یادگیری واژگان زبان انگلیسی بدون فراموشی

لغات درس12:

ignite = ازنای طرف روآتش زدند- آتش زدن، شعله ورکردن

abolish = یه بالش رورهاکردن - رهاکردن،لغوکردن، ازبین بردن

urban = عربهاهمه شهری شدن- شهری

population = پولاشونوبین جمعیت گم کردن - جمعیت

frank = فرانک آدم رکی است - صادق، رک

pollute = پیلوت خونه روآلوده کردن - آلوده کردن

reveal = خانمها ریملاشونوبهم نشون میدن - نشان دادن،آشکارکردن، برملاساختن

prohibit = بروحمیدهمه چیزوممنوع کن - ممنوع کردن، قدقن کردن

urgent = اورژانس یه چیزضروریه ایه- فوری، ضروری،حیاتی

adequate = توکویت همه چیز کافی است- کافی

decrease = دیگ ریزتوبازارکم شده - کاهش یافتن، تقلیل یافتن

audible = آ.او.دی قابل شنیدنه - قابل شنیدن،قابل گوش دادن،رسا

لغات درس13:

journalist = روزنامه نگار

famine = بعضیهامفمن (می فهمند) گرسنگی یعنی چه؟قحطی ، کمبودشدید

revive = روارادرجامعه احیاء کردن- احیاکردن، بازسازی کردن

commence = امکاناتمون کمندامابیاشروع کنیم- شروع کردن، آغازکردن

observant = مراقبه که آب زیروانت جاری نشه - مراقب ، ناظر

identify =آیدین روشناسایی کردن- شناسایی کردن

migrate = خودواژه ماجرت- مهاجرت کردن

vessel = به وصال هم نمی رسنددرکشتی رگشونومی زنند- کشتی ، رگ

persist = پرسیان- پارسیان برکارخودپافشاری دارد-پافشاری کردن، اصراروتاکیدکردن

hazy = حوضی توخونه غباآلوده- غبارآلود، مبهم، نامشخص

gleam = گلیمهادرحال درخشیدنند- درخشان

editor = ای دوتاره تحویل دادیم به ویراستر- ویراستار، سردبیر

لغات درس14:

unruly = آن رالی بطورغیرقانونی برگزارمیشه- غیرقانونی

rival = روال زندگی اینه که بایدحریف داشته باشیم- حریف، رغیب

violent = وای که لنت ماشین خراب شدچون خشن ترمزمی زند- خشن، شدید

brutal = رطیل یک حیوان وحشی است - وحشی، بیرحم

opponent = این پونه شده مخالف ما - مخالف، معارض

brawl = بروول کن اینقدردعوانکن - دعواوسروصدا

duplicate = دوبله پارک کرده تاکپی بگیره - کپی، تکثیر

vicious = عجب آدم وحشی ایه؟ وحشی، پلید

whirling = چرخیدن درشهربرلین - چرخیدن،به گردش درآوردن

underdog = سگ طبقه زیری بازنده شد - بازنده

thrust = تراس محل پرتاب کردن است - پرتاپ کردن

bewildered = بیوه ازدردهمه گیجه - گیج ومبهوت

لغات درس15:

expand = اسپندهاروگسترش دادند- گسترش دادن

alter = اوترررزدوهمه چیزوعوض کرد- تغییردادن، عوض کردن

mature = مه چه جوربالغ شدم؟ انسان پخته، جاافتاده، باغ، تکامل یافته

sacred = اونایی که سک رد(قرمز) دستشونه مقدسن - مقدس، مطهر، قابل احترام

revise = توقیمت ریواس بازبینی کردن - بازبینی کردن، بروزکردن، تجدیدنظرکردن

pledge  = قول دادی که ماروببری پلاژ- قول دادن

casual = کجول روبطوراتفاقی دیدیم- تصادفی،اتفاقی،غیررسمی،ناگهانی

pursue = آدمهای ترسوروتعقیب می کنیم - تعقیب کردن، دنبال کردن

unanimous = یونان ومصرباهم متحدشدند- هم رای، متحد، یکپارچه

fortunate = آدمهای پرچونه خوش شانسن - خوش شانس

pioneer = محصولات پاونرپیشرواست - پیشگام، پیشرو، پیش قدم

innovative = این نوها جدیده - کارنو،جدید،خلاقانه

لغات درس16:

slender = سیلندرماشین کشیده است - دراز، کشیده، لاغر

surpass = سه پاس بدیم جلوئیم - جلوبودن، برتربودن

vast = جائیکه وسیعه وایستادیم - .سیع، بزرگ، گسترده

doubt = من به داوودشک دارم - شک وتردید

capacity = که بسته = نخوردیگه= گنجایش پره- ظرفیت،گنجایش

penetrate = پن(خودکار)توروسوراخ کردن - حفره، سوراخ

pierce = درپیرکس چیزی نفوذ نمی کند - رخنه، نفوذ

accurate = اه کوره عجب آدم دقیقیه - دقیق، درست، صحیح

microscope = میکروسکوپ - ریزبین

grateful = ازاینکه برام گردفورودآوردی ممنونم- تشکر،سپاسگذاری،ممنون بودن

cautious = محطاط باش که گوشاتونبرند - محطاط،دقیق

confident = کافی نت جای مطمئنیه - مطمئن، خاطرجمع

لغات درس17:

appeal = ماشین اپل جذابه - جاذبه ،درخواست کردنف خواهش، تمنا

addict = ادیکته معتاده رونیگاکنی-معتاد

wary = چه جوریوری(بروی)؟محطاط

aware = آدمهای آوراره ازهمه چیزآگاهند- آگاه،مطلع، باخبر

misfortune = مس فروشی هاآدمهای بدشانسیند- بدشانسی

avoid= اه وای جیز(پرهیز)کنیم- اجتناب کردن، دوری، پرهیز

wretched= ازهمون ریشت مشخصه که آدم بدبختی هستی - بدبخت ، اسف بار، نگون بخت

keg = جای کیکهاتوبشکه ست -بشکه ، گالن کوچک

nourish = اونایی که ریش ندارندتغذیه مناسب دارند-تغذیه مناسب

harsh = آدم هارشده= خشن شده- خشن ، زبر

quantity = مقدارکوانتوم رااندازه می گیرند- مقدار،میزان

opt = ماه اوت بهترین ماه براسفره- انتخاب کردن، پسندیدن، برگزیدن

 سلام

ممنون از تاپیک خوبتون

یه جاهایی دیدم که نوشته بودین استقبال نشده از طرحتون و دلسرد شده بودین.

اصلا این فکر رو نکنین ,تا حالا تاپیکتونو کامل ندیده بودم (شاید بقیه هم اینجوری بودن) واقعا عالیه  و اگه یه روز قرار باشه تو تالار بگن بهترین تاپیک روانتخاب کنیم من حتما این موضوع رو انتخاب می کنم.

چون هر کسی که با زبان سر و کار داره ارزش کتاب مفید 504 در زبان رو می دونه وواقعا لغاتش ضروریه .

موفق باشید .

یاعلی مدد

لغات درس18:

tragedy =  تراژدی- داستان غم انگیز

pedestrian = پدرسوخته دیگه ازاینجاردنشی - عابرپیاده

glance = اونایی که توگلن اجمالی نگاه کنیم- نگاه گذرا، اجمالی

budget  = بودجه

nimble = نیم وجبیهاآدمهای فرزی هستن - چابک

manipulate = من این پیاله رودستکاری یاماهرانه استفاده کردم - دستکاری یاماهرانه بکاربردن

reckless = آدمهای رک ولوس بی دقت وبی احتیاطند- بی دقت، بی احتیاط

horrid= بیماری هاری ترسناک ووحشتناک است - ترسناک

rave = راویاپرت وپلا میگن - حرف نامربوط زدن، پرت وپلا(باصدای بلند)

economical = اکویک سازمان اقتصادیه  - صرفه جو،اقتصادی

lubricate= موزه لوبروروغن کاری کردن؟ ، روغن کاری

ingenious = آدم مبتکراین جانیست - خلاق، باهوش

لغات درس19:

harvest = به لهجه مشهدی = هاردی وستا(وایستا) که محصولاتتوجمع کنی - جمع آوری محصول، دروکردن

abundant  = ماباندها(قاچاقهای) فراوانی داریم - فراوان،زیاد،وافر

uneasy = بی قرار،ناآرام

calculate = کله محله حسابه-حساب کتاب

absorb = آب سرب روجذب میکنه - جذب کردن

estimate = اسمتوحدس زدن - تخمین زدن، حدس وگمان،برآورد کردن

morsel = آدمهای مسن لقمه روکوچک می خورند - لقمه کوچک

quota = کوتاسهمیه ماروبدهند - سهمیه

threat = تهدیدنکن می زنیم توسرت - تهدید کردن

ban = بندکشیدن توآپارتمانهاممنوعه - ممنوع کردن

panic = پاتونیک درزندگی برداری ترسی نداری - ترس بی دلیل، ترس بی علت

appropriate = ابروهای پری مناسبه برای گریم کردن - مناسب،شایسته

لغات درس20:

emerge = ای مرده سرراه ماظاهرشد - ظاهرشدن،نمایان شدن

jagged = جاگتهاهمه ناهمواره(ناصافه)- ناصاف، ناهموار، دندانه دار

linger = کنگرخورده لینگرانداخته- ماندن،نرفتن

ambush = عمه بوش کمین کرده - کمین کردن

crafty = کی رفته حقه بازکه به ماهیچی نگفته - کلاه بردار - حیله گر

defiant = کیاازخودشون دفاع می کنند:آدمهای سرکش - سرکش،نافرمان

vigor = برافیگورگرفتن انرژی لازم داریم - انرژی یانیرو

perish = پرنده هاروپرشوبکنی مرده - فانی شدن، هلاک شدن

fragile = فرجام شیشه شکنندگی است.چون ظریفه - شکننده، ظریف

captive = کاپیتانواسیرکردن - اسیر،زندانی

prosper = پراسپر(تلفظ)- به راست بره-هرکه به راه راست برودکامروامیشه - ارتقاء پیداکردن، کامیابی

devour = دیوارهارابایدبلعید-بلعیدن باحرص وولع

لغات درس21:

piea = پولی - درخواست کردن پول،درخواست کردن، خواهش وتمنا

weary = ویاری - اونایی که ویارشدیددارندآدموخسته می کنند - خسته

collide = که لایی کشیدن ازماشینهابرخوردمی کنیم - برخوردکردن یامواجه شدن

confirm = کم فرم تاییدکردی - تصدیق کردن

verify = بسیاری ازافردراتاییدکردن - تاییدغیر100%

anticipate = انتظارداشتن آنتی بیوتیک بخوره حله - انتظارداشتن ، پیشگویی کردن

dilemma = دل مابرسردوراهی قرارگرفته - برسردوراهی، تنگنا

detour = ای توراازمسیرهای فرعی میرن - مسیرفرعی

merit = مری ارزش داره - ارزش،شایستگی

transmit = ترانس ، برق راانتقال می دهد - انتقال دادن، جابجاکردن

 relieve = آدمهای رله رارهاکنیم - آزادکردن، رهاکردن

baffle = بافالی که توگرفتی همه ماگیج شدیم - مبهوت،گیج کردن

لغات درس22:

warden = آیاشمابه زندانبانی واردین؟ زندانبانان- نگهبان زندان

acknowledge = بخاطردردوناله زیاداعتراف کردم - اعتراف کردن

justice = جاسوسهارابدهیددست عدالت - عدالت وانصاف

delinquent = اونایی که دلش مثل کوه می مونند سنگ دلند - سنگدل، بیرحم، خطاکار

reject = ازتوریجه ردش کردن - ردکردن ، نپذیرفتن

deprive = دوپراید(ماشین پراید) راازاینجامحروم کردن.محروم کردن

spouse = سپاس به همسر - همسر(آقایاخانم)

vocation = اوکی شن که خیلی کارخوبیه - شغل وحرفه، کار

unstable = آن اصطبل حیوانات متزلزله - بی ثبات، متزلزل

homicide = حامی سایت آدم کشی نباشیم - قتل، آدم کشی

penalize = پنالتی می گسترن که بازیکن راتنبیه کنن- جریمه، تنبیه ،مجازات کردن

beneficiary = کی سودمی بره؟ بنفشه- منفعت کسب کردن یاذینفع بودن

لغات درس23:

reptile = آدمهای رپ ازخزنده هافرارین- خزنده

rarely = ریلی که بندرت خراب میشه - بندرت، خیلی کم

forbid = آدامس اوربیت ممنوعه - ممنوع کردن

logical = آدم عاقل، فهمیده

exhibit = اگزیان(ایدزیان)رابه آدمهای دیگرنشان دادند - نشان دادن، آشکارکردن

proceed = ای پروسه درحال پیشرفته - پیش رفتن، جلورفتن

precaution = پری کاشانی آدم دوراندیشیه - آینده نگر

extract = اکس راازترک استخراج می کنند - استخراج کردن - بیرون کشیدن

prior   = ای پراید(ماشین)روازقبل داشت - قبلی ، پیشین

embrace = این برس رابغل کردند- درآغوش گرفتن

vallant =  ولیان(استانداراسبق وخائن خراسان درزمان پهلوی) آدم شجاعی بود - دلیروشجاع

partial = پارچش چه جوریه؟ناقصه - ناقص، نسبی،جزئی