راسخون

متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 

ارباب من غریبونه

از دست کوفی نامرد آواره تو بیابونه
چشم زهرا پر از خونه

می خونه عشق من برگرد، حال زینب پریشونه



اجرا شده توسط حاج محمود کریمی | شب دوم محرم 1392 - چیذر

komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 

خاک اینجا به ما نمی سازد

پسر مادرم بیا برگرد
دل من شور می زند اینجا
ای امید حرم بیا برگرد
نرسیده ست تا که دست کسی
به پر معجرم، بیا برگرد


اجرا شده توسط حاج محمود کریمی | شب دوم محرم 1392 - چیذر

komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 

عمو‌جونم‌تا‌تو‌بودی‌سر� ��و‌سامونی‌داشتیم‌

تا‌تو‌رفتی‌دل‌پرخونی‌د� �شتیم

آی‌اهل‌عالم‌بدونیدعمویی� ��دارم‌نمی‌دونید‌که‌‌چق� �ر‌مهربونه

قامتش‌تا‌کهکشونه‌نگاهش‌ رنگین‌کمونه‌

توی‌چشمای‌قشنگش‌هزار‌هز ار‌آسمونه

مهربونه‌مهربونه‌مهربونه� �مهربونه

وقتی‌شبها‌خواب‌ندارم‌رو ی‌شونه‌اش‌سر‌میزارم

تاکه‌خوابم‌ببره‌آروم‌آر وم‌توی‌گوشم‌شعر‌محبت‌م� �خونه

وای‌که‌چقدر‌عموجونم‌مهر بونه‌

شونه‌هاش‌بالاتر‌از‌هر‌� �ی‌بلندی‌روزمین

عموجونم‌می‌گه‌ای‌فرشتة� �روی‌زمین

راه‌نرو‌خسته‌میشی‌روی‌� �ونه‌هام‌بشین

از‌روی‌دوش‌عمو‌جونت‌هم� �‌عالم‌روببین

از‌تو‌چشمهاش‌می‌خونم‌ک� �‌چقدر‌دوستم‌داره

از‌تو‌چشمام‌می‌خونه‌که� ��چقدر‌دوستش‌دارم‌دوستش‌ دارم

به‌خدا‌مهربونه‌به‌خدا‌� �هربونه‌مهربونه‌مهربونه‌ مهربونه‌مهربونه

اگه‌من‌تب‌بکنم‌تاب‌ندا� �ه‌اگه‌خار‌تو‌پام‌بره‌� �واب‌نداره

فکر‌می‌کنم‌اگه‌که‌با‌م ا‌نباشه‌خدا‌اون‌روز‌رو� ��نیاره

خدا‌اون‌روز‌رو‌نیاره

هر‌چی‌ازش‌می‌ترسیدم‌خد� �یا‌اومد‌به‌سرم‌

عموجون‌رفت‌آب‌بیاره‌خبر ش‌اومد‌به‌حرم‌

خبرش‌اومد‌به‌حرم

عمو‌جونم‌تا‌تو‌بودی‌سر� ��و‌سامونی‌داشتیم‌

تا‌تو‌رفتی‌دل‌پرخونی‌د� �شتیم

عموجونم با تو دنیامون قشنگه

عموجونم بی تو دلها تنگ تنگه

عمو جونم با تومثل غنچه بودم

عمو جونم بی تو یک یاس کبودم

عمو جونم چراچشمات روی هم بسته میشه

زبونم لال نکنه گوشت ازصدای‌من خسته میشه

حق داری اما به خدا من که نمی خواستم
من نمی خواستم که بره خاری به پای توعمو

komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 

عشق یعنی یه پلاک------- که زده بیرون از دل خاک
عشق یعنی یه شهید------- بالبای تشنه سینه چاک

عشق یعنی یه جوون------- یه جوون بی نام و نشون
عشق یعنی یه نماز ------- با وضو گرفتن توی خون
عشق یعنی یه پدر------- که شبا بیداره تا سحر
عشق یعنی یه خبر------- خبر یه مفقودالاثر
عشق یعنی یه پیام------- تا بقیه الله و قیام
عشق یعنی یه کلام------- پا به پای فرزند امام

komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 
می بینم روزی که قران به سر نیزه رود
در عالم نیست کسی فریاد حیدر شنود
می بینم روزی را که پشت درب خانه زهرا
با آتش از دشمن برپا بشود محشر کبری
می بینم روزی که شعله ز در می کشد زبانه
پشت در می افتد میان آتش صاحب خانه
آید ناگه ناله یا ابتا
بین خانه گرفته ابر سیاه
دل فلک آتش می گیرد از گریه حسین
انی تارکم فیکم الثقلین
قران و حیدر و زهرا و حسنین
و تسعه المعصومین من ذریه الحسین

می بینم روزی که علی شود خانه نشین
در مسجد خون ریزد ز فرق حیدر به زمین
می بینم روزی که حسن شود پاره جگر
زهری را نوشیده به جانش افتاده شرر
می بینم ماتم را ز رنگ سبز بدنش
بارانی از تیر عدو به تابوت و تنش
زهرا نالان پشت سر حسنم
از این قصه فتاده لرزه تنم
نشسته تابوت مجتبایم بر شانه حسین
انی تارکم فیکم الثقلین
قران و حیدر و زهرا و حسنین
و تسعه المعصومین من ذریه الحسین

می بینم روزی که در ابر تیر و سنان
از خیمه تا مقتل زنی رود لطمه زنان
با جسمی صد پاره فتاده اکبر من
خون مثل فواره ز حلق اصغر من
سقایی لب تشنه و دست و پا زدنش
جانم را در مقتل به خاک و خون بدنش
بر حنجر یک خنجر به دست قاتل او
یک دست دیگر را میان کاکل او
زینب، زهرا کنار پیکر او
مثل خورشید به نیزه ها سر او
بگیر چشمان مادر را ای خواهر حسین
 
komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 

دارم این ترانه بر لب
دست آفرینش امشب
می کند هنر نمایی
چشم من شبیه چشمه
یار اومد به صد کرشمه
با لطافت خدایی
آروم و قرارم تا ابالفضله
سر و کارم با ابالفضله
نوشته ی روی مزارم یا ابالفضله
من و هوای می خونه
لبا رو لب پیمونه
خرابم از این عاشقی
من دیوونه ی دیوونه
خوش به حال اون که میون میخونه بمیره
مست مست مست مستم
یکی زیر بغلمو بگیره


یاس و لاله گرم لبخند
بر جمال یار دلبند
وه چه بزم با صفایی
کاشف الکروب ارباب
روی سینه ی علی خواب
رفته با چه خنده هایی
گهواره خوابش آغوش اکبر
لالایی لاییش نفس خواهر
علی دیگر اومده برای حیدر
یه نگاه این مه جبین
مدار و قرار زمین
یه عالمی پای سفره ی
پسرک ام البنین
از عطای اون که به شاه کربلا
ارباب با وفا
دلبر دلبرا
سرور سرورا وزیره
مست مست مست مستم
یکی زیر بغلمو بگیره


یار و این همه سعادت
از ولادت و سیادت
تا رشادت و شهادت
خیلی پیش حق عزیزه
آسمون به هم می ریزه
وقتی می کنه عبادت
معتکفم امشب سر راه تو
با خیال روی ماه تو
گدایی می کنم برای یه نگاه تو
هر کی تو رو لایق می شه
شبیه شقایق می شه
توی سحری نور تو
می بینه و عاشق می شه
امشب انگاری همه چی لطیفه مثل حریره
مست مست مست مستم
یکی زیر بغلمو بگیره


فیض رویش بهاره
تا به سجده سر می ذاره
عصمت از چشاش می باره
معتبر می شه به نامش
هر کسی که شد غلامش
نوکرش نشونه داره
میون قنوت نماز
دلم هوایی می شه باز
حال خرابم رو ببین
با دل دیوونه م بساز
در سرم هوای خونه ی حضرت امیره
نگو برو آخه دلی که شراب تو رو نوشیده به خدا جایی دیگه نمیره
مست مست مست مستم
یکی زیر بغلمو بگیره

komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 

هرجا برات گریه کنم بهشته یا اباالفضل
زهرا به روی قلب من نوشته یا اباالفضل

به بیقراری ام مینازم میسوزم از عشق و می سازم
هرجا که اسمتو بیارن بی اختیار دلمو می بازم

ای کاش دل درمونشو ازت بگیره امشب
بین همین سینه زنی برات بمیره امشب

حرم قشنگت آرزومه نوکری تو آبرومه
به عشق تو زنده می مونم بدون تو کارم تمومه

چشمهای بی مقدارمو به پرچمت می دوزم
تقدیر من اینه آقا از عشق تو بسوزم

هر جا برات گریه کنم بهشته یا اباالفضل
زهرا به روی قلب من نوشته یا اباالفضل

تو روضه ی زخم مدینه گریه برات چه دلنشینه
چشام توی دریای اشکه وقتی که خوابتو می بینه

از دولت عشق تو شد دلم غلام زهرا (س)
به دست تو زندگیمو زدم به نام زهرا (س)

نشد که تو بگیری آخر تقاص دادهای حیدر
هنوز منتظر نشستی برای انتقام مادر

با یاد ظلم کوچه ها بیاد حسرتی تو
از داغ زهرا مادرت زخمی غیرتی تو

هر جا برات گریه کنم بهشته یا اباالفضل
زهرا به روی قلب من نوشته یا علی مدد

komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 

مثل یک کبوترم پر میزنم پر میزنم امشب
گفته بابام که بهت سر میزنم امشب

دیگه از همسفران دل میکنم امشب
چه خوشه پیش بابام جون کندنم امشب

دیگه جون خسته بر لبهام میاد امشب
به دلم برات شده بابام میاد امشب

دختر شاه می شنید حرفهای من امشب
تو بابات قشنگه یا بابای من امشب

مثل بارون بهار اشکهام میاد امشب
به دلم برات شده بابام میاد امشب

دست روی دست نگذارید بابام میاد امشب
لباس نو بیارید بابام میاد امشب

خونه رو جارو کنید بابام میاد امشب
موهامو خوشبو کنید بابام میاد امشب

دل و دیوونه کنید بابام میاد امشب
موهامو شونه کنید بابام میاد امشب ....

komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 

عمه سادات بي قراره
غصه و غم هاش بي شماره
تموم غصش غم ياره
تنها اميدش بي پناه
روزاي سختي توي راهه
رو خاک سوزان پا مي زاره
ذکر آسمونا واي زينب
ذکر کهکشونا واي زينب
ذکر خاک صحرا واي زينب
ذکر سينه زنها واي زينب
شعله مي کشه خورشيد
زمين مي سوزه از تب
ابرا همه مي بارن
توي چشاي زينب
ميون سينه دلي که تنگ
غم غروب روياشه
شان نزول سوره ي بارون
توي فرات چشماشه
کبوترا بي تابن
تو آغوش محمل ها
توي نگاها پيداست
بي قراري دلها
از انعکاس خبر تلخي دل شريعه بي تاب
رو نيزه هايي که بي شمارن يه سرخي مي تابه
حالت صحرا که عجيبه
غرق سکوتي پر فريبه
پر از نسيم بوي سيبه
غروب سردش پر رازه
مثل شبايي که درازه
سينه ي خورشيد بي شکيبه
بيا توي آغوشم
داداش پريشونم
توي نگاه تلخت
درد تو رو مي خونم
عزيز خواهر تب نفسهات دل منو مي لرزونه
اگه نباشي حتي يه لحظه
تموم دنيا زندونه
دل شوره ي من بي حسابه
بگو که اينها همه خوابه
لشگر دشمن يه سرابه
بقض غريبي تو گلومه
بارون چشمام ناتمومه
پر از سوال بي جوابه
عمه ي سادات بي قراره
غصه و غم هاش بي شماره
تموم غصش غم ياره
شعله مي کشه خورشيد
زمين مي سوزه از تب
ابرا همه مي بارن
توي چشاي زينب
ميون سينه دلي که تنگ غم غروب روياشه
شان نزول سوره ي بارون توي فرات چشماشه
تنها اميدش بي پناهه
روزاي سختي توي راهه
رو خاک سوزان پا مي زاره
کبوترا بي تابن
تو آغوش محمل ها
توي نگاها پيداست
بي قراري دلها
از انعکاس خبر تلخي دل شريعه بي تاب
رو نيزه هايي که بي شمارن يه سرسرخي مي تابه
حالت صحرا که عجيبه
غرق سکوتي پر فريبه
پر از نسيم بوي سيبه
غروب سردش پر رازه
مثل شباي که درازه
سينه ي خورشيد بي شکيبه
حرم فقط حرم حسين
بادها نوحه خوان
بيدها سربه زير
لاله هاسينه زنانحرم باغچه
خيمه خورشيد سوخت
حسين

komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 

مزار اين جسم بي جون رو خاک اين سرزمينه
شکافي در دل زينب به عمق يک اربعينه
آبي بر اين تربت زنيد قبري برايم بکنيد
در کنار اين مشت خاکي که مونده از نام اميرم
اين چهل روز و زنده موندم تا در کنار او بميرم
حسين عزيزفاطمه
خودم ديدم روي نيزه که لبهاتو مي فشردي
خودت ديدي که مي مردم با هر سنگي که تو خوردي
من بودم و سر نيزه ها يک زينب و يک کربلا
آسمون اين دشت خشکيده غرق شد در موج حيرت
از روي نيزه دنبال ما بود چشماي خداي غيرت
غروب روزي که رفتي حريم عشق و دريدن
گروهي آتيش آوردن گروهي سر مي بريدن
اون که جدا کرده سرت
شدهمسفر با خواهرت
خنجري را که بر گلوي تو بوسه زد به من نشون داد
هي به من ميگفت که داداشت رو ديدي چه جوري جون داد

komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 

يک سال و نيم بعد تو سالار تشنه لب
زينب به آب دست نزده يار تشنه لب
يک سال و نيم بعد تو سوخت جان زينبت
شانه نخورده موي پريشان زينبت
يک سال و نيم گريه براي تو کرده ام
تاعالمي که غرق عزاي تو کرده ام
يک سال و نيم ناله زدم اي حسين من
ياد قديم ناله زدم اي حسين من
يک سال و نيم خنده به زينب شده حرام
جز نام دوست نشنود از من کسي کلام
يک سال و نيم روضه ي گودال خوانده ام
از دست وپاي زخمي اطفال خوانده ام
يک سال و نيم ياد گلوي تو بوده ام
وقت نمازمحو وضوي تو بوده ام
يک سال و نيم ياد لبت از دلم نرفت
ياد نماز نيمه شبت از دلم نرفت
يک سال و نيم بعد تو سينه زدم حسين
آتش به جان اهل مدينه زدم حسين
يک سال و نيم بعد تو فرياد مي زدم
در مسجد النبي ز دلم داد مي زدم
يک سال و نيم با پدر خسته گفته ام
از محمل برهنه وکت بسته گفته ام
يک سال و نيم با حسن از کوفه گفته ام
يک کوچه نه از غم صد کوچه گفته ام
يک سال و نيم نيمه شب بهر مادرت
گفتم حکايت ثم اسبان و پيکرت
يک سال و نيم بعد تو خوابم نبرده است
زينب طعام سير پس از تو نخورده است
يک سال و نيم زينب تو بود و زمزمه
خجلت ز روي مادر سردار علقمه
يک سال و نيم ناله ي ام البنين حسين
مي زد مرا کنار بقيع بر زمين حسين
يک سال و نيم پيرهنت اشک من گرفت
شيب الخضيب زخم تنت اشک من گرفت
يک سال و نيم فکر سرت روي نيزه ها
يک لحظه هم نکرده برادر مرا رها
يک سال و نيم ياد سرت در ميان تشت
از قلب پاره پاره ي خواهر جدا نگشت
يک سال و نيم زينب تو بود و اضطراب
يک خاطره هست کشته مرا مجلس شراب

komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 
آسمون دلم تیره و تاره
نیمه شب وقت خواب بیماره
حال و روز حسین و حسن داره
ساقی تشنه سر به دیواره
مادر سادات پریشونه
عمه ی سادات دلش خونه
با دل خسته عزم سفر کرده
مردی که رنگ صورتش زرده
روزگار خوشی بر نمی گرده
قصه ی چشماش قصه ی درده
چشماشو وقتی که می بنده
نقش رو لب هاش یه لبخنده
مادر سادات پریشونه
عمه ی سادات دلش خونه
پهلوون زمونه زمین گیره
مرحم زخمش، کاسه ای شیره
زخمی غصه از زندگی سیره
زخم رو قلبش، زخم شمشیره
چهره ی کوفه چه بی رنگه
برای مولا دلش تنگه
مادر سادات پریشونه
عمه ی سادات دلش خونه
آسمون دلم تیره و تاره
نیمه شب وقت خواب بیماره
حال و روز حسین و حسن داره
ساقی تشنه سر به دیواره
مادر سادات پریشونه
عمه ی سادات دلش خونه
دیگه امشب دیگه وقت دیداره
روی لب ذکر فاطمه داره
یاد خون روی درب و دیواره
لحظه ی آخر یاد مسماره
پوشیده رخت سیاه زهرا
آقام می خونه بیا زهرا
آسمون دلم تیره و تاره
نیمه شب وقت خواب بیماره
حال و روز حسین و حسن داره
ساقی تشنه سر به دیواره
مادر سادات پریشونه
عمه ی سادات دلش خونه
اسد الله...علی علی... ولی الله...علی علی
 

.

 

از اون مسافر غریب ایشالا امشب خبر میاد
من نمیگم دلم میگه بابام داره از سفر میاد
komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 

یه گل یاس شکسته شاخه هاش از هم گسسته



باغبون خسته خسته کنار گلش نشسته



گل یاس ، یاس بهشته روی گلبرگهاش نوشته



که فقط تو این زمونه عشق حیدر منو کشته



فاطمه آروم جونم گل یاس قد کمونم



دعا کن اگه تو رفتی دیگه من زنده نمونم



تو همیشه همنشینم ای امیرالمومنینم



دعا کن تا من بمیرم اشک چشمات نبینم



بعد تو سیاهی بخته زندگی بی تو چه سخته



بمیرم که از لب تو خون می ریزه لخته لخته

komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 

سه ماهه که چشمای من روی مادر ندیده



چادری که رنگ خاکه روی صورتش کشیده



سه ماهه واسه عیادت در این خونه نخورده



سه ماهه با دست مادر به موهام شونه نخورده



سه ماهه تنور خونه دیگه خاموش و سرده



تا نفس می کشه مادر نفسش بر نمی گرده



هنوزم به زیر چادر بدنش داره می لرزه



می بینم تو خواب هنوزم حسنش داره می لرزه



وقتی خواب بیاد به چشمام شبهایی که غم میارن



می بینم موهام بافته دستهایی که جون ندارن

komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 
كربلای تو عرش برینه
كربلای تو عرش برینه
سینه چاك تو روح الامین
حبك نعمتی
قبرك قبلتی
ذكرك بهجتی یا حبیبی
وصلك منیتی
انت فی وحدتی
هجرك نقمتی یا طبیبی
سر به پای سرت می گذارم
نیزه خورده شه نی سوارم
ای سرا پای تو و جمله اعضای تو
زخم لبهای تو گرم یارم
من گدایت حسین آشنایت حسین
جان فدایت حسین ذكر زینب
كربلای تو عرش برینه
سینه چاك تو روح الامینه
حبك نعمتی
قبرك قبلتی
ذكرك بهجتی
یاحبیبی
روی ماه تو ماه شب من
همه شب ذكر تو بر لب من
ای مسیحای من ذكر لبهای من
بی تو شبهای من ، سرد و تازه
جان فدایی تو دل هواییی تو
از جدایی تو بی قراره
ای سرم خاك تو سینه ام چاك تو
حرم پاك تو قبله گاهم
روح پاكی چرا ، روی خاكی چرا
سینه چاكی چرا یار ما هم
در دل خسته ام جا نمودی
من هم از سینه زنها نمودی
سینه سوزان تو ، دیده گریان تو
دل پریشان تو غمگسارم
ای همه آه من ، مقصد راه من
یار دلخواه من ، نی سوارم