اشعار کودکیمان!!!(یادش به خیر)
دختره اینجا نشسته گریه میکنه زاری میکنه از برای من یکی و بگیر یکیو نگیر
نیکو نیکو خونه ساخت خونه ی آتیشی ساخت
نیکو چند تا خونه ساخت!!؟؟؟؟
عروسک قشنگ من قرمز پوشیده
تو رخت خواب مخمل آبیش خوابیده
عروسک من چشماتو باز کن
وقتی که شب شد اونوقت لالا کن....
بزبزی پرید تو ایون نامه نوشت به مامانش
ای مامان عزیزم دیروز رفتم به جنگل
شیرو کلافه کردم با این شاخای تیزم
شیکمشو پاره کردم
تاب تاب خمیر شیشه و پنیر
دست کی بالاست ؟
دست ........
نشسته روي ايوون
از گل ياس و پونه
پدر بزرگ ميخونه
مي گه براي زري
قصه ديو و پري
قصه سنجاب و ماه
قورباغه توي چاه
حرفاش هميشه حرفه
موهاش برنگ برفه
با اون لباي خندون
دوستش دارم فراوون
________________
منم بچه مسلمان/ كه دارم دين و ايمان/ كتابم هست قران/ رسولم داده فرمان/ كه وقت صبحگاهي/ كنم شكر الهي
****
اتل متل توتوله/ صدام قد كوتوله/ تو آمدي به ايران/ با سرباز فراوان/ ما تو رو بيرون كرديم/ حيروون و ويرون كرديم/ دست خدا يار ماست/ خدا نگه دار ماست
قورباغه سبز
با پاي بسته
از روي برگي
در آب جسته
بالا و پايين
مي پرد دائم
هرگز نباشد
بي حال و خسته
گاهي به آب است
يكدم به خشگي
گاهي به جستن
يكدم نشسته
ما گلهاي خندانيم
فرزندان ايرانيم
ايران پاك خود را
مانند جان مي دانيم
ما بايد دانا باشيم
هشيار و بينا باشيم
از بهر حفظ ايران
بايد توانا باشيم
آباد باشي اي ايران
آزاد باشي اي ايران
از ما فرزندان خود
دلشاد باشي اي ايران
خوشحا ل و شاد و خندانم قدر دنیا رو میدانم خنده کنم من پا بکوبم من شادانم
عمر ما کوتاست چون گل صحراست پس بیاین شادی کنیم ......
آدامسي و آدامسي
تو مبصر كلاسي
از خانم كالباسي
نمره ي بيست مي خواستي
حالا كه شدي رفوزه
دلم برات مي سوزه
گريه نكن زار زار
مي برمت لاله زار
مي فروشمت چار زار (چهار ريال )
چار زار قديمي
خاك ............
توپولويم توپولو/ صورتم مثل هلو/ مامان خوبي دارم/ ميشينه كنج خونه/ مي دوزه دونه دونه/............./ مي پوشم خوشگل مي شم/ مثل دسته گل ميشم/