راسخون

*موضوعات پزشکی در اين تايپك*

mohamadaminsh کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 25772
|
تاریخ عضویت : دی 1389 

مبانی نظری طب اسلامی

طب اسلامی یکی از مکاتب طبی دیرپا و کل نگر می باشد که از روزگاران کهن در پیشگیری و معالجه بیماری های گوناگون نقشی بنیادین داشته است. مکتب مذکور به طور کلی به دو بخش نظری و عملی تقسیم می گردد كه هر یك دربردارنده برخی مبانی نظری هستند. در مقاله حاضر به بررسی مبانی نظری طب اسلامی پرداخته می شود.

بخش نظری خود متشكل از چهار جزء زیر است:

شناخت امور طبیعی، شناخت احول بدن انسان، شناخت علل و شناخت نشانه ها .

امور طبیعی هفت چیز هستند:

الف) اركان كه چهار تا می باشند: آتش كه گرم و خشك است، هوا كه گرم و تر است، آب كه سرد و تر است و زمین كه سرد و خشك است.
ب) مزاج كه نه گونه است: معتدل (كه مشتق از تعادل به معنی تساوی عوامل نمی باشد چرا كه چنین مزاجی وجود ندارد بلكه مشتق از عدالت در تقسیم است) و غیر معتدل كه نوع اخیر خود بر دو گونه است مفرد كه بر چهار نوع گرم، سرد، خشك و تر تقسیم می گردد.
و مركب كه آن نیز شامل چهار نوع گرم و خشك، گرم و تر، سرد و خشك و سرد و تر می باشد.
ج) اخلاط كه چهار نوع بوده و بر حسب برتری عبارتند از: خون كه بهترین اخلاط است و گرم و تر بوده عهده دار تغذیه بدن است. خون طبیعی سرخ رنگ، فاقد بوی نامطبوع، دارای قوام معتدل و مزه شیرین می باشد.
خون غیر طبیعی از لحاظ رنگ، بو، قوام و طعم متفاوت است.
بلغم كه از لحاظ برتری پس از خون قرار دارد، سرد و تر می باشد و هنگامی كه بدن دچار بی غذایی است به خون تبدیل می گردد. همچنین عهده دار مرطوب نمودن اندامها بوده از خشك شدن آن به دنبال حركت جلوگیری می كند. خلط مذكور در تغذیه مغز نیز نقش دارد و نوع طبیعی آن، آماده تبدیل شدن به خون می باشد.
صفرا كه از لحاظ برتری پس از بلغم قرار دارد، گرم و خشك بوده، موجب لطیف سازی خون و افزایش نفوذپذیری آن به اندامهای مختلف می گردد. خلط مذكور عهده دار تغذیه اندامهایی مانند ریه است و مقداری از آن نیز به روده ها راه یافته تفاله ها و بلغم لزج موجود در آنها را می شوید.
صفرای طبیعی سرخرنگ ، شفاف و اندكی تند است.
سودا كه از لحاظ برتری پس از صفرا قرار دارد، خشك و تر می باشد. سودا موجب غلظت و قوام خون گردیده در تغذیه اندامهایی مانند استخوان ها نقش دارد. همچنین مقداری از آن به دهانه معده رسیده ، موجب ایجاد حس گرسنگی و تحریك اشتها می گردد.
سودای طبیعی ناشی از رسوب برخی از اجزاء خون است، در صورتیكه سودای غیر طبیعی حاصل سوختن هر یك از اخلاط از جمله خود سودا می باشد.
د) اعضاء كه ممكن است مفرد و یا مركب باشند. اعضایی از قبیل استخوان، غضروف ، رباط ، عصب ، وتر، غشاء، گوشت، چربی، پیه، سرخرگها و سیاهرگ ها در شمار اعضاء مفرد بوده،
ایجاد اعضاء مركب ممكن است ناشی از اولین آمیختگی (مانند عضلات) و یا دومین (مانند چشم)، سومین (مانند صورت) و یا چهارمین آمیختگی (مانند سر) باشد.
برخی اعضای مركب كه در بقای فرد و یا نوع نقش اساسی دارند به نام اعضای رئیسه خوانده می شوند.
اعضای رئیسه دخیل در بقای فرد شامل قلب، مغز و كبد می باشند كه به ترتیب سرخرگها، عصب ها و سیاهرگها را در خدمت دارند. اعضای موثر در بقای نوع شامل قلب، مغز ، كبد و نیز بیضه ها می باشند. بیضه ها مجاری منی را در خدمت دارند.
ه) ارواح كه به معنی نوعی جسم لطیف بخاری حاصل از لطیف ترین بخشهای اخلاط است، همان گونه كه اعضا با غلیظ ترین بخشهای اخلاط حاصل می گردند. یادآور می گردد كه مقصود از ارواح، نفسی كه در كتب الهی بدان اشاره گردیده نمی باشند بلکه اجسام لطیف بخاری هستند که از بخش لطیف خلطها ایجاد می شوند، همانگونه که اندامها از بخش غلیظ خلطها به وجود می آیند. ارواح حامل قوا هستند بنابراین انواع آنها همچون انواع قوا می باشد.

و) قوا كه بر سه گونه اند:

قوای طبیعی كه عهده دار تصرف و تغییر در غذای خورده شده به منظور بقای فرد هستند و خود به چند دسته منقسم می گردند: قوه غاذیه كه در تغذیه فرد نقش دارد، قوه نامیه كه موجب ساخت و ترمیم اندامهای فرد می گردد،و قوه متصرفه كه در غذا تصرف نموده در بقای نوع نقش دارد و خود متشكل از دو قوه است: قوه مولده كه سبب ساخت جوهر منی گردیده، مصالح لازم برای ساخت هر یك از اعضاء جنین را فراهم می سازد و قوه مصوره كه باعث شكل بخشیدن و ایجاد خطوط و حفرات و دیگر ریزه كاریهای موجود در هر یك از اعضاء جنین می گردد. تصرف دو قوه مولده و مصوره در غذا موجب بقای نوع می شود.
قوای نفسانی كه شامل قوای محركه و مدركه می باشد. قوه محركه متشكل است از دو قوه شوقیه (انگیزشی) كه قوای شهوانی و غضبی را در خدمت دارد و قوه فاعله (حركتی ) كه موجب حركت عضلات ، كوتاه شدن و تر و انقباض عضو و یا باعث دراز شدن عضله، كشش وتر و شلی عضو می گردد.
قوه مدركه كه در درك ظواهر و یا امور باطنی كارآیی دارد. قوه ادراك ظواهر متشكل از حواس پنجگانه است كه در حكم جاسوس های قوه ادراك امور باطنی می باشند.

قوه ادراك كننده امور باطنی متشكل از قوای زیر است:

1)حس مشترك كه محل آن بخش پیشین بطن و قسمت جلویی مغز بوده، عهده دار درك صور محسوس توسط حواس ظاهری است.
2)خزانه خیال كه محل آن بخش پسین بطن پیشین مخ است.
3) واهمه كه محل آن بطن میانی است.
4) حافظه كه محل آن بطن پسین است.
5)متصرفه كه به دلیل آن كه مورد استخدام نفس ناطقه قرار می گیرد به نام مفكره و به دلیل آنكه مورد استخدام قوه واهمه (جهت تصور معانی جزئی) قرار می گیرد به نام متخیله نیز خوانده می شود.
6) قوه حیوانی كه اعضای بدن را جهت پذیرش قوای نفسانی آماده می سازد.
ز) افعال كه به دو نوع مفرد و مركب منقسم می گردند: افعال مفرد آنهایی هستند كه كارشان به واسطه یك قوه به انجام می رسد. جذب و دفع مثالهایی از افعال مذكور هستند. افعال مركب افعالی هستند كه به واسطه دو و یا چند قوه به نهایت می رسند، مانند عمل بلع.
بخش دوم از اجزاء بخش نظری در احوال بدن انسان

احوال بدن بر سه گونه است:

الف) تندرستی: یعنی حالتی كه عملكرد بدن طبیعی و بدون اشكال است.
ب) بیماری: عكس حالت فوق می باشد.
ج) حالت بینابینی: كه ناشی از فقدان تندرستی و بیماری است. مانند حالت سالخوردگان ، كودكان و افراد در حال نقاهت.
هر بیماری یا مركب است یا مفرد و هر بیماری مفردی ابتدا اعضاء مفرد را مبتلا نموده ، (بیماریهای سوء مزاج) سپس اعضاء مركب را درگیر می كند (بیماری های تركیب). همچنین ممكن است ابتدا هر كدام از اعضاء مفرد یا مركب را دچار نماید (بیماری های تفرق اتصال).
بیماری های سوء مزاج هشت حالت خارج از اعتدال بوده و هر یك از آنها ممكن است ساده و یا ماده دار باشند.
بیماری های تركیب چهار گونه اند: امراض خلقتی ، امراض مقداری، امراض عددی و امراض وضعی.

امراض خلقتی خود به چهار دسته تقسیم می شوند:

1) بیماریهای ناشی از وجود اختلال در شكل همانند سبدی شدن سر (هیدرومگالی) و یا گوژپشتی
2) بیماری های درگیر كننده مجاری كه ممكن است ناشی از گشاد شدن مجراها (مانند گشادگی عروق)، تنگی مجاری (مانند تنگی مجاری تنفسی) و یا مسدود شدن آنها (مانند انسداد مجاری صفراوی) باشد.
3) بیماری ها ممكن است اعضاء توخالی را مبتلا سازند، بدین ترتیب كه آنها را بزرگتر از حد عادی نماید (مانند اتساع كیسه بیضه) و یا كوچك شدن و تنگی عضو توخالی را در پی داشته باشند (مانند كوچك شدن معده) و یا به خالی شدن و پر شدن عضو (از خلط معینی) مرتبط گردند (مانند خالی شدن قلب از خون هنگام شادی های كشنده و یا پر شدن آن از خون همچون سكته)
4) بیماری ها ممكن است سطوح اعضاء را درگیر نمایند، مانند صاف شدن و از بین رفتن پرزهای رحم و معده و یا پرزدار شدن و خشن شدن نای.
امراض مقدار ممكن است ناشی از زیاد شدن و یا كم شدن باشند و هر یك از آن دو می تواند كل بدن یا بخش خاصی را گرفتار نماید. چاقی مفرط و یا لاغری مفرط مثالی از دسته اول و بزرگ شدن زبان یا كوچك شدن حدقه در شمار دسته دوم است.
امراض عددی نیز با زیادی یا كمی همراه است كه هر یك از آنها ممكن است طبیعی و یا غیر طبیعی باشد.
امراض وضع به وضعیت بدن بستگی دارد، برای مثال وقتی عضوی در اثر دررفتگی و یا به دنبال عوامل دیگر از جای خود خارج شود، یا آنكه عضوی ساكن، دارای حركت گردد (مانند رعشه) و یا عضو متحرك، ساكن شده، یا حركات آن كاهش یابد (مانند خشكی مفاصل). همچنین ممكن است حركت عضو، به عضو همسایه منتقل نشود و یا این كار به سختی صورت پذیرد.

بخش سوم از اجزاء بخش نظری طب

اسباب: سبب نخستین چیزی است كه موجب ایجاد حالت ها و یا دوام آنها در بدن انسان می شود.
سبب ممكن است جسمی نباشد، مانند گرمای خورشید یا سرمای هوا و یا خشم و ترس. اینگونه سبب ها "بادی" یا "ابتدایی" خوانده می شوند و ممكن است جسمی باشند، در این صورت هرگاه سببی بدون واسطه باعث ایجاد حالتی گردد، بدان "سبب واصل" می گویند، مانند عفونت كه سبب ایجاد تب می باشد. هرگاه سبب به واسطه فرایند دیگری موجب ایجاد حالتی خاص گردد، "سبب سابق" خوانده می شود، مانند پرخوری كه سبب بروز تبهای عفونی می گردد.
هر سببی ضروری یا غیر ضروری می باشد. هر سبب غیر ضروری یا ضد طبیعت (طبیعت انسان) است و یا ضدیتی با آن ندارد. اسباب ضروری، شش تا هستند (به آنها سته ضروریه هم می گویند).
اول: هوای محیط اطراف
دوم: خوردنی ها و آشامیدنی ها
سوم: ورزش و استراحت بدنی
چهارم: حركت و آرامش روحی
پنجم: خواب و بیداری
ششم: استفراغ و احتباس
بخش چهارم از اجزاء بخش نظری طب (نشانه ها)
نشانه ممكن است حاكی از بیماری های گذشته، وضعیت فعلی بیماری و یا وضعیت آینده بیمار باشد.
برخی از نشانه ها دلالت بر وضعیت مزاجها داشته و بعضی حاكی از تركیب مزاجها می باشند.

نشانه های مزاجها ده گونه می باشند:

1) لمس: لمس افراد دارای مزاج معتدل ، معتدل است و در مورد افراد دارای مزاجهای غیر معتدل، لمس به سمتی می گراید كه مزاج بدان سو منحرف شده است.
2) گوشت، چربی و پیه: فزونی آنها حاكی از رطوبت مزاج و كمی مقدار آنها ناشی از خشكی مزاج است.
3) مو: زیادی، زبری، مجعد بودن و سیاهی آن ناشی از حرارت و خشكی مزاج و عكس صفات مذكور حاكی از سردی و رطوبت مزاج می باشد.
4) رنگ بدن: سفیدی رنگ دال بر سردی مزاج و چیرگی بلغم است. سرخی رنگ بدن حاكی از گرمی مزاج و غلبه خون بوده و تركیب آن دو (سرخ و سفید) نشانه اعتدال مزاج است. تیرگی رنگ پوست (سبزه بودن) دال بر گرمی مزاج، زردی پوست نشانه گرمی مزاج و غلبه صفرا و یا كم خونی (مانند آنچه كه در افراد تازه بهبود یافته مشاهده می گردد) می باشد. تیرگی پوست حاكی از سردی بیش از حد مزاج و غلبه سوداست.
5) ساختار كلی اندامها: به عنوان مثال فراخی سینه، درشتی رگها و مشخص بودن آنها حاكی از گرمی مزاج و عكس این صفات حاكی از سردی آن است.
6) نحوه پاسخ به محركها: سرعت پاسخ به هر یك از موارد چهارگانه (گرما، سرما، رطوبت و خشكی) دال بر غلبه مزاج مربوطه است.
7) عملكردهای طبیعی: كامل بودن این عملكرد ها حاكی از اعتدال مزاج و نقص آنها حاكی از سردی مزاج می باشد. از بین رفتن یا اختلال آنها نشانه گرمی مزاج، سرعت آنها نشانه گرمی مزاج و كندی آنها ناشی از سردی مزاج است.
8) خواب و بیداری: خواب زیاد ناشی از رطوبت و سردی مزاج و بیداری بیش از حد نشانه گرمی و خشكی مزاج می باشد. بدیهی است كه اعتدال در خواب و بیداری، حاكی از اعتدال مزاج است.
9) فضولات بدن: فضولات پر رنگ و دارای بوی تند، حاكی از گرمی و عكس آن نشانه سردی مزاج است.
10) واكنش های روانی: قوت، سرعت و زیادی آنها نشانه گرمی مزاج، كندی آنها حاكی از سردی مزاج، ثبوت و پردامنگی آنها حاكی از خشكی مزاج و عدم ثبات و زوال سریع آنها نشانگر رطوبت مزاج می باشد.
نبض، ادرار و مدفوع در شمار نشانه های حاكی از وضعیت كلی بدن هستند.
نبض نوعی حركت حاصل از انقباض و اتساع سرخرگها است كه به منظور رساندن هوای تازه به روح و خارج كردن فضولات بدن(مواد زاید موجود در خون) صورت می گیرد:

علامات مربوط به نبض ده گونه اند:

1)مقدار آن: كه خود نه نوع می باشد.
2)كیفیت زنِش: كه قوی، ضعیف یا متوسط است.
3) سرعت حركت: كه تند، كند و یا متوسط است.
4) سختی: كه سخت، نرم و یا متوسط است.
5) فاصله بین نبض ها : كه همگن ، ناهمگن و یا متوسط است.
6) دمای محل لمس نبض: كه گرم، سرد و یا متوسط است.
7) پری نبض، كه پر، تهی و یا متوسط است.
8) همسانی نبض: كه ممكن است همسان یا ناهمسان باشد.
9) نظم نبض: كه ممكن است همسان منظم و یا غیر منظم باشد و همانگونه كه ملاحظه می گردد ، می توان این نشانه ها را زیر مجموعه ای از نشانه قبلی دانست و بدین ترتیب انواع نشانه های نبض به نه عدد محدود می گردد.
10) آهنگ نبض: كه در این مورد باید گفت نبض یا خوب و نیك آهنگ است و یا آنكه بد و یا ناهماهنگ است.

نشانه های ادرار هفت گونه می باشند:

1)رنگ ادرار
2)قوام ادرار
3)شفافیت و كدورت ادرار
4)بوی ادرار
5)كف روی ادرار
6)رسوب
7)میزان ادرار
در مورد نشانه های مدفوع باید گفت که مدفوع طبیعی، آتشی كمرنگ بوده و شدت رنگ آن حاكی از افزایش حرارت و غلبه صفرا می باشد. حال آنكه كاهش شدت رنگ نشانه گوارش ناقص و نیز سردی مزاج است. مدفوع سفیدرنگ حاكی از غلبه بلغم، یا وجود گرفتگی در مجرای صفراوی می باشد و پیش آگهی قولنج و یرقان است. مدفوع چسبناك و چرك آلود، نشان دهنده گشوده شدن دمل در دستگاه گوارش بوده، و در بسیاری از موارد مدفوع افراد كم تحرك كه ورزش نمی كنند ، چرك آلود می باشد.

گردآورنده : سید احمد امامی- بهجت جوادی

mohamadaminsh کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 25772
|
تاریخ عضویت : دی 1389 

مبانی نظری طب اسلامی

طب اسلامی یکی از مکاتب طبی دیرپا و کل نگر می باشد که از روزگاران کهن در پیشگیری و معالجه بیماری های گوناگون نقشی بنیادین داشته است. مکتب مذکور به طور کلی به دو بخش نظری و عملی تقسیم می گردد كه هر یك دربردارنده برخی مبانی نظری هستند. در مقاله حاضر به بررسی مبانی نظری طب اسلامی پرداخته می شود.

بخش نظری خود متشكل از چهار جزء زیر است:

شناخت امور طبیعی، شناخت احول بدن انسان، شناخت علل و شناخت نشانه ها .

امور طبیعی هفت چیز هستند:

الف) اركان كه چهار تا می باشند: آتش كه گرم و خشك است، هوا كه گرم و تر است، آب كه سرد و تر است و زمین كه سرد و خشك است.
ب) مزاج كه نه گونه است: معتدل (كه مشتق از تعادل به معنی تساوی عوامل نمی باشد چرا كه چنین مزاجی وجود ندارد بلكه مشتق از عدالت در تقسیم است) و غیر معتدل كه نوع اخیر خود بر دو گونه است مفرد كه بر چهار نوع گرم، سرد، خشك و تر تقسیم می گردد.
و مركب كه آن نیز شامل چهار نوع گرم و خشك، گرم و تر، سرد و خشك و سرد و تر می باشد.
ج) اخلاط كه چهار نوع بوده و بر حسب برتری عبارتند از: خون كه بهترین اخلاط است و گرم و تر بوده عهده دار تغذیه بدن است. خون طبیعی سرخ رنگ، فاقد بوی نامطبوع، دارای قوام معتدل و مزه شیرین می باشد.
خون غیر طبیعی از لحاظ رنگ، بو، قوام و طعم متفاوت است.
بلغم كه از لحاظ برتری پس از خون قرار دارد، سرد و تر می باشد و هنگامی كه بدن دچار بی غذایی است به خون تبدیل می گردد. همچنین عهده دار مرطوب نمودن اندامها بوده از خشك شدن آن به دنبال حركت جلوگیری می كند. خلط مذكور در تغذیه مغز نیز نقش دارد و نوع طبیعی آن، آماده تبدیل شدن به خون می باشد.
صفرا كه از لحاظ برتری پس از بلغم قرار دارد، گرم و خشك بوده، موجب لطیف سازی خون و افزایش نفوذپذیری آن به اندامهای مختلف می گردد. خلط مذكور عهده دار تغذیه اندامهایی مانند ریه است و مقداری از آن نیز به روده ها راه یافته تفاله ها و بلغم لزج موجود در آنها را می شوید.
صفرای طبیعی سرخرنگ ، شفاف و اندكی تند است.
سودا كه از لحاظ برتری پس از صفرا قرار دارد، خشك و تر می باشد. سودا موجب غلظت و قوام خون گردیده در تغذیه اندامهایی مانند استخوان ها نقش دارد. همچنین مقداری از آن به دهانه معده رسیده ، موجب ایجاد حس گرسنگی و تحریك اشتها می گردد.
سودای طبیعی ناشی از رسوب برخی از اجزاء خون است، در صورتیكه سودای غیر طبیعی حاصل سوختن هر یك از اخلاط از جمله خود سودا می باشد.
د) اعضاء كه ممكن است مفرد و یا مركب باشند. اعضایی از قبیل استخوان، غضروف ، رباط ، عصب ، وتر، غشاء، گوشت، چربی، پیه، سرخرگها و سیاهرگ ها در شمار اعضاء مفرد بوده،
ایجاد اعضاء مركب ممكن است ناشی از اولین آمیختگی (مانند عضلات) و یا دومین (مانند چشم)، سومین (مانند صورت) و یا چهارمین آمیختگی (مانند سر) باشد.
برخی اعضای مركب كه در بقای فرد و یا نوع نقش اساسی دارند به نام اعضای رئیسه خوانده می شوند.
اعضای رئیسه دخیل در بقای فرد شامل قلب، مغز و كبد می باشند كه به ترتیب سرخرگها، عصب ها و سیاهرگها را در خدمت دارند. اعضای موثر در بقای نوع شامل قلب، مغز ، كبد و نیز بیضه ها می باشند. بیضه ها مجاری منی را در خدمت دارند.
ه) ارواح كه به معنی نوعی جسم لطیف بخاری حاصل از لطیف ترین بخشهای اخلاط است، همان گونه كه اعضا با غلیظ ترین بخشهای اخلاط حاصل می گردند. یادآور می گردد كه مقصود از ارواح، نفسی كه در كتب الهی بدان اشاره گردیده نمی باشند بلکه اجسام لطیف بخاری هستند که از بخش لطیف خلطها ایجاد می شوند، همانگونه که اندامها از بخش غلیظ خلطها به وجود می آیند. ارواح حامل قوا هستند بنابراین انواع آنها همچون انواع قوا می باشد.

و) قوا كه بر سه گونه اند:

قوای طبیعی كه عهده دار تصرف و تغییر در غذای خورده شده به منظور بقای فرد هستند و خود به چند دسته منقسم می گردند: قوه غاذیه كه در تغذیه فرد نقش دارد، قوه نامیه كه موجب ساخت و ترمیم اندامهای فرد می گردد،و قوه متصرفه كه در غذا تصرف نموده در بقای نوع نقش دارد و خود متشكل از دو قوه است: قوه مولده كه سبب ساخت جوهر منی گردیده، مصالح لازم برای ساخت هر یك از اعضاء جنین را فراهم می سازد و قوه مصوره كه باعث شكل بخشیدن و ایجاد خطوط و حفرات و دیگر ریزه كاریهای موجود در هر یك از اعضاء جنین می گردد. تصرف دو قوه مولده و مصوره در غذا موجب بقای نوع می شود.
قوای نفسانی كه شامل قوای محركه و مدركه می باشد. قوه محركه متشكل است از دو قوه شوقیه (انگیزشی) كه قوای شهوانی و غضبی را در خدمت دارد و قوه فاعله (حركتی ) كه موجب حركت عضلات ، كوتاه شدن و تر و انقباض عضو و یا باعث دراز شدن عضله، كشش وتر و شلی عضو می گردد.
قوه مدركه كه در درك ظواهر و یا امور باطنی كارآیی دارد. قوه ادراك ظواهر متشكل از حواس پنجگانه است كه در حكم جاسوس های قوه ادراك امور باطنی می باشند.

قوه ادراك كننده امور باطنی متشكل از قوای زیر است:

1)حس مشترك كه محل آن بخش پیشین بطن و قسمت جلویی مغز بوده، عهده دار درك صور محسوس توسط حواس ظاهری است.
2)خزانه خیال كه محل آن بخش پسین بطن پیشین مخ است.
3) واهمه كه محل آن بطن میانی است.
4) حافظه كه محل آن بطن پسین است.
5)متصرفه كه به دلیل آن كه مورد استخدام نفس ناطقه قرار می گیرد به نام مفكره و به دلیل آنكه مورد استخدام قوه واهمه (جهت تصور معانی جزئی) قرار می گیرد به نام متخیله نیز خوانده می شود.
6) قوه حیوانی كه اعضای بدن را جهت پذیرش قوای نفسانی آماده می سازد.
ز) افعال كه به دو نوع مفرد و مركب منقسم می گردند: افعال مفرد آنهایی هستند كه كارشان به واسطه یك قوه به انجام می رسد. جذب و دفع مثالهایی از افعال مذكور هستند. افعال مركب افعالی هستند كه به واسطه دو و یا چند قوه به نهایت می رسند، مانند عمل بلع.
بخش دوم از اجزاء بخش نظری در احوال بدن انسان

احوال بدن بر سه گونه است:

الف) تندرستی: یعنی حالتی كه عملكرد بدن طبیعی و بدون اشكال است.
ب) بیماری: عكس حالت فوق می باشد.
ج) حالت بینابینی: كه ناشی از فقدان تندرستی و بیماری است. مانند حالت سالخوردگان ، كودكان و افراد در حال نقاهت.
هر بیماری یا مركب است یا مفرد و هر بیماری مفردی ابتدا اعضاء مفرد را مبتلا نموده ، (بیماریهای سوء مزاج) سپس اعضاء مركب را درگیر می كند (بیماری های تركیب). همچنین ممكن است ابتدا هر كدام از اعضاء مفرد یا مركب را دچار نماید (بیماری های تفرق اتصال).
بیماری های سوء مزاج هشت حالت خارج از اعتدال بوده و هر یك از آنها ممكن است ساده و یا ماده دار باشند.
بیماری های تركیب چهار گونه اند: امراض خلقتی ، امراض مقداری، امراض عددی و امراض وضعی.

امراض خلقتی خود به چهار دسته تقسیم می شوند:

1) بیماریهای ناشی از وجود اختلال در شكل همانند سبدی شدن سر (هیدرومگالی) و یا گوژپشتی
2) بیماری های درگیر كننده مجاری كه ممكن است ناشی از گشاد شدن مجراها (مانند گشادگی عروق)، تنگی مجاری (مانند تنگی مجاری تنفسی) و یا مسدود شدن آنها (مانند انسداد مجاری صفراوی) باشد.
3) بیماری ها ممكن است اعضاء توخالی را مبتلا سازند، بدین ترتیب كه آنها را بزرگتر از حد عادی نماید (مانند اتساع كیسه بیضه) و یا كوچك شدن و تنگی عضو توخالی را در پی داشته باشند (مانند كوچك شدن معده) و یا به خالی شدن و پر شدن عضو (از خلط معینی) مرتبط گردند (مانند خالی شدن قلب از خون هنگام شادی های كشنده و یا پر شدن آن از خون همچون سكته)
4) بیماری ها ممكن است سطوح اعضاء را درگیر نمایند، مانند صاف شدن و از بین رفتن پرزهای رحم و معده و یا پرزدار شدن و خشن شدن نای.
امراض مقدار ممكن است ناشی از زیاد شدن و یا كم شدن باشند و هر یك از آن دو می تواند كل بدن یا بخش خاصی را گرفتار نماید. چاقی مفرط و یا لاغری مفرط مثالی از دسته اول و بزرگ شدن زبان یا كوچك شدن حدقه در شمار دسته دوم است.
امراض عددی نیز با زیادی یا كمی همراه است كه هر یك از آنها ممكن است طبیعی و یا غیر طبیعی باشد.
امراض وضع به وضعیت بدن بستگی دارد، برای مثال وقتی عضوی در اثر دررفتگی و یا به دنبال عوامل دیگر از جای خود خارج شود، یا آنكه عضوی ساكن، دارای حركت گردد (مانند رعشه) و یا عضو متحرك، ساكن شده، یا حركات آن كاهش یابد (مانند خشكی مفاصل). همچنین ممكن است حركت عضو، به عضو همسایه منتقل نشود و یا این كار به سختی صورت پذیرد.

بخش سوم از اجزاء بخش نظری طب

اسباب: سبب نخستین چیزی است كه موجب ایجاد حالت ها و یا دوام آنها در بدن انسان می شود.
سبب ممكن است جسمی نباشد، مانند گرمای خورشید یا سرمای هوا و یا خشم و ترس. اینگونه سبب ها "بادی" یا "ابتدایی" خوانده می شوند و ممكن است جسمی باشند، در این صورت هرگاه سببی بدون واسطه باعث ایجاد حالتی گردد، بدان "سبب واصل" می گویند، مانند عفونت كه سبب ایجاد تب می باشد. هرگاه سبب به واسطه فرایند دیگری موجب ایجاد حالتی خاص گردد، "سبب سابق" خوانده می شود، مانند پرخوری كه سبب بروز تبهای عفونی می گردد.
هر سببی ضروری یا غیر ضروری می باشد. هر سبب غیر ضروری یا ضد طبیعت (طبیعت انسان) است و یا ضدیتی با آن ندارد. اسباب ضروری، شش تا هستند (به آنها سته ضروریه هم می گویند).
اول: هوای محیط اطراف
دوم: خوردنی ها و آشامیدنی ها
سوم: ورزش و استراحت بدنی
چهارم: حركت و آرامش روحی
پنجم: خواب و بیداری
ششم: استفراغ و احتباس
بخش چهارم از اجزاء بخش نظری طب (نشانه ها)
نشانه ممكن است حاكی از بیماری های گذشته، وضعیت فعلی بیماری و یا وضعیت آینده بیمار باشد.
برخی از نشانه ها دلالت بر وضعیت مزاجها داشته و بعضی حاكی از تركیب مزاجها می باشند.

نشانه های مزاجها ده گونه می باشند:

1) لمس: لمس افراد دارای مزاج معتدل ، معتدل است و در مورد افراد دارای مزاجهای غیر معتدل، لمس به سمتی می گراید كه مزاج بدان سو منحرف شده است.
2) گوشت، چربی و پیه: فزونی آنها حاكی از رطوبت مزاج و كمی مقدار آنها ناشی از خشكی مزاج است.
3) مو: زیادی، زبری، مجعد بودن و سیاهی آن ناشی از حرارت و خشكی مزاج و عكس صفات مذكور حاكی از سردی و رطوبت مزاج می باشد.
4) رنگ بدن: سفیدی رنگ دال بر سردی مزاج و چیرگی بلغم است. سرخی رنگ بدن حاكی از گرمی مزاج و غلبه خون بوده و تركیب آن دو (سرخ و سفید) نشانه اعتدال مزاج است. تیرگی رنگ پوست (سبزه بودن) دال بر گرمی مزاج، زردی پوست نشانه گرمی مزاج و غلبه صفرا و یا كم خونی (مانند آنچه كه در افراد تازه بهبود یافته مشاهده می گردد) می باشد. تیرگی پوست حاكی از سردی بیش از حد مزاج و غلبه سوداست.
5) ساختار كلی اندامها: به عنوان مثال فراخی سینه، درشتی رگها و مشخص بودن آنها حاكی از گرمی مزاج و عكس این صفات حاكی از سردی آن است.
6) نحوه پاسخ به محركها: سرعت پاسخ به هر یك از موارد چهارگانه (گرما، سرما، رطوبت و خشكی) دال بر غلبه مزاج مربوطه است.
7) عملكردهای طبیعی: كامل بودن این عملكرد ها حاكی از اعتدال مزاج و نقص آنها حاكی از سردی مزاج می باشد. از بین رفتن یا اختلال آنها نشانه گرمی مزاج، سرعت آنها نشانه گرمی مزاج و كندی آنها ناشی از سردی مزاج است.
8) خواب و بیداری: خواب زیاد ناشی از رطوبت و سردی مزاج و بیداری بیش از حد نشانه گرمی و خشكی مزاج می باشد. بدیهی است كه اعتدال در خواب و بیداری، حاكی از اعتدال مزاج است.
9) فضولات بدن: فضولات پر رنگ و دارای بوی تند، حاكی از گرمی و عكس آن نشانه سردی مزاج است.
10) واكنش های روانی: قوت، سرعت و زیادی آنها نشانه گرمی مزاج، كندی آنها حاكی از سردی مزاج، ثبوت و پردامنگی آنها حاكی از خشكی مزاج و عدم ثبات و زوال سریع آنها نشانگر رطوبت مزاج می باشد.
نبض، ادرار و مدفوع در شمار نشانه های حاكی از وضعیت كلی بدن هستند.
نبض نوعی حركت حاصل از انقباض و اتساع سرخرگها است كه به منظور رساندن هوای تازه به روح و خارج كردن فضولات بدن(مواد زاید موجود در خون) صورت می گیرد:

علامات مربوط به نبض ده گونه اند:

1)مقدار آن: كه خود نه نوع می باشد.
2)كیفیت زنِش: كه قوی، ضعیف یا متوسط است.
3) سرعت حركت: كه تند، كند و یا متوسط است.
4) سختی: كه سخت، نرم و یا متوسط است.
5) فاصله بین نبض ها : كه همگن ، ناهمگن و یا متوسط است.
6) دمای محل لمس نبض: كه گرم، سرد و یا متوسط است.
7) پری نبض، كه پر، تهی و یا متوسط است.
8) همسانی نبض: كه ممكن است همسان یا ناهمسان باشد.
9) نظم نبض: كه ممكن است همسان منظم و یا غیر منظم باشد و همانگونه كه ملاحظه می گردد ، می توان این نشانه ها را زیر مجموعه ای از نشانه قبلی دانست و بدین ترتیب انواع نشانه های نبض به نه عدد محدود می گردد.
10) آهنگ نبض: كه در این مورد باید گفت نبض یا خوب و نیك آهنگ است و یا آنكه بد و یا ناهماهنگ است.

نشانه های ادرار هفت گونه می باشند:

1)رنگ ادرار
2)قوام ادرار
3)شفافیت و كدورت ادرار
4)بوی ادرار
5)كف روی ادرار
6)رسوب
7)میزان ادرار
در مورد نشانه های مدفوع باید گفت که مدفوع طبیعی، آتشی كمرنگ بوده و شدت رنگ آن حاكی از افزایش حرارت و غلبه صفرا می باشد. حال آنكه كاهش شدت رنگ نشانه گوارش ناقص و نیز سردی مزاج است. مدفوع سفیدرنگ حاكی از غلبه بلغم، یا وجود گرفتگی در مجرای صفراوی می باشد و پیش آگهی قولنج و یرقان است. مدفوع چسبناك و چرك آلود، نشان دهنده گشوده شدن دمل در دستگاه گوارش بوده، و در بسیاری از موارد مدفوع افراد كم تحرك كه ورزش نمی كنند ، چرك آلود می باشد.

گردآورنده : سید احمد امامی- بهجت جوادی

mohamadaminsh کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 25772
|
تاریخ عضویت : دی 1389 




مردان طاس مبتلا به سرطان پروستات می شوند!

هرچه میزان طاسی سر بیشتر باشد، احتمال ابتلای فرد به سرطان پروستات نیز افزایش می‌یابد.
تحقیقات انجام‌شده در كانادا نشان می‌دهد، سطوح بالای هورمون تستوسترون در مردان طاس، فاكتور اصلی برای تحریك رشد غیرطبیعی سلول‌های سرطان پروستات است و مردان طاسی كه تحت عمل بیوپسی پروستات قرارگرفته‌اند، بیش از سایر مردان در معرض تشخیص این نوع سرطان قرار دارند.
این در حالی است که هنوز علت دقیقی برای افزایش خطر ابتلای مردان طاس به سرطان پروستات كشف‌نشده، اما نتایج تحقیقات نشان‌می‌دهد رابطه مستقیمی میان سطح بالای هورمون تستوسترون كه مانع رشد موها می‌شود و رشد سلول‌های سرطانی وجود دارد.
در این پژوهش تیم تحقیقاتی دانشگاه تورنتو 214 مرد 59 تا 70 ساله را كه به دلیل افزایش سطح آنتی ژن اختصاصی پروستات (PSA) تحت عمل بیوپسی قرارگرفته‌بودند، بررسی کرد. نتایج این تحقیق، نشان می‌دهد الگوی ریزش شدید موی سر مردان می‌تواند خطر ابتلای آنها به سرطان پروستات را افزایش دهد: «هرچه میزان طاسی سر بیشتر باشد، احتمال ابتلای فرد به سرطان پروستات نیز افزایش می‌یابد.»

منبع : salamat.ir

mohamadaminsh کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 25772
|
تاریخ عضویت : دی 1389 



عادت های روزانه، دشمن دندان ها

شیوه زندگی، غذاها، نوشیدنی ها و حتی برخی ورزش ها می توانند به دندان های شما صدمه وارد کنند.

قند، شکر و شیرینی جات

شکر و شیرینی جات اولین دشمن دندان های شما به شمار می روند و هر چه مدت زمانی که در محیط دهان هستند بیشتر باشد، آسیب وارده شدیدتر است. شکر توسط باکتری های موجود در دهان که تولید کننده اسید هستند، مصرف می شود و اسید تولید شده مینای دندان را تخریب می کند. از افراط در مصرف آب نبات، پاستیل و میوه های خشک مانند کشمش بپرهیزید، زیرا این خوراکی ها به مدت طولانی به دندان ها می چسبند و آسیب بیشتری به دندان ها وارد می کنند.
در صورت مصرف دسر و میان وعده های شیرین مانند شیرینی، شکلات، کیک، بیسکوییت، پودینگ، ژله، مربا، عسل، بستنی، شربت، نوشابه، شیر و آبمیوه مسواک زده و یا محیط دهان را با آب بشویید.
سبزیجات و میوه های تازه، سالم ترین میان وعده به شمار می روند.

نوشیدنی ها

نوشیدنی های قند دار و حتی بدون قند از جمله چای و قهوه نیز برای دندان ها مضر هستند، زیرا محیط دهان را اسیدی می کنند و احتمال پوسیدگی دندان را افزایش می دهند. نوشیدنی های الکلی نیز اسید تولید کرده و موجب فرسایش دندان ها می شوند. همچنین مصرف الکل با خشکی دهان و کاهش بزاق همراه است و از آنجایی که بزاق به رفع پلاک و تجمع باکتری ها از روی سطح دندان ها کمک می کند، مصرف الکل خطر پوسیدگی دندان ها را بالا می برد.
همچنین مصرف الکل خطر ابتلا به سرطان های دهان را افزایش می دهد. بر اساس مطالعات مرکز تحقیقات سرطان انگلستان، 75 تا 80 درصد بیماران مبتلا به سرطان های دهان از الکل استفاده می کرده اند.

سیگار

سیگار موجب زرد شدن دندان ها، بوی بد دهان، بروز بیماری های لثه، مشکلات تنفسی و سرطان ریه و همچنین سرطان های دهان می شود. اگر شما روزانه 20 نخ سیگار و یا بیشتر مصرف می کنید، خطر ابتلا به سرطان های دهان، 6 برابر در شما بیشتر از سایر افراد است.

مصرف برخی داروها

برخی داروها موجب خشکی دهان و کاهش بزاق می شوند. بر اساس بیانیه انجمن دندان امریکا بیش از 500 دارو از جمله مسکن ها و داروهای ضد حساسیت دارای این اثر می باشند. خشکی دهان و کاهش بزاق یکی از دلایل پوسیدگی دندان است. در صورت مصرف این داروها می توانید از آدامس های بدون قند برای افزایش ترشح بزاق استفاده کنید.

ورزش

در صورت انجام ورزش هایی که ممکن است به دهان و دندان های شما آسیب وارد کنند، از یک محافظ دهان استفاده کنید. می توانید برای تهیه این محافظ ها از دندانپزشک کمک بگیرید.

سایرخطرات

استفاده از دندان ها برای باز کردن در ظروف و بطری ها، باز کردن گره ها و بسته بندی های پلاستیکی، جویدن یخ و خوردن مواد غذایی سخت مانند ته دیگ نیز برای دندان ها مضر هستند و موجب آسیب آنها می شوند. در صورتی که شما دندان های خود را به صورت ناخودآگاه و یا هنگام خواب به هم فشار داده و یا می سایید، حتما با دندانپزشک مشورت کنید.

مراقبت از دندان ها:

1- دندان های خود را 2 بار در روز با خمیر دندان های حاوی فلوراید مسواک بزنید و روزانه 1 بار از نخ دندان برای تمیز کردن فاصله میان دندان ها استفاده کنید.
2- از یک رژیم غذایی سالم که حاوی همه گروه های غذایی از جمله نان و غلات، گوشت ها، تخم مرغ، حبوبات، لبنیات، میوه ها و سبزیجات باشد، پیروی کنید.
3- مصرف قند، شکر، شیرینی جات و آبمیوه های آماده را به حداقل برسانید.
4- از مصرف سیگار و الکل خودداری کنید.
5- به طور منظم به دندانپزشک مراجعه کنید.

اختصاصی سیمرغ

mohamadaminsh کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 25772
|
تاریخ عضویت : دی 1389 



واقعا تلفن همراه سرطان ‌زاست؟

درباره سرطان‌زا بودن تلفن‌های همراه نمی‌توان نظر قطعی داد زیرا نتایج تحقیقات انجام شده کاملا ضد و نقیض است اما به طور کلی امواج الکترو مغناطیس که اساس کار تلفن‌های همراه را تشکیل داده‌اند می‌توانند در ابتلا به سرطان نقش داشته باشند. می‌توانم این طور بگویم که تمامی امواجی که اطراف ما هستند اگر از حد مشخصی بیشتر به بدن بتابند سبب سرطان می‌شوند اما هنوز تحقیقی که ارتباط دقیق و موثر استفاده مداوم از تلفن همراه را به اثبات رسانده باشد در دست نداریم. نتایج نگران‌کننده‌ای هم منتشر شده مثلا اگر شارژ باتری تلفن همراه کم باشد یا تلفن همراه در فضایی باشد که منبع تولید امواج الکترومغناطیسی دیگری هم داشته باشیم احتمال سرطان‌زایی این دستگاه بیشتر خواهد شد. چند ماه پیش هم نتیجه تحقیقی منتشر شد مبنی بر اینکه تلفن‌های همراه بر عملکرد مغز اثر می‌گذارند و در قسمت‌هایی به خصوص از آن، متابولیسم گلوکز را بالا می‌برند اما هنوز مشخص نیست که این تاثیر برای بدن خطرناک است یا نه. البته متابولیسم گلوکز، نشانه فعالیت مغز است زیرا سلول‌های مغز برای تولید انرژی از قند استفاده می‌کنند. در این تحقیق مشخص شده که 50 دقیقه استفاده از تلفن همراه میزان مصرف گلوکز نقاطی از مغز که نزدیک آنتن این وسیله هستند را تا 7 درصد افزایش می‌دهد یعنی قسمت‌های مربوط به حافظه و دیگر مهارت‌های شناختی. جالب اینجاست که این اثر ربطی به خاموش یا روشن بودن دستگاه ندارد.

SAR چیست؟

کمیتی برای سنجش میزان جذب امواج الکترومغناطیس توسط تلفن همراه است*. اگرچه در تمام کشورها حدود مشخصی را برای این شاخص در نظر گرفته‌اند و تلفن‌های همراه موجود در بازار هم در این محدوده قرار می‌گیرند اما مطالعات جدید نشان می‌دهد که تنها شدت‌های بسیار اندک این امواج هم می‌توانند تاثیرات خود را بر سلامت افراد بگذارند. به عبارتی امواجی که 200 هزار برابر ضعیف‌تر از استانداردهای موجود هستند هم می‌توانند بر بدن تاثیر گذار باشند. بافت‌های بدن می‌توانند امواج الکترومغناطیس را جذب کنند و متاثر موارد زیر شوند:
• تخریب برگشت ناپذیر ماده ژنتیک سلول‌ها
• تجزیه پرد‌ه‌های مغزی و درنتیجه عبور مواد شیمیایی سمی و بیماری‌زا به مغز
• کاهش ایمنی بدن
• کاهش میزان هورمون ملاتونین
• افزایش هورمون‌های استرس‌زا و در نتیجه تخریب سلولی
• اثرات سوء بر هسته‌های سلولی و ایجاد سرطان
• تغییر متابولیسم کلسیم و تاثیر بر ارتباط بین سلولی
• تاثیر بر الگوی امواج مغزی
درپایان باید ذکر کنم که تلفن همراه وسیله‌ای نسبتا جدید است و طرح مسائل و راه‌حل‌های مرتبط با آن مستلزم زمان زیادی است. همان‌طور که مثلا بعد از سالیان دراز تنها چند دهه است که از مضرات سیگار صحبت به میان آمده است.

پی‌نوشت‌ها:

* متخصص مغز و اعصاب، استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

منبع:هفته نامه سلامت

mohamadaminsh کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 25772
|
تاریخ عضویت : دی 1389 



اسید فولیک

همانطور که می دانید ، کم خونی یکی از مشکلاتی است که گریبانگیر بسیاری از زنان ایرانی می باشد. در خون انسان سلولهایی به نام گلبولهای قرمز موجود است که حامل اکسیژن مورد نیاز اندامهاست . در صورتیکه تولید گلبولهای قرمز در بدن کاهش یابد ، فرد مبتلا به کم خونی می شود که علائم آن ضعف ، رنگ پریدگی و خستگی زود رس است . طی تحقیقاتی که در سال 1945 برروی کم خونی انجام شد دریافتند ، کمبود اسید فولیک*(B9) یکی از عوامل ایجاد کننده نوع خاصی از کم خونی است که کم خونی ماکروستیک نام دارد . کمبود اسید فولیک موجب کاهش تولید گلبولهای قرمز شده و گلبولهای تولید شده بزرگتر و کم رنگ تر از حد طبیعی می شوند. نوع دیگر کم خونی ناشی از کمبود دریافت عنصر آهن است که در مبحث مربوط به خود شرح داده خواهد شد . در صورتیکه فرد مبتلا به کم خونی با تشخیص پزشک از نوع آن اطلاع یابد می تواند با مصرف مواد غذایی غنی ، به درمان کم خونی خود کمک کند . این ویتامین در مواد غذایی مختلف یافت می شود و به صورت آزمایشگاهی نیز می توانند آنرا تولید کنند . پس از خوردن ، از قسمت ابتدای روده جذب می شود و توسط جریان خون به کبد رفته ، در آنجا ذخیره می گردد . میزان اسید فولیک موجود در کبد تأمین کننده نیاز 4 تا 5 ماه بدن ما است. عملکرد اسید فولیک چیست و چرا کمبود آن موجب کم خونی می شود ؟ عمل اسید فولیک شرکت در تولید پروتئین در بدن است . نقش دیگر آن در ساخته شدن اسیدهای نوکلئیک است. اسیدهای نوکلئیک در هسته سلول قرار دارند و انتقال دهنده صفات ارثی می باشند . اسید فولیک با قابلیت جابجایی واحدهای تک کربنه در همانند سازی ژنها نقش دارد . در بخشهایی از بدن که تکثیر سلولی سریع دارند مانند گلبولهای قرمز و سفید ، سلولهای دیواره دستگاه گوارش و ادراری ، اسید فولیک بیشتر مورد نیاز است . کمبود اسید فولیک عوارض کمبود طولانی مدت آن در یک فرد بالغ ، کم خونی ، متورم و قرمز شدن زبان، اختلالات گوارشی مانند اسهال و اختلالات روحی چون افسردگی است و تأثیر کمبود آن در کودکان نیز کاهش رشد در آنهاست ، تقریباً 10 درصد افراد جامعه مبتلا به درجاتی از کمبود اسید فولیک هستند البته در حدی که علائم بالینی آن بروز نکرده باشد . مصرف اسید فولیک در خانمهایی که قصد باردارشدن دارند و یا مادران باردار در ماههای اول و دوم بارداری بسیار ضروری است . کمبود اسید فولیک موجب ایجاد نقصهای مادرزادی در دستگاه عصبی کودک می شود . خانمهایی که قصد بارداری دارند بهتر است از مکمل اسید فولیک با تجویز پزشک و مواد غذایی غنی از اسید فولیک مصرف کنند . میزان مورد نیاز یک فرد بزرگسال 400 میکروگرم اسید فولیک در روز است . در سالهای اخیر به دلیل تحقیقاتی که انجام شده استاندارد نیاز روزانه افراد را افزایش داده اند که نشان از اهمیت دریافت این ویتامین دارد . نیاز به اسید فولیک در بارداری و شیر دهی دو برابر می شود . افرادی که سوخت و ساز بدن آنها بالاست و یا مبتلا به بیماری خاصی چون سلولهای خونی داسی شکل یا سرطان خون هستند ، نیازمند اسید فولیک بیشتری می باشند . مواد غذایی غنی از اسید فولیک - در جگر ، قلوه و گوشت بدون چربی بیشترین میزان آن موجود است. - در حبوباتی چون لوبیا قرمز ، لوبیا سفید و سویا و در سبوس گندم موجود است . در سبزیجاتی چون اسفناج، کلم، کاهو، مارچوبه و آرتیشو و در میوه هایی مثل آب پرتقال تازه و موز موجود است . - میزان کمی در زرده تخم مرغ و شیر موجود است . در صورتیکه شما یک غذای حاوی حبوبات به همراه نان سبوس دار مصرف کنید مثل خوردن یک کاسه آبگوشت پر حبوبات با نان سنگک را به همراه ماست و اسفناجی که حداقل 1 فنجان اسفناج پخته دارد میل نمایید و در بین روز ماءالشعیر بنوشید ، میزان مورد نیازاسید فولیک بدن شما تأمین خواهد شد .
mohamadaminsh کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 25772
|
تاریخ عضویت : دی 1389 



شلغم

كليات گياه شناس:

شلغم گياهي است با برگهاي ناصاف و بريدگيهاي زياد به رنگ سبز و سفيد . ريشه آن غده اي و به شكل هاي گرد و يا دراز به رنگ سفيد با لكه هاي بنفش مي باشد. ميوه شلغم مانند غلافي بايرك و دراز است كه در آن چند دانه سياه وجود دارد . شلغم در هواي سرد بسيار خوب رشد مي كند و شايد علت آن باشد كه براي درمان بيماريهايي كه در فصل سرما زياد است و بيماريهاي تنفسي بكار مي رود .

تركيبات شيميايي:

آب * 91 گرم
پروتئين * 1 گرم
مواد چربي * 0/2 گرم
مواد نشاسته اي * 6/6 گرم
كلسيم * 40 ميلي گرم
فسفر * 30 ميلي گرم
آهن * 0/5 ميلي گرم
سديم * 50 ميلي گرم
پتاسيم * 270 ميلي گرم
ويتامين ب 1 * 0/04 ميلي گرم
ويتامين ب 2 * 0/07 ميلي گرم
ويتامين ب 3 * 0/6 ميلي گرم
ويتامن ث * 40 ميلي گرم

خواص داروئي:

شلغم از نظر طب قديم ايران گرم و تر است. خواص شلغم آنقدر زياد است كه مي توان گفت اين گياه براي هر دردي درمان است و اگر مردم مي دانستند كه اين گياه چقدر فايده درد تمام باغچه هاي خانه خود را شلغم مي كاشتند و هر روزه از آن استفاده مي كردند .
1)شلغم مقوي است .
2)شلغم اشتها آور است .
3)شلغم ضعف جنسي را درمان كرده و اسپرم را زياد مي كند .
4)شلغم سرفه را تسكين مي دهد .
5)ترشي شلغم بهترين نوع ترشي است زيرا مقوي معده و روده ها و اشتها آور است .
6)آب شلغم قند خون را پائين مي آورد .
7)تخم شلغم را اگر سرخ كرده و بخوريد براي ضعف جنسي موثر است.
8)اگر گلو درد داريد آب پخته شلغم را قرقره كنيد.
9)خوردن آب شلغم درمان كننده جوش صورت است .
10)آنهايي كه حافظه ضعيف دارند حتما بايد شلغم بخورند زيرا ثابت شده است كه شلغم حافظه را تقويت مي كند .
11)شلغم شب كوري را درمان مي كند .
12)شلغم بعلت داشتن ويتامين B1 علاج كم خوني است .
13)شلغم براي رشد و نمو استخوانها مفيد است بنابراين زنان باردار و شيرده حتما بايد از آن استفاده كنند .
14)زن حامله اي كه در مدت بارداري شلغم خورده باشد بچه اش زودتر رشد كرده ، زودتر حرف مي زند و حتي زودتر راه مي افتد و در مقابل امراض مقاومت بيشتري خواهد داشت .
15)آنهايي كه غده تيروئيدشان كم ترشح مي كند بايد حتما شلغم بخورند زيرا شلغم بعلت داشتن يد فراوان ترشحات غده تيروئيد را تنظيم مي كند .
16)شلغم مهمترين گياه ضد سرطان است و حتي گسترش سرطان را متوقف مي كند .
17)شلغم درمان بسياري از بيماريهاي پوستي است .
18)شلغم پخته بهترين دارو براي برونشيت است .
و بالاخره سعي كنيد كه در فصل زمستان براي پيشگيري از سرماخوردگي و بيماريهاي تنفسي اقلا چند بار در هفته شلغم بخوريد شلغم پخته بهترين صبحانه است . بدن را تميز كرده و مواد سمي را ازبدن خارج مي سازد . البته آب شلغم خام خواص بيشتري از شلغم پخته دارد بشرطي كه معده شما را ناراحت نكند .

مضرات :

مضرات خاصي براي آن بيان نشده است .

www.sgpsalamat.com

mohamadaminsh کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 25772
|
تاریخ عضویت : دی 1389 


عضوي با پيچيدگي هاي فراوان

چشم عضو بسيار حساسي است كه بيماري هاي آن پيچيدگي هاي خاصي دارد. مخصوصاً زماني كه عصب بينايي دچار آسيب مي شود.
در اين شرايط ميزان ديدي كه از بين مي رود غيرقابل برگشت است ولي با تشخيص زودرس، پيگيري دقيق و استفاده منظم از داروهاي تجويز شده مي توان از آسيب بيشتر جلوگيري كرد.
عصب بينايي معمولا به دليل افزايش فشار چشم آسيب مي بيند. در اثر فشار تعدادي از رشته هاي عصبي از بين مي رود و در نتيجه كاهش بينايي اتفاق مي افتد. اگر بيماري هاي مربوط به عصب تشخيص داده نشود يا درمان نشود باعث از دست رفتن دايمي ديد محيطي مي شود.
متاسفانه در بسياري از موارد اين بيماري علايم ندارد و ديد بيمار خوب است و چون به تدريج ميدان بينايي از دست مي رود بيمار متوجه نمي شود. در نهايت با از دست رفتن ديد مركزي باعث كوري كامل مي شود. اگر تعادل ترشح مايع داخل چشم و خروج آن به هم بخورد در نتيجه فشار چشم بالا مي رود.

وقتي نشانه و علامتي در كار نيست

در اكثر بيماران نشانه و علايم كمي وجود دارد ولي در مراحل پيشرفته علايم زير ديده مي شود: كاهش ديد محيطي، ايجاد هاله هاي رنگي اطراف نور، نياز به تغيير مكرر و زود به زود عينك و مشكل در تطابق با تاريكي.
نوعي بيماري مي تواند به طور ناگهاني و به صورت حاد به نام آب سياه زاويه بسته حاد اتفاق افتد. در اين صورت مريض با سردرد و چشم درد شديد، قرمزي چشم و كاهش بينايي مراجعه مي كند كه پس از درمان دارويي و درمان ليزري بيمار درمان مي شود. به طور كلي بيماري آب سياه را به دوگونه زاويه باز و زاويه بسته تقسيم بندي مي كنند.
اين بيماري از آنجا به اين نام خوانده مي شود كه زاويه اي كه مايع از آن خارج مي شود «باز» است. با اين حال، به دلايل نامشخص، تخليه زلاليه به كندي صورت مي گيرد. كندي حركت زلاليه سبب تجمع آن و بالارفتن فشار داخل چشم مي شود. در گلوكوم زاويه بسته به دليل تنگي شديد زاويه يا مسدودشدن آن، مايع زلاليه نمي تواند از چشم خارج شود.
در اين بيماران يك افزايش ناگهاني و بسيار بالا در فشار چشم ديده مي شود. اين افزايش فشار مي تواند در مدت بسيار كوتاه سبب آسيب ديدن عصب بينايي و كاهش ديد شود. گلوكوم زاويه باز در ابتدا علامت خاصي ندارد. ديد طبيعي بوده و هيچ گونه درد يا ناراحتي وجود ندارد.
بعضي از بيماري ها نيز مي تواند ريسك ابتلا به گلوكوم را بيشتر كند. سردسته اين بيماري ها، بيماري قند و فشار خون است. در چشم هايي با نزديك بيني بالا نيز ريسك ابتلا به بيماري بيشتر است. اگر در افراد فاميل شما كسي را با بيماري آب سياه (بالا بودن فشار چشم) سراغ داريد در اولين فرصت سعي كنيد از وضعيت فشار چشم تان اطمينان پيدا كنيد؛ چرا كه احتمال ابتلا به بيماري آب سياه در كساني كه در خانواده شان سابقه اين بيماري وجود دارد بيشتر است.
اگر يكي از والدين يا خواهر و برادر شما آب سياه داشته باشد، شانس گرفتاري چشم شما به اين بيماري در حد 20 درصد خواهد بود. اگر به هر دليلي از داروي كورتن (خوراكي، تزريقي، استنشاقي يا قطره) استفاده مي كنيد، در طول مدت درمان بايد از وضعيت فشار چشم خود اطلاع حاصل كنيد؛ چرا كه مصرف هر نوع داروي كورتون دار به مدت حدودا بيش از يك هفته تا 10 روز در بعضي از افراد مي تواند سبب بالا رفتن فشارچشم و آسيب دايمي و غيرقابل برگشت عصب بينايي چشم شود.
اگر قبلا تحت عمل آب مرواريد از نوع مادرزادي قرار گرفته ايد، بهتر است كه در هر ويزيت (حداقل سالي يك بار براي ساليان متوالي)، از چشم پزشك تان سراغ ميزان فشار چشم خود را بگيريد.
با ادامه يافتن بيماري، آرام آرام ميدان بينايي بيمار محدود و محدودتر مي شود، اما ديد مركزي تا مراحل نهايي بيماري حفظ مي شود. به همين جهت بيمار نمي تواند در مراحل ابتدايي متوجه بيماري اش شود. در صورت عدم درمان در مراحل انتهايي بيمار ناگهان متوجه مي شود كه ديد محيطي اش به شدت محدود شده است؛ درست مثل اينكه از درون يك لوله تفنگ به اطراف نگاه مي كند. با ادامه يافتن بيماري باقيمانده ديد در مركز نيز از بين رفته و بيمار كور مي شود.
برعكس؛ گلوكوم با زاويه بسته معمولا بسيار پرسروصداست و با علايم شديد درد چشم، تهوع، سردرد، قرمزي چشم و تاري ديد كه به صورت ناگهاني بروز مي كند.
در صورت عدم درمان، بيمار ممكن است در مدت بسيار كوتاهي براي هميشه نابينا شود. نوع ديگر اين بيماري مي تواند در بدو تولد وجود داشته باشد يا به تدريج در سنين پايين خود را نشان دهد كه به آن آب سياه مادرزادي مي گويند. كودكان مبتلا معمولا علايم واضحي نظير بزرگي قرنيه؛ خاكستري و كدر شدن رنگ قرنيه، حساسيت به نور و اشك ريزش شديد را دارند.

چگونه درمان كنيم؟

هدف در درمان بيماري گلوكوم؛ پايين آوردن فشار داخل چشم به كمك روش هاي مختلف مانند دارودرماني، ليزردرماني، جراحي يا تركيبي از اين روش هاست كه بسته به نوع و شدت بيماري توسط پزشك معالج انتخاب مي شود. درمان آن هيچ گاه افت ديد و آسيب قبلي را نمي تواند جبران كند و در بهترين شرايط فقط مي تواند از آسيب بيشتر پيشگيري كند:
- هدف از درمان هم متوقف كردن كامل تخريب عصب بينايي است.
- ريختن قطره ها را همراه با ناهار، شام، صبحانه تنظيم كنيد تا فراموش نشود.
- پلك پاييني را پايين بكشيم و اجازه بدهيم كه قطره در فضاي بين چشم و پلك قرار گيرد. سپس چشم را بسته و با يك انگشت به مدت دو دقيقه به آرامي گوشه داخلي چشم را فشار دهيم تا خروج قطره از مجراي اشكي كاهش يابد.
-فاصله بين دو قطره حتما 10 دقيقه يا بيشتر باشد.
-سر قطره به هيچ عنوان با پلك، مژه و چشم نبايد تماس داشته باشد چون باعث آلودگي مي شود.
- داروهاي خود را مرتب مصرف كنيد.
- به ياد بسپاريد كه درمان دارويي، ليزري و جراحي آب سياه جهت بهتر شدن ديد شما نيست، صرفا جهت متوقف كردن اين بيماري است و همين مقدار ديد را براي شما حفظ مي كند.

منبع:www.kayhannews.ir

mohamadaminsh کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 25772
|
تاریخ عضویت : دی 1389 

استرس دليل پيدايش جوش هاي كف سر

از شايع ترين مشكلاتي كه افراد را به متخصصين پوست مي كشاند شوره كف سر است و ايجاد خارش و پيدايش جوش هاي كف سر فرد را اذيت مي كند.
كف سر اين افراد معمولا چرب است. اين مشكل معمولا ريشه در چرب بودن كف سر دارد.
افزايش و تجمع چربي در كف سر ايجاد قرمزي و خارش مي كند و باعث ايجاد حساسيت مي شود.
منظور از افزايش چربي در روي سطح پوست است و ربطي به افزايش چربي داخل بدن ندارد چربي داخل خون همان چربي است كه در آزمايشات خون اندازه گيري مي شود و افزايش آن زمينه را براي ابتلا به بيماري هاي قلبي و عروقي را ايجاد مي كند.
به نظر مي آيد چربي خود مو باعث پيدايش خارش و جوش مي شود اين مشكل معمولا در نواحي پر مو ايجاد مي شود. بسياري از آقايان اين تصور را دارند كه وجود مو، ريش و سبيل بايد باعث ايجاد قرمزي، خارش و پوسته ريزي در اين نواحي مي شود و برعكس با اصلاح اين نواحي اين مشكلات برطرف مي شود.
نشستن زود به زود موها و همچنين كوتاه كردن و برداشتن موها در اين نواحي در حد امكان باعث مي شود جوش ها و خارش كم يا كاملا از بين برود و اين اولين اقدام درماني در حل اين مشكل است.
خارش ها، قرمزي و جوش با افزايش استرس تشديد خواهدشد. همچنين تغييرات فصلي هم در ايجاد اين جوش ها و قرمزي موثر است به طوري كه دو سوم موارد در فصل هاي سرد بيشتر اتفاق مي افتند.
افرادي كه به اين مشكل دچار هستند در فصل هاي سرد سال پاييز و زمستان تعدد استحمام را افزايش دهند و همچنين شامپوهايي وجود دارد كه به كنترل چربي كف سر را كمك مي كند.
افراد حداقل هفته اي يك بار نواحي مو دار را با شامپوهاي مخصوص بشورند و يا هفته اي يك يا 2بار شامپو را مانند دارو به پوست آن نواحي ماليده و بعد از 10 دقيقه شسته شود. در بسياري از موارد بيماري با شامپو كنترل مي شود و درصد كمي از درمان دارويي به طور موقت و در دوره هاي كوتاه مدت از داروهاي خاصي استفاده مي كنند تا وضعيت را كنترل كنند.
در بعضي مواقع در سنين بالاتر تشديد پيدا مي كند به خصوص در سالمندان افزايش دارد. اين بيماري در بچه هاي خيلي كوچك و شيرخواران ديده مي شود كه احتمال دارد در اثر عبور هورمون هاي مادر ازطريق بند ناف به نوزاد ايجاد شود.
اين بيماري ارتباط چنداني با تغذيه ندارد هرچند تحقيقاتي انجام شده و گزارش شده است كه ممكن است با تغذيه ارتباط داشته باشد.-

منبع:www.kayhannews.ir

mohamadaminsh کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 25772
|
تاریخ عضویت : دی 1389 



تاثير رژيم غذايي بر سرطان سينه

گروهي از محققان دانشگاه كاليفرنيا، با انجام آزمايش هايي بر روي موش ها دريافته اند جدا از استروژن، رژيم غذايي و عوامل مرتبط با آن در اوايل زندگي، مي تواند خطر ابتلا به سرطان سينه را در سالهاي آتي به همراه داشته باشد.
اين يافته ها چشم انداز جديدي در مورد فرايندهاي موثر در تنظيم رشد طبيعي سينه ها كه مي تواند خطر ابتلا به سرطان را در سالهاي آتي به همراه داشته باشد، فراهم مي كند.
دكتر راس هاوي مجري اين تحقيقات گفت: مدتها تصور مي شد كه گردش استروژن از تخمدانها، براي آغاز رشد سينه ها ضروري است.
يافته هاي ما نشان مي دهد رژيم غذايي و تغيير در سوخت و ساز بدن كه موازي تغييرات مشاهده شده در ديابت نوع2 و چاقي است مي تواند كل روند رشد سينه را مستقل از تاثير استروژن در پي داشته باشد.
محققان موش ها را تحت مكمل هاي غذايي داراي نوعي اسيد چرب موسوم به اسيدلينوليك كونژوگه 10 و 12 قرار دادند.
اين اسيد چرب جنبه هاي خاص و وسيع تري از سندروم سوخت و ساز را تقليد مي كند. در انسان اين سندروم با گستره وسيعي از تغييرات وابسته به چاقي مرتبط است كه مي تواند خطر ابتلا به ديابت نوع 2 و بيماري هاي قلب و عروق را افزايش دهد.
دانشمندان از آنجا كه مي دانستند اين اسيد چرب فرايند طبيعي سوخت و ساز را مختل مي كند اين اسيد چرب را به رژيم غذايي گروهي از موش ها افزودند.
در اين تحقيق محققان مشاهده كردند با وجود آنكه اين موش ها هورمون استروژن توليد نمي كردند اما اين مكمل موجب رشد سينه ها شد.
اين دانش پژوهان نشان دادند رشد تحريك شده سينه ها با استفاده از رژيم غذايي موجب تشكيل تومورهايي در سينه برخي از موش ها شد. از آنجا كه عملكرد استروژن در اين موش ها مسدود شده بود، دانشمندان نقش استروژن را در بروز تومورها منتفي دانستند.
آنها با مكمل هاي غذايي رشد بافت سينه را در موشهاي نر و ماده اي تحريك كرده بودند. اين محققان كشف كردند گونه هاي مختلف موش به طور متفاوتي به مكمل هاي غذايي واكنش مي دهند. اين امر حاكي از آن است كه مولفه ژنتيكي در چگونگي تاثير رژيم غذايي و تغييرات سوخت و ساز بر خطر سرطان سينه در جمعيت هاي مختلف نقش دارد.
نتايج اين تحقيقات مي تواند به طور چشمگيري در شناخت سرطان سينه در انسان پيش از بلوغ و پس از يائسگي يعني در دوره هاي زماني كه استروژن كمترين حضور را دارد، موثر باشد.

www.kayhannews.ir

mohamadaminsh کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 25772
|
تاریخ عضویت : دی 1389 



چه ورزشی را در چه سنی شروع کنیم؟

رهنمودهای زیادی در مورد زمان شروع و چگونگی شروع شرکت در ورزش وجود دارد. این رهنمودها بر اساس بهبود عملکرد و عوامل خطرزا طراحی شده‌اند.

سنین 6-2 سالگی:

لازم است کودکان بیشتر در فعالیت‌های شادی‌آور و فرح‌بخش شرکت کنند. در این سن کودک، توانایی شرکت در ورزش‌های سازمان‌یافته مانند فوتبال را ندارد زیرا توانایی حرکتی و تعادلی کامل نیست و محدوده توجه او محدود است. مهارت‌هایی مانند دویدن، پریدن و شنا را می‌توان به کودک آموزش داد. در این سن، ورزش باید با حداقل آموزش باشد و از ایجاد رقابت و مسابقه بین کودکان جلوگیری شود. هدف اصلی باید لذت بردن از ورزش باشد.

سنین 10-6 سالگی:

گرچه بهبود تعادل و حرکت به‌دست آمده اما هنوز هماهنگی لازم بین دست و چشم به‌وجود نیامده است بنابراین کودک می‌تواند به‌طور محدود به ورزش‌های سازمان‌یافته بپردازد. ورزش‌هایی مانند ژیمناستیک، شنا، تنیس برای کودک مناسب است. در این سن تاکید بر آموزش تکنیک است و باید به رقابت و مسابقه کمتر اهمیت داده شود.

سنین 12-10 سالگی:

سطح شعور و فهم و توانایی یادگیری، تعادلی و حرکتی کودک افزایش می‌یابد و می‌تواند حرکت‌های پیچیده و تکنیک و تاکتیک را یاد بگیرد و در ورزش‌های سازمان‌یافته و برخوردی شرکت کند. ورزش‌هایی مانند والیبال، بیسبال، فوتبال و دوچرخه‌سواری برای این سنین مناسب هستند.
در باشگاه‌ها تمرین با وزنه‌های کوچک ایرادی ندارد ولی ورزش‌هایی مانند وزنه‌برداری و پاورلیفتینگ برای کودکان ممنوع است. بدنسازی با وزنه باید بعد از سن بلوغ آن هم همواره تحت‌نظر مربی انجام گیرد. ورزش‌های پربرخورد و تماسی مانند بوکس، کشتی، هاکی و پاورلیفتینگ بهتر است بعد از 15 سالگی شروع شوند ولی به‌طور کلی می‌توان گفت مناسب بودن شدت و نوع ورزش را رضایتمندی کودک و لذت بردن او تعیین می‌کند. علاوه بر این، ورزش تاثیری بر سن بلوغ ندارد مگر در دخترانی که رژیم غذایی شدید گرفته باشند و والدین نباید از این بابت نگران باشند.

پی‌نوشت‌ها:

* متخصص پزشکی ورزشی

منبع:هفته نامه سلامت

mohamadaminsh کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 25772
|
تاریخ عضویت : دی 1389 


از بين رفتن لرزش دست جراحان

محققان با استفاده از فناوري فيبر نوري ابزار جديدي ساخته اند كه با از بين بردن لرزش دست جراح، امكان جراحي هاي بي عيب و نقص و حساس را فراهم مي آورد.
اگرچه در حال حاضر ابزارهاي روباتيك متعددي براي كاهش لرزش دست جراح وجود دارد، محققان دانشگاه «جان هاپكينز» ابزار جديد و متفاوت تري ارائه كرده اند: يك ابزار جراحي با نوك متحرك.
اين دستگاه كه هوشمند (اسمارت) نام دارد يك ابزار دستي است كه با ليزر نزديك به فروسرخ كار مي كند كه نوك آن را درخشان مي كند و منطقه موردنظر در بافت بيمار را هدف قرار مي دهد.
اين ليزر كه به عنوان يك حسگر مسير عمل مي كند، از يك تك كابل فيبر نوري براي پالس هاي گيرنده نور و همچنين براي انتقال انعكاس اين پالس ها به يك رايانه استفاده مي كند.
رايانه با تحليل داده ها مي تواند زمان و ميزان لرزش ابزار را در بافت تعيين كند.
نوك اين ابزار هوشمند موتورهاي پيرو الكتريكي تعبيه شده است كه حركت پنس و چاقوي جراحي متصل شده به اين ابزار را تشخيص مي دهد.
رايانه حركات ريز ابزار را كه ناشي از لرزش دست جراح است، تشخيص مي دهد و اين لرزش ها را با فعال سازي موتورهاي پيزو الكتريكش براي حركت متناسب ابزارهاي متصل شده خنثي مي كند.
مثلا اگر دست جراح 10 ميكرون به سمت چپ بلغزد اسمارت به طور خودكار چاقوي جراحي را 10 ميكرون به سمت راست باز مي گرداند.

منبع:www.kayhannews.ir

mohamadaminsh کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 25772
|
تاریخ عضویت : دی 1389 



خواص کشمش

پیامبراکرم (ص) درباره فایده‌های کشمش می‌فرماید:

شما را به کشمش سفارش می‌کنم، زیرا صفرا را ظاهر می‌کند، بلغم را از بین می‌برد، اعصاب را تقویت و خستگی رابرطرف می‌نماید، اخلاق را نیکو، دل را پاک می‌کند و غم و غصه را زایل می‌کند. (1)

همچنین حضرت در جای دیگر می‌فرماید:

شما را به کشمش سفارش می‌کنم، چرا که آن صفرا را برطرف می‌کند، بلغم را می‌خورد، بدن را سالم می‌نماید، اخلاق را نیکو می‌گرداند، اعصاب را تقویت می‌کند ولاغری را از بین می‌برد. (2)

حضرت در جای دیگرمی فرماید:

بهترین چیزی که روزه دار می‌تواند با آن افطار نماید، کشمش، خرما و یا چیز شیرین دیگر است. (3)
کشمش سرشار از نیرو است و سینه را نرم می‌نماید.
کشمش تقریباً همه فایده‌های انگور تازه را در خود نگه می‌دارد.
کشمش برای سینه مفید است و درد سینه را تسکین می‌دهد.
قند کشمش ازانگور بیشتر است و نیروی بیشتری به بدن انسان می‌بخشد. (4)

پی نوشت ها :

1. بحارالانوار، جلد 66؛ صفحه 151.
2. بحارالانوار، جلد 66، صفحه 153.
3. بحارالانوار، جلد 59، صفحه 296.
4. فرشته نجات، صفحه 266.

منبع: حکیم، عذراسادات؛ (1388) میوه درمانی با بهره گیری از دستورهای اسلامی، قم، عصر غیبت، چاپ نخست.

mohamadaminsh کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 25772
|
تاریخ عضویت : دی 1389 


به منگوله هاي پوستي نخ نبنديد!

يك متخصص پوست و مو گفت: منگوله هاي پوستي يا اسكين تگ ها (skin tag) نوعي خال هاي گوشتي اند و در واقع تومورها با زوائد پوستي خوش خيمي هستند كه در اطراف گردن و سطوح بين گردن، زيربغل، زيرسينه و گاهي روي ران و تنه ديده مي شوند.
قوام منگوله هاي پوستي نرم است و درد ندارند وگاهي داراي پايه اي باريك وگاه بدون پايه هستند. تعداد اين خال ها ممكن است در بدن بسيار باشد و بيش تر در افراد بالغ ديده مي شوند.
وي ادامه داد: علت ايجاد اين زوائد مشخص نيست و گاه با بروز بعضي بيماري ها مانند چاقي، ديابت و حاملگي در بدن به وجود مي آيند، منگوله هاي پوستي همچنين در بعضي افراد زمينه ژنتيكي دارند و در برخي بيماران نيز علامت درگيري هاي تومورهاي روده اي هستند.
اين متخصص پوست و مو يادآور شد: منگوله هاي پوستي معمولا خوش خيم هستند و مورد بدخيمي آنها گزارش نشده است ولي گاهي اندازه اين زوائد بسيار بزرگ مي شود.
تومورهاي خوش خيم بافت هم بند نرم هستند، اين موارد درمان دارويي ندارند و مي توان با قيچي يا دستگاهي ويژه آن را از پوست برداشت.
وي تصريح كرد: در فرهنگ عامه گاه براي جدا كردن منگوله هاي پوستي از بدن، دور آن را نخ مي پيچند تا با نرسيدن خون به اين زائده، به اصطلاح خشك شده و خود به خود از پوست جدا شود. اين در حالي است كه بستن نخ به اين تومورها ممكن است موجب تجمع ميكروب در محل شود كه بهتر است فرد براي برداشتن منگوله هاي پوستي به پزشك مراجعه و از درمان خودسرانه خودداري كند.

منبع:www.kayhannews.ir

mohamadaminsh کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 25772
|
تاریخ عضویت : دی 1389 

آب سیاه و فشار داخل چشم

آب سیاه که در اصطلاح به آن گلوکم گفته می شود به مجموعه ای از عوامل گفته می شود که نهایتا به تخریب عصب بینایی منجر شده و موجب کوری غیر قابل برگشت می شود.سردسته این عوامل افزایش فشار داخل چشم است که قابل اندازه گیری و درمان است.این بیماری حد.د 5/1 الی 2 در صد افراد جامعه را مبتلا می کند. کلوکم از نظر تقسیم بندی به گلوکم اولیه یعنی گلو کومی که برای آن علتی نمی توان یافت و یا ثانویه که عارضه بیماری های دیگر چشمی است مثلا به دنبال ضربه های چشمی یا دیابت یا گرفتاری های عروقی چشم یا مصرف داروها بخصوص مصرف کورتن به صورت قطره و یا حتی خوراکی بمدت طولانی و بعد از اعمال داخل چشمی.
این بیماری در افراد با سابقه فامیلی گلوکم و همچنین در بیماران با نزدیک بینی بالا ودیابتی شایع تر است.شایع ترین نوع گلوکم که گلوکم زاویه باز اولیه نامیده می شود،معمولا در افراد بالای چهل سال شروع شده و معمولا علامتی ندارد.درد و کاهش دید و سایر علایم در ابتدای بیماری وجود نداشته و شخص در اکثریت موارد از وجود آن بی اطلاع است و چون این بیماری در ابتدا دید مرکزی باقی مانده مثل اینکه شخص از داخل یک لوله به اشیاه نگاه می کند.
بنابراین اندازه گیری فشار چشم در افراد بالای چهل سال لازم بوده بخصوص در افراد مستعد (افراد دارای سابقه فامیلی و نزدیک بین و دیابتی). باید بدانیم که گرچه فشار طبیعی چشم بین 10 ابی 20 میلی متر جیوه متغیر است و معمولا فشار بیش از 22 میلی متر جیوه غیر طبیعی تلقی می شود ولی گاهی گلو کم در فشارهای پایین تر هم اتفاق می افتد و همچنین فشار بالاتر از 22 نیز ممکن است موجب گلوکم نشود. لذا تشخیص گلوکم باید توسط چشم پزشک با معاینه عصب چشم و فشار چشم و میدان بینایی انجام گیرد.
باید بدانیم که در زمان تشخیص گلوکم به هر میزان صدمه به عصب بینایی وارد شده باشد،غیر قابل درمان و بازگشت بوده و فقط می توان جلوی پیشرفت بیماری را گرفت. بنابراین تشخیص به موقع بیماری از اهمیت بسیار برخوردار است باید دانست گلوکم مانند فشار خون و دیابت یکبیماری برای تمام عمر بوده و قابل درمان است و در صورت تشخیص به موقع و با درمان های طبی ولیزری و جراحی می توان جلو پیشرفت بیماری را گرفته و از کوری جلوگیری کرد.

www.sgpsalamat.com