جمع بندی و چکیده مباحث طــرح صــــالــحـیــن راســــخــــون
چکيده مبحث سی و دوّم طرح صالحین: حجاب
رعایت حجاب و پوشش اسلامیبرای زنان و مردان مؤمن و مسلمان، تکلیف الهی است. رعایت آن، علاوه بر این که موجب عمل به دستورات الهی میشود، شخصیت فردی اجتماعی و معنوی انسان محجوب و پاکدامن، سیر صعودی پیدا کرده و نردبان تعالی و تکامل را یکی پس از دیگری طی خواهد کرد و از سوی دیگر در تأمین بهداشت روحی و روانی و آرامش خانوادهها و صفا، نورانیت و امنیت در جامعه نقش به سزایی ایفا میکند.
هدف و فلسفه حجاب
هدف اصلی تشریع احکام در اسلام، قرب به خداوند است که به وسیلهی تزکیهی نفس و تقوا به دست میآید:
إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ (حجرات؛13) بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.
هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ؛
اوست خدایی که میان عرب امّی (قومی که خواندن و نوشتن هم نمیدانستند) پیغمبری بزرگوار از همان قوم برانگیخت، تا بر آنان وحی خدا را تلاوت کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک سازد و کتاب سماوی و حکمت الهی بیاموزد؛ با آن که پیش از این، همه در ورطهی جهالت و گمراهی بودند.
از قرآن کریم استفاده میشود که هدف از تشریع حکم الهی، وجوب حجاب اسلامی، دستیابی به تزکیهی نفس، طهارت، عفت و پاکدامنی است. آیاتی همچون:
قُلْ لِلْمُۆْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ؛ ای رسول ما مردان مۆمن را بگو تا چشمها از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگی جسم و جان ایشان اصلح است.
قُلْ لِلْمُۆْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ (نور؛30) ای رسول ما به مردان مۆمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند.
قُلْ لِلْمُۆْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ(نور؛31( ای رسول به زنان مۆمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند.
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونهای راه نروند که با نشان دادن زینتهای خود باعث جلب توجه نامحرم شوند
وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ(نور؛31) و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.
از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده میشود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوهی پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است.
بنابراین، حجاب و پوشش زن نیز به منزلهی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند.
فواید حجاب
الف) ایجاد آرامش روانى در فرد
یکى از فواید و آثار مهم حجاب در بُعد فردى، ایجاد آرامش روانى در افراد جامعه است.
ب) استحکام بیشتر کانون خانواده
ج) حفظ و استیفاى نیروى کار در جامعه
یکى از فواید مهم حجاب در بُعد اجتماعى، حفظ و استیفاى نیروى کار در سطح جامعه است.
د) فایده ى اقتصادى حجاب
استفاده از حجاب و پوشش، به ویژه در شکل چادر مشکى، به دلیل سادگى و ایجاد یکدستى در پوشش بانوان در بیرون منزل، مى تواند از بُعد اقتصادى نیز تأثیرى مثبت در کاهش تقاضاهاى مدپرستى بانوان داشته باشد; البته به شرط این که خود چادر مشکى دست خوشِ این تقاضاها نگردد.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: «لباسی بپوش که انگشتنمای مردم نشوی و عزّت و احترامت هم محفوظ بماند.»
«کسی که زیبایی اندیشه دارد، زیبایی ظاهر خود را به نمایش نمی گذارد.» (شهید مطهری)
«و تو اى خواهر دینىام: چادر سیاهى كه تو را احاطه كرده است ازخون سرخ من كوبندهتر است.» (شهید عبدالله محمودى)
«اى خواهرم: قبل از هر چیز استعمار از سیاهى چادر تو مىترسد تا سرخى خون من.» (شهید محمد حسن جعفرزاده)
در کلاس حفظ تقوا و شرف
دختران دُرَّند و چادر چون صدف
بهترین سرمایه زن چادر است
زانکه زن را زینت زن، چادر است
حفظ چادر، حفظ دین و مذهب است
شیوه زهرا و درس زینب است
حفظ چادر نص قرآن مجید
قفل جنت را بود تنها کلید
حفظ چادر سد فحشا می شود
روسفیدی نزد زهرا می شود
كوچه ها از چشم نامحرم پر است
حافظ گل در خيابان چادر است
غنچه ای تا هست پنهان در حجاب
می کند از او خزان هم اجتناب
حجاب، عفاف و شخصیت و متانت زن را نمودار میکند و او را همچون مرواریدی گرانبها در بر میگیرد.
حجاب یعنی به جای شخص، شخصیّت را دیدن.
حجاب
احترام به حرمت های الهیست
و
چادر - حجاب برتر -
بله ی بلند من است به یکتا معشوق عالم، به خدای مهربانم
ولادت
ولادت حضرت مهدي صاحب الزمان ( ع ) در شب جمعه ، نيمه شعبان سال 255يا 256هجري بود پس از اينكه دو قرن و اندي از هجرت پيامبر ( ص ) گذشت ، و امامت به امام دهم حضرت هادي ( ع ) و امام يازدهم حضرت عسكري ( ع ) رسيد ، كم كم در بين فرمانروايان و دستگاه حكومت جبار ، نگراني هايي پديد آمد . علت آن اخبار و احاديثي بود كه در آنها نقل شده بود : از امام حسن عسكري ( ع ) فرزندي تولد خواهد يافت كه تخت و كاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد كرد و عدل و داد را جانشين ظلم و ستم ستمگران خواهد نمود . در احاديثي كه بخصوص از پيغمبر ( ص ) رسيده بود ، اين مطلب زياد گفته شده و به گوش زمامداران رسيده بود در اين زمان يعني هنگام تولد حضرت مهدي ( ع ) ، معتصم عباسي ، هشتمين خليفه عباسي ، كه حكومتش از سال 218هجري آغاز شد ، سامرا ، شهر نوساخته را مركز حكومت عباسي قرار داد اين انديشه - كه ظهور مصلحي پايه هاي حكومت ستمكاران را متزلزل مي نمايد و بايد از تولد نوزادان جلوگيري كرد ، و حتي مادران بيگناه را كشت ، و يا قابله هايي را پنهاني به خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند - در تاريخ نظايري دارد . در زمان حضرت ابراهيم ( ع ) نمرود چنين كرد . در زمان حضرت موسي ( ع ) فرعون نيز به همين روش عمل نمود . ولي خدا نخواست . همواره ستمگران مي خواهند مشعل حق را خاموش كنند ، غافل از آنكه ، خداوند نور خود را تمام و كامل مي كند ، اگر چه كافران و ستمگران نخواهند در مورد نوزاد مبارك قدم حضرت امام حسن عسكري ( ع ) نيز داستان تاريخ به گونه اي شگفت انگيز و معجزه آسا تكرار شد امام دهم بيست سال - در شهر سامرا - تحت نظر و مراقبت بود ، و سپس امام يازدهم ( ع ) نيز در آنجا زير نظر و نگهباني حكومت به سر مي برد به هنگامي كه ولادت ، اين اختر تابناك ، حضرت مهدي ( ع ) ، نزديك گشت ، و خطر او در نظر جباران قوت گرفت ، در صدد بر آمدند تا از پديد آمدن اين نوزاد جلوگيري كنند ، و اگر پديد آمد و بدين جهان پاي نهاد ، او را از ميان بردارند بدين علت بود كه چگونگي احوال مهدي ، دوران حمل و سپس تولد او ، همه و همه ، از مردم نهان داشته مي شد ، جز چند تن معدود از نزديكان ، يا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسكري ( ع ) كسي او را نمي ديد . آنان نيز مهدي را گاه بگاه مي ديدند ، نه هميشه و به صورت عادي.
شيعيان خاص ، مهدي ( ع ) را مشاهده كردند
در مدت 5 يا 4 سال آغاز عمر حضرت مهدي كه پدر بزرگوارش حيات داشت ، شيعيان خاص به حضور حضرت مهدي ( ع) مي رسيدند از جمله چهل تن به محضر امام يازدهم رسيدند و از امام خواستند تا حجت و امام بعد از خود را به آنها بنماياند تا او را بشناسند ، و امام چنان كرد آنان پسري را ديدند كه بيرون آمد ، همچون پاره ماه ، شبيه به پدر خويش . امام عسكري فرمود : " پس از من ، اين پسر امام شماست ، و خليفه من است در ميان شما ، امراو را اطاعت كنيد ، از گرد رهبري او پراكنده نگرديد ، كه هلاك مي شويد و دينتان تباه مي گردد . اين را هم بدانيد كه شما او را پس از امروز نخواهيد ديد ، تا اينكه زماني دراز بگذرد . بنابراين از نايب او ، عثمان بن سعيد ، اطاعت كنيد " . و بدين گونه ، امام يازدهم ، ضمن تصريح به واقع شدن غيبت كبري ، امام مهدي را به جماعت شيعيان معرفي فرمود ، و استمرار سلسله ولايت را اعلام داشت .يكي از متفكران و فيلسوفان قرن سوم هجري كه به حضور امام رسيده است ، ابو سهل نوبختي مي باشد باري ، حضرت مهدي ( ع ) پنهان مي زيست تا پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسكري در روز هشتم ماه ربيع الاول سال 260هجري ديده از جهان فرو بست . در اين روز بنا به سنت اسلامي ، مي بايست حضرت مهدي بر پيكر مقدس پدر بزرگوار خود نماز گزارد ، تا خلفاي ستمگر عباسي جريان امامت را نتوانند تمام شده اعلام كنند ، و يا بد خواهان آن را از مسير اصلي منحرف كنند ، و وراثت معنوي و رسالت اسلامي و ولايت ديني را به دست ديگران سپارند . بدين سان ، مردم ديدند كودكي همچون خورشيد تابان با شكوه هر چه تمامتر از سراي امام بيرون آمد ، و جعفر كذاب عموي خود را كه آماده نماز گزاردن بر پيكر امام بود به كناري زد ، و بر بدن مطهر پدر نماز گزارد
ضرورت غيبت آخرين امام
صورت و سيرت مهدي ع
چهره و شمايل حضرت مهدي ( ع ) را راويان حديث شيعي و سني چنين نوشته اند چهره اش گندمگون ، ابرواني هلالي و كشيده ، چشمانش سياه و درشت و جذاب ، شانه اش پهن ، دندانهايش براق و گشاد ، بيني اش كشيده و زيبا، پيشاني اش بلند و تابنده . استخوان بندي اش استوار و صخره سان ، دستان و انگشتهايش درشت .گونه هايش كم گوشت و اندكي متمايل به زردي - كه از بيداري شب عارض شده -بر گونه راستش خالي مشكين . عضلاتش پيچيده و محكم ، موي سرش بر لاله گوش ريخته ، اندامش متناسب و زيبا ، هياتش خوش منظر و رباينده ، رخساره اش در هاله اي از شرم بزرگوارانه و شكوهمند غرق . قيافه اش از حشمت و شكوه رهبري سرشار .نگاهش دگرگون كننده ، خروشش درياسان ، و فريادش همه گير " .حضرت مهدي صاحب علم و حكمت بسيار است و دارنده ذخاير پيامبران است . وي نهمين امام است از نسل امام حسين ( ع ) اكنون از نظرها غايب است . ولي مطلق و خاتم اولياء و وصي اوصياء و قائد جهاني و انقلابي اكبر است . چون ظاهر شود ، به كعبه تكيه كند ، و پرچم پيامبر ( ص ) را در دست گيرد و دين خدا را زنده و احكام خدا را در سراسر گيتي جاري كند . و جهان را پر از عدل و داد و مهرباني كند .حضرت مهدي ( ع ) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است . خدا و عظمت خدا در وجود او متجلي است و همه هستي او را فراگرفته است . مهدي ( ع ) عادل است و خجسته و پاكيزه . ذره اي از حق را فرو نگذارد . خداوند دين اسلام را به دست او عزيز گرداند . در حكومت او ، به احدي ناراحتي نرسد مگر آنجا كه حد خدايي جاري گردد .مهدي ( ع ) حق هر حقداري را بگيرد و به او بدهد . حتي اگر حق كسي زير دندان ديگري باشد ، از زير دندان انسان بسيار متجاوز و غاصب بيرون كشد و به صاحب حق باز گرداند . به هنگام حكومت مهدي ( ع ) حكومت جباران و مستكبران ، و نفوذ سياسي منافقان و خائنان ، نابود گردد . شهر مكه - قبله مسلمين - مركز حكومت انقلابي مهدي شود . نخستين افراد قيام او ، در آن شهر گرد آيند و در آنجا به او بپيوندند ...برخي به او بگروند ، با ديگران جنگ كند ، و هيچ صاحب قدرتي و صاحب مرامي ، باقي نماند و ديگر هيچ سياستي و حكومتي ، جز حكومت حقه و سياست عادله قرآني ، در جهان جريان نيابد . آري ، چون مهدي ( ع ) قيام كند زميني نماند ، مگر آنكه در آنجا گلبانگ محمدي : اشهد ان لا اله الا الله ، و اشهد ان محمدا رسول الله ، بلند گردد .در زمان حكومت مهدي ( ع ) به همه مردم ، حكمت و علم بياموزند ، تا آنجا كه زنان در خانه ها با كتاب خدا و سنت پيامبر ( ص ) قضاوت كنند . در آن روزگار ، قدرت عقلي توده ها تمركز يابد . مهدي ( ع ) با تاييد الهي ، خردهاي مردمان را به كمال رساند و فرزانگي در همگان پديد آورد ... .مهدي ( ع ) فرياد رسي است كه خداوند او را بفرستد تا به فرياد مردم عالم برسد .در روزگار او همگان به رفاه و آسايش و وفور نعمتي بيمانند دست يابند . حتي چهارپايان فراوان گردند و با ديگر جانوران ، خوش و آسوده باشند . زمين گياهان بسيار روياند آب نهرها فراوان شود ، گنجها و دفينه هاي زمين و ديگر معادن استخراج گردد . در زمان مهدي ( ع ) آتش فتنه ها و آشوبها بيفسرد ، رسم ستم و شبيخون و غارتگري برافتد و جنگها از ميان برود .در جهان جاي ويراني نماند ، مگر آنكه مهدي ( ع ) آنجا را آباد سازد .در قضاوتها و احكام مهدي ( ع ) و در حكومت وي ، سر سوزني ظلم و بيداد بر كسي نرود و رنجي بر دلي ننشيند .مهدي ، عدالت را ، همچنان كه سرما و گرما وارد خانه ها شود ، وارد خانه هاي مردمان كند و دادگري او همه جا را بگيرد .
شمشير حضرت مهدي ع شمشير مهدي ، سيف الله و سيف الله المنتقم است . شمشيري است خدائي ،شمشيري است انتقام گيرنده از ستمگران و مستكبران . شمشير مهدي شمشير انتقام از همه جانيان در طول تاريخ است . درندگان متمدن آدمكش را مي كشد ، اما بر سر ضعيفان و مستضعفان رحمت مي بارد و آنها را مي نوازد .
روزگار موعظه و نصيحت در زمان او ديگر نيست . پيامبران و امامان و اولياء حق آمدند و آنچه لازمه پند دادن بود بجاي آوردند . بسياري از مردم نشنيدند و راه باطل خود را رفتند و حتي اولياء حق را زهر خوراندند و كشتند . اما در زمان حضرت مهدي بايد از آنها انتقام گرفته شود . مهدي ع آن قدر از ستمگران را بكشد كه بعضي گويند : اين مرد از آل محمد ص نيست . اما او از آل محمد ( ص ) است يعني از آل حق ، آل عدالت ، آل عصمت و آل انسانيت است . از روايات شگفت انگيزي كه در مورد حضرت مهدي ع آمده است ، خبري است كه از حضرت امام محمد باقر ع نقل شده و مربوط است به 1290 سال قبل . در اين روايت
حضرت باقر ع مي گويند : " مهدي ، بر مركبهاي پر صدايي ، كه آتش و نور در آنها تعبيه شده است ، سوار مي شود و به آسمانها ، همه آسمانها سفر مي كند " . و نيز در روايت امام محمد باقر ع گفته شده است كه بيشتر آسمانها ، آباد و محل سكونت است . البته اين آسمان شناسي اسلامي ، كه از مكتب ائمه طاهرين ع استفاده مي شود ، ربطي به آسمان شناسي يوناني و هيئت بطلميوسي ندارد ... و هر چه در آسمان شناسي يوناني ، محدود بودن فلك ها و آسمانها و ستارگان مطرح است ، در آسمان شناسي اسلامي ، سخن از وسعت و ابعاد بزرگ است و ستارگان بيشمار و قمرها و منظومه هاي فراوان . و گفتن چنين مطالبي از طرف پيامبر اكرم ص و امام باقر ع جز از راه ارتباط با عالم غيب و علم خدائي امكان نداشته است
غيبت كوتاه مدت يا غيبت صغري مدت غيبت صغري بيش از هفتاد سال بطول نينجاميد از سال 260ه. تا سال 329ه كه در اين مدت نايبان خاص ، به محضر حضرت مهدي ( ع ) مي رسيدند ، و پاسخ نامه ها سؤالات را به مردم مي رساندند . نايبان خاص كه افتخار رسيدن به محضر امام ع را داشته اند ، چهار تن مي باشند كه به " نواب خاص " يا " نايبان ويژه " معروفند . نخستين نايب خاص مهدي ( ع ) عثمان بن سعيد اسدي است . كه ظاهرا بعد از سال 260 هجري وفات كرد ، و در بغداد به خاك سپرده شد . عثمان بن سعيد از ياران و شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام يازدهم بود و خود در زير سايه امامت پرورش يافته بود . محمد بن عثمان : دومين سفير و نايب امام ع محمد بن عثمان بن سعيد فرزند عثمان بن سعيد است كه در سال 305هجري وفات كرد و در بغداد بخاك سپرده شد .نيابت و سفارت محمد بن سعيد نزديك چهل سال بطول انجاميد . حسين بن روح نوبختي : سومين سفير ، حسين بن روح نوبختي بود كه در سال 326هجري فوت كرد . علي بن محمد سمري : چهارمين سفير و نايب امام حجه بن الحسن ( ع ) است كه در سال 329هجري قمري در گذشت و در بغداد دفن شد . مدفن وي نزديك آرامگاه عالم و محدثبزرگ ثقه الاسلام محمد بن يعقوب كليني است .همين بزرگان و عالمان و روحانيون برجسته و پرهيزگار و زاهد و آگاه در دوره غيبت صغري واسطه ارتباط مردم با امام غايب و حل مشكلات آنها بوسيله حضرت مهدي ع بودند .
غيبت دراز مدت يا غيبت كبري و نيابت عامه
اين دوره بعد از زمان غيبت صغري آغاز شد ، و تاكنون ادامه دارد .اين مدت دوران امتحان و سنجش ايمان و عمل مردم است . در زمان نيابت عامه ، امام ( ع ) ضابطه و قاعده اي به دست داده است تا در هر عصر ، فرد شاخصي كه آن ضابطه و قاعده ، در همه ابعاد بر او صدق كند ، نايب عام امام ع باشد و به نيابت از سوي امام ، ولي جامعه باشد در امر دين و دنيا . بنابراين ، در هيچ دوره اي پيوند امام ( ع ) با مردم گسيخته نشده و نبوده است . اكنون نيز ، كه دوران نيابت عامه است ، عالم بزرگي كه داراي همه شرايط فقيه و داناي دين بوده است و نيز شرايط رهبري را دارد ، در راس جامعه قرار مي گيرد و مردم به او مراجعه مي كنند و او صاحب " ولايت شرعيه " است به نيابت از حضرت مهدي ( ع ) . بنابراين ، اگر نايب امام ( ع ) در اين دوره ، حكومتي را درست و صالح نداند آن حكومت طاغوتي است ، زيرا رابطه اي با خدا و دين خدا و امامت و نظارت شرعي اسلامي ندارد . بنابر راهنمايي امام زمان عجل الله فرجه براي حفظ انتقال موجوديت تشيع و دين خدا ، بايد هميشه عالم و فقيهي در راس جامعه شيعه قرار گيرد كه شايسته و اهل باشد ، و چون كسي - با اعلميت و اولويت - در راس جامعه ديني و اسلامي قرار گرفت بايد مجتهدان و علماي ديگر مقام او را پاس دارند ، و براي نگهداري وحدت اسلامي و تمركز قدرت ديني او را كمك رسانند ، تا قدرتهاي فاسد نتوانند آن را متلاشي و متزلزل كنند . گر چه دوري ما از پناهگاه مظلومان و محرومان و مشتاقان - حضرت مهدي ( ع ) - بسيار درد آور است ، ولي بهر حال - در اين دوره آزمايش - اعتقاد ما اينست كه حضرت مهدي ( ع ) به قدرت خدا و حفظ او ، زنده است و نهان از مردم جهان زندگي مي كند ، روزي كه " اقتضاي تام " حاصل شود ، ظاهر خواهد شد ، و ضمن انقلابي پر شور و حركتي خونين و پردامنه ، بشريت مظلوم را از چنگ ظالمان نجات خواهد داد ، و رسم توحيد و آيين اسلامي را عزت دوباره خواهد بخشيد .
اعتقاد به مهدويت در دوره هاي گذشته
اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجي در دينهاي ديگر مانند : يهودي ، زردشتي ، مسيحي و مدعيان نبوت عموما ، و دين مقدس اسلام ، خصوصا ، به عنوان يك اصل مسلم مورد قبول همه بوده است .
اعتقاد به حضرت مهدي ( ع ) منحصر به شيعه نيست
عقيده به ظهور حضرت مهدي ( ع ) فقط مربوط به شيعيان و عالم تشيع نيست ،بلكه بسياري از مذاهب اهل سنت( مالكي ، حنفي ، شافعي و حنبلي و ... ) به اين اصل اعتقاد دارند و دانشمندان آنها ، اين موضوع را در كتابهاي فراوان خود آورده اند و احاديث پيغمبر ( ص ) را درباره مهدي ( ع ) از حديثهاي متواتر و صحيح مي دانند.
دعاى عَظُمَ الْبَلاَءُ
اين دعاء حضرت صاحب الا مرعليه السلام است كه تعليم فرمود آنرا به شخصى كه محبوس بود پس خلاص شد
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَف اَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِط اَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّج اَّءُ
خدايا بلاء عظيم گشته و درون آشكار شد و پرده از كارها برداشته شد و اميد قطع شد
وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ
و زمين تنگ شد و از ريزش رحمت آسمان جلوگيرى شد و تويى ياور و شكوه بسوى تو است
الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى
و اعتماد و تكيه ما چه در سختى و چه در آسانى بر تو است خدايا درود فرست بر
مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ
محمد و آل محمد آن زمامدارانى كه پيرويشان را بر ما واجب كردى و بدين سبب مقام
وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ
و منزلتشان را به ما شناساندى به حق ايشان به ما گشايشى ده فورى و نزديك مانند
الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى
چشم بر هم زدن يا نزديكتر اى محمد اى على اى على اى محمد مرا كفايت كنيد
فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ
كه شماييد كفايت كننده ام و مرا يارى كنيد كه شماييد ياور من اى سرور ما اى صاحب
الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ
الزمان فرياد، فرياد، فرياد، درياب مرا درياب مرا درياب مرا همين ساعت
السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ
همين ساعت هم اكنون زود زود زود اى خدا اى مهربانترين مهربانان به حق
مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرينَ
محمد و آل پاكيزه اش
دعاى امام زمان عجَّ اللّه تعالى فرجه
كفعمى در مصباح فرموده اين دعاء حضرت مهدى صَلَواتُ اللّهِ عَلَيْهِ است
اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفيقَ الطّاعَةِ وَبُعْدَ الْمَعْصِيَةِ
خدايا روزى ما كن توفيق اطاعت و دورى از گناه
وَصِدْقَ النِّيَّةِ وَعِرْفانَ الْحُرْمَةِ وَاَكْرِمْنا بِالْهُدى وَالاِْسْتِقامَةِ وَسَدِّدْ
و صدق و صفاى در نيت و شناختن آنچه حرمتش لازم است و گرامى دار ما را بوسيله هدايت شدن و استقامت و استوار كن
اَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَالْحِكْمَةِ وَامْلاَْ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَالْمَعْرِفَةِ وَطَهِّرْ
زبانهاى ما را به درستگويى و حكمت و لبريز كن دلهاى ما را از دانش و معرفت و پاك كن
بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَالشُّبْهَةِ وَاكْفُفْ اَيْدِيَنا عَنِ الظُّلْمِ وَالسَّرِقَةِ
اندرون ما را از غذاهاى حرام و شبهه ناك و بازدار دستهاى ما را از ستم و دزدى
وَاغْضُضْ اَبْصارَنا عَنِ الْفُجُورِ وَالْخِيانَةِ وَاسْدُدْ اَسْماعَنا عَنِ اللَّغْوِ
و بپوشان چشمان ما را از هرزگى و خيانت و ببند گوشهاى ما را از شنيدن سخنان بيهوده
وَالْغيبَةِ وَتَفَضَّلْ عَلى عُلَماَّئِنا بِالزُّهْدِ وَالنَّصيحَةِ وَعَلَى الْمُتَعَلِّمينَ
و غيبت و تفضل فرما بر علماى ما به پارسايى و خيرخواهى كردن و بر دانش آموزان
بِالْجُهْدِ وَالرَّغْبَةِ وَعَلَى الْمُسْتَمِعينَ بِالاِْتِّباعِ وَالْمَوْعِظَةِ وَعَلى
به كوشش داشتن و شوق و بر شنوندگان به پيروى كردن و پند گرفتن و بر
مَرْضَى الْمُسْلِمينَ بِالشِّفاَّءِ وَالرّاحَةِ وَعَلى مَوْتاهُمْ بِالرَّاْفَةِ
بيماران مسلمان به بهبودى يافتن و آسودگى و بر مردگان آنها به عطوفت
وَالرَّحْمَةِ وَعَلى مَشايِخِنا بِالْوَقارِ وَالسَّكينَةِ وَعَلَى الشَّبابِ
و مهربانى كردن و بر پيرانمان به وقار و سنگينى و بر جوانان
بِالاِْنابَةِ وَالتَّوْبَةِ وَعَلَى النِّساَّءِ بِالْحَياَّءِ وَالْعِفَّةِ وَعَلَى الاْغْنِياَّءِ
به بازگشت و توبه و بر زنان به شرم و عفت و بر توانگران
بِالتَّواضُعِ وَالسَّعَةِ وَعَلَى الْفُقَراَّءِ بِالصَّبْرِ وَالْقَناعَةِ وَعَلَى الْغُزاةِ
به فروتنى و بخشش كردن و بر مستمندان به شكيبائى و قناعت و بر پيكار كنندگان
بِالنَّصْرِ وَالْغَلَبَةِ وَعَلَى الاُْسَراَّءِ بِالْخَلاصِ وَالرّاحَةِ وَعَلَى الاُْمَراَّءِ
به يارى و پيروزى و بر اسيران به رهايى يافتن و آسودگى و بر زمامداران
بِالْعَدْلِ وَالشَّفَقَةِ وَعَلَى الرَّعِيَّةِ بِالاِْنْصافِ وَحُسْنِ السّيرَةِ وَبارِكْ
به عدالت داشتن و دلسوزى و بر ملت به انصاف و خوش رفتارى و بركت ده
لِلْحُجّاجِ وَالزُّوّارِ فِى الزّادِ وَالنَّفَقَةِ وَاقْضِ ما اَوْجَبْتَ عَلَيْهِمْ مِنَ
براى حاجيان و زائران در توشه و خرجى و به انجام رسان آنچه را بر ايشان واجب كردى از
الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ بِفَضْلِكَ وَرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَالرّاحِمينَ
اعمال حج و عمرة بوسيله فضل و رحمت خودت اى مهربانترين مهربانان
دعاى الهِى بِحَقِّ مَنْ نَاجَاكَ
درمهج ذكر شده كه اين دعاء حضرت حجّة عليه السلام است
اِلهى بِحَقِّ مَنْ ناجاكَ وَبِحَقِّ مَنْ
خدايا به حق هركه با تو راز گويد و به حق هر كه
دَعاكَ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَفَضَّلْ عَلى فُقَراَّءِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ
تو را در صحرا و دريا بخواند تفضل فرما بر فقيران مؤ منين و مؤ منات
باِلْغَناَّءِ وَالثَّرْوَةِ وَعَلى مَرْضَى الْمُؤْمِنينَ والْمُؤْمِناتِ بِالشِّفاَّءِ
به توانگرى و ثروت و بر بيماران مؤ منين و مؤ منات به بهبودى يافتن
وَالصِّحَةِ وَعَلى اَحْياَّءِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِاللُّطْفِ وَالْكَرامَةِ
و تندرستى و بر زندگان مؤ منين و مؤ منات به لطف و بزرگوارى
وَعَلى اَمْواتُ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ وَعَلى
و بر مردگان مؤ منين و مؤ منات به آمرزش و مهربانى و بر
غُرَباَّءِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالرَّدِّ اِلى اَوْطانِهِمْ سالِمينَ غانِمينَ
غريبان مؤ منين و مؤ منات به بازگرداندن آنها به وطنشان بسلامتى و بهره مندى به حق
بِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجْمَعينَ
محمد و آل او همگى
استغاثه به امام زمان عجَّ اللّه تعالى فرجه
سيّد عليخان در كلم طيّب فرموده اين استغاثه ايست بحضرت صاحب الزّمان صلوات الله عليه هر جا كه باشى دو ركعت نماز بحمد و هر سوره كه خواهى بگذار پس رو بقبله زير آسمان بايست و بگو:
سَلامُ اللّهِ الْكامِلُ التّاَّمُّ
سلام خدا بطور كامل
الشّامِلُ الْعاَّمُّ وَصَلَواتُهُ الدّاَّئِمَةُ وَبَرَكاتُهُ الْقاَّئِمَةُ التّاَّمَّةُ عَلى حُجَّةِ
و تمام و همه جانبه و عمومى و درودهاى ممتد و پيوسته و بركتهاى پابرجا و تام و تمامش بر حجت
اللّهِ وَوَلِيِّهِ فى اَرْضِهِ وَبِلادِهِ وَخَليفَتِهِ عَلى خَلْقِهِ وَعِبادِهِ وَسُلالَةِ
خدا و ولى او در زمين و ساير كشورهايش و جانشين او بر خلق و بندگانش و نژاد پاك
النُّبُوَّةِ وَبَقِيَّةِ الْعِتْرَةِ وَالصَّفْوَةِ صاحِبِ الزَّمانِ وَمُظْهِرِ الاْ يمانِ
نبوت و باقيمانده عترت و (آن سرور) برگزيده يعنى حضرت صاحب الزمان و آشكاركننده ايمان
وَمُلَقِّنِ اَحْكامِ الْقُرْآنِ وَمُطَهِّرِ الاْرْضِ وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ
و ياددهنده احكام قرآن و پاك كننده زمين و گسترنده عدالت در درازا و پهناى
وَالْعَرْضِ وَالْحُجِّةِ الْقاَّئِمِ الْمَهْدِىِّ الاِْمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِىِّ وَابْنِ
زمين و حجت قائم مهدى آن امام منتظر پسنديده و فرزند
الاْئِمَّةِ الطّاهِرينَ الْوَصِىِّ بْنِ الاْوْصِياَّءِ الْمَرْضِيّينَ الْهادِى
امامان پاكيزه و وصى فرزند اوصياء پسنديده آن راهنماى
الْمَعْصُومِ ابْنِ الاْئِمَّةِ الْهُداةِ الْمَعْصُومينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا مُعِزَّ
معصوم فرزند امامان راهنماى معصوم سلام بر تو اى عزت بخش مردم
الْمُؤْمِنينَ الْمُسْتَضْعَفينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا مُذِلَّ الْكافِرينَ
مؤ منى كه ناتوان و خوارشان شمرند سلام بر تو اى خواركننده كافران
الْمُتَكَبِّرينَ الظّالِمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلاىَ يا صاحِبَ الزَّمانِ
سركش و ستمكار سلام بر تو اى مولاى من اى صاحب الزمان
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ
سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى فرزند اميرمؤ منان
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ سَيِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ
سلام بر تو اى فرزند فاطمه زهرا بانوى زنان جهانيان سلام
عَلَيْكَ يَا بْنَ الاْئِمَّةِ الْحُجَجِ الْمَعْصُومينَ وَالاِْمامِ عَلَى الْخَلْقِ
بر تو اى فرزند پيشوايان و حجتهاى معصوم و پيشواى بر خلق
اَجْمَعينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلاىَ سَلامَ مُخْلِصٍ لَكَ فِى الْوَِلايَةِ
همگى سلام بر تو اى سرور من سلام مخلصانه من به تو در ولايت و پيرويت
اَشْهَدُ اَنَّكَ الاِْمامُ الْمَهْدِىُّ قَوْلاً وَفِعْلاً وَاَنْتَ الَّذى تَمْلاَُ الاْرْضَ
گواهى دهم كه تويى آن پيشواى راه يافته چه در گفتار و چه در كردار و تويى آن بزرگوارى كه زمين را پر از
قِسْطاً وَعَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً فَعَجَّلَ اللّهُ فَرَجَكَ وَسَهَّلَ
عدل و داد كنى پس آنكه پر از ستم و بيدادگرى شده باشد پس از خدا خواهم كه شتاب كند در فرج تو و راه آمدنت را هموار
مَخْرَجَكَ وَقَرَّبَ زَمانَكَ وَكَثَّرَ اَنْصارَكَ وَاَعْوانَكَ وَاَنْجَزَ لَكَ ما
و زمان ظهورت را نزديك و يار و ياورت را بسيار گرداند و آنچه
وَعَدَكَ فَهُوَ اَصْدَقُ الْقاَّئِلينَ وَنُريدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا
به تو وعده فرموده درباره ات وفا كند زيرا كه او راستگوترين گويندگان است كه فرموده ((و ما خواستيم بر كسانى كه
فِى الاْرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ يا مَوْلاىَ يا صاحِبَ
در زمين زبون شمرده مى شدند منت نهيم و ايشان را پيشوايانى كنيم و وارثانشان گردانيم )) اى سرور من اى صاحب
الزَّمانِ يَابْنَ رَسُولِاللّهِ حاجَتى كَذاوَكَذا (وبجاى كَذاوَكَذاحاجات خودراذكركند (
الزمان اى فرزند رسول خدا حاجتم اين و اين است
فَاشْفَعْ لى فى نَجاحِها فَقَدْ تَوَجَّهْتُ اِلَيْكَ بِحاجَتى لِعِلْمى اَنَّ لَكَ
پس شفاعت كن برايم در برآمدنش زيرا كه من با حاجت خويش به تو متوجه شده ام زيرا مى دانم كه
عِنْدَ اللّهِ شَفاعَةً مَقْبُولَةً وَمَقاماً مَحْمُوداً فَبِحَقِّ مَنِ اخْتَصَّكُمْ بِاَمْرِهِ
شفاعت تو به درگاه خدا پذيرفته و مقامت پسنديده است پس به حق همان خدايى كه شما را در كار خود مخصوص كرده
وَارْتَضاكُمْ لِسِرِّهِ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَ اللّهِ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ سَلِ اللّهَ
و براى راز و سِرّش پسنديده و بدان مقامى كه شما در نزد خدا ميان خود و او داريد كه از خداى
تَعالى فى نُجْحِ طَلِبَتى وَاِجابَةِ دَعْوَتى وَكَشْفِ كُرْبَتى
تعالى بخواهى من به خواسته ام برسم و دعايم اجابت شود و اندوهم برطرف گردد
و بخواه هر چه خواهى كه برآورده مى شود انشاء الله تعالى مؤ لف گويد: كه بهتر آنست كه در ركعت اوّل نماز اين استغاثه بعد از حمد سوره اِنّا فَتَحْنا بخواند و در ركعت دويّم اذا جآءَ نَصْرُ اللّهِ .
چکیده ی مطلب :
- ضرر نمی کنی !از هم اکنون لبخند را تجربه کن !
- فراموش نکن !همین لحظه را ،اگر گریه کنی یا بخندی !بالاخره می گذرد ،امتحان کن .
- بهشت یعنی ،شادی ،خنده،سرور و شعف !
- جای تاسف است !ما برای شاد بودن بهانه ای می خواهیم ،ولی برای غمگین بودن نیاز به هیچ بهانه ای نداریم !
جان کلام :
یکی از راه های تقرب به درگاه خداوند،شادی است .
با پیش رو داشتن روز پیروزی انقلاب اسلامی 22 بهمن عکسی که توسط یکی از کاربران در بحث قرار داده شده را قرار میدهیم که برای آمریکا همین بس است:
و اما در مورد اسرائیل غاصب و ستمکار و ظالم به کلام مقتدرانه رهبر معظم انقلاب آیت ا...خامنه ای(مد ظله العالی) که در نوروز امسال فرمودند اشاره میکنیم:
ایشان در پیام نوروزی خود فرمودند که اگر اسرائیل دست به حمله نظامی علیه جمهوری اسلامی بزند، ایران تلآویو را نابود خواهد کرد.
و در پایان ،همیشه و همه جا پای وطن و کشور و ناموس خود علیه نفوذ بیگانگان ایستاده ایم و فریب این دولت های ظالم و زورگو را نخواهیم خورد و تا ابد در روز 22 بهمن چنین صحنه ای را شاهدیم و انجام میدهیم:
برخى از معاصران امام او را چنین وصف كرده اند: آن حضرت سبزه بود و چشمانى فراخى داشت، بلند بالا و زیبا چهره و خوش هیكل وجوانبود و از شكوه و هیبت بهره داشت. شكوه و عظمت او را وزیر دربار عبّاسى در عصر معتمد، یعنى احمدبن عبیداللَّه بن خاقان، به وصف كشیده است اگر چه او خود سر دشمنى باعلویها را داشت و در گرفتار كردن آنها مىكوشید، در وصف آن حضرتچنانكه در روایت كلینى آمده چنین گفته است: در شهر "سُرّمنرأى" هیچ كس از علویان را همچون حسن بن على بنمحمّد بن الرضا، نه دیدم و نه شناختم و در وقار و سكوت و عفاف و بزرگوارى و كرمش، در میان خاندانش و نیز در نزد سلطان و تمام بنى هاشم همتایى چون او ندیدم. بنى هاشم او را بر سالخوردگان و توانگران خویش مقدّم مىدارند و بر فرماندهان و وزیران و دبیرانوعوام الناس او را مقدّم مىكنند و در باره او از كسى از بنى هاشموفرماندهان ودبیران و داوران و فقیهان و دیگر مردمان تحقیق نكردمجز آنكه او را در نزد آنان در غایت شكوه و ابهّت و جایگاهى والا وگفتارنكو یافتم و دیدم كه وى را بر خاندان و مشایخش و دیگران مقدّممىشمارند و دشمن و دوست از او تمجید مىكنند..
نمونه ای از کرامات حضرت:
1- از ابوهاشم نقل كردهاند،كه گفت: خدمت امام ابو محمد (ع) از تنگناى زندان و سنگينى كنده و زنجير شكايت كردم ،امام (ع) به من نوشت: امروز نماز ظهر را در منزلت خواهى خواند و همين طور شد، از زندان موقع ظهر آزاد شد و نماز را در منزلش به جا آورد.
2- ابو هاشم نقل كرده، مىگويد: در تنگناى معيشت بودم، خواستم از امام ابو محمد (ع) چيزى مطالبه كنم خجالت كشيدم، وقتى كه به منزل رسيدم ديدم صد دينار برايم فرستاده و نوشته است:
«هر وقت نيازى داشتى از تقاضا شرم مكن! زيرا تو به مقصودت خواهى رسيد.»
3- ابوهاشم، اين مرد موثق و امين مىگويد: از ابو محمد عليه السلام شنيدم كه مىفرمود:
«بهشت دروازهاى دارد به نام معروف، كه جز اهل خير و نيكوكاران از آن دروازه وارد نشوند.»
من با شنيدن اين سخن، خدا را سپاس گفتم و خوشحال شدم كه احتياجات مردم را برآورده مىسازم، امام ابو محمد (ع) رو به من كرد و فرمود:
«آرى، من از آنچه در دلت گذشته آگاهم، براستى كه نيكوكاران در دنيا و در آخرت ،اهل خير به شمار مىآيند، اى ابوهاشم خداوند تو را از ايشان قرار دهد و بيامرزد»6
4- محمد بن حمزه دورى، نقل كرده است، مىگويد: خدمت امام ابو محمد (ع) نامهاى نوشتم و از آن حضرت تقاضا كردم دعا كنند تا ثروتمند شود. زيرا كه در سختى زندگى به سر مىبردم و مىترسيم كه كارم به رسوايى كشد، امام (ع) در پاسخ من نوشت:
«مژده باد تو را كه از طرف خداى متعال بىنيازى برايت مقدر شده است، پسر عموميت، يحيى بن حمزه از دنيا رفت و صد هزار درهم از او بجا مانده و جز تو وارثى ندارد و بزودى آن مبلغ به دست تو خواهد رسيد، پس شكر خدإ؛ّّه را به جاى آور و مقتصد باشد و از اسراف بپرهيز.»
همان طور كه امام (ع) فرموده بود پس از چند روز خير مرگ پسر عمويم رسيد و آن مبلغ عايد من شد و تنگدستى من برطرف گرديد. حق خدا را دادم و به برادران دينى كمك كردم و پس از آن به اعتدال عمل كردم در صورتى كه قبلاً ولخرجى مىكردم !
5- محمد بن حسن بن ميمون مىگويد: طىّ نامهاى كه به خدمت مولايم امام عسكرى (ع) نوشتم از تنگدستى خود شكايت كردم، آنگاه با خود گفتم ؛ مگر امام صادق (ع) نفرموده است:
«تنگدستى با محبت ما بهتر است از ثروتمندى با دشمنان ما، و كشته شدن با ولايت ما بهتر است از زندگى با دشمنان ما».
در مبحث سی و هشتم به خاطرات ,تصاویر ,شهدا,شعار های انقلابی پرداخته شد.
خاطره انقلاب
من اول انقلاب 11سالم بودفقط یادمه خیابون مطهریجنوبی واقع درمشهدمقدس حکومت نظامی که بودتانگهااومده بودن توخیابون.خیلی می ترسیدیم توخیابون باشیم.وقتی هم که انقلاب پیروزشدازتهران خبرشوشنیدیم ودرمشهدجشن گرفتیم ماشینهاروی برف پاکنهاشون دستکش سفیدودستمال چسبونده بودن همه جاشکلات وشیرینی پخشمی کردن یادمه اگه دوتاماشینم باهم تصادف مکردن پیاده می شدن وهمدیگه روروبوسی می کردندومی بخشیدندیادش بخیرچه روزایی بود
شعر انقلاب
قصه ی بهمن… یکی بود یکی نبود،
غیراز خدا هیچکس نبود،
جز یکی یارخدا،
نام او روح الله،
آنکه بود مظهرمهر،
آنکه شد نورسپهر،
شهرتاریک و سیاه،
مردمان مرده و بی روح و نوا،
او با بانگ رس،
هی میزد برهمه کس،
تا صدایش همه جا…
خفته ها بیدار،
مست ها هوشیار،
قصه بسیار زیباست ، قصه ای بی همتاست
نهضتی جاویدان،
رهبرش روح خداست .
مردگان زنده شدند،
زندگی رنگی دگر،
شد زمستان چو بهار
عده ای با ایمان ، با صفات شیران
پاسدار و بیدار ،انقلابی هوشیار
دل ها مات و خموش ،
بزدلانی چون موش
گرد خود چرخیدند .
وه چه جنجالی بود!
تصویر
شعار های انقلابی
مهدی بيا شاه مسلمان شده / آب وضوش خون جوانان شده
خمینی خمینی / تو وارث حسینی
1- مهمترین هدف ازدواج چیست؟
تشکیل خانواده - ایجاد انگیزه برای زندگی بهتر و داشتن کسی که بشه در برابر مشکلات زندگی بهش تکیه کرد - رسیدن به آرامش درونی و تکامل - احیای سنت پیغمبراکرم(ص) - حفظ شدن دین فرد.
2- به نظر شما، سنّ ازدواج برای پسر و دختر چه زمانی است؟ دین مبین اسلام در این خصوص چه نظری دارد؟
بهترین سن برای ازدواج زمانی است که پسر و دختر به بلوغ فکری و عقلی نسبی رسیده اند و می توانند برای آینده خویش تصمیمی گیری بکنند. البته از نظر دین مبین اسلام هر زمان که انسان احساس کرد ک هبا ازدواج از گناه و آلودگی در امان می ماند باید اقدام برای همسر گزینی را آغاز کند.
3- اگر ازدواج طبق معیارهای صحیح انجام گیرد، چه فواید و منافعی دارد؟
به دستور شرع مقدس عمل شده و در سایه سار آن مافع بیشماری از جمله آرامش و هدفمند شدن زندگی، سلامت و طراوت روح و جسم برای زوجین در پی دارد. مطمئناً اون زندگی که بر طبق معیار های صحیح باشه پایدارتر هستش و احساس رضایت تو اون زندگی خیلی بیشتر و کامل تر هست. جلوی خیلی از فسادهای فردی واجتماعی را میگیرد
4- مشکلات و موانعی که باعث تأخیر در اقدام به ازدواج میشود، کدامند؟ چه راهحلهایی را پیشنهاد میدهید؟
مسکن - کار - سربازی - سطح توقعات بالا(البته در بعضی خانواده ها) -بعضی آداب و رسوم نامناسب - مسئله چشم و هم چشمی و این جور کارهای پست -
راهحلها: از خواستگاری باید ساده گرفت تا مراسم عروسی. ولیمه عروسی هم سنت است یا مختصر بر گزار شود و یا هزینه آن را خرج زندگی خود کرده و یا در راه های خیر مصرف کنند.
-----------------------------------------------------------------------------------------
1: آنچه که جوانان مجرد باید رعایت کنند:
چشم پاکی - حفظ حیا و عفت
2: جوان و همسر گزینی:
با چشم باز و بدون توهم و توقع ازدواج کند . فکر 20 سال بعد را کند که خانم نه جمالش آنچنانی که بوده هست و نه آن عطش کنونی را دارند.
در ضمن جوانا قبل از هر کاری باید توکل بر خدا، توسل به قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت را سر لوحه کار خود قرار دهند و به فراگیری دوره های قبل از ازدواج اعم از وره های خواستگاری موفق اقدام نمایند.
3: ویژگی های ازدواج موّفق:
زندگی اینطور نیست که در همه اوقات همه چیز به طور ایده آل باشد. نه، بلکه باید با ناهنجاریها(از همه رقم)جنگید و در همه حال با هم بود نه اینکه در مقابل هم .
4: صفات همسر خوب:
اول اینکه "متقی" باشد. دارای اخلاق خوش و حسنه باشد. اهل امانتداری باشد چرا که مرد که زحمت میکشد و خرجی به خانه که می آورد اگر زن ولخرج باشد و به فکر جیب همسرش نباشد آن زندگی از لحاظ مادی پیشرفتی نخواهد کرد. انجام واجبات را برخود واجب و مشتاق آن و بر ترک محرمات همت کند.
1- پرستار واقعی کیست؟
الف: پرستار واقعی کسی هست که مسئولیتپذیر باشه و از زیر کار در نره.
ب: پرستار واقعی خداوند متعال است که بندگانشو با تمامی کارهای خوب و بد رها نمیکنه و همیشه تو مشکلات همراهشه.و مثل یک پرستار نمونه در تمامی مراحل زندگی از بندگانش مراقبت میکنه.
ج: فردی که از خودو خوشیهایش میگذرد تا کسی راکه از نظر جسمی و روحی نیازمند کمک است مدد برساند.
2- چه وظایفی بر عهده پرستاران است؟
گذشت همراه با صبر و اخلاق خوش داشته باشد و به بیمار رو ترش نکند.
صبر و تحملشونو ببرن بالا، وظایفشونو به نحو احسن انجام بدن، موجبات رنجش بیمارو فراهم نکنن.
3- وظیفه ما در برابر پرستاران چیست؟
احترام و ارزشمند دانستن کار آنان. جبران محبت های پرستاران و همراهی با آن ها در کارها.
4- به نظر شما، برای شغل پرستاری، آقایان موفّقترند یا خانمها؟ چرا؟
هردو. در بعضی کارها پرستار به نیروی بدنی بیشتر احتیاج دارد که پرستار مرد در این جا بهتر است و در بعضی دیگر عطوفت و مهربانی بیشتر که پرستار زن در این مورد کارسازتر است.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم):
کسی که یک شبانه روز از بیماری پرستاری کند، خداوند او را با ابراهیم خلیل (ع) محشور خواهد کرد و او همانند برق خیره کننده و درخشان از صراط عبور میکند.
سلام
در مبحث این هفته در مورد آیین و رسوم کهن ایرانی قبل از عید مثل خرید لوازم جدید, خانه تکانی و 4شنبه سوری بحث شد.
با توجه به تقارن شروع سال جدید باایام فاطمیه, پیامک هایی در این زمینه قرارداده شد.
رمز تغییر حال ما زهراست
عید با فاطمیه می آید
ذکر تحویل سال ما زهراست
بر دشمن و دوست اعتبارش پیداست
در سینه عاشقان مزارش پیداست
نوروز بر سر سفره زهرا هستیم
سالی که نیکوست از بهارش پیداست
حدیثی از پیامبر در مورد نوروز:
هر وقت بهار را دیدید، بسیار از قیامت یاد کنید
از اعمال دینی ما برای نوروزبه چند نمونه اشاره می کنم:
● نماز عید
● جمع شدن تمام افراد خانواده بر سر سفره عید در لحظه تحویل سال نو
● دعای تحویل سال نو یکی دیگر از آداب عید نوروز
● زیارت اهل قبور
سیزده بدر و حضور در طبیعت وقدر دانی از نعمات پروردگار
سلام به دوستان گرامی
در این مبحث درباره نوروز از زمان باستان تا به حال صحبت شد و به مسائلی چون دلیل نام گذاری نوروز وریشه های ان وآداب و رسوم مردم و ریشه های این آداب و رسوم پرداخته شد
آغاز جشن های نوروز به درستی مشخص نیست اما این جشنها را به 2500 سال پیش یعنی زمان فرمانروایی کوروش نسبت میدادنند. این جشنها در دوران هخامنشیان ، ساسانیان ، اشکانیان ،صفویان و تا امروز با آداب و رسوم مخصوص به دوران خود باکمیت و کیفیت مناسب اجرا میشده و تا امروز که ما هرسال در اغاز بهار این سنت کهن رابرگزار میکنیم ادامه دارد.
مجمع عمومی سازمان ملل در نشست ۴ اسفند ۱۳۸۸ (۲۳ فوریه ۲۰۱۰) ۲۱ ماه مارس را بهعنوان روز جهانی عید نوروز، با ریشهٔ ایرانی بهرسمیت شناخت و آن را در تقویم خود جای داد. در متن به تصویب رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن میگیرند توصیف شدهاست.
عید نوروز در کشورهای مختلفی نظیر ترکمنستان،افغانستنان،تاجیکستان،آذربایجان،قرقیزستان،چین،ترکیه و...با آدابی متفاوت برگزار میشود
هرکدام از آداب و رسوم قدیم دارای ریشه باستانی است .در زمان باستان سال را به شش گاهشمار تقسیم میکردند که در گاهشمارششم سالگرد افرینش انسان بود که شامل پنج روز اخرسال بود که ان را به جشن عید وصل میکرد. درباره ریشه خانه تکانی ، فروهرها سالی یک بار در طلیعه ماه فروردین (= ماه فروهرها) به زمین باز می گردند و هر یک به خانه خود فرود می آیند. آنان از دیدن پاکیزگی و درخشندگی خانه دل خوش می شوند و بر شادکامی خانواده وبر برکت خانه دعا می کنند و اگر خانه را آشفته و درهم، پاک نشده و نا آراسته بینند, غمگین می شوند و دعا نکرده و برکت نخواسته خانه را ترک می کنند
درباره ریشه چهارشنبه سوری،در آغاز پنج روز آخرین گاهانبار و به روایتی در پایان این پنج روز و درست شب نوروز بزرگ، مراسم آتش افروزی بر بام ها انجام می دادند که هم راهگشای فروهرها باشد و هم به دورو نزدیک خبر دهند که سال نو می آید. این آتش افروزی بعد از آمدن اسلام نیز در میان ایرانیان معمول بوده است و چون مراسم به طور رسمی نخستین بار در شب چهارشنبه انجام شد، این رسم در شب چهارشنبه پای برجا ماند و چهارشنبه سوری یکی از جشن های جنبی نوروز شد.
به روایتی «سوری» به معنی «سرخ» است و سرخی دلیل انرژی و تحرک.
زمان جشن نوروز ۱۳ روز است و در اولین روز نوروز ایرانیان سفره ای پهن می کنند و بر آن هفت چیز که نامشان با حرف سین شروع شده باشد, می گذارند و آن را سفره هفت سین می نامند. ( سبزه : نمودارِ گل های زیبا و زینتی ، سرسبزی و خرمی, سیب : میوه ای بهشتی و نماد زایش, سمنو : از جوانه ی گندم، نمود رویش و برکت, سنجد : بوی برگ و شکوفه ی آن محرک عشق و دلباختگی است و...) برای تزیین سفره هفت سین از وسایل دیگری استفاده می شود که هر یک فلسفه خاصی دارند. آینه و شمع برسر سفره هفت سین به نشانه نور, روشنایی و شفافیت استفاده می شود.
معمولا تخم مرغ های رنگ شده با طرح های زیبا نیز برسر سفره ی هفت سین وجود دارد که نماد نطفه و باروری و زایش است. (در اساطیر آمده فلسفه وجود تخم مرغ جهان است که تخم مرغی شکل است و آسمان چون پوسته ی تخم مرغ و زرده اش نمودگار زمین روز است.) یک جلد قرآن مجید نیز همیشه در سفره هفت سین مسلمانان وجود دارد که گویاترین دلیل آمیختگی این عید باستانی با قوانین اسلامی است. قرآن به نشانه اطاعت از خداوند و تقدس, تبرک و روحانی کردن فضای موجود و سال نوی آغاز شده, ازواجبات سفره هفت سین ایرانی مسلمان است. ماهی قرمز کوچک نیز از واجبات سفره هفت سین ایرانیان است که نماد سرزندگی و شادابی است.بنا بر آن چه در اساطیر آمده در تقویم ایرانی ، نخستین دوازده روزسال "جشن زایش انسان ها" تمثیلی از۱۲ هزار سال زندگی و نبرد با اهریمن است و روز سیزدهم تمثیلی از هزاره سیزدهم و آغاز رهایش از جهان مادی است. به همین دلیل نیز، روز سیزدهم که در واقع نمادی از زندگی انسان ها درپردیس است ، متعلق به ستاره باران انگاشته می شد، زیرا نزول باران بهاری باعث سر سبزی و طراوت زمین شده و نمایه ای از بهشت را بوجود می آورد.
نوروز از منظر امام صادق(ع)
امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
هیچ نوروزی نیست مگر آنکه ما در آن روز منتظر فرج [ظهور قائم آل محمّد صلی الله علیه و آله و سلم] هستیم؛ چرا که نوروز از روزهاي ما و شیعیان ما است.
مستدرك الوسائل
دعاي مخصوص عيد نوروز با درود و صلوات بر رسول اكرم ( ص) وآل او و اوصيا و همه انبيا و رسولان آغاز مي شود آن گاه با فرستادن درود بر ارواح و اجساد ايشان ادامه مي يابد .
در اين دعا آمده است: ( هذا الذي فضله و كرمته و شرفته و عظمت خطره ) اين فراز با اندكي جابجايي در كلمات در دعاي مخصوص ماه مبارك رمضان، ماه نزول قرآن نيز آمده است.
فراز پاياني دعاي مخصوص عيد نوروز : ( اللهم .... ما فقدت من شي فلا تفقدني عونك عليه حتي لا اتكلف مالا احتاج اليه يا ذالجلال و الاكرام ) از آن جهت كه در آن سخن از گم شدن و گمشده ها به ميان مي آيد بيش از اندازه قابل توجه است زيرا، چنانكه در گزارش آيين هاي ايراني خواهد آمد عيد نوروز همان روزي است كه حضرت سليمان ( ع ) انگشتري خويش را پس از مدتي پيدا كرده است.
امام صادق(ع) درباره آداب روز نوروز میفرماید:
«چون روز نوروز شود، غسل کن و پاکیزهترین جامههاى خود را بپوش و به بهترین بوهاى خوش خود را خوشبو گردان و در آن روز روزه بدار، پس چون از نماز پیشین و پسین و نافلههاى آن فارغ شوى چهار رکعت نماز بگذار (یعنى هر دو رکعت به یک سلام) و در رکعت اول بعد از حمد ده مرتبه سوره «قدر» بخوان و در رکعت دوم، بعد از حمد ده مرتبه سوره «کافرون» و در رکعت سوم، بعد از حمد ده مرتبه سوره «توحید» و در رکعت چهارم، بعد از حمد ده مرتبه سورههای «فلق و ناس» بخوان و بعد از نماز به سجده شکر برو و این دعا بخوان:
«اللّهمَّ صلِّ على محمد و آل محمد الاوصیاء المرضیین و على جمیع انبیائک و رسلت بافضل صلواتک و بارک علیهم بافضل برکاتک وصل على ارواحهم و اجسادهم. اللهم بارک على محمد و آل محمد و بارک لنا فى یومنا هذا الذى فضّلته و کرّمته و شرّفته و عَظّمت خطره. اللهم بارک لى فیما انعمت به علىّ حتى لا اشکر احداً غیرک و وسّع علىَّ فى رزقى یا ذاالجلال و الاکرام. اللهم ما غاب عنّى فلا یغیبنَّ عنى عونک و حفظک و ما فقدتُ من شىءٍ فلا تفقد نى عونک علیه، حتى لا اتکلَّف ما لا احتاج الیه یا ذاالجلال و الاکرام» چون چنین کنى گناهان پنجاه ساله تو آمرزیده شود».
خیلی جالب است در اکثر اعیاد مانند عید قربان و غدیر از ما خواستهاند که به بهانههای مختلف همسفره فقرا بشویم، اما در عید نوروز از ما خواسته شده که یک گام جلوتر برویم و مهمان خداوند شویم و این روز را روزه بداریم، در واقع تأکید بر درک بار توحیدی نوروز است.
ودر آخراگر ما از جهت آیندهنگری دینی نگاه کنیم و برنامه زندگی را طوری بچینیم که اعیادمان هم نمادی و نشانی از آن عید دینی یعنی روز ظهور امام مهدی(عج) و توفیق درک حضور او باشد، این بهترین ثمرهای است که میتواند باشد، من احساس میکنم بهترین مزیت برای گسترش آرمانشهری که وجود دارد، این است که این عید را به فرهنگ اسلامی و نگاه مهدویت گره بزنیم، پس اگر رفتارمان را مخصوصاً با توجه به اینکه ایام فاطمیه در عید امسال قرار گرفته است با این فرهنگ جلو برویم، امید است که حقیقت به روز شدن و توحیدی زندگی کردن است را درک کنیم.
زیرا امام زمان(عج) میفرماید: «فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) لِی أُسْوَةٌ حَسَنَة»، فاطمه زهرا(س) بهترین اسوه حسنه است و میفرماید مسیر زندگی من مسیر زندگی فاطمه(س) است.
باتشکر از همه دوستانی که با ارسال مطالب خود باعث پر بار شدن این مبحث شدند
دوستان امیدوارم که درسال جدید که مقارن با شهادت حضرت فاطمه(س)شده است همه دوستان با عنایت ایشان روزهایی پر از موفقیت داشته باشند
همه ساله با فرارسیدن زمستان، فروغ زندگی از سیمای طبیعت رخت برمیبندد و افسردگی و پژمردگی جای آن را می گیرد و طبیعت به شکل موجودی بی جان درمی آید. پس از مدتی، با فرارسیدن بهار، روحی دوباره در کالبد طبیعت بی جان و افسرده دمیده می شود و طبیعت لباس حیات بر تن می کند و این گونه است که رستاخیز انسان و جهان، با پیدایش بهار به تماشا گذاشته می شود. از همین رهگذر، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «اِذا رَأَیتُم الرَّبیعَ فَأَکْثِروا ذِکرَ النُّشورِ؛ هر وقت بهار را دیدید، بسیار از قیامت یاد کنید.»
معادل کلمة "بهار" در عربی، واژة "ربیع" است. این واژه در قرآن ذکر نشده است؛ ولی آیات فراوانی از قرآن از مردن زمین و زنده کردن آن به دست قدرت الهی، سخن میگوید .این آیات به دو فصل زمستان و بهار اشاره دارد، که در فصل زمستان زمین و درختان به خواب رفته و میمیرند و در فصل بهار، با باریدن باران و وزش باد بهاری، خدا زمین و درختان را زنده میکند.
آیات قرآن این موضوع را برای اثبات قدرت الهی، توحید افعالی و رستاخیز و اندیشه نمودن انسانها مطرح کرده است. فهرست این آیات چنین است:
بقره،164
اعراف،157
نحل،65
حج،5
روم،19، 24 و 50
عنکبوت،63
فاطر ، 9
زمر،21
جاثیه،5
عبس،24ـ31
یکی از این آیات چنین است:
"فَانظُرْ إِلَیََّ ءَاثَـَرِ رَحْمَتِ اللَّهِ کَیْفَ یُحْیِ الاْ رْضَ بَعْدَ مَوْتِهَآ إِنَّ ذَ َلِکَ لَمُحْیِ الْمَوْتَیَ وَ هُوَ عَلَیَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ؛(روم،50)
پس به آثار رحمت خدا بنگر که چگونه زمین را پس از مرگش زنده میگرداند. در حقیقت، هم اوست که قطعاً زنده کنندة مردگان است و اوست که بر هر چیزی تواناست.
انواع بهار و بهره ما از آن
وقتی واژه ی «بهار» را میشنویم، ناخود آگاه بهار طبیعت یعنی شکوفا شدن گلها و سبزهها، رویدن برگها و جوانه زدن درختان، در ذهن ما تداعی میشود؛ اما وقتی از عینک دین به این کلمه بنگریم، متوجه میشویم که از نظر آموزههای دینی، بهار، منحصر به طبیعت نیست، بلکه هر چیزی بهارِ متناسبِ خودش را دارد که ذیلا به برخی از آنها اشاره میکنم:
1) بهار دلها: از نظر آموزههای دینی، دل انسانها نیز بهار دارد، و بهار آن قرآن است. چنانکه حضرت علی(ع) در این زمینه میفرماید:
«تَعَلَّمُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ رَبِيعُ الْقُلُوبِ»
بیاموزید قرآن را پس به درستی که قرآن، بهار دلهاست.
قرآن کریم به عنوان کلام الهی و معجزه جاوید و ماندگار پیامبر اعظم(ص) بهترین راهنمای بشر میباشد. از همین رو، تلاوت و تدبر در آیات آن، از اهمیت و ارزش خاصی برخوردار است، اما با این حال تلاوت قرآن در ماه مبارک رمضان، مورد تاکید و سفارش فراوان واقع شده است. تا آنجا که امام باقر(ع) فرمود:
«لِكُلِّ شَيْءٍ رَبِيعٌ وَ رَبِيعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَان»
هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.
امام صادق (ع) فرمود:
«الشِّتَاءُ رَبِيعُ الْمُؤْمِنِ يَطُولُ فِيهِ لَيْلُهُ فَيَسْتَعِينُ بِهِ عَلَى قِيَامِهِ وَ يَقْصُرُ فِيهِ نَهَارُهُ فَيَسْتَعِينُ بِهِ عَلَى صِيَامِ»
زمستان بهار مؤمن است. شبش بلند است و كمك عبادت است، و روزش كوتاه است و كمك روزه است.
امام صادق (ع) در راستای تبیین ابعادی وجودی پیامبر اعظم(ص) فرمود:
«ابْتَعَثَهُ رَحْمَةً لِلْعِبَادِ وَ رَبِيعاً لِلْبِلَادِ»
او را بر انگيخت تا رحمت بر بندگان باشد و بهار براى جهان.
در زیارت حضرت ولی عصر (ع) میخوانیم:
«اَلسَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَام»
سلام بر تو ای بهار مردمان.
و اما اینک که طبیعت، دچار تحول عظیم شده و با تمام توان از بهار بهرهمند شده و جان دوباره به خود میگیرد، سهم و بهرهی ما از بهار چیست؟
آیا قدمی هرچند کوچک در راستای زدودن زنگارهای دل و جانمان برداشتهایم؟
آیا دل خود را با قرآن که بهار دلهاست، پیوند زدهایم؟
آیا در جهت همانند سازی عملکردمان با دستورات و سفارشات رحمت عالمیان و بهار جهان (یعنی پیامبر اعظم«ص») گامی برداشتهایم؟
آیا در عمل و گفتار، پیرو و منتظر واقعیِ بهارمردمان (یعنی حضرت ولی عصر«عج») بودهایم؟
و کلام آخر اینکه! طبیعت به طور نمادین، در حال جبران کاستیهای خویش برآمده و روند رویش را با اشتیاق وصف ناپذیری طی میکند. ما هم نگاهی به خود بیاندازیم و به اوضاع و احوال خود بنگریم که آیا در حال رویش فضائل هستیم یا ریزش فضائل؟
نکند سهم و بهرهمندی ما از بهار، کمتر از طبیعت باشد.
12فروردین یکی از روزهای تاریخی و مهم ایران اسلامی است، در این روز با رای اکثریت قاطع مردم، نظام سیاسی کشور پس از 2500 سال از نظام سلطنتی به نظام جمهوری اسلامی وحکومت مردمی تغییر یافت.
در 12فروردین 1358 ثمره مبارزات ضد سلطنتی و طاغوتی و شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی ملت ایران به بار نشست و نظام جمهوری اسلامی ایران استقرار یافت.
در این روز ملت ایران با رای 2/98 درصدی خود ساختار سیاسی ، اجتماعی ایران را تغییر داد و جمهوری اسلامی مستقر شد. به همین سبب این روز مبارک از آن پس روز «جمهوری اسلامی» نام گرفت.
پس از آنکه قرنها تئوری جدایی دین از سیاست و نظامهای حکومتی لائیک بردنیا سیطره داشت و قوانین شرعی و الهی امری خصوصی در زندگی مردم تعبیر می شد، در 12فرودین سال 58 نظامی متولد شد که این نظریهها را در قرن بیستم باطل کرد و حکومت اسلامی را براساس موازین وآموزههای دینی به منصه ظهور و عمل رساند.
جمهوری اسلامی شکل نوینی از نظامهای حکومتی است که تلاش می کند با الهام از قوانین و تعالیم نجات بخش اسلام الگوی زندگی جدیدی درعرصه اجتماعی و سیاسی بشر امروزی ارائه دهد تا بر اساس آن نیازهای مادی و معنوی انسان توئمان فراهم شود.
از نظام جمهوری به «حکومت مردم بر مردم» تعبیر می شود و «جمهوریت» در نظام حکومتی نشان دهنده نقش مردم در تشکیل و استمرار آن است به طوری که مردم با حضوردر صحنههای مختلف علاوه بر مشارکت در تعیین سرنوشت خویش خواستههای خود را از حکومت مطالبه میکنند.
معنی لغوی «جمهوریت» یعنی حکومت برخواسته از مردم و یا همان دمکراسی گرچه مورد اتفاق اغلب تحلیلگران، سیاستمداران و حاکمان سیاسی است، اما نظامهای حکومتی در معنی اصطلاحی این واژه دچار اختلاف نظرهستند و از آن برداشتهای متفاوتی دارند.
در زمان تعیین نظام سیاسی کشور پس از سرنگونی نظام طاغوت شاهنشاهی «جمهوری دمکراتیک»، «جمهوری»، «حکومت اسلامی» و ... از جمله نظامهای بود که مطرح شد، ولی امام راحل از همان ابتدا تاکید فراوانی بر استقرار نظام حکومتی جمهوری اسلامی داشتند، به طوری که برجمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر تاکید کردند.
این تاکید نیز بر اساس خواست مردم در دوران مبارزات ضد ستم شاهی بود که در شعار آنها موج می زد و مردم در همه تظاهراتها یکپارچه استقلال آزادی و جمهوری اسلامی را فریاد میکشیدند.
بر این اساس اصل جمهوریت و اسلامیت اصل جدا ناپذیردر نظام حکومتی ایران است که برای تثبیت، استمرار و تداوم آن شهیدان زیادی تقدیم شده است.
چکیده مبحث چهل و پنجم طرح صالحین(حضرت فاطمه زهرا -سلام الله علیها-)
شخصیت فاطمه زهرا(س) تنها الگوی زنان نیست، بلکه تمامی انسانها میتوانند از زندگی این بانو الگو بگیرند. درست است که عمر با برکت ایشان کوتاه بود، اما میتواند برای جامعه ما نقش کاربردی داشته باشد.
صاحب احتجاج سخنی از امام زمان(عج) نقل کرده است، که حضرت میفرمایند: «لی فی ابنة الرسول، اسوة حسنة»؛ برای من در دختر پیامبر(ص) اسوه حسنهای است. البته باید دانست که منظور حضرت ولی عصر(عج) در چه بُعدی مادر خود را الگو معرفی میکنند، تلاشها و فعالیتهای بی وقفه ایشان برای ابقای دین پیامبر(ص) و حفظ ارزشهای اسلامی، دفاع از حریم ولایت، صبر ایشان دربرابر تمامی مشکلات، ایراد سخنرانی و حضور در صحنهها، در برابر افرادی که در صدد آسیبزدن به اسلام بودند، از این نوع الگوهاست.
یکی از ویژگیهایی که خداوند در وجود حضرت فاطمه(س) قرار داده بود، مقام «عصمت» بود، مهمترین سخنی که عصمت حضرت فاطمه(س) را اثبات میکند، آیه مبارکه تطهیر(احزاب/33) است.
حضرت امام صادق (ع) فرمودند: فاطمه نزد خدای تعالی 9 اسم دارد: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه و زهرا. چرا فاطمه؟ رسول خدا فرمود: زیرا او و شیعیانش از آتش جهنم قطع شدهاند. (فاطمه به معنای قطعشده و بریده است.) و نیز امام صادق(ع) فرمود: زیرا او از هر شر و بدی بریده شده است و نیز چون مردم از رسیدن به معرفت کامل او قطع شدهاند.
پیامبر اکرم -صلّی الله علیه و آله- فرمود: همانا فاطمه "بتول" نامیده شد، چرا که او از حیض و نفاس دور گردیده است.
پیامبر اکرم -صلّی الله علیه و آله- فرمود: اولین کسی که داخل بهشت میشود، فاطمه است.
حضرت فاطمه عليها السلام: در خدمت مادر باش؛ زيرا بهشت زير قدمهاى مادران است .
حضرت فاطمه عليها السلام: اى على! من از پروردگارم شرم دارم كه چيزى از تو درخواست كنم كه توان برآوردن آن را نداشته باشى .
حضرت فاطمه(سلام الله علیها) ميفرمايند: همانا خداوند، نيكوكار بردبار با عفت را دوست ميدارد.
در جادهي رنج، ناشكيبي نكني
با خواب سراب، خودفريبي نكني
از دامن پاكدامني خوشه بچين
تا خويش، دچار بينصيبي نكني
مصحف فاطمه(س) چيست؟
امام صادق(ع) پس از سكوت طولاني فرمود: «فاطمه(س) 75 روز بعد از رسول خدا(ص) زنده بود، و در اين ايام از فراق پدر، بسيار غمگين بود. جبرئيل نزد فاطمه(س) ميآمد، و او را دلداري ميداد و احوال و مقامهاي پدرش را براي او بيان ميكرد، و از حوادث آينده و غيبي در مورد ظلمهاي دشمنان به فرزندانش به او خبر ميداد، حضرت علي(ع) آن مطالب را مينوشت، و آن (مجموعه) نوشته شده، همان مصحف فاطمه(س) است.»
امام خمینی(رحمة الله علیه): زنی که در حجرهای کوچک و محقر، انسانهایی تربیت کرد که نورشان از بسیط خاک تا آن سوی افلاک و از عالم ملک تا آن سوی ملکوت اعلی میدرخشد. (صحیفه امام، ج 16، ص 192)
مقام معظم رهبری(مدّ ظله العالی): ما که خود را محب آن بانوی بزرگ اسلام میدانیم، باید در اطاعت، عبادت و جهاد، رهرو آن حضرت باشیم.(یاس عصمت، صص 104 و 113)
احمد بن موسی بن جعفرمعروف به شاه چراغ ازبرادران امام رضا (ع) است .درموردزندگی ایشان به جزموارد جزئی وکوتاه به چیز دیگری اشاره نشده است .عده ای اعتقاد دارند که ایشان بعد از شهادت امام رضا (ع) به همراه لشکری به ایران به قصد خون خواهی امده است و عده ای هم می گویند که ایشان مقارن با ولایت عهدی امام رضا (ع) به ایران امده و در همین زمان در ایران در گذشت . طبق منابع موجود زمان و مکان دقیقی برای درگذشت ایشان وجود ندارد