مبحث سیزدهم:جهت تحقق عدالت اقتصادي در الگوي ايده آل اقتصاد اسلامي
انتظارات شما از دولت چیست ؟
دولت واقعی چه دولتیست؟
دولت از نظر شما چه مفهومی دارد ؟
آیا دولت تدبیر و امید در آینده کشور تاثیر دارد؟
چرا مجلس اولین و سختترین منتقد آمار دولتی است؟
مقدمه
بيشتراقتصاددانان معاصر بر اين باورند که، قوانين اقتصادي حاکم بر جوامع بشري تابع قوانين طبيعي بوده و خالي از هرگونه ارزش و اخلاقي هستند. از اين رو، مي توان با کشف آن قوانين و روابط علي و معلولي ميان پديده هاي اقتصادي، با درنظر گرفتن محدوديت هايي، تعادل را در تمامي عرصه هاي اقتصادي برقرار کرد. در چنين شرايطي در يک نظام اسلامي بسيار ضروري است تا محققان مسلمان، ديدگاه و رويکرد اسلام را به عنوان کامل ترين مکتب انسان ساز، با استفاده از منابع غني قرآن، سنت و عقل در زمينه ابعاد و ويژگي هاي يک نظام اقتصادي اسلامي بيان کنند.
در نظام هاي ديني از قبيل نظام جمهوري اسلامي ايران،«عدالت» مبناي نظري و محور اصلي کل نظام اجتماعي است. عدالت اقتصادي، بارزترين نماد عدالت در صحنه روابط اجتماعي، مستلزم دقت نظري فراوان است و حفظ و حراست از تمامي ارزش هاي اجتماعي و انساني، به طور مستقيم و يا غيرمستقيم، مستلزم توجه به مسائل اقتصادي است. براي دستيابي به تصويري روشن تر از نظام عادلانه اقتصادي، در اين مقاله سعي شده تا با استفاده از آموزه هاي ديني و اسلامي، ابعاد و ويژگي هاي نظام عادلانه ي اقتصادي تبيين و تشريح گردد. نظام عادلانه اقتصادي، نظامي است که توازن اقتصادي را بر اساس تأمين حقوق متقابل ارکان اجتماع تعريف مي نمايد. چنين نظامي تأمين معيشت مادي را در راستاي تعالي انسان و جامعه مي بيند و تمامي نيازهاي مادي، معنوي، فکري و اخلاقي انسان را متناسب با اقتضائات و شرايط پاسخ مي دهد.
از سوي ديگر دولت از مهمترين نهادهاي بشري است که حضور فعال آن در طول تاريخ زندگي اجتماعي انسان روشن است. وظايف دولت ها در گذر زمان، برحسب ديدگاه ها متفاوت بوده است. در قرون اخير، ديدگاه هاي متعددي درباره
نقش هاي دولت در عرصه ي اجتماع مطرح شده است. در اقتصاد اسلامي، دولت نهاد مهم و اساسي است و شناخت حيطه دخالت آن به تبيين دقيق وظايف دولت اسلامي بر اساس متون ديني و مقايسه آن با وظايف انواع دولت هاي مطرح در ادبيات اقتصادي نيازمند است. وجود ديدگاه هاي گوناگون درباره دولت اسلامي و عدم تبيين دقيق وظايف آن موجب شده تا متفکران انواع دولت هاي حداقلي، حداکثري سوسياليستي، دولت رفاه و نهادگرا را قابل تطبيق بر دولت اسلامي بدانند.
در اين مقاله، به نکات و مسائل بسيار اساسي و عميق ديگر از قبيل«نظريه پردازي اقتصاد اسلامي»،«الگوي مصرف عادلانه» و«شرايط تحقق يک نظام عادلانه» ارائه گرديده که هر يک به تنهايي مي تواند راهگشاي نظريه پردازي و تدوين مدل هاي راهبردي براساس انديشه هاي نوين اقتصاد اسلامي باشد. روش تحقيق در اين مقاله تحليلي - توصيفي بوده و بررسي ادبيات موضوع تحقيق به صورت کتابخانه اي و مراجعه به کتاب ها و مقالات مختلف صورت گرفته است.
اين نوشتار، در چهار بخش سامان يافته است: در بخش نخست، نظريه پردازي در حوزه اقتصاد اسلامي توضيح داده شده، در بخش دوم، به بحث عدالت و تبيين شرايط تحقق نظام عادلانه اقتصادي اشاره شده، در بخش سوم، تبيين وظايف دولت اسلامي مورد نظر قرار گرفته است و در نهايت، براي اثبات فرضيه، عرصه ها و قلمرو دولت اسلامي جهت تحقق عدالت اقتصادي مورد بررسي قرار گرفته است.
نظريه پردازي در اقتصاد اسلامي
پيش از ورود به بحث اصلي، چند نکته روش شناختي و معرفت شناختي در اقتصاد اسلامي، که دقت در آنها براي روشن شدن شيوه استدلال در اين تحقيق لازم است، خاطرنشان مي کنيم.
1- اسلام به عنوان مترقي ترين مکتب الهي، که حاصل پردازش و توسعه اديان و مکاتب الهي از ابتدا تا عصر خاتميت است، داراي اهداف عالي و غايات متعالي است. از اين رو، از همان ابتداي ظهور، در پي اصلاح رفتار انسان و تبيين الگوي مناسب رفتاري براي او بوده، تا او را به سرمنزل سعادت برساند. به تصريح قرآن کريم، هدف خداوند از خلقت انسان، عبادت و در نتيجه، تقرب به آستان حق تعالي، يعني منشأ و مبدأ کمال و زيبايي و قدرت مطلق است:«و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون» (ذاريات: 56). پس تمام رفتارهاي عناصر انساني در جامعه مورد نظر اسلام، اعم از دولت و افراد، بايد در جهت نيل به اين هدف باشد. به طور قطع، رفتارهاي اقتصادي انسان ها نيز جزيي از سير و سلوک آنها بوده. بنابراين، نوع خاصي از رفتار نسبت به اقتصاد - از جمله شناخت اقتصادي و فعاليت اقتصادي - از انسان کامل، يعني انسان مورد نظر شريعت اسلام انتظار مي رود.
اگر اقتصاد را شامل شناخت اقتصادي، علم اقتصاد و فعاليت اقتصادي بدانيم، مقدمات فوق براي اثبات وجود اقتصاد اسلامي - فارغ از بحث علمي بودن يا نبودن و هنجاري بودن يا اثباتي بودن آن - کفايت مي کند. از اين رو، با رويکردي سيستمي به نهادها و زيرساخت هاي اسلامي، اين نتيجه به دست مي آيد که هدف غايي اقتصاد اسلامي، مطابق با هدف نهايي مکتب اسلام بوده، قصد آن تقرب انسان خاکي به عالم ملکوت است.
2- اقتصاد اسلامي مستلزم مجموعه شناخت ها است که، شامل الگوي ايده آل، وضعيت موجود و الگوي تغيير مي باشد.
3- علمي بودن اقتصاد اسلامي، به لحاظ تعاريف غربي علم، مورد مناقشه است. اما به گفته مک لاپ، صاحب نظر مشهور روش شناسي، هيچ تعريفي از علم، که جهت يابي روشني داشته باشد و بتواند همه بخش هاي علوم، اعم از
فيزيک، شيمي، جامعه شناسي و ... را در بر بگيرد وجود ندارد؛ زيرا تعريفي که برخي از علم کرده اند، بخشي از علوم طبيعي يا انساني را خارج مي کند و تعريف ديگر، گروهي ديگر را.(1)
در بحث اقتصاد، تعريفي که امروزه تقريباً پذيرفته شده، اين است که«علم، مجموعه اي از گزاره هاست که روابط علّي و معلولي را تبيين کرده، قدرت تفسير واقعيت را داشته باشد»(2) و از اين لحاظ، تأکيد زيادي بر وجود آزمون تجربي، به صورت تنها طريق آزمون فرضيه وجود ندارد. با اين تعريف، نظريه هاي اقتصاد اسلامي، چه در بخش ارائه الگوي ايده آل و چه در بحث شناخت واقعيت کنوني جامعه، به اين دليل که قدرت تفسير«عينيت» را دارند،«علمي» خواهند بود؛ زيرا با وجود وحي به عنوان قطع آورترين منبع شناخت در اقتصاد اسلامي، که شامل تبيين هايي از هستي و واقعيت است، قدرت تفسير و تبيين اقتصاد اسلامي، بسيار بالاتر از اقتصاد متعارف، قابل تصور است.
4- نظريه پردازي در اقتصاد اسلامي، بر مبناي مبادي معرفت شناختي و روش شناختي آن صورت مي گيرد. فرضيه اي که ابتدا ارائه مي شود، بر اساس مجموعه پيش فرض هاي فلسفي است که، به نوعي پارادايم شده و در ميان عالمان اقتصاد اسلامي، مورد توافق است. اين چارچوب نهادي، بر اثر تعليمات ديني و معارف اسلامي حاکم بر آن جامعه شکل گرفته است و شامل گزاره هايي در مورد جهان هستي هستند. راه هايي که براي آزمون اين فرضيه ها وجود دارد، مي تواند شامل موارد زير باشد:
الف - استدلال عقلي: عقل، يکي از منابع مهم شناخت در اقتصاد اسلامي است. گاهي با کنار هم قرار دادن مجموعه گزاره هاي معلوم، دستيابي به گزاره اي مجهول (نتيجه)، از طريق عمليات عقلي صرف ممکن خواهد بود و فرضيه مورد نظر، تأييديا رد مي شود.
ب- تجربه: از ديگرمنابع شناخت اقتصاد اسلامي است، که در شرايط خاص مي تواند محک خوبي براي فرضيه هاي ارائه شده باشد.
ج - استدلال نقلي: با پذيرش وحي، به عنوان ديگر منبع شناخت در اقتصاد اسلامي، اين نتيجه به دست مي آيد که، اگر فرضيه اي، با نص گزاره هاي اثباتي قرآن کريم، يا گزاره هاي اثباتي برگرفته از سنت معصومان (ع) در تعارض باشد، به شرط صحت منبع، فرضيه مورد نظر مردود خواهد بود و همچنين حتي تعارض فرضيه هاي اثباتي، با گزاره هاي اعتباري قرآن و سنت، به شرط آنکه واقعيتي که اعتبار مورد نظر بر اساس آن صورت گرفته، معارض فرضيه فوق باشد، موجب رد فرضيه مي گردد. بدين ترتيب، بررسي آيات قرآن و تاريخ رفتار اقتصادي معصومان (ع)، به عنوان منبعي براي آزمون فرضيه هاي اقتصاد اسلامي و ارائه فرضيه هاي جديد معتبراست.
تذکر اين نکته لازم است که سه طريق فوق، تطابق فرضيه را با واقعيت، بررسي مي کند و فرضيه اي که از اين طريق تأييدشود، به عنوان يک نظريه مورد توجه قرار مي گيرد. همچنين در همه مراحل فرضيه پردازي و آزمون فرضيه، علاوه بر بهره گيري از معارف اسلامي، از معارف بشري حاصل از عقل سليم بشر نيزاستفاده مي شود و چه بسا نظريه اي از علم اقتصاد متعارف، در علم اقتصاد اسلامي نيز به رسميت شناخته شود؛ زيرا با وجود اينکه به دليل تفاوت در مباني روش شناسي و معرفت شناسي علم اقتصاد اسلامي و اقتصاد متعارف، علم اقتصاد اسلامي تطابق کامل با علم اقتصاد متعارف نخواهد داشت، ديدگاه گروهي از محققان مبني بر افتراق کامل اين دو علم، به علت الحادي بودن مباني يکي (اومانيسم، ناتوراليسم و ...) و الهي بودن ديگري، مورد اشکال جدي است.
علت مطلب فوق اين است که:
الف - وجود حداقلي از فطرت الهي در دانشمندان غربي، مي تواند بيانگر
اين باشد که برخي از افکار آنها، حداقل تناسبي با معيارهاي انساني و اسلامي داشته باشد.
ب -اسلام پس از استيلا بر دنياي عرب، برخي آداب و سنت هاي عصر جاهليت مثل ماه هاي حرام و مقدار ديه قتل انسان را به رسميت شمرد.
ج - اشتراکاتي در مباني روش شناسي دو علم وجود دارد: مانند حجيت ظن راجع و عدم لزوم حتمي آزمون تجربي براي اثبات تمامي فرضيه ها.
با توجه به تلاش هاي زيادي که در اقتصاد غرب، براي شناخت و توصيف واقعيت موجود اقتصاد جوامع صورت گرفته، بهره برداري علم اقتصاد اسلامي از اقتصاد متعارف، قطعي خواهد بود اما اقتصاد اسلامي به دليل دارا بودن منابع معرفتي ماورايي (قرآن و سنت)، در تفسير واقعيت موجود و عوامل تأثيرگذار کمي و کيفي (مانند اخلاق و تقوا و ...) بر اقتصاد، از اقتصاد متعارف کاراتر است.
بر اساس آنچه گفته شد، علم اقتصاد اسلامي حداقل در دو موضوع نظريه پردازي مي کند:
1- تحليل الگوي ايده آل 2- تحليل وضعيت موجود جامعه.
در تحليل الگوي ايده آل، به تبيين و تفسير واقعيت اقتصادي جامعه در شرايط ايده آل اقتصاد اسلامي، يعني شرايط اقتصادي که منجر به سوق دادن جامعه به سوي سعادت ابدي مي شود، مي پردازد و رابطه بين نهادها و متغيرهاي اقتصادي را در اين شرايط بررسي و تحليل مي کند. جامعه ايده آل را مي توان به دو صورت تعريف کرد: الف -جامعه اي که همه افراد آن، تمامي شرايط و شاخصه هاي انسان کامل را دارا هستند. چنين انسان هايي کوچک ترين امر و نهي شريعت را، حتي در حد استحباب و کراهت رعايت مي کنند. ب -جامعه اي که افراد، تنها ضروريات دين را رعايت مي کنند، در اين جامعه با وجود تقيد کامل افراد در انجام واجبات و ترک محرمات شرعي، تأکيدي براي انجام موارد
مستحب و ترک مکروهات وجود ندارد. به هر حال، هر دو اين موارد، جوامع ايده آل اسلامي - البته در دو سطح مختلف - هستند که هيچ يک هم اکنون در دسترس نيستند؛ زيرا چون الگوي ايده آل در دسترس نيست، آزمون تجربي اين نظريات، امکان پذير نيست و صحت و سقم آنها، از طريق بحث هاي نظري صرف مورد بررسي قرار مي گيرد. در تحليل وضعيت موجود، نظرياتي که ارائه مي شود، مي تواند محک تجربي بخورد.
مسئله و فرضيه تحقيق
مسئله اي که در تحقيق حاضر به آن پرداخته مي شود، تعيين چگونگي و حدود وظايف دولت در اقتصاد اسلامي براي تحقق عدالت اقتصادي مي باشد. در صورتي که همه ساز و کارهاي اقتصادي موجود در هر جامعه را به سه دسته توليد، توزيع يا مبادله و مصرف تقسيم نماييم. هدف از اين تحقيق، تعيين ميزان بهينه دخالت دولت ايده آل اسلامي، در هر يک از سه مقوله مورد نظر است.
فرضيه اي که در پاسخ به سؤال فوق مطرح شده و در طول تحقيق به دنبال اثبات درستي آن هستيم، بدين شرح است:
«از آنجا که دولت اسلامي با مشروعيت الهي، بر مردم حکومت مي کند و وسيله اي براي هدايت جامعه به سوي کمال نهايي است، لازم است در ترتيبات و سياست هاي اقتصادي جامعه، رعايت مصالح و مفاسد واقعي مترتب بر اين دخالت ها را مدنظر قرار دهد. بر اين اساس، در الگوي ايده آل جامعه اسلامي - که عبارت است از جامعه اي که در آن تمامي افراد مومن هستند و امر و نهي هاي ضروري شريعت اسلامي، يعني واجبات و محرمات - را رعايت مي کنند - از عمده وظايف دولت و حاکميت اسلامي، فراهم کردن زمينه هاي مناسب براي فراگير شدن قسط و عدل، بروز خلاقيت هاي گوناگون انساني و هموار کردن مسير فعاليت هاي اقتصادي و توليدي با ارائه فرصت هاي برابر و عادلانه، رفع
تبعيضات ناروا و فراهم کردن امکانات لازم درهرمقطع و هر بخش است. اين چيزي نيست جز تحقق نظام عادلانه اقتصادي در جامعه اسلامي.
روش تحقيق
فرضيه تحقيق به روش نظام سازي مورد آزمون قرار مي گيرد. در اين روش، با استفاده از برخي منابع اوليه اسلامي از جمله قرآن، سنت و عقل، به اثبات نظام مند حدود و صغوروظايف دولت در اقتصاد اسلامي پرداخته مي شود. در تکميل آزمون فرضيه، شواهدي تاريخي و روايي مبني بر نحوه دخالت هاي اقتصادي دولت اسلامي ارائه مي شود که مؤيد فرضيه تحقيق است.
پی نوشت ها :
1-يدالله دادگر، نگرشي بر اقتصاد اسلامي، ص 172-173.
2-حسين عيوضلو، مباني نظري اقتصاد اسلامي، دانشگاه امام صادق (ع)، جزوه درسي، 1380.
منبع:نشريه معرفت سياسي،شماره2.
وظایف مردم و دولت اسلامی در اندیشه امام خمینی ره
1- خدمتگذاری دولت
خدمتگزاری دولت در بیان رهبر فقید انقلاب چنین آمده است:
دولتها، خدمتگزار مردمند.
خدمت به خلق، خدمت به خداست.
باید فكر این معنا كنید كه خدمت كنید به كشور، خدمت كنید به ملت كه بعد از خود شما مثل مرحوم رجایی، مردم، شهادت فعلی و عملی بدهند بر اینكه شما خوبید تا خدای تبارك در محضرش شما را قبول كند.
ای دولتها! فتح كشور مهم نیست، فتح قلوب مهم است. (1)
2- نقش مردم در تقویت نظام
پشتوانه اصلی برنامههای دولت، حضور مردم و حمایتهای بیدریغ آنان از دولتمردان است. حضرت امام خمینی رحمهالله همواره در سخنان خود، به حضور جّدی ملت تأكید داشتند و صاحبان اصلی این كشور و انقلاب را، مردم میدانستند. ایشان در یكی از سخنرانیهای خویش فرمودند: «این ملت است كه آمد و شما را از این همه گرفتاریها بیرون آورد و با رأی خودش، مجلس درست كرد و جمهوری اسلامی را تنفیذ كرد و رئیس جمهور درست كرد و آنها هم دولت درست كردند. همه چیزهایی كه ما داریم، از این مردم است... تا این مردم را دارید، خوف این كه بتوانند به شما آسیب برسانند، هیچ نداشته باشید».
3- هماهنگی دولت و مردم
از آنجایی كه مردم نقش اصلی و محوری در پیروزی انقلاب و برپایی حكومت اسلامی داشتند، برنامههای دولت نیز باید با خواستهای اساسی آنان هماهنگ باشد و دولتمردان، برنامهریزی كشوری را همسو با نیازهای ملت ساماندهی و تنظیم كنند. بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی رحمهالله با تأكید بر این مسأله فرمودند: «در رأس برنامههای دولت، باید این مطلب باشد كه این هماهنگی را حفظ بكنند و خیال نكنند كه ما دولت هستیم و باید مسألهای را كه مطرح میكنیم، ملت بپذیرد؛ چه روی مصالحش باشد، چه نباشد... شما نمیتوانید كارهایی را كه الآن در ایران هست انجام دهید، الاّ با هماهنگی با ملت. هماهنگی با ملت هم این است كه شما توجه كنید به خواستهای اینها».
4- دولت و جلب رضایت مردم
اقتدار هر كشوری، به حمایت آحاد ملت آن كشور وابسته است و تا زمانی كه مردم از خدمات دولت خود راضی و خشنود باشند، همواره در صحنه بوده و دولت خود را پشتیبانی خواهند كرد و البته همه حكومتها موظف به جلب رضایت مردم هستند. رهبر كبیر انقلاب اسلامی حضرت امام رحمهالله در این زمینه فرمودند: «تا ملت در كار نباشد، نه از دولت و نه از استانداران كاری نمیآید؛ یعنی همه دستگاههای دولتی به استثنای ملت، كاری ازشان نمیآید. از این جهت، همه ما و شما آقایان و آنهایی كه در اختیار شما هستند، همه باید كوشش كنید كه رضایت مردم را جلب بكنید در همه امور».
5- مثل علی علیهالسلام باشید!
حضرت امام خمینی رحمهالله بارها به مناسبتهای مختلف، خدمت صادقانه و خالصانه به محرومان، و دلسوزی و حمایت از آنان را به مسؤولان یادآور میشدند و میفرمودند: «دولت واقعا باید با تمام قدرت، آن طوری كه علی علیهالسلام برای محرومین دل میسوزاند، این هم با تمام قدرت دل بسوزاند برای محرومین؛ مثل یك پدری كه بچههایش اگر گرسنه بمانند، چطور با دل افسرده دنبال این میرود كه آنها را سیر بكند. یك دولت امیر المؤمنین باید این طور باشد». ایشان در جای دیگر، خطاب به اعضای هیأت دولت فرمودند: «در هر صورت، آنی كه برای شما مهم است، خدمت كردن به همه طبقات، خصوصا مستضعفها، خصوصا محرومینی كه در طول تاریخ محروم بودهاند، [باشد]».
6- حقوق مردم بر دولت
مردم شریف و شجاع ایران، همیشه به وظایف خود در قبال انقلاب و كشور عمل كردهاند؛ ازاینرو، حق بزرگی بر گردن مسؤولان نظام دارند. رهبر روشنضمیر انقلاب، حضرت امام خمینی رحمهالله فرمودهاند: «مردم، دِین خودشان را به جمهوری اسلامی تاكنون ادا كردند و به تكلیف خودشان عمل كردند. مردم به آقای رئیس جمهور به آن شورا رأی دادند، حالا نوبت آقایان است كه در مقابل این همه زحمتی كه آنها كشیدند و محبتی كه آنها كردند و فداكاریها كه آنها كردند، حالا نوبت آقایان است... نوبت شماست كه باید این دِین را به این مردمی كه شما را نشاندند به این مسند، دِین خودتان را عمل بكنید، ادا كنید به مردم» و در جایی دیگر فرمودند: «اینها (مردم) حق دارند به ما و به شما، خیلی حق دارند. وقتی دولتی پیش میآید، آن هم دولتی است كه مردم به آن حق دارند، شما باید خدمت كنید به مردم. همه باید خدمتگزار اینها باشیم و شرافت همه ما به این است كه خدمت به خلق خدا كنیم».
7- پاسخگویی
شایسته است مسؤولان، پیوسته درباره عملكرد خود در دوره مدیریتشان پاسخگو باشند و گزارشی از فعالیتهای خود را به مردم ارائه دهند. با توجه به اینكه امسال از سوی رهبر معظم انقلاب، سال پاسخگویی مسؤولان نامیده شده است، بسیار نیكوست كه این گزارشها دقیقتر از همیشه باشد. حضرت امام رحمهالله نیز همواره بر بازگو كردن خدمات ارزنده قوّههای سهگانه به مردم تأكید فراوان داشتند و میفرمودند: «من باید عرض كنم كه دولت ما، دولتی است كه از بس حسن نیت دارد، مسائل خودش را ذكر نمیكند و از اول من مكّرر این را گفتهام كه شما كارهایی كه میكنید به مردم بگویید... شما باید دائما، خدمتهایی را كه كردید و من میدانم خدمتهای بسیار زیاد و ارزندهای بوده است، اینها را ذكر كنید برای مردم».
8- ضرورت انتخاب صالح
در جمهوری اسلامی ایران، همچون بسیاری از كشورهای جهان، رئیس جمهور به عنوان رئیس دولت و قوه اجرایی با رأی مستقیم مردم انتخاب میشود. و در این هنگام، مردم باید با تیزبینی و آگاهی بیشتر در این انتخاب حاضر شوند و سرنوشت چهارساله كشور خود را تعیین كنند. حضرت امام رحمهالله همیشه مردم را به انتخاب اشخاصی كه از درون توده مردم بوده و درد جامعه را چشیده باشند، توصیه میكردند و میفرمودند: «توجه داشته باشند رئیس جمهور و وكلای مجلس، از طبقهای باشند كه محرومیت و مظلومیّت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فكر رفاه آنان باشند؛ نه از سرمایهداران و زمینخواران و صدرنشینانِ مرّفه و غرق در لذات و شهوات، كه تلخی محرومیت و رنج گرسنگان و پا برهنگان را نمیتوانند بفهمند».
9- وظایف مردم
مردم در كنار خواستههای مشروع خود از دولت، وظایفی را نیز در قبال آن بر عهده میگیرد. نظارت بر كارهای دولت و حمایت از برنامههای اصلاحی و سازنده مسؤولان، از شمار كارهایی است كه ملت میتواند برای شكوفایی و سرافرازی كشور خود انجام دهد. معمار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی رحمهالله پیوسته به مردم سفارش مینمودند كه در صحنه باشند و بر كارهای دولت و مجلس نظارت كنند و حامی آنان باشند. بخشی از سخنان و نصایح آن عزیز سفر كرده به این شرح است: «ملت باید ناظر باشد به اموری كه در دولت میگذرد» و در جایی دیگر فرمودند: «یك كشور، وقتی آسیب میبیند كه ملتش بیتفاوت باشند. ملت همه باید حاضر باشند در مسائل سیاسی. مردم نباید كنار بروند. اگر مردم كنار بروند، همه شكست میخوریم. حضور شما مردم عزیز و مسلمان در صحنه است كه توطئههای ستمگران و حیلهگران تاریخ را خنثی میكند». (2)
معیارهای حكومت علوی، الگوی دولت اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای
مقام معظم رهبری، شاخصه های حكومت امیرمؤمنان را چنین بیان میكند:
1- پایبندی كامل به دین خدا و اصرار بر اقامه الهی
«هر حكومتی كه اساس كارش بر اقامه دین خدا نباشد، علوی نیست. اگر در نظام اسلامی كه به نام حكومت علوی خود را معرفی میكند، اقامه دین خدا هدف نباشد، مردم به دین خدا عمل بكنند یا نكنند، اقامه حق الهی بشود یا نشود و بگوییم به ما چه ربطی دارد، اگر اینگونه باشد، این حكومت علوی نیست. اقامه دین الهی، اولین شاخصه است و این، مادر همه خصوصیات دیگر زندگی امیرالمؤمنین و حكومت ایشان است. عدالت او هم ناشی از این است. مردم سالاری و رعایت مردم در زندگی امیرمؤمنان هم مربوط به همین است».
2- عدالت طلبی
«درباره عدالت علوی باید بیشتر از اینها تدبّر كنیم؛ زیرا ارزش یك حكومت، به اقامه عدل است. امیرمؤمنان علیهالسلام میفرماید: من آمادهام كه سختترین شرایط زندگی را برای خودم فراهم كنم، اما خدا را در حالی كه به یكی از بندگان او ظلم كردهام ملاقات نكنم. امام علی علیهالسلام نسخه كامل اسلام است و حكومت وی، یك حكومت صد در صد اسلامی است. امروزه عدالت باید واقعیتش را در جامعه نشان دهد و كسی حق ندارد بگوید چون ما نمیتوانیم مثل امیرالمؤمنین عمل كنیم، پس تكلیفی نداریم، نه، بین آنچه ما میتوانیم عمل كنیم و آنچه امیرالمؤمنین بود، مراتب بسیاری فاصله است. ما هر چه میتوانیم باید این مراتب را طی كنیم و پیش برویم و مسئولان باید با اجرای عدالت، جاذبه اسلام را مضاعف كنند».
3- مبارزه با فساد
«امام علی علیهالسلام در نامه 53 میفرماید: درباره خود، دوستان و خویشاوندانت رعایت انصاف را در قبال مردم و خدا بكن؛ یعنی اختصاص و امتیاز به آنها نده. ما امروز باید رفتار امیرمؤمنان را دنبال كنیم. مبارزه با فساد، یكی از پایههای اصلی حكومت و نظام اسلامی است. ما باید تلاشمان را بكنیم و همه، مبارزه با فساد را وظیفه خود بدانند؛ زیرا این روش امیرالمؤمنین است. امیر مؤمنان از مردم ملاحظه نكرد؛ حتی از كسانی كه از او توقع داشتند ملاحظه نكرد؛ آنجا كه دید فساد وجود دارد، با آن مبارزه كرد».
4- پاكدامنی
«امیرمؤمنان در نامه معروف به عثمان بن حنیف میفرماید: هر مأمومی امامی دارد كه باید از دانش او استفاده كند و از نور او نور بگیرد و به او اقتدار و از او پیروی كند. سپس میگوید: من كه امام شما هستم، اینگونه زندگی میكنم. یكی از خصوصیات حكومت امیرمؤمنان تقواست. تقوا یعنی آن شدت مراقبتی كه انسان در اعمال شخصی خود، از راه حق سرپیچی نكند و كاملاً مراقب خود باشد. در همه چیز، دست زدن به آبروی انسانها، گزینشها، طرد كردنها و حرف زدنها مراقبت كند و بر خلاف حق سخنی نگوید. این یعنی شدت مراقبت».
5- صداقت و صراحت
«علی علیهالسلام مظهر تقوا و امانت و صدق و صراحت بود. آن بزرگوار با اینكه یك سیاستمدار و رییس دنیای اسلام بود و تدبیر امور یك جمعیت عظیم بر دوش او بود، اما سیاستمداری علی موجب این نمیشد از جاده صراحت و صداقت كنار رود. كاری كه سیاستمداران دنیا انجام میدادند، این بود كه به حرف هایشان اعتقاد قلبی نداشتند و چهره و قیافهای را كه به خود میگرفتند، با باطن آنها متفاوت بود. لیكن اینها در امیرالمؤمنین وجود نداشت. علی علیهالسلام ، آن قله بلند انسانیت، در این جهت بر خلاف اغلب سیاستمداران عمل كرده است. خصوصیت او این بود كه اگر اسم مردم را میآورد، برای آنها حقیقتاً ارزش قائل بود؛ نه مثل آن كسانی كه در سطح بین المللی، از هر چه تروریست حرفهای است و هر چه غارتگر بین المللی است عملاً حمایت و پشتیبانی میكنند، بعد خجالت هم نمیكشند و بر زبان، نام حقوق بشر و مردم سالاری را جاری میكنند».
6- توجه به محرومان
«در نظام اسلامی باید همه افراد جامعه، در برابر قانون و در استفاده از امكانات خدادادی میهن اسلامی، یكسان و در بهرهمندی از مواهب حیات، متعادل باشند. هیچ صاحب قدرتی، قادر به زورگویی نباشد و هیچ كس نتواند بر خلاف قانون، میل و اراده خود را به دیگران تحمیل كند. طبقات محروم و پا برهنگان جامعه، مورد عنایت خاص دولت باشند و رفع محرومیت و دفاع از آنان در برابر قدرتمندان، وظیفه بزرگ دولت و دستگاه قضایی محسوب شود. هیچ كس به خاطر تمكن مالی، قدرت آن را نیابد در امور سیاسی كشور و در مدیریت جامعه دخالت و نفوذ كند، و هیچ تدبیری در جامعه، به افزایش شكاف میان فقرا و اغنیا نینجامد. پابرهنگان، حكومت اسلامی را پشتیبان و حامی خود حس كنند و برنامههای آن را در جهت رفاه و رفع محرومیت خود بیابند». (3)
سخنان امام راحل با دولتمردان
- حكومت اسلامی، حكومتی است كه برای مردم خدمتگزار است و باید خدمتگزار باشد.
- دولت در جمهوری اسلامی در خدمت ملت است.
- كسانی كه واقعا دلشان برای اسلام میتپد و برای كشورشان، متوجه این باشند كه پست، میزان نیست، مقام میزان نیست... این مقامها تمام میشود. آنی كه هست خدمت است.
- در این طرز حكومت، حاكمیت منحصر به خداست و قانون، فرمان و حكم خداست.
- ما برای این كه وحدت امت اسلام را تأمین كنیم، برای این كه وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهای دست نشانده آنها خارج و آزاد كنیم، راهی نداریم جز این كه تشكیل حكومت بدهیم.
- حكومت اسلامی، حكومت قانون الهی بر مردم است.
- كشور شما امروز یكی از قدرتمندترین كشورهای جهان است، باید سعی كنیم این قدرت را حفظ كنیم.
- اسلام پیشرفتهترین حكومت را دارد. به هیچ وجه حكومت اسلام با تمدن مخالفتی نداشته و ندارد.
- دولت اسلامی قهقرا گرا نیست و با همه مظاهر تمدن موافق است، مگر آنچه كه به آسایش ملت لطمه وارد آورده و با عفت عمومی ملت منافات داشته باشد.
- نظام جممهوری اسلامی ایران با سرافرازی و قدرت، راه خود را یافته و با استواری به پیش میرود. (4)
سخنان مقام معظم رهبری با دولتمردان
- زمامدار مسلمان وظایفش را در مقابل مردم انجام میدهد و امت مسلمان وظایفشان را در قبال زمامدار انجام میدهند. آن وقت است كه دولت و ملت یكپارچه به سوی هدفی كه اسلام و قرآن ترسیم كرده است، به پیش میتازند.
- هیچ دولتی بدون كمك و همیاری مردم نمیتواند موفق شود.
- توصیه من به مردم و تمامی دستگاههای دولتی آن است كه نیروی مردم را قدر بدانند.
- این مناسبت هفته دولت ما یكی از تصادفهای پرمعناست. هفته دولت این كشور یادبود شهادت دو شخصیت دولتی برجسته است... در كشور ما هفته دولت، هفته ولادت دولت نیست. جاهای دیگر اگر بخواهند، چنین روزی و چنین مناسبتی بگذارند، قاعدتا ولادت دولت، یا مثلاً كار برجستهای كه دولت انجام داده، این را به عنوان هفته دولت معین میكنند، اما ما آمدیم و هفته دولتمان را یادبود شهادت قراردادیم. این چیز خیلی پرمعنا و مهمی است؛ این معنایش آن است كه راه ما را، همین خصوصیات است.
- ذخیره معنوی شما (دولتمردان) یكی توكل به خداست و یكی اعتماد به این مردم مؤمن و صادق، فداكار، علاقهمند به مسئولان، علاقهمند به اسلام و علاقهمند و قدردان نظام جمهوری اسلامی كه هرجا از طرف مسئولان نظام از این مردم كمكی خواسته شد، آنچه در اختیارشان بوده در اختیار ما قرار دادند و حجت را بر ما تمام كردند. (5)
هفته دولت در كلام مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری درباره هفته دولت میفرماید: «هفته دولت، فرصت مغتنمی است تا مردم با نتایج تلاشهای بخشی از مجموعه نظام اسلامی بیشتر آشنا شوند و دروغ بودن محور اصلی تبلیغات دشمنان اسلام مبنی بر ناكارآیی و ناتوانی نظام اسلامی، آشكارتر گردد.» ایشان هفته دولت را به تعبیری، «هفته مجموعه حاكمیت نظام» میداند و میفرماید: «هفته دولت، یك فرصت مغتنم دیگری هم هست برای نقد و اصلاح عملكردها به شكل صحیح.» خوشبختانه رهبر بصیر و فرزانه انقلاب با اتكا به تجربههای ارزشمند اجرایی و تیزبینی خاص خویش، كوشیده است با نظارت دقیق بر عملكرد دولتمردان و نمایاندن نقاط قوّت و ضعف آنها، با بیان هشدارها، رهنمودها و راهكارها، دولت را برای رسیدن به اهداف چشماندازی روشن و امیدبخش یاری رساند. ایشان همواره با طرح خواستههایی چون مبارزه دولتمردان با مثلث شوم فقر و فساد و تبعیض و طرحهای دیگر، به تبیین سیاستهای صحیح نظام پرداخته است. (6)
سلام
این بحث یکم زیاد تخصصی نیست؟
انتظارات شما از دولت چیست ؟
انتظار من از دولت اینه که بدون اینکه در مقابل دشمنان اسلام باج بده و کوتاه بیاد سعی خودشو بکنه که وضع معیشتی و اقتصادی و بخصوص فرهنگی کشورمون رو درست کنه و در مقابل مردم خودش رو مسئول بدونه
دولت واقعی چه دولتیست؟
دولتی که همه فکرش اسایش مردم باشه نه اینکه به فکر بعضی از مردم باشه و اینکه به انقلاب اسلامی پایبند باشه و پیرو ولایت فقیه باشه
دولت از نظر شما چه مفهومی دارد ؟
خدمتگزار ملت
آیا دولت تدبیر و امید در آینده کشور تاثیر دارد؟
مطمئنن تاثیر خواهد داشت البته مثبت و منفی بودنش رو نمیدونم احتمالا قیمت ها پایین میاد یا حداقل ثبات پیدا میکنه و انشالله که در مقابل دشمنان تسلیم هم نمیشه
چرا مجلس اولین و سختترین منتقد آمار دولتی است؟
چون از فساد های دولت بهتر از بقیه خبر داره منظورم دولت خاصی نیست و البته بعضی از این انتقادادت هم برمیگرده به حزب ها
سلام
این بحث یکم زیاد تخصصی نیست؟
فکر نمیکنم چون چه خواهی نخواهی باید با این موضوعات آشنا بشیم
انتظارات شما از دولت چیست ؟
امام خميني :
اگر توقع داريد كه در يك شب همه امور بر طبق اسلام و احكام خداوند تعالي متحول شود، يك اشتباه است و در تمام طول تاريخ بشر چنين معجزه اي روي نداده است و نخواهد داد و آن روزي كه ان شاء الله تعالي مصلح كل ظهور نمايد، گمان نكنيد كه يك معجزه شود و يك روزه عالم اصلاح شود؛ بلكه با كوشش ها و فداكاري ها، ستم كاران سركوب و منزوي مي شوند (صحيفه امام، ج21، ص447 )
................
ان شاالله همه زير پرچم الله با وحدت و انسجام براي نشر ارزشهاي متعالي و گسترش عدالت تلاش نمايند ...
حالا هر كس در هر پست و مقامي كه هست!
حزب بازي و جناح بندي ها را بگذاريم كنار و به جاي اين كارها نظرات خود را براي رفع ضعفها ي دولتهاي قبلي بگوييم ...
دولت كه يك نفر نيست!! يك مجموعه هست!!
انقلاب اسلامی ادامه و دنباله راه انقلاب پیامبر اسلام(ص) است
و هدف انقلاب رساندن بشریت به اهداف خلقت و موعود میباشد.
وظيفه تك تك ما زمينه سازي و كادر سازي براي حكومت عدل امام زمان (ع) هست!!
انتظار ازدولت آينده اينه كه امكانات خود را در راستاي همين هدف مهم بسيج كنه!
اعم از گسترش علوم و معارف اسلامي- تقويت و حمايت از كانونهاي فرهنگي و مذهبي -مساجد و....
ان شاالله كه اشخاص با تقوا سكان مديريت اين كشور اسلامي را بدست بگيرند و از ظرفيت
و تخصص همه در جاي خود استفاده شود!!
بدون شک مهار تورم و کاهش بيکاري بايد در اولويت برنامههاي اقتصادي دولت باشد. کنترل تورم نيز بدون ايجاد انضباطي مالي و پولي امکانپذير نيست. اين انضباط مالي نيز در حال حاضر از طريق ساماندهي بودجه کشور ميسر خواهد شد متأسفانه با توجه به اينکه دولت قبلي در اين زمينه کمکاري کرده است در حال حاضر دولت جديد با بودجه آشفتهاي مواجه است که از يک طرف کسري شديد دارد و از طريق ديگر هزينههاي سنگيني در آن لحاظ شده است. دولت نيز در وضعيتي قرار دارد که منابع محدود را بايد طوري مديريت کند که بتواند در اين شرايط دخل و خرج خود را همخواني دهد. لذا دولت جديد بايد بودجه را اصلاح کند تا از اين ناحيه متضرر نشود.
*** کنترل تورم چگونه مقدور است؟
مساله ساماندهي نظامپولي در جهت مهار نقدينگي در جامعه براي کنترل تورم بايد از ديگر اولويتهاي اقتصادي دولت باشد. علاوه براينکه لازم است تا انضباط مالي در دولت حاکم شود تا زمينه تعديل تورم فراهم آيد. همچنين بايد در بخش سياستهاي پولي نيز طوري پيش رفت که روند افزايش نقدينگي متوقف شود. اگر سياستهاي پولي اصلاح نشود و همچنان دولت براي جبران کسري بودجه به علت کمبود منابع به استقراض از بانک مرکزي ادامه دهد نميتواند تورم را مهار کند. لذا بايد سياستهاي پولي ساماندهي و در جهت کاهش تورم به کار گرفته شوند. البته در حال حاضر به علت وجود تحريمها و نبود درآمدهاي نفتي مساله به سادگي محقق نخواهد شد.
*** ميان تورم و تحريمها چه رابطهاي وجود دارد؟
مهار تورم نيازمند تأمين منابع مالي باري دولت است وقتي دولت از بخش عمده درآمدهاي خود يعني پول نقت محريم است چگونه ميتواند مانع رشد نقدينگي و تورم شود. لذا کاهش تورم در گرو بهبود تعاملات در سطح سياست خارجي است. اگر در زمينه سياست خارجي گشايشي ايجاد نشود نميتوان انتظار داشت دولت بر مشکلات اقتصادي فائق آيد چه برسد اينکه در مسير رشد و توسعه قرار بگيريم. لذا رفع بخش اعظم مشکلات فعلي کشور در اقتصاد در اثر تعامل در سطح بينالمللي ايجاد ميشود که اين نيز به سياستهاي دولت جديد در بخش خارجي ربط دارد که چه راهکاري اتخاذ خواهد کرد تا در نهايت به باز شدن گره مشکلات و چالشهاي اقتصادي ايران منجر شود. دولت جديد بايد زمينه و سازوکار لازم براي احياي توليد را فراهم کند. از طرف ديگر نيز بايد آزادسازي در بخش اقتصاد رخ دهد. همچنين دولت بايد به سمتي برود که فضاي کسب و کار را رونق بدهد. در حال حاضر افزايش نرخ ارز باعث شده تا درآمد کشور از طريق صادرات غير نفتي افزايش يابد. اکنون اين دولت ميتواند با حمايت از بخش خصوصي و ساماندهي فضاي کسبوکار حداقل باعق تقويت فعاليتهاي بخش خصوصي شود تا زا اين طريق بخشي از منابع را تأمين کند. هرچند اين منابع اندک است اما در شرايط فعلي بخشي از نيازها را پاسخ ميدهد. لذا بايد دولت جديد فضاي بسته کسب و کار را اصلاح کند و بسياري از قوانين دست و پاگير را که باعث کندي فعاليتهاي بخش خصوصي شده است را از ميان بردارد. از طرف ديگر دولت بايد از فعاليتهاي تصديگري خود بکاهد و کارهاي اجرايي را به بخش خصوصي واگذار کند. اگر دولت دست از رقابت با بخش خصوصي بردارد و به وظايف حاکميتي و نظارتي خود بپردازد بخش خصوصي نيز در جهت توانمندي گام بر خواهد داشت و در شرايط رقابتي سالم درجهت بهبود کيفيت و بهرهوري حرکت ميکند. رشد اشتغال يا از بين بردن بيکاري نيز در گرو بهبود فضاي کسب و کار و ميدان دادن به بخش خصوصي است. در تمام دنيا ايجاد شغل برعهده بنگاههاي کوچک و متوسط است. اين بنگاهها به دولت وابسته نيستند اما سالانه با ايجاد صدها شغل در جهت کاهش معضل بيکاري به دولت کمک ميکنند بنابراين اگر فضاي کسب و کار مناسب باشد اين بنگاهها با رشد مواجهع خواهند شد و توسعه آنها نيز به معناي افزايش اشتغال است.
*** چه انتظاراتي نبايد از دولت داشت؟
نميتوان از دولت جديد انتظار داشت يک شبه تمام مشکلات اقتصادي که طي 8 سال روي هم انباشته شدهاند را رفع کند. بايد بستر سازي شود تا به تدريج دولت بتواند با مهار هر يک از آنها به تدريج زمينه بهبود وضعيت را ايجاد کند. بنابراين در اين شرايط نبايد انتظار نامعقول از دولت داشت. اگر انتظارات و خواسته نامعقول و فراتر از توان دولت باشد بهطور حتم باري از مشکلات اقتصادي برداشته نميشود بلکه بر تنش و تلاطمات قبلي ميافزايد. پس بايد به دولت اجازه بسترسازي داد تا با مهيا کردن سازوکارها مرحله به مرحله در جهت سازماندهي مشکلات گام بردارد تا حداقل وضعيت موجود بهبود يابد.
انتظارات شما از دولت چیست ؟ رضایت خاطرمردم ازدستگاههای دولتی که زیرنظروزرای مربوطه و.درنهایت زیرنظررئیس جمهوری کارمی کننداست
دولت واقعی چه دولتیست؟ دولتی که هدفش فقط برای خداباشد
دولت از نظر شما چه مفهومی دارد ؟ دولت یعنی مردم ورضایت آنها
آیا دولت تدبیر و امید در آینده کشور تاثیر دارد؟ بستگی به نحوه تدبرداردکه امیدوارم آینده ای روشن پیشروداشته باشیم
چرا مجلس اولین و سختترین منتقد آمار دولتی است؟ زیراتصمیم گیری های اولیه توسط این سازمان انجام می شود.باتشکر
انتظارات شما از دولت چیست ؟ رفع بی کاری و حل مسائل اقتصادی و مسائل درمان در بیمارستان ها که طبق قانون اساسی باید مسئله درمان رایگان باشد
دولت واقعی چه دولتیست؟ دولتی که وضعیت زندگی مردمش براش مهم باشه
دولت از نظر شما چه مفهومی دارد ؟ کارفرما
آیا دولت تدبیر و امید در آینده کشور تاثیر دارد؟ احتمال زیاد دارد
چرا مجلس اولین و سختترین منتقد آمار دولتی است؟ نمیدونم
انتظارات یکی و دوتا نیست وهرکس مشکلات رو از دید خودش نگاه میکنه امیدوارم همه مردم به یک نسبت به انتظارات قانونی وشرعی که دارند برسند
انتظارات شما از دولت چیست ؟
روی کار آمدن دولتی که به اعتقاد اکثر قریب به اتفاق صاحبنظران، مردم برای پایان یافتن اوضاع نابسامان اقتصادی، به آن امید بستهاند، بیش و پیش از هر چیز، اهمیت نگاه و برنامههای اقتصادی این دولت را به عنوان شاخص ارزیابی دولت مطرح میکند. بهبود وضعیت اقتصادی
دولت از نظر شما چه مفهومی دارد ؟
حکومت، اجتماعی سازمان یافته است که تحت یک نظام سیاسی متحد با نام دولت کار می کند.مفهوم حکومت می تواند متمایز از مفهوم دولت باشد. دولت گروهی مشخص از مردم، دیوان سالاران اداری، است که وظیفه اداره کردن کارهای حکومت ها را در دوره ای که به آن ها اختصاص دارد بر عهده دارند.
چرا مجلس اولین و سختترین منتقد آمار دولتی است؟
ناباوری و زیر سوال بردن آمار و ارقام دولتی آن چیزی است مکه این روزها تبدیل به یک روزمره شده است. به گونه ای که هرگونه اعلام آمار مثبت بلافاصله با واکنشها و انتقادات اساسی مواجه میشود و در این میان نمایندگان نیز پیشقراولان عرصه مبارزه با آمار غیر واقعی هستند.
هرچند طی چند سال اخیر انتقاد و نا باوری در خصوص آمارهای صادره از سوی دولت یک امر روزمره در اقتصاد کشور بوده است، اما تشدید انتقادها از آمار دولتی، از زمانی شروع شد که محمود احمدی نژاد رئیس جمهور، در آخرین مصاحبه تلویزیونی خود دست به ارائه گزارشی با آمار دولتی از وضعیت سیاست و اقتصاد کشور زد.
انتظار اکثر مردم فقط و فقط مقابله و مهار تورم اقتصادی و بالا بردن ارزش ریال است
انتظارات شما از دولت چیست ؟
انتظار من از دولت این است واقعا در بحث امروز دشمنان کشور ما هیچ راهی جز ضربه زدن آن هم چون نمیتوانند به انقلاب ما مستقیم ضربه بزنند میخواند ازطریق فشار اوردن به مردم از طریق تحریم ، گرانی ، بیکاری و ناامید کردن مردم از زندگی و همچنین از انقلاب اسلامی ایران به انقلاب ما ضربه بزنند و باید مسئولان نظام ازجمله دولت باید مشکلات اقتصادی و معیشتی و بیکاری مردم که صاحب نظام هستند را برطرف کنند چون اگه این کار را نکنند آستانه تحمل مردم هم حدی دارد.
مرسی فاطمه خانوم اطلاعات مفیدی بود
تحقق عدالت نه تنها در اقتصاد بلکه در سایرحوزه های دیگر هم کار سخت و طاقت فرسایی است . چرا که تعریف عدالت از دید افراد مختلف به خصوص در حوزه های اقتصادی متفاوت است .
برخی عدالت را در گسترش و میدان دادن به بخش خصوصی تعریف می کنند ، برخی صرفا اقتصاد را وقتی پیروز می دانند که در دست دولت باشد و برخی با نگاه واقع بینانه تری به عدم تفکیک این دو می پردازند .
اما به نظر شخصی خود من تحقق عدالت اقتصادی زمانی امکان پذیر است که همه ی مردم در تامین نیاز های معیشتی دچار مشکل نباشند و نوسانات اقتصادی ان ها را در تامین نیاز های اولیه با مشکل رو به رو نکند .
تحقق عدالت اقتصادی یعنی این که عده ای سود جو باسلطه برکالاهای اساسی و نیاز های مردم نتوانند نبض بازار را در دست گرفته و با قیمت گذاری های ناعادلانه فقط به پر کردن جیب خود بپردازند .