راسخون

متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

09303495228 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 8721
|
تاریخ عضویت : مرداد 1391 

دل های بی قرار توی سودای بی کرون
امشب خوش اومدی که بهاری ترین خزون
این جا بساط عشق، مثل بارون فراهمِ
یک روز این عزا، مثل صد تا محرمِ
شعله به پا شد
دوباره سینه ها غرق عزا شد
در بهشت فاطمیه وا شد
خدا می زنه صدا وااااای واااای اااای
شوری جهنمی، توی چشمای مردمه
هر کس داره میاد، توی دستش یه هیزمه
اون یاسِ پشت در، که به آتیش کشوندنش
عکسی که جبرئیل نداره روی دیدنش
در رو سوزندن
چشای خدا رو به خون کشوندن
علی رو میون کوچه ها کشوندن
زیر تازیونه ها وااااای واااای اااای
بی تابه حیدره، دلِ از بی کسی پُرش
خون دلش رویِ، گلای سرخِ چادرش
فضه بیا ببین، که به روزش چی اومده
آتیش چی کرده که، نفسش بی رمق شده
خدا گواهِ، با اشکای زنی که بی پناهِ
روزگار همه عالم سیاهِ
روزگار بی وفا وااااای واااای اااای

09303495228 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 8721
|
تاریخ عضویت : مرداد 1391 

ستاره ی عشق مرتضی، مرو به خواب
ببین زمین گیر تو شده، ابوتراب
می ریو تنهام می ذاری، واویلا واویلا واویلا
توی غربت جام میذاری، واویلا واویلا واویلا
تلقین حیدرو می خونی، واویلا واویلا واویلا
وقتی لرزون گام می ذاری، واویلا واویلا واویلا
چراغِ کاشانه ی علی، مشو خموش
به پیش چشمان حَسنین، مرو ز هوش


چه کسی راهت رو بسته، واویلا واویلا واویلا
پای چشمت یه گُل نشسته، واویلا واویلا واویلا
رو لبت خنده نمی یاد، واویلا واویلا واویلا
دلم از داغت شکسته، واویلا واویلا واویلا
نخواه تو مرگت رو از خدا، تورو خدا تورو خدا تورو خدا
مشو تو از مرتضی جدا، تورو خدا تورو خدا تورو خدا


ای صفای خانه ی من، یا زهرا یا زهرا یا زهرا
مرو از کاشانه ی من، یا زهرا یا زهرا یا زهرا
با چشای خسته نظر کن، یا زهرا یا زهرا یا زهرا
اشک دانه دانه ی من، یا زهرا یا زهرا یا زهرا
چراغِ کاشانه ی علی، مشو خموش
به پیش چشمان زینبت، مرو ز هوش

09303495228 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 8721
|
تاریخ عضویت : مرداد 1391 

یا علیُ یا عظیم یا غفورُ یا رحیم
شُکرِ تو میگم که شدم گدای خونه ی امامه کریم
یا علیُ یا عظیم یا غفورُ یا رحیم
شُکرِ تو میگم که شدم گدای خونه ی امامه کریم
سحر، دعا، طنین مناجات سفر، خدا، هوای ملاقات
رو به همه، آسمونا بازه خدای خوب، با بدا میسازه
شب نمازه و عرضِ نیازه
باز رو به مدینه،آقا داره میبینه بگو
سرود لبم همینه
یا علیُ یا عظیم یا غفورُ یا رحیم
شُکرِ تو میگم که شدم گدای خونه ی امامه کریم

yousefimr کاربر برنزی
|
تعداد پست ها : 75
|
تاریخ عضویت : بهمن 1392 

دوباره روضه رفتنا بی ریا ترین عمل شده

دوباره هر محله ای پر علم و کتل شده

09303495228 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 8721
|
تاریخ عضویت : مرداد 1391 

امشب دیگه وا می شه، پیش همه مشت من
شونم داره می لرزه، خالی شده پشت من
دیدی که رفتی آخر تنها، واویلا واویلا
غریبه ام توی این دنیا، واویلا واویلا
علی می میره بعد از زهرا، واویلا واویلا


هیچکی توی این عالم، دردم رو نمی دونه
امشب می بره تابوت، عطرِ تو رو از خونه
حسن کنار تو بی هوشه، واویلا واویلا
چراغ خونمون خاموشه، واویلا واویلا
حسین داره سیاه می پوشه، واویلا واویلا
می میره زینبم تا فردا، واویلا واویلا


غسلت می دادم اما، دستامو نگاه کردی
با گریه به تو گفتم، کاشکی بشه برگردی
رو پیکر تو گل می باره، واویلا واویلا
وداعمون چقدر دشواره، واویلا واویلا
دلم هوای رفتن داره، واویلا واویلا

09303495228 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 8721
|
تاریخ عضویت : مرداد 1391 

از آسمون دو چشمم، ابر گریه می باره
چشای خسته ی مادر، مثل دشت ستاره
تو آشیونه می بینم، یک کبوتر خسته
گرفته روی کبودو، زیر بالِ شکسته
یه باغبونه غریبو، با صدای گرفته
کنار یاسِ کبودش، سر به زیر نشسته
غنچه ها، همه از غصه می میرن
بلبلا، زیر گلبرگو می گیرن
تا که می بندی چشماتو، جون به لب می شه زینب
آرزومه که بخوابی، باز یه شب پیش زینب
یه شبی خوابیده بودی، باز یه ناله شنیدم
سیاهی رفت چشام اون شب، تا که بازوتو دیدم
شکایتِ دل دختر، از نفس های شومه
که همه زن ها می گفتن، کار زهرا تمومه
از غمت، همه شب در شور و شین ام
جای تو می دم آب دستِ حسینم

09303495228 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 8721
|
تاریخ عضویت : مرداد 1391 

اگه بری از این قفس، کاره دلم تمومه
خودت بگو دوای زخمه قلبِ من کدومه
نفس کشیدن بعد تو، برای من حرومه
مادر مادر، چرا امشب بی تابی
مادر مادر، دیگه آروم می خوابی
ای دل ای دل
امون از دست این دل
غبار سرد احتضار، تیممه وضوته
ترانه های انتظار، تو تنگی گلوته
انگار که آغوش نبی، دوباره رو به روته
مادر مادر، همه خونه خاموشه
مادر مادر، چرا بستر گُل پوشه




بغضی که تو سینته، امشب دیگه رها کن
به جای صبر من یه کم، برا خودت دعا کن
یه بار دیگه به چشمای کبوده من نگاه کن
مادر مادر، تو و قلب شیدایی
مادر مادر، من و زخم تنهایی




چرا برا عیادتت، ستاره ها بیدارن
از آسمون فرشته ها به خونه مون می بارن
امشب گُلای خشک باغچه مون، چه بی قرارن
مادر مادر، دل زینب پُر خونِ
مادر مادر، می خوای بری از خونه



09303495228 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 8721
|
تاریخ عضویت : مرداد 1391 

این روزها كه دیدنتان كیمیا شده
این خانه بی نگاه تو دار العزا شده
باور نمی كنم چقدر آب رفته ای
حتی برای ناله لبت بی صدا شده
من میخ بر دلم نه، به تابوت می زدم
هر چند خنده ای به لبت آشنا شده
شرمنده ام كه بودم و پای غریبه ها
با شعله های سرخ به این خانه وا شده
شرمنده ام كه بودم و نامحرمان شهر
آن گونه در زدند كه از هم جدا شده
فهمیده ام چه بر سرت آن روز آمده
از وضع چادری كه پر از رد پا شده
وقت نفس كشیدن تو این صدای چیست
این استخوان سینه چرا جا به جا شده؟!
پیراهن حسین مرا دوختی ولی
افسوس حرف روز و شبت بوریا شده
با زینبم بگو سه كفن مانده پیش ما
با زینبم بگو كه به غم مبتلا شده
با او بگو كه بوسه زند بر گلوی خشك
بر حنجری كه محمل سر نیزه ها شده
با او بگو كه بوسه زند جای مادرش
بر پیكری كه خرد شده، آسیا شده

09303495228 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 8721
|
تاریخ عضویت : مرداد 1391 

سمونه بی سامون امشب تاره
از ستاره ها تاریکی می باره
تا سحر چشای خسته بیداره
گلاب چشمای زینب
شبیه چشمه می جوشه
تاریکی هم از راه اومد
چراغ خونه خاموشه
کاش به جای تو، من می مُردم مادر
بین کوچه سیلی می خوردم مادر
از سکوت پُر معنای این ماتم
پُر شده فغان در سینه عالم
اشکه بی صدا می باره چون شبنم
یه باره دیگه از بین خاک
پا شو یتیمی مو ببین
راحت بخواب امشب مادر
تو سینه ی سرده زمین
دیگه پُر شده جام صبرم مادر
خونه میشه بعد از تو قبرم مادر


سینه ی کبوده صحرا بی تابه
پیکری به زیر نور مهتابه
چشمای یه شهرِ بی خبر، خوابه
چه جوری رو قلب خونیت
آروم بگیره بعد از تو
چقدر دعا کردیم مادر
بابام نمیره بعد از تو
سینه ی حسینت می سوزه مادر
چشماشو به بستر می دوزه مادر
مــــــــــــادر مــــــــــــــــــادر مــــــــــــــــــــــــ ـــــادر

09303495228 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 8721
|
تاریخ عضویت : مرداد 1391 

ای به دردم چشم بیمارت طبیب
مانده ام مضطر بخوان اَمَّن یُجیب
ای که با من بسته ای لب در کلام
پلک بر هم می زنی جای سلام
ای کتاب عشق من، بسته مشو
مثل مَردم از علی خسته مشو
می روی نزدِ رسول کردگار
تو سرافرازی ولی من شرمسار
تا ابد مجروح زخم کاری ام
وااای من، از این امانت داری ام
ای تمام عشق و ای یار علی
ای تمام عشق و بانوی علی
لرزه افتاده به زانوی علی
خانه را عاری ز خوشحالی مکن
فاطمه، پشت مرا خالی مکن
می روی ای بهر عصمت را عروس
جای من لب های محسن را ببوس

09303495228 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 8721
|
تاریخ عضویت : مرداد 1391 

کنار یک بستر خونین، زینب عزا گرفته
برا شفای مادرش، دست به دعا گرفته

چرا پس قامتش همچون کمان است
چرا از زندگانی سیر گشته
چرا اندر جوانی پیر گشته

مدینه محشر کبری به پا شد
ببین مزد رسالت چون ادا شد
غلاف تیغ باعث شد که زهرا
ز دامان علی دستش جدا شد

09303495228 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 8721
|
تاریخ عضویت : مرداد 1391 

مثل کوهِ توی غروب
مثل ابرِ توی شفق
شبیه گل پر پره
با اون چشمای بی رمق
می سوزه بین تب وااای وااای وااای وااای
تب داره روز و شب وااای وااای وااای وااای
جای گل یاس، کنج گلدونه
حالا خوابیده، گوشه ی خونه
گلی که براش دنیا زندونه
واااای اااااای ااای


پرستوی نحیف من
یه زخمه روی هر پَرِش
با هر آهی که می کشه
پُر از گل میشه بسترش
در فکر رفتنه وااای وااای وااای وااای
دلتنگه محسنه وااای وااای وااای وااای
مادر من از زندگی سیره
جلوی چشا داره می میره
پیش چشام از دستمون می ره
واااای اااااای ااای


رد سرخ شکستگی
روی بازو و دستشه
یه تسبیحه تو دستی که
رو پهلوی شکستشه
آتیشه تو دلش وااای وااای وااای وااای
زرده شمایلش وااای وااای وااای وااای
شده خونمون مثل ویرونه
زمین و زمون روضه می خونه
ماه آسمون، دل پریشونه
واااای اااااای ااای

09303495228 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 8721
|
تاریخ عضویت : مرداد 1391 

به نام آن که هستی ام از آن اوست
به نام آن که عرش، پاسبان اوست
به نام عشق، به عشق او
که عشق جاودانه در بهشت بی کران اوست
به نام آن که صاحب الزمان من
کلید دار قبر بی نشان اوست
به نام آن که گریه های بی امان آسمان
برای پیشواز فصل کوته خزان اوست
به نام آن کسی که در میان برگ های زرد
میان لحظه های درد
همیشه نام دوست بر زبان اوست
کسی که در حضور حضرت خدا
تمام کائنات روضه خوان اوست
به نام مادری که این بهار از جوانی اش
به زیر بار قامت کمان اوست
به نام او که جای شعله های ظلم
به روی درب خانه، به روی استخوان اوست
به نام او که هستی ام از آن اوست

09303495228 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 8721
|
تاریخ عضویت : مرداد 1391 

کسی نمی دونه، من می دونم
که میون کوچه، پیش چشام، مادرم مادرم
همه میگن گریه نکن، اما می خوام زار بزنم
همه میگن آروم بگیر، ولی دیگه نمی تونم
غروبا همه میگن
غروب اون کوچه رو از یاد ببرم، اما نمیشه
پیش چشای منه برا همیشه
منو آتیش میزنه برا همیشه
کسی نمی بینه، من می بینم
تو کابوس شبا، بغض صدام، مادرم مادرم


چی بگم از اون شبی که می میرم به خاطرش
مادرم منو گرفت زیر پناه چادرش
فقط اینو یادمه
صدای یک سیبی تو کوچه ها پیچید مثل فریاد
دو تا گوشواره روی خاک کوچه افتاد
دیگه راه خونمون رو بردم از یاد
اگه بخوره باز روی زمین
کسی که بدنش زخمی باشه، مادرم مادرم
صورتی که هنوز داغِ آتیش
روی کبودیِ گونه هاشه، مادرم مادرم


مادرم از اون به بعد، تا نگاه می کنه به من
می گه این راز بزرگ بین من و تو، یا حسن
من میگم به مادرم
الهی من فدای غربتت بشم یاس کبودم
کاشکی من با تو، تو اون کوچه نبودم
مگه آروم میشه آتیش وجودم
میون قفسش بستریه
مریضی که دیگه جون نداره، مادرم مادرم
داره می سوزونه چشمامونو
اون دردایی که درمون نداره، مادرم مادرم

09303495228 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 8721
|
تاریخ عضویت : مرداد 1391 

شب ها تو خونه، بی مادری غوغا می کنه
با این بهونه، کی عقده هاشو وا می کنه
چشما، بی خوابه
دل ها بی تابه
ظرف اربابم، بی آبه
زینب، سر روی پای حسین می ذاره
اشکاش، گریه ی عالمو در می یاره
گوشه به گوشه پُر از هجوم خاطره ها
لبخند مادر، توی تمومه منظره ها
خونه افسرده
گل ها پژمرده
گیسوی زینب
شونه نخورده
مولا، پنهونی اشکاشو پاک می کنه
غصه، امشب علی رو هلاک می کنه



با این که هجرون، هنوز نمی شه باورشون
دارن می میرن سر مزار مادرشون
زهرا پرپر شد
مولا مضطر شد
حسین، داداشاش
زینب مادر شد
زینب، سنگ صبورِ برا حسین
زینب، یار برادر بی کفنش