هر روز مطالبی زیبا و جالب از تکنولوژی
تاکنون دستگاههای زیادی معرفی شدهاند که با کمک یک اپلیکیشن تلفن همراه به پیشبینی وضعیت آبوهوا میپردازند، اما چتر "تارابلا" بطور مستقل و بدون کمک دستگاه بیرونی به این کار میپردازد.
این چتر در زمان عدم استفاده در یک محل شارژ دیواری قرار میگیرد و از بارومتر دیجیتالی داخلی خود برای نظارت بر فشار هوای جوی در هر 35 ثانیه یکبار استفاده میکند.
این دستگاه همچنین با استفاده از یک نمسنج آنبرد به پیگیری رطوبت هوا میپردازد. یک ریزپردازشگر با پردازش دادهای این دو حسگر، وضع هوا را بر اساس تغییرات میزان فشار و رطوبت در طول زمان پیشبینی میکند.
کاربران بوسیله یک نمایشگر الایای تغییر رنگ دهنده بر روی دسته چتر از بارش احتمالی باران باخبر میشوند. اگر این نمایشگر شفاف باشد، آسمان برای شش ساعت آینده صاف یا نیمه ابری باقی خواهد ماند؛ اما نمایشگر نسبتا آبی نشانگر آسمان کاملا ابری و آبی پررنگ نشانگر بارش باران است.
همچنین این چتر بطوری طراحی شده که به کاربر در مورد جا گذاشتن آن در مناطق مختلف با یک ردیاب بیسیم خبر میدهد.
در نوک این چتر نیز یک الایدی قرار دارد که میتواند برای قابل مشاهده کردن کاربر برای خودروها در روزهای بارانی فعال شود.
این چتر اکنون برای کسب سرمایه در سایت ایندیگوگو قرار گرفته و قیمت آن 89 دلار اعلام شده است.
یک پروفسور و مهندس الکترونیک به نام Takao Someya از دانشگاه توکیو از سال 2003 تا به امروز در حال کار بر روی پوست بیونیک است. بیونیک در واقع الهام گرفتن از ساختارهای طبیعی و موجودات زنده برای طراحی و تولید فناوریهای جدید است.
این پوست الکترونیک توسط مجله تایم "بهترین نوآوری سال 2005" نام گرفت، این محصول در آن زمان میتوانست فشار و تغییرات دمایی را تشخیص دهد، قابلیتهایی که میتواند به روباتها حس لامسه بدهد. با گذشت بیش از 10 سال، نوآوری Someya اکنون اولین پوست بیونیک قابل انعطاف بسیار باریک جهان است، به این معنی که میتواند بدون شکستن، خم شود. این دستاورد از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا به این ترتیب میتوان مانند یک پوست طبیعی اجسام مختلف را با استفاده از این پوست بیونیک پوشش داد.
این پرفسور و تیمش پوست بیونیک خود را به قابلیتهای مختلف دیگری نیز مجهز کردهاند، برای مثال حساسیت فراصوت به این پوست امکان می دهد تا کوچترین تغییرات در فشار را تشخیص دهد. از این پوست بیونیک میتوان برای تولید دستکشهایی استفاده کرد که میتوان با آنها تومورهای سرطان سینه را تشخیص داد. تومورهای سرطانی اغلب سفتتر از بافت سینه هستند به این ترتیب میتوان این دادهها را به سنسور متصل شده به دستکش منتقل کرد. هنوز خیلی زود است که بتوان این نوآوری را جایگزین ماموگرافی دانست و باید درباره تشخیص بسیار دقیق وجود تومورها در سینه دانش پزشکی بیشتری بدست آورد. در هر حال این سنسورها میتوانند در آینده نزدیک بدون نیاز به قرار گرفتن بیمار در معرض تشعشعات و کاملا بدون درد تومورهای سرطانی را تشخیص دهند.
این پوست الکترونیک در حوزه های متنوع دیگری نیز کاربرد دارد. میتوان از این پوست برای دریافت سیگنالهای مختلف از مغز و سپس منتقل کردن آنها به یک اندام مصنوعی برای جا به جا کردن آن اندام استفاده کرد. این پوست هم چنین میتواند سطوح اکسیژن را ارزیابی کند که در عملهای جراحی یا برای تولید سنسورهای پوست الکترونیک سنجش ضربان قلب برای ورزشکاران مفید است.
این پوست بیونیک کاربردهای غیرپزشکی و روباتیک نیز دارد. برای مثال ورزشکاران می توانند از این محصول برای سنجش میزان فشار مناسب برای گرفتن راکت تنیس یا چوب گلف استفاده کنند.
هنوز چندین سال تا ورود پوست بیونیک به بازار مصرفی فاصله داریم اما اختراع Someya میتواند سطح زندگی در حوزههای مختلفی از پزشکی گرفته تا ورزش را تغییر دهد.
چندی پیش شرکت نوپای ONVI مسواکی را معرفی کرد که در آن دوربینی برای مشاهده نزدیک دندان ها تعبیه شده بود. اما محصول جدید فیلیپس بیشتر شبیه به مسواک هوشمند اورال – بی عمل می کند و در واقع یک مسواک برقی متصل به بلوتوث است که قصد دارد مانند یک دندان پزشک عادت های مربوط به مسواک زدن افراد را بهبود ببخشد.
این مسواک جدید که Sonicare FlexCare Platinum Connected نام گرفته، هم چنین می خواهد از دهان شما نقشه سه بعدی تهیه کند. این اولین مسواکی است که فیلیپس آن را همراه با اپلیکیشن مخصوصش عرضه می کند. امکانات آن هم همچون اسم طولانی اش، زیاد است، چرا که به گفته یکی از مسئولان فیلیپس، مسواک هوشمندی که تنها به قابلیت اتصال به اینترنت مجهز شده و هدف خاصی را دنبال نمی کند هیچ فرقی با مسواک معمولی ندارد و هزینه برای آن بی فایده است.
از جمله امکانات این محصول به جز بلوتوث، می توان به اضافه شدن سنسورهای شتاب سنج، ژیروسکوپ و فشارسنج اشاره کرد تا شخص متوجه شود مسواک در کدام قسمت دهانش قرار دارد و کیفیت مسواک زدن او چطور است و اگر نقطه ای وجود داشته باشد که لازم باشد دقت بیشتری به آن شود، مسواک آن را به شخص اطلاع می دهد. این مسواک هم چنین می تواند اطلاعات دیگری از قبیل میزان فشاری که در هنگام مسواک زدن به دندان ها وارد می شود را در اختیار افراد قرار دهد.
اما نقشه سه بعدی دهان بیشتر برای دندان پزشکان طراحی شده تا آن ها مناطقی که به دلیل فشار زیاد یا کم مسواک دچار مشکل شده اند را تشخیص دهند. به کمک اپلیکیشن نیز می توان تعیین کرد که افراد باید وقتشان را بیشتر بر روی چه دندان هایی بگذارند. علاوه بر این، با امکان موسوم به touchup می توان دندان های فراموش شده حین مسواک را پیدا کرد.
قرار است مسواک Sonicare FlexCare Platinum Connected فیلیپس در ماه جولای با قیمت 200 دلار به بازار عرضه شود.
ایسنا، فناوری Bios Incube که توسط شرکت Bios Urn ساخته شده، یک انکوباتور است که بر تولید درختان از خاکستر انسان نظارت کرده و آنها را در خانه بازماندگان پرورش میدهد.
به گفته شرکت سازنده، این ابداع به افراد اجازه میدهد مردگان خود را از طریق طبیعت به زندگی برگردانده و یک خاطره زنده از آنها ایجاد کنند.
دستگاه Bios Incube یک گلدان براق سفید رنگ با ارتفاع 76 سانتیمتر و قطر 33 سانتیمتر است. این گلدان با کوزه زیستتخریبپذیر Bios Urn همکاری کرده و به یک اپلیکیشن تلفن همراه متصل میشود. اگر چه این کوزه بیش از یک سال است که به بازار وارد شده، دستگاه Incube اما یک محصول جدید برای افرادی است که میخواهند درختشان در کنارشان و نه در جنگل کاشته شود.
کوزه Bios Urn یک بسته استوانهای نسبتاً کوچک است که دانه و خاک در آن بر روی خاکستر فرد مرده قرار گرفته است. کل این کوزه در نیمه بالایی Incube قرار میگیرد و از زیر و اطراف با خاک پشتیبانی میشود. کوزه از کاغذ، کربن و سلولز ساخته شده و پس از تجزیه شدن، خاکستر درون آن با خاک و ریشه درخت ترکیب میشود.
محیط بیرونی گلدان Incube که با یک مانع از خاک جدا میشود، مخزن آبی قرار دارد که تا سه گالن آب معادل 11.4 لیتر را نگه میدارد. یک پمپ آب در زیر گلدان قرار داشته و یک حسگر و آبپاش نیز در بالای آن قرار دارد. آب از طریق یک درگاه به لبه گلدان هدایت میشود. سه گالن آب ذخیره میتواند تا 20 روز برای گیاه کافی باشد.
حسگر به نظارت بر رطوبت پرداخته تا از انتقال آب کافی به درخت، رسانایی خاک برای اطمینان از برخورداری درخت از کود کافی و دمای خاک مطمئن شود. این حسگر همچنین شرایط محیطی مانند قرار گرفتن در معرض نور خورشید، دما و رطوبت را نیز بررسی میکند. حسگر مذکور از پیش برنامهریزی شده تا از نوع درختی که محافظت میکند و نیازهای آن، اطلاع داشته باشد.
حسگر بطور بیسیم همه اطلاعات جمعآوری شده را از طریق وایفای به اپلیکیشن تلفن همراه میفرستد.
شرکت لنوو با تولید کتانی های هوشمند بیگانه نیست و اگر به یاد داشته باشید، این کمپانی سال گذشته و در چنین مراسمی از کتانی هوشمندی پرده برداشت که از قابلیت منحصر به فرد اندازه گیری و نمایش حالت شخص برخوردار بود.
اما روش کار این کتانی ها به علامت سوالی بزرگ برای علاقه مندان تبدیل شده بود و مشخص نبود که چرا یک فرد می بایست هزینه خرید کفشی را بپردازد که اطلاعات چندانی را از آن ندارد.
اما امروز این کمپانی اطلاعات تازه ای را از این کتانی هوشمند برای حضار و دوست داران دنیای تکنولوژی ارایه داد. اگر چه این محصول در مقایسه با گوشی Phab2 Pro مبتنی بر پروژه تانگوی گوگل، چندان قابل قیاس نیست اما در هر صورت، محصولیست که در این مراسم از آن رونمایی شده و باید به آن پرداخت.
این کفش مبتنی بر ماژول CurireTM اینتل طراحی شده و در آن از نوعی سیستم جمع آوری اطلاعات مربوط به تناسب اندام که لازمه محصولات پوشیدنیست استفاده شده که می تواند فواصل و میزان کالری مصرفی توسط افراد را تعیین و محاسبه کند.
همچنین، این کتانی هوشمند از فناوری شارژ وایرلس بهره می برد و فرد می تواند برخی بازی های مبتنی بر حرکات را از طریق آن اجرا کند. از دیگر ویژگی های این کفش می توان به دریافت خبرها و اطلاعات بر اساس فعالیت های ثبت شده در گوشی هوشمند فرد اشاره کرد.
بیمارانی که کلیه آنها به درستی کار نمیکند برای ادامه زندگی به جراحی نیاز داشته و یا باید به صورت پیوسته از دستگاههای دیالیز استفاده کنند تا کلیههای آنها بتواند به صورت عادی کار کند. اما به زودی راهکار دیگری نیز در اختیار این بیماران قرار خواهد گرفت.
به تازگی گروهی از کارشناسان در کالیفورنیا یک کلیه مصنوعی پوشیدنی را طراحی و تولید کردهاند که می تواند در آیندهای نزدیک جایگزین درمانهای فعلی برای نقص عملکرد کلیه در بیماران شده و در نتیجه بیماران را از شر دستگاههای دیالیز راحت کند.
این کلیه مصنوعی که توسط دکتر Victor Gura از مرکز پزشکی Cedars Sinai اختراع شده است میتواند بدون نیاز به اتلاف چندین ساعت از وقت بیماران در مراکز دیالیز، آنها را دیالیز کند. این دستگاه مصنوعی میتواند خون بیماران را درست مانند عملکرد پیشین و بی نقص کلیهها، تصفیه کند.
دانشمندان از مدتها پیش به دنبال دستگاه کوچک و جمع و جوری بودند که بتواند همان طور که بیماران به زندگی روزانه و عادی خود میرسند، فرآیند دیالیز را انجام دهد. این کلیه مصنوعی و پوشیدنی میتواند دقیقا همین کار را انجام دهد.
در یک آزمایش بالینی، یک نمونه اولیه از این کلیه مصنوعی روی 7 بیمار در مرکز درمانی University of Washington Medical Center تست شد. این تست به منظور ارزیابی میزان اثربخشی این دستگاه و عملکرد ایمن آن طراحی شده بود. محققان به بیماران اجازه دادند تا این کلیه مصنوعی را به مدت 24 ساعت بپوشند.
عملکرد این دستگاه کاملا قابل قبول بود و توانست خون بیماران را از مواد مضری همچون اوره، فسفر و کراتینین پاک کند. این دستگاه هم چنین به بیماران کمک کرد تا از شر نمک و آب موجود در خون خود خلاص شوند. بیماران به خوبی این روش درمانی را تحمل کردند و این کلیه مصنوعی عملکرد نا مطلوبی روی هیچ یک از اندامهای بدن بیماران نداشت.
این تیم معتقد است که کلیه مصنوعی پوشیدنی آنها در دنیای واقعی نیز به صورت کاملا عملیاتی قابل استفاده است. در هر حال پیش از ورود به بازار تجاری، این دستگاه به چندین تغییر در طراحی نیاز دارد تا برخی از مشکلات فنی آن برطرف شود.
چاق نبودن شما لزوما به معنی سالم بودنتان نیست، درست مثل ورزشکارانی که وزن شان زیاد است اما سالم و تندرست هستند. این ورزشکاران از درصد توده چربی پایینی برخوردارند و همین امر سلامتی آنها را رقم می زند. در واقع مواردی که سلامتی یک فرد را تعیین می کنند بسیار بیشتر از وزن آن شخص هستند. به همین دلیل هم ترازوهای خانگی امروزی باید پا را از صرفا نمایش دادن وزن فراتر بگذارند و هوشمند تر رفتار کنند.
کمپانی Withings اخیرا جدیدترین ترازوی هوشمند خود را معرفی کرده که Body Cardio نام دارد. Withings پیشتر هم نمونه هایی از ترازوهای هوشمند را ارایه کرده بود، بنابراین در این فناوری تازه کار محسوب نمی شود. اما این کمپانی ادعا می کند که این محصول جدید پیشرفته ترین محصول Withings تا به امروز است.
عملکرد این ترازو بسیار ساده است و کافی است که کاربر روی ترازو بایستد تا تمام اطلاعات شامل شاخص توده بدنی، ساختار بدن، وزن و تعداد ضربان قلب در حالت ایستاده تعیین و در اختیار وی قرار گیرد. البته یک مدل کمی پیشرفته تر هم وجود دارد که حجم امواج نبض را هم اندازه گیری می کند. این معیار سرعت گردش خون در بدن را نشان می دهد. گفته می شود جریان خون سریعتر به معنی شریان هایی با دیواره ضخیم تر و سفت تر است که از احتمال فشار خون بالا و بیماری های قلبی و عروقی خبر می دهد.
این اطلاعات با اپلیکیشن همراه این ترازو به اشتراک گذاشته می شود و کاربران می توانند به این طریق روند سلامتی خود را به راحتی دنبال و کنترل کنند. متاسفانه این ترازوی هوشمند ارزان نیست و به قیمت 180 دلار عرضه خواهد شد. نمونه ای که حجم امواج نبض را اندازه گیری نمی کند کمی ارزان تر و به قیمت 130 دلار در اختیار علاقمندان قرار می گیرد.
لنوو نیز یکی از همین کمپانیهاست که علاقهمند به تجربهها و تولیدات جدید در بازار گجتهای هوشمند است. از سال گذشته زمزمه تولیدکفشهای هوشمند لنوو به گوش میرسید که به قابلیت منحصربهفردی برای اندازهگیری و نمایش حالت شخص مجهز بود، هرچند لنوو پس از معرفی این کفش هوشمند اطلاعات دقیقتری از آن را منتشر نکرد اما دیروز در جریان معرفی محصولات جدید خود جزئیات بیشتری از این کفش هوشمند را منتشر کرد.
این کفش دارای ماژول CurireTM اینتل است که میتواند اطلاعات مربوط بهتناسب اندام و میزان کالری مصرفی و همچنین تعداد گامهای فرد را مشخص و محاسبه کند و گزارشهای مربوط را به تلفن هوشمند کاربر ارسال کند. علاوه بر امکانات جالب مربوط به تندرستی، این کفش هوشمند از فناوری شارژ وایرلس برای پشتیبانی در بازیهای کنسولهای مختلف و یا موبایل نیز بهره گرفته تا کاربران بتوانند با این کفش هوشمند و اتصال آن به کنسولهای بازی از جنبه سرگرمی آن نیز لذت ببرند. این کفش هوشمند، به شکل کتانی طراحیشده تا ورزشکاران و علاقهمندان به پیادهروی بهراحتی بتوانند از آن استفاده کنند. ضمن اینکه طراحی این کفش بهگونهای است که انتهای کفش درخشان بوده و چراغهایی در زیر آن تعبیهشده است.
استن لارکین جوان 25 ساله آمریکایی که به بیماری نارسایی مزمن قلب مبتلا بود با استفاده از فناوری قلب مصنوعی با مخزن موجود در کولهپشتی توانست بیش از 17 ماه تا دریافت قلب اهدایی زنده بماند.
محققان دانشگاه میشیگان پس از موفقیت در ساخت قلب مصنوعی پیشرفته، برای اولین بار با نصب آن در سینه بیمار مبتلا به نارسایی قلبی از صحت عملکرد و دقت بالای آن اطمینان حاصل کردند.
استن لارکین پس از دریافت قلب اهدایی در کنفرانس خبری اعلام کرد: بالاخره پس از 17 ماه انتظار و زندگی با قلب رباتیک، حدود دو هفته قبل با دریافت قلب اهدایی دوباره به زندگی معمولی بازگشتم.
وی در ادامه افزود: زندگی با قلب مصنوعی و تجهیزات کمکی موجود در کولهپشتی تجربهای سخت اما لازم بود. چرا که من اولین کسی هستم که با یک قلب پرتابل مصنوعی بیش از 17 ماه زنده ماندهام. در واقع احساس حمل قلبی که زندگی شما به آن وابسته است بسیار غیرطبیعی اما جالب توجه بود.
قلب مصنوعی برای تامین انرژی لازم جهت پمپاژ خون از طریق دو لوله، هوای فشرده را از کولهپشتی دریافت میکند و با کولهپشتی حاوی تجهیزات ضروری حدود 6 کیلوگرم وزن دارد.
پروفسور جاناتان هافت، متخصص جراحی قلب عنوان کرد: پس از تایید نیاز جدی استن لارکین به پیوند قلب، متاسفانه دریافتیم که زمان کافی برای انتظار قلب اهدایی وجود ندارد، بنابراین با استفاده از امکانات بیمارستان و با همکاری پزشکان حازق موجود در این مرکز، جراحی کاشت قلب مصنوعی پیشرفته انجام شد.
وی در ادامه افزود: جراحی قلب مصنوعی کامل اما موقت، زمانی ضروری است که هر دو طرف قلب بیمار قادر به پمپاژ صحیح خون نباشند. خوشبختانه با موفقیت و مقاومت بالای این بیمار امید به زندگی در بین افراد نیازمند به پیوند قلبی افزایش یافته و ما نیز همچنان به دنبال پیشرفت فناوری قلب مصنوعی و هرچه کوچکتر کردن آن هستیم.
پدال نیوز، یک شرکت چینی پهپادهایی را تولید کرده که قادر به رساندن افراد به نقاط مختلف است.
این پهپاد Ehang ۱۸۴ نام دارد و بصورت هوشمند عمل می کند.
ظرفیت آن یک نفر است و به هنگام سوار شدن در داخل این پهپاد، شخص با نشان دادن مکان مورد نظر خود بر روی صفحه نمایشگر ۱۲ اینچی آن و فشردن دکمه بلند شدن، نیاز به انجام کار دیگری ندارد.
در واقع این پهپاد هوشمند است و به صورت مستقل می تواند در صورت نیاز با برج مراقبت پرواز ارتباط برقرار کند.
از ویژگی دیگر Ehang ۱۸۴ انجام عملیات ناوبری مسیر بدون نیاز به نیروی انسانی است ضمن اینکه قادر به تشخیص موانع موجود در مسیر خود نیز است.
قرار است از این پهپادها همچون تاکسی و برای رفتن به مسافت های کوتاه و متوسط استفاده شود.
Ehang ۱۸۴ به زودی مراحل آزمایش خود را در ایالت Nevada آمریکا آغاز خواهد کرد.
این پهپاد منحصر به فرد برقی است و در صورت قرار گرفتن در ناوگان حمل و نقل می توان شاهد انقلابی در سرعت و افزایش تسهیل در استفاده از پهپادها به صورت شخصی بود.
آغاز
الجی در سال ۱۹۵۸ با نام GoldStar آغاز بهکار کرد. این شرکت بعد از جنگ کره بوجود آمد و هدف اصلی آن، تولید محصولات الکترونیکی داخلی بود. الجی اولین کمپانی کرهجنوبی بود که رادیو، تلویزیون، یخچال، ماشین لباسشویی و تهویه هوا ساخت.
چگونگی انتخاب اسم
GoldStar بخش دیگری داشت با نام Lak-Hui Chemical. این دو کمپانی در سال ۹۵ میلادی با هم ادغام شدند و شرکت Lucky-GoldStar ایجاد شد. اختصار این نام، LG است.
شعار
الجی بیشتر با شعار Life’s Good شناخته میشود، اما این شرکت شعارهای دیگری نیز دارد. از سال ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۹، شعار این شرکت Future’s Technology و از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴، شعار آن Digitally Yours است.
اولین نمایشگر لمسی خازنی برای موبایل
آیا زمانی را به خاطر دارید که نمایشگرهای لمسی مقاومتی بودند؟! این بدان معنا بود که آنها به فشار پاسخ میدادند، پس دقت چندانی نداشتند. اولین گوشی که از نمایشگر خازنی استفاده کرد، الجی Prada بود که با نام الجی KE850 شناخته میشود.
این گوشی دارای نمایشگر ۳ اینچی با رزولوشن ۲۴۰*۴۰۰، حافظه داخلی ۸ گیگابایتی، ۳ ساعت عمر باتری و رابط کاربری فلش بود. جالب است بدانید که یک میلیون واحد از این گوشی در ۱۸ ماه اول فروخته شد.
تلویزیون
صحبت کردن از تلویزیون بدون بردن نام الجی کمی دشوار است. الجی تلویزیونهای خوبی میسازد و آمار هم آن را تایید میکند. از سال ۲۰۰۸ تاکنون، الجی رتبه دوم در تولید تلویزیون را به خود اختصاص داده است و تنها از سامسونگ عقب است. سهم این شرکت در سال ۲۰۱۵، به ۱۲.۴ درصد رسیده است.
دوستدار محیط زیست
کمپانیهای الکترونیکی معمولا چندان میانه خوبی با محیط زیست ندارند، ولی حداقل میتوانند تلاش کنند. الجی در این زمینه بسیار خوب عمل کرده است و رتبه ۱۲ از لیست صلح سبز را به خود اختصاص داده است.
یکی از اولین استفادهکنندگان از نمایشگر خمیده
سامسونگ اولین شرکتی بود که یک گوشی با نمایشگر خمیده به بازار ارایه داد (گلکسی Round)، اما بسیاری معتقدند که این گوشی واقعا خمیده نبود.
اما در عوض، الجی G Flex یک ماه بعد به بازار عرضه شد که دارای نمایشگر منعطف بود. البته این بیشتر یک حقه تجاری بود، اما بالاخره نمایشگر منعطف مزایای خودش را دارد.
اولین گوشی ماژولار عمده
الجی G5، اولین گوشی ماژولار نبود، اما اولین گوشی عمده و قوی بود که بهصورت ماژولار راهی بازار شد. G5 دارای باتری تعویضپذیر و قابلیت پشتیبانی از کارت حافظه است. این به خودی خود دستاورد بزرگی نیست، اما الجی ماژولهایی ارایه کرده که تجربه کار با این گوشی را بهتر میکند. الجی این ماژولها را دوستان مینامد.
در تازهترین پژوهشی که در دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر دانشگاه ایالت ایلینویس آمریکا توسط دو پروفسور به نامهای “رومیت روی کودهوری (Romit Roy Choudhury)” و دستیارش “نیروپام روی (Nirupam Roy)” انجام شد، به این نتیجه رسیدند که میتوان از موتور ویبره گوشیهای همراه به عنوان ابزار جاسوسی استفاده کرد. بدینگونه که ویبره تلفنهای همراه عملکردی مانند بلندگو دارد و با تغییراتی بسیار جزیی و ساده در ولتاژ اعمال شده به دستگاه، بلندگو قابل تبدیل به میکروفون است.
البته خبر خوب اینجاست که این عمل را نمیشود از راه دور انجام داد و نیاز به دسترسی مستقیم به تلفن همراه وجود دارد. کار تغییر موتور ویبره به میکروفون تنها در کمتر از ۲ دقیقه و با لحیم کردن ۴ قطعه کوچک قابل انجام است.
البته صدایی که توسط ویبره ضبط میشود، به مراتب کیفیت خیلی پایینتری نسبت به صدای اصلی دارد که با استفاده از نرمافزارهای تشخیص صدا و جایگزینی فرکانس های گم شده صدا با فرکانس درست و ثابت که توسط الگوریتمهای پیچیده اندازهگیری میشوند، میتوان کیفیت صدا را به مراتب افزایش داد و این کار در ۸۰درصد مواقع جواب میدهد.
این دو دانشمند مقاله مربوط به این پژوهش را در اواخر این ماه در کشور سنگاپور و در نمایشگاه MobiSys به طور کامل شرح خواهند داد.
توسعه و پیشرفت محسوس این روزهای دنیای تکنولوژی بر کسی پوشیده نیست و اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، در آینده ای نزدیک شاهد تغییراتی اساسی در دنیای پیرامون خود خواهیم بود.
یکی از این تغییرات که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از ساکنین کره زمین قرار گرفته، نمایشگرهای انعطاف پذیر است که شرکت کره ای ال جی به همراه رقیب سنتی و هم وطن خود یعنی سامسونگ، بر بازار آن فرمانروایی می کند.
الجی که هم اکنون یکی از تامین کننده های اصلی نمایشگرهای مورد استفاده در گجت ها به شمار می رود، به تازگی پروژه جدیدی را برای گستره سیطره فرمانروایی خود آغاز کرده و این پروژه چیزی نیست جز نمایشگرهای OLED پلاستیکی و یا همان POLED.
کاربردهای متفاوت این نمایشگر در دستگاه هایی همچون گوشی های هوشمند، پوشیدنی ها و اتومبیل ها ال جی را برای ورود به این عرصه وسوسه کرده و قرار است تولید این نمایشگرها از سال آینده آغاز شود.
این شرکت برای آماده سازی مقدمات تولید این محصول، تجهیزات جدید و پیشرفته ای را به یکی از کارخانه های خود در شهر گومی واقع در کشور کره جنوبی اضافه کرده است که به گفته منابع مطلع، این نمایشگرها در نیمه اول سال آینده به دست مشتریان خواهد رسید.
برای آشنایی بیشتر با این محصول باید بگوییم که برای ساخت نمایشگرهای POLED از همان تکنولوژی ساخت نمایشگرهای OLED استفاده می شود، اما با این تفاوت که به جای شیشه از نوعی پلاستیک استفاده می شود.
از جمله کاربردهای این نمایشگرها می توان به استفاده از آن ها در اسمارت فون های انعطاف پذیر اشاره کرد که هم اکنون شرکت سامسونگ در حال ساخت یکی از این گوشی هاست.
در حال حاضر، کمپانی ال جی تولید نمایشگرهای OLED تاشو برای خودروهای کمپانی آئودی را بر عهده دارد که اگر این محصول جدید ال جی تولید شود می توان از آن در جاهایی همچون سیستم اطلاعاتی خودرو و یا نمایشگرهایی که اجسام پشت خودرو را نشان می دهند، استفاده کرد که البته می بایست قبل از هر چیز، با خودروها و سیستم های تعبیه شده در آن سازگاری پیدا کند.
در حال حاضر، نمایشگرهای OLED مورد استقبال بسیاری از کمپانی ها از جمله اپل قرار گرفته و این شرکت قصد دارد تا این نمایشگرها را جایگزین نمایشگرهای LCD در نسل بعدی گوشی های هوشمند خود کند. دلیل این استقبال نیز مزیت هاییست که در این محصول نهفته است که از میان آن ها می توان به هزینه کمتر در ساخت و مصرف انرژی کمتر اشاره کرد.
از زمان اختراع کامپیوتر؛ بسیاری از مردم دربارهی کارهایی که یک ماشین هیچگاه قادر به انجام آنها نیست گفتگو کردهاند. کارهایی مانند شکستدادن یک استادبزرگ شطرنج و برنده شدن در مسابقات تلویزیونی را میتوان نمونهای از این تصورات دانست. هرچند بسیاری از این پیشبینیها اشتباه از آب در آمدند؛ همچنان وظایفی وجود دارند که با توجه به نحوهی کارکرد کامپیوترها تا همین چند مدت پیش دست نیافتنی به نظر میرسیدند. وظایفی مانند حدس احساسات انسان از طریق حالات چهرهی او؛ خواندن دستخطِ افراد مختلف؛ تشخیص درست کلمات در زبان محاوره؛ و رانندگی خودکار در خیابانهای پر رفت و آمد.
امروزه هرچند، کامپیوترها به بسیاری از این تواناییها (و حتی بیش از آن) مجهز شدهاند. آیا پیشبینیها دربارهی مرز تواناییهای کامپیوتر بدبینانه بودهاند؟ میتوان گفت که نه. برای دستیابی به چنین تواناییهایی، دانشمندان وادار شدهاند که یک «گونهی» کاملا نو از کامپیوترها را تعریف کنند. نوعی از رایانهها که بر پایهی ساختار مغز فعالیت میکنند. این شبکههای عصبی مصنوعی (ANNs) تنها به صورت نرمافزاری و به شکل یک شبیهسازی روی کامپیوترها قابل اجرا هستند؛ هرچند اتفاقی که در درون این شبیهسازیها میافتد بسیار متفاوت با تعاریف اساسی کامپیوترهای کلاسیک است.
نمیتوان دستاوردهای شبکههای عصبی مصنوعی را در حوزهی دانش کامپیوتر یا زیستشناسی کاربردی، ریاضیات محض و فیزیک تجربی طبقه بندی کرد. تمام این علمها و بسیاری بیشتر در این دستاورد دخیل بودهاند.
شبکهی عصبی مصنوعی چیست؟
نورونهایی که وظیفهی انجام محاسبات در درون مغز را به عهده دارند ساختاری بسیار متفاوت با نیمههادیهای به کار رفته در پردازندهی کامپیوتر دارند. در پردازنده نیمههادیها به شکل دنبالههای خطی مرتب شدهاند و به یک بُرد متصل میشوند. این هادیها همچنین توسط چرخهی ساعت کامپیوتر (clock cycle) کنترل میشوند. در مغز اما هر نورون بازیگری مستقل از سایر نورونها است؛ و از راههای پیچیده و گاهی غیرقابل پیشبینی به بسیاری (و گاهی تمام) نورونهای اطراف خود متصل است.
به عبارت دیگر، برای بدست آوردن یک نتیجهی مشخص در کامپیوتر دیجیتال نیاز است که برنامهای بزرگتر و فراگیر آن را مدیریت کند و به هر نیمههادی پیام برساند که چگونه در راه رسیدن به نتیجهی نهایی تلاش کند. مغز اما میتواند میلیاردها واحد کوچک و بسیار ساده را دور هم جمع کند؛ که هر کدام از آنها برنامهنویسیِ مستقل خود را دارند و میتوانند به شکل مستقل تصمیمگیری کنند. هر نورون با قوانین ساده و از پیش تعیینشدهای با نورونهای اطراف خود کار و ارتباط برقرار میکند.
یک شبکهی عصبی «مصنوعی» قرار است به همین شکل عمل کند؛ هرچند به وسیلهی نرمافزار، شبیهسازی خواهد شد. به این معنی که ما از یک کامپیوتر دیجیتال استفاده خواهیم کرد تا یک شبیهسازی از تعداد زیادی برنامهی کوچک و متصل به هم ایجاد کنیم که هر یک در نقش نورونهای مغز عمل خواهند کرد. دیتا به ANN وارد میشود و توسط اولین نورون عملیاتهای مشخصی روی آن انجام میشود. این عملیاتها با توجه به برنامهنویسی نورون اول تعیین خواهند شد. کدنویسیِ هر نورون مشخص میکند که هر در مقابل انواع مختلف دیتا چه عکسالعملی نشان دهد. دیتای اولیه سپس به نورون بعدی خواهد رسید؛ که احتمالا برنامهنویسی متفاوتی دارد. هر دیتا از تعدادی از لایههایی از این جنس عبور میکند تا پس از عبور از تمام نورونها، به اطلاعات نهایی تبدیل شود.
پروسهی کلی تبدیل اطلاعات ورودی به اطلاعات خروجی در شبکههای عصبی مصنوعی، نتیجهی مستقیمی از برنامهریزی هر نورون است که در راه دیتاها قرار میگیرد. در کنار این، شرایط اولیهی هر دیتا نیز نقش تعیینکنندهای در نتیجه نهایی خواهد داشت. در مغز «شرایط اولیه» سیگنالهای عصبی متفاوتی هستند که از ستون فقرات یا سایر نقاط بدن به مغز منتقل میشوند. در شبکههای مصنوعی (ANNs) این اطلاعات اولیه هر چیزی هستند که ما به رایانه وارد میکنیم. از نتایجِ الگوریتمهای جستجو گرفته تا شمارههای تصادفی و کلماتی که توسط محققها نگارش شدهاند.
پس به طور خلاصه: شبکههای عصبی مصنوعی مشابه مغز کار میکنند. اما این نکته مهم است که ما میتوانیم برای نورونهای نرمافزاری خود هر برنامهای بنویسیم. میتوانیم آنها را به گونهای آماده کنیم که رفتار مغز انسان را منعکس کنند. همچنین میتوانیم آنها را برای حل مسائلی برنامهنویسی کنیم که تا پیش از به نظر غیرقابل دستیابی میرسیدهاند.
ANNها چگونه کار میکنند؟
تمام جزئیاتی که تا اینجا توضیح دادهایم بسیار جالب هستند؛ اما در حل مسئله به ما کمکی نمیکنند. با اینکه بازسازی ساختار سلولی مغز از لحاظ علمی بسیار هیجانانگیز است؛ اما سوال اصلی اینجاست که اگر بتوان هر عملگر کوچک را به شکلی طراحی کرد که یک ورودی خاص را دقیقا به خروجی مورد نظر ما تبدیل کند؛ پس ساخت چنین شبکههایی چگونه به ما کمک خواهد کرد؟ به عبارت دیگر طبیعت شبکههای عصبی مصنوعی به شکلی است که برای ساخت هر شبکه که بتواند مسئلهای خاص را حل کند به چنان دانش عمیقی از آن مسئله و پاسخ آن نیاز است که خود شبکهی عصبی را عملا بدون استفاده خواهد کرد.
با این وجود هنوز یک مزیت مهم در کار کردن با تعداد زیادی عملگر ساده و کوچک در مقابل یک عملگر بزرگ و پیچیده وجود دارد: عملگرهای کوچک میتوانند خود را تصحیح کنند. پیش از این نسخههایی از نرمافزارهای روزمره به شکلی ساخته شدهاند که میتوانند خود را ویرایش کنند؛ اما این شبکههای عصبی مصنوعی هستند که مفهوم «یادگیریِ ماشین» را به ارتفاع جدیدی هدایت کردهاند.
برای توصیف شبکههای عصبی مصنوعی میتوان از عبارت «غیرقابل پیشبینی» استفاده کرد. به این دلیل که هریک از دیتاها احتمال آماری خاصی برای وارد شدن به یک نورون مشخص دارند. به عنوان مثال ۴۰ درصد احتمال دارد که خروجی از نوع «الف» به «این» نورون برسد؛ و ۶۰ درصد احتمال دارد که به نورونی «دیگر» انتقال یابد. میشود تصور کرد که این عدم اطمینان، همزمان با بزرگتر و پیچیدهتر شدن شبکهی عصبی، بسیار گسترش خواهد یافت؛ و به جایی میرسد که وارد کردن چندبارهی یک دیتای ابتدایی یکسان ممکن است به خروجیهای متفاوتی منجر شود؛ یا از آن مهمتر، این دیتا از راههای مختلفی به یک خروجی یکسان ختم شود.
به دلیل این مشکلات، باید از «الگوریتم یادگیری» کمک بگیریم. به عنوان مثال اگر یک ورودی یکسان را بارها و بارها به شبکه ارائه کنید؛ به یک خروجی خواهید رسید که هر بار از مسیر متفاوتی به دست میآید و زمان پردازش متفاوتی خواهد داشت. در این صورت بعضی از مسیرها بهرهورتر و سریعتر از سایرین هستند. در چنین مواردی الگریتم یادگیری میتواند رفتارهای عصبی بهرهورتر را به شبکه تحمیل کند و کمک کند که نتیجهی درست به شکل سریعتری پردازش شود؛ و راههای کم بازده از شبکه حذف شوند.
هرچه شبکهی پیچیدهتری در دست داشته باشیم؛ میتوانیم به دنبال نتایج پیچیدهتر برویم. نتایجی مانند تشخیص درست گونهی حیوانات در نتایج جستجوی گوگل. در پردازش و دستهبندی تصاویر قدمها بسیار ریزبینانه برداشته میشوند. این روش به گونهای غربالگری مشابه نظریهی فرگشت بر پایهی متغییرهای تصادفی و غیرتصادفی وابسته خواهد بود؛ که پروسهی تشخیصی را فراهم کند که ANNها توانایی دسترسی مستقیم به آن را ندارند.
شبکههایی که تا پیش از این غیرقابل پیشبینی بودهاند، پس از اینکه به وسیلهی الگریتمهای یادگیری، خود را برای دستیابی به هدفهای مورد نظر بازسازی کنند؛ به شبکههای قابل پیشبینی تبدیل خواهند شد. به این کار «تمریندادنِ» ANNها میگوییم. میتوان یک شبکهی عصبی با معرفی مثالهایی از تابع مطلوب تمرین داد. شبکه با توجه به نتایج به دست آمده از هر تمرین خود را تصحیح خواهد کرد. در حالت کلی، هرچه بیشتر یک شبکهی عصبی را تمرین دهید؛ نتایج بهتری دریافت خواهید کرد.
ایدهی دیگری نیز به نام یادگیریِ «بدون نظارت» یا «انطباقی» وجود دارد؛ که در آن الگریتم را بدون هیچ خروجی مطلوبی اجرا میکنید؛ اما به آن اجازه میدهید که نتایج را نسبت به علاقهی خود ارزشگذاری کند. همانطور که حدس میزنید این روش هنوز چندان رازگشایی نشده است؛ اما محتملترین راه برای یافتن آیندهی هوش مصنوعی (و دستیابی به نمونههای بسیار پیشرفته آن) است. اگر قرار باشد که رباتها را به محیطهایی کاملا ناشناخته برای حل مسائلی کاملا ناشناخته بفرستیم؛ نیاز به برنامههایی داریم که میتوانند با استقلال عمل کنند و در بلافاصله به نتایج جدید دست یابند.
قدرت واقعی ANNها در چنین مواقعی خود را نشان میدهد. به این دلیل که ساختار نرمافزاری آنها میتواند خود را مرتبا بازسازی کند؛ این شبکهها میتوانند پاسخهایی را پیدا کنند طراحان نرمافزار از پاسخ دادن به آنها عاجز خواهند بود. چه برای یک صندوق تامین کار کنید؛ یک شرکت تبلیغاتی، یا به دنبال کشف چاههای نفت باشید؛ پتانسیل ترکیب سرعت کامپیوتر و توانایی مغز انسان کار شما را بسیار راحتتر خواهد کرد. به همین دلیل است که مهارت در نوشتن الگریتمهای «یادگیری ماشین» امروزه یکی از مهمترین مهارتهای مورد نیاز در بازار دنیا است.
در قرن پیش رو تمرکز انسان از حل مشکلات جدید؛ به نوشتن برنامهای برای حل این مشکلات متمایل خواهد شد.
ANN چه تواناییهایی دارد؟
در حالت کلی دو نوع کاربرد برای شبکههای عصبی مصنوعی وجود دارد: استفاده از آن به عنوان ابزاری برای حل مسائل بسیار پیچیده؛ و برای ساخت مدلهای تجربی و انتزاعی از شبکههای مختلف (معمولا مغز انسان). میتوانیم دربارهی هرکدام از این کاربردها به شکل جداگانه صحبت کنیم.
مهمترین دلیل برای توجه به شبکههای عصبی مصنوعی (و مهمتر از آن سرمایهگذاری بر روی آنها) تواناییشان در حل مسئله است. گوگل از ANNها برای یافتن پیشنهادهای بهتر در «watch next» ویدیوهای یوتوب استفاده میکند. دانشمندان در ماشین برخورد دهنده ذراتِ «Large Hadron Collider» از شبکههای عصبی برای غربال نتایج برخوردها و جداسازی تاثیر یک ذره از برخوردهای بزرگتر، استفاده میکنند. شرکتهای پست از آنها برای کوتاهکردن مسیر ارسال در مواقع پراکندگی مقصدها بهره میبرد. شرکتهای کارت اعتباری برای تشخیص انتقالهای جعلی از شبکههای عصبی استفاده میکنند. این شبکهها امروزه حتی برای تیمهای کوچک و اشخاص حقیقی نیز قابل دسترسی هستند. آمازون، متامایند و بسیاری شرکتهای دیگر سرویسهای یادگیری ماشین را به شکلی از پیش آماده و با قیمتهای بسیار پایین در اختیار خریداران میگذارند.
با تمام اینها، بهترین روزهای شبکههای عصبی تازه آغاز شده است. گوگا در حال تمرین دادن الگریتمِ آنالیز تصویر خود با تصاویر بسیار زیادی از حیوانات است؛ و حالا با دقت بسیار خوبی میتوانند سگها و گربههای خانگی را در تصاویر معمول طبقهبندی کنند. شبیهسازی صدا و ترجمه تا اندازهای پیشرفت کرده است که به زودی میتوانیم در آن واحد گفتگوهای دو فرد که به زبانهای مختلف صحبت میکنند را ترجمه و شبیهسازی کنیم. و البته سه نمونهی بسیار معروف از استفادهی شرکتهای بزرگ از یادگیری ماشین در محصولات خود: «کورتانا»، «Siri» و «Google Now» را نباید از یاد ببریم.
از طرف دیگر میتوان از شبکههای عصبی مصنوعی برای شبیهسازی ساختار مغز استفاده کرد. فهم ما از این ساختار و همچنین قدرت پردازش کامپیوترهای امروزی برای این شبیهسازی فرایند، امروزه در حدی هستند که بتوان یک مدل قدرتمند از کارکرد مغز را طراحی کرد. تا به امروز تلاشهای تحسین برانگیزی برای شبیهسازی بُعدها و قسمتهایی از مغز انجام گرفته است. هرچند این طراحیها در مراحل ابتدایی خود هستند و همچنان جای پیشرفت دارند.
یک مزیت این نوع استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی این است؛ که با اینکه نمیتوانیم به صورت ژنتیکی مغز انسان را در تحقیقات دستخوش تغییر کنیم (و از لحاظ اخلاقی هم نباید این کار را انجام دهیم!)؛ در نمونهی شبیهسازی شدهی مغز میتوان به راحتی چنین آزمایشهایی را پیادهسازی کرد. ANNها میتوانند به مرزهایی بسیار دورتر از چیزی که دانش پزشکی در شکل عملی خود به آن دسترسی داشت سفر کند. این امکانات به محققان اجازه میدهد که فرضیههایی بیسابقه را مورد مطالعه قرار دهند؛ و به نتایج شگفتانگیزی دست یابند.
اگر فعالیتی را در نظر بگیریم که توسط مغز انسان قابل انجام است؛ به احتمال زیاد شبکههای عصبی مصنوعی در آینده از پس شبیهسازی آن بر خواهند آمد. هرچند ANNها به زودی توانایی انجام کارهایی را خواهند یافت؛ که هرگز به فکر انسان خطور نکردهاند.
سال های متمادی است که Kevlar ماده تشکیل دهنده زره های پوشیدنی ارتش بوده است، اما ممکن است یک تکنولوژی جدید به زودی تغییراتی در اوضاع ایجاد کند. Kraig Biocraft که یک کمپانی زیست مهندسی واقع در میشیگان است، با ایجاد تغییرات ژنتیکی در کرم های ابریشم آنها را به تولید ابریشم عنکبوت واداشته است. امروز این کمپانی اعلام کرده ست که با ارتش برای تولید این نوع ابریشم که Dragon Silk نام دارد قراردادی را امضا کرده و قرار است این ماده در زره های پوشیدنی ارتش استفاده شود.
ابریشم عنکبوت یکی از قوی ترین فیبرهای طبیعی است، اما تولید آن در مقادیر انبوه بسیار دشوار است. عنکبوت ها حشراتی هستند که به شدت از قلمرو خود دفاع می کنند، بنابراین ایجاد و راه اندازی یک مزرعه پرورش عنکبوت مقرون به صرفه و امکانپذیر نیست. برای غلبه بر این مشکل، Kraig Biocraft ژن هایی را در کرم های ابریشم تعبیه کرد تا بتوانند ابریشم عنکبوت تولید کنند. نتیجه، تولید نوعی ابریشم کامپوزیت بود که به اندازه ابریشم عنکبوت طبیعی استحکام دارد و تولید آن نیز به مراتب راحت تر است.
Dragon Silk کاربردهای متعددی دارد، بخصوص در جراحی. بسیاری از بخیه ها با استفاده از ابریشم تجزیه پذیر کرم های ابریشم زده می شوند، اما استحکام Dragon Silk این امکان را فراهم می آورد که نخ های نازک تری تولید شود. این امکان برای جراحی هایی که در مناطق حساس مانند چشم و مغز انجام می شود ضرورت دارد.
بخش تجهیزات شخصی و دفاعی سربازان در ارتش مبلغی معادل 100 هزار دلار به کمپانی Kraig Biocraft می پردازد تا Dragon Silk خود را برای تولید زره پوشیدنی آزمایش کنند. این کمپانی چندین نمونه با تراکم نخ، ضخامت و فناوری های ساخت متفاوت را تولید خواهد کرد تا عملکرد دراگون سیلک را در آنها بسنجد. اگر این نمونه ها انتظارات را برآورده کنند، ارتش مبلغ اهدایی را به یک میلیون دلار افزایش می دهد.
مهمترین برتری دراگون سیلک به Kevlar انعطاف پذیری آن است. البته Kevlar از طول عمر بیشتری برخوردار است. اما قدرت کشسانی کولار فقط 3% است که تقریباً به این مفهوم است که انعطاف پذیر نیست. قدرت کشسانی دراگون سیلک 30 تا 40 درصد ست که البته از استحکام آن کمی می کاهد.