مرده ها ميشنوند و قادر به پاسخگوئي هستند
7. اقرار ابن تيميه : اين حيات پس از مرگ مختص شهيدان نيست.
ابن تيميه رهبر فکري وهابيت ميگويد حيات بعد از مرگ مختص به شهيدان نيست و شامل ديگران مردگان هم ميشود :
وأما ما أخبر الله به من حياة الشهيد ورزقه وما جاء فى الحديث الصحيح من دخول أرواحهم الجنة فذهب طوائف إلى أن ذلك مختص بهم دون الصديقين وغيرهم والصحيح الذى عليه الأئمة وجماهير أهل السنة ان الحياة والرزق ودخول الأرواح الجنة ليس مختصا بالشهيد كما دلت على ذلك النصوص الثابتة ويختص الشهيد بالذكر لكون الظان يظن أنه يموت فينكل عن الجهاد فأخبر بذلك ليزول المانع من الإقدام على الجهاد والشهادة.
واما خبر دادن خداوند متعال به حيات شهيد و روزي خوردنش وآنچه که در روايت صحيح آمده است که ارواح شهداء داخل در بهشت ميشوند ، گروهي گفتند که اين حيات مختص شهداء است و شامل صديقين و ديگران نميشود ، ولي قول صحيحي که ائمه و علماي اهل سنت بر آن هستند ، اين است که حيات و روزي و داخل شدن ارواح به بهشت مختص به شهداء نيست ، همانگونه که نصوص ثابت بر آن دلالت ميکند و اختصاص شهيد به ذکر کردنش در قرآن براي اين است که کسي فکر نکند که شهيد ميميرد و از جهاد کردن امتناع کنند و خبر دادن به حيات شهداء براي از بين بردن مانع جهاد و شهادت است .
ابن تيمية أحمد عبد الحليم الحراني أبو العباس (متوفاى 728 هـ)، كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية، ج24، ص332، دار النشر : مكتبة ابن تيمية ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي
قسمتي از سخنان علماي اهل سنت را بر اينكه حيات مخصوص شهداء و يا تنها كشتگان بدر نيست، در ذيل روايت سخن گفتن رسول خدا با كشتگان بدر، ذكر كرديم. و آن سخنان نيز بهترين دليل بر اين است كه حيات پس از مرگ مخصوص شهيدان نيست.
آيه دوم؛ حبيب نجّار پس از شهادتش زنده است و روزي داده ميشود
حبيب نجّار در ميان افراد قبيله و خويشاوندانش از شرايع آسمانى تبليغ و دفاع مىكرد، و در اين راه آزار و اذيّت فراوانى را به جان خريد، تا سرانجام بدست همان افراد به شهادت رسيد.
حال بعد از شهادتش بلا فاصله به او گفته شد وارد بهشت شويد. قرآن كريم اين مطلب را در آيه ذيل بازگو ميكند:
قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ.
گفته شد وارد بهشت شويد.
از اين جا به بعد آيه كريمه گفته هاي اين مجاهد را بيان كرده كه در باره قومش با خداوند در ميان گذاشته است. او بعد از اين كه در بهشت قبرش قرار گرفت گفت:
قَالَ يَــالَيْتَ قَوْمِى يَعْلَمُونَ بِمَا غَفَرَ لِى رَبِّى وَ جَعَلَنِى مِنَ الْمُكْرَمِينَ. (يس/26 /27)
اى كاش ، قوم من مى دانستند، كه پروردگارم چگونه مرا آمرزيد و در زمره گرامىشدگان درآورد.
بزرگان اهل سنت گفته اند که حبيب نجار هم در حال حيات ، هم بعد از شهادت، قبيله خود را نصيحت کرده است. نصيحت قبل از حيات او را آيه قبل اينگونه گزارش كرده است:
وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعى قالَ يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ اتَّبِعُوا مَنْ لا يَسْئَلُكُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً وَ لا يُنْقِذُونِ إِنِّي إِذاً لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ إِنِّي آمَنْتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ. (يس/20- 25)
علماي اهل سنت گفته اند كه حبيب نجار (حي يرزق)؛ يعني زنده است و روزي ميخورد :
ابن جرير طبري:
طبري از بزرگان اهل سنت مينويسد که حبيب نجار زنده است و روزي ميخورد :
ذلك حدثنا بن حميد قال ثنا سلمة قال ثني بن إسحاق عن بعض أصحابه أن عبد الله بن مسعود كان يقول قال الله له ادخل الجنة فدخلها حيا يرزق فيها قد أذهب الله عنه سقم الدنيا وحزنها ونصبها فلما أفضى إلى رحمة الله وجنته وكرامته قال يا ليت قومي يعلمون بما غفر ربي وجعلني من المكرمين.
ابن مسعود ميگويد: خداوند به حبيب نجار فرمود: وارد بهشت شويد؛ پس او وارد بهشت شد در حالي زنده است و به او روزي داده ميشود، خداوند بيماري دنيوي و حزن را از وي برداشته است. هنگاميكه خداوند او را به سوي رحمت خودش بر و در بهشت و رحمتش جاي داد گفت: اي كاش قوم من ميدانستند كه خداوند مرا بخشيده و از جمله بندگان گرامي داشته خود قرار داده است.
الطبري، أبو جعفر محمد بن جرير بن يزيد بن كثير بن غالب (متوفاى310)، جامع البيان عن تأويل آي القرآن، ج22، ص161 ، ناشر: دار الفكر، بيروت – 1405هـ
اين روايت را ديگر بزرگان اهل سنت نيز نقل كرده اند:
الآلوسي البغدادي الحنفي، أبو الفضل شهاب الدين السيد محمود بن عبد الله (متوفاى1270هـ)، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني، ج22، ص229، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت.
العمادي، أبو السعود محمد بن محمد (متوفاى 951هـ)، إرشاد العقل السليم إلي مزايا القرآن الكريم (تفسير أبي السعود )، ج7، ص164، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت.
ابن عادل الدمشقي الحنبلي، ابوحفص عمر بن علي (متوفاى بعد 880 هـ)، اللباب في علوم الكتاب، ج16، ص196، تحقيق: الشيخ عادل أحمد عبد الموجود والشيخ علي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1419 هـ ـ 1998م
الزمخشري الخوارزمي، ابوالقاسم محمود بن عمرو بن أحمد جار الله (متوفاى538هـ)، الكشاف عن حقائق التنزيل وعيون الأقاويل في وجوه التأويل، ج4، ص13 ،تحقيق: عبد الرزاق المهدي، بيروت، ناشر: دار إحياء التراث العربي.
السمعاني، ابوالمظفر منصور بن محمد بن عبد الجبار (متوفاى489هـ)، تفسير القرآن، ج4 ، ص373 ،تحقيق: ياسر بن إبراهيم و غنيم بن عباس بن غنيم، ناشر: دار الوطن - الرياض - السعودية، الطبعة: الأولى، 1418هـ- 1997م.
انصاري قرطبي:
قرطبي امام اهل سنت درکتاب الجامع لأحكام القرآن مينويسد که حبيب نجار زنده است و روزي داده ميشود و بعد از مردن هم قوم خود را نصيحت کرد و سابقون امتها سه نفر هستند که حتي يک لحظه به خدا کافر نشدند : علي بن ابي طالب که افضل آنهاست و مؤمن آل فرعون وصاحب يس (حبيب نجار) اينان صديقين هستند:
قلت : والظاهر من الآية أنه لما قتل قيل له ادخل الجنة قال قتادة : أدخله الله الجنة وهو فيها حي يرزق أراد قوله تعالى : ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله أمواتا بل أحياء عند ربهم يرزقون على ما تقدم في [آل عمران] بيانه والله أعلم قوله تعالى : (قال يا ليت قومي يعلمون) مرتب على تقدير سؤال سائل عما وجد من قوله عند الفوز العظيم الذي هو (بما غفر لي ربي وجعلني من المكرمين) وقريء من المكرمين وفي معنى تمنيه قولان : أحدهما أنه تمنى أن يعلموا بحاله ليعلموا حسن مآله وحميد عاقبته الثاني تمنى ذلك ليؤمنوا مثل إيمانه فيصيروا إلى مثل حاله ..... وقال بن أبي ليلى : سباق الأمم ثلاثة لم يكفروا بالله طرفة عين : علي بن أبي طالب وهو أفضلهم ومؤمن آل فرعون وصاحب يس فهم الصديقون.
و از ظاهر اين آيه به دست ميآيد که وقتي حبيب نجار کشته شد به او گفته شد وارد بهشت شويد ، قتاده ميگويد : خداوند او را وارد بهشت کرد و او در بهشت زنده و متنعم است ، مرادش فرمايش خداوند است که فرمود : (هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده اند، مرده مپندار، بلكه زنده اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند) که در سوره آل عمران ذکرش گذشت ، و خداوند اعلم است به آن ، گفت: اى كاش ، قوم من مى دانستند، در اينجا سؤال ، سؤال کنندهاي در تقدير است که درمورد گفته او هنگام رستگاريش است ( كه پروردگارم چگونه مرا آمرزيد و در زمره گرامىشدگان درآورد). و از گرامي شدگان شمرده شده است و در مراد از آرزويش دو قول است : قول اول اين است که آرزو کرد که قومش از حالش آگاه شوند تا اينکه حسن عاقبتش را بدانند ، قول دوم : آن آرزو را کرد تا از حالش آگاه شوند و تا اينکه قومش به آنچه که ايمان آورده بود ايمان بياورند و عاقبت بخير شوند .
الأنصاري القرطبي، ابوعبد الله محمد بن أحمد بن أبي بكر بن فرح (متوفاى671هـ)، الجامع لأحكام القرآن، ج15، ص20، ناشر: دار الشعب – القاهرة.
آيه سوم؛ زنده بودن و عذاب شدن کفار بعد از مرگ :
به شهادت آياتى از قرآن كريم ، کفار پس از مرگ زنده و از عذاب الهى در امان نخواهند بود.
وَحَاقَ بِـَالِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَ عَشِيًّا وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُواْ ءَالَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ. (غافر/45 – 46)
(و فرعونيان را عذاب سخت فرو گرفت، هر صبح و شام بر آتش عرضه مى شوند، و روزى كه رستاخيز برپا شود ]فرياد مى رسد كه [فرعونيان را در سخت ترين ]انواع [عذاب در آوريد).
عذاب اين گروه از کافران به دو بخش و زمان مستقل تقسيم شده است:
بخش اوّل بعد از مردن و قبل از روز قيامت ، که ميفرمايد : صبح و شام بر آتش عرضه مى شوند.
بخش دوم روز قيامت است كه شديدترين عذابها در انتظار آنهاست؛ پس آنها بعد از مردن حيات دارند که عذاب ميشوند و لازمه عذاب شدن حيات داشتن است.
و به اقرار علماي اهل سنت ، عذاب فرع بر حيات است :
والتعذيب مشروط بالحياة.
الرازي الشافعي، فخر الدين محمد بن عمر التميمي (متوفاى604هـ)، التفسير الكبير أو مفاتيح الغيب، ج9، ص73، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1421هـ - 2000م.
سخنان علماي اهل سنت در اثبات عذاب قبر و حيات كفار پس از مرگ در ذيل آيه
بزرگان علماي اهل سنت بر اثبات عذاب قبر براي كافران و حيات آنها پس از مرگ اعتراف كرده اند كه به بخشي از سخنان آنان اشاره ميكنيم:
1. محمد بن اسماعيل بخاري:
بخاري امام اهل سنت در صحيح خودش اين آيه را در باب عذاب قبر آورده و درباره اين مطلب به اين آيه و آيات ديگر استدلال كرده است :
بَاب ما جاء في عَذَابِ الْقَبْرِ وَقَوْلُهُ تَعَالَى «إِذْ الظَّالِمُونَ في غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ باسطوا أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمْ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونُ» هو الْهَوَانُ وَالْهَوْنُ الرِّفْقُ وَقَوْلُهُ جَلَّ ذِكْرُهُ «سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إلى عَذَابٍ عَظِيمٍ» وَقَوْلُهُ تَعَالَى «وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ النَّارُ يُعْرَضُونَ عليها غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ».
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج1، ص461 ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
2. محمد شوكاني:
شوکاني در فتح القدير نيز دلالت اين آيه را بر عذاب در عالم برزخ واضح و آشکار ميداند:
فإن قوله «ويوم تقوم الساعة أدخلوا آل فرعون أشد العذاب» يدل دلالة واضحة على أن ذلك العرض هو فى البرزخ .
پس فرمايش خداوند : و روزى كه رستاخيز برپا شود ]فرياد مى رسد كه [فرعونيان را در سخت ترين ]انواع [عذاب در آوريد) دلالتش بر اينکه اين عذاب در عالم برزخ است واضح و آشکار است.
الشوكاني، محمد بن علي بن محمد (متوفاى1255هـ)، فتح القدير الجامع بين فني الرواية والدراية من علم التفسير، ج4، ص495 ناشر: دار الفكر – بيروت.
3. ابن قتيبه دينوري:
ابن قتيبة از بزرگان اهل سنت توسط اين آيه بر وجود عالم برزخ و اثبات عذاب قبر براي كفار استدلال کرده است:
نحن نقول إنه إذا جاز في المعقول وصح في النظر وبالكتاب والخبر أن الله تعالى يبعث من في القبور بعد أن تكون الأجساد قد بليت والعظام قد رمت جاز أيضا في المعقول وصح في النظر وبالكتاب والخبر أنهم يعذبون بعد الممات في البرزخ.
فأما الكتاب فإن الله تعالى يقول النار يعرضون عليها غدوا وعشيا ويوم تقوم الساعة أدخلوا آل فرعون أشد العذاب فهم يعرضون بعد مماتهم على النار غدوا وعشيا قبل يوم القيامة ويوم القيامة يدخلون أشد العذاب .
ما ميگوييم که اگر عقلا جايز و در قرآن و احاديث ثابت باشد که خداوند متعال خدا همه كسانى را كه در گورها هستند زنده مىكند بعد از آن که اجسادشان از بين رفته و استخوانهايشان پودر شده است، همچنين عقلا جايز است و در نظر صحيح است ودر قرآن و روايات ثابت است که مردگان در برزخ بعد از مردن عذاب ميشوند، اما دليل از قرآن فرمايش خداوند : هر صبح و شام بر آتش عرضه مى شوند ، و روزى كه رستاخيز برپا شود (فرياد مى رسد كه ) فرعونيان را در سخت ترين (انواع) عذاب در آوريد). پس آل فرعون بعد از مردنشان صبح و شام بر آتش عرضه ميشوند و اين قبل از روز قيامت است و روز قيامت سختترين عذاب را ميچشند.
الدينوري، ابومحمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاى276هـ)، تأويل مختلف الحديث ، ج1، ص150، تحقيق : محمد زهري النجار ، ناشر : دار الجيل - بيروت – 1393هـ – 1972م
ابن قتيبه در جاي ديگر چنين مينويسد :
وقد أعلمنا الله تعالى في كتابه أنه يعذب قوما قبل يوم القيامة إذ يقول «النار يعرضون عليها غدوا وعشيا ويوم تقوم الساعة أدخلوا آل فرعون أشد العذاب».
خداوند متعال در قرآن به ما خبر داده است که گروهي را قبل از قيامت عذاب ميکند چون ميفرمايد : هر صبح و شام بر آتش عرضه مىشوند ، و روزى كه رستاخيز برپا شود (فرياد مىرسد كه) فرعونيان را در سخت ترين (انواع ) عذاب در آوريد .
الدينوري، ابومحمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاى276هـ)، تأويل مختلف الحديث ، ج1، ص247، تحقيق : محمد زهري النجار ، ناشر : دار الجيل - بيروت – 1393هـ – 1972م
. ابن تيميه حراني:
ابن تيميه حراني شيخ الاسلام وهابيت به عالم برزخ و عذاب شدن کفار قبل از قيامت اعتراف ميکند:
وهذا إخبار عن فرعون وقومه أنه حاق بهم سوء العذاب في البرزخ وأنهم في القيامة يدخلون أشد العذاب وهذه الآية أحد ما استدل به العلماء على عذاب البرزخ.
و اين روايت درمورد فرعون و قوم اوکه گرفتار بدترين عذاب شدند در برزخ است و در روز قيامت وارد سخترين عذاب خواهند شد و اين آيه يکي از دلايل علماء براي اثبات عالم برزخ است.
ابن تيميه الحراني الحنبلي، ابوالعباس أحمد عبد الحليم (متوفاى 728 هـ)، دقائق التفسير الجامع لتفسير ابن تيمية، ج2، ص255، تحقيق : د. محمد السيد الجليند ، ناشر : مؤسسة علوم القرآن - دمشق ، الطبعة : الثانية ، 1404هـ .
5. ابن كثير دمشقي:
ابن کثير دمشقي سلفي نيز مينويسد که اين آيه دلالت بر عالم برزخ و عذاب قبر دارد:
«وحاق» أي أحاط «بآل فرعون سوء العذاب النار يعرضون عليها غدوا وعشيا» أي تعرض أرواحهم في برزخهم صباحا ومساء على النار «ويوم تقوم الساعة أدخلوا آل فرعون أشد العذاب» وقد تكلمنا على دلالة هذه الآية على عذاب القبر في التفسير ولله الحمد.
عذاب آل فرعون را در بر گرفت ، هر صبح و شام بر آتش عرضه ميشوند (يعني ارواحشان در برزخ هر صبح و شام بر آتش عرضه ميشود ) و روز قيامت آلفرعون را وارد سخت ترين عذاب ميشوند ، و درمورد دلالت اين آيه بر عالم برزخ و عذاب قبر قبلا در تفسير ذکر کرديم و لله الحمد .
ابن كثير الدمشقي، ابوالفداء إسماعيل بن عمر القرشي (متوفاى774هـ)، البداية والنهاية، ج1، ص264، ناشر: مكتبة المعارف – بيروت.
و متن سخن ابن كثير در تفسيرش اين است:
وهذه الآية أصل كبير في استدلال أهل السنة على عذاب البرزخ في القبور وهي قوله تعالى ) النار يعرضون عليها غدوا وعشيا) ..
اين آيه، يك اصل بزرگ در استدلال اهل بر اثبات عذاب قبر در عالم برزخ است و آن اين سخن خداوند است كه ميفرمايد: آتش جهنم هر صحبگاهان و شام بر آل فرعون عرضه ميشود.
ابن كثير الدمشقي، ابوالفداء إسماعيل بن عمر القرشي (متوفاى774هـ)، تفسير القرآن العظيم، ج4، ص82 ناشر: دار الفكر - بيروت – 1401هـ.
6 . محيي الدين نووي:
نووي يكي از شارحان صحيح مسلم تصريح ميكند كه مذهب و عقيده اهل سنت اثبات عذاب قبر است :
اعلم أن مذهب أهل السنة اثبات عذاب القبر وقد تظاهرت عليه دلائل الكتاب والسنة قال الله تعالى النار يعرضون عليها غدوا وعشيا الآية وتظاهرت به الأحاديث الصحيحة عن النبى صلى الله عليه وسلم.
بدانيد که مذهب و عقيده اهل سنت اثبات عذاب قبر است و دلايل از قرآن و سنت بر اين مطلب فراوان است ، خداوند متعال ميفرمايد : هر صبح و شام بر آتش عرضه مى شوند ، و احاديث صحيح از نبي مکرم اسلام صلي الله عليه و سلم در اثبات اين مطلب فراوان وجود دارد .
النووي الشافعي، محيي الدين أبو زكريا يحيى بن شرف بن مر بن جمعة بن حزام (متوفاى676 هـ)، شرح النووي علي صحيح مسلم،ج17، ص200، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، الطبعة الثانية، 1392 هـ
آيه چهارم؛ منافقين در عالم قبر عذاب ميشوند
يكي از آيات مورد استدلال بر حيات پس از مرگ، آيه ذيل است:
وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظيمٍ. (توبه/101)
گروهى از عربهاى باديهنشين كه گرد شما را گرفتهاند منافقند و گروهى از مردم مدينه نيز بر نفاق اصرار مىورزند ، تو آنها را نمىشناسى ، ما مىشناسيمشان و دو بار عذابشان خواهيم كرد و به عذاب بزرگ گرفتار مىشوند.
خداوند متعال در اين آيه ميفرمايد که منافقين را دو بار عذاب ميکنيم. بزرگان مفسرين اهل سنت گفته اند که يک عذاب در قبر بعد از مردن و ديگري در قيامت است؛ پس در قبر حيات وجود دارد که عذاب ميشوند.
فخررازي در تفسير اين آيه مينويسد که طبق اين آيه، مردگان در عالم قبر نيز حيات دارند؛ و اين آيه شامل عذاب دنيا و قبر ميشود:
والأولى أن يقال مراتب الحياة ثلاثة: حياة الدنيا، وحياة القبر، وحياة القيامة، فقوله: «سَنُعَذّبُهُم مَّرَّتَيْنِ» المراد منه عذاب الدنيا بجميع أقسامه، وعذاب القبر. وقوله : «ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ» المراد منه العذاب في الحياة الثالثة، وهي الحياة في القيامة .
وقول اولَي و صحيح در اين آيه اين است که قائل شويم به اينکه مراتب حيات سه قسم است : حيات در دنيا و حيات در قبر و حيات در قيامت ، پس فرمايش خداوند : دو بار عذابشان خواهيم كرد (مراد از آن دو عذاب : عذاب دنيا با تمام اقسامش و عذاب قبر ، وفرمايش خداوند : و به عذاب بزرگ گرفتار مىشوند (مراد از آن عذاب در حيات قسم سوم است و آن حيات در قيامت است).
الرازي الشافعي، فخر الدين محمد بن عمر التميمي (متوفاى604هـ)، التفسير الكبير أو مفاتيح الغيب، ج16، ص479، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1421هـ - 2000م.
بخاري نيز در صحيح خودش اين آيه را در باب عذاب قبر آورده و به آن استدلال کرده است:
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج1، ص461، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
حتي ابن تيميه حراني وهابي نيز بر طبق اين آيه، اعتراف به عذاب و حيات برزخي دارد :
وقال عن المنافقين «سنعذبهم مرتين ثم يردون إلى عذاب عظيم» قال غير واحد من العلماء المرة الأولى في الدنيا والثانية في البرزخ «ثم يردون إلى عذاب عظيم» في الآخرة.
خداوند در مورد منافقين ميفرمايد: و دو بار عذابشان خواهيم كرد و به عذاب بزرگ گرفتار مىشوند ، کثيري از علماء گفتند که عذاب اول در دنيا و عذاب دوم در برزخ است و (به عذاب بزرگ گرفتار مىشوند) عذاب در آخرت است.
ابن تيميه الحراني الحنبلي، ابوالعباس أحمد عبد الحليم (متوفاى 728 هـ)، كتب ورسائل وفتاوي شيخ الإسلام ابن تيمية، ج4، ص266، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ناشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية.
وقال قتادة وغيره في قوله تعالى (وممن حولكم من الأعراب منافقون) إلى قوله (سنعذبهم مرتين) قالوا في الدنيا القتل وفي البرزخ عذاب القبر.
قتاده و ديگران در مورد اين آيه (از اعرابي که نزد تو هستند منافق ميباشند) تا اينجا که ميفرمايد (دو بار عذابشان خواهيم كرد) گفتهاند که عذابشان در دنيا کشته شدن است و در عالم برزخ عذاب قبر است .
ابن تيميه الحراني الحنبلي، ابوالعباس أحمد عبد الحليم (متوفاى 728 هـ)، الصارم المسلول على شاتم الرسول، ج3، ص655، دار النشر : دار ابن حزم - بيروت - 1417 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : محمد عبد الله عمر الحلواني , محمد كبير أحمد شودري .
ديگر علمائي که يکي از عذابها را در اين آيه عذاب قبر دانستند :
الطبري، أبو جعفر محمد بن جرير بن يزيد بن كثير بن غالب (متوفاى310)، جامع البيان عن تأويل آي القرآن، ج11، ص10 ، ص11، ناشر: دار الفكر، بيروت – 1405هـ
إبن أبي حاتم الرازي التميمي، ابو محمد عبد الرحمن بن محمد بن إدريس (متوفاى327هـ)، تفسير ابن أبي حاتم، ج6، ص1870 ،تحقيق: أسعد محمد الطيب، ناشر: المكتبة العصرية - صيدا.
البيهقي، أحمد بن الحسين بن علي بن موسي ابوبكر (متوفاى458هـ)، شعب الإيمان،ج1،ص355،تحقيق: محمد السعيد بسيوني زغلول، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1410هـ.
إثبات عذاب القبر، ج1، ص56، دار النشر : دار الفرقان - عمان الأردن - 1405 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : د. شرف محمود القضاة
الواحدي، علي بن أحمد ابوالحسن (متوفاى468هـ)، الوجيز في تفسير الكتاب العزيز(تفسير الواحدي)، ج1، ص479تحقيق: صفوان عدنان داوودي، ناشر: دار القلم، الدار الشامية - دمشق، بيروت، الطبعة: الأولى، 1415هـ.
ابن كثير الدمشقي، ابوالفداء إسماعيل بن عمر القرشي (متوفاى774هـ)، تفسير القرآن العظيم، ج2، ص386، ناشر: دار الفكر - بيروت – 1401هـ.
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852 هـ)، فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج3، ص233، تحقيق: محب الدين الخطيب، ناشر: دار المعرفة - بيروت.
العيني الغيتابي الحنفي، بدر الدين ابومحمد محمود بن أحمد (متوفاى 855هـ)، عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ج8، ص233، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت.
.
آيه پنجم؛ زنده شدن انسان يك بار ديگر در قبر
آيه ذيل يكي ديگر از آياتي است كه براي استدلال حيات انسان در عالم قبر به آن استدلال شده است:
كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْياكُمْ ثُمَّ يُميتُكُمْ ثُمَّ يُحْييكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ. (بقره/28)
چگونه خدا را انكار مىكنيد، در حالى كه مُرده بوديد و او شما را زنده ساخت، باز مىميراند و زنده مىكند و آن گاه به نزد او بازگردانده مى شويد؟
طبق سخنان مفسران، مقصود از «ثُمَّ يُحْييكُمْ» زنده شدن دوباره در قبر است.
سيوطي از سدي نقل كرده است كه ميگويد بعد از مرگ نخستين حيات انسان در عالم قبر است و اين آيه دلالت ميکند كه انسان در قبر عذاب ميشود:
وذكر الحاكم: أن الموتة الأولى في الدنيا بعد الحياة والثانية في القبر قبل البعث ، والحياة الأولى في القبر والثانية في الحشر عن الحسن السدي ، وقيل : الحياة الأولى في الدنيا والثانية في القبر، والآية تدل على صحة عذاب القبر واسم الموت على النطفة مجاز فحمل الكلام على حقيقته أولى.
حاکم در مورد اين آيه ذکر کرده : مردن اول در دنيا بعد از حيات دنيوي است و مردن دوم در قبر است قبل از قيامت ، و زنده شدن اول در قبر و زنده شدن دوم در محشر است ، از حسن سدي است ، و گفته شده است که زنده شدن اولي در دنيا و زنده شدن دوم در قبر است ، و اين آيه بر صحت عذاب قبر دلالت دارد و اگر کسي بگويد که نطفه مرده است اين مجاز است و حمل کلام بر حقيقت اولي است .
السيوطي، عبد الرحمن بن أبو بكر، جلال الدين (متوفاي911هـ)، أسماء المدلسين، ج2، ص100، علي طبق برنامج جامع الکبير
قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ إِلى خُرُوجٍ مِنْ سَبيل. (غافر/11)
مىگويند: اى پروردگار ما، ما را دو بار ميرانيدى و دو بار زنده ساختى و ما به گناهانمان اعتراف كردهايم. آيا بيرونشدن را راهى هست؟
دوبار ميراندن و زنده کردن که در اين آيه ذکر شده، محقق نميشود مگر اينکه در قبر هم حيات باشد.
عيني شارح صحيح بخاري مينويسد که اين دو بار مردن محقق نميشود مگر اينکه در قبر حيات و مرگ باشد:
الثانية: قوله تعالى: ربنا أمتنا اثنتين وأحيينا اثنتين (غافر/11). فإن الله تعالى ذكر الموتة مرتين، وهما لا تتحققان إلاَّ أن يكون في القبر حياة وموت، حتى تكون إحدى الموتتين ما يتحصل عقيب الحياة في الدنيا والأخرى ما يتحصل عقيب الحياة التي في القبر.
آيه دوم که دلالت بر عذاب قبر و حيات بعد از مرگ ميکند : فرمايش خداوند متعال : اى پروردگار ما، ما را دو بار ميراندى و دو بار زنده ساختى؛ پس خداوند متعال مرگ را دو بار ذکر کرده است ، و اين دو بار مردن محقق نميشود مگر اينکه در قبر حيات و مرگ باشد ، تا اينکه يک مردن بعد از حيات دنيا باشد و ديگري بعد از حياتي باشد که در قبر است .
العيني الغيتابي الحنفي، بدر الدين ابومحمد محمود بن أحمد (متوفاى 855هـ)، عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ج8، ص146، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت.
آيه ششم؛ انسان بعد از جان دادن حيات دارد
ششمين دليل بر حيات پس از مرگ، آيه ذيل است:
فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبينَ فَرَوْحٌ وَرَيْحانٌ وَجَنَّةُ نَعيمٍ وَأَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمينِ فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمينِ وَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبينَ الضَّالِّينَ فَنُزُلٌ مِنْ حَميمٍ وَتَصْلِيَةُ جَحيمٍ. (واقعه88- 94)
اما اگر از مقربان باشد، براى اوست آسايش و روزى و بهشت پرنعمت. و اما اگر از اصحاب سعادت باشد: پس تو را از اصحاب سعادت سلام است. و اما اگر از تكذيبكنندگان گمراه باشد، به آب جوشان مهمانش كنند، و به دوزخش درآورند.
در اين آيات تقسيم بندي مردم در هنگام جان دادن ذکر ميشود و اين غير از تقسيم بندي روز قيامت است که در اوائل سوره ذکر شد و اين نشان ميدهد که انسان بعد از جان دادن حيات دارد که اگر از مقربان باشد، براى اوست آسايش و روزى و بهشت پر نعمت. و اما اگر از تكذيبكنندگان گمراه باشد به آب جوشان مهمانش كنند، و به دوزخش درآورند.
اعتراف ابن تيميه به حيات پس از مرگ:
ابن تيميه حراني شيخ الاسلام وهابيت اين آيات را دليل بر حيات بعد از مرگ ميداند:
وقال تعالى لما ذكر أحوال الموتى عند الموت «فأما إن كان من المقربين فروح وريحان وجنة نعيم وأما إن كان من أصحاب اليمين فسلام لك من أصحاب اليمين وأما إن كان من المكذبين الضالين فنزل من حميم وتصلية جحيم» وهذا غير ما ذكره في أول السورة من انقسامهم يوم القيامة الكبرى إلى سابقين وأصحاب يمين ومكذبين فانه سبحانه ذكر في أول السورة انقسامهم يوم القيامة الكبرى وذكر في آخرها انقسامهم عند الموت وهو القيامة الصغرى كما قال المغيرة بن شعبة من مات فقد قامت قيامته وكذلك قال علقمة وسعيد بن جبير عن ميت أما هذا فقد قامت قيامته أي صار إلى الجنة أو النار وإن كان بعد هذا تعاد الروح إلى البدن ويقعد بقبره ومقصودهم أن الشخص لا يستبطئ الثواب والعقاب فهو اذا مات يكون في الجنة أو في النار قال تعالى عن قوم نوح «مما خطيئاتهم أغرقوا فأدخلوا نارا» وقال عن آل فرعون «النار يعرضون عليها غدوا وعشيا ويوم تقوم الساعة أدخلوا آل فرعون أشد العذاب» .
و خداوند متعال وقتي که حال مردگان لحظه جان دادن ذکر ميکند ميفرمايد :
اما اگر از مقربان باشد، براى اوست آسايش و روزى و بهشت پرنعمت. و اما اگر از اصحاب سعادت باشد: پس تو را از اصحاب سعادت سلام است. و اما اگر از تكذيب كنندگان گمراه باشد، به آب جوشان مهمانش كنند، و به دوزخش درآورند.
و اين غير از آن فرمايشي است که اول سوره ذکر کرد از تقسيم کردن مردم در روز قيامت به سابقين و اصحاب يمين و مکذبين ، پس در اول سوره تقسيمبندي روز قيامت کبري را فرمود و در آخر سوره تقسيمبندي هنگام مرگ را فرمود که قيامت صغري است همانگونه که مغيره بن شعبه ميگويد: هرکس بميرد قيامتش برپا ميشود و همچنين علقمه و سعيد بن جبير درمورد مرده ميگويند : اما انساني که ميمرد پس قيامتش برپا شده است يعني به بهشت يا جهنم وارد ميشود اگرچه بعد از آن روح به بدن برگردانده ميشود و مرده در قبر خود مينشيند.
و مقصودشان اين است که مرده براي ثواب و عقاب منتظر نميماند پس وقتي از دنيا رفت در بهشت يا جهنم وارد ميشود، خداوند متعال درمورد قوم نوح چنين ميفرمايد : به كيفر گناهانشان غرقه شدند و به آتش رفتند، و درمورد آل فرعون ميفرمايد: هر صبح و شام بر آتش عرضه شوند و روزى كه قيامت برپا شود ندا دهند كه خاندان فرعون را به سختترين عذابها درآوريد.
ابن تيميه الحراني الحنبلي، ابوالعباس أحمد عبد الحليم (متوفاى 728 هـ)، النبوات، ج1، ص184، ص183، دار النشر : المطبعة السلفية - القاهرة – 1386
فخر رازي: روح پس از مرگ بر ميگردد:
فخررازي اين آيات را دليل بر حيات بعد از مرگ ميداند:
وثالثها: قوله: فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّةٍ نَعِيمٍ (الواقعة/88/) وفاء التعقيب تدل على أن هذا الروح والريحان والجنة حاصل عقيب الموت،
آيه سوم که دلالت بر عذاب قبر و حيات بعد از مرگ دارد : فرمايش خداوند : اما اگر از مقربان باشد، براى اوست آسايش و روزى و بهشت پرنعمت. فاء تعقيب است که دلالت ميکند بر اينکه اين روح و ريحان و جنت بلافاصله بعد از مردن است .
الرازي الشافعي، فخر الدين محمد بن عمر التميمي (متوفاى604هـ)، التفسير الكبير أو مفاتيح الغيب، ج9، ص74، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1421هـ - 2000م.
علامه اهل سنت آلوسي نيز مينويسد که اين روح و ريحان بعد از مردن است:
وأخرج الإمام أحمد في الزهد وابن أبي شيبة وعبد بن حميد وابن المنذر عن الربيع بن خثيم قال في قوله تعالى: «فأما إن كان من المقربين فروح وريحان»: هذا له عند الموت وفي قوله تعالى: «وجنة نعيم» تخبأ له الجنة إلى يوم يبعث.
امام احمد بن حنبل در زهد و ابن ابي شيبه (استاد بخاري) و عبد بن حميد و ابن منذر عن ربيع بن خثيم در مورد فرمايش خداوند متعال : (اما اگر از مقربان باشد، براى اوست آسايش و روزى) : اين هنگام مردن است و فرمايش خداوند (و بهشت پرنعمت) بهشت براي او تا روز قيامت نگه داشته ميشود .
الآلوسي البغدادي الحنفي، أبو الفضل شهاب الدين السيد محمود بن عبد الله (متوفاى1270هـ)، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني، ج27، ص160، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت
السيوطي، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاى911هـ)، الدر المنثور، ج8 ، ص36، ناشر: دار الفكر - بيروت – 1993.
پس معلوم ميشود که بعد از مردن، انسان حيات دارد و در قبر متنعم يا معذب ميشود؛ چون طبق اين آيات و تفاسير علماي اهل سنت که اين روح و ريحان هنگام مردن است، اگر حيات نباشد اين روح و ريحان بيفايده ميشود.
آيه هفتم؛ خدا مؤمنان را به سبب اعتقاد استوارشان در دنيا و آخرت پايدار مىدارد
آيه ذيل، هفتمين دليل بر حيات پس از مرگ است:
يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَفِي الْآخِرَةِ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمينَ وَيَفْعَلُ اللَّهُ ما يَشاءُ. (ابراهيم/27)
خدا مؤمنان را به سبب اعتقاد استوارشان در دنيا و آخرت پايدار مىدارد. و ظالمان را گمراه مىسازد و هر چه خواهد همان مىكند.
خداوند متعال در دنيا و آخرت مؤمنين را در عقيده ثابت نگه ميدارد منظور از آخرت عالم قبر است، پس در قبر حيات وجود دارد که تثبيت در عقيده وجود داشته باشد .
بخاري امام اهل سنت در صحيحش از براء بن عازب از رسول خدا صلي الله عليه وآله آورده است که اين آيه درمورد عذاب قبر نازل شده است:
حدثنا حَفْصُ بن عُمَرَ حدثنا شُعْبَةُ عن عَلْقَمَةَ بن مَرْثَدٍ عن سَعْدِ بن عُبَيْدَةَ عن الْبَرَاءِ بن عَازِبٍ رضي الله عنهما عن النبي صلى الله عليه وسلم قال إذا أُقْعِدَ الْمُؤْمِنُ في قَبْرِهِ أتى ثُمَّ شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إلا الله وَأَنَّ مُحَمَّدًا رسول اللَّهِ فَذَلِكَ قَوْلُهُ: «يُثَبِّتُ الله الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ» حدثنا محمد بن بَشَّارٍ حدثنا غُنْدَرٌ حدثنا شُعْبَةُ بهذا وزاد «يُثَبِّتُ الله الَّذِينَ آمَنُوا» نَزَلَتْ في عَذَابِ الْقَبْرِ.
به نقل از براء بن عازب از پيامبر صلى الله عليه وسلم که فرمودند : وقتي مؤمن در قبرش مينشيند فرشتهها سراغش ميآيند سپس شهادت ميدهد به لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله ، و اين همان فرمايش خداوند است : خدا مؤمنان را به سبب اعتقاد استوارشان در دنيا و آخرت پايدار مىدارد ، و نقل کرد محمد بن بشار از غندر از شعبه با اين اضافه : اين آيه درمورد عذاب قبر نازل شده است .
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج1، ص461، ح1303، و ج4، ص1735 ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
مسلم نيشابوري نيز در صحيحش همان روايت براء بن عازب را آورده است :
2871 حدثنا محمد بن بَشَّارِ بن عُثْمَانَ الْعَبْدِيُّ حدثنا محمد بن جَعْفَرٍ حدثنا شُعْبَةُ عن عَلْقَمَةَ بن مَرْثَدٍ عن سَعْدِ بن عُبَيْدَةَ عن الْبَرَاءِ بن عَازِبٍ عن النبي صلى الله عليه وسلم قال «يُثَبِّتُ الله الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ» قال نَزَلَتْ في عَذَابِ الْقَبْرِ فَيُقَالُ له من رَبُّكَ فيقول رَبِّيَ الله ونبي مُحَمَّدٌ صلى الله عليه وسلم فَذَلِكَ قَوْلُهُ عز وجل «يُثَبِّتُ الله الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ في الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وفي الْآخِرَة».
النيسابوري القشيري ، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاى261هـ)، صحيح مسلم، ج4، ص2201، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
همين روايت در بقيه صحاح آمده است :
السجستاني الأزدي، ابوداود سليمان بن الأشعث (متوفاى 275هـ)، سنن أبي داود، ج4، ص238، تحقيق: محمد محيي الدين عبد الحميد، ناشر: دار الفكر.
القزويني، ابوعبدالله محمد بن يزيد (متوفاى275هـ)، سنن ابن ماجه، ج2، ص1427، تحقيق محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار الفكر - بيروت.
الترمذي السلمي، ابوعيسي محمد بن عيسي (متوفاى 279هـ)، سنن الترمذي، ج5، ص295، تحقيق: أحمد محمد شاكر وآخرون، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
النسائي، ابوعبد الرحمن أحمد بن شعيب بن علي (متوفاى303 هـ)، السنن الكبرى، ج1، ص660، تحقيق: د.عبد الغفار سليمان البنداري، سيد كسروي حسن، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1411 - 1991.
پس در صحاح سته آمده است که اين آيه دلالت بر حيات در قبر و عذاب قبر دارد.
ابن تيميه سؤال فرشتگان از انسان در عالم قبر را يكي از موارد امتحان انسان ميداند و تصريح ميكند كه بايد به اين مطلب ايمان داشت:
ومن الإيمان باليوم الآخر الإيمان بكل ما أخبر به النبى صلى الله عليه وسلم مما يكون بعد الموت فيؤمنون بفتنة القبر وبعذاب القبر وبنعيمه فأما الفتنة فإن الناس يفتنون في قبورهم فيقال للرجل «من ربك وما دينك ومن نبيك» فيثبت الله الذين آمنوا بالقول الثابت في الحياة الدنيا وفى الآخرة فيقول المؤمن الله ربى والإسلام دينى ومحمد صلى الله عليه وسلم نبيي وأما المرتاب فيقول هاه هاه لا أدري سمعت الناس يقولون شيئا فقلته فيضرب بمرزبة من حديد فيصيح صيحة يسمعها كل شيء إلا الإنسان ولو سمعها الإنسان لصعق.
و از موارد ايمان به آخرت ، ايمان به تمام روايات پيامبر صلى الله عليه وسلم که روايت شده در مورد آنچه که بعد از مرگ اتفاق ميافتد ، پس ايمان بياورد به ابتلاء و عذاب و پاداش در قبر ، و اما ابتلاء و امتحان : مردم در قبرهايشان امتحان ميشوند و از آنها سؤال ميشود (خداي تو کيست ؟و دين تو چيست؟ و پيامبرت کيست ؟ پس خدا مؤمنان را به سبب اعتقاد استوارشان در دنيا و آخرت پايدار مىدارد ، پس مؤمن ميگويد : الله خداي من و اسلام دين من و محمد صلى الله عليه وسلم پيامبر من است و اما کسي که شک دارد ميگويد : ها ، ها ، نميدانم شنيدم مردم چيزي ميگويند من هم گفتم ، پس با گرزي از آهن به او ميزنند و فريادي ميکشد که همه موجودات صداي او را ميشنوند مگر انسان ، که اگر بشنود از هوش ميرود .
ابن تيميه الحراني الحنبلي، ابوالعباس أحمد عبد الحليم (متوفاى 728 هـ)، كتب ورسائل وفتاوي شيخ الإسلام ابن تيمية، ج3، ص145، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ناشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية.
نتيجه:
اين آيه همانگونه كه در روايت آمده و علماي اهل سنت هم تصريح كرده اند، اگر ثابت كند كه انسان بعد از مردن در عالم قبر مورد بازخواست و سؤال قرار ميگيرد، بالطبع ثابت ميشود كه انسان حيات دارد؛ چرا كه سؤال از استخوان ها و پيكر بدون جان و روح كه داراي حيات نباشد، غير ممكن است. در نتيجه حيات انسان در عالم قبر با اين آيه ثابت ميشود و وقتي انسان زنده بود هم كلام ديگران را ميشنوند و هم قدرت بر پاسخگويي دارند.
آيه هشتم؛ قوم نوح بعد از غرق شدن بلافاصه وارد آتش شدند
مِمَّا خَطيئاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا ناراً فَلَمْ يَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْصاراً. (نوح/25)
به كيفر گناهانشان غرق شدند و به آتش رفتند و جز خدا براى خود ياورى نيافتند.
اين آيه، نيز يكي از آياتي است كه بر حيات انسان پس از مرگ دلالت دارد. سخنان علماي اهل سنت را در استدلال به اين آيه، متذكر ميشويم:
فخر رازي:
فخر رازي از بزرگان اهل سنت مينويسد که اين آيه بر حيات بعد از مرگ دلالت ميکند :
وقوله : أُغْرِقُواْ فَأُدْخِلُواْ نَاراً يدل على أن الإنسان يحيا بعد الموت.
و فرمايش خداوند: غرق شدند و وارد آتش شدند، دلالت ميکند بر اينکه انسان بعد از مرگ زنده ميشود.
الرازي الشافعي، فخر الدين محمد بن عمر التميمي (متوفاى604هـ)، التفسير الكبير أو مفاتيح الغيب، ج21، ص74، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1421هـ - 2000م.
فخر رازي در جاي که دلايل اثبات حيات شهدا را ذکر ميکند ، اين آيه را ميآورد و ميگويد اگر جايز باشد که کفار بعد از مرگ زنده باشند و عذاب شوند؛ پس نيکان هم بايد زنده شوند و پاداش خودشان را ببينند :
الحجة الثانية: انه لا شك أن جانب الرحمة والفضل والاحسان أرجح من جانب العذاب والعقوبة ، ثم إنه تعالى ذكر في أهل العذاب أنه أحياهم قبل القيامة لأجل التعذيب فانه تعالى قال: أُغْرِقُواْ فَأُدْخِلُواْ نَاراً (25/ نوح) والفاء للتعقيب، والتعذيب مشروط بالحياة،
دليل دوم : شکي نيست که جانب رحمت و فضل و احسان از جانب عذاب و عقوبت ارجحيت دارد و مقدم است ، خداوند متعال درمورد اهل عذاب ذکر کرده است که آنها را قبل از قيامت براي عذاب زنده کرده است فرمايش خداوند : غرق شدند و وارد آتش شدند ، 25 نوح ، و فاء در اينجا براي تعقيب است(يعني بلافاصله) و عذاب کردن مشروط به حيات داشتن آنهاست .
الرازي الشافعي، فخر الدين محمد بن عمر التميمي (متوفاى604هـ)، التفسير الكبير أو مفاتيح الغيب، ج9، ص73، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1421هـ - 2000م.
آلوسي بغدادي:
علامه اهل سنت آلوسي در روح المعاني مينويسد که مقصود از اين آيه حيات برزخي و عذاب قبر است :
فأدخلوا نارا (هي نار البرزخ والمراد عذاب القبر).
پس وارد آتش شدند : منظور آتش برزخ و عذاب قبر است .
الآلوسي البغدادي الحنفي، أبو الفضل شهاب الدين السيد محمود بن عبد الله (متوفاى1270هـ)، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني، ج29، ص79، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت.
ابن تيميه حراني:
ابن تيميه نيز به همين آيه بر عذاب قبر و عالم برزخ استدلال کرده است :
وذكر عذاب القيامة والبرزخ معا في غير موضع ذكره في قصة آل فرعون فقال (وحاق بآل فرعون سوء العذاب النار يعرضون عليها غدوا وعشيا ويوم تقوم الساعة أدخلوا آل فرعون أشد العذاب) وقال في قصة قوم نوح (مما خطيئاتهم أغرقوا فأدخلوا نارا فلم يجدوا لهم من دون الله أنصارا) مع إخبار نوح لهم بالقيامة في قوله (والله أنبتكم من الأرض نباتا ثم يعيدكم فيها ويخرجكم إخراجا).
خداوند عذاب قيامت و برزخ را با هم در چند جاي ذکر کرده است در قصه آلفرعون (و فرعونيان را عذاب سخت فرو گرفت، هر صبح و شام بر آتش عرضه مى شوند، و روزى كه رستاخيز برپا شود ]فرياد مى رسد كه [فرعونيان را در سخت ترين ]انواع [عذاب در آوريد) و در قصه نوح (به كيفر گناهانشان غرق شدند و به آتش رفتند و جز خدا براى خود ياورى نيافتند . با اينکه حضرت نوح درمورد قيامت به آنها خبر داده بود ، و خدا شما را چون نباتى از زمين برويانيد. باز شما را بدان باز مىگرداند و باز از آن بيرون مىآورد.
ابن تيميه الحراني الحنبلي، ابوالعباس أحمد عبد الحليم (متوفاى 728 هـ)، كتب ورسائل وفتاوي شيخ الإسلام ابن تيمية، ج4، ص266، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ناشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية.
ديگر علمائي که اين آيه را دليل بر اثبات عذاب قبر آوردند :
التفتازاني، سعد الدين مسعود بن عمر بن عبد الله (متوفاى 791هـ)، شرح المقاصد في علم الكلام، ج2، ص220، ناشر: دار المعارف النعمانية - باكستان، الطبعة: الأولى، 1401هـ - 1981م.
النيسابوري، نظام الدين الحسن بن محمد بن حسين المعروف بالنظام الأعرج (متوفاى 728 هـ)، تفسير غرائب القرآن ورغائب الفرقان، ج1، ص439 ، تحقيق: الشيخ زكريا عميران، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1416هـ - 1996م .
ابن عادل الدمشقي الحنبلي، ابوحفص عمر بن علي (متوفاى بعد 880 هـ)، اللباب في علوم الكتاب، ج3، ص220، ج19، ص220 ، تحقيق: الشيخ عادل أحمد عبد الموجود والشيخ علي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1419 هـ ـ 1998م
آيه نهم: کفار بدر بعد از مرگ وارد عذاب خوار کنندهاي ميشوند
نهمين دليل بر حيات پس از مرگ اين آيه است:
وَلَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ في غَمَراتِ الْمَوْتِ وَالْمَلائِكَةُ باسِطُوا أَيْديهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنْتُمْ عَنْ آياتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ. (انعام/93)
اگر ببينى آن گاه كه اين ستمكاران در سكرات مرگ گرفتارند و فرشتگان بر آنها دست گشودهاند كه جان خويش بيرون كنيد، امروز شما را به عذابى خواركننده عذاب مىكنند، و اين به كيفر آن است كه درباره خدا به ناحق سخن مىگفتيد و از آيات او سرپيچى مىكرديد.
طبق نظر علماي اهل سنت، اين آيه بر اثبات عذاب قبر ظالمان بعد مردن دلالت دارد. به سخنان تعدادي از اين دانشمندان اشاره ميكنيم:
محمد بن اسماعيل بخاري:
بخاري امام اهل سنت در صحيح خودش اين آيه را در «باب عذاب قبر» ذکر کرده است :
بَاب ما جاء في عَذَابِ الْقَبْرِ وَقَوْلُهُ تَعَالَى «إِذْ الظَّالِمُونَ في غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ باسطوا أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمْ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونُ» هو الْهَوَانُ وَالْهَوْنُ الرِّفْقُ.
باب آنچه در عذاب قبر ذکر شده است و فرمايش خداوند متعال «آن گاه كه اين ستمكاران در سكرات مرگ گرفتارند و ملائكه بر آنها دست گشودهاند كه: جان خويش بيرون كنيد، امروز شما را به عذابى خواركننده عذاب مىكنند» هوان يعني خواري ...
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج1، ص461 ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
حسين بغوي:
بغوي نيز اين آيه را در كتاب «شرح السنة» در «باب عذاب القبر» آورده است:
البغوي، الحسين بن مسعود (متوفاى516هـ)، شرح السنة، ج5، ص421، تحقيق: شعيب الأرناؤوط - محمد زهير الشاويش، ناشر: المكتب الإسلامي - دمشق _ بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ - 1983م.
ابن حزم اندلسي:
ابن حزم در كتاب «رسالة في حكم من قال إن أرواح أهل الشقاء معذبة إلى يوم الدين»، از اين آيه نتيجه گرفته است كه نفس انسان از موقع مردن تا قيامت، در حال عذاب است:
وقال تعالى (ولو ترى إذ الظالمون في غمرات الموت والملائكة باسطو أيديهم أخرجوا أنفسكم اليوم تجزون عذاب الهون) ( الأنعام : 93 ) فصح أن النفس معذبة كما ترى من حين موتها إلى يوم القيامة دون الأجساد.
خداوند فرموده است: اگر ببينى آن گاه كه اين ستمكاران در سكرات مرگ گرفتارند و فرشتگان بر آنها دست گشودهاند كه جان خويش بيرون كنيد، امروز شما را به عذابى خواركننده عذاب مىكنند. پس صحيح اين است كه نفس انسان از هنگام مردنش تا روز قيامت گرفتار عذاب است نه بدن.
الأندلسي، أبو محمد علي بن أحمد بن سعيد بن حزم (متوفاي456 هـ)، رسالة في حكم من قال إن أرواح أهل الشقاء معذبة إلى يوم الدين ، ج3، ص219، تحقيق : د . إحسان عباس، دار النشر: المؤسسة العربية للدراسات والنشر - بيروت / لبنان، الطبعة : الثانية، 1987 م
نظام الدين نيشابوري:
وي نيز در «تفسير غرائب القرآن ورغائب الفرقان»، منظور از كلمه «اليوم» را در اين آيه، از هنگام مردن تا عالم برزخ و قيامت است؛ پس انسان در عالم برزخ عذاب ميشود:
(اليوم) يريد وقت الإماتة أو الوقت الممتد الذي يلحقهم فيه العذاب في البرزخ والقيامة (تجزون عذاب الهون).
مراد از يوم، وقت مردن، يا وقت ممتدي است كه عذاب در برزخ و قيامت به آنها ميرسد.
النيسابوري، نظام الدين الحسن بن محمد بن حسين المعروف بالنظام الأعرج (متوفاى 728 هـ)، تفسير غرائب القرآن ورغائب الفرقان، ج3، ص421، تحقيق: الشيخ زكريا عميران، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1416هـ - 1996م.
ابن تيميه:
ابن تيميه نيز اين آيه را دليل بر وقوع عذاب بعد از مردن ميداند و مينويسد:
وقوله ( اليوم تجزون عذاب الهون ) دل على وقوع الجزاء عقب الموت
وقال تعالى في الأنفال (ولو ترى إذ يتوفى الذين كفروا الملائكة يضربون وجوههم وأدبارهم وذوقوا عذاب الحريق ذلك بما قدمت أيديكم وأن الله ليس بظلام للعبيد) وهذا ذوق له بعد الموت.
اين آيه كه ميفرمايد: امروز عقاب ميشويد به عذاب خوار كننده، دليل بر اين است كه جزاء بعد از مردن واقع ميشود. و خداوند در سوره انفال فرموده: و اگر ببينى كافران را هنگامى كه فرشتگان (مرگ)، جانشان را مىگيرند و بر صورت و پشت آنها مىزنند و (مىگويند:) بچشيد عذاب سوزنده را (، به حال آنان تأسف خواهى خورد)... اين چشدن عذاب، بعد از مرگ است.
ابن تيميه الحراني الحنبلي، ابوالعباس أحمد عبد الحليم (متوفاى 728 هـ)، كتب ورسائل وفتاوي شيخ الإسلام ابن تيمية، ج4، ص267، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ناشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية.
ابن قيم الجوزيه:
ابن قيم الجوزيه شاگرد ابن تيميه بعد از نقل آيه مينويسد:
فقول الملائكة اليوم تجزون عذاب الهون المراد به عذاب البرزخ الذي أوله يوم القبض والموت ونظيره قوله تعالى ولو ترى إذ يتوفى الذين كفروا الملائكة يضربون وجوههم وأدبارهم وذوقوا عذاب الحريق، فهذه الاذاقة هي في البرزخ واولها حين الوفاة.
سخن فرشته كه ميگويد: امروز به عذاب سخت عقاب ميشويد، مراد از آن عذاب برزخ است؛ همان برزخي كه ابتداي آن روز قبض روح و مردن است. نظير اين آيه، آيه ديگر است كه ميفرمايد: و اگر ببينى كافران را هنگامى كه فرشتگان .... اين چشاندن در برزخ است كه ابتداي آن زمان وفات است.
الزرعي، محمد بن أبي بكر أيوب أبو عبد الله (متوفاي751هـ)، مفتاح دار السعادة ومنشور ولاية العلم والإرادة، ج1، ص43، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت
ب: رواياتي كه دلالت بر حيات پس از مرگ ميكنند
علاوه بر آيات، روايات نيز بر حيات انسان پس از مرگ دلالت دارند كه در اين قسمت به اين روايات اشاره ميشود:
1. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم صداي عذاب شدن يهود از درون قبر را ميشنيد:
بخاري در صحيح خود در باب «بَاب التَّعَوُّذِ من عَذَابِ الْقَبْرِ» آورده است که صداي عذاب شدن يهود از درون قبر شنيده ميشد؛ پس مردگان حيات دارند که صداي عذاب شدنشان ميآمد:
حدثنا محمد بن الْمُثَنَّى حدثنا يحيى حدثنا شُعْبَةُ قال حدثني عَوْنُ بن أبي جُحَيْفَةَ عن أبيه عن الْبَرَاءِ بن عَازِبٍ عن أبي أَيُّوبَ رضي الله عَنْهُمْ قال خَرَجَ النبي صلى الله عليه وسلم وقد وَجَبَتْ الشَّمْسُ فَسَمِعَ صَوْتًا فقال يَهُودُ تُعَذَّبُ في قُبُورِهَا وقال النَّضْرُ أخبرنا شُعْبَةُ حدثنا عَوْنٌ سمعت أبي سمعت الْبَرَاءَ عن أبي أَيُّوبَ رضي الله عنهما عن النبي صلى الله عليه وسلم.
روزي پيامبر صلى الله عليه وسلم هنگام غروب خارج شد، صدائي شنيد، پس فرمود: عدهاي از يهود هستند که در قبرهايشان عذاب ميشوند ...
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج1، ص463 ، ح 1309، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
مسلم نيز اين روايت را در صحيح خود آورده است :
حدثنا أبو بَكْرِ بن أبي شَيْبَةَ حدثنا وَكِيعٌ ح وحدثنا عُبَيْدُ اللَّهِ بن مُعَاذٍ حدثنا أبي ح وحدثنا محمد بن الْمُثَنَّى وبن بَشَّارٍ قالا حدثنا محمد بن جَعْفَرٍ كلهم عن شُعْبَةَ عن عَوْنِ بن أبي جُحَيْفَةَ ح وحدثني زُهَيْرُ بن حَرْبٍ وَمُحَمَّدُ بن الْمُثَنَّى وبن بَشَّارٍ جميعا عن يحيى الْقَطَّانِ واللفظ لِزُهَيْرٍ حدثنا يحيى بن سَعِيدٍ حدثنا شُعْبَةُ حدثني عَوْنُ بن أبي جُحَيْفَةَ عن أبيه عن الْبَرَاءِ عن أبي أَيُّوبَ قال خَرَجَ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم بَعْدَ ما غَرَبَتْ الشَّمْسُ فَسَمِعَ صَوْتًا فقال يَهُودُ تُعَذَّبُ في قُبُورِهَا.
النيسابوري القشيري ، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاى261هـ)، صحيح مسلم، ج4، ص2200، ح2869، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
2. صداي خواندن سوره تبارک ميت از درون قبر شنيده شده است :
ترمذي در سنن خود (که يکي از صحاح سته است) روايت آورده که صداي خواندن سوره تبارک ميت از درون قبر شنيده شده است بعد ميگويد: اين روايت معتبر است:
حدثنا محمد بن عبد الْمَلِكِ بن أبي الشَّوَارِبِ حدثنا يحيى بن عَمْرِو بن مَالِكٍ النُّكْرِيُّ عن أبيه عن أبي الْجَوْزَاءِ عن بن عَبَّاسٍ قال ضَرَبَ بَعْضُ أَصْحَابِ النبي صلى الله عليه وسلم خِبَاءَهُ على قَبْرٍ وهو لَا يَحْسِبُ أَنَّهُ قَبْرٌ فإذا فيه إِنْسَانٌ يَقْرَأُ سُورَةَ تَبَارَكَ الذي بيده الْمُلْكُ حتى خَتَمَهَا فَأَتَى النبي صلى الله عليه وسلم فقال يا رَسُولَ اللَّهِ إني ضَرَبْتُ خِبَائِي على قَبْرٍ وأنا لَا أَحْسِبُ أَنَّهُ قَبْرٌ فإذا فيه إِنْسَانٌ يَقْرَأُ سُورَةَ تَبَارَكَ الْمُلْكِ حتى خَتَمَهَا فقال رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم هِيَ الْمَانِعَةُ هِيَ الْمُنْجِيَةُ تُنْجِيهِ من عَذَابِ الْقَبْرِ.
قال أبو عِيسَى هذا حَدِيثٌ حَسَنٌ غَرِيبٌ من هذا الْوَجْهِ وفي الْبَاب عن أبي هُرَيْرَةَ.
ابن عباس ميگويد بعضي از اصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم خيمهاي بر قبر برپاکردند و نميدانستند که قبر است و در درون قبر کسي سوره تبارک را ميخواندند و سوره را ختم کرد پس پيامبر صلى الله عليه وسلم آمدند آن صحابي گفت آقا جان من خيمه بر قبري زدم و نميدانستم قبر است و در قبر شخصي سوره تبارک ميخواند تا آن را ختم کرد ، پيامبر صلى الله عليه وسلم فرمودند سوره تبارک او را از عذاب نجات ميدهد ، ابو عيسي ميگويد روايت حسن و غريب است (مورد قبول است)
الترمذي السلمي، ابوعيسي محمد بن عيسي (متوفاى 279هـ)، سنن الترمذي، ج5، ص164 تحقيق: أحمد محمد شاكر وآخرون، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
اقرار علماي اهل سنت به اعتبار سند روايت:
ديگر علماي اهل سنت که روايت را آوردند، نيز بر حسن بودن روايت تصريح كرده اند:
سيوطي مينويسد : ترمذي روايت را آورده است و گفته روايت حسن است و حاکم نيشابوري روايت را صحيح دانسته است:
وأخرج الترمذي وحسنه والحاكم وصححه والبيهقي عن ابن عباس قال ضرب بعض أصحاب النبي صلى الله عليه وسلم خباءه على قبر وهو لا يحسب انه قبر فإذا فيه إنسان يقرأ سورة الملك حتى ختمها فأتاني النبي صلى الله عليه وسلم فأخبره فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم وهي المانعة هي المنجية باب ما وقع في حمراء الاسد من الآيات.
السيوطي، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاى911هـ)، الخصائص الكبرى، ج1، ص364، ناشر:دار الكتب العلمية - بيروت - 1405هـ - 1985م.
اشبيلي ازدي نيز سخن ترمذي را در تحسين روايت نقل كرده است:
قال أبو عيسى : هذا حديث حسن غريب من هذا الوجه .
الاشبيلي الازدي ، أبو محمد عبد الحق بن عبد الرحمن بن عبد الله (معروف بابن الخراط) (متوفاى581هـ) ، الأحكام الشرعية الكبرى ، ج4، ص34، تحقيق : أبو عبد الله حسين بن عكاشة ، ناشر : مكتبة الرشد - السعودية / الرياض ، الطبعة : الأولى ، 1422هـ - 2001م .
قرطبي مينويسد :
قال حديث حسن غريب.
الأنصاري القرطبي، ابوعبد الله محمد بن أحمد بن أبي بكر بن فرح (متوفاى671هـ)، الجامع لأحكام القرآن، ج18، ص205، ناشر: دار الشعب – القاهرة.
زرعي دمشقي ميگويد :
قال الترمذى هذا حديث حسن غريب.
أبو عبد الله شمس الدين محمد بن أبي بكر بن أيوب بن سعد الزرعي الدمشقي الوفاة: 751 هـ ، الروح في الكلام على أرواح الأموات والأحياء بالدلائل من الكتاب والسنة ، ج1، ص80 دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1395 – 1975
محمد بن عبد الوهاب نيز ميگويد :
امام وهابيت روايت را آورده و مينويسد که ترمذي آن را آورده و گفته روايت حسن است :
وللترمذي وحسنه عن ابن عباس قال : ضرب بعض أصحاب النبي صلى الله عليه وسلم خباءه على قبر ، وهو لا يحسب أنه قبر ، فإذا فيه إنسان يقرأ سورة الملك حتى ختمها ، فأتى النبي صلى الله عليه وسلم فأخبره فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم : ' هي المانعة ، هي المنجية ، تنجيه من عذاب القبر ' .
محمد بن عبد الوهاب (متوفاي 1206 هـ )، أحكام تمني الموت ، ج1، ص40، تحقيق : الشيخ عبد الرحمن بن محمد السّدحان ، والشيخ عبد الله بن عبد الرحمن الجبرين ، ناشر : مطابع الرياض - الرياض ، الطبعة : الأولى .
از عبارات فوق، روشن ميشود كه ناقلان تحسين ترمذي و تصحيح حاكم نيز به اعتبار سند اين روايت اعتقاد داشته اند و گرنه تعليقهاي بر آن ميافزودند.
3. عذاب شدن سخن چين در زمان پيامبر (ص):
در صحيح بخاري باب خاصي براي عذاب قبر تحت عنوان «87 بَاب عَذَابِ الْقَبْرِ من الْغِيبَةِ وَالْبَوْلِ» وجود دارد، و هنگامي كه عذاب ثابت شد، حيات هم ثابت ميشود:
حدثنا قُتَيْبَةُ حدثنا جَرِيرٌ عن الْأَعْمَشِ عن مُجَاهِدٍ عن طَاوُسٍ قال بن عَبَّاسٍ رضي الله عنهما مَرَّ النبي صلى الله عليه وسلم على قَبْرَيْنِ فقال إِنَّهُمَا لَيُعَذَّبَانِ وما يُعَذَّبَانِ من كَبِيرٍ ثُمَّ قال بَلَى أَمَّا أَحَدُهُمَا فَكَانَ يَسْعَى بِالنَّمِيمَةِ وَأَمَّا أَحَدُهُمَا فَكَانَ لَا يَسْتَتِرُ من بَوْلِهِ قال ثُمَّ أَخَذَ عُودًا رَطْبًا فَكَسَرَهُ بِاثْنَتَيْنِ ثُمَّ غَرَزَ كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا على قَبْرٍ ثُمَّ قال لَعَلَّهُ يُخَفَّفُ عنهما ما لم يَيْبَسَا.
پيامبر صلى الله عليه وسلم بر دو قبر گذشت؛ پس فرمود اين دو نفر دارند عذاب ميشوند و به خاطر گناه کبيره عذاب نميشوند سپس فرمود بله اما يکي از آن دو خبر چين بود و ديگري در جلوي مردم ادرار ميکرد سپس حضرت يک چوب تر برداشت و دو قسمتش کرد و روي قبر شان گذاشت و فرمود بلکه خدا قبل از خشک شدن چوب در عذابشان تخفيف دهد.
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج1، ص464 ، ح1312، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
4. پناه بردن رسول خدا از عذاب قبر:
در صحيح بخاري باب خاصي براي پناه بردن به خدا از عذاب قبر «بَاب التَّعَوُّذِ من عَذَابِ الْقَبْرِ» وجود دارد كه خود رسول خدا صلي الله عليه وآله از عذاب قبر به خداوند پناه بره است و در اين باره به دو روايت آن اشاره ميكنيم.
روايت اول:
حدثنا مُعَلًّى حدثنا وُهَيْبٌ عن مُوسَى بن عُقْبَةَ قال حَدَّثَتْنِي ابْنَةُ خَالِدِ بن سَعِيدِ بن الْعَاصِ أنها سَمِعَتْ النبي صلى الله عليه وسلم وهو يَتَعَوَّذُ من عَذَابِ الْقَبْرِ.
از دختر خالد نقل ميکند که از پيامبر صلى الله عليه وسلم شنيد که حضرت از عذاب قبر به خدا پناه ميبرند .
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج1، ص463، ح1310، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
روايت دوم:
حدثنا مُسْلِمُ بن إبراهيم حدثنا هِشَامٌ حدثنا يحيى عن أبي سَلَمَةَ عن أبي هُرَيْرَةَ رضي الله عنه قال كان رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَدْعُو اللهم إني أَعُوذُ بِكَ من عَذَابِ الْقَبْرِ وَمِنْ عَذَابِ النَّارِ وَمِنْ فِتْنَةِ الْمَحْيَا وَالْمَمَاتِ وَمِنْ فِتْنَةِ الْمَسِيحِ الدَّجَّالِ.
ابوهريره گفت : پيامبر صلى الله عليه وسلم اينگونه دعا ميکردند : خدايا به تو پناه ميبرم از عذاب قبر و عذاب دوزخ و فتنه زنده شدن و مردن و فتنه مسيح دجال.
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج1، ص463، ح1311 ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
نتيجه اين روايات اين است که لازمه عذاب در قبر، حيات و زنده بودن در قبر است؛ چرا كه عذاب بدون حيات امکان ندارد پس مرده در قبر حيات دارد.
5. سؤال پرسيدن از ميت در قبر:
طبق روايت ديگر، رسول خدا صلي الله عليه وآله از سؤال در قبر سخن گفت و مسلمانان كه اين سخن را شنيدند ضجه زدند:
حدثنا يحيى بن سُلَيْمَانَ حدثنا بن وَهْبٍ قال أخبرني يُونُسُ عن بن شِهَابٍ أخبرني عُرْوَةُ بن الزُّبَيْرِ أَنَّهُ سمع أَسْمَاءَ بِنْتَ أبي بَكْرٍ رضي الله عنهما تَقُولُ قام رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم خَطِيبًا فذكر فِتْنَةَ الْقَبْرِ التي يَفْتَتِنُ فيها الْمَرْءُ فلما ذَكَرَ ذلك ضَجَّ الْمُسْلِمُونَ ضَجَّةً زاد غندر عذاب القبر حق.
پيامبر صلى الله عليه وسلم در خطبهاي امتحان در قبر و اينکه از انسان در قبر سؤال ميشود را ذکر کرد و مسلمانان در اين هنگام ضجه زدند و گريه کردند، غندر اضافه کرد که عذاب قبر حق است.
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج1، ص462 ، ح1307، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
6. شنيده شدن صداي عذاب شدن مردگان در قبر:
مسلم نيشابوري امام اهل سنت در صحيح خودش آورده است که صداي عذاب شدن مردگان در قبر را ميشود شنيد :
حدثنا محمد بن الْمُثَنَّى وبن بَشَّارٍ قالا حدثنا محمد بن جَعْفَرٍ حدثنا شُعْبَةُ عن قَتَادَةَ عن أَنَسٍ أَنَّ النبي صلى الله عليه وسلم قال لَوْلَا أَنْ لَا تَدَافَنُوا لَدَعَوْتُ اللَّهَ أَنْ يُسْمِعَكُمْ من عَذَابِ الْقَبْرِ.
از انس نقل ميکند که پيامبر صلى الله عليه وسلم فرمودند : اگر نميترسيدم که از دفن همديگر امتناع کنيد دعا ميکردم تا صداي عذاب شدن مردگان در قبر را ميشنيديد .
النيسابوري القشيري ، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاى261هـ)، صحيح مسلم، ج4، ص2200، ح2868، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
استدلال ابن تيميه به شنيدن اموات:
حتي ابن تيميه به اين روايت بر شنيدن مردگان (كه فرع بر زنده بودن آنها است) استدلال ميکند :
وثبت عنه في الصحيح أنه قال لولا أن لا تدافنوا لسألت الله أن يسمعكم عذاب القبر مثل الذي أسمع وثبت عنه في الصحيح أنه نادى المشركين يوم بدر لما ألقاهم في القليب وقال ما أنتم بأسمع لما أقول منهم والآثار في هذا كثيرة منتشرة والله أعلم .
و ثابت است اين روايت از پيامبر در صحيح مسلم که پيامبر فرمود : اگر نميترسيدم که از دفن همديگر امتناع کنيد دعا ميکردم تا صداي عذاب شدن مردگان در قبر را ميشنيديد همانطوري که من ميشنوم و ثابت شده در صحيح بخاري و مسلم که پيامبر با کشته شدگان مشرکين وقتي که در چاه بدر انداخت صحبت کرد و فرمود شما شنواتر آنها نيستيد و روايات در اين باره زياد است و الله اعلم .
ابن تيميه الحراني الحنبلي، ابوالعباس أحمد عبد الحليم (متوفاى 728 هـ)، كتب ورسائل وفتاوي شيخ الإسلام ابن تيمية، ج4، ص273، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ناشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية.
.
7. حيات طفلان شيرخواره در بهشت
ابراهيم فرزند رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم در بهشت مرضعه (دايه) دارد.
بخاري امام اهل سنت در صحيح خودش روايت را از پيامبر صلي الله عليه و آله اينگونه نقل كرده است:
حدثنا أبو الْوَلِيدِ حدثنا شُعْبَةُ عن عَدِيِّ بن ثَابِتٍ أَنَّهُ سمع الْبَرَاءَ رضي الله عنه قال لَمَّا توفى إِبْرَاهِيمُ عليه السَّلَام قال رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم إِنَّ له مُرْضِعًا في الْجَنَّةِ.
براء ميگويد : وقتي ابراهيم عليه السلام(فرزند پيامبر) از دنيا رفت ، پيامبر صلى الله عليه وسلم فرمودند : در بهشت کسي هست که ابراهيم را شير ميدهد .
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج1، ص465، ح1316، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
پس حضرت ابراهيم زنده است و بعد از مردن حيات دارد.
عموميت اين حكم براي تمام اطفال مسلمان :
اين روايت طبق نظر شارحين صحيح بخاري اختصاصي به ابراهيم فرزند رسول الله صلى الله عليه و آله وسلم ندارد و شامل اطفال مسلمانان ميشود.
ابن بطال قرطبي مينويسد:
وعلى هذا القول جمهور علماء المسلمين أن أطفال المسلمين فى الجنة إلا المجبرة ، فإنهم عندهم فى المشيئة ، وهو قول مجهول مردود بإجماع الحجة الذين لا يجوز عليهم الغلط ، ولا يسوغ مخالفتهم .
و بنا بر اين قول است كه جمهور علماء مسلمانان عقيده دارند که اطفال مسلمانان وارد بهشت ميشوند غير از فرقه مجبره ...
إبن بطال البكري القرطبي، ابوالحسن علي بن خلف بن عبد الملك (متوفاى449هـ)، شرح صحيح البخاري، ج3، ص368 تحقيق: ابوتميم ياسر بن إبراهيم، ناشر: مكتبة الرشد - السعودية / الرياض، الطبعة: الثانية، 1423هـ - 2003م.
بدر الدين عيني مينويسد:
حدَّثنا أبُو الوَلِيدِ قال حدَّثنا شُعْبَةُ عنْ عَدِيِّ بنِ ثَابِتٍ أنَّهُ سَمِعَ البَرَاءَ رضي الله تعالى عنهُ . قال لَمَّا تُوُفِّيَ أبْرَاهِيمْ عليه السلاَمُ قال رسولُ الله صلى الله عليه وسلم إنَّ لَهُ مُرْضِعا فِي الجَنَّةِ .
مطابقته للترجمة من حيث إن النبي ، صلى الله عليه وسلم ، أخبر أن لأبنه إبراهيم مرضعا في الجنة ، وهذا يدل على أن أولاد المسلمين الأطفال في الجنة .
....طبق روايت ذکر شده بخاطر اينکه پيامبر صلى الله عليه وسلم خبر داد که براي فرزندش ابراهيم مرضعه است در بهشت و اين دليل است بر اينکه اطفال مسلمانان در بهشت هستند.
العيني الغيتابي الحنفي، بدر الدين ابومحمد محمود بن أحمد (متوفاى 855هـ)، عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ج8، ص211 ، ح2831، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت.
اجماع اهل سنت ، بر حيات اطفال بعد از مرگ :
ابو بكر حدادي در پاسخ سؤالي گفته است: به اجماع اهل سنت تمام فرزندان آدم كه داراي روح هستند در عالم قبر مورد سؤال واقع ميشوند:
فَإِنْ قِيلَ هَلْ يُسْأَلُ الطِّفْلُ الرَّضِيعُ فَالْجَوَابُ أَنَّ كُلَّ ذِي رُوحٍ مِنْ بَنِي آدَمَ فَإِنَّهُ يُسْأَلُ فِي الْقَبْرِ بِإِجْمَاعِ أَهْلِ السُّنَّةِ لَكِنْ يُلَقِّنُهُ الْمَلَكُ فَيَقُولُ لَهُ مَنْ رَبُّك ثُمَّ يَقُولُ لَهُ قُلْ اللَّهَ رَبِّي ثُمَّ يَقُولُ لَهُ مَا دِينُك ثُمَّ يَقُولُ لَهُ قُلْ دِينِي الْإِسْلَامُ ثُمَّ يَقُولُ لَهُ مَنْ نَبِيُّك ثُمَّ يَقُولُ لَهُ قُلْ نَبِيِّي مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَقَالَ بَعْضُهُمْ لَا يُلَقِّنُهُ بَلْ يُلْهِمُهُ اللَّهُ حَتَّى يُجِيبَ كَمَا أُلْهِمَ عِيسَى عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي الْمَهْدِ.
پس اگر گفته شود آيا از طفل شيرخوار سؤال ميشود؟ جواب اين است كه به اجماع اهل سنت تمام ذي روح از فرزندان آدم در عالم قبر مورد سؤال قرار ميگيرند، ولي فرشته به او تلقين ميكند كه پروردگارت خداوند و دينت اسلام و پيامبرت رسول خدا صلي الله عليه وسلم است. برخي گفته است كه فرشته به او تلقين نميكند بلكه خداوند به او الهام ميكند تا اينكه جواب بدهد همانگونه كه به حضرت عيسي عليه السلام در گهوار الهام شد.
الحدادي العبادي الحنفي ، أبو بكر بن علي بن محمد (متوفاى800هـ)، الجوهرة النيرة شرح مختصر القدوري، ج1، ص 398 ، طبق برنامه الجامع الكبير.
8. پرواز برخي افراد بهشتي با فرشتگان
پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم فرمودند: جعفر بن ابي طالب را در بهشت ديدم با دو بال همراه فرشته پرواز ميکند پس حضرت جعفر بعد از شهادت حيات دارد:
6464 حدثنا أحمد بن المقدام حدثنا عبد الله بن جعفر المديني وكان خيرا من أبيه إن شاء الله حدثنا العلاء عن أبيه عن أبي هريرة قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم رأيت جعفر بن أبي طالب ملكا يطير مع الملائكة بجناحين في الجنة.
ابوهريره از پيامبر صلى الله عليه وسلم نقل ميکند که فرمود : جعفر بن ابي طالب را در بهشت ديدم با دو بال همراه فرشته پرواز ميکند .
أبو يعلي الموصلي التميمي، أحمد بن علي بن المثني (متوفاى307 هـ)، مسند أبي يعلي، ج11، ص350، تحقيق: حسين سليم أسد، ناشر: دار المأمون للتراث - دمشق، الطبعة: الأولى، 1404 هـ – 1984م.
همين روايت را حاکم نيشابوري در مستدرک آورده است و ميگويد اين روايت صحيح است :
أخبرني أحمد بن كامل القاضي ثنا الهيثم بن خلف الدوري ثنا محمد بن المثنى حدثني عبيد الله بن عبد المجيد الحنفي ثنا ربيعة بن كلثوم عن سلمة بن وهرام عن عكرمة عن بن عباس رضي الله عنهما قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم دخلت الجنة البارحة فنظرت فيها فإذا جعفر يطير مع الملائكة وإذا حمزة متكئ على سرير.
صحيح الإسناد ولم يخرجاه هذه أحاديث تركها في الإملاء.
الحاكم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى 405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين، ج3، ص217،ح4890، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م
و در جاي ديگر آورده است:
حدثنا أبو محمد المزني ثنا الهيثم بن خلف الدوري ثنا محمد بن المثنى حدثني عبيد الله بن عبد المجيد الحنفي ثنا زمعة بن صالح عن سلمة بن وهرام عن عكرمة عن بن عباس رضي الله عنهما قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم دخلت الجنة البارحة فنظرت فيها فإذا جعفر يطير مع الملائكة وإذا حمزة متكئ على سرير. هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه.
الحاكم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى 405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين،ج3،ص231، ح4933، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م
بزرگان اهل سنت در كتابهاي ذيل، اين روايت را آوردهاند :
الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، سير أعلام النبلاء، ج1، ص212، تحقيق : شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسي ، ناشر : مؤسسة الرسالة - بيروت ، الطبعة : التاسعة ، 1413هـ .
ابن كثير الدمشقي، ابوالفداء إسماعيل بن عمر القرشي (متوفاى774هـ)، السيرة النبوية، ج3، ص467، طبق برنامه الجامع الكبير.
الهيثمي، ابوالحسن نور الدين علي بن أبي بكر (متوفاى 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج9، ص273، ناشر: دار الريان للتراث/ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت – 1407هـ.
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852 هـ)، فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج7، ص76،تحقيق: محب الدين الخطيب، ناشر: دار المعرفة - بيروت.
العيني الغيتابي الحنفي، بدر الدين ابومحمد محمود بن أحمد (متوفاى 855هـ)، عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ج8، ص22،ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت.
الهندي، علاء الدين علي المتقي بن حسام الدين (متوفاى975هـ)، كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال، ج5، ص287، تحقيق: محمود عمر الدمياطي، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1419هـ - 1998م.
پس طبق اين روايت حضرت جعفر بن ابي طالب بعد از شهادت در بهشت متنعم است و با دو بالي که خداوند به او داده است همراه فرشتهها پرواز ميکند ، و اين بعد از شهادت است و در زمان حيات پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم بوده است .
9. حضرت موسي (ع) در قبرش زنده است و نماز ميخواند:
امام اهل سنت مسلم نيشابوري در کتاب صحيح خود روايت آورده است که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم شب معراج حضرت موسي را ديد که در قبر خود نماز ميخواند:
حدثنا هَدَّابُ بن خَالِدٍ وَشَيْبَانُ بن فَرُّوخَ قالا حدثنا حَمَّادُ بن سَلَمَةَ عن ثَابِتٍ الْبُنَانِيِّ وَسُلَيْمَانَ التَّيْمِيِّ عن أَنَسِ بن مَالِكٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قال أَتَيْتُ وفي رِوَايَةِ هَدَّابٍ مَرَرْتُ على مُوسَى لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي عِنْدَ الْكَثِيبِ الْأَحْمَرِ وهو قَائِمٌ يُصَلِّي في قَبْرِهِ.
وحدثنا عَلِيُّ بن خَشْرَمٍ أخبرنا عِيسَى يَعْنِي بن يُونُسَ ح وحدثنا عُثْمَانُ بن أبي شَيْبَةَ حدثنا جَرِيرٌ كلاهما عن سُلَيْمَانَ التَّيْمِيِّ عن أَنَسٍ ح وحدثناه أبو بَكْرِ بن أبي شَيْبَةَ حدثنا عَبْدَةُ بن سُلَيْمَانَ عن سُفْيَانَ عن سُلَيْمَانَ التَّيْمِيِّ سمعت أَنَسًا يقول قال رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم مَرَرْتُ على مُوسَى وهو يُصَلِّي في قَبْرِهِ وزاد في حديث عِيسَى مَرَرْتُ لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي.
النيسابوري القشيري ، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاى261هـ)، صحيح مسلم، ج4، ص1845، ح2375، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
اين روايت در كتابهاي ذيل نيز آمده است:
إبن أبي شيبة الكوفي، ابوبكر عبد الله بن محمد (متوفاى235 هـ)، الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج7، ص335، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض، الطبعة: الأولى، 1409هـ.
الصنعاني، ابوبكر عبد الرزاق بن همام (متوفاى211هـ)، المصنف، ج3، ص577، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ.
الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج3، ص120، ناشر: مؤسسة قرطبة مصر.
البزار، ابوبكر أحمد بن عمرو بن عبد الخالق (متوفاى292 هـ)، البحر الزخار (مسند البزار) ج14، ص120، تحقيق: د. محفوظ الرحمن زين الله، ناشر: مؤسسة علوم القرآن، مكتبة العلوم والحكم - بيروت، المدينة الطبعة: الأولى، 1409 هـ.
النسائي، ابوعبد الرحمن أحمد بن شعيب بن علي (متوفاى303 هـ)، السنن الكبرى، ج1، ص419، تحقيق: د.عبد الغفار سليمان البنداري، سيد كسروي حسن، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1411 - 1991.
أبو يعلي الموصلي التميمي، أحمد بن علي بن المثني (متوفاى307 هـ)، مسند أبي يعلي، ج7، ص126، تحقيق: حسين سليم أسد، ناشر: دار المأمون للتراث - دمشق، الطبعة: الأولى، 1404 هـ – 1984م.
سيوطي: ادعاي تواترروايات اين باب
سيوطي عالم بزرگ اهل سنت مينويسد: حيات پيامبران در قبر معلوم و در نزد ما علمي قطعي است به خاطر ادله و روايات متواتر در اين باب.
فأقول حياة النبي صلى الله عليه وسلّم في قبره هو وسائر الأنبياء معلومة عندنا علماً قطعياً لما قام عندنا من الأدلة في ذلك وتواترت [ به ] الأخبار ، وقد ألف البيهقي جزءاً في حياة الأنبياء في قبورهم .
السيوطي، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاى911هـ)، الحاوي للفتاوي في الفقه وعلوم التفسير والحديث والاصول والنحو والاعراب وسائر الفنون، ج2، ص139، تحقيق: عبد اللطيف حسن عبد الرحمن، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1421هـ - 2000م.
السبكي:
عقيده ما اين است که انبياء در قبرهايشان زنده هستند
ومن عقائدنا: أنّ الأنبياء أحياء في قبورهم فأين الموت؟.
طبقات الشافعية الكبرى، ج3، ص384 ، دار النشر : هجر للطباعة والنشر والتوزيع - 1413هـ ، الطبعة : ط2 ، تحقيق : د. محمود محمد الطناحي د.عبد الفتاح محمد الحلو
قسطلانى
حيات انبياء ثابت و معلوم است
ولا شك أن حياة الأنبياء عليهم الصلاة والسلام ثابتة معلومة مستمرة ونبينا أفضلهم ، وإذا كان كذلك فينبغي أن تكون حياته أكمل وأتم من حياة سائرهم.
المواهب اللدنيّة: ج3 ص 413.
زيني دحلان
زيني دحلان مفتي اعظم عربستان مينويسد: حيات انبياء در نزد اهل سنت ثابت است.
وحياة الأنبياء عليهم الصلاة والسلام في قبورهم ثابتة عند أهل السنة بأدلّة كثيرة منها حديث مررت على موسى ليلة أسرى بي يصلى في قبره
الدرر السنية في الرد على الوهابية، ص13.
نتيجه:
با توجه به آيات و روايات فوق، روشن ميشود كه مردگان پس از رفتن از اين دنيا زنده هستند و طبق نظر علماي اهل سنت، حيات پس از مرگ مختص به شهدا نيست؛ بلكه شامل تمامي اموات ميشود.
10. عذاب قبر حق است:
. عذاب قبر حق است:
در روايت ديگر آمده است كه عايشه از رسول خدا از عذاب قبر سؤال كرد، حضرت فرمود: عذاب قبر حق است:
حدثنا عَبْدَانُ أخبرني أبي عن شُعْبَةَ سمعت الْأَشْعَثَ عن أبيه عن مَسْرُوقٍ عن عَائِشَةَ رضي الله عنها أَنَّ يَهُودِيَّةً دَخَلَتْ عليها فَذَكَرَتْ عَذَابَ الْقَبْرِ فقالت لها أَعَاذَكِ الله من عَذَابِ الْقَبْرِ فَسَأَلَتْ عَائِشَةُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم عن عَذَابِ الْقَبْرِ فقال نعم عَذَابُ الْقَبْرِ حق قالت عَائِشَةُ رضي الله عنها فما رأيت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم بَعْدُ صلى صَلَاةً إلا تَعَوَّذَ من عَذَابِ الْقَبْرِ.
يک زن يهودي بر عايشه وارد شد پس از عذاب قبر سخن گفت و به عايشه گفت خدا تو را از عذاب قبر حفظ کند پس عايشه از پيامبر صلى الله عليه وسلم درمورد عذاب قبر سؤال کرد پيامبر صلى الله عليه وسلم فرمود عذاب قبر حق است ، عايشه ميگويد که پيامبر صلى الله عليه وسلم بعد از هر نماز از عذاب قبر به خدا پناه ميبرد.
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج1، ص462 ،ح1306، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
11.انبياء درون قبر نماز ميخوانند
ابو يعلي در مسند خود روايت کرده است که انبياء درون قبر زنده هستند و نمار ميخوانند:
حدثنا أبو الجهم الأزرق بن علي حدثنا يحيى بن أبي بكير حدثنا المستلم بن سعيد عن الحجاج عن ثابت البناني عن أنس بن مالك قال رسول الله صلى الله عليه وسلم الأنبياء أحياء في قبورهم يصلون.
انس بن مالک ميگويد پيامبر صلى الله عليه وسلم فرمود: انبياء در قبرهايشان زنده هستند و نماز ميخوانند.
أبو يعلي الموصلي التميمي، أحمد بن علي بن المثني (متوفاى307 هـ)، مسند أبي يعلي، ج6، ص147، حديث3425، تحقيق: حسين سليم أسد، ناشر: دار المأمون للتراث - دمشق، الطبعة: الأولى، 1404 هـ – 1984م.
هيثمي ميگويد که راويان اين روايت همه ثقه هستند و روايت صحيح است.
رواه أبو يعلى والبزار ورجال أبي يعلى ثقات
الهيثمي، ابوالحسن نور الدين علي بن أبي بكر (متوفاى 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج8، ص211، ناشر: دار الريان للتراث/ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت – 1407هـ.
ملا علي قاري مينويسد روايت صحيح است.
وصح خبر ( الأنبياء أحياء في قبورهم ، يصلون )
ملا علي القاري، نور الدين أبو الحسن علي بن سلطان محمد الهروي (متوفاى1014هـ)، مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح، ج3، ص415، تحقيق: جمال عيتاني، ناشر: دار الكتب العلمية - لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولى، 1422هـ - 2001م .
مناوي مينويسد روايت صحيح است.
وهو حديث صحيح
المناوي، محمد عبد الرؤوف بن علي بن زين العابدين (متوفاى 1031هـ)، فيض القدير شرح الجامع الصغير، ج3، ص184، ناشر: المكتبة التجارية الكبري - مصر، الطبعة: الأولى، 1356هـ.
الباني نيز روايت را صحيح دانسته است.
الألباني, سلسلة الأحاديث الصحيحة: ج2 ص187ـ 189, حديث رقم:621.
تواتر روايات و اجماع علماي اهل سنت بر حيات انبياء بعد از وفات
ابن حجر هيتمي از بزرگان اهل سنت مينويسد: علماي اهل سنت بر حيات انبياء بعد از مردن اجماع دارند و روايات متواتر بر اين مطلب وجود دارد.
الْإِجْمَاعِ على حَيَاةِ الْأَنْبِيَاءِ كما تَوَاتَرَتْ بِهِ الْأَخْبَارُ .
الهيثمي، ابوالعباس أحمد بن محمد بن علي ابن حجر (متوفاى973هـ)، الفتاوى الكبرى الفقهية ، ج2، ص135، ناشر : دار الفكر
پس روايت از نظر بزرگان اهل سنت صحيح است و ثابت ميکند که انبياء بعد از مردن در قبر زنده هستند.
12. رسول الله ص بعد از وفات جواب سلام را ميدهد
حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا عبد اللَّهِ بن يَزِيدَ ثنا حَيْوَةُ ثنا أبو صَخْرٍ أَنَّ يَزِيدَ بن عبد اللَّهِ بن قُسَيْطٍ أخبره عن أبي هُرَيْرَةَ عن رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قال ما من أَحَدٍ يُسَلِّمُ علي الا رَدَّ الله عزوجل إلي روحي حتى أَرُدَّ عليه السَّلاَمَ.
پيامبر ص فرمودند: هر کس که به من سلام ميکند خداوند روح من را برميگرداند تا جواب سلامش را بدهم.
الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج2، ص527، حديث10827، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر.
همين روايت در سنن ابي داود نيز آمده است.
السجستاني الأزدي، ابوداود سليمان بن الأشعث (متوفاى 275هـ)، سنن أبي داود، ج2، ص218، تحقيق: محمد محيي الدين عبد الحميد، ناشر: دار الفكر.
تصحيح سند روايت توسط علماي اهل سنت:
نووي از بزرگان اهل سنت ميگويد سند روايت صحيح است:
334 وروينا فيه أيضا بإسناد صحيح عن أبي هريرة أيضا أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال ) ما من أحد يسلم علي إلا رد الله علي روحي حتى أرد عليه السلام .
الإمام النووي الوفاة: 676هـ ، الأذكار المنتخبة من كلام سيد الأبرار ، ج1، ص66 دار النشر : دار الكتب العربي - بيروت - 1404هـ - 1984م.
نووي: سند روايت صحيح است.
رواه أبو داود بإسناد صحيح
أبو زكريا يحيى بن شرف النووي الوفاة: 676 هـ ، رياض الصالحين من كلام سيد المرسلين ، ج1، ص255، دار النشر : دار الفكر - بيروت - 1421هـ -2000م ، الطبعة : الثالثة
النووي الشافعي، محيي الدين أبو زكريا يحيى بن شرف بن مر بن جمعة بن حزام (متوفاى676 هـ)، المجموع، ج8، ص200، ناشر: دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، التكملة الثانية.
رواه أبو داود بإسناد صحيح .
يحيى بن مري بن حسن بن حسين بن محمد بن جمعة بن حزام الحزامي، الحوراني، أبو زكريا، محيي الدين الدمشقي الشافعي الوفاة: 24 / 676 هـ ، خلاصة الاحكام في مهمات السنن وقواعد الاسلام ، ج1، ص441 دار النشر : مؤسسة الرسالة - لبنان - بيروت - 1418هـ - 1997م ، الطبعة : الاولى ، تحقيق : حققه وخرج أحاديثه: حسين إسماعيل الجمل
ابن تيميه رهبر فکري وهابيت مينويسد: اين روايت بر طبق تصحيح مسلم نيشابوري است و ائمه اهل سنت طبق آن فتوي دادند به جواز سلام کردن بر قبر پيامبر ص :
وهذا الحديث على شرط مسلم
أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728 ،اقتضاء الصراط المستقيم مخالفة أصحاب الجحيم ، ج1، ص324، دار النشر : مطبعة السنة المحمدية - القاهرة - 1369 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : محمد حامد الفقي
وعلى هذا الحديث اعتمد الأئمة في السلام عليه عند قبره صلوات الله وسلامه عليه
أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728 ، قاعدة جليلة في التوسل والوسيلة ، ج1، ص71، دار النشر : المكتب الإسلامي - بيروت - 1390 - 1970 ، تحقيق : زهير الشاويش
انصاري شافعي مينويسد: سند روايت صحيح است.
قلت : رواه أبو داود ( 1350 ) بإسناد جيد ،
الأنصاري الشافعي، سراج الدين أبي حفص عمر بن علي بن أحمد المعروف بابن الملقن(متوفاى804هـ)، البدر المنير في تخريج الأحاديث والأثار الواقعة في الشرح الكبير، ج5، ص290 تحقيق: مصطفي ابوالغيط و عبدالله بن سليمان وياسر بن كمال، ناشر: دار الهجرة للنشر والتوزيع - الرياض-السعودية، الطبعة: الاولى، 1425هـ-2004م.
عمر بن علي بن أحمد الوادياشي الأندلسي
رواه أبو داود بإسناد على شرط الصحيح
عمر بن علي بن أحمد الوادياشي الأندلسي الوفاة: 804 ، تحفة المحتاج إلى أدلة المنهاج ، ج2، ص190، دار النشر : دار حراء - مكة المكرمة - 1406 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : عبد الله بن سعاف اللحياني
ابن حجر عسقلاني ميگويد روايت صحيح است:
ورواته ثقات
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852 هـ)، فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج6، ص488، تحقيق: محب الدين الخطيب، ناشر: دار المعرفة - بيروت.
الشربيني الخطيب الشافعي
رواه أبو داود بإسناد صحيح
الشربيني الخطيب الشافعي ، شمس الدين محمد (متوفاى977هـ) ، مغني المحتاج إلي معرفة معاني ألفاظ المنهاج، ج1، ص512، ناشر: دار الفكر – بيروت.
الزرقاني
أخرجه أبو داود ورجاله ثقات
الزرقاني، محمد بن عبد الباقي بن يوسف (متوفاى1122هـ) شرح الزرقاني علي موطأ الإمام مالك، ج4، ص357، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1411هـ.
علماي اهل سنت: لازمه اين روايت حيات علي الدوام و همشگي پيامبر ص است:
سيوطي از بزرگان اهل سنت مينويسد از اين روايت حيات هميشگي براي پيامبر ص ثابت ميشود :
روينا في الترمذي قال : قال رسول الله صلى الله عليه وسلّم : ( ما من أحد يسلم علي إلا رد الله علي روحي حتى أرد عليه السلام ) يؤخذ من هذا الحديث أن النبي صلى الله عليه وسلّم حي على الدوام وذلك أنه محال عادة أن يخلو الوجود كله من واحد مسلم على النبي صلى الله عليه وسلّم في ليل أو نهار فإن قلت : قوله عليه السلام : (إلا رد الله إلي روحي) لا يلتئم مع كونه حياً على الدوام بل يلزم منه أن تتعدد حياته ووفاته في أقل من ساعة إذ الوجود لا يخلو من مسلم يسلم عليه كما تقدم بل يتعدد السلام عليه في الساعة الواحدة كثيراً . فالجواب : والله أعلم أن يقال : المراد بالروح هنا النطق مجازاً فكأنه قال عليه السلام إلا رد الله إلي نطقي وهو حي على الدوام ،
در کتاب ترمذي روايت کرديم که پيامبر ص فرمودند: هر کس که به من سلام ميکند خداوند روح من را برميگرداند تا جواب سلامش را بدهم. از اين حديث استفاده ميشود که پيامبر ص هميشه زنده است ؛ زيرا محال است که در شبانه روز کسي نباشد که بر پيامبر صلي الله عليه وآله سلام نفرستد.
اگر گفته شود که اين فرمايش حضرت ، تناسبي با حيات هميشگي و علي الدوام ندارد؛ بلکه لازم ميآيد تعدد حيات و وفات پيامبر صلي الله عليه واله در کمتر از يک ساعت؛ چون عالم خالي نميشود از مسلماني که بر پيامبر ص سلام ميفرستد؛ بلکه در يک ساعت سلامهاي متعددي بر حضرت ميشود، جواب: منظور از روح در اين حديث مجازاً نطق و حرف زدن است پس اينگار پيامبر صلي الله عليه وآله فرموده باشند که خدا قدرت حرف زدن را به من برميگرداند و پيامبر صلي الله عليه وآله حيات هميشگي و علي الدوام دارد.
السيوطي، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاى911هـ)، الحاوي للفتاوي في الفقه وعلوم التفسير والحديث والاصول والنحو والاعراب وسائر الفنون، ج2، ص143، تحقيق: عبد اللطيف حسن عبد الرحمن، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1421هـ - 2000م.
صالحي شامي
الصالحي الشامي، محمد بن يوسف (متوفاى942هـ)، سبل الهدي والرشاد في سيرة خير العباد، ج12، ص364، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود وعلي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1414هـ.
مناوي
المناوي، محمد عبد الرؤوف بن علي بن زين العابدين (متوفاى 1031هـ)، فيض القدير شرح الجامع الصغير، ج5، ص467، ناشر: المكتبة التجارية الكبري - مصر، الطبعة: الأولى، 1356هـ.
سخاوي
السخاوي, القول البديع في الصلاة على الحبيب الشفيع: ص243.
پس طبق اين حديث حضرت حيات دارد و جواب سلام مسلمان را از درون قبر ميدهد.
مسلمانان در هر نماز بر پيامبر ص سلام ميدهند به سلام خطاب، السلام عليك أيها النبي ورحمة الله وبركاته و حتي لجنه افتاء عربستان نيز به آن فتوي داده است و ابن تيميه رهبر فکري وهابيت ميگويد: سلام خطابي به کسي ميشود که صدا را ميشنود.
جواب لجنه افتاء عربستان در مورد کيفيت تشهد و سلام نماز:
صفة التشهد الذي كان يقوله رسول الله ( ص ) في صلاته ويأمر أصحابه بها هي ما أخرجه الشيخان في الصحيحين عن عبد اللّه بن مسعود رضي الله عنه قال : علمني رسول الله (ص) كفي بين كفيه كما يعلمني السورة من القرآن التحيات لله والصلوات والطيبات السلام عليك أيها النبي ورحمة الله وبركاته السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين أشهد أن لا إله إلا الله وأشهد أن محمدا عبده ورسوله.
وهذا هو الأصح لأن النبي ( ص ) علمه أصحابه ولم يقل إذا مت فقولوا السلام على النبي . . وبالله التوفيق وصلى الله على نبينا محمد وآله وصحبه وسلم.
طريقه تشهد که رسول خدا (ص) در نماز خود ميخواند و به اصحابش دستور ميداد، همان روايتي است که بخاري و مسلم در صحيحين از ابن مسعود : پيامبر (ص) به من تعليم داد در حالي که دستم در دستش بود همانگونه که سورهاي از قرآن يادم ميداد، السلام عليك أيها النبي ورحمة الله وبركاته السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين أشهد أن لا إله إلا الله وأشهد أن محمدا عبده ورسوله.
و اين صحيح است چونکه پيامبر (ص) به صحابه تعليم داد و نفرمود که اگر از دنيا رفتم بگوييد: السلام على النبي . . وبالله التوفيق وصلى الله على نبينا محمد وآله وصحبه وسلم.
فتاوى اللجنة الدائمة للبحوث العلمية والإفتاء، ج 7، ص 7، الفتوى رقم 6035.
http://www.alifta.net/Fatawa/FatawaChapters.aspx?View=Page&PageID=2195&PageNo=1&BookID=3
ابن تيميه رهبر فکري وهابيت:
وقد ثبت عنه فى الصحيحين من غير وجه أنه كان يأمر بالسلام على أهل القبور ويقول ( قولوا السلام عليكم أهل الديار من المؤمنين والمسلمين وانا ان شاء الله بكم لاحقون ويرحم الله المستقدمين منا ومنكم والمستأخرين نسأل الله لنا ولكم العافية اللهم لا تحرمنا أجرهم ولا تفتنا بعدهم واغفر لنا ولهم ، فهذا خطاب لهم وإنما يخاطب من يسمع
و ثابت است روايت در صحيح بخاري و مسلم از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم از طرق مختلف که دستور به سلام کردن بر مردگان داده است و ميفرمود ( بگوييد سلام بر شما اي اهل ديار مؤمنين و مسلمين و ما انشاء الله به شما ملحق ميشويم و خداوند مستقدمين و مستأخرين از ما و شما را رحمت کند و از خداوند براي ما و شما طلب عافيت داريم ، خدايا ما از اجر و پاداششان محروم نکن و ما و آنها را ببخش. و اين خطاب به مردگان است و فقط کسي که ميشنود مورد خطاب قرار ميگيرد.
ابن تيميه الحراني الحنبلي، ابوالعباس أحمد عبد الحليم (متوفاى 728 هـ)، كتب ورسائل وفتاوي شيخ الإسلام ابن تيمية، ج24، ص363، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ناشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية.
13. صلوات مسلمانان بر پيامبر صلي الله عليه وآله در قبر عرضه ميشود
روايت در مصنف ابن ابي شيبه استاد بخاري، مسند احمد، سنن دارمي، سنن ابي داود، سنن ابن ماجه، سنن نسائي و... آوردهاند:
حدثنا حُسَيْنُ بن عَلِيٍّ عن عبد الرحمن بن جَابِرٍ عن أبي الأَشْعَثِ الصَّنْعَانِيِّ عن أَوْسِ بن أَوْسٍ قال قال رسول اللهِ صلى الله عليه وسلم ان من أَفْضَلِ أَيَّامِكُمْ يوم الْجُمُعَةِ فيه خُلِقَ آدَم وَفِيهِ النَّفْخَةُ وَفِيهِ الصَّعْقَةُ فاكثروا عَلَيَّ من الصَّلاَة فيه فإن صَلَاتَكُمْ مَعْرُوضَةٌ عَلَيَّ فقال رَجُلٌ يا رَسُولَ اللهِ كَيْفَ تُعْرَضُ صَلَاتُنَا عَلَيْكَ وقد أَرَمْتَ يعني بَلِيتَ فقال إنَّ اللَّهَ حَرَّمَ على الأَرْضِ أَنْ تَأْكُلَ أَجْسَادَ الأَنْبِيَاءِ
رسول الله ص ميفرمايد: روز جمعه از برترين روزهاست در اين روز حضرت آدم آفريده شده و دميدن روح و نفخه صور در اين روز است پس زياد بر من در اين روز درود بفرستيد پس همانا که درود شما بر من عرضه ميشود، پس شخصي گفت: اي پيامبر خدا چگونه بر شما عرضه ميشود در حالي که بدن شما از بين ميرود، پس حضرت فرمود: خداوند بر زمين حرام کرده است که اجساد انبياء را از بين ببرد.
إبن أبي شيبة الكوفي، ابوبكر عبد الله بن محمد (متوفاى235 هـ)، الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج2، ص253، حديث8697، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض، الطبعة: الأولى، 1409هـ.
الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج4، ص8، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر.
الدارمي ، أبو محمد عبدالله بن عبدالرحمن (متوفاى255هـ) ، سنن الدارمي ، ج1، ص445، تحقيق : فواز أحمد زمرلي / خالد السبع العلمي ، ناشر : دار الكتاب العربي - بيروت ، الطبعة : الأولى ، 1407هـ
السجستاني الأزدي، ابوداود سليمان بن الأشعث (متوفاى 275هـ)، سنن أبي داود، ج1، ص275، تحقيق: محمد محيي الدين عبد الحميد، ناشر: دار الفكر.
القزويني، ابوعبدالله محمد بن يزيد (متوفاى275هـ)، سنن ابن ماجه، ج1، ص345، تحقيق محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار الفكر - بيروت.
النسائي، ابوعبد الرحمن أحمد بن شعيب بن علي (متوفاى303 هـ)، السنن الكبرى، ج1، ص519، تحقيق: د.عبد الغفار سليمان البنداري، سيد كسروي حسن، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1411 - 1991.
تصحيح روايت توسط علماي اهل سنت:
حاکم نيشابوري: اين حديث طبق شرايط صحت روايات صحيح بخاري و مسلم است.
هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه
الحاكم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى 405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين، ج4، ص604، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.
ذهبي نيز در تعليقه بر مستدرک: اين حديث طبق شرايط صحت روايات صحيح بخاري و مسلم است.
تعليق الذهبي قي التلخيص : على شرط البخاري ومسلم
المستدرك على الصحيحين للحاكم مع تعليقات الذهبي في التلخيص - (ج 4 / ص 604)
الباني: سند روايت صحيح است.
وإسناده صحيح وأخرجه أبو داود ( رقم 1047 و 1531 ) والنسائي ( 1 / 203 - 204 ) والدارمي ( 1 / 369 ) وابن ماجه ( رقم 1085 و 1636 ) والحاكم ( 1 / 278 ) وأحمد ( 4 / 8 )
إرواء الغليل - (ج 1 / ص 34)
سلسلة الأحاديث الصحيحة: ج4 ص32, مكتبة المعارف للنشر والتوزيع, الرياض.
الألباني, إرواء الغليل: ج1 ص34ـ 35, الناشر: المكتب الإسلامي, بيروت ـ لبنان, الطبعة: الثانية,
1405 - 1985م.
نووي: اين حديث صحيح است، ابو داود و نسائي و ديگران با سند صحيح آن را آوردهاند.
حديث أوس بن أوس هذا صحيح ، رواه أبو داود والنسائي وغيرهما بأسانيد صحيحة ،
النووي الشافعي، محيي الدين أبو زكريا يحيى بن شرف بن مر بن جمعة بن حزام (متوفاى676 هـ)، المجموع، ج4، ص469، ناشر: دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، التكملة الثانية.
رواه أبو داود بإسناد صحيح
أبو زكريا يحيى بن شرف النووي الوفاة: 676 هـ ،رياض الصالحين من كلام سيد المرسلين ، ج1، ص221 دار النشر : دار الفكر - بيروت - 1421هـ -2000م ، الطبعة : الثالثة
الحزامي
رواه أبو داود بإسناد صحيح .
يحيى بن مري بن حسن بن حسين بن محمد بن جمعة بن حزام الحزامي، الحوراني، أبو زكريا، محيي الدين الدمشقي الشافعي الوفاة: 24 / 676 هـ ، خلاصة الاحكام في مهمات السنن وقواعد الاسلام ، ج1، ص441 دار النشر : مؤسسة الرسالة - لبنان - بيروت - 1418هـ - 1997م ، الطبعة : الاولى ، تحقيق : حققه وخرج أحاديثه: حسين إسماعيل الجمل
الزرعي
إسناده صحيح
الزرعي الدمشقي الحنبلي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أبي بكر أيوب (مشهور به ابن القيم الجوزية ) (متوفاى751هـ)، جلاء الأفهام في فضل الصلاة علي محمد خير الأنام، ج1، ص80 تحقيق: شعيب الأرناؤوط - عبد القادر الأرناؤوط، ناشر: دار العروبة - الكويت، الطبعة: الثانية، 1407 - 1987.
ابن حجر عسقلاني: سند روايت صحيح است.
سنده صحيح
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852 هـ)، فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج6، ص488، تحقيق: محب الدين الخطيب، ناشر: دار المعرفة - بيروت.
الأنصاري الشافعي
رَوَاهُ أبو دَاوُد وَغَيْرُهُ بِأَسَانِيدَ صَحِيحَةٍ
الأنصاري الشافعي ، أبويحيى زكريا (متوفاى926هـ) ، أسنى المطالب في شرح روض الطالب ، ج1، ص268، تحقيق : د . محمد محمد تامر ، ناشر : دار الكتب العلمية - بيروت ، الطبعة : الأولى ، 1422 هـ - 2000
الصالحي الشامي
وروى ابن ماجة - برجال ثقات
الصالحي الشامي، محمد بن يوسف (متوفاى942هـ)، سبل الهدي والرشاد في سيرة خير العباد، ج12، ص444، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود وعلي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1414هـ.
الشربيني
رواه أبو داود وغيره بأسانيد صحيحة
الشربيني الخطيب الشافعي ، شمس الدين محمد (متوفاى977هـ) ، مغني المحتاج إلي معرفة معاني ألفاظ المنهاج، ج1، ص295، ناشر: دار الفكر – بيروت.
پس طبق اين روايت صحيح ثابت ميشود که صلوات مسلمانان بر پيامبر عرضه ميشود و حضرت آن را درک ميکند و بدن حضرت نيز سالم ميماند، اين را اگر حيات نگوييم چه بگوييم.
5. نظر علماي اهل سنت درمورد شنيدن مردگان
بخش پاياني اين مقاله را با ذكر سخنان علماي اهل سنت را در باره شنيدگان مردگان به پايان مي بريم:
1. محمد بن اسماعيل بخاري:
بخاري در کتاب صحيح بخاري که اصح کتب نزد اهل سنت بعد از قرآن است باب خاصي در باره شنيدن مردگان صدايي پاي تشيع کنندگان دارد :
66 بَاب الْمَيِّتُ يَسْمَعُ خَفْقَ النِّعَالِ.
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج1، ص448 تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 – 1987
و روايتش را قبلا متذكر شديم.
2. مسلم بن الحجاج نيشابوري:
وي نيز در صحيح خودش مينويسد که مرده، حتي صداي پاي تشيع کنندگان را که از کنار قبر برميگردند، ميشنود .
إِنَّ الْمَيِّتَ إذا وُضِعَ في قَبْرِهِ إنه لَيَسْمَعُ خَفْقَ نِعَالِهِمْ إذا انْصَرَفُوا.
النيسابوري القشيري ، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاى261هـ)، صحيح مسلم، ج4، ص2201، ح2870، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
روايات اين كتاب را نيز در بحث هاي قبلي متذكر شديم.
3. ابن تيميه
ابن تيميه رهبر فكري وهابيت به اين آيات و روايات بر شنيدن مردگان استدلال کرده است :
سئل هل يتكلم الميت في قبره؟
فقال وأما سؤال السائل هل يتكلم الميت في قبره فجوابه أنه يتكلم وقد يسمع أيضا من كلمه كما ثبت في الصحيح عن النبي أنه قال إنهم يسمعون قرع نعالهم وثبت عنه في الصحيح أن الميت يسأل في قبره فيقال له من ربك وما دينك ومن نبيك فيثبت الله الذين آمنوا بالقول الثابت فيقول الله ربي والإسلام ديني ومحمد نبي ويقال له ما تقول في هذا الرجل الذي بعث فيكم فيقول المؤمن هو عبد الله ورسوله جاءنا بالبينات والهدى فآمنا به واتبعناه وهذا تأويل قوله تعالى (يثبت الله الذين آمنوا بالقول الثابت في الحياة الدنيا وفي الآخرة). (ابراهٍيم/27).
از ابن تيميه سؤال شد : آيا مرده در قبرش حرف ميزند ؟
جواب : و اما در مورد اين سؤال که آيا مرده در قبرش حرف ميزند ؟ جواب اين است که مرده هم حرف ميزند و هم ميتواند صداي کسي را که با او حرف ميزند، بشنود ، همانگونه که در حديث صحيح از نبي مکرم آمده که فرمود : مردگان صداي نعلين را ميشنوند و ثابت شده در حديث صحيح که از مرده در قبر سؤال ميشود، پس به او گفته ميشود خداي تو کيست؟ دينت چست؟ و پيامبرت کيست؟ پس خدا مؤمنين را در گفتار استوار قرار ميدهد ، پس مؤمن جواب ميدهد الله پروردگار و اسلام دين و محمد پيامبر من است ، پس از مؤمن سؤال ميشود در مورد آقائي که به سوي شما مبعوث کرديم چه عقيدهاي داري؟ پس مؤمن جواب ميدهد که ايشان بنده و فرستاده خداست ، با آيات آشکار و هدايت به سوي ما آمد پس ما ايمان آورديم و از ايشان پيروي کرديم و اين تأويل اي آيه است.
ابن تيميه الحراني الحنبلي، ابوالعباس أحمد عبد الحليم (متوفاى 728 هـ)، كتب ورسائل وفتاوي شيخ الإسلام ابن تيمية، ج4، ص273 تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ناشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية
همچنين در جاي ديگر ميگويد :
وسئل عن الأحياء إذا زاروا الأموات هل يعلمون بزيارتهم وهل يعلمون بالميت إذا مات من قرابتهم أو غيره؟
فأجاب الحمد لله نعم قد جاءت الآثار بتلاقيهم وتساؤلهم وعرض أعمال الأحياء على الأموات كما روى إبن المبارك عن أبى أيوب الأنصارى قال (إذا قبضت نفس المؤمن تلقاها الرحمة من عباد الله كما يتلقون البشير فى الدنيا فيقبلون عليه ويسألونه فيقول بعضهم لبعض أنظروا أخاكم يستريح فإنه كان فى كرب شديد قال فيقبلون عليه ويسألونه ما فعل فلان وما فعلت فلانة هل تزوجت) الحديث
وأما علم الميت بالحي إذا زاره وسلم عليه ففي حديث إبن عباس قال قال رسول الله (ما من أحد يمر بقبر أخيه المؤمن كان يعرفه فى الدنيا فيسلم عليه إلا عرفه ورد عليه السلام) قال إبن المبارك ثبت ذلك عن النبى صلى الله عليه وسلم وصححه عبد الحق صاحب الأحكام.
از ابن تيميه سؤال شد وقتي زندهها به زيارت قبرهاي مردگان ميروند ، آيا مردگان، زائر قبر را ميشناسند؟ و آيا اگر کسي از خويشاوندانشان بميرد از حال او آگاه ميشوند؟
جواب داد : بعد از حمد و سپاس خدا ، بله، روايت در اثبات ملاقات مردگان با هم و عرضه شدن اعمال زندگان بر آنها آمده است ، مثل روايت ابن مبارک از ابوايوب انصاري که گفته : وقتي جان مؤمن گرفته ميشود بندگان خدا به استقبال او ميآيند همانگونه که در دنيا مردم به استقبال کسي ميروند که مژده آورده است و از او سؤال ميکنند ، بعضي از آنان ميگويند اجازه دهيد برادر مؤمنتان استراحت کند ، او در سختي و شدت بوده است ، سپس از او سؤال ميکنند فلاني چکار کرد و آيا فلاني ازدواج کرد ؟ .........
و اما درمورد آگاهي مردگان به کسي که به زيارتشان ميآيد و به آنان سلام ميکند ، در روايت ابن عباس از پيامبر آمده است ( هر کسي که به قبر برادر مؤمن خود که در دنيا او را ميشناخت برود و به او سلام بدهد مرده او را ميشناسد و جواب سلام او را ميدهد ) ابن مبارک ميگويد اين روايت از پيامبر صلى الله عليه وسلم ثابت شده است و عبد الحق صاحب کتاب الاحکام اين روايت را تصحيح کرده است .
ابن تيميه الحراني الحنبلي، ابوالعباس أحمد عبد الحليم (متوفاى 728 هـ)، كتب ورسائل وفتاوي شيخ الإسلام ابن تيمية، ج24،ص331، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ناشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية.
4. ابن قيم الجوزيه:
او نيز بر تواتر رواياتي كه حاكي اين مطلب كه ميت زائران قبرش را ميشناسند، تصريح كرده است:
وقد تواترت الآثار عنهم بأن الميت يعرف زيارة الحي له ويستبشر به
روايات متواتر است که مرده زائر قبرش را ميشناسد و خوشحال ميشود.
أبو عبد الله شمس الدين محمد بن أبي بكر بن أيوب بن سعد الزرعي الدمشقي،الروح في الكلام على أرواح الأموات والأحياء بالدلائل من الكتاب والسنة ، ج1، ص5 ،الوفاة: 751 هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1395 – 1975
5. ابن کثير دمشقي سلفي
ابن کثير دمشقي سلفي از بزرگان اهل سنت در تفسيرش تصريح ميكند كه روايات متواتر وجود دارد که مردگان، زائران قبرشان را ميشناسند و با ديدن آنها خوشحال ميشوند:
وقد تواترت الاثار عنهم بأن الميت يعرف بزيارة الحي له ويستبشر فروى ابن أبي الدنيا في كتاب القبول عن عائشة رضي الله عنها قالت قال رسول الله صلى الله عليه وسلم ما من رجل يزور قبر أخيه ويجلس عنده إلا استأنس به ورد عليه حتى يقوم وروي عن أبي هريرة رضي الله عنه قال إذا مر الرجل بقبر يعرفه فسلم عليه رد عليه السلام
وبه درستي که روايت متواتر از صحابه وجود دارد که مرده زائر قبرش را ميشناسد و خوشحال ميشود ، ابن ابي دنيا در کتاب قبول از عايشه روايت کرده که گفت : پيامبر صلى الله عليه وسلم فرمود هر کس که به زيارت قبر برادر مؤمنش برود و در کنار قبرش بنشيند ، از درون قبر جوابش را ميدهد و از آمدنش خوشحال ميشود تا اينکه از کنار قبر برود ، و ابو هريره از پيامبر نقل ميکند که فرمود : هرگاه که شخصي به قبر کسي گذر کند که او را ميشناسد و سلام کند جواب سلامش را ميدهد.
ابن كثير الدمشقي، ابوالفداء إسماعيل بن عمر القرشي (متوفاى774هـ)، تفسير القرآن العظيم، ج3، ص439 ناشر: دار الفكر - بيروت – 1401هـ.
6. ابن جرير طبري
محمد بن جرير طبري از بزرگان اهل سنت مينويسد که بيشتر علما قائل به شنيدن مردگان هستند و روايات اين باب را تصحيح كرده اند:
فقال جماعة يكثر عددها بتصحيحها وتصحيح القول بظاهرها وعمومها وقالوا الميت بعد موته يسمع كلام الأحياء ولذلك قال النبي صلى الله عليه وسلم لأهل القليب بعدما ألقوا فيه ما قال قالوا وفي قوله لأصحابه إذ قالوا أتكلم أقواما قد ماتوا وصاروا أجسادا لا أرواح فيها فقال (ما أنتم بأسمع لما أقول منهم).
جماعت زيادي از علما روايات سماع مردگان در جنگ بدر را تصحيح کردند و عمل به ظاهر آن روايات کردند و قائل شدند کهانسان بعد از مردن صداي زندگان را ميشنود و بخاطر اين است که پيامبر صلي الله عليه وسلم با کشتگان بدر صحبت کردند بعد از انداختنشان در چاه و فرمايش پيامبر به اصحابش وقتي اعتراض کردند و گفتند با مردگاني صحبت ميکنيد که جسد بون روح هستند پس حضرت جواب داد : شما شنواتر از آنها به حرفهاي من نيستيد
الطبري، أبو جعفر محمد بن جرير بن يزيد بن كثير بن غالب (متوفاى310)، تهذيب الآثار، ج2، ص491 تحقيق: محمود محمد شاكر ، ناشر: مطبعة المدني ـ مصر، الطبعة: الأولى.
7. انصاري قرطبي
امام اهل سنت قرطبي مينويسد، اگر مرده نميشنيد به او سلام نميشد؛ پس مرده ميشنود واين مطلب واضح است و به تحقيق ما آن را در کتاب تذکره بيان کرديم .
وبأن الميت يسمع قرع النعال إذا انصرفوا عنه إلى غير ذلك فلو لم يسمع الميت لم يسلم عليه وهذا واضح وقد بيناه في كتاب التذكرة.
الأنصاري القرطبي، ابوعبد الله محمد بن أحمد بن أبي بكر بن فرح (متوفاى671هـ)، الجامع لأحكام القرآن، ج13، ص233 ،ناشر: دار الشعب – القاهرة.
8. آلوسي بغدادي
آلوسي علامه اهل سنت مينويسد که قول حق اين است که مردگان ميشنوند:
والحق أن الموتى يسمعون في الجملة.
الآلوسي البغدادي الحنفي، أبو الفضل شهاب الدين السيد محمود بن عبد الله (متوفاى1270هـ)، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني، ج21، ص57، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت.
9. محيي الدين نووي
نووي شارح صحيح مسلم مينويسد که مرده صداي کساني که کنار قبر هستند را ميشنود:
اثبات فتنة القبر وسؤال الملكين وهو مذهب أهل الحق ومنها استحباب المكث عند القبر بعد الدفن لحظة نحو ما ذكر لما ذكر وفيه أن الميت يسمع حينئذ من حول القبر.
اثبات سؤال منکر و نکير در قبر مذهب اهل حق است و به خاطر اين است که بعد از دفن مستحب است که چند لحظهاي در کنار قبر بمانند و اينکه مرده صداي کساني که دور قبر هستند را ميشنود .
النووي الشافعي، محيي الدين أبو زكريا يحيى بن شرف بن مر بن جمعة بن حزام (متوفاى676 هـ)، شرح النووي علي صحيح مسلم، ج2، ص139 ، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، الطبعة الثانية، 1392 هـ.
10. ابن حجر هيثمي
وي در پاسخ سؤالي ميگويد: مردگان کلام مردم را مي شنوند:
هل يَسْمَعُ الْمَيِّتُ كَلَامَ الناس فَأَجَابَ بِقَوْلِهِ نعم لِحَدِيثِ أَحْمَدَ وَجَمَاعَةٍ إنَّ الْمَيِّتَ يَعْرِفُ من يُغَسِّلُهُ وَيَحْمِلُهُ وَيُدْلِيهِ في قَبْرِهِ.
آيا مرده کلام مردم را ميشنود ، جواب : بله بخاطر روايت احمد بن حنبل و جماعتي از علما که مرده کسي را که او را غسل ميدهد و جنازهاش را حمل ميکند و کسي که او را در قبر ميگذارد را ميشناسد .
ابن حجر الهيتمي (متوفاي973هـ )، الفتاوى الكبرى الفقهية ، ج2، ص29، دار النشر : دار الفكر
11. محمد بن حسن شيباني
وي نيز اجماع اكثر صحابه را بر شنيدن مردگان گزارش كرده است:
واجماع اكثر الصحابة عليه.
الشيباني ، أبو عبد الله محمد بن الحسن (متوفاي 189 هـ) ، الجامع الصغير وشرحه النافع الكبير ، ج1، ص273 ، دار النشر : عالم الكتب - بيروت - 1406 ، الطبعة : الأولى
12. إبن بطال بكري قرطبي
ابن بطال نيز در شرح بخاري همچنين سخني دارد:
52 - بَاب الْمَيِّتُ يَسْمَعُ خَفْقَ النِّعَالِ
إبن بطال البكري القرطبي، ابوالحسن علي بن خلف بن عبد الملك (متوفاى449هـ)، شرح صحيح البخاري، ج3، ص320 تحقيق: ابوتميم ياسر بن إبراهيم، ناشر: مكتبة الرشد - السعودية / الرياض، الطبعة: الثانية، 1423هـ - 2003م.
13. جلال الدين سيوطي
سيوطي بر شنيدن مردگان اعم از انبياء و غير آنها، تصريح دارد:
وأما الإدراكات كالعلم والسماع فلا شك أن ذلك ثابت لهم ولسائر الموتى.
و اما ادراکات مثل علم و شنيدن، شکي نيست که ثابت است براي انبياء و براي ديگر مردگان.
السيوطي جلال الدين عبد الرحمن الوفاة: 911هـ ، شرح الصدور بشرح حال الموتى والقبور ، ج1، ص202، دار النشر : دار المعرفة - لبنان - 1417هـ - 1996م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : عبد المجيد طعمة حلبي
وي در پاسخ اين پرسش كه آيا ميت سخن مردم و مدح و ثناي آن را ميشنوند؟ گفته است كه مردگان ميشنوند. متن استفتاء و جواب آن اين است:
وأما المسألة الثالثة : وهي هل يسمع الميت كلام الناس وثناءهم عليه وقولهم فيه ؟ فنعم أيضاً ، أخرج الإمام أحمد في مسنده ، والمروزي في الجنائز ، وابن أبي الدنيا ، وغيرهم من طريق أبي عامر العقدي عن عبد الملك بن الحسن المدني عن سعد بن عمرو بن سليم عن معاوية أو ابن معاوية وعن أبي سعيد الخدري قال : قال رسول الله صلى الله عليه وسلّم : ( إن الميت يعرف من يغسله ويحمله ويدليه في قبره ) وأخرجه الطبراني في الأوسط من طريق آخر عن أبي سعيد ،
واما مسئله سوم : آيا مردگان کلام و ثناء زندگان را ميشنوند ؟ بله احمد حنبل در مسند خود و مروزي در کتاب جنائز و ابن ابي دنيا و ديگران از ابي عامر از عبد الملک بن الحسن مدني از سعد بن عمرو بن سليم از معاويه يا ابن معاويه و از ابي سعيد خدري نقل ميکند که رسول خدا صلى الله عليه وسلّم فرمودند : مرده کسي را که او را غسل ميدهد و جنازهاش را حمل ميکند و کسي که او را در قبر ميگذارد را ميشناسد .
السيوطي، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاى911هـ)، الحاوي للفتاوي في الفقه وعلوم التفسير والحديث والاصول والنحو والاعراب وسائر الفنون، ج2، ص162، تحقيق: عبد اللطيف حسن عبد الرحمن، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1421هـ - 2000م.
14. أحمد بن إدريس صنهاجي
وي مينويسد که مردگان در قبرهايشان موعظه و قرآن و ذکر و تسبيح و تهليل (سبحان الله و لااله الا الله) را ميشنوند :
وكذلك الموتى يسمعون في قبورهم المواعظ والقرآن والذكر والتسبيح والتهليل ولا ثواب لهم فيه على الصحيح لأنهم غير مأمورين بعد الموت ولا منهيين فلا إثم ولا ثواب لعدم الأمر والنهي هذا أحد أسباب المثوبات.
و همچنين مردگان در قبرهايشان موعظه و قرآن و ذکر و تسبيح و تهليل (سبحان الله و لااله الا الله) را ميشنوند و بنابر قول صحيح ثواب و عقاب ندارند چون مردگان بعد از مردن مأمور و منهي نيستند و پس نه گناهي برآنان است و نه ثوابي به خاطر نبود امر ونهي که از اسباب ثواب و عقاب است .
أبو العباس أحمد بن إدريس الصنهاجي القرافي الوفاة: 684هـ ، الفروق أو أنوار البروق في أنواء الفروق (مع الهوامش ) ، ج4، ص392 ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1418هـ - 1998م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : خليل المنصور
15. تميمي حنبلي
وي نيز در كتاب «الفواكه» بعد از نقل روايات مربوط به كشتگان بدر مينويسد:
وهو نص صحيح صريح في سماع الموتى ، ولم يذكر صلى الله عليه وسلم في ذلك تخصيصاً ،
روايات شنيدن کشتگان بدر بعد از مرگ روايت صريحي در اثبات شنيدن مردگان است و پيامبر صلى الله عليه وسلم در شنيدن مردگان نفرموده که مختص به کشتگان بدر است .
التميمي الحنبلي، حمد بن ناصر بن عثمان آل معمر (متوفاى 1225هـ)، الفواكه العذاب في الرد علي من لم يحكم السنة والكتاب، ج6، ص195، طبق برنامه الجامع الكبير.
16. جكني شنقيطي
وي نيز در ذيل روايتي مينويسد:
وهو نص صحيح صريح في سماع الموتى ، ولم يذكر صلى الله عليه وسلم فيه تخصيصًا .
الجكني الشنقيطي، محمد الأمين بن محمد بن المختار (متوفاى 1393هـ.)، أضواء البيان في إيضاح القرآن بالقرآن، ج6، ص130 تحقيق: مكتب البحوث والدراسات، ناشر: دار الفكر للطباعة والنشر. - بيروت. - 1415هـ - 1995م.
17. محمد بن عبدالوهاب
ابن عبد الوهاب نيز اعتراف به شنيدن مردگان دارد :
أخرج أحمد وغيره عن أبي سعيد أن النبي صلى الله عليه وسلم قال : ' إن الميت يعرف من يغسله ويحمله ومن يكفنه ومن يدليه في حفرته ' .
وأخرج أبو نعيم وغيره عن عمرو بن دينار قال : ما مِن ميّت يموت إلا روحه في يد ملك الموت ينظر إلى جسده ، كيف يغسل ، وكيف يكفن ، وكيف يمشى به ، ويقال له وهو على سريره : اسمع ثناء الناس عليك .
وأخرج ابن أبي الدنيا معناه عن جماعة من التابعين بلفظ : بيد ملك . بلا إضافة .
وللشيخين عن أنس : أن النبي صلى الله عليه وسلم وقف على قتلى بدر فقال : ' يا فلان بن فلان يا فلان بن فلان هل وجدتم ما وعد ربكم حقاً ؟ فإني وجدت ما وعدني ربي حقاً ' فقال عمر : يا رسول الله ، كيف تكلم أجساداً لا أرواح فيها ؟ فقال : ' ما أنتم بأسمع لما أقول منهم ، غير أنهم لا يستطيعون أن يردوا علي شيئاً ' .
احمد بن حنبل و ديگران از ابي سعيد خدري از رسول الله صلى الله عليه وسلم نقل کردند که فرمود : مرده شخصي که او را غسل ميدهد و کسي که جنازه او را برميدارد و کسي که او را کفن ميکند و کسي که بدن را در قبر ميگذارد را ميشناسد.
و ابو نعيم و ديگران از عمرو بن دينار نقل کردن که گفته : هر کس که بميرد روحش در دست فرشته مرگ است و به جسدش نگاه ميکند ، چگونه غسلش ميدهند و چگونه کفنش ميکنند و روي دوش ميبرند و در حالي که در تابوت است به او گفته ميشود که : ثناي مردم را بر خودت بشنو .
و ابن ابي الدنيا اين روايت را به همين مضمون از جماعتي از تابعين با اين لفظ نقل کرده است : بيد ملک ، بودن هيچ اضافهاي .
مسلم و بخاري از انس نقل ميکنند : پيامبر صلى الله عليه وسلم کنار کشتههاي بدر ايستاد پس فرمود : اي فلان بن فلان ، اي فلان بن فلان آيا آنچه که خدا به شما وعده داده بود را حق يافتيد ؟ همانا که من آنچه را که خدايم وعده داده بود را حق يافتم ، پس عمر گفت : اي رسول الله ، چگونه با اجسادي حرف ميزني که روح در آنها نيست ؟ پيامبر فرمود : شماها شنواتر از آنها به آنچه ميگويم نيستيد ، غير از اينکه آنها نميتوانند پاسخ دهند.
محمد بن عبد الوهاب (متوفاي 1206 هـ) ، أحكام تمني الموت، ج 1، ص 458، تحقيق : الشيخ عبد الرحمن بن محمد السّدحان ، والشيخ عبد الله بن عبد الرحمن الجبرين ، ناشر: مطابع الرياض - الرياض ، الطبعة : الأولى.
همچنين از بسياري ديگر از علماي اهل سنت ، تصحيح روايات مربوط به شنيدن مردگان و پاسخ دادن آنها را آورديم كه به همين مقدار بسنده ميكنيم .
نتيجهگيري:
1. به اقرار علماي اهل سنت ، آياتي كه وهابيون براي مقصود خويش به آن استدلال ميكنند ، دلالت بر مدعاي آنها ندارد .
2. تنها كسي از بزرگان اهل سنت ، به وي قول به عدم سماع موتي نسبت داده شده است ، عائشه است و وي نيز از نظر خود برگشته است .
3. آيات فراواني وجود دارد كه به اقرار علماي اهل سنت ، دلالت بر حيات برزخي اموات ، قدرت شنيدن آنها و پاسخگويي آنها دارد .
4. اجماع اهل سنت بر حيات برزخي اموات ، و قدرت شنيدن آن و پاسخگويي آنها است .
5. احاديث اهل سنت در حيات برزخي اموات ، و قدرت شنيدن آنها و پاسخگويي آنها متواتر و بسياري از آنها صحيح و يا حسن است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)