*موضوعات پزشکی در اين تايپك*
|
|
|
بسیاری از آقایان از این که صورت شان کم موست یا ریش و سبیل کم پشتی دارند، ناراحت و نگران هستند و برای حل این مشکل انواع درمان ها را جست و جو می کنند. در این مقاله درباره ی علل کم مویی محاسن آقایان و راه حل این عارضه می خوانید. دلایل کم مویی آقایان درآمدن موهای صورت یا ریش و سبیل از علایم بلوغ مردان است، اما گاهی پیش می آید که بعضی از آقایان ریش در نمی آورند یا ریش و سبیل بسیار کم پشت و تنکی دارند. در نیامدن موهای صورت در جنس مذکر می تواند دو منشا داشته باشد:* ممکن است فولیکول مویی در صورت وجود نداشته باشد. در بعضی نشانگان ها (سندرم ها) مثل «هیپوتریکوزیس» ارثی و مادرزادی چنین مشکلی وجود دارد و به طور ژنتیکی در بعضی از پسران و مردان خانواده قسمتی از ریش های فرد در نمی آید. * شاید علت کمبود موهای صورت آقایان کمبود هورمون های مردانه باشد. کمبود هورمون های مردانه (آندروژن) اگر قبل از سن بلوغ رخ دهد موجب علایمی می شود که شامل ایجاد علایم ثانویه ی جنسی به طور ناقص، تناسب اسکلتی نامناسب، آلت تناسلی کوچک، کوچک ماندن بیضه ها و عدم تشکیل چین و چروک های خاص کیسه ی بیضه است. در این حالت صدای فرد نازک مانده و توده ی عضلانی اش افزایش پیدا نکرده و قدرت فرد نیز از حد طبیعی کمتر است. جالب است بدانید اگر کمبود تستوسترون بعد از بلوغ رخ دهد، بیمار ممکن است فقط از کاهش میل جنسی، اختلال عملکرد جنسی و کاهش یافتن انرژی شکایت کند. در بیماران بالغ که دچار کمبود خفیف هورمون های مردانه می شوند یا در مواردی که این کمبود تازه ایجاد شده باشد،موهای صورت یا بدن چندان تحت تاثیر قرار نمی گیرند زیرا پس از درآمدن ریش، تنها میزان اندک آندروژن (هورمون مردانه) برای حفظ آن کافی است و به همین دلیل افرادی که از مذکر به مونث تغییر جنسیت می دهند با این که تحت درمان با هورمون های زنانه قرار می گیرند، لازم است برای رفع موهای صورت از لیزر درمانی استفاده کنند. راه حل مردانی که از کم پشت بودن موهای صورت و ریش خود رنج می برند، در ابتدا باید توسط متخصص غدد درون ریز تحت بررسی هورمونی قرار بگیرند تا مشکلات هورمونی احتمالی شان بررسی شود، هم چنین معاینه و بررسی موهای سر، دندان ها و علایم جنسی ثانویه می تواند برای تشخیص سندروم های خاص مفید باشد.بیشتر کسانی که چنین مشکلی دارند با تراشیدن ریش این نقص را تقریباً غیرقابل مشاهده می کنند، ولی کسانی که اصرار به بلند کردن محاسن خود دارند می توانند از داروی «ماینوکسیدیل» موضعی که موهای ریزی صورت را درشت تر می کند استفاده کنند. در مواردی هم که هیچ مویی روی صورت وجود نداشته باشد، معمولاً درمانی جز کاشت مو نتیجه بخش نخواهد بود. استفاده از رنگ مو برای ضخیم تر شدن موها استفاده از رنگ مو ممکن است موی صورت را ضخیم تر و پرتر نشان دهد، ولی در صورتی که موی صورت خیلی نازک باشد رنگ کردن آن چندان موثر نیست و نمی تواند منظره ی ریش و سبیل یک فرد بالغ را نشان دهد.اگر تمایل به رنگ کردن ریش و سبیل خود دارید، از محصولاتی استفاده کنید که منحصر به موی صورت آقایان هستند و فقط برای سبیل و ریش استفاده می شوند. این محصولات باعث بروز واکنش آلرژیک یا راش نمی شوند، البته بهتر است قبل از انجام این کار آن ها را آزمایش کنید. ضخامت موهای صورت با تراشیدن ریش و سبیل دلایل متفاوتی وجود دارند که موی صورت شما پس از اصلاح به نظر ضخیم تر می رسند. موها در نزدیکی ریشه ی مو کلفت تر و تیره تر هستند و وقتی شما مو را از نزدیکی ریشه می برید کلفت تر به چشم می آیند. خارج شدن مو از سطح پوست باعث ایجاد حالت زبری روی سطح پوست در یکی، دو روز پس از اصلاح می شود و با ادامه ی رشد مو این حالت زبری کمتر خواهد شد. اگر این باور درست باشد بیشتر افرادی که هر روز اصلاح می کنند باید ریش پر و کاملی داشته باشند،در حالی که این طور نیست!منبع: 7 روز زندگی شماره 142 |
|
|
|
سوختگي ها نوعي صدمات بافتي وارد شده به مخاط يا پوست بدن هستند که در اثر حرارت شديد، تماس با مواد شيميايي(اسيد يا قليا) و الکتريسته يا پرتودهي ايجاد مي شوند. مراقبت هاي تغديه اي در سوختگي ها: در زمان بروز سوختگي به علت شوک شديد و ناگهاني وارد شده و جراحات به وجود آمده تعادل الکتروليت ها و مايعات و تعادل ازته بدن منفي مي شود، به عبارتي پروتئين ها، نمک و مايعات بدن به هدر مي روند و وزن بدن کاهش مي يابد. به همين دليل نيازهاي تغذيه اي (به ويژه در هفته هاي اول بعد از سوختگي) افزايش مي يابند.در بيمار دچار سوختگي ميزان نياز به انرژي به 5000-3500 کيلوکالري و نياز به پروتئين به 200-150 گرم در روز افزايش مي يابد. پروتئين مصرفي بايد از انواع با ارزش زيستي بالا باشد. اولين گام بعد از مراجعه به بيمارستان در صورت نياز، استفاده از تزريق هاي وريدي براي جبران مايعات، الکتروليت ها و برخي از پروتئين هاي سرمي از دست رفته مي باشد. بعد از اين مرحله براي پيشگيري از ايجاد سوء تغديه در صورت تحمل بيمار، تغديه از راه دهان آغاز مي شود. از آنجايي که اين بيماران دچار بي اشتهايي مي باشند، بعد از تنظيم رژيم غذايي، مواد غذايي مورد نياز در وعده هاي بيشتر و مقدار کم در هر وعده در اختيار آنها قرار مي گيرد و از يک رژيم غذايي نرم و ترجيحا مورد علاقه بيمار استفاده مي گردد. نياز به مواد مغذي گوناگون نيز در اين بيماران افزايش مي يابد. به عنوان مثال نياز به پروتئين، روي و ويتامين هاي E، C ,و بتارکاروتن به جهت ترميم ضايعات بافتي زياد مي شود. با افزايش نياز به انرژي، ميزان کربوهيدرات دريافتي و به دنبال آن نياز به ويتامين هاي گروه B نيز افزايش مي يابد. در دوره نقاهت نيز توجه به دو اصل مهم پيشگيري از سوءتغذيه و تامين ذخاير بدن اهميت دارد. انرژي مورد نياز بايد به گونه اي تنظيم شود که نياز بيمار را در اين دوره تامين کند. همچنين وزن بيمار به منظور جلوگيري از ايجاد اضافه وزن در اين زمان بايد کنترل شود. در رژيم روزانه بايد از منابع پروتئيني با کيفيت خوب استفاده شود. دريافت مقدار کافي اسيدهاي چرب ضروري در جهت نوسازي بافت هاي بدن ضروري است و در نهايت ويتامين ها و املاح معدني بايد طبق نياز بيمار از طريق رژيم غذايي و يا دريافت مکمل ها تامين شوند.
منبع:نشريه دنياي تغذيه - ش100 |
|
|
|
چشمهاي بيسو دارند و خميازههاي پشت سر هم ميكشند! بيحوصله و نالان هستند! سست و سنگين قدم برميدارند و حتي نشستنشان هم مثل آدمهاي عادي نيست. تقريبا ميشود گفت آنها هميشه در حال وارفتن هستند. همين كه سر صحبت را با آنها باز ميكني از خستگي و سستيشان دم ميزنند و ميگويند چنان بيانرژي شدهاند كه انگار كوه كندهاند. اما حقيقت اين است كه كوهي در كار نيست! آنها فقط راه درست افزايش انرژي بدنشان را نميدانند. بعضيها خيال ميكنند خستگي و ساعتهايي كه به نظر ميرسد بدن كاملا خالي از انرژي ميشود، اجزاي تفكيكناپذير زندگي مدرن هستند، اما اين تصور درست نيست چراكه در نزديكي هريك از ما انسانهايي وجود دارند كه هميشه تازه و شاداب و پرانرژي به نظر ميرسند و هرگز از ناتواني و سستي دم نميزنند، آنها به سرعت فعاليت ميكنند، اهل بيحوصلگي و بيحالي و شكايت نيستند، كارمنداني محبوب براي ادارهاند و همسراني فعال براي خانه، همه از آنها راضي هستند و از همنشينيشان لذت ميبرند، ميدانيد چرا؟ چون هميشه سرشار از انرژي هستند. ميخواهيد بدانيد اين انرژي از كجا ميآيد؟ خيليها به تقليد از همين انسانهاي موفق و پرانرژي، دست به راههاي عجيب و غريب ميزنند. يكي از شايعترين اين راهها كه تازگيها بعضي از جوانها به آن متوسل ميشوند، استفاده از نوشابههاي انرژيزاست. اما اگر ميدانستيد كه اين نوشابهها چه نوع عوارضي دارند شايد براي به دست آوردن انرژي بيشتر سراغ آنها نميرفتيد. پيش از آن كه درباره راههاي افزايش انرژي بدن حرفي بزنيم بهتر است كمي درباره عوارض مصرف بيش از اندازه نوشابههاي انرژيزا نيز برايتان توضيح بدهيم.پژوهشهاي علمي ثابت ميكنند اين نوشابهها ميتوانند كار كبد و كليهها را مختل كنند. آنها سبب بالا رفتن فشار خون و از دست دادن آب بدن ميشوند ضمن آن كه ممكن است در مبتلايان به صرع سبب سكته مغزي يا قلبي شوند. مصرف اين نوع نوشابهها بشدت به دندانها و حتي لثهها آسيب ميرساند. آنها سبب چاقي ميشوند و نوعي احساس بيتابي و اضطراب و بيقراري را پس از مصرف در فرد به وجود ميآورند. همچنين انواع گازدار اين نوشابهها از جذب كلسيم در بدن جلوگيري ميكنند و سبب پوكي استخوان در درازمدت ميشوند. حالا هنوز هم ميخواهيد براي افزايش انرژي از نوشابههاي انرژيزا و موادي شبيه آنها استفاده كنيد؟ اما بهتر است پيش از هر اقدامي اين گزارش را درباره راههاي افزايش انرژي بدن رابخوانيد شايد نظرتان عوض شد. موز و هندوانه بخوريد موز و هندوانه از جمله ميوههاي شيرين و قندي هستند كه ميتوانند به سرعت سطح انرژي را افزايش دهند. در واقع موز به اندازه مواد قندي مصنوعي و فرآوريشده در بالا بردن شاخص انرژي بدن موثر است با اين تفاوت كه اين ميوه تازه و طبيعي برخلاف قندهاي مصنوعي، طاقت و توان انسان را افزايش ميدهد و در عين حال حاوي مواد مغذي فراواني از جمله فيبر خوراكي، ويتامينها و املاح است. هندوانه نيز ميوه شيرين و پرانرژي است كه در عين حال مانع از هله و هولهخوري شبانه ميشود.هويج و سيبزميني، مخصوص پرانرژيها راهكار بعدي گنجاندن هويج و سيبزميني به رژيم غذايي است. هويج و سيبزميني نيز مانند نوشابههاي شيرين قند خون را بالا ميبرند، اما برخلاف نوشيدنيها و تنقلات ناسالم، منبع غني از ريزمغذيهاي مهم مثل ويتامينهاي C وA و اسيدفوليك و پتاسيم هستند كه بيترديد انرژي بدن را تا حد زيادي افزايش ميدهند.استفاده از غلات سبوسدار راهكار سوم استفاده از غلات سبوسدار است. غلات سبوسدار به صورت نان و گندمك، انرژي مطلوبي را به بدن ميرسانند و بويژه براي وعده غذايي صبحانه مفيد هستند. اين خوردني به آرامي در دستگاه گوارش هضم ميشود و در نتيجه قند پايداري را وارد جريان خون ميكند.نوشيدن آب، روزي 10 تا 15 ليوان گزينه چهارم توجه به نقش حياتي آب در حفظ طاقت بدن است. اگر در روز 10 تا 15 ليوان آب را بويژه در هواي گرم و در زمان فعاليت و كار زياد به طور منظم نمينوشيد مطمئن باشيد كه خود را در معرض از دست دادن آب بدن و به اصطلاح ديهيدراته شدن قرار ميدهيد. هيچگاه منتظر نمانيد تا تشنه شويد و بعد آب بنوشيد چون وقتي حتي زماني كه احساس تشنگي هم نداريد، بدن دچار كمآبي ميشود و به آب بيشتر نياز خواهد داشت.مديريت ذخيره انرژي بدن آخرين و در عين حال مهمترين راهكار اين است كه ذخيره انرژي خود را مديريت كنيد. وقتي زمان خود را به گونهاي برنامهريزي ميكنيد كه به اندازه كافي استراحت، آرامش و تغذيه مناسب داشته باشيد، ميتوانيد انرژي حياتي خود را حفظ كرده و همچنين فرصتي براي جمعآوري مجدد انرژي به دست آوريد. در اين وضعيت كيفيت زندگي و سطح ايمني بدن و همچنين طاقت ذهني و رواني فرد افزايش پيدا ميكند. براي اين منظور توصيه ميشود كه هر روز حداقل 20تا 25 دقيقه مديتيشن (تمركز روحي) انجام دهيد.مطمئن شويد كه هر شبانهروز حداقل 7 ساعت بخوابيد، در بين روز 15 تا 20 دقيقه چرت زدن را فراموش نكنيد چون با اين كار ميتوانيد با خستگي و افت انرژي مبارزه كنيد. 10 دقيقه در روز حركات كششي انجام دهيد. با انجام اين تمرينات جريان خون در سراسر بدن تسهيل ميشود و انرژي بدن در چند دقيقه افزايش پيدا ميكند. همچنين مطمئن شويد كه خستگي شما دليل پزشكي ندارد، چون مثلا مشكلاتي مثل كمكاري تيروئيد، كمخوني ناشي از كاهش هموگلوبين و طيف ديگري از بيماريها كه با تست خون قابل شناسايي هستند، ميتوانند عامل خستگي باشند. به همين خاطر توصيه ميشود كه حداقل هر دو سال يكبار آزمايش كلي بدن را فراموش نكنيد.
نويسنده : |
|
|
|
آئورت بزرگترين سرخرگ بدن است كه خون را از بطن چپ قلب دريافت كرده و به اعضا و اندامهاي مختلف بدن ميرساند. در مسير خروج خون از آئورت، دريچه آئورت وجود دارد كه هنگام انبساط بطن چپ قلب، اين دريچه بسته شده و در نتيجه مانع از برگشت خون از آئورت به قلب خواهد شد. به گفته دكتر ايرج ناظري، متخصص قلب و عروق و استاد دانشگاه علوم پزشكي تهران بيماريهاي دريچهاي از جمله بيماريهايي هستند كه منجر به تخريب دريچههاي قلبي و در نتيجه ايجاد اختلال در عملكرد آنها خواهند شد. به طور كلي بيماريهاي دريچهاي يا منجر به تنگشدن دريچه و در نتيجه ايجاد ممانعت از جريان طبيعي خون خواهند شد يا اين كه موجب گشاد شدن دريچه و برگشت خون به قلب ميشوند. اختلال در عملكرد دريچههاي قلب ميتواند زمينه ژنتيكي داشته باشد يا در اثر ابتلا به تب رماتيسمي، افزايش ناگهاني فشار خون، ابتلا به گلودردهاي استرپتوككي، گرفتگي عروق يا نقايص مادرزادي قلبي ايجاد شود. بهرغم اين كه گاهي ابتلا به بيماريهاي دريچهاي قلب بدون علامت هستند، اما اغلب موارد با علائمي نظير احساس ضعف و خستگي، تنگي نفس، درد قفسه سينه، بينظمي در ضربان قلب، افزايش يا كاهش فشار خون يا ايجاد صداهاي غيرطبيعي در قلب فرد بيمار خواهند بود. به گفته ناظري وقتي دريچههاي قلبي، بيمار ميشوند شما درد يا فشردگي را در قفسه سينه احساس خواهيد كرد و نهتنها تپش قلب، خستگي عمومي و ناتواني آزارتان ميدهد بلكه ناتواني در انجام فعاليتهاي روزمره نيز موجب آزار و اذيت شما خواهد شد. همانطور كه ميدانيد دريچههاي قلب نقش بسيار مهمي را در عملكرد قلب در خونرساني ايفا ميكنند و از برگشت خون خارج شده از قلب جلوگيري خواهند كرد. اما هرگونه اختلال ايجادشده در عملكرد اين دريچهها ميتواند بار عملكردي قلب را افزايش دهد. اگر شدت اين اختلالات كم باشد، قلب ميتواند در برابر آن از خود مقاومت نشان دهد، اما اگر به تدريج و با گذشت زمان شدت اين اختلالات افزايش يابد به قلب فشار آورده و در نتيجه موجب تخريب قلب و ايجاد اختلال در عملكرد آن خواهد شد. شايعترين بيماري دريچهاي قلبي در كشور ما بيماري روماتيسم قلبي است كه در اثر عدم درمان مناسب و به موقع يك گلودرد چركي ساده، ايجاد ميشود. به اين ترتيب ميتوان گفت كه در اغلب مواقع سن ابتلا به بيماري 10 تا 12 سالگي و بروز بيماري و علامتدارشدن اين بيماري اغلب در اوايل دهه چهارم زندگي فرد آغاز ميشود كه موجب تنگشدن دريچههاي قلب ميشود. در بيش از 90 درصد بيماران، بيماريهاي دريچهاي قلب قابل ترميم است، اما در برخي موارد عفونت ميتواند دريچههاي قلبي را درگير كرده و موجب نارسايي آنها شود. تنگي دريچه آئورت و پيامدهاي آن تنگي دريچه آئورت يكي از مهمترين بيماريهاي دريچهاي قلب در سطح دنيا و بويژه كشورهاي توسعهيافته است و در اغلب كشورها بيش از 3 درصد افراد بالاي 65 سال به بيماري تنگي دريچه آئورت مبتلا هستند و در صورتي كه تعويض دريچه آئورت در اين بيماران انجام نشود، بيمار بيش از 2 تا 3 سال قادر به ادامه حيات نخواهد بود. اين عضو انجمن قلب و عروق ايران در حاشيه هفدهمين كنگره قلب و عروق خاطرنشان كرد كه اين بيماري در مقايسه با ديگر بيماريهاي دريچهاي قلبي با خطر مرگ و مير تعداد بيشتري از بيماران همراه است. سير طبيعي اين بيماري با يك دوره نهفته طولاني همراه است و پس از آن علائم بيماري به تدريج ظاهر ميشود. با كاهش سطح دريچه آئورت به كمتر از نصف اندازه اين دريچه در حالت طبيعي، اختلاف فشار قابل توجهي بين بطن چپ و آئورت ايجاد ميشود كه نقش بسيار مهمي را در حفظ فشار سيستميك در وضعيت عادي و طبيعي ايفا ميكند، اما با تشديد اين وضعيت و افزايش ميزان گرفتگي و انسداد دريچه آئورت، تغييرات ايجاد شده در عملكرد بطن چپ، براي غلبه بر انسداد جريان خروجي كافي نخواهد بود و در نتيجه اين وضعيت منجر به نارسايي قلب خواهد شد. نارسايي قلب و پيامدهاي ناشي از آن نظير آنژين و سنكوپ ازجمله علائمي است كه تنگي شديد آئورت را مورد تاييد قرار ميدهد. در چنين شرايطي تصميمگيري براي آغاز اقدامات درماني براي فرد بيمار ضروري خواهد بود.دريچههايي كه بايد تعويض شوند ناظري در ادامه يادآور شد كه بايد توجه داشت ظهور علائم و نشانههاي بيماري در افراد با توجه به سن و همچنين علائم زمينهاي كه ميتواند موجب تشديد بيماري شود متفاوت خواهد بود. براي مثال در سالمندان علائم و نشانههاي ناشي از تنگي دريچه آئورت ميتواند با علائم مبهم و غيرمشخصي مانند كاهش قواي جسماني يا تحليل انجام فعاليتهاي مختلف بدن همراه باشد و گاهي ممكن است اين بيماري شروع حادتري داشته باشد.نكته: در افرادي كه انجام عمل جراحي براي تعويض دريچه با ريسك بالايي همراه است يا براي تعويض دريچه آئورت در بيماراني كه به نارسايي شديد قلبي مبتلا هستند از تعويض دريچه آئورت بدون انجام عملجراحي استفاده ميشود تعويض دريچه آئورت تنها درمان موثر براي تنگي قابل توجه آئورت است. اگرچه ميزان متوسط مرگ و مير بيماران در نتيجه عمل جراحي تعويض دريچه آئورت تنها حدود 4 درصد است، اما گاهي پس از گذشت يك سال از عمل جراحي تعويض دريچه، فرد با اختلال در عملكرد دريچه مصنوعي مواجه خواهد شد. در اين بيماران پس از بروز نشانههاي بيماري، شدت مرگ و مير بيماران افزايش خواهد يافت. اگرچه متوسط ميزان عمر اين گروه از بيماران بدون انجام عمل جراحي حدود 2 تا 3 است و اغلب افراد مسن يا بيماران زمينهاي پس از گذشت يك تا 3 سال از بروز نخستين علائم و نشانههاي بيماري جان خود را از دست خواهند داد، اما انجام عمل جراحي و تعويض دريچه آئورت با دريچه مصنوعي متوسط عمر اين افراد را به ميزان قابل توجهي افزايش ميدهد به طوري كه گاهي فرد بيمار حتي ميتواند تا 10 سال نيز بدون اين كه با مشكلي ناشي از نارسايي قلبي مواجه باشد به حيات خود ادامه دهد. در بيماراني كه علائمي ناشي از ابتلا به تنگي آئورت مشاهده نميشود و به اصطلاح بيمار در دوره نهفته بيماري است نيز تعويض دريچه ميتواند راهكار درماني موثري براي بهبود وضعيت زندگي فرد بيمار بوده و كاركرد بطن چپ قلب فرد بيمار را به ميزان قابل توجهي بهبود بخشد. تاكنون هيچ درمان دارويي موثري كه بتواند پيشرفت بيماري دريچه آئورت را به تاخير اندازد يا طول عمر افراد مبتلا به اين بيماري را افزايش دهد، شناخته نشده است، اما از آنجاكه بسياري از بيماران مبتلا به تنگي بيعلامت آئورت به ديگر بيماريهاي قلبي و عروقي مانند افزايش فشار خون يا بيماري عروق كرونر مبتلا هستند، لازم است به دقت تحت نظر قرار گيرند تا در صورت لزوم داروهاي مناسبي براي كاهش عوارض جانبي ناشي از تنگي آئورت براي آنها تجويز شود. روشي جديد در درمان تنگي دريچه آئورت به گفته ناظري، يكي از متداولترين روشهاي درمان تنگي دريچه آئورت، تعويض اين دريچه از طريق انجام عمل جراحي است. وقتي دريچه قلب از طريق انجام عمل جراحي تعويض ميشود لازم است قلب را از حركت متوقف سازيم. در چنين شرايطي دستگاه پمپ قلب و ريه در مدت زمان انجام عمل جراحي، وظيفه خونرساني به اعضاي بدن را برعهده خواهد داشت. اعمال جراحي قلب كه روي دريچهها انجام ميشود از نوع اعمال جراحي قلب باز هستند. اگر چه امروزه با پيشرفت علم و بهبود روشهاي جراحي، خطر احتمالي استفاده از دستگاههاي پمپ قلب و ريه به ميزان قابل توجهي كاهش يافته است، اما استفاده از اين روش براي تعويض دريچههاي قلبي ازجمله روشهايي است كه ميتواند با خطرات احتمالي بيشتري براي افراد مسن يا افراد مبتلا به بيماريهايي نظير بيماري ديابت همراه باشد. براساس جديدترين شيوه براي درمان بيماران مبتلا به تنگي دريچه آئورت، دريچه آئورت بدون عمل جراحي و از طريق راهكاري شبيه به آنژيوگرافي تعويض ميشود كه در مقايسه با روش جراحي عوارض كمتري را براي بيماران و بخصوص افرادي كه سن بالايي دارند، به همراه خواهد داشت.در افرادي كه انجام عمل جراحي براي تعويض دريچه با ريسك بالايي همراه است يا براي تعويض دريچه آئورت در بيماراني كه به نارسايي شديد قلبي مبتلا هستند از اين روش استفاده ميشود. اين روش از چند سال پيش در سطح دنيا مورد توجه قرار گرفته است كه خوشبختانه با موفقيتهاي بسياري در درمان اين گروه از بيماران همراه بوده است. دريچههاي مصنوعي مختلفي توليد و ساخته شدهاند كه از طريق غيرجراحي در محل دريچه آئورت قرار ميگيرند. در اين شيوهدرماني، دريچه قبلي با بالون باز شده و در جاي خود باقي ميماند و دريچه جديد روي آن قرار خواهد گرفت. در حال حاضر 10 نفر از بيماران قلبي مبتلا به تنگي دريچه آئورت با استفاده از اين روش جديد تحت درمان قرار گرفتهاند كه دريچه مصنوعي از طريق شريان پوستي وارد قلب فرد بيمار شده است. اين روش در حال حاضر تنها براي بيماراني كه نميتوانند تحت عمل جراحي قرار گيرند، انجام ميشود، اما ميتوان پيشبيني كرد كه در آينده اين روش درماني فراگير شود. فرانك فراهاني جم / جامجم |
|
|
|
میتوان گفت، حقیقتاً یکی از جالبترین مصداقهای رفتارهای آشوبگونه، حرکات لولهٔ گوارش و سیستم گوارشی است. قطعاً تصور رفتار پریودیک و امثال آن در مورد چنین سیستمی بسیار دور از واقعیت خواهد بود. جالب این است، که نحوهٔ کلی حرکات لولهٔ گوارش به صورت emergent و تطبیق پذیر است. این جا است که ریاضیات دترمینیسم رنگ میبازد و جایگاه و اهمیت evolutionary computation برای ما روشن میشود. امروزه در بسیاری از مقالات و کتب به روز میتوان نشانههایی از توجه به این حقیقت را یافت. دانشمندان دریافتهاند که پردازش و مدلسازی رفتارهای کیاتیک سیستم گوارشی تنها از طریق این گونه ریاضیات قابل دست یابی است. علم آشوب در بحث Order and Chaos چگونه ما را در مطالعهٔ معده یاری میکند؟ این که کیاس میتواند ما را در تعیین نوع سلامت یک دینامیک یاری کند، در بیولوژی معنای زیادی دارد. یک اندام سالم در طول زمان در یک بستر جذب دینامیک خود را طی میکند و با وجود این که الگوهای خودسازمانده از خود بروز میدهد، ولی عدم قطعیت بر آن حاکم است و در شرایط مختلف در جاهای مختلف از بستر جذب خود حرکت میکند. در حالی که این تغییرات برای حالت بیمار یا تصادفی است یا به سمت یک حالت کاملاً خاص حرکت میکند و رفتار آن میتواند کاملاً قابل پیش بینی باشد. در چنین شرایطی قدرت پاسخگویی بی معنا میشود.در معدهٔ سالم این رفتارهای خود سازمانده در طول زمان مشاهده میشود، اگر چه ریتمهای حرکات معده بسته به نوع غذا و شرایط فیزیکی و روانی متفاوت، تغییر میکند، ولی دینامیک یک معدهٔ سالم، در بستر معینی حرکت میکند. ساختارهای فراکتال در علم آشوب چگونه به منظور مطالعهٔ معده مورد استفاده قرار میگیرند؟ استفاده از ساختارهای فراکتال در مطالعهٔ معده، از بررسی ساختار فراکتال رگها و مویرگها و سیاهرگها تا مدلسازی عضلات معده و شکل معده و فعالیت آن میتواند کاربردی باشد. غذاهای متفاوت با ساختارهای متفاوت در زمانهای متفاوت از شرایط روحی و جسمی وارد این محفظهٔ کوچک شده و در آن جا با هم مخلوط میشوند، اسید روی آن ریخته شده و با اسید معده مخلوط شده و به دلیل وجود همین حرکات معده به جلو رانده میشوند.اگر شکل معده و نحوهٔ حرکات آن به صورتی که وجود دارد نبود چه مشکلاتی پدید میآورد و این همان بحث رابطهٔ ساختار با رفتار است؟ مثلاً اگر معده حالت مایل نداشت، غذا سریعتر از معده خارج میشد و همین امر هضم و جذب غذا را با مشکل مواجه میساخت.وجود ساختارهای فراکتال گونه در رگهای پخش شده در سطح معده نیز قابل مشاهده است. در حقیقت، یکی از پرکاربردترین مباحثی که در رشتهٔ مهندسی پزشکی مطرح است، بحث پردازش سیگنالهای بیولوژیک است. بدون شک درک رفتار و دینامیک یک سیستم از طریق مشاهدهٔ خروجیهای آن به عنوان اولین روش شناخت میتواند مد نظر قرار گیرد. این مسئلهٔ در مطالعهٔ سیستمهای بیولوژیک بیشتر نمود مییابد. از آن جا که دستیابی به اندامها (مثلاً به منظور مطالعهٔ رفتار و عملکرد مغز) به آسانی میسر نیست، بعضاً حتی اگر بتوان چنین شرایطی را ایجاد کرد، لزوماً به شناخت صحیحی دست نیافتهایم که این معلول قطع تعاملات در چنین شرایطی است. در نظر گرفتن تعامل بین اجزای سیستم و کل نگری، درک ارتباط دینامیک سیستم و هندسهٔ حاکم بر آن (هندسه و دینامیک از یک مفهوم نشئت گرفته اند)، عدم قطعیت در اندازه گیریهای سیستم به عنوان خاصیت ذاتی، مفهوم صحیح اطلاعات در یک سیستم و میزان آگاهی ما از این اطلاعات (شرایط ill-defined) به عنوان اصولی که این علم به آنها میانجامد، نگرش جدیدی را در پیش روی ما قرار میدهند. آن چه که آشوب در مطالعهٔ ریاضی دینامیک سیستم نشان میدهد بسیار شگفت انگیز است. در این علم میتوان دینامیک سیستم را تنها از روی چند متغیر به دست آورد و میتوان در معادله ای مثلاً با سه متغیر تنها با داشتن یک متغیر به کل دینامیک دست یافت!!! بدون شک تنها دلیل چنین ادعایی وجود تعاملات در سیستم است. متغیرها بر هم اثر دارند و این تاثیرات نه تنها به صورت علت و معلولی نیست، بلکه منشأ اطلاعاتی دارد. در این علم، دینامیک واقعی حاکم بر سیستم آشوبگونه توصیف میشود و تظاهرات تصادفی که در ثبت وجود دارد و بسیاری آن را نویز میدانند، در واقع پویایی سیستم است، که شکل تصادفی دارد ولی در دل آن نظمی متعالی به چشم میخورد. حقیقت این است که اطلاعات ما از دینامیک سیستم به صورت ناقص است. آشوب نه تنها این مسئله را نقص در مطالعات میداند، بلکه آن را لازمهٔ دینامیک سیستم میشمارد! بدین ترتیب مباحثی چون Data Mining و Information Processing در علم نوین در حال گسترش روز افزون است. واقعیت پدیدههای بیولوژیک در فضایی از عدم قطعیت اتفاق میافتد. فضایی که پدیده رفتارهای پریودیک صرف از خود نشان نمیدهد و به منظور حفظ بقای ارگان، نیاز به رفتارهای متنوع اما در رنج محدودی وجود دارد. رنجی که اگر چه تظاهرات تصادفی دارد اما در واقعیت، ارتباطی عمیق را معنا میدهد. در این رنج از فعالیت ارگانها و اندامها، حرکاتِ ریتمیک شکل، بروز و ظهور مشخصی ندارند بدین معنا که تپش قلب مطمئناً به صورت پریودیک نخواهد بود. در بررسی آشوب در معده نیز شبیه به قلب رفتارهای ریتمیک داریم که آشوبگونه هستند و در ادامه این امر در شبیه سازیها اثبات میشود. با در نظر گرفتن کلی سیستم معده و ثبت فعالیت الکتریکی ناشی از این فعالیتها به منظور درک عملکرد، الگوی spatiotemporal کیاتیک قابل مشاهده است که ناشی از فعالیتهای متفاوت معده (مخلوط سازی، حل کردن غذا در اسید معده، به جلو راندن و ...) است. این سیگنال در اصطلاح gastric myoelectrical activity (GMA) نامیده میشود. نرخ فعالیت معده به صورت کیاتیک است. این تغییرات در ورزش، فشارهای عصبی و روانی، و فعالیتهای فیزیکی تنوع مییابد اگر چه الگوی کیاتیک خود را حفظ میکند. سیگنال هایی که در بررسیها مورد استفاده قرار میگیرد از سگ و انسان ثبت شده است که کانالهای ثبت شده است. الگوهای خودسازمانده قابل مشاهده هستند، اگر چه که این ریتمها شکل کاملاً منظمی ندارند ولی این تغییرات ناشی از نویز نیست، بلکه دینامیک حاکم بر سیستم مسبب آن است که شبیهسازیها نیز موید آن است. این سیگنالها، دارای سه فاز فعالیت هستند. فاز اول که در آن انقباض عضلانی نداریم و spikeهای قابل مشاهده تعداد کمی هستند. فاز دوم که مرحلهٔ شروع انقباض است و اسپایکهای بیشتری قابل مشاهده است. فاز سوم که انقباض کلی رخ میدهد و اسپایکهای زیادی قابل مشاهده است. مدت زمان ثبت از ۳۰ دقیقه تا ۱۲۰ دقیقه متفاوت است. الکتروفیزیولوژی و آشوب در معده: ▪ حقیقت و واقعیت نهفته در پشت این سیگنالها چیست؟ پاسخ این سوال در فعالیت کیاتیک سلولهای معده معنا مییابد! شکل ۴ مدلی از سلولهای معده را نشان میدهد که توسط هاجکین-هاکسلی ارائه شده و الگوهای جالبی را از خود بروز میدهد.در فازهای مختلف از فعالیت معده این رفتارها بروز مییابند. دو مشخصهٔ آشوب در آزمایشات بیولوژیک و پدیدههای زنده قابل مشاهده و توصیف است. بسیاری از فعالیتهای الکتریکی بیولوژیک چنین الگوهایی را از خود بروز میدهند. ۱) Slow Oscillators Omnipresent ۲) Intermittently superimposed with Spiky activity: Fast Oscillation Spikeها، دارای مولفههای فرکانسی بالاتری هستند که occurrence آنها ناپیوسته و تصادفی است. بدین ترتیب Spikeها و رفتارهای اسیلاتوری آرام دارای تفاوت هایی در اربیتهای پریودیک هستند به گونه ای که اربیتهای پریودیک Spikeها ناپایدار است. این تغییر حالت دینامیک سیستم به دلیل وجود تعاملات بین سلولهای معده است که درجات آزادی سیستم راتغییر داده و رفتاری بروز میدهد که در کل متفاوت از اثر تک تک اجزاست. رفتار کیاتیک کل در معده منجر به این همه تنوع در انجام فعالیتهای گوارشی در این اندام کوچک اما موثر است. آنالیز بایفورکیشن نشان از تائید و تصدیق آن چیزی است که آن را تحت عنوان تعامل میشناسیم. این جا است که مشخصهٔ مورفولوژیکال نیز ما را در درک آن چه علم آشوب به ما میآموزد، یاری میکند. این آشوب است که نشان میدهد نتیجهٔ فعالیت ۱۰۰ها میلیون سلول گوارشی در پیکرهای به نام معده، متفاوت از فعالیت تک تک آنها است و تعامل درجهٔ آزادی سیستم را کاهش میدهد اما تا جایی که قابلیت تطبیق را از بین نرود. به این ترتیب به منظور پردازش سیگنالها در حوزهٔ آشوب (نگرش کل نگر) و ریاضیاتی کردن آن باید از ویژگی هایی که کلیات دینامیک سیستم توصیف میکنند استفاده کرد. از جملهٔ ویژگیهای کلی سیستم میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ۱)information and entropy ۲) lyapunov exponent ۳) correlation dimention ۴) fractal dimention که مورد ۱ و ۲ در ادامه به صورت خلاصه توضیح داده میشوند. آنتروپی و اطلاعات به عنوان ویژگیهای کلی به حساب میآیند که میتوانند سیستم را هویتیابی کنند. در این جا مفهوم آنتروپی شانونی منتفی است و این ناشی از آن است که در سیستم آشوبگونه آنتروپی قبض و بسط میشود، زیرا مفهوم اطلاعات نیز معنای واقعی خود را دارد. در آنتروپی شانونی که برای سیستمهای بسته در نظر گرفته میشود، اطلاعات سیستم مصرف میشود، بنابراین با کاهش اطلاعات آنتروپی افزایش مییابد؛ اما در آشوب، اطلاعات در سیستم بعضی از مواقع نه تنها کم نمیشود، بلکه افزایش نیز مییابد. این افزایش اطلاعات ناشی از تزریق آن به سیستم نبوده بلکه جزء خواص ذاتی محسوب میشود. به این ترتیب سیستم باز بوده و با محیط خود تعامل دارد و افزایش آنتروپی به معنای افزایش اطلاعات و درجهٔ آزادی است و متعاقباً تطبیق پذیری سیستم بیشتر خواهد شد که این به معنای افزایش پاسخ گویی سیستم به شرایط جدید و غیرقابل پیش بینی است. بدین ترتیب معنای احتمالات نیز معنای جدیدی مییابد. در معنای شانونی بیتهای اطلاعاتی دارای مفهوم اطلاعات از نوع شانس بوده و عدم قطعیت در مشاهدات ناشی از اثر محیط روی پارامترهای سیستم است؛ احتمال در این نگرش از نتیجهٔ چندین آزمایش در شرایط استاندارد (بسته فرض کردن سیستم) به دست میآید که این گونهٔ بدست آوردن احتمال با نگرشی غیرواقعی است. در حالی که عدم قطعیت در سیستم کیاتیک از نوع عدم قطعیت هایزنبرگی است یعنی اگر چه تغییر پارامتر داریم ولی این تغییرات در کل فضای اطلاعاتی نیست و در یک کلاستر است. در آشوب عدم قطعیت ناشی از ذات سیستم بوده و ناشی از تعاملات و علت و معلولهای دورانی است. بنابراین آن چه که آشوب به ما نشان میدهد همان ریاضیات مرتبط با کل نگری است که به وسیلهٔ آن میتوان دینامیک واقعی سیستم را شناخت و در جهت حل مسایل به خصوص در حوزهٔ مهندسی پزشکی گامهای موثرتر و صحیح تری برداشت. این مفاهیم در ادامه از طریق شبیه سازی مورد استفاده و تحلیل قرار گرفته است. بازسازی بستر جذب عجیب: به منظور بررسی سیگنال در فضای حقیقی باید رفتار آن در فضای نسبیت بررسی شود. رابطهٔ بازگشتی اول و دوم اشاره به همین مفهوم دارد. در این نگرش فضای نسبیت فضای لازم برای درک دینامیک سیستم است. روابط بازگشتی و iterative به صورت علت و معلولی نبوده و نتیجهٔ تعاملات ذاتی است. از آن جایی که این روابط از دینامیک سیستم ناشی میشوند، مطالعهٔ آنها باید مورد بررسی قرار گیرد.
منابع: |
|
|
|
تحقيقات حاكي از اين است كه هرچه عسل تيره تر باشد خاصيت آنتي اكسيداني آن بيشتر بوده و از ابتلا به سرطان جلوگيري مي كند. نبايد از قند و شيريني عسل طبيعي ترسيد و آن را به خاطر شيرين بودن مصرف نكرد. عسل خاصيت آنتي بيوتيكي دارد و محتوي آنتي ميكروبيال است. سرشار از موادمعدني ازقبيل كلسيم، سولفور، آهن، روي، پتاسيم و منيزيم است و حاوي ويتامين هاي CAB1.B2.B3.B5 مي باشد. عسل يكي از بهترين مكمل هاي غذايي محسوب مي شود كه خواص دارويي زيادي دارد. درحقيقت، عسل خواص شگفت انگيزي براي سلامتي اعضاي بدن دارد از جمله پيشگيري از حملات قلبي، التيام زخم ها و افزايش انرژي بدن. 1- افزايش انرژي طبيعي بدن بسياري از ورزشكاران براي افزايش انرژي خود از عسل در رژيم غذايي خود به مقدار زياد مصرف مي كنند. همچنين عسل براي تقويت ماهيچه ها بسيار مفيد است.2- پيشگيري از سرطان هاي خاص بسياري از افراد از ابتلا به سرطان هراس دارند اما با استفاده عسل در رژيم غذايي روزانه مي توانند اين ترس و هراس را از دل بيرون كنند.نتايج تحقيقات حاكي از آن است كه هرچه عسل تيره تر باشد خاصيت آنتي اكسيداني آن بيشتر بوده و از ابتلا به سرطان جلوگيري مي كند. 3- افزايش ايمني بدن در برابر عفونت ها عسل در برابر عفونت هاي بدن مثل يك آنتي بيوتيك عمل كرده و نقش مهمي در سيستم دفاعي بدن ايفا مي كند.به عنوان مثال اگر جايي از بدن عفونت داشته باشد مي توان به جاي استفاده از داروهاي شيميايي آنتي بيوتيك، از عسل استفاده كرد.عسل محتوي آنتي ميكروبيال است پس در مبارزه با باكتري ها نيز نقش مهمي به عهده دارد. مي توان عسل را به شيوه هاي مختلف استفاده كرد از جمله مخلوط با چاي يا آب گرم يا شير، استفاده در شيريني ها و دسرها و... 4- التيام زخم ها و جاي سوختگي درمواردي كه جايي از اعضاي بدن زخم مي شود يا مي سوزد به جاي استفاده از داروهاي آرام بخش و شيميايي و... از عسل استفاده كنيد.عسل در بدن، رطوبت هوا را به طرف خود مي كشد و با اين خاصيت خود در درمان زخم و سوختگي اثر مثبتي دارد. 5- غني از ويتامين ها و موادمعدني عسل سرشار از ويتامين هاي A.B1.B2. B3.B5.c است. همچنين موادمعدني مفيدي از جمله كلسيم، سولفور، آهن، روي، پتاسيم، منيزيم و... در آن وجود دارد.منبع:کیهان |
نگران ضدآفتاب نباشيد! اگرچه كارشناسان درباره اين كه كدام محصول بي خطر است اتفاق نظر ندارند، اما همگي برسر اين كه هنگامي كه در معرض تابش نور خورشيد هستيد بايد از يك محافظ استفاده كنيد توافق دارند، اما نوع ضدآفتاب، ميزان SPF و مواد تشكيل دهنده شيميايي يا معدني آن قابل بحث است.
انتخاب كردن محصول محافظ پوست در برابر خورشيد براي بسياري از افراد يك چالش بوده است، چرا كه در حال حاضر تعداد اين محصولات افزايش يافته و گزارش هاي ضدو نقيضي درباره خطرات آنها منتشر مي شود.
براساس قوانين جديد سازمان غذا و داروي آمريكا سازندگان اين محصولات بايد تا پيش از تابستان نكات خود را درباره اين محصولات روي برچسب محصول مشخص كنند اما با فشار توليدكنندگان قرار شد مهلت زماني تا دسامبر 2012 افزيش يافت.
اهميت بي خطر بودن ضدآفتابها
اخيرا يك گروه كاري زيست محيطي گزارش سالانه اي از تجزيه تحليل ضدآفتاب منتشر كرده است. اين گروه بهداشت عمومي بررسي ضدآفتابها را شش سال پيش در تلاش براي ارتقاي آگاهي از محتويات بالقوه خطرناك اين ضدآفتابها آغاز كرد.
اين گزارش درجه بندي خود را به ايمني، محافظت خورشيد براساس محتويات محصول، ميزان محافظت در برابر اشعه هاي ماوراي بنفش A و ماوراي بنفش B و نرخ ميان اين دو و ميزان ماندگاري محصول روي پوست بود.
اين گزارش بسيار جنجال برانگيز شد و پس از آن آكادمي پوست شناسي آمريكا بيانيه اي صادر كرد و اظهار داشت كه تمام ضدآفتابهاي اين كشور بي خطر هستند.
نكا ليبا تحليلگر ارشد اين گروه اظهار داشت: كار اين گزارش هشدار دهنده بود. براساس اين تحقيقات اكسي بنزون داخل پوست نفوذ مي كند و به صورت بالقوه مي تواند هورمون ها را مختلف كند، همين نكته مي تواند زنگ خطري براي پرهيز از اين ضدآفتابها باشد.
به رغم اين هشدارها هر روز محصولات بيشتري براي ورود به بازار مجوز مي گيرند.
ليبا اظهار داشت: امسال ما تنها يك محصول از هرچهار محصول را توصيه كرديم، چند سال پيش اين تعداد يك درميان 12محصول مورد تاييد ما قرار مي گرفت اما هنوز هم اين محصولات با تاثيرگذاربودن و بي خطر بودن كامل فاصله دارند.
اشعه هاي ماوراي بنفش Aو B
درحال حاضر دونگراني درباره SPF (شاخص محافظت در برابر خورشيد) وجود دارد: يكي SPF هايي كه صرفا اشعه هاي ماوراء بنفش B را اندازه مي گيرند. چرا كه اين اشعه ها ايجاد آفتاب سوختگي مي كنند. توليدكنندگان ضدآفتابها تصور مي كنند كه شكستن اين اشعه ها تواند از شرايطي چون سرطان پوست جلوگيري كند.
كارشناسان امروز اعتقاد دارند كه هر دو اشعه مضر است. اشعه هاي ماورابنفش A همواره وجود داشته اند، اما پيشتر تصور مي شد كه بي ضرر هستند. نگراني دوم در رابطه با ارتباط مدت قرار گرفتن در مقابل نور خورشيد و بالا بودن SPF است. شواهدي از اين امر وجود دارد كه SPF بالاي 50محافظت بيشتري را از پوست در مقايسه با SPFهاي كمتر ارائه نمي-كند، مردم اعتماد بيش از حدي به اين محصولات داشته و شايد به علت استفاده از چنين محصولاتي مدت زمان بيشتري را در آفتاب سپري مي كنند.
افزودني هاي مخفي ضدآفتابها
برخي نسبت به وجود نوعي از ويتامين (A retinyl palmitate) ابراز نگراني كرده اند، اين ويتامين اغلب به ضدآفتابها افزوده مي شود، اما نتايج يك تحقيق نشان مي دهد كه اين نوع از ويتامين A مي تواند سرعت رشد تومورها و ضايعات پوستي را در مجاورت با نور آفتاب افزايش دهد.
ديگران نسبت به كمبود ويتامينD در صورت استفاده از ضدآفتاب-ها ابراز نگراني كرده اند. چرا كه كارشناسان اعتقاد دارند كه 10 تا 15دقيقه قرار گرفتن در مقابل نور خورشيد براي دريافت ويتامينD مورد نياز روزانه براساس نوع پوست كافي است.
مواد معدني در مقابل مواد غيرمعدني بحث بر سر موادمعدني يا غيرمعدني (شيميايي)به كار رفته در ضدآفتابها به نظر مي رسد ميان افرادي كه به دنبال استفاده از بي خطرترين مواد هستند يا افرادي كه همه اين هشدارها را اغراق شده تلقي مي كنند ايجاد شده است.
ضدآفتابهاي معدني كه مورد تاييد كار گروه زيست محيطي است كه اين گزارش را منتشر كرده، از اكسيد زينك يا اكسيد تيتانيوم براي كمك به محافظت از پوست استفاده مي كند. اعتقاد كارشناسان بر اين است كه ذرات نانو و ميكرو در پوست نفوذ نمي كنند. محصولات سنتي تر روي اوكتيل ساليسيلات (در 59درصد)، اكسي بنزون در (52درصد) و آووبنزون در (49درصد) محصولات وجود دارند، تمركز كرده اند. اكسي بنزون مي تواند از ساير مواد شيميايي تشكيل دهنده كرمها واكنشهاي آلرژيك بيشتر ايجاد كند و به صورت بالقوه عامل مختل كردن هورمونها است كه در ميزان قابل ملاحظه به پوست نفوذ مي كند.
استفاده از كرم يا اسپري هاي ضدآفتاب
گزارش كار گروه زيست محيطي استفاده از كرم و لوسين را نسبت به اسپري توصيه مي كند و علت آن عدم راهيابي ذرات نانو به داخل ششها عنوان شده است.
منبع: کیهان
بوي بد دهان، نشانهاي از وجود بيماري برخی از افراد به واسطه متصاعد شدن بوی نامطبوع دهانشان احساس خجالت و شرم ميكنند و درصدد پيدا كردن علت و درنهايت درمان آن بر ميآیند، اما بسیاری نیز نسبت به این موضوع بیتفاوت هستند، غافل از اين كه شاید این بوی ناخوشایند علاوه بر ايجاد ناراحتي در اطرافيان، علتی از بیماریهای عفونی و گوارشی باشد. از آنجا که چگونگی درمان و بررسی علل ایجاد این عارضه برای ارتقاي سطح آگاهی عموم مردم بویژه در دوران کودکی بسیار مهم تلقی میشود، گفتوگویی با دکتر قاسم انصاری، متخصص دندانپزشکی کودکان و نوجوانان، استاد و عضو هیات علمی گروه دندانپزشکی کودکان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام دادیم.
علت بوی بد دهان چیست؟
بوی بد دهان یکی از مواردی است که هم در کودکان و هم بزرگسالان مطرح است. بسیاری از افراد خود براحتی متوجه این موضوع نمیشوند، البته به آن معنا نیست که از دهان این افراد بوی بد پخش نمیشود، بلكه اين افراد به این امر که اطرافیان تا چه میزان متوجه بوی بد دهان هستند، توجه ندارند. دلایل مختلفی در ایجاد این عارضه دخیل است که عدم رعایت بهداشت (استفاده نامناسب مسواک همراه خمیر دندان و تجمع مواد غذایی و تخمیر آن در دهان) مهمترین علت اصلی این مساله محسوب میشود.
آيا مراقبت نامناسب از دهان هم ميتواند در ايجاد بوي بد موثر باشد؟
بله، استفاده نامناسب و نامنظم از نخ دندان نیز دومین عامل ایجاد بوی بد دهان است که سبب تخریب نسوج لثه اطراف دندان ميشود و به همين دليل با کوچکترین فشار و التهاب باعث خونریزی لثه میشود. باقی ماندن خون و خونابه در محیط داخل دهان و گرفتگی بینی که برخی افراد بویژه کودکان به علت تنفس از راه دهان و خشکی دهان از آن رنج و عذاب میبرند، نیز موجب بوی بد دهان میشود.
بروز برخي بيماريها چطور؟ آيا بوي بد دهان با وجود عفونت تشديد ميشود؟
عفونتهای گلو، لوزه و سینوس به همراه سرازیر شدن ترشحات چرکی بینی و سینوس به قسمت عقب دهان در عارضه بدبویی دهان دخیل هستند، احساس بدمزگی دهان برخی افراد در فواصل زمانی در محیط دهان، حاکی از نوعی عفونت است که با برطرف شدن آن، بوی بد دهان نیز برطرف خواهد شد .علاوه بر این، افرادی که مرتب دچار تهوع و دل بهمخوردگی میشوند یا افرادی که دچار سوء هاضمه (به دلیل بازگشت گازهای معدهای به دهان) هستند در طی روز دچار بدبویی دهان میشوند.
آيا عارضه بدبویی دهان قابل درمان است؟
برای درمان هرکدام از حالتهايي كه اشاره شد، باید به علت آن توجه کنیم، اما در مجموع درمان عفونت، سینوس یا درمان مشکل گرفتگی تنفس، رعایت بهداشت دهان و حذف برخي مواد غذایی به منظور پیشگیری از تخمیر و ایجاد بوی بد همراه با استفاده منظم از نخ دندان میتواند وضعیت سلامت دهان و در واقع بوی متصاعد از دهان را به وضعیت مطلوب تبدیل کند، ضمن اینکه این امر سلامت دهان و دندانها را بیشتر و بهتر تضمین کرده و آسایش فرد را در استفاده از دهان و دندانها در درازمدت فراهم میکند. استفاده از دهانشویههای ضدعفونیکننده حاوی کلر هگزدین و در شرایطی که دسترسی به این دهانشویه نباشد، تهیه محلول سرم نمکی و استفاده از آن به عنوان دهانشویه به صورت روزمره، در کاهش بوی بد دهان بسیار موثر است. همچنین در صورت ابتلاي فرد به اختلالات هاضمه، مراجعه به همکاران متخصص گوارش و رفع مشکل موجود، میتواند در برطرف کردن بوی بد دهان نقش موثری داشته باشد.
در صورت درمان نکردن به موقع این عارضه چه پيامدهايي متوجه افراد میشود؟
عدم درمان هریک از این بیماریها میتواند سبب پیشرفت ضایعه و ایجاد مشکلات جدیتر باشد، بنابراین پزشکان بدبویی دهان را به عنوان یک علامت بیماری زمینهای قلمداد میکنند و در صورت پیدا کردن علت و حذف بوی بد دهان میتوان امیدوار بود که از شدت گرفتن ضایعات و ورود صدمات جدیتر به اندامهای بدن از جمله دهان و دندان پیشگیری کرد. همچنین ایجاد تومورها و ضایعات بدخیم همراه با عفونتهای ویروسی دهان که پیشرونده هستند نیز قابل توجه است و در مواردی رسیدگی به درمان زودرس و بررسی علت اصلی عارضه، واجبتر از حذف بدبویی دهان است. بدبویی دهان به خودی خود پس از درمان بیماری اصلی قابل برطرف شدن است.
چه عواملی میتوانند در کاهش و پیشگیری از بوی بد متصاعد شده از دهان موثر باشند؟
به عنوان متخصص و دندانپزشک کودکان این توصیه را میکنم که والدین به عنوان الگوی کودکان خود و به عنوان مشوق آنان در مسیر رعایت بهداشت دهان کودک کوشا باشند و حداکثر تلاش خود را بكنند و سعی شود استفاده از مسواک، خمیردندان، نخ دندان و در نهايت دهانشویهها به عنوان عادات بهداشتی خوب برای کودکانشان به درستی نهادینه شود، چراکه ارتقاي سطح آگاهی کودک برای مراقبتهای جانبی دهان و دندان به عنوان مسیر ابتدایی سیستم گوارشی بسیار حائز اهمیت است و نقش موثری در سلامت عمومی هر فرد در درازمدت ایفا ميکند.
براي پيشگيري از بوي بد دهان معمولا چند مرتبه مسواك زدن در روز توصيه ميشود؟
حداقل دفعات مسواک زدن توصیه شده طی روز نیز برای کودکان و بزرگسالان 2 بار است (هربار با دقت کامل، عمل مسواک زدن روی تمامي دندانها و تمام سطوح انجام شود)؛ انجام مسواک قبل از صرف صبحانه و پس از شام از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. مسواک زدن پس از هر وعده غذایی میتواند در حفظ سلامت دهان و حذف بوهای بد و ناخواسته دهان موثر باشد. فراموش نكنيد كه مسواک زدن به طور متوسط 3 تا 5 دقیقه موثر تلقی میشود. بنابراين هر چه کمتر از آن باشد، مفید اما ناکافی و بیشتر از آن ضرورت ندارد. در ضمن جا دارد اشاره کنیم که براساس تحقیقات جدیدی که به عمل آمده است، توصیه به استفاده از مسواک تمیز و ترجیحا خشک همراه با خمیر دندان میشود؛ چراکه خیس کردن مسواک از قدرت ورود فشار آن به سطوح دندان کاسته و حجم زیادی از کف را همراه خمیر دندان ایجاد ميكند که فرد را ملزم به دفع آن میکند، در نهایت از فلوراید خمیر دندان استفاده کافی نمیشود. در ضمن مسواکهای خیس شده از طول عمر کمتری برخوردار هستند و حتی گاهی حامل میکروارگانیسمهای موجود در آب آشامیدنی خواهند بود که الزاما برای محیط دهان غیر بیماریزا نیستند، همچنین پرکردن دندان و ترمیم دندانهای پوسیده و حذف عفونتهای بین دندانی طبعا از گیر غذای بیشتر پیشگیری ميكند و این خود به وضوح میتواند در کاهش شدت و میزان بوهای بد متصاعد شده از دهان موثر باشد.
استفاده از آدامس یا خوشبوکنندههای دهان تا چه میزان در کاهش این عارضه موثر هستند؟
استفاده از آدامس و قرصهای خوشبوکننده در صورتی که عامل اصلی بوی بد دهان برطرف نشده باشد اثر موقت دارد و لازم است توجه همه را به این نکته جلب کنم که ترکیبات استفاده شده در اینگونه محصولات نیازمند دقت و توجه است، چراکه در برخی از افراد، مصرف موادی همچون قندهای الکلی از خانواده ساخارین مورد استفاده در آدامسهای بدون قند میتواند در عملکرد ارگانهای اصلی بدن فرد، تاثیرهای نامطلوبی بگذارد. در ضمن مصرف برخی از این محصولات در کودکان زیر 9 سال به خصوص دختران که سیستم جسمی و هورمونی حساستری دارند توصیه نمیشود، زیرا سیستم تولید مثل آنان متاثر از این داروها میشود و مصرف آن در درازمدت باعث نقص سیستم و عقیمیشان میشود.
فرزانه صدقی
|
قسمت دوم |
|
سطوح طبیعی تابش سه چشمه ی طبیعی اصلی تابش یونساز وجود دارد. پرتوهای کیهانی، هسته های پرتوزا که در شیمی بدن دخیل هستند، و عناصر پرتوزای موجود در صخره ها و خاک.پرتوهای کیهانی ذرات بسیار پرانرژی هستند که در کهکشان ما نفوذ می کنند.، آن دسته از این پرتوها که به جو زمین برخورد می کنند، موجب ذرات آبشاری ثانویه می شوند؛ در سطح دریا این ذرات ثانویه، در هر سال دزی نزدیک به 0.25 mSv به بدن وارد می کنند.مقدار دقیق دز بستگی به ارتفاع دارد و با افزایش آن زیاد می شود. در ارتفاع 4000 m مقدار دز نزدیک به 2 mSv در سال می باشد. سفرهای هوایی بطور میانگین 0.01 mSv در سال به دز پرتوی کیهانی انگلستان می افزایند. بارزترین هسته ی پرتوزایی که در بدن یافت شده، عنصر K40 است. در مصرف غذای معمولی، مقداری پتاسیم وارد بدن می شود که نزدیک به % 0.2 وزن بدن را تشکیل می دهد. عمر میانگین ایزوتوپ K 4019 ، که اسپین پاریته ی 4- دارد، برابر 109 ×1.8 سال است، و آنچه که از زمان تشکیل زمین باقی مانده است، حدود 0.0117% پتاسیم طبیعی را تشکیل می دهد. این ایزوتوپ، هسته ای فرد – فرد است که می تواند هر سه نوع واپاشی بتا زا را انجام دهد، اما فراوانترین مورد آن (89%)، گسیل الکترون به همراه آزادسازی 1.32 MeV انرژی جنبشی است؛ 11% واپاشیهای باقیمانده، بیشتر گیراندازی الکترون به حالت برانگیخته ی 40Ar است، که خود آن با گسیل پرتوی گامای 1.46 MeV وا می پاشد. در اثر این واپاشیها، بدن دزی معادل 0.17 mSv در سال دریافت می کند. سهم همه ی هسته های پرتوزای دیگر بدن به اندازه ی این هسته است. (این جدای از سهم ناشی از رادن استنشاقی است که در زیر می آید.) دز تابش گامای حاصل از فرآورده های واپاشی عناصر پرتوزای زمین، که بیشتر اورانیوم و توریوم هستند، به زمین شناسی محل بستگی دارد و بسیار متغیر است. دز تابش گاما بین 0.2 mSv و 0.4 mSv برای هر فرد در سال است، اما در محیطهای دارای صخره های گرانیتی این مقدار چندین برابر است. از تنفس ایزوتوپهای 222Rn و 220Rn گاز کمیاب رادن، زیان بیشتری به انسان وارد می شود. این ایزوتوپها فرآورده های واپاشی اورانیوم و توریوم هستند و چون به حالت گازی گسیل کنند، و در اتاقهای بدون بادخور و فاقد تهویه رویهم انباشته می شوند. 222Rn به رشته گسیلنده های آلفا وا می پاشد (جدول 1-6) که جامد هستند و در ششها رسوب می کند. 220Rn که از زنجیره ی واپاشی 232Th ناشی می شود، زیانهای مشابهی دارد. دز رسیده از این ایزوتوپ، به مواد ساختمانی و خود ساختمان، زیرخاک، بادگیرها و سیستم تهویه مطبوع بستگی دارد و بسیار متغیر می باشد. مقدار دز میانگینی که در سراسر انگلستان در هر سال به هر نفر می رسد، نزدیک به 1.0 mSv است. تابش زمینه طبیعی میانگین، در کل نزدیک به 2.2 mSv برای هر فرد در سال است. منابع تابشی ساخته ی دست بشر باید به دز تابش زمینه ی طبیعی، دز حاصل از فعالیتهای بشر از اوایل سده ی بیستم را نیز بیافزاییم. بارزترین سهم آن از کاربردهای پزشکی تابشهای یونساز در پرتونگاری و پرتودرمانی تشخیصی، ناشی می شود. البته در میزان دزی که هر فرد دریافت می کند، تفاوتهای بسیاری وجود دارد. دز حاصل از پرتوی X برای عکسبرداری قفسه سینه نزدیک به 0.2 mSv است، در حالیکه فردی که در معرض پرتونگاری مقطعی قرار می گیرد، ممکن است 10mSv دریافت کند. بطور میانگین در سرتاسر انگلستان، دز ناشی از کاربردهای پزشکی برای هر فرد نزدیک به 0.37 mSv در سال است.در انگلستان، دز میانگین ناشی از فروریزی ذرات پرتوزای ناشی از آزمایش سلاحهای هسته در جو در سال 1999 برابر با 0.004mv در سال بود که در مقایسه با سال 1963 و قله ی 0.014mSv در سال در سراسر انگلستان سرازیر نمود، هر چند تغییرات محلی قابل توجهی در آن وجود دارد. صنعت تولید قدرت هسته ای در کارکرد عادی خود، مقدار محسوسی بر مقدار دز میانگین نمی افزاید. بطور میانگین، دز میانگین حال از همه مراحل چرخه ی سوخت هسته ای برابر با 0.0002 mSv در سال است. برآورد شده افراد که در نزدیکی هر گونه تأسیسات هسته از زندگی می کنند، سالانه دزی برابر با 0.5 mSv دریافت می کنند. می بینیم که در اینجا هم تغییرات زیادی وجود دارد. بسیاری از افراد در مدت اشتغال در حرفه ی پزشکی یا (دیگر) صنایع وابسته ی هسته ای، برحسب ضرورت در معرف سطوح تابشی بیشتر از میانگین قرار می گیرند. لذا لازم است تا جاییکه آگاهی اجازه خواهد داد، این افراد تحت بازبینی و محافظت قرار گیرند. انجمن ملی حفاظت در برابر پرتو در انگلستان، مقدار بیشینه ای را برای پرتوگیری پیشنهاد می ند، که برای چنین کارکنانی برابر 15 mSv در سال است. با میانگین گیری روی همه ی جمعیت، دز میانگین ناشی از پرتوگیری به اقتضای شغل، برابر با 0.0007mSv است. بنابراین دز میانگین ناشی از منابع مصنوعی تابش یونساز برای هر فرد در انگلستان، نزدیک به 0.4mSv در سال است. این مقدار با مقدار تابش زمینه طبیعی 2.2mSv در سال قابل قیاس است. ارزیابی خطر پذیری یکاهای گری و سیورت(SV)، از نظر آسیب زیستی یکاهای بزرگی هستند: دز ناشی از تابش گاما بین 2.5 Gy و 0.3 Gy بر روی بدن، که در کوتاه مدت دریافت شده باشد، با عدم مداخله ی پزشکی به احتمال زیاد در طی سی روز منجر به آهنگ مرگ 50 درصدی می گردد. هنوز ثابت نشده است که آیا برای سطوح پایین، حد آستانه ای برای آسیب زیستی وجود دارد یا خیر. هیچ راهی جهت تعیین سرطانی که در اثر تابش بوجود آمده است، از دیگر سرطانهایی که بر اثر عوامل غیرتابش در همان زمان بوجود آمه اند، وجود ندارد. از نظر آماری، برای آهنگ دز پایین، مقدار تابشی که ایجاد سرطان می کند مشخص نیست. بنابراین تهیه راه برای براورده آن، این استکه داده های حاصل از دزهای بالا را که اثرات آشکاری دارند، برونیابی کنیم. معمولاً با فرض آنکه تناسبی بین دز و اثرات آن وجود دارد، دست به ارزیابی خطرپذیری می زنند. اما برونیابی حاصل از مقدار بالای دز روش درستی نیست. در مقدار دز پایین شکست دوگانه در تارهای DNA احتمالاً از دو اثر متمایز ناشی می شود که هر یک مستقل از دیگری سبب ایجاد شکست در تارهای DNA می گردند و این امر تقریباً در یک نقطه از مولکول رخ می دهد. از طرفی پیش از آنکه شکست نخست بازسازی شود، شکست دوم روی می دهد. می تواند انتظار داشت که چنین فرآیندی با احتمالی متناسب با مجذور دز، رخ می دهد.داده های مربوط به پرتوگیری گاما در همه ی بدن، از مطالعه روی بازماندگان بمباران های اتمی هیروشیما و ناکازاکی در سال 1945 بدست آمده است، که برای مدت کوتاهی در معرض دزهای بالا و بی مهار قرار گرفته اند. اطلاعات مربوط به زیانهای رادن و فرآورده های واپاشی آن نیز از مطالعه روی کارگران معدنی که در معرض غلظتهای بالا رادن قرار گرفته اند، بدست آمده است. دیگر داده ها از مطالعه بیمارانی که به دلایل پزشکی تحت درمان تابشی قرار گرفته اند، بدست آمده است. کمیسیون بین المللی حفاظت در برابر پرتوها، با بررسی این داده ها و میانگین گیری روی جمعیت «شاهد»، به این نتیجه رسید که خطر کاهش عمر بر اثر ابتلا به سرطان کشنده ناشی از یک واحد دز جمعی تابش در حدود 10-2Sv-1 × 5 است. با میانگین گیری روی جمعیت کار کننده، مقدار تا حدودی کمتر 10-2Sv-1 × 4 بدست آمده است: (زیرا این میانگین افراد جوان را نیز دربر می گیرد، که تا بروز خطر چندین سال پیش رو دارند). تأکید بر سرطانهای کشنده امکان مقایسه با دیگر عوامل کشنده را فراهم می کند. مثلاً، خطرپذیری سالانه ی مرگ بر اثر سرطان ناشی از تابش، برای کارگری که به خاطر حرفه اش در معرض تابشی معادل 1.5 mSv در سال قرار می گیرد، در حدود 10-5×6 = 10-3× 1.5× 10-2 ×4 یا 1 در 17000 است. که در حد آهنگ کشنده ناشی از تصادفاتی است که برای کارکنان شاغل در کارهای ساختمانی در انگلستان روی می دهد. خطرپذیری سالیانه ی سرطان کشنده، که بر اثر تابش طبیعی بوجود می آید، در حدود 10-4×1.1 = 10-3× 2.2× 10-2 ×5 یا 1 در 9000 است. ارزیابی خطرپذیری راهنمای مهمی جهت اقدام به جلوگیری از بروز خطر است. مثلاً، نزدیک به نصف دز تابش طبیعی میانگین از رادن موجود در ساختمانها ناشی می شود. روشن است که باید خطرپذیری افراد که در خانه یا محل کار، بیش از میزان تجمع میانگین رادن در معرض پرتو قرار می گیرند، کاهش یابد. این گونه خطرپذیری پیامد موقعیت زمین شناسی خاص است. با اقدامهای احتیاطی بسیار ساده (بکارگیری هواکشها، درزگیری) می توان شارش گاز رادن آزاد شده از خاک و مواد ساختمانی را کاهش داد. |
آشنايي با تري گليسيريد واژه «کلسترول»براي بسياري از ما آشناست و کما بيش راجع به آن چيزهايي مي دانيم. کلسترول خوب، کلسترول بد، چربي هاي اشباع و چربي هاي غير اشباع همگي مسائلي هستند که امروزه در علم پزشکي و سلامت بسيار مورد توجه اند. در کنار اين مفاهيم از چيز ديگري هم به نام تري گليسيريد صحبت مي شود. به زباني ساده تر گليسيريد چربي موجود در خون است که اگر مقادير آن در خون بالا باشد، احتمال ابتلا به بيماري هاي قلبي- عروقي در فرد افزايش مي يابد از طرفي، اينکه چه مقدار تري گليسيريد در خون ايمن است و چقدر بايد پايين آورده شود تا ريسک ابتلا به بيماري هاي قلبي-عروقي کاهش يابد، نياز به بحث و بررسي زيادي دارد.
تري گليسيريد چيست؟
تري گلسيريد اصلي ترين نوع چربي در بدن است. وقتي در مورد تجمع چربي در شکم يا باسن صحبت مي کنيد، در واقع از تري گليسيريد مي گوييد.
به نکات زير توجه کنيد:
چربي مصرفي ما در مولکول هاي بزرگي در داخل غذاها وجود دارد و تري گليسيريد محصول نهايي هضم و پردازش اين مولکلول هاي بزرگ است.
اگرغذاهاي داراي کربوهيدرات، پروتئين و چربي بيش از حد مصرف شوند، اضافه آنها به تري گليسيريد تبديل خواهد شد و سپس به جريان خون راه خواهد يافت. ليپو پروتئين ها به اين انتقال کمک مي کنند.
سلول هاي چربي از تري گليسيريدها براي تأمين انرژي در زماني که بدن غذاي کافي دريافت نمي کند، استفاده مي کنند.
براي سنجش ميزان تري گليسيريد خون از تستي به نام«پانل ليپيد»که براي اندازه گيري ميزان کلسترول بد و خوب خون نيز انجام مي شود، استفاده مي گردد. انجمن قلب آمريکا توصيه مي کند افراد بالاي 20سال بايد براي سنجش ميزان کلسترول و تري گليسيريد خون شان تست پانل ليپيد را انجام دهند. سطوح تري گليسيريد و کلسترول خون پس از يک شب ناشتا بودن اندازه گيري مي شود؛ در غير اين صورت چربي موجود در غذاها سطوح اين مواد را در خون به طور کاذب بالا نشان مي دهد.
ميزان کلسترول و تري گليسيريد طبيعي
به گفته منابع متخصص، ارقام به دست آمده از آزمايش سنجش سطوح کلسترول و تري گليسيريد خون به سه دسته تقيسم مي شوند :
تري گليسيريد کمتر از 150ميلي گرم در هردسي ليتر(mg/dl)نرمال محسوب مي شود.
تري گليسيريد بين 150تا199Mg/dlدر محدوده مرزي قرار دارد.
رقم بين 200تا499mg/dlبالا محسوب مي شود.
رقم بالاتر از 500mg/dlبسيار بالاست .
تري گليسيريد بالا يکي از عوامل خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي -عروقي است و معمولاً نيز با ديگر عوامل خطرساز همراه مي باشد. اين افراد معمولاً داراي کلسترول کلي و کلسترول بد(LDL)بالايي هستند و ميزان کلسترول خوب خون (HDL)آنها نيز پايين است. به علاوه،تري گليسيريد مي تواند اثرات مخرب کلسترول بالا، پرفشاري خون و سيگار کشيدن را دو چندان کند. بعضي متخصصان معتقدند تري گليسيريد بالا براي زنان مضرتر از مردان است و بيش از مردان روي سلامتي شان اثر منفي دارد. البته درستي يا نادرستي اين باور هنوز جاي بحث دارد؛ ولي بي ترديد يک رژيم غذايي مناسب در کنار يک برنامه ورزشي منظم و علمي مي تواند هم سطح کلسترول و تري گليسيريد خون را پايين بياورد و هم در افزايش ميزان کلسترول خوب خون مؤثر باشد که به اين ترتيب خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي -عروقي در فرد کاهش مي يابد.
راه هاي کاهش تري گليسيريد
مهم ترين و اصلي ترين راه کاهش اين ماده در خون، تغيير سبک زندگي است که به طور عمده پيروي از يک رژيم غذايي سالم و انجام مرتب يک برنامه ورزشي اصولي را شامل مي شود.
در اينجا خطوط راهنمايي آورده شده که به شما کمک مي کند در رسيدن به اين هدف موفق باشيد:
انجام تمرينات ورزشي ملايم در چهار يا پنج روز از هفته در پايين آوردن سطوح تري گليسيريد خون مؤثر است.
کاهش وزن عامل مهمي است که به کاهش تري گليسيريد خون کمک مي کند.
کاهش يا قطع مصرف روغن هاي اشباع و روغن هاي ترانس و داراي کلسترول بالا هم به کاهش تري گليسيريد خون کمک مي کند و هم در کاهش کلسترول بد خون مؤثر است.
مصرف الکل به طور مشخصي ميزان تري گليسيريد خون را بالا مي برد. به طور کلي، الکل در هرحالت و موقعيتي مضر است.
به جاي خوردن گوشت قرمز، بيشتر گوشت ماهي که حاوي امگا-3مي باشد، مصرف کنيد. گوشت قرمز روغن هاي اشباع بسياري دارد.
درمان دارويي
شايد از کساني که تري گليسيريد بالا دارند شنيده باشيد که هميشه در حال پرهيز و ورزش هستند. ولي همچنان تري گليسيريد آنها بالاست و از اين مسأله ديگر خسته شده اند. برخي افراد براي کاهش تري گليسيريد خون خود نياز به درمان دارويي دارند. البته تصميم گيري درباره اينکه کدام بيمار به دارو احتياج دارد، کار آساني نيست و فقط پزشک متخصص مي تواند اين موضوع را تشخيص دهد.
داروهاي زير معمولاً براي کاهش ميزان تري گليسيريد خون تجويز مي شوند:
استاتين ها که براي کاهش سطوح کلسترول هم مفيد هستند.
فيبرات ها که براي کاهش تري گليسيريد خون بسيار مؤثرند.
نيکوتينيک اسيد
مکمل هاي امگا3
دقت کنيد که براي کاهش تري گليسيريد توسط اين مکمل ها بايد دوز بالايي از آنها و حتماً تحت نظر پزشک مصرف شود. پس اگر تري گليسيريد بالايي داريد، سر خود اين مکمل ها را مصرف نکنيد و حتماً به پزشک مراجعه نماييد. با کاهش ميزان تري گليسيريد خون سلامت عمومي ارتقا خواهد يافت و سطوح کلسترول خوب و بد نيز به حد طبيعي خواهد رسيد. به علاوه به طور قطع از ريسک ابتلا به بيماري هاي قلبي عروقي هم کاسته خواهد شد.
منبع:نشريه دنياي سلامت، شماره 52
نويسنده :آذين صحابي
|
|
|
نعناع گیاهی چندساله و خودرو است. اگر شما یک ساقه نعناع در باغچه خود بکارید، بزودی تمام باغچه شما پر از نعناع میشود.نعناع از قدیم به عنوان گیاهی معطر و اشتهاآور و برای ناراحتیهای دستگاه گوارش به کار رفته است. بقراط از نعناع در نوشتههای خود یاد کرده است. در قرون وسطی نیز از نعناع در معالجه بیماریها و برای التیام زخمها و درمان درد گزیدگی زنبور و سگ هار استفاده میشد. در بین گیاهان، نعناع سمبل نیروبخشی است. ● عرق نعناع نعناع دارای مادهای به نام منتول است که ایجاد احساس خنکی در دهان میکند. (همان مادهای که در آدامسهای نعناعی استفاده میشود) مقدار منتول در نعناع بسته به نوع آن از ۳۵ درصد تا ۵۵ درصد متغیر است. اگر نعناع دیر کنده شود، مقدار منتول آن تا حدود ۳۰ درصد پایین میآید. یکی از فرآوردههای اصلی نعناع، اسانس نعناع است که از تقطیر برگ و سرشاخههای گلدار نعناع تحت اثر بخار آب تهیه میشود و دارای ۵۰ درصد تا ۷۰ درصد منتول است. این اسانس به عنوان تقویتکننده معده، بادشکن، ضدعفونیکننده، رفع دلپیچه بچهها و اسهال به کار میرود.اسانس نعناع یا به زبان سادهتر عرق نعناع را نباید به مقدار زیاد برای کودکان و نوزادان استفاده کرد؛ زیرا روی حرکات تنفسی و قلب تاثیر میگذارد و ممکن است خطرناک باشد. مصرف زیاد عرق نعناع موجب افزایش فشار خون، حالت تهوع، استفراغ و درد معده میشود.● ۱۰ خاصیت نعناع ۱) از قدیم نعناع را برای درمان سرماخوردگی استفاده میکردند. علت این است که روغن نعناع دارای خواص رشد ویروسی قوی است که میتواند با ویروسهای عامل آنفلوآنزا، سرماخوردگی و تبخال مقابله کند.۲) نعناع انقباض عضلات صاف بدن را از بین میبرد، به همین دلیل دلدرد را آرام میکند. تحقیقات نشان داده است که انواع کپسولهای پوششدار نعناع از توانایی تسکین عضلات روده برخوردار هستند. مصرف این کپسولها سبب بهبود سندرم روده تحریکپذیر میشود. ۳) نعناع روی التهابات پوستی، حساسیتها و کهیر، اثرات تسکینبخش دارد. برای این کار میتوانید کرم یا پماد نعناع را روی پوست بمالید. توجه داشته باشید منتول یا روغن نعناع اگر خالص روی پوست مالیده شود، میتواند سبب بروز التهاب یا بثورات پوستی شود. این ماده حتما باید رقیق شود و میزان مصرف آن باید کم باشد. اگر خودتان میخواهید پماد نعناع درست کنید، ۲ گرم اسانس نعناع را در ۵۰ گرم وازلین ریخته، خوب باهم مخلوط کرده و در محل خارش بمالید. ۴) نعناع دردهای ناشی از آرتروز را کاهش میدهد. برای این منظور ۲ قطره روغن نعناع را با یک قاشق روغن بادام مخلوط کنید و محل دردناک را با آن ماساژ دهید. ۵) نعناع در آرام کردن عضلات موثر است. به همین خاطر در دردهای ناشی از قاعدگی موثر است. ۶) نعناع ادرار را زیاد میکند. ۷) نعناع بادشکن است و گاز معده و روده را از بین میبرد. ۸) نعناع بوی بد دهان را کم میکند. ۹) جویدن نعناع درد دندان را تسکین میدهد. ۱۰) نعناع تب را پایین میآورد. |
|
|
|
تصوراکثرافراد از«انحراف تيغه بيني» کج بودن ظاهر بيني است؛ حال آنکه از نظر پزشکي اين اصطلاح به کج بودن تيغه داخلي بيني اطلاق مي شود. و معمولاً ظاهر بيني کج نيست؛ مگرآنکه انحراف شديد و مزمني در طول ساليان رشد و بلوغ وجود داشته باشد که منجر به کجي ظاهري هم شده باشد. تيغه بيني صفحه عمودي نازکي است که فضاي داخلي بيني را به دو حفره مجزاي راست و چپ تقسيم مي کند. اين تيغه، پشتيبان قسمت هاي خارجي بيني بوده و وزن بيني را تحمل مي کند و مي توان آن را به عمود يک خيمه تشبيه کرد. نيمه جلوئي اين تيغه غضروفي و نيمه بالايي آن استخواني است. تيغه بيني در هر طرف به وسيله مخاط (پوست داخلي بيني)پوشيده مي شود. اين مخاط، عروق تغذيه کننده تيغه بيني را در بردارد. خود غضروف فاقد عروق خوني است و تغذيه سلول هاي غضروف بيني از موادي که از عروق خوني مخاط تراوش مي شود، انجام مي پذيرد. تيغه بيني نيز مثل ساير اجزاي بدن تا پايان بلوغ همچنان رشد مي کند و بر ابعادش افزوده مي شود. چند مرکز غضروف سازي و استخوان سازي در رشد هماهنگ تيغه بيني مؤثرند. که اگر به هر دليلي يک يا چند مرکز غضروف سازي يا استخوان سازي کمتر و يا بيشتر از حد معمول رشد کنند، تيغه بيني ممکن است از خط وسط منحرف شده و در ناحيه اي به سمت راست يا چپ انحراف پيدا کند. اين کجي معمولاً در قسمت داخلي بيني است و تاثيري بر روي شکل ظاهري بيني نمي گذارد. وارد آمدن ضربه به بيني تا قبل از کامل شدن بلوغ، مي تواند باعث آسيب ديدن اين مراکز غضروف سازي يا استخوان سازي شود. اين ضربه ممکن است هنگام تولد نوزاد، در حين گذر از کانال زايمان به بيني او وارد شود و يا در طول زندگي اتفاق بيفتد. بسته به شکل و محل کجي تيغه بيني، انحراف منجربه تنگي و گرفتگي يک يا هر دو مجراي بيني مي شود. قبل از پرداختن به علائم انحراف تيغه بيني، لازم است به دو عملکرد اصلي بيني اشاره شود که: الف)انتقال هوا از بيني به ريه و تهويه آن ب)محلي براي درک بوهاي مختلف هوا در حين عبور از بيني به سمت ريه، گرم و مرطوب شده و ذرات گرد و غبار موجود در آن گرفته و تميز مي شود. ضمناً بيني خط مقدم مقابله سيستم ايمني بدن با ذرات موجود در هواي استنشاقي است. هر بار که از بيني نفس مي کشيم، هزاران ذره گرد و غبار و ذرات مضر ديگر، مثل باکتري، وارد بيني ما مي شود. وجود مو در ابتداي سوراخ بيني، تعدادي از اين ذرات بزرگ تر را به دام مي اندازد. تعدادي از ذراتي که توانسته اند از اين مرحله بگذرند، با توربولانس و گردش هوا در درون حرفه بيني به ترشحات چسبنده مخاط بيني مي چسبند. براي روشن شدن اهميت توربولانس بايد گفت، ذرات بزرگ تر از 4-6ميکرومتر قادر نخواهند بود به ريه برسند. به طور معمول سلول هاي مخاط بيني و سينوس ها در شبانه روز يک ليتر ترشحات نسبتاً چسبنده ترشح مي کنند. اين سلول ها داراي مژک هايي هستند که مکرراً و به طور هماهنگ به طرف ته حلق خم مي شوند. با هربار بلع، مقداري از اين ترشحات که به حلق رسيده اند به همراه بزاق دهان بلعيده مي شوند. ترشحات سلول هاي مخاط بيني علاوه برنقش فيزيکي فوق الذکر، حاوي ايمونوگلوبين هاي نوع AوGنيز مي باشند . اين ايمونوگلوبين ها که جزء سيستم ايمني بدن ما هستند، به ذرات مضر و باکتري هايي که به اين ترشحات مي چسبند حمله کرده و آنها را نابود مي کنند. علائم بيماري اصلي ترين علامت انحراف، انسداد تنفسي است، با توجه به نقش فيزيولوژيک بيني معلوم مي شود که وقتي انحراف تيغه بيني منجر به انسداد بيني شود، بيمار با مشکلات ديگري نيز روبه رو خواهد شد. تنفس دهاني منجر به خشکي گلو به هنگام خواب خواهد شد. اين امر به نوبه خود باعث مي شود که فرد خواب شبانه خوبي نداشته باشد و چون استراحت مناسبي نداشته است، طبيعتاً روز بعد نيز سرحال نخواهد بود. ضمناً خشکي گلو باعث تحريک مزمن گلو احساس ناخوشايندي دراين ناحيه خواهد شد. مي دانيم به طور معمول ترشحات سينوس ها از طريق مجاري آنها به درون بيني تخليه شده واز آنجا به ته حلق هدايت مي شود. انحراف تيغه بيني ممکن است به گونه اي باشد که باعث انسداد مجاري سينوس ها شود. در اين صورت، ترشحات سينوس ها در داخل آنها تجمع يافته و احتمال سينوزيت افزايش مي يابد. پس انحراف تيغه بيني مي تواند عامل ايجاد و يا تشديد سينوزيت باشد. انحراف تيغه بيني همچنين مي تواند باعث خرخر، کاهش حس بويايي و سردرد شده و با تغيير نحوه توربولانس هوا در درون بيني موجب خشکي قسمت هايي از درون بيني شود و اين خشکي منجر به خونريزي از بيني گردد.تشخيص: انحراف تيغه بيني را با معاينه باليني مي توان تشخيص داد. سي تي اسکن و آندوسکوپي تشخيصي نيز براي تشخيص انحراف و افتراق آن از ساير علل انسداد بيني مثل پوليپ، بزرگي شاخک و رينيت آلرژيک کمک کننده هستند. ضمناً براي اندازه گيري ميزان عبور هوا از بيني و مقاومت هاي موجود برسرراه عبور هوا آزمايش هاي مخصوص وجود دارد.درمان: به طور معمول اکثر افراد جامعه درجات خفيفي از انحراف تيغه بيني را دارند، اما از آنجايي که اين انحراف خفيف است و مشکلي براي آنها ايجاد نمي کند، نيازي به عمل اصلاحي ندارند. در کودکان بهتر است اصلاح انحراف تيغه بيني تا پايان سن بلوغ به تعويق بيفتد؛ اما در بزرگسالان اگر شدت انحراف تيغه بيني به حدي باشد که باعث انسداد شود، بايد با جراحي اصلاح گردد. اگر نحوه کجي به گونه اي باشد که يک حفره تنگ و حفره ديگر گشاد باشد، معمولاً شاخک تحتاني سمت گشاد، براي جبران متورم مي شود. بديهي است در چنين حالتي جراح به هنگام اصلاح انحراف تيغه بيني، شاخک تحتاني سمت مقابل را نيز کوچک خواهد کرد. اصلاح انحراف تيغه بيني مي تواند به طور مجزا و يا همراه با اعمال جراحي پلاستيک بيني، پوليپ بيني، جراحي آندوسکوپي سينوس و يا کوچک کردن شاخک هاي بيني انجام شود.نوع بيهوشي: جراحي با هر دو روش نيمه بيهوشي و بيهوشي عمومي قابل انجام است. در روش نيمه بيهوشي علاوه براينکه خود بيني توسط جراح بي حس مي شود، متخصص بيهوشي نيز از طريق رگ داروهاي ضد درد و ضد اضطراب را به بيمار تزريق مي کند. اين داروها بيمار را به خواب عميق و خوشايندي مي برند. بديهي است در اين حالت بيمار نه دردي دارد و نه اضطراب و استرسي. مدت عمل حدود نيم ساعت است و بيمار همان روزي که بستري مي شود، عمل شده و همان روز نيز مرخص خواهد شد. عمل از طريق سوراخ بيني انجام شده و برشي روي پوست بيني يا صورت داده نمي شود؛ بنابراين نيازي به مراقبت هايي که معمولاً درعمل زيبائي بيني وجود دارد، نيست؛ يعني گچ روي بيني و همين طور چسب نخواهيم داشت و طبعاً کبودي ظاهري وتورم نيز به وجود نخواهد آمد. اگر براي بيمار تامپون بيني يا همان پانسمان داخلي گذاشته شود، معمولاً پس از دو روز خارج مي گردد. تا سه -چهار روز ممکن است ترشحات خونابه اي کمي از بيني خارج شود که جاي نگراني نيست. بهتر است بعد از خارج کردن تامپون تا چند روزي از سرم شستشوي بيني براي نرم شدن ترشحات داخل بيني استفاده شود و سپس بيمار به آهستگي فين کند.(فين کردن محکم نيز بعد از دو هفته بلامانع است )براي پيشگيري از عفونت ، آنتي بيوتيک تجويز خواهد شد که لازم است تا مدتي مصرف شود.
منبع:نشريه دنياي زنان، شماره62 |
|
||
|
||
10 توصيه براي پيشگيري از سرطان پژوهشگران مي گويند، ابتلا به سرطان در جهان روبه افزايش است؛ و اين درحاليست كه با اصلاح برخي عادات زيانبار مي توان از اين بيماري پيشگيري كرد.
اين جمله پيش درآمد مقاله اي در نشريه بين المللي سرطان است كه در آن 10 راهكار ساده براي پيشگيري از انواع سرطان كه در برخي كشورها به نخستين علت مرگ تبديل شده است، يادآوري مي شود.
دراين مقاله آمده است: راهكار نخست ترك سيگار است. سيگار نه تنها مي تواند احتمال ابتلا به سرطان ريه را افزايش دهد بلكه عامل مهمي در ابتلا به سرطان دهان، كليه و پانكراس است.
نويسندگان اين مقاله تاكيد مي كنند اگر آماده نيستيد كه سيگار را براي هميشه ترك كنيد، حداقل ميزان مصرف خود را در روز كاهش دهيدتا خطر ابتلا به انواع سرطان ها كمتر شود.
توصيه دوم: مصرف غلات را افزايش دهيد.
دراين مقاله نوشته شده است خوردن دو واحد يا بيشتر غلات كامل يعني حاوي سبوس در روز مي تواند تا 40 درصد احتمال ابتلا به سرطان پانكراس و 50 درصد احتمال ابتلا به سرطان سينه را كاهش دهد.
بررسي ها همچنين حاكي از اين موضوع است كه فيبر موجود در غلات مي تواند از شما در برابر ابتلا به سرطان كولوركتال (روده بزرگ و مقعد) حفاظت كند.
توصيه سوم براي پيشگيري از سرطان كم كردن وزن است.محققان مي گويند بين اضافه وزن و ابتلا به 6 نوع سرطان متفاوت از جمله سرطان پستان و كولون رابطه نزديكي وجود دارد. در ضمن جالب است بدانيد افراد چاقي كه به سرطان مبتلا مي شوند كمتر از ديگران به درمان ها جواب مي دهند.
راهكار پنجم در اين مقاله ورزش و در ادامه آمده است كه ورزش هم به كنترل وزن كمك و هم به پيشگيري از ابتلا به انواع سرطان ها، حتي ورزش در كساني هم كه نمي توانند سيگارشان را ترك كنند تا حدودي از عوارض سيگار جلوگيري مي كند.
خوردن آنتي اكسيدان ها را افزايش دهيد. اين توصيه ششم نويسندگان مقاله پيشگيري از سرطان است كه مي گويند خوردن ميوه و سبزي ها نه تنها به كنترل وزن كمك مي كند بلكه به دليل آنتي اكسيدان هايي كه دارد باعث از بين رفتن سمومي مي شود كه با غذا به بدن ما وارد مي شود. توصيه شده است كه در خوردن ميوه ها و سبزي ها تنوع را رعايت كنيم و ميوه و سبزيجات با رنگ هاي مختلف را مصرف كنيم.
بررسي ها نشان داده مصرف بروكلي و كلم مي تواند از ابتلا به سطان كولون پيشگيري كند. مصرف گوجه هم براي پيشگيري از ابتلا به سرطان معده و پانكراس مفيد است.
سير بخوريد گرچه مصرف سير و پياز سبب مي شود دهان شما بوي بد بدهد اما تحقيقات نشان داده سبزيجات اين خانواده مي تواند احتمال ابتلا به سرطان مغز استخوان، تخمدان و كليه را كاهش دهد.
از پوست خود در مقابل آفتاب محافظت كنيد. اين راهكار مهم ديگري در پيشگيري از سرطان است كه محققان به عنوان هشتمين راهكار مبارزه با سرطان به ما يادآوري مي كنند.
ثابت شده است كه مواجهه طولاني مدت با نور آفتاب احتمال سرطان پوست را افزايش مي دهد.
پزشكان تاكيد مي كنند برخلاف تصورات عمومي برنزه كردن چه به روش طبيعي و چه سولاريوم خطرناك است.
آنان تاكيد مي كنند هر وقت در روز از منزل خارج مي شويد كرم ضدآفتاب استفاده كنيد و اگر براي طولاني مدت بيرون مي مانيد، زياد عرق مي كنيد يا به شنا مي رويد، هر سه ساعت يك بار كرم خود را تكرار كنيد.
توصيه نهم خوردن تخم مرغ است. در مقاله پيشگيري از سرطان نشريه بين المللي سرطان نوشته شده بررسي هاي تازه پژوهشگران نشان مي دهد خوردن روزانه يك عدد تخم مرغ مي تواند از ابتلا به سرطان پستان پيشگيري كند. محققان مي گويند زناني كه در هفته 6 عدد تخم مرغ مصرف مي كنند، 44درصد در مقايسه با زناني كه در هفته كمتر از دو عدد تخم مرغ مي خورند به سرطان سينه مبتلا مي شوند. دليل اين موضوع نيز وجود ماده اي به نام choline در زرده تخم مرغ است. البته اين توصيه براي كساني كه به بالا بودن ميزان چربي خون مبتلا هستند، مناسب نيست.
و بالاخره راهكار دهم محققان سرطان براي پيشگيري از اين بيماري ها رساندن مقدار كافي از ويتامينD به بدن است.
اين روزها برخي از مطالعه ها حكايت از كمبود ويتامين D در بدن مردم مي كند.
اين ويتامين در شير، غلات، ماهي و تخم مرغ وجود دارد.
نويسندگان اين مقاله معتقدند تامين ويتامينD موردنياز بدن از طريق خوراكي ها يا قرص هاي حاوي آن، مي تواند احتمال ابتلا به سرطان پستان و كولون يا روده بزرگ را كاهش دهد.
پزشكان مي گويند قرار دادن دست ها و صورت به مدت يك ربع ساعت در مدت روز هم در مقابل آفتاب براي ساخته شدن اين ويتامين در بدن كافي است.
سرطان در كشور ما پس از بيماري هاي قلبي و عروقي و حوادث رانندگي سومين علت مرگ ومير محسوب مي شود.
منبع:کیهان