور وافتخار
ساعت00:30بهمن به وقت ایران و من روبروی تلویزیون محو حماسه حرکت مواج ناوشکن "جماران" بر پهنه نیلگون خلیج همیشه فارس هستم .برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دو تمام می شود و من به شبکه یک باز می گردم. راس ساعت 24 تکرار برنامه "این شبها"آغاز می شود.گویا این جریان به انزوا نهادن معنویت در سیما و تکرار آن در جدول نامناسب پخش همچنان ادامه می یابد!
ایجاد شبکههای اختصاصی در صدا و سیما
صداوسیما رسانه ملی است و نمیتواند با چند شبکه عمومی مطالب عمیق علمی را به مردم ارائه کند، لذا باید شبکههای اختصاصی نیز ایجاد شود تا مفاهیم و مطالب علمی به خوبی به جامعه منتقل شود.
ایسنا به نقل از مرکز خبر حوزه گزارش داد: آیت الله جوادی آملی در دیدار با مدیران صداوسیما، اظهار كرد: در بین 70 میلیون جمعیت ایران، کسانی که عمیقانه در بحثهای سیاسی،اقتصادی و اجتماعی، فرهنگی فکر میکنند وجود دارند که با ایجاد شبکههای اختصاصی میتوان حرفهای عمیق علمی را برای این افراد عرضه کرد، ولو اینکه بیننده آن نسبت به شبکههای عمومی کمتر باشد.
این استاد برجسته حوزه با بیان اینکه هنر در ردیف مهمترین رشتههای عصر حال حاضر است، اظهار كرد: صداوسیما تمام برنامههای اجتماعی، سیاسی،اقتصادی و آموزشی را بر اساس هنر ارائه میكند و اهمیت این هنر که اسلامی باشد یا هنر رایج عصر، مهم است.
وی افزود: هنر رایج عصر بر اساس اعتدال شکل میگیرد؛ یعنی بر اساس خواست و نیاز جامعه که همان عرضه و تقاضا است که این امر به لحاظ اسلام ناپسند است.
آیت الله جوادی آملی گفت: بازار اقتصاد دنیا بر اساس اعتدال، تعادل و تقاضا و عرضه است و فعالیت بازاریابی غرب بر این اساس است که مردم این را میپسندند پس باید همان عرضه شود.
وی با بیان اینکه بزرگوارنی که در عرصه هنر فعالیت دارند سعی میکنند عدل محور باشند نه اعتدال مدار، اظهار كرد: کسی با عدل که به معنای قراردادن چیزی در جای خودش است مشکل ندارد، اما اینکه جای اشیاء کجاست، مهم است.
آیتالله جوادیآملی با بیان اینکه اگر کسی فقیهانه وارد هنر نشود در گودالها خواهد افتاد، گفت: هنر وقتی اسلامی میشود که ما از چارچوب عدل فاصله نگیریم و به سمت اعتدال گام برنداریم و نگوییم مردم این را میخواهند و ما خواست مردم را انجام میدهیم.
وی افزود: بین عدل و اعتدال فرق بگذارید، یعنی هرچه مردم میخواهند حق نیست بلکه آنچه حق است باید به مردم معرفی شود و در فعالیتهای هنری عدل مورد نظر باشد، نه اعتدال.
آیت الله جوادی آملی با بیان اینکه بخش عمده برنامههای صداو سیما را سریالها و فیلمها تشکیل میدهند، اظهار كرد: این سریالها و فیلمها میتواند عالمانه و محققانه باشد آنچه که تاکنون به عنوان فیلم و سریال اسلامی ارائه شده است در مرحله ضعیف و متوسط است.
وی به سریال امام علی (ع) اشاره کرد و گفت: آن امام علی (ع) صاحب نهجالبلاغه، که به مردمش میفرمودند هرچه سوال دارید بپرسید، در سریال سیما نبود!
بی همتای عالم خوشنویسی
جامعه هنری بهویژه جامعه هنرمندان خوشنویس ایران چندی است كه شاهد از دست دادن مرحوم آیتالله سید مرتضی نجومی است كه همواره در عرصه دینی و هنری تلاش فراوان داشت.
مرحوم استاد نجومی در روزهای پایانی آبانماه امسال در سن 81 سالگی در شهر كرمانشاه درگذشت.
این هنرمند كه متولد 1307 كرمانشاه است تحصیل علوم حوزوی را نخست نزد پدرش و دیگر اساتید كرمانشاه آغاز كرد و با تاسیس حوزه علمیه كرمانشاه در مسجد حاج شهبازخان نزد اساتیدی از جمله آقامیرزا ابراهیم پورمعتمد و معصومیلاری تحصیلات دینی را ادامه داد و سپس در مدارس نجف به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و به درجه اجتهاد رسید.
به گزارش همشهری ، در سال 1349 در پی اخراج ایرانیان مقیم عراق توسط رژیم بعث، آیتالله نجومی به كرمانشاه مراجعت كرد و در این سرزمین اقامت گزید و فعالیتهای هنریاش را پی گرفت؛ تا جاییكه یكی از چهرههای پرنفوذ معنوی شهر بهشمار میرفت.
این هنرمند و مفسر قرآن عضو پیوسته فرهنگستان هنر بود و بهعنوان چهره ماندگار معرفی شد. آیتالله نجومی از برترینهای هنر خوشنویسی جهان بهشمار میرود و نزد خطاطان بزرگی مثل هاشم بغدادی و احمد نجفی به تمرین و ممارست در زمینه خوشنویسی پرداخت تا در انواع خطوط اسلامی، به خطاطی چیرهدست مبدل شد. ایشان همچنین در عرصه هنر تذهیب، تشعیر، جلید و گل و بوتهسازی آثار ماندگاری پدید آورده است.
بخشی از برجستگیهای هنری این هنرمند و عالم بزرگ را میتوان از لابهلای گفتههای وی نیز دریافت كرد. بهطوری كه خود چنین گفته است: « در خاندان ما هنرهای زیبا جایگاه ویژهای دارد و هنرمند خوشنویس، نقاش و صحاف زیاد داشتهایم. مرحوم جدم آقای میرزا اسماعیل از خوشنویسان خوبی بودند كه انواع خطوط را بسیار استادانه مینوشتند و آثار بسیار ارزشمند در این زمینه دارند كه همراه برادرش آقا میرزا رضای منجمباشی از شاگردان میرزا محمدعلی خوشنویس كرمانشاهی بودهاند.»
در سال 1357 میرزا احمد معصومی زنجانی اجازهای عربی در عالم خط برای مرحوم نجومی نوشت. ضمن اینكه ایشان لوح تقدیر نخستین گردهمایی و جشنواره خوشنویسان جهان را نیز از آن خود كرد.
آثار و خطوط وی حكایت از نبوغ و قدرتی بهویژه در خط ثلث دارد. این اندیشمند فرزانه در هنر خوشنویسی سرآمد هنرمندان جهان اسلام بهشمار میرود و در زمینه خط زیبای ثلث، بهعنوان بینظیرترین هنرمند معاصر شناخته شده است.
هنرمندان بسیاری از جمله خوشنویسان مطرح كشور از ارزشهای هنری و فضائل مرحوم استاد نجومی سخن گفتهاند؛ از جمله جلیل رسولی هنرمند خوشنویس در این خصوص گفته است: « ایشان مرد بزرگی بود كه علاوه بر بهرهمندی از هنر خوشنویسی نسبت به مسائل هنری مربوط به خوشنویسی نیز تحقیقات بسیار ارزندهای دارد.»
رسولی، مرحوم نجومی را هنرمند خوشذوقی میخواند كه حرفهای بسیاری در زمینه هنری بهویژه هنر خوشنویسی داشت.
از سوی دیگر، اسرافیل شیرچی، هنرمند شناخته شده عرصه خط و خوشنویسی كشورمان چنین میگوید: «ایشان از بزرگان دین و هنر در كرمانشاه بودند كه خانوادهشان نزدیك به 180 سال به فرهنگ و هنر دلبستگی داشته و دارد. صفاسرای ایشان در كرمانشاه، معبد اهل شعر، ادب، خوشنویسی و نگارگری است.»
به باور شیرچی، جامعه هنری ایران مدیون بزرگانی مانند آیتالله نجومی است كه در زمینه دینی و هنری فعالیتهای بسیاری داشت .
تعزیه در قالب هنر اصیل مردمی
جابر عناصری، پدر تعزیه دانشگاهی ایران گفت: هنر تعزیه باید در قالب هنری اصیل به مردم ایران بلکه جهان ارائه شود.
به گزارش خبرنگار مهر در یزد، استاد عناصری در نشست پژوهشی "هنر و عاشورا" با رویکرد بایدها و نبایدهای تعزیه در حوزه هنری استان یزد اظهار داشت: تعزیه نمایشی است که به جز ایران در هیچ جای جهان وجود ندارد و این از افتخارات ما ایرانیان است.
وی بر حفظ اصالت تعزیه تاکید کرد و از تعزیه خوانها خواست بیشتر در گفتن واژه ها و الفاظ خاص تعزیه دقت کنند.
این مدرس دانشگاه نسبت به بکاربردن واژههای نامربوط و وارداتی در تعزیه هشدار داد و افزود: ما باید الفاظ و جمله های اصیل این هنر را همانگونه که هست به مردم کشورمان و حتی جهانیان عرضه کنیم زیرا تعزیه نمونه بارز نبوغ نمایشی ایرانیان است.
مسئولان امر تعزیه مطالب و نسخه های واقعی در اختیار تعزیه خوانها قرار دهند.
این تعزیه شناس کشورمان با بیان اینکه ریا، ابهام، گزافه گویی و خرافه تعزیه را از مسیر واقعی خود خارج می سازد، اخلاص و عشق را رمز بقا و ماندگاری این هنر نمایشی دانست و اظهار داشت: مسئولان و دست اندرکاران امر تعزیه باید مطالب و نسخه های درست و واقعی را در اختیار تعزیه خوان ها قرار دهند و در انتخاب شبیه خوان ها، بیان مطالب همچنین نوع و رنگ لباس آنها نیز دقت کنند.
عناصری بر استفاده بجا و درست از وسایل، ادوات و اجرای حرکات متناسب تعزیه خوانی تاکید کرد و بیان داشت: ابتدا باید مفهوم و هدف تعزیه را شناخت و سپس نسبت به اجرای آن اقدام کرد.
برخورداری از هنر دینی قوی نیازمند استفاده مطلوب از تعزیه است
این عاشوراپژوه خواستار بهرهمندی از ایده، نظر و خاطرههای تعزیه خوانها در خلق نمایشنامه ها شد و ادامه داد: اگر می خواهیم هنر دینی قوی و با محتوا داشته باشیم باید از تعزیه و خاطرات تعزیه خوان ها نیز به نحو مطلوب استفاده کنیم.
وی خاطرنشان کرد: ما در اجرای تعزیه اصول، روش و قراردادهای خاص داریم که باید بر اساس آنها عمل کنیم و از بکارگیری جملات و وسایل غیرموجه و نادرست بپرهیزیم.
از دکتر جابر عناصری تاکنون 40 اثر در زمینه فرهنگ ایران منتشر شده که از جمله آنها می توان به "مراسم آیینی و تئاتر"، "تاریخ هنر ایران"، "تاریخ هنر جهان"، "تعزیه، نمایش مصیبت"، "درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران"، "شبیه نامه دیر مکافات"، "مردم شناسی و روان شناسی هنر"، "شبیه خوانی، گنجینه نمایش های آیینی مذهبی"، "شبیه خوانی، کهن الگوی نمایش های ایران" و ... اشاره کرد.