هفته سوم:----o-( ذوالکفــــــل " راستگویی ")-o
صداقت و راستگويي
انحراف زبان از قلب ريشه گرفته، همانگونه كه درستي زبان از پاكي قلباست.
بسياري از مردم تصور ميكنند كه ميتوانند دروغ گويي خود را از ديگران پنهان سازند، ولي اين پنهانسازي بيشتر از دو يا سه مرتبه ادامه پيدا نميكند وبالاخره... در هر صورت بيشتر از اين نميتواند به اين پنهانكاري ادامه دهد.
دليل اين ناتواني در پنهان نمودن دروغ اين است كه دروغگو براي مشخص نشدن عيب و نقص خود هميشه دروغ ميگويد تا اينكه روزي حقيقت بر مردم آشكار ميشود و او كه به دروغگويي عادت كرده است، ديگر كسي سخني از او نخواهد پذيرفت.
محور راستگويي و دروغگويي زبان نيست بلكه مركز اين دو خصلت قلب است، يعني هرگاه قلب انسان پاك و صادق بود، زبان و دست و پا و ديگر اعضاي بدن نيز صداقت نشان ميدهند و هرگاه قلب دروغ گفت تمام اعضاي بدن اين دروغ را نشان خواهند داد.
آري، قلبي كه منحرف شد و به گناه و معصيت آلوده گشت، باعث دروغگويي انسان و رياكاري وي ميشود و چنين شخصي دوست دارد در مورد كاري كه انجام نداده ستايش شود، به وعده خود عمل نميكند، خيانت مينمايد و خلاصه دروغ و ايمان در جهت تضاد يكديگر ميباشند.
حضرت امام محمّد باقر عليه السلام ميفرمايند:
«دروغ موجب خرابي ايمان ميشود».
ايمان به راستگويي دستور ميدهد، به همين دليل دروغگويي ايمان انسان را از بين ميبرد.
دروغگو بر خلاف تصوري كه دارد، هميشه از عمل خود نتيجهاي غير از آنچه ميخواهد به دست ميآورد، زيرا دروغ ميگويد كه عزت يا مال و ثروتي به دست آورد ولي زماني نميگذرد كه دروغگويي او براي مردم آشكار ميشود، در نتيجه كسي گفته او را تأييد نميكند و سخنش بيارزش ميشود بلكه مهمتر از اين حتي سخنان صحيح و صادق او را هم تصديق و تأييد نميكنند و حتي به وعدههاي صحيحي هم كه قصد دارد به آنها وفا كند نيزاعتماد نميكنند.
حضرت علي عليه السلام ميفرمايند:
«شايسته است مرد مسلمان از برادري با شخص دروغگو دوري نمايد، زيرا چنين شخصي به اندازهاي دروغ ميگويد كه اگر روزي سخن صحيحي هم بگويد كسي از او نميپذيرد». (2)
چنين شخصي دروغهايي كه گفته است مانع پذيرش سخنان صادق و صحيح او ميشود، بنابراين انسان از دوست دروغگو خيري نخواهد ديد زيرا دروغهايش كه به جاي خود، سخنان راست و صحيحش هم مشكوك است، پس گفتارش مفيد نخواهد بود و كسي حرفش را قبول نميكند.
اينگونه نقل ميكنند: چوپاني دروغگو بود كه هميشه به دروغ فرياد ميزد: أيّها النّاس! گرگ آمد، وقتي مردم جمع ميشدند كه به او كمك كنند و گوسفندان را از حمله گرگ نجات دهند متوجه ميشدند كه چوپان دروغ گفته است و به آنها ميخندد!
از روي اتفاق روزي گرگي به گلّه اين چوپان حمله كرد، چوپان هم هر چه فرياد زد با اينكه فريادهاي او از روي حرارت دروني و صادقانه بود هيچ فايدهاي نداشت و مردم به فريادهاي او توجهي نكردند تا اينكه گرگ تعدادي از گوسفندهاي او را دريد.
در حكايت ديگري آمده است: پسري بود كه هر وقت با دوستانش به شنا ميرفت، مقداري از دوستان خود فاصله ميگرفت و خود را به حالت غرق شدن در ميآورد و چنان فرياد ميزد كه دوستان بيايند و او را نجات دهند وليهنگامي كه دوستان و رفقا براي نجات او سراسيمه ميآمدند او خنده كنان شنا ميكرد، آنان را مسخره مينمود و... يك روز هم كه براي شنا رفته بودند واقعاً دچار گرداب شد، ولي هر چه فرياد زد دوستانش حتي نگاهي هم به او نكردند زيرا رفقاي او تصور ميكردند مانند دفعات قبل شوخي ميكند تا اينكه صداي او قطع شد و به هلاكت رسيد!
نكته جالب اين است كه دروغگو كم حافظه است و اين امر طبيعي است، زيرا آنچه كه در حافظه ميماند عمل انجام شده و واقعيّت است و بافتههاي زبان در فضا پراكنده خواهند شد و طبيعي است كه انسان دروغگو آنها را فراموش خواهد كرد به طوري كه وقتي از او توضيح بخواهند عمل انجام شده يا واقعيّتي را به خاطر نداشته و رسوا خواهد شد.
حضرت امام جعفر صادق عليه السلام ميفرمايند: «از جمله چيزهايي كه خداوند برعليه شخص دروغگو قرار داده، فراموشي است».
يعني خداوند هم به رسوايي دروغگو كمك ميكند.
حضرت عيسي بن مريم عليه السلام ميفرمايند:
«دروغ گفتن زياد، ارزش انسان را از بين ميبرد».
برخي از مردم دروغ غير جدّي و شوخي را كوچك ميشمارند، در صورتي كه دروغ به هر حال دروغ است، چه جدّي و چه شوخي شخصيّت انسان را درهم ميشكند و او را در ديد مردم سبك مينمايد.
حضرت علي عليه السلام ميفرمايند:
«هيچ انساني طعم ايمان را نخواهد چشيد، مگر آنكه دروغ را چه شوخي و چه جدّي، به كلّي ترك نمايد».
صداقت و راستي طعمي فراموش نشدني دارند، صفات پسنديدهاي مانند: علم، بردباري، اخلاص و مهرباني نيز چنين هستند.
دروغگو و كسي كه به وعده خود عمل نميكند، پس از گذشت مدّتي دردلش نوعي انحراف ايجاد ميشود و به مرور زمان اين انحراف در ظاهر و باطن او نمايان ميشود.
بنابراين تعجّبي ندارد كه در نظر اسلام دروغ گفتن از شراب خواري كه كليد هر شرّي است هم زشتتر باشد!
حضرت امام محمّد باقر عليه السلام ميفرمايند:
«خداوند متعال براي شرّ قفلهايي قرار داده كه كليد اين قفلها شراب ميباشد، امّا دروغ از شراب هم بدتر است».
به كارهايي مانند: زنا، لواط، تهمت زدن، دشنام دادن، خوردن گوشت مردار يا خون، غصب اموال مردم، سرقت، خيانت و... شرّ گفته ميشود و قفلهاي اين كارهاي ناپسند كه مانع از رسيدن به آنها ميگردد، عبارتند از: عقل، حيا، حق ّو... امّا شراب با از بين بردن عقل و حيا اين قفلها را ميگشايد و آن وقت است كه شرابخوار هر عملي را مرتكب خواهد شد!
يكي از مراتب دروغگويي، افترا بستن به خدا، بدعت گذاشتن در دين وادعاي ناحقّ در رسالت يا امامت و... است، پس بدين جهت دروغ از شراب هم بدتر است.
گاهي اختيار زبان از انسان خارج شده ناگهان دروغ ميگويد و بلافاصله پشيمان ميشود، اينگونه افراد دروغگو نيستند، دروغشان هم مانند افراد دروغگو نيست يعني موجب از بين رفتن آبرو، بياعتمادي مردم و كيفر اخروي نخواهد شد، به همين دليل زماني كه شخصي از امام صادق عليه السلام سؤال ميكند:آيا به كسي كه در مورد چيزي دروغي گفته، دروغگو ميگويند؟ حضرت ميفرمايند: «خير، زيرا هر انساني اينگونه دروغهاي اتفاقي را ميگويد. دروغگو كسي است كه به دروغگويي عادت كرده باشد».
اوج ایمان در راستگویی است
آیتالله مکارم شیرازی گفت: نگویید غرق در گناهیم، ولی یک حسین(ع) داریم، کافی است، این مسئله اهمیت زیادی دارد که انسان به امام حسین (ع) اعتقاد داشته باشد، ولی این که بر اعتقاد به سیدالشهدا(ع) تکیه کرده و کارهای ناشایست انجام دهیم، ارتباط ما با حضرت قطع شده است.
به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این مرجع تقلید در سلسله مباحث تفسیر قرآن کریم، در جمع زائران و مجاوران حرم کریمه اهلبیت(س) در شبستان امام خمینی(ره)، با اشاره به آیات 24 و 26 سوره مبارکه ابراهیم، گفت: خداوند در این دو آیه میفرمایند ای پیامبر آیا ندیدید خداوند کلام طیب، ارزشمند و نیکو را به یک درختی که ریشههای محکم در زمین و شاخههای آن در آسمان و دائما میوه در شاخههایش نمایان است، تشبیه، ولی سخن خبیثه را به درختی که روی زمین افتاده و برگ و طراوت و میوهای ندارد، تشبیه کرده است.
وی درباره دیدگاه مفسران درباره سخن طیب و سخن خبیثه، افزود: کلمه طیبه اشاره به اسلام و کلمه خبیثه اشاره به کفر است؛ اسلام مانند درختی است که سه رکن اساسی دارد، ریشههای قوی و محکم که همان عقاید اسلامی است که با آب وحی آبیاری شده است؛ ساقه و شاخهایی که در آسمان بالا رفته اشاره به احکام و فروع عملی اسلام است و میوهها نیز اشاره به اخلاق است که این فضائل اخلاقی به دنبال این عقاید و اعمال بر این شاخسار آشکار میشود.
این مرجع تقلید با بیان اینکه «اگر درختی را از شاخه قطع کنید، فقط ریشه داشته باشد و یا تنها ساقه و بدون میوه باشد، به کاری نمیآید» ادامه داد: اسلام مرکب از عقاید، اعمال و اخلاق است، اگر هر سه کامل باشد، اسلام هم اسلام کاملی است، ولی اگر حتی یکی از این دو هم نباشد، اسلام، اسلام ناقصی خواهد بود.
آیتالله مکارم شیرازی با تأکید بر اینکه «این سه باید همواره در کنار هم باشند» گفت: این که در هنگام گرفتاریها به سراغ خدا و اهل بیت(ع) و اعمال دینی برویم، ولی بعد از بر طرف شدن مشکل، آنها را رها کنیم، این مسئله رویکرد درستی نیست.
وی با اشاره به آیات 29 سوره مبارک احزاب که خداوند در آن فرموده است: «وَإِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْکُنَّ أَجْرًا عَظِیمًا» گفت: این که افراد تنها خدا و پیامبر را قبول داشته باشند، به اجر عظیم نمیرسند، بلکه خداوند در ادامه میفرماید: «فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْکُنَّ أَجْرًا عَظِیمًا»، اگر اعمال خوب انجام دهید به اجر عظیم میرسند.
این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: نگویید ما عقیده به خدا داریم، ولی اعمال انجام نمیدهیم؛ نگویید ما غرق در گناهیم، ولی یک حسین(ع) داریم و کافی است. این مسئله اهمیت زیادی دارد که انسان اعتقاد به امام حسین علیهالسلام داشته باشد، ولی این که بر اعتقاد به حسین علیهالسلام تکیه کرده و کارهای ناشایست انجام دهیم، ارتباط ما با حضرت قطع شده است.
وی در ادامه به نشانههای ایمان در کلام معصومین علیهمالسلام اشاره کرد و گفت: مسلمانان انواع و اقسامی دارند، برخی مسلمانان مسلمان جغرافیایی در سرزمین اسلامی هستند، برخی مسلمان نژادی هستند که پدرانشان و مادرانشان مسلمان بودند، برخی مسلمان شناسنامهای هستند که مذهب آنها در شناسنامه اسلام است ولی خود نشانهای از مسلمانی واقعی ندارند.
وی با بیان اینکه «برخی مسلمان واقعی هستند» افزود: بر اساس سخن پیامبر اعظم (ص)، ایمان این نیست که لباس ایمان به تن کرده، تسبیح در دست داشته و یا آروزی همجواری با اهل بیت و اولیای الهی در قیامت داشته باشیم؛ ایمان چیزی است که در قلب انسان نفوذ یافته و اعمال انسان نیز این ایمان را تأیید میکند.
وی با بیان اینکه «مردم باید با بررسی نشانههای مؤمنان و اهل ایمان به خودشان نمره بدهند» گفت: در روایتی دیگر از نبی مکرم اسلام (ص) آمده است که حقیقت ایمان حاصل نمیشود مگر این که برای خدا دوست بدارید و برای خدا دشمن بدارید. حضرت در جایی دیگر میفرمایند که اوج ایمان در راستگویی است.
این مرجع تقلید با بیان اینکه «با اجرای این دستور دین، دنیا گلستان میشود» افزود: اگر دولت به ملت، ملت به دولت، بدهکار به طلبکار و و طلبکار به بدهکار، همسران به یکدیگر و... راست بگویند، بسیاری از مشکلات برطرف میشود.
آیتالله مکارم شیرازی با بیان اینکه «بر اساس سخنان معصومین علیهمالسلام، نشانه ایمان این است که حقی که به ضرر فردی است را بر باطلی که به نفع اوست، مقدم بشماریم» افزود: آثار ایمان در وجود انسان وقتی ظاهر میشود که در اعمالش نیز منعکس باشد و حق را بر باطل، حتی اگر به ضررش هم باشد، مقدم شمارد.
به گزارش ایسنا به نقل از حوزه، وی با بیان اینکه «بر اساس سخن علی علیهالسلام ایمان آن است که عمل انسان خالص برای خدا باشد» گفت: همه کارهای انسان باید برای خدا باشد و هر کاری که این خلوص در آن نباشد، ثمری برای انسان ندارد.
| شعر "صداقت 2......... مثنوی" از شاعر "فرنگیس رزمی نژاد" |
|
شخصیّت به صداقت است و کمال نه از حشمت و جاو مال و منال باید طبل راستگویی و صداقت نواخت که بی تقوایی خدا را نتوان شناخت انسان ، میاموز جز سخاوت ، گر عاقلی که بی صداقتی تو..زقیامت غافلی کس را که کند عدالت اختیار خداوند با او باشد همیشه یار که یا ایهّاالناس از خاص و عام بخوانید شعرم که نصیحت است و کلام مشاهده شعر در سایت شعرنو |
یک موضوعی همیشه ذهن مرا درگیر کرده است و آن این است که چرا در انتهای قرائت قرآن میگوییم
صدق الله العلی العظیم راست گفت خدای بلند مرتبه
ما قرآنی را میخوانیم که مطمئن هستیم از جانب خدا بصورت کامل و بی کم و کاست بر رسول بر حقش حضرت محمد (ص) نازل شده است پس مگر شک داریم که خداوند سبحان راست گفته (نعوذ بالله) که در انتها آنرا تأیید می کنیم ؟
باصداقت وراستگویی می توانیم بدون استرس ودغدغه فکری زندگی کنیم شخصی که بادروغ زندگی خودراپیش ببردجزاسترس واینکه بترسدکه هرلحظه شخصی مچ اورابگیردودستش روشودروداره من هم درزندگی ام صداقت وراستگویی روانتخاب کردم البته بعضی جاهاچوبشم خوردم ولی چه کنم که اخلاقم اینست.
امام صادق (ع):
إِنَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ لَم يَبعَث نَبيّا إِلاّ بِصِدقِ الحَديثِ وَأَداءِ المانَةِ إِلَى البَرِّ وَالفاجِرِ؛
خداى عزوجل هيچ پيامبرى را نفرستاد، مگر با راستگويى، و برگرداندن امانت به نيكوكار و يا بدكار.
كافى، ج2، ص104، ح1
إِنَّ الصّادِقَ أَوَّلُ مَن يُصَدِّقُهُ اللّه عَزَّوَجَلَّ يَعلَمُ أَنَّهُ صادِقٌ وَتُصَدِّقُهُ نَفسُهُ تَعلَمُ أَنَّهُ صادِقٌ؛
راستگو را نخستين كسى كه تصديق مى كند، خداى عزوجل است كه مى داند او راستگوست و نيز نفس او تصديقش مى كند كه مى داند راستگوست.
كافى، ج2، ص104، ح6
به نام خدا
صداقت رمز موفقبت در زندگیه
گاهی راستگویی باعث تنبیه و سرزنش از دیگران و به این خاطر ما ترجیح میدیم که دروغ بگیم اما سرزنش نشیم
سرزنش از جانب دیگران برای ما سخت و عذاب آور
چرا گاهی به این موضوع فکر نمیکنیم که سرزنش خداوند در مقابل این همه نعمتی که به ما داده چه میشود ؟
متعد شدن به راستگویی خیلی سخته امیدوارم بتونم از این تعهد سربلند بیرون بیام
صدق و راستگویی
ضد دروغگویی، صدق است، که راستگویی است. و آن اشرف صفات نفسانیه ورئیس اخلاق ملکیه است.
خداوندگار عالم می فرماید: «اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» .
یعنی: «بپرهیزید از خداو با راستگویان بوده باشید» . (34)و از حضرت رسول - صلی الله علیه و آله - مروی است که: «شش خصلت از برای من قبول کنید تا من بهشت را از برای شما متقبل شوم: هرگاه یکی از شما خبری دهد دروغ نگوید. و چون وعده نماید تخلف نورزد. و چنانچه امانت قبول نماید خیانت نکند. و چشمهای خود را از نامحرم بپوشد. و دستهای خود را از آنچه نباید به آن دراز کندنگاهدارد. و فرج خود را محافظت نماید» . (35)
و از امامین «همامین» (36)امام محمد باقر و امام جعفر صادق - علیهما السلام - مروی است که: «به درستی که مرد
[524]
به واسطه راستگویی به مرتبه صدیقان می رسد» . (37)
و از حضرت صادق - علیه السلام - منقول است که: «هر که زبان او راستگو باشد، عمل او پاکیزه است. و هر که نیت او نیک باشد، روزی او زیاد می شود. و هر که با اهل خانه خود نیکویی کند، عمر او دراز می شود» . (38)
و فرمود که: «نظر به طول رکوع و سجود کسی نکنید و به آن غره نشوید، زیرا: می شود این امری باشد که به آن معتاد شده باشد، و به این جهت نتواند ترک کند. و لیکن نظر به صدق کلام و امانت داری او کنید، و به این دو صفت، خوبی او را دریابید» . (39)
و مخفی نماند که: همچنان که صدق و کذب در سخن و گفتار است، همچنین درکردار و اخلاق و مقامات دین نیز یافت می شود.
34. توبه، (سوره 9) ، آیه 119.35. بحار الانوار، ج 75، ص 94، ذیل ح 9.36. تثنیه «همام» به معنای پادشاه بلند همت.37. کافی، ج 2، ص 105، ح 8.38. کافی، ج 2، ص 105، ح 11.39. بحار الانوار، ج 71، ص 8، ح 10. و کافی، ج 2، ص 105، ح 12
بنای صداقت، بدون حتی یکی از این سه عنصر نیز سست و ناتمام است: پندار صادقانه، گفتار صادقانه و کردار صادقانه.
شیخ عبدالقادر گیلانی رحمهم الله می گوید:
من از همان دوران کودکی به راستگویی تربیت شدم. باری برای طلب علم و دانش، از مکه مکرمه به بغداد عازم شدم. مادرم به من چهل دینار داد تا خرج راه و سفرم بسازم و از من تعهد گرفت که راستگویی را همیشه پیشه بگیرم. همین که به سرزمین (همدان) رسیدیم، گروهی از دزدان جلوی ما را گرفتند و اجناس و وسایل کاروان را تصاحب کردند. دزدی از کنارم گذشت و گفت: چه همراه داری؟ گفتم: چهل دینار دارم. او فکر کرد که شوخی می کنم، مرا رها کرد. فرد دیگری آمد و همان سؤال را از من پرسید. من حقیقت را به او گفتم، او مرا پیش رئیس دزدان برد. سر گروه دزدان از من پرسید: چه چیزی تو را به راستگویی وادار کرده است؟ گفتم: مادرم از من تعهد گرفته است که همیشه راست بگویم. ترسیدم که مبادا به عهد خویش خیانت کرده باشم. ترس و وحشت همه وجود رئیس دزدان را فرا گرفت. همان وقت فریاد برآورد و گریبان چاک کرد و گفت: عجب! تو می ترسی از اینکه مبادا پیمان مادر را بشکنی، پس من چگونه نترسم که عهد خداوند را بشکنم؟ سپس دستور داد، همه کالاهای کاروان را برگردانند. آن گاه به شیخ عبدالقادر گیلانی گفت: من دیگر به دست تو توبه می کنم، دزدان دیگر گفتند: شما در دزدی سر گروه ما بوده اید، چه خوب است که امروز در توبه کردن هم سرگروه ما باشید. ما همگی توبه می کنیم. بدین ترتیب، به برکت راستگویی، همگی توبه کردند.
سعدیا راست روان، گوی سعادت بردندراستی کن که به منزل نرسد کج رفتار
برخی آثار راستگویی
راستی در گفتار و کردار، انسان را محبوب دل ها و منبع شایسته اعتماد برای مردم می سازد. در حالی که ریا و نفاق و دروغ، افزون بر آنکه شخص را در جامعه و پیش خدا، بی اعتبار می سازد، سبب گسستن پیوندهای اجتماعی نیز می شود و افراد را پیش یکدیگر بی اعتماد می کند. انسان های دروغگو به دوگانگی در شخصیت دچار می شوند و به همین دلیل، به هنگام برملا شدن دروغ و ریاکاری شان، گرفتار رنج و عذاب وجدان می شوند. در حالی که افراد راستگو و راست کردار، چون تنها آن گونه که می نمایند هستند، وجدان آرامی دارند و از آشکار شدن باطن خویش نزد مردم نگران نیستند.
چقدر خب میشد صداقت و راستگویی جای دروغ رو بگیره
منم سعی میکنم همیشه حقیقت رو بگم و جز راستگویان باشم
و باز هم برای سلامتی مسئولین سایت و مدیر تالار دعا میکنم
به امید تعجیل ظهور امام زمان (عج)
العجل العجل العجل
اللهم عجل لولیک فرج
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همه مشارکت کنندگان محترم در طرح ذوالکفل (راستگویی)
امتیازات طرح ذوالکفل (راستگویی) به شرح جدول ذیل تقدیم می گردد:
با تشکر از کلیه مشارکت کنندگان محترم، مدیر گرامی تالار "tahmores" و راسخونی عزیز"hoseinh1990"
امتیازات تقدیم گردید
200 امتیاز بپاس زحمات جناب hoseinh1990 از جانب روابط عمومی به نامبرده تقدیم گردید
|
امتیازات |
کاربران |
|---|---|
| hoseinh1990 | |
|
50 |
Tahmores |
|
30 |
mina_k_h |
|
30 |
nargesi |
|
30 |
arseyfi |
|
30 |
rashon |
|
30 |
omiddeymi1368 |
|
30 |
morteza237 |
|
30 |
adhami67 |
|
30 |
HOSNA1390 |
|
30 |
farshon |
|
30 |
eli1991 |
|
30 |
saeedakh |
|
30 |
alirezaheydari64 |