پیامک انتظار و مهدویت
عشق،يعني عشق يعني انتظار
در فراق تك سواري بي قرار
عشق يعني واهمه بي واهمه
خادم المهدي شدن بي خاتمه
در فراق تك سواري بي قرار
عشق يعني واهمه بي واهمه
خادم المهدي شدن بي خاتمه
با نام تو راه عشق آغاز شود
شب با نفس سپيده دم ساز شود
با نام تو اي بهار جاري در جان
يك باغ گل محمدي باز شود
شب با نفس سپيده دم ساز شود
با نام تو اي بهار جاري در جان
يك باغ گل محمدي باز شود
آقا نگاهت سوي آهوهاست مي دانم
دستان پاكت مثل من تنهاست مي دانم
آقا اگر تو بر نمي گردي دليل آن
در دست هاي پرگناه ماست مي دانم
دستان پاكت مثل من تنهاست مي دانم
آقا اگر تو بر نمي گردي دليل آن
در دست هاي پرگناه ماست مي دانم
آقا نگاهت سوي آهوهاست مي دانم
دستان پاكت مثل من تنهاست مي دانم
آقا اگر تو بر نمي گردي دليل آن
در دست هاي پرگناه ماست مي دانم
دستان پاكت مثل من تنهاست مي دانم
آقا اگر تو بر نمي گردي دليل آن
در دست هاي پرگناه ماست مي دانم
كوچه كوچه جستجو خانه خانه در گذار
قلب من شكفته است در بهار انتظار
آخرين گل محمديست اين كه مي رسد زراه
هم تبار نرگس است در تبسم بهار
قلب من شكفته است در بهار انتظار
آخرين گل محمديست اين كه مي رسد زراه
هم تبار نرگس است در تبسم بهار
مي كشم تو را با تمام انتظار
پرشكوفه كن مرا اي كرامت بهار
مي رسد بهار من ، بي شكوفه ام هنوز
آفتاب من بتاب، مهربان من ببار
پرشكوفه كن مرا اي كرامت بهار
مي رسد بهار من ، بي شكوفه ام هنوز
آفتاب من بتاب، مهربان من ببار
نشسته در دو چشم تو نگاه بي قرار من
بيا گره گشا گره گشا زكار من
كنون نگاه مست توست كه مي برد قرار من
بيا طبيب درد من هميشه غم گسار من
بيا گره گشا گره گشا زكار من
كنون نگاه مست توست كه مي برد قرار من
بيا طبيب درد من هميشه غم گسار من
ظهور كن نگار من بيا كه از سر شعف
فداي قامتت كنم دو چشم اشك بار را
تمام لحظه هاي من فداي يك نگاه تو
بيا و پاك كن زدل حديث انتظار را
فداي قامتت كنم دو چشم اشك بار را
تمام لحظه هاي من فداي يك نگاه تو
بيا و پاك كن زدل حديث انتظار را
بيا دوباره پاك كن زجاده ها غبار را
به عاشقان نويد ده رسيدن بهار را
ببين دلم گرفته و بهانه مي كند تورا
به من بگو كه مي رسي ، زدل مبر قرار را
به عاشقان نويد ده رسيدن بهار را
ببين دلم گرفته و بهانه مي كند تورا
به من بگو كه مي رسي ، زدل مبر قرار را
همين كه گام مي زني به خلوت خيال من
سرشك شوق مي چكد ز چشم اشكبار من
كنون نگاه مست توست كه مي برد قرار من
بيا طبيب درد من بيا بمان كنارمن
سرشك شوق مي چكد ز چشم اشكبار من
كنون نگاه مست توست كه مي برد قرار من
بيا طبيب درد من بيا بمان كنارمن
اگر تو را نداشتم فراق بی وصال بود حکایت جدائیم ز محضرت مدام بود ، اگر تو را نداشتم
حسین سرورم نبود چگونه بی امام عشق ، عشق را دوام بود
اللهم عجل لولیک الفرج
حسین سرورم نبود چگونه بی امام عشق ، عشق را دوام بود
اللهم عجل لولیک الفرج
یا اباصالح المهدی هر شب که انتظار تورا می برم به روز
شرمنده ام که بی تو نفس می کشم هنوز
شرمنده ام که بی تو نفس می کشم هنوز
فقط دليل جدايي ز تو گناه من است
ثمر از اين همه غفلت دل سياه من است
هميشه ذكر تو را من به روي لب دارم
كه نام تو گل زهرا دليل راه من است
ببين كه روز سپيدم ز هجر تو شام است
بيا و نور فكن كه چهره تو ماه من است
جدايي از تو بلايي عظيم و جانكاه است
گواه قلب حزين سردي نگاه من است
بگو به آن دو ملك در سياهي قبرم
كه اين غلام قديمي بارگاه من است
ثمر از اين همه غفلت دل سياه من است
هميشه ذكر تو را من به روي لب دارم
كه نام تو گل زهرا دليل راه من است
ببين كه روز سپيدم ز هجر تو شام است
بيا و نور فكن كه چهره تو ماه من است
جدايي از تو بلايي عظيم و جانكاه است
گواه قلب حزين سردي نگاه من است
بگو به آن دو ملك در سياهي قبرم
كه اين غلام قديمي بارگاه من است
به اميد روزي که همه پيامکهاي دنيا فقط يک چيز باشد " مهدي آمد ...