هفته چهاردهم:----o-( ذوالکفــــــل " گذشت و بخشش")-o---
بسمــــــــــــــــــــــــه تعالـــــــــــــــــــــــــی
عـــهــــدنــــــامــــه بــــاخــویـــــشـــــــــــــــــــــــــــــ
السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)
السلام علیک یا ابا عبدالله
قال رسول الله صلى الله عليه وآله :
هنگامى كه بندگان در پيشگاه خدا مى ايستند، آواز دهنده اى ندا دهد: آن كس كه مزدش با خداست برخيزد و به بهشت رود. گفته مى شود: چه كسى مزدش با خداست؟ مى گويد: گذشت كنندگان از مردم.
مـا رهـروان ره حـق کـه بـا خـدا و امـام زمـان (عـج) خـویـشـــ عـهـد بـسـتـه ایـم هـر روز بـهـتـر از روز قـبـل بـاشـیـم در ایام اسارت کاروان امام حسیــــــــــن (ع) و ولادت امام موسی کاظم (ع) بـا خـود عـهـد میبـنـدیـم که بـرای رضـای حـق و شـادی دل شـکـسـتـه مـولـایـمـان امـام زمـان (عج) بـا تـوکـل بـه خـدا و تـوسـل بـه چـهـارده مـعـصـوم و بـا الـگـو گـرفـتـن از معصومین و پیامبران و خوبان درگاه حق به
گذشت و بخشش در زندگی
متعهد می شویم .
و بدینوسیله پیمانی مجدد با مولایمان حضرت ولی عصر(عج) می بندیم که راه ظهور را هموارتر سازیم.
ثواب و اجر این کار را هدیه می کنیم به ساحت مقدس امام زمان (عج) برای سلامتی مسئولین سایت راسخون و مدیر تالار گفتگوی آزاد و راسخونی عزیز yarabyarabyarab دعا می کنیم.
بهترین هدیه گذشت است
امام علی(ع)
رابطه گذشت و بخشش با احساس آرامش
گذشت و بخشش عاملی بسیار موثر در احساس خوشبختی ماست. بسیاری از ما افراد متوجه نیستیم که با گذشت نکردن چه چیزهایی را از دست می دهیم و در مقابل با بخشیدن خود یا دیگران چه چیزهایی عایدمان می شود.
اکثر ما یاد گرفته ایم که با بخشیدن دیگران کار خوبی است. یاد گرفته ایم که بخشیدن کاری مقدس و معنوی است اما علت مهمتری نیز برای گذشت وجود دارد. اگر دیگران را نبخشیم زندگی بر ما سخت خواهد بود. فرض کنید که رئیس تان دراداره شما را توبیخ کند و شما به او می گویید: من هرگز شما را به خاطر کارتان نمی بخشم.
چه کسی از این موضوع رنج می برد، شما یا رئیس تان؟ شما دائم راه می روید، بی خواب می شوید و ... درحالی که احتمالا رئیس شما در میهمانی خوشگذرانی می کند.
بنابراین وقتی دیگران را نبخشیم در حقیقت این خود ما هستیم که رنج می بریم نه دیگران. کینه جویی و خصومت ما را بیمار می کند. خشم و خصومت به سیستم ایمنی بدن آسیب می رساند و موجب به هم خوردن نظم طبیعی ارگان های بدن می شود و احتمال حمله قلبی، سرطان، سردرد، زخم معده، اضطراب و ... و حتی بیماری قند را افزایش می دهد.
همه ما اشتباه و خطا می کنیم. باید خطاهای دیگران را ببخشیم و اجازه ندهیم ما را بیازارند. کینه توزی فقط ما را غمگین و افسرده می کند و حاصل دیگری ندارد. وقتی ما اشتباهی را می بخشیم احساس خوشایند به ما دست می دهد. بخشیدن دیگران موجب می شود که ما برخشم و رنجش خود غلبه کنیم و احساس خوشایند به دست آوریم.
بخشش برای ما راحتی و آرامش خاطر می آورد. بخشش ما را از تمام دشمنی ها و تنفرهایی که در ذهنمان داریم محافظت می کند و به جای خشم و تندخویی در وجود ما احساس آرامش و آسایش را جایگزین می کند.
انرژی ما با خشم، تنفر و رنجش تحلیل می رود. ما احساس می کنیم افسرده و بدبخت شده ایم و تا زمانی که با این احساسات منفی تحلیل می رویم نمی توانیم روی آرامش خاطر و شادکامی را ببینیم.
وقتی ما کسی را می بخشیم به دلیل آرامش خاطر خودمان است. ما این کار را در حق دشمن خود انجام نمی دهیم بلکه در حق خودمان انجام می دهیم. ما این کار را می کنیم تا خود را از شر احساسات منفی خودمان نجات دهیم.
اغلب بیماری های جسمی به دلیل احساسات و افکار منفی ایجاد می شوند. بخشیدن دیگران بزرگترین مولد انرژی جهان است. بخشش سبب می شود که روح ما کسل نشود و بهایی برای خشم و غضب نپردازیم.
بخشش به زندگی ما انسانها معنا می بخشد و موجب احساس رضایت از زندگی می شود. وقتی در قبال ناروایی هایی که در حقمان انجام شده ناراحت و پریشان می شویم و کینه به دل می گیریم، بدانیم که خود را آلت دست دیگران قرار داده ایم و درنتیجه قربانی رفتار آنها شده ایم. وقتی از بخشیدن دیگران امتناع می کنیم در واقع این ما هستیم که رنج می بریم. اغلب فرد خاطی حتی خبر ندارد که در سر ما چه می گذرد و اگر او دشمن ما باشد، در حقیقت خوشحال می شود که ما را غمگین ببیند. لذا وقتی ما آشفته باشیم او برنده است. آیا واقعا شما می خواهید به دشمن خود آن قدر قدرت بدهید که زندگی شما را تحت نفوذ خود قرار دهد و آن را تخریب نماید.
در زندگی نه تنها ما باید دیگران را ببخشیم بلکه لازم است خودمان را نیز ببخشیم. بسیاری از افراد در تمام طول زندگی به خاطر کوتاهی ها و خطاهایی که به خود نسبت می دهند به تنبیه روانی و جسمانی خود می پردازند.
برگرفته از سایت آفتاب
بخشش باعث رشد شما شده و سبب می شود که عمیق تر دیگران را دوست بدارید و
چیزهایی در مورد زندگی بیاموزید و شما را از کینه توزی رها می سازد.
افرادی که گذشت بیشتری دارند زندگی موفق تر و شادتری خواهند داشت و راه نجات به هنگام تنگ دستی بخشش است نه خست . و به قول بزرگان اینکه : « ببخش تا بزرگ شوی .»
متاسفانه در سالهای اخیر ، گذشت و بخشش در میان افراد جامعه کم رنگ شده است و
این ویژگی اخلاقی در شرایط اجتماعی موجود و با خلقیات غیر قابل پیش بینی
نسل جدید که به آن نسل تکنولوژی و اینترنت میگویند به سختی یافت میشود .
جای واژههایی مانند عفو و گذشت در جامعه بسیار خالی است و بهتر است از نقد خودمان شروع کنیم تا به فرهنگ سازی برسیم . آدمها باید بدانند بخشش و مهربانی با فرد خطاکار تاثیر مستقیمیدر افزایش کیفیت زندگی شان دارد . بهتر است در مواقع عصبانیت تصمیم نگرفته و صبر پیشه کنیم تا عصبانیت و هیجانات آنی ما فروکش کند و در کمال آرامش به موضوع فکر کرده و بعد تصمیم مناسبی بگیریم . مطمئن باشیم بعدها لذتی که بابت رفتار مملو از تامل و طمانینه خود خواهیم برد بسیاربیشتر از تصمیمیاست که در لحظه عصبانیت گرفتیم بنابراین لازمه بخشش و گذشت صبوری است .
حضرت رسول اکرم (ص) فرمودهاند: هنگامی که بندگان در پیشگاه خدا میایستند، آواز دهندهای ندا دهد: آن کس که مزدش با خداست، برخیزد و به بهشت رود. گفته میشود: چه کسی مزدش با خداست؟ میگوید:گذشت کنندگان از مردم.
امام علی (ع) میفرمایند:
گذشت، اوج بزرگواریهاست. (غررالحکم، ج 1، ص 140، ح)
رسول اکرم (ص) فرمودند:
هنگامی که بندگان در پیشگاه خدا میایستند، آواز دهندهای ندا دهد: آن کس که مزدش با خداست، برخیزد و به بهشت رود. گفته میشود: چه کسی مزدش با خداست؟ میگوید: گذشت کنندگان از مردم. (کنزالعمال، ج 3، ص 374، ح)
رسول اکرم (ص) فرمودند:
هر کس پُر گذشت باشد، عمرش طولانی شود. (اعلام الدین، ص 315)
امام رضا (علیهالسلام) میفرمایند:
هرگز دو گروه با هم رویاروی نشدند، مگر این که با گذشتترین آنها پیروز شد. (کافی، ج 2، ص 108، ح 8)
امام حسین (علیهالسلام) میفرمایند:
با گذشتترین مردم، کسی است که در زمان قدرت داشتن، گذشت کند. (الدرة الباهرة، ص 24)
پیامبر (ص) فرمودند:
از یکدیگر گذشت کنید تا کینههای میان شما از بین برود. (کنزالعمال، ج 3، ص 373، ح 7004)
امام رضا (علیهالسلام) میفرمایند:
درباره آیه «پس گذشت كن، گذشتى زیبا...» فرمودند: مقصود، گذشت بدون مجازات و تندی و سرزنش است. (اعلام الدین، ص 307)
امام علی (علیهالسلام) میفرمایند:
بدترین مردم کسی است که خطای دیگران را نبخشد و عیب را نپوشاند. (غررالحکم، ج 4، ص 175، ح 5735)
امام علی (علیهالسلام) میفرمایند:
(بدی یا خوبی را) به نیکی پاداش ده و از بدی درگذر، به شرط آن که به دین لطمهای نزند یا در قدرت اسلام ضعفی پدید نیاورد. (غررالحکم، ج 3، ص 373، ح 4788)
امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند:
سه چیز است که در هر که بـاشد، آقـا و سرور است: خشم فرو خوردن، گذشت از بدکردار، کمک و صله رحم بـا جان و مال. (تحف العقول، ص 317)
امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند:
آیا به شما بگویم که مکارم اخلاق چیست؟ گذشت کردن از مردم، کمک مالی به برادر (دینی) خود و بسیار به یاد خدا بودن. (معانی الأخبار، ص 191، ح 2)
امام علی (علیهالسلام) میفرمایند:
تو را سفارش میکنم به مدارای با مردم و احترام به علما و گذشت از لغزش برادران (دینی)؛ چرا که سرور اولین و آخرین، تو را چنین ادب آموخته و فرموده است: «گذشت كن از كسى كه به تو ظلم كرده، رابطه برقرار كن با كسى كه با تو قطع رابطه كرده و عطا كن به كسى كه از تو دریغ نموده است». (اعلام الدین، ص 96)
پیامبر (ص) فرمودند:
آیا شما را از شبیهترینتان به خودم با خبر نسازم؟ گفتند: آری ای رسول خدا. ایشان فرمودند: هر کس خوش اخلاقتر، نرمخوتر، به خویشانش نیکوکارتر، نسبت به برادران دینیاش دوستدارتر، بر حق شکیباتر، خشم را فروخورندهتر و با گذشتتر و در خرسندی و خشم با انصافتر باشد. (کافی، ج 2، ص 240، ح 35)
پیامبر (ص) فرمودند:
پروردگارم هفت چیز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشکار، گذشت از کسی که به من ظلم نموده، بخشش به کسی که مرا محروم کرده، رابطه با کسی که با من قطع رابطه کرده و سکوتم همراه با تفکر و نگاهم برای عبرت باشد. (کنزالفوائد، ص 184)
پیامبر (ص) فرمودند:
هر کس از خطاها درگذرد، خدایش از او درگذرد و هر کس گذشت کند خدا نیز از او گذشت کند. (نهجالفصاحه، ح 2768)
امیرالمومنین علی (ع) میفرمایند:
عفو و گذشت به همان اندازه که در اصلاح شخص بزرگوار موثر است، شخص فرومایه را تباه میکند.(بحار الانوار،ج 74،ص42)
گذشت، قدرت و عزت می آورد
گذشت و بخشش یکی از بارزترین صفات اخلاقی است که در جامعه اسلامی به چشم میخورد. گذشت و چشم پوشی از خطای دیگران و یا به عبارتی نادیده گرفتن اشتباه دیگران، جایگاه انسان را ارتقا میدهد.
گذشت و بخشش یکی از بارزترین صفات اخلاقی است که در جامعه اسلامی به چشم میخورد. گذشت و چشم پوشی از خطای دیگران و یا به عبارتی نادیده گرفتن اشتباه دیگران، جایگاه انسان را ارتقا میدهد.
همه ما به عنوان والد به راحتی از خطای فرزند خود میگذریم اما وقتی نوبت به خطای دیگران میرسد به سختی میتوانیم از اشتباهات دیگران چشم پوشی کنیم و آن را نادیده بگیریم، به نظر میرسد راه حل بسیاری از مشکلات ریز و درشت زندگی در همین امر خلاصه میشود.
انسان بدون توانایی گذشت و بخشش به موجودی مادی تبدیل میشود که قادر نیست ورای امور را ببیند و فقط بر اساس آن چه میبیند و میشنود عمل میکند. در حالی که مؤمن به خدا قادر است در هر قدمی و در هر رفتاری دست خداوند را ببیند؛ از این رو میتواند به راحتی آن چه را به ظاهر برخلاف منافعش رخ داده است، نادیده بگیرد.
گذشت یعنی چه ؟
بخشش به معنای چشم پوشی از خطای دیگران است. گذشت در واقع به معنای نادیده گرفتن خطای دیگران با توجه به ضعف و کاستی خطاکار است.
کسانی قادرند دیگران را ببخشند که در وجودشان یک صفت الهی شکل گرفته باشد یعنی رحمت و محبتی از ناحیه خداوند دریافت کرده باشند زیرا رحمت خداوند مثل چشمه جوشانی است که همه صفات خوب از آن ناشی میشود و اگر در وجود انسانی قرار داده شود او سرچشمه همه خوبیها و فضیلتها میشود.
به این معنا بخشیدن خطای دیگران و نادیده گرفتن آن از بی توجهی، بی اعتنایی یا بی خیالی ناشی نمیشود و آنهایی که فکر میکنند بخشش مترادف سستی و زد و بند و مطالبه گری و... است، اشتباه میکنند. بخششواقعی از عشق حق ریشه گرفته است و انسان با بخشش به یکی از صفات الهی مجهز میشود و در مییابد که با بخشیدن چگونه میتواند یک گام به انسانیت نزدیکتر شود.
از سوی دیگر انسان بخشنده حتی حاضر نیست ذلت و عذرخواهی خطاکار را ببیند. خداوند به رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) میفرماید: نسبت به مردم عفو و گذشت داشته باش و برای آنها استغفار کن. یعنی حتی اگر به تو بدی کردند تو به آنها خوبی کن و استغفار بطلب. هم چنین در روایات آمده است که فردی به حضرت سجاد(علیه السلام) تعرض کرد. امام (علیه السلام) با حلم و بردباری به سخنان پوچ وی گوش کرد و واکنشی نشان نداد. سپس فرمود: اگر چیزهایی که درباره من گفتی درست است، برای من دعا کن که خدا از تقصیرات من بگذرد و اگر نادرست گفتی من برای تو دعا میکنم که خدا تو را ببخشد.
هم چنین در حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه وآله) 3 ویژگی از مکارم اخلاق آمده که یکی از آنها بخشش نسبت به کسی است که به تو ظلم کرده است. یعنی حتی اگر کسی به تو بدی کرده است و از تو تقاضای بخشش میکند، او را ببخش، افرادی که به مکارم اخلاق مجهز هستند، میتوانند کارهایی انجام دهند که از توان یک فرد عادی خارج است.
طبیعی است که انسان نسبت به کسی که به او بدی نکرده است، رفتار خوبی دارد اما دین اسلام که والاترین جایگاه را برای انسان ترسیم کرده است، میگوید انسانهای مؤمن حتی نسبت به کسانی که ظلم کردهاند بخشش و گذشتنشان میدهند.
در واقع دین اسلام نه یک دین حداقلی بلکه دینی کامل است که دستورات آن از مرز فضیلت اخلاقی فراتر رفته و به مکرمت اخلاقی نزدیک شده است. در واقع اسلام به انسان کمک میکند تا در تمام شرایط بتواند یک گام جلوتر بردارد و پیش برود، بنابراین بخشش یکی از اصول مکارم اخلاقی است و ظرفیت انسان را افزایش میدهد.
بخشش دیگران و یاد خدا
چرا در این روزگار انسانها کمتر میتوانند یکدیگر را ببخشند؟
وقتی کارهای انسان نشات گرفته از معنویت و یاد خدا باشد، او میتواند به فضایل اخلاقی و انسانی دست پیدا کند. واقعیت این است که بسیاری از ما روابط ، رفتارها و اعمال خود را با یاد خدا و نام او همراه نمیکنیم و طبیعی است که وقتی انسان بخواهد در فضای مادی کار غیر مادی انجام دهد، موفق نمیشود. ما نمیتوانیم با محاسبات مادی فضیلتهای اخلاقی را بسنجیم. به همین دلیل است که اولین گام برای دست یافتن به فضایل اخلاقی و معنویت یاد خداست. ارتباط با خدا و یاد او شاه کلید رسیدن به کمالات اخلاقی و ماوراء امور است.
یاد خدا و در نظر گرفتن همیشگی او قدرتی به انسان میبخشد که درونی است و چنان او را تقویت میکند که هیچ چیز توانایی غلبه بر او را ندارد. به طور مثال بزرگسالی را تصور کنید که چند ضربه کوچک از یک کودک میخورد. فرد بزرگ سال نه فقط او را نادیده میگیرد بلکه چند لحظه بعد آن را فراموش میکند و حتی یادآوری آن برایش عجیب است. علت این است که بزرگسال نسبت به کودک احساس قدرت و عظمتی دارد که او را نسبت به ضربه کودک بی توجه میکند. اگر انسان از درون احساس عظمت کند، راحت میبخشد.
اگر فردی بداند به جایی وصل است که هیچ چیز به پای آن نمیرسد، هرگز بخشیدن برای وی سخت نیست زیرا بخشش کاری است که از او بر میآید. بنابراین بخشش با محاسبات مادی و دنیایی قابل توجیه نیست.
در نظر انسانهای خداپسند، بخشش باعث رشد شخصیت است. مثل پدر و مادری که اشتباهات فرزندانشان را میبخشند زیرا اگر قرار باشد والدین اشتباهات فرزندان را مدام متذکر شوند، کینه به دل بگیرند و از آنها انتقام بگیرند ، قدرت والدی خود را زیر سؤال بردهاند، بنابراین متصل شدن به صفات رب تنها راه پیوستن به فضایل اخلاقی است.
بخشش باعث میشود کینه و انتقام جویی در دل انسان وجود نداشته باشد و فقط با بخشش است که ضمیر انسان پاک و خدایی میشود.
قلب مؤمن عرش رحمان است و او فقط میتواند با بخشش همه چیز را کنار بزند تا قلبش محل حضور خداوند شود. قلب انسان باید خالی از عقدهها، شکایتها، کمبودها و بدیهای دیگران باشد و مؤمن باید همه را کنار بگذارد تا به فضیلت اخلاقی برسد.
مؤمن باید به یاد خدا باشد تا بتواند قلبش را از بدیها دور کند. به همین دلیل است که میگویند اگر ارتباط با خدا را درست کنید، ارتباط با خلق خدا هم درست میشود.
بخشش فطری است؟
این صفت الهی که در فطرت انسان قرار داده شده و نفحه الهی که در انسان دمیده شده است باعث میشود انسان به طور فطری به بخشنده بودن تمایل داشته باشد. محبت، احسان، گذشت به صورت فطری در وجود انسان قرار داده شده است. این امر در کودکان به خوبی قابل مشاهده است؛ کودکان در پاکی، معصومیت و بخشندگی نمونه ای مثال زدنی هستند زیرا صفا، صداقت، صمیمیت در وجود آنها دست نخورده است و هنوز آلوده نشدهاند. او هنوز به کینه، انتقام و شکایت و... آلوده نشده است.انسان مؤمن وقتی میبخشد خود را به خدا نزدیکتر میکند. بخشش انسان را به قرب خداوند میرساند زیرا در واقع او تلاش میکند هر چیز را فراموش کند و بخشندگی خود را به حساب خدا میگذارد. نکته این جاست که بخشش باید با گذشت واقعی همراه باشد نه گذر موقت. بسیاری از بخشش حرف میزنند اما خطای دیگران را در خواب و بیداری و در تمام لحظهها با خود دارند مثل کسی که بار اضافی با خودش حمل میکند. طبیعی است که در این حالت او خسته میشود. بخشش یعنی گذاشتن این بارها روی زمین و سبک شدن از زیر بار رنجها و دشواریها، برای همین است که بخشیدن سبک بالی میآورد و انسان بخشنده پای رفتن و بال پریدن دارد و میتواند از محاسبات مادی فراتر برود، کینهها و دردهایی را که از دیگران دارد کنار بگذارد و به کمالات اخلاقی برسد.
خوب است همه ما این فرموده امام رضا(علیه السلام) را به خاطر بسپاریم که فرمودند: وقتی به تو بدی کردند فراموش کن وقتی خوبی کردند فراموش نکن.
وقتی به دیگران خوبی کردی فراموش کن و وقتی بدی کردی تا وقتی جبران نکردی فراموش نکن.این دستورالعمل بخشش است که میتواند رهنمود زندگی همه ما باشد تا بتوانیم با تکیه بر این فرمول به کمالات اخلاقی دیگر برسیم.
در صحنه زندگی اجتماعی بشر، كمتر كسی را می توان یافت كه از عیب پاك بوده و از لغزش مصون باشد. اگر هم چنین افرادی پیدا شوند، بسیار نادرند؛ زیرا انسان همواره گرفتار كشمكش غرایز حیوانی و تمایلات عالی انسانی خویش است و هر كاری هم كه از او سر می زند، فرایند نزاع این دو نیروست. پس به طور طبیعی، نمی توان انتظار داشت همه كارهای یك فرد درست و پسندیده باشد. هر كس به مقتضای حال خود كم و بیش لغزش هایی دارد.
زیان ناشی از این لغزشها، همیشه منحصر به خود انسان نمی شود، بلكه در مواردی گریبان دیگران را نیز می گیرد و موجودیّت و منافع آنان را به خطر می اندازد.
به نظر شما با این گونه لغزشها كه گهگاه از این و آن سر می زند چه باید كرد؟
اگر قرار باشد همه خطاكاران با هر وضعیّتی كه دارند مجازات شوند و هر كس بخواهد آزار و اذیّت دیگری را تلافی كند و دیر یا زود از او انتقام بگیرد، چه پیش خواهد آمد و صحنه زندگی بشر را چه جهنّم سوزانی از خشم،كینه و نفرت فرا خواهد گرفت؟ اینجاست كه سخن از مكارم اخلاقی و فضایل عالی انسانی به میان می آید و ارزش والای آنها مشخص می شود.
عفو و گذشت یكی از این مكارم والا و بلكه به قول امام علی ـ علیه السلام ـ تاجی زینت بخش بر سر همه آنهاست:
«العفوُ تاجُ المكارِمِِ»[1]
گذشت زینت بزرگواریهاست.
این خوی پسندیده، پرتوی از مسرّت واقعی و موجی از عواطف و احساسات انسان دوستانه را در دلها ایجاد می كند. كینه ها و دشمنی ها را از آن می زداید و موجب می شود كه خصم دست از خصومت برداشته و طرح دوستی و محبّت بریزد.
جایگاه عفو در اسلام
بررسی منابع اسلامی نشان می دهد كه «گذشت» یكی از اصول اساسی در برخورد با لغزش افراد است. قرآن كریم، حتی در همان آیاتی كه كیفر و مجازات را برای مجرمان و گناهكاران تشریع میكند و مؤمنان را از خطر و زیان آنان برحذر می دارد، گذشت و چشم پوشی از خطایشان را نیز به عنوان یك ارزش برتر مطرح می سازد. به عنوان مثال، در آیه ای پس از بیان چگونگی حكم قصاص می فرماید:
«فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ اَخیهِ شَیءُ، فَاتّباعٌ بِالْمَعروفِ وَ اَداءٌ اِلَیهِ بِاِحسانٍ...»[2]
پس اگر كسی از سوی برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد (و از قصاص او صرف نظر شود) باید از راه پسندیده پیروی كند و (دیه را) با نیكی به عفوكننده بپردازد.
نكته جالبی كه از تعبیر «مِن اَخیهِ» در آیه مزبور به دست می آید، این است كه قرآن رشته برادری را در میان مسلمانان، حتّی بعد از ریختن خونهای ناحق، همچنان برقرار می داند و برای تحریك عواطف، ولیّ مقتول را برادر قاتل معرفی می كند و با این تعبیر، آنان را به عفو و گذشت تشویق می نماید.
در آیه دیگری، گذشت را در برابر خشونت نیازمندانی كه بر اثر هجوم گرفتاریها، گاهی پیمانه صبرشان لبریز شده و سخنان تند و خشونت آمیزی بر زبان می رانند ستوده، می فرماید:
«قَوْلٌ مَعْروفٌ وَ مَغْفِرُهٌ خیرٌ مِنْ صَدَقَهٍ یَتْبَعُها اَذیً وَ اللهُ غَنِیٌّ حلیمٌ»[3]
گفتار پسندیده (در برابر نیازمندان) و عفو (و گذشت از خشونت های آنان) از بخششی كه آزادی در پی آن باشد، بهتر است و خداوند، بی نیاز و بردبار است.
بدیهی است كه تحمّل خشونت این گونه افراد و گذشت از برخوردهای زننده آنان، به ویژه اگر با قول معروف، یعنی سخن نیك و دلداری، دلجویی و راهنمایی همراه باشد، از عقده هایشان می كاهد و به آنان آرامش می بخشد.
در آیه ای دیگر به مؤمنان توصیه می كند كه حتّی از لغزش كافران و منكران قیامت نیز (اگر مفسده نداشته باشد) بگذرند و كار آنها را به خدا واگذارند:
«قُلْ لِلَّذینَ امَنوُا یَغْفرُوا لِلذّینَ لایَرجوُنَ اَیّامَ اللهِ»
به آنان كه ایمان آورده اند بگو: كسانی را كه روزهای (واپسین) خدا را امید ندارند، عفو كنند.
در آیه دیگری از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ می خواهد كه به طریقه نیكو از مجازات مجرم درگذرد:
«فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمیلَ»
به طریق نیكو گذشت كن.
از علی ـ علیه السلام ـ در تفسیر این آیه چنین نقل شده است: «صفح جمیل، عفو بدون عتاب و سرزنش مجرم است.»[4]
پیشوایان بزرگوار اسلام از یكسو در سیره عملی خود. انسان های باگذشت و بزرگواری بودند، چنان كه نقل شده روزی ابوهریره نزد امام علی ـ علیه السلام ـ آمد و سخنان ناروایی درباره آن حضرت گفت: فردای آن روز شرفیاب شد و خواسته هایی را خدمت حضرت مطرح كرد. حضرت علی ـ علیه السلام ـ همه آنها را برآورده ساخت. این كار امام بر برخی از اصحاب گران آمد و موجب اعتراض آنان شد. آن حضرت به ایشان فرمود:
«اِنّی لَاَسْتَحْیی اَنْ یَغْلِبَ جَهْلُهُ عِلْمی وَ ذَنْبُهُ عَفْوی وَ مَسأَلَتُهُ جُودیِ»[5]
من از اینكه نادانی او بر علمم، گناه او بر عفوم و درخواست او بر بخشایشم چیره شود، شرم می كنم.
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:
«اِنّا اَهْلَ بَیْت، مُرُوَّتُنا الْعَفْوُ عَمَّن ظَلَمَنا»[6]
ما خاندانی هستیم كه، جوانمردی مان گذشت از كسی است كه بر ما ستم كرده است.
و از سوی دیگر، پیروان خویش را به گذشت توصیه می كردند، چنان كه امام علی ـ علیه السلام ـ در عهدنامه خود به مالك اشتر می نویسد:
آنان (مردم) را از عفو و اغماض خویش برخوردار ساز،بگونه ای كه دوست می داری خداوند تو را از عفو و اغماض خویش برخوردار سازد. [7]
حدود عفو
اندكی تأمل در موارد به كارگیری كلمه عفو در متون اسلامی نشان می دهد كه این واژه گاهی در برابر انتقام و گاهی در برابر عفویت و مجازات به كار می رود. آنجا كه عفو در برابر انتقام به كار گرفته شده، چون منظور از انتقام، تسكین خاطر انتقام گیرنده است و او تمام همّت خود را صرف فرونشاندن آتش خشم خویش می سازد و هیچ گونه نظری به اصلاح و هدایت طرف مقابل ندارد، در این صورت عفو، صد در صد یك ارزش محسوب می شود و عمل انتقام جویانه نیز به طور مطلق زشت و ناپسند است و تا حدودی آنچه تاكنون در ستایش عفو و گذشت ذكر شد ناظر به همین معنای عفو است. ولی اگر عفو در برابر عقوبت و مجازات شخص خطاكار به كار رود و انسان متحیّر شود بین این كه خطاكار را ببخشد یا او را به طور عادلانه مجازات كند،دیگر عفو به طور مطلق ارزش محسوب نمی شود و مجازات هم همیشه ناپسند و نكوهیده نیست، بلكهانتخاب یكی از دو راه تا حدود زیادی بستگی به دو عامل تعیین كننده دارد:
1 . نوع جرم 2 .وضعیّت مجرم
اگر جرم و تجاوز نسبت به حقوق شخصی باشد و زیان ناشی از خطا و لغزش، متوجّه فرد یا گروه محدودی شود،در این صورت عامل دوم (وضعیّت مجرم) تعیین كننده است؛ به این معنا كه باید دید آیا عفو و اغماض، موجب پشیمانی واصلاح مجرم می شود یا بر جرأت و جسارت او در تكرار عمل ناپسندش می افزاید. انسان های با فضیلت و بزرگوار، اگر طرف مقابل را، از كرده خود پشیمان و شایسته عفو و بخشش ببیند، به سادگی از او در می گذرند؛ اما اگر به این نتیجه برسند كه عفو مجرم، او را گستاخ تر می سازد و گذشت بزرگوارانه آنان را حمل بر ضعف یا ترس می كند، او را به خاطر جرمش تحت تعقیب قانونی قرار می دهند تا به كیفر عمل خود برسد.
به كارگیری بخشش در مورد اشخاص لایق و خودداری از عفو در خصوص افراد فرومایه، همواره مورد توصیه و تأكید پیشوایان بزرگوار اسلام بوده است؛ علی ـ علیه السلام ـ در این باره فرمود:
«الْعَفْوُ یُفْسِدُ مِنَ اللَّئیمِ بِقَدْرِ اِصلاحِهِ مِنَ الْكَریمِ»[8]
عفو و گذشت همان اندازه كه بزرگوار را اصلاح می كند، فرومایه را تباه می سازد.
همچنین امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ در رساله حقوق خود می فرماید:
حق كسی كه به تو بدی كرده،آن است كه از او بگذری، ولی اگر عفو او را مضر دانستی، می توانی او را عقوبت كنی. [9]
در سخن دیگری امام علی ـ علیه السلام ـ كسی را كه از روی علم و اطّلاع مرتكب جرمی شده، شایسته عفو ندانسته، می فرماید:
آن كه با بصیرت بر زشتی گناه، آن را مرتكب می شود، سزاوار عفو نیست. [10]
گاهی معلوم نیست كه آیا مجرم شایسته عفو است یا سزاوار عقوبت؟ در این صورت اگر بتوانیم، باید به گونه ای او را بیازماییم تا میزان صلاحیّتش معلوم شود.
از امام باقر ـ علیه السلام ـ نقل شده كه روزی امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ پس از جلسه ای كه در آن قرآن و احكام دینی به مردم می آموخت، از مسجد خارج شد. در راه به مرد جسوری برخورد. او به امام سخن زشتی گفت، امامفوری به مسجد برگشت و دستور داد تا مردم را خبر كنند و خود به منبر رفت. جمعیّت به قدر كافی آمدند و مرد بی ادب نیز حاضر شد. امام ـ علیه السلام ـ پس از حمد و ثنای الهی و بیان سخنانی حكمت آمیز[11] فرمود: «آن كه ساعتی قبل سخنی گفته بود، كجاست؟» مرد كه جرأت انكار نداشت، خود را معرفی كرد. امام به او فرمود: «اكنون اگر من بخواهم با حضور مردم گفتنی ها را می گویم» مرد پاسخ داد «و اگر بخواهی عفو كنی و می گذری، زیرا تو اهل چشم پوشی و گذشتی!» امام فرمود:
«عَفَوْتُ وَ صَفَحْتُ»[12]
عفو كردم و صرف نظر كردم.
شیوه برخورد آن حضرت نشان می دهد كه ابتدا آن مرد با پاسخ خود، صلاحیّتش را برای شمول عفو و اغماض حضرت به اثبات رسانید و آنگاه امام او را بخشید و از مجازاتش صرف نظر كرد.
گذشت برای انسان در وجودش عجین شده .از آدم تا حالا گذشت تو عشق حسین (ع) است نسبت به یارانش . گذشت تو علی (ع) است درهنگام نبرد .گذشت تو رزمندگان تو جبهه بود . گذشت تو تشنگی یاران . گذشت تو جامعه کنونی باید به رنگ خدا باشه نه جنبه ریا وخودنمایی .گذشت بهتر است مثل صدقه پنهان باشد .چرا که او میبیند . ان الله یری .
بخشیدن وقتی تسلی روح خودمون میشه که با قدرت همراه باشه ما با قدرت خودمون طرف مقابل را میبخشیم در صورتی که میتوانستیم، نبخشیم.در ادبیات عامیانه میگن میتونستم حال فلانی را بگیرم ولی نگرفتم كه این قدرت درونی به شما میده، چون میدونیم که حقمون بوده و تواناییشو را هم داشتیم اما بخشش کردیم. در فرهنگ ما ایرانیها جمله قشنگی وجود داره که میگه «بزرگی به بزرگواری است»، مقام و پست بالاتر، هیکل بزرگتر، مال بیشتر و ... بزرگی نمیاره. بزرگوار بودنه که از تو یک انسان بزرگ میسازه. برای همین ممکنه حتی یک کودک هم بزرگ و بزرگوار باشه. در عفو با قدرت باید بدونیم که از روی قدرت و بزرگواری بخشیدهایم و نه از روی ترس یا ...؛ به این ترتیب روحمان هم جراحت وارده را به زودی ترمیم میکنه.
گذشت و بخشش مي تواند نخستين قدم در كنترل و مديريت خشم و عصبانيت باشد و بيشتر اوقات قوي ترين تكنيك براي بازيابي كنترل بر زندگي است.
بخشش به معناي چشم پوشي از اتفاقي كه براي شما افتاده، نيست. بلكه بدين معناست كه شما به نوعي نمي گذاريد كنترل شما به دست خشم و هيجان منفي بيفتد.
از سوي ديگر بخشش به معناي ضعف شما نيست. اين كه سرچشمه زندگي را به دست بگيريد و اجازه ندهيد كه «گذشته» كنترل شما را به دست بگيرد، نشان كاملي از قدرت است. ديگر اين كه بخشش به اين معنا نيست كه شما در همان سطحي هستيد كه شما را آزرده خاطر كرده است.
آثار عفو
در قرآن كریم و روایات پیشوایان معصوم ـ علیهم السّلام ـ آثار و بركات زیادی برای عفو ذكر شده كه برخی از آنها عبارتند از:
1 . شمول عفو الهی؛
قرآن كریم عفو و گذشت بندگان خدا از یكدیگر را زمینه ساز عفو خداوند می داند.
«وَلْیَعفُوا وَ لْیَصْفَحوا اَلا تُحِبّون اَنْ یَغْفِرَ اللهُ لَكُمْ»
و باید عفو كنند و درگذرند، آیا دوست نمی دارید كه خداوند بر شما ببخشاید.
2 . نصرت الهی:
امام كاظم ـ علیه السلام ـ فرمود:
هرگز دو گروه با هم رو به رو نشدند؛ مگر آنكه گروه بخشنده تر یاری شد.
3 . طول عمر؛
از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ چنین نقل شده است:
آن كه عفوش بسیار شد، عمرش طولانی می شود.
4 . دوام حكومت:
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ عفو و گذشت زمامدار را موجب پایداری حكومتش می داند:
گذشت زمامدار سبب پابرجا شدن حكومت است.
5 . از بین رفتن كینه ها؛
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:
از یكدیگر درگذرید تا كینه ها از میانتان رخت بربندد.
6 . عزّت دنیا و آخرت؛
پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:
هر كه از لغزشی درگذرد، خداوند به سبب این گذشت، عزّت دنیا و آخرت را به او عطا می كند.
7 . رهایی از عذاب دوزخ؛
حضرت علی ـ علیه السلام ـ عفو را موجب نجات از عذاب جهنّم دانسته است.
گذشت هنگام توانایی، سپری در برابر عذاب خداوند است.
8 . پاداش بسیار؛
امام علی ـ علیه السلام ـ پاداش انسان با گذشت را غیر قابل سنجش می داند و می فرماید:
پاداش دو چیز را نمی توان سنجید، عفو و عدل.