hoosianp2011 روی صندلی داغ!!!

پاسخ جناب آقای farshon 

سلام علیکم

حضرتعالی در قبال زبان فلسفی بنده لطف دارید و باید اذهان کنم شما یک فیلسوف هستید زیرا آغاز فلسفه با تحیر شدید همراه است .

1- سوال حضرتعالی را در مقطح فوق لیسانس در فلسفه مشاء به تفضیل بررسی می کنند اما بنده جواب مکتب ملاصدرا را می دهم امیدوارم قانع کننده باشد . در نزد صدرالمتالهین ارواح و ابدان چیز جدایی از هم نیستند یعنی ارواح بعد از تطورات و تفعلات حول همین بدن عنصر رشد کرده و از حیات نباتی و جمادی و حیوانی عبور کرده و به سر حد تجرد می رسد .ملاصدرا شواهدی از قرآن در اسفار اربعه اقامه می کند امیدوارم متن آیه را دقت کنید : 

پاسخ جناب qolameali 

سلام علیکم

ابتدا باید بدانیم هیچ یک از ما وکالتی از ائمه اطهار نداریم که نظر این ذوات قدسی را بیان کنیم اما چیزی که یقینی است ائمه و قرآن کریم ما را بسوی عقلانیت دعوت کرده اند تا جایی که مرحوم علامه طباطبایی فرموده است سیصدآیه قرآن ما را دعوت به تعقل و تدبر کرده اند در ثانی شما هر چیزی را در عالم واقع ماهیتش را بخواهید بررسی کنید ناچارا به سلاح فلسفه باید رجوع کنید کلیات هستی چون اثبات خداوند اثبات وحی اثبات نبوت اثبات معاد برای منکرین فقط از دریچه این دانش اثبات می شود ائمه اطهار هم با توجه به سطح مخاطبشان با آنها برخورد می کردند مثلا امام رضا در مقابل آن دانشمند که سوال کرد خدا در بشر است یا بشر در خدا اگر هیچ یک نیست پس ما چطور خدا را ببینیم و بشناسیم امام فرمود تو در آینه هستی یا آینه در تو اگر هیچ کدام پس چطور خودت را در آینه می بینی ؟ این جواب فلسفی و کلامی حضرت بوده است بسیار روایات دیگر هم داریم که ائمه پاسخ های فلسفی به مخاطبشان داده اند سیره بزرگان جهان اسلام هم بر استدلال بوده است از فارابی و بو علی سینا و ملاصدرا و امام خممینی و مرحوم علامه بگیرید تا به حضرات آیاتی چون حسن زاده آملی و جوادی آملی و مصباح یزدی و....... همه متخصصین فلسفه اسلامی و غیر آن هستند این اهتمام علمای شاخص جهان اسلام نشان دهنده اهمیت این رشته است زیرا اگر شیعه مبنای عقلانی نداشت دگر حرفی برای گفتن ندارد مطلب دیگر این است که فلسفه معصوم است همانطور که فقه معصوم است اما این فیلسوف و فقیه هستند که معصوم نیستند لذا انسان همیشه در مقدمات فلسفی باید دقت کند چه اینکه در جزئیات در مقدمات فقهی هم فقهای بزرگوار جهان تشیعه با توسل به دانش استدلالی فقه یعنی اصول دریچه عقلانیت را بسوی آرای فقهی خودشان می تابانند ...

السلام علی من التبع الهدی

ابو علی سینا  :

مثال علی ابن الطالب در میان صحابه مثال معقولات است در میان محسوسات همه صحابه اگر دست و پا و گوش و ابرو باشند علی به تنهایی عقل است .

تذکر :

برای پی بردن به نظر فیلسوفان راجع به ائمه کتابهای زیبنده ایی نوشته شده است حتما دوستان تهیه بفرمایند

السلام علی من التبع الهدی

دوستان

ازوجوداین مدیرمحترم دراین هفته باقیمانده استفاده نمائیدواقعا"ازاعماق وجودم می گویم ایشان خیلی به تالارشان مسلط هستندوهمچنین به امورفلسفی خداونداجرکامل به ایشان بدهند اغراق نمی کنم اماواقعیت است"زبانم دربرابرایشان قاصراست وقادرنیستم حتی سوالی مطرح نمایم ایشان خیلی ازنظرمعلومات واطلاعات رشته خودشون "مجموعه ای ازاطلاعات" هستندوشایدبتوان گفت یک "دایره المعارف جامع" هستند.باآرزوی توفیق ایشان درلحظه لحظه زندگیشون.

سلام و عرض خسته نباشید خدمت دوست و مدیر گرامی ....

یکم از تحصیلات تون برای ما بگید .... مقطع تحصیلی .... مدرک .... دانشگاه  و ....

بعدش برامون بگید تا این کلمات و اسامی  به گوش تون میرسه یا بهش برمیخورید ؛ چه چیزی توی درون شما یا ذهن تون نقش می بنده ؟

عصر جمعه ، راهیان نور ، حجاب ، وام ، اشتغال ، گرانی ، بیمه ، بازار ، پک اسماء الحسنی راسخون ، تلفن همراه ، کارت ویزیت ، موتور ، ریاضی ، شعر ..... موفق باشید ....

مدیر محترم جناب آقای  farshon

سلام علیکم

ابتدا از لطفی که در قبال حقیر دارید کمال قدرشناسی را دارم و این تعابیر از بزرگواری حضرتعالی است نه قابلیت بنده  در ثانی  عقیده شخصی خودم نسبت به اعمال و رفتار و افکارهایم این است که همه بشر در راه هستند و با علم (موضوع و محمول ) کار حقیقی بشر شکل نخواهد گرفت لهذا اگر انسان عالم بی عمل باشد باز مصداق آیه کلانعام بل هم اضل خواهد بود بعضی شبها نسبت به ناداری های علمی و عملی خودم وقتی اندیشه می کنم  تازه به حقیقت می دانم که نمی دانم جماعت لا ادریه می رسم  چند صباحی مهمان نشائه خلقت پروردگار هستیم بعد هم وارد مهمانی دیگر می شویم چه بسا بسیاری از افرادی که در دار دنیا سواره هستند آنجا پیاده بیایند و چه بسا انسان هایی که در دنیا پیاده هستند در یوم القیامت سواره وارد می شوند (بسا امیر که آنجا اسیر خواهد شد * بسا پیاده که آنجا سوار می آید ) مجدد از حضرتعالی قدرشناسی می کنم انشاء الله به برکت صادر اول محفوظ و موعید و منصور در جمیع نشئهات باشید .

السلام علکیم و الرحمه الله

پاسخ به سوالات جناب   gh_golpa

اولا باید به محضرتان برسانم سطح درسی و مدرک درسی و مقطع امور اعتباری هستند و اعاده این امور اعتباری لازم اجرا ، وظیفه همگان است لذا بزرگان فرمودند تحصیل علم واجب است بر هر مرد و زن مسلمانی چون مجهولاتم بسیار بیشتر از معلوماتم است و اصلا قابل قیاس نیست ترجیح می دهم به این سوال پاسخ روشنی ندهم . اگر در سنین گهنسالی هم فردی از من این سوال را کند و چندین دکترا هم داشته باشم باز نظرم عوض نمی شود و با شجاعت خواهم گفت می دانم که نمی دانم ................ در رابطه با مطلب بعدی که فرمودید پاسخ ها ی اجمالی میدهم .

عصر جمعه :  وفای به عهد      (وَأَوْفُواْ بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ )

راهیان نور :  ( نور علی نور ) 

حجاب :  عقلانیت

وام : شرایط سخت

اشتغال : خدمت به بندگان ذات اقدس اله

گرانی : بلای الهی ..... توبه بر هر درد بی درمان دواست .

بیمه  :  محافظت الهی

بازار : تجارت دنیا

پک اسماء الحسنی راسخون :  پک آخرت

تلفن همراه :وسیله فیض

کارت ویزیت  : تجمل گرایی

موتور : به کجا چنین شتابان ؟

ریاضی : مقدمه فهم

شعر: اقسامی دارد قسمی حکمت و قسمی ضال

با عرض سلام

ببخشید اگر میشه در مورد تحصیلات خودتون هم توضیحی بدید؟

چه چیزی شما رو به سمت فلسفه و مهدویت کشونده؛دلیل خاصی داشتید یا فقط علاقه باعث شد؟

دوست دارین در نهایت به چی برسید و چگونه فردی بشید؟

اگر میشه بگید چند سالتونه؟

با تشکر

پاسخ به آی دی محترم fatemeh 313 

سلام علیکم 

دیگران محمد حسین صدایم می کنند ظاهرا 22 زمستان از عمرم گذشته است رشته آکادمیکم فلسفه است خارج از جهان تواضع معلوماتم را در حدی نمی دانم تا به معرفی تفضیلی خویش بپردازم . 

در رابطه با گرایش انسان به سمت فلسفه باید عرض کنم یک گرایش فطری در بشر وجود دارد که دوست دارد حقایق را بداند شما در زندگی روزمره تان هزاران راز نفهته است و دائما با چون و چراهای زیادی روبرو هستید علی بن ابی الطالب (ع) فرمود :

(خدا رحمت کند کسی را که بداند از کجا آمده است و در کجا زیست می کند و به کجا می رود)  این سه پرسش به عقیده بنده فطری است لکن عده ایی در پاسخ به این سه پرسش بی راهه می روند اما اصل این سه پرسش ضروری است . در رابطه با معارف امام شناسی هم باید عرض کنم امروزه فلسفه امامت و امام شناسی از سخترین رشته های موجود در حوزه های علمیه و دانشگاه ها می باشد که متاسفانه ما از آن غافل هستیم چیستی امام و نقش امام در هندسه هستی بسیار سوالاتی که لاینحل مانده است را حل خواهد کرد . به هر تقدیر ما چه در علم حصولی و چه در علم حضوری از وجود مبارک حضرت غافل هستیم ما غافل هستیم اما او به ما علم دارد .............

در رابطه با سوال سوم شما باید عرض کنم دکارت می گوید من مرد عالم ذهن نیستم من مرد جهان واقع هستم ، بنده هم با ایشان کاملا موافق هستم زیرا انسان نباید با عالم ذهن خودش دائم محشور باشد باید سری بلند کند و حقایق موجود در زندگی خویش را  نظاره کند علی ابن ابی  الطالب امام شما فرمود : (و قصرت بِي أَعْمَالِي‏وَ قَعَدَتْ بِي أَغْلاَلِي وَ حَبَسَنِي عَنْ نَفْعِي بُعْدُ أَمَلِي ) مولای من آرزوهای دور و دراز، من را اسیر کرده است چه زیبا مولا فرمود فلسفه اش هم آن است که وقتی قوه متخیله انسان تقویت شود قوه عاقله انسان رو به اضمحلال خواهد رفت اما اگر کلی بخواهم بگویم غایت فلسفه فهم حقایق موجود در جهان است وقتی این فهم حاصل شد انسان دیگر با عینک دودی خودش جهان را نمی نگرد بلکه با عینک متن واقع به نظاره حقایق میرود ، فلسفه ملاصدرا این انعطاف را دارد که شکسته می شود و به عرفان می رسد زیرا انسان وقتی حقایق را فهمید یقین حاصل می شود وقتی یقین حاصل شد فرد از همین دنیا جهنم را می بیند بهشت را نظاره می کند (کلا لو تعلمون علم الیقین لترون الجحیم ) شما بندگان من به علم یقین دست پیدا کنید تا جهنم را به شما نشان دهم . انشاء الله این فرایندی که با سوال آغاز می شود و با رویت و فنا در ذات وجه الله ختم می شود برای همه ما شکل بگیرد که اگر این چنین شود دیگر محدود نیستیم زیرا وصل در اقیانوس لا یتناهی و اراده لایتناهی می شویم .. تا یار که را خواهد و میلش به چه باشد .

سوال آخر هم در اثناء بحث عرض کردم 22 زمستانی است که الارض به دور شمس چرخیده است و عقربه عمر ما بسرعت به ثانیه افتاده است ...........

السلام علی من التبع الهدی 

با سلام

یه زمانی خیلی در سایت فعال تر بودید . اما مدتیه کمتر شده. چرا؟

سپاس

سلام

شنیده ام برخی فلسفه را انکار می کنند، نظرتان چیست؟

تعریف شما از علم چیست؟ چند نوع علم داریم؟

فکر می کنم چند فصلی از شما بزرگتر باشم، اما کوچیکتیم...

پاسخ جناب doctor 114

سلام علیکم 

با توجه به مشغله های علمی که دارم کمتر توفیق حضور در جمع دوستان را دارم برای اینکه این محسوس شخصی، توجیه محسوب نشود مقداری از برنامه درسی خودم را اجمالا عرض می کنم از شنبه تا چهارشنبه از ساعت 7 صبح تا 6 شب در کلاس های درس حضور یافته و به مباحثه و تالیف مقاله مشغول هستم بخشی از مقالات را در تالار فلسفه و کلام که تالیف بنده است می توانید مشاهده کنید . آخر هفته ها هم مطالعه آزاد روزی 8 ساعت را برای خودم برنامه ریزی کرده ام شاید توجیه مناسبی نباشد اما عملا بسیار، بسیار با کمبود زمان مواجه هستم انشاء الله دوستان و انصار ما، چون حضرتعالی این کمبودوقت های ما را با بزرگواری و همت مضاعف خویش جبران نمایید .

 باشد روزی بازده های علمی بدنه عظیم راسخون ،به فعلیت برسد. انشاء الله 

السلام علی من التبع الهدی 

پاسخ جناب nazarianali  

سلام علیکم 

هیج بشری نیست که مخالف عقلانیت و تدبر باشد لکن عده ایی فلسفه را مساوی با عقلانیت نمی دانند بزرگان هم پاسخ های مرد افکنی به این شبهات اهل تفکیک داده اند پاسخ هایی که افرادی چون مرحوم علامه طباطبایی یا حضرت امام خمینی ره یا عده ایی از صدرایی های زمان کنونی نظیر علامه جوادی آملی به این بزرگواران داده اند جای بسی تامل و دقت دارد اگر در این پاسخ های دقیق تامل شود شاید بتوانیم بگوییم مکتب تفکیک به حافظه تاریخی پیوسته است و جایی برای عقل ستیزان در عرصه وجود و استدلال نیست .

(خدایشان رحمت کند و از سر نسیان هایشان بگذرد )

تعریف منطقی بنده از علم آن است که (العلمُ هو الصورةُ الحاصلةُ مِن الشی ء عندَ العقلِ عندَ النفس)  یعنی ذهن انسان معلوماتی دارد که به وسیله این معلومات مجهولاتش را کشف می کند این تعریف فکر است اما تعریف علم آن است که وقتی شما تصوری از یک موجود یا شی کنید صورتی از آن موجود در ذهن شما نقش می بندد که آن صورت را در منطق علم می گویند . علوم را به اعتبارات مختلفی تقسیم کرده اند بهترین این تقسیم بندی ها را جناب معلم اول ارسطو بیان کرده است . ایشان فلسفه را شامل سه نوع فلسفه می داند فلسفه اولی : علم به مابعد الطبیعه و متافیزیک می باشد فلسفه وسطی که شامل ریاضیات می باشد و فلسفه سفلی که شامل علم سیاسات و اخلاق و تدبیر منزل و... می باشد در واقع حکمت نظری بر دو نوع اول بر می گردد و حکمت عملی بر بخش سوم فلسفه اولی را علم تجریدی می گویند یعنی علومی که فقط با عقل درک می شود. علوم ریاضیات به عقیده آیت الله جوادی آملی علوم نیمه تجریدی هستند و علوم طبیعیات که با حواس درک می شوند علوم غیر تجرید ی نامیده می شوند، البته ظاهرا علم نیمه تجریدی را فقط شخص حضرت آیت الله جوادی آملی مطرح می فرمایند و در ارسطو بحثی از این مبحث نیست . البته اعتبار های دیگری هم از علم است مانند علم حضوری و علم حصولی و....

در پایان از لطف حضرتعالی سپاسگزار هستم شما محبت دارید شما هم از لحاظ میزان چرخشی  که زمین به دور خورشید داشته است وشما درک کرده اید نسبت به من تقدم دارید و هم به میزان علم و معرفت در پناه ایزد منان باشید.

السلام علی من التبع الهدی 

سلام و عرض خسته نباشید

چه کاربری از شما داغ ترین سؤالات را پرسید؟ آن سؤالات چه بودند؟

نفر بعدی برنامه صندلی داغ که معمولا توسط میهمان برنامه انتخاب می شود ، توسط روابط عمومی سایت صورت گرفته است.

در پناه حق