عاشقان امام رضا
ای حرمــــــت ملجأ درماندگــــــــــــــان
السلام علیک یا امام غریب
سلام اقا
اسم این تاپیک عاشقان امام رضا
نمیدونم لیاقت عاشقی شما رو دارم یا نه
اما اگه رو سیاهم یه نگاه بهم بنداز
میدونم خیلی بدم اقا به کرمت به رئوفیتت نگاهم کن
امروز محتاج نگاهتم
سلام آقای من
دل من هوایتان را دارد
لیاقت و دلی صاف می خواهد ...من کجا و لیاقت کجا...باز هم مرا ببخشید. اما چه
کنم دل است دیگر دست خودش نیست گاهی آنچنان به تنگ می آید که دیگر تاب و
توانم از دست می رود . یاد آن صحن و سرا مرا مست میکند...همهمه ی مردم زمزمه ی
دعای عاشقان...دیدن اشکهای کسی که روبروی ضریحت ایستاده و التماس دعا
دستت را می گذاری روی مرزی ترین نقطه وجودت یک حس گمشده آهسته شروع می کند
به جوانه زدن...
سلام می کنی چشمت مست تماشای گنبد طلا می شود...
بو می کشی تا ریه هایت پر شود از عطر حضور نگاه مهربان امام رضا
و احساس تازگی اندیشه های خسته ات را فرا می گیرد...
زیر لب زمزمه می کنی یا ضامن آهو یا غریب الغربا حواست به من هست؟
دلت را جا گذاشتی در حرم و گره اش زدی به ضریح امام رضا...
یا امام رضا !
خوش به حال جاده كه از قدوم زائرانت بغض تنهايی خود را می شكند و خاک پايشان را به سينه زخمآلود خود می زند كه عمری است از طواف تو جا مانده است.
خوش به حال رواقها، درها و ديوارهايی كه از نفس مهمانانت پِر می گيرند و به ضريح پاک تو می رسند. خوش به حال مناره ها وكاشی ها!
وقتی بساط گریه مهیا نمی شود
وقتی که بغض بین گلو جا نمی شود
وقتی تمام شب به در خانه کریم
در می زند گدا و دری وا نمی شود
وقتی پس از معاینه ها گویدت طبیب
این قلب مرده است مداوا نمی شود
یک راه مانده بهر تو آن هم
زیارت است
مشهد
برو که کار تو اینجا نمی شود.
گزارش گروه فرهنگی تعامل، این ساعت که اولین و قدیمی ترین ساعت آستانه است، ساخت منچستر انگلستان بوده و در زمان ناصرالدین شاه قاجار توسط امین الملک صدراعظم ایران، وقف آستان مقدس حضرت رضا(ع) شده است.
تاریخ موجود در پیاله زنگ ساعت نشان دهنده سال 3981 م است که مربوط به 011 سال قبل است. این ساعت، ابتدا در برج بالای ایوان غربی صحن انقلاب اسلامی) صحن کهنه (قرار داشت و حدود 54 سال قبل، از آن جا به بالای ایوان جنوبی صحن آزادی) صحن نو (یعنی مکان فعلی آن انتقال یافت.
ظاهراً علت انتقال ساعت به این مکان، به دلیل نشست پایههای سردر ایوان صحن انقلاب اسلامی، به واسطه سنگینی ساعت و پیالههای آن بوده، که پس از ترمیم و استحکام شکست آن، ساختمانی از بتن در بالای ایوان ساخته شد و با کاشی معرق تزیین یافت. پس ساعت خطی را که مرحوم عبدالحسین معاون از هامبورگ آلمان خریداری کرده بود، جایگزین این ساعت کردند.
جالب است بدانید، ساعت صحن آزادی، در ابتدا به وسیله هندل دستی و بزرگی، کوک میشد که پس از ورود برق به مشهد، این ساعت نیز برقی شد.
در حال حاضر به وسیله الکتروموتور کار میکند که هر 42 ساعت یک بار کوک میشود و چنان چه با قطع برق مواجه شود، کوک آن تا 42 ساعت فعال خواهد بود.
مژده ای اهل رضا روی رضا پیدا شد
جلوه حسن الهی به فضا پیدا شد
ضعفا روی به گلزار ولایت آرید
که گل روی معین الضعفا پیدا شد
هـمـه دارنـد بـه پـابـوسی تـــو می آیـنـد .. طبق معمول، من ِ بی سر و پا، جاماندم
برای کسی که ذره ذره وجودش ساخته شده از نان حضرت رضا(ع)… تار و پود جسم و روحش را ضریح معطر رضا در هم بافته… و چشمه های اشکش را همه از زیر گنبدش وام می گیرد… و قلبش را وقتی می شکند می برد پیش رضا تا سالم و سلیم اش کند… و همه سلولهای بدنش را به نمک حضرت رضا مدیون است…
به حلقه های ضریحت دلم گره خورده...
گره گشای من،این بار این گره مگشای...
ماییم و اسیر غمت دیگر هیچ
دلداده خاک قدمت دیگر هیچ
ما را همه شوق کفشداری تو بس
در صحن و سرای حرمت دیگر هیچ
وقتی بساط گریه مهیا نمی شود
وقتی که بغض بین گلو جا نمی شود
وقتی تمام شب به در خانه کریم
در می زند گدا و دری وا نمی شود
وقتی پس از معاینه ها گویدت طبیب
این قلب مرده است مداوا نمی شود
یک راه مانده بهر تو آن هم
زیارت است
مشهد
برو که کار تو اینجا نمی شود.
هوای خراسان
از برکت دعای تو باران گـــــرفته است
یک شهر مرده بــا نفست جان گرفته است
بوی بهشت گمشده در تــــوس می وزد
یا نه ! هواس توست که جریان گرفته است
یــــــا ثامن الائمه بــــــرای ابد ، جهان
در زیر سایه ات سر و ســامان گرفته است
از آن زمان که توس ، تو را در بغل گرفت
عالم به دل هوای خــراسان گــــــرفته است
در من طلوع کرده ای ، ای آفتــــاب شرق
این قصه هم بـــــه نـام تو پایان گرفته است