بانک مقالات علوم قران
|
قرآن صامت در نگاه قرآن ناطق
درنگي در توصيف قرآن از زبان علي (ع)
محمد علي مجد فقيهي
قرآن، كتاب انسان سازى است، كتابى براى هدايت انسان به سوى سعادت و كمال، در همه ادوار حيات انسان و براى همه ابعاد حيات او و كتابى كه انسان فرو رفته در ظلمت ها را، به نور، رهبرى مى كند. اين نوشتار، كوششى است براى شناساندن قرآن از زبان على (ع) كه در كتاب شريف نهج البلاغه تبلى پيدا كرده است؟ نهج البلاغه اى كه برادر قرآن نام گرفته است.
اوصاف و ويژگیهاي قرآن
قرآن كتابى است كه تاريخ انقضايى براى آن نيست كاربرد همه علوم و دانش هاى بشرى تا جايى است كه زندگى دنيايى وجود دارد و پس از كوچ از سراى طبيعت و ماده، كاربرد خود را از دست مى دهند. علم يزشكى تا آنجا كاربرد دارد كه بدنى در ميان، باشد، اما ازآنجا كه روح انسان ابدى است و قرآن، كتاب جان و روح آدمى است، لذا براى او در همه ادوار حياتش، سخن دارد. از اين رو، قرآن در زبان اميرالمؤمنين چنين توصيف مى شود: "لاتفنى عجائبه، ولاتنقضى غرأئبه ولاتكشف الظلمات الابه " عجايب آن از بين نمى رود، شگفتى هايش پايان نمى پذيرد، ظلمت ها جز بدان برطرف نمى شود"ا و در جاى ديگر مى فرمايد: "ناطق لايخبأ لسانه، و بيت لاتهدم اركانه ناطقى است كه هيچ گاه زبانش كند نمى گردد و سرايى است كه پايه هايش ويران نمى شود2 انسان، هر قدر در مراتب كمالى خود بالا رود، قرآن براى او حرف دارد و چون قرآن نازل شده از نزد حضرت حق گويا آنان(كساني كه قرآنها را ر خدمت خود مي گيرند) پيشوايان كتاب هستند و كتاب امام آنها نيست خداوند كتابى- كه هدايتكر است-فرو فرستاد كه درآن خير و شر را بيان فرموده؟ پس راه خير را بكيريد ات شويد و از طريق شر دورى گزينيد تا به مقصد برسيد هدايت قرآن، برنامه اى است كه براى زندگى مادي و معنوى انسان ارائه مى كند. خيرآن، آن چيزي است كه انسان را به كمالش برساند و او را شكوفا كند و شرآن، چيزى است كه موجب كاستى در شخصيت او شود. قرآن ريسمان الهى و وسيله امن خداوند است: "فانه حبل الله المتين و سببه الامين " قرآن، ريسمان محكم خداوند و وسيله امنيت بخش اوست تعبير ريسمان، تعبير ظريفى است، زيرا كاربرد ريسمان در گذشته، براى آن بود كه چيزى را به وسيله آن ازته چاه تاريك! به بالا مي آوردند. اينجا نيز حضرت، قرآن را به ريسمان تشبيه مى كند. قرآن وسيله اى است از طرف خداوند تا انسانهاى زندانى شده در جاه تعلقات طبيعت را به عالم نور بالا آورد، منتهى، به شرط آن كه به اين ريسمان جنگ زنند. قرآن كتاب دل است: "و فيه ربيع القلب... و ما للقلب جلاء غيره؟ بهار دلها در قرآن است ... و جللأيى براى دل انسان جز قرآن نيست ". قرآن، دلهاى مرده و منجمد را به زندگى معنوى و زيبايى اخلاق و شكوفايى وجودى مى رساند و دلى را كه زنگار گناه و انحراف در آن نقش بسته، تنها با قرآن، صفا و جلا مى يابد
رابطه انسانهاباقرآن
رابطه انسان با قرآن، از دو جهت قابل ارزيابى است: رابطه فكرى و رابطه عملى. امارابطه فكرى باقرآن ازطريق انديشه در قرآن حاصل مى شود.
1- انديشه درقرآن:
دستور خود اين كتاب مقدست است كه « افلا نتدبرون القرآن؛ آيا در قرآن تدبر و انديشه نمي كنند» قرآن، به تعبير
2- انديشه با قرآن:
چنانچه پذيرفته باشيم قرآن كتاب نازل شده از طرف خداوند عليم قدير است، ديگر نبايد در حقانيت آموزه هاي آن هيچ ترديدي
عدم جدايى قرآن از اهل بيت (ع)
قرآن، كتابى است كه بايد تعليم داده شود و مقاصدآن براي مردم و بندگان خدا تبيين گردد. همان طور كه كتاب طب بدون طبيب نمى شود، قرآن هم بدون معلم نمى شود و اولين معلم آن، خود رسول الله )ص( است، زيرا او به نص آيه دوم سوره جمعه، تعليم دهنده قرآن است و از خود اين آيه به دست مى آيد كه متعلم بايد قرآن را فرا كرفته و خود، معلم ديكران باشد. پس، بعد از رسول خدا (ص) قرآن بدون معلم نمى تواند باشد و معلم آن اهل بيت هستند. در نهج البلاغه مى خوانيم: "هذا القرآن انما هو خط مستور بين الدفتين لاينطق بلسان و لابد له من ترجمان، اين قرآن خطوطى است كه در ميان جلد ينهان است، با زبان سخن نمى گويد و نيازمند به ترجمان است11 بهم علم الكتاب و به علموا، و بهم قام الكتاب و به قاموا قرآن، به وسيله آنها (اولياى خدا) فهميده مى شود و آنها نيز به وسيله قرآن مى فهمند. قرآن به وسيله آنها برپاست، همان گونه كه آنها به وسيله قرآن برپا هستند. 12
انس با قرآن وآثارآن
در خطبه همام، در وصف متقين آمده است: "اما الليل فصافون اقدامهم تالين لاجزاء القرآن يرتلونها ترتيلاً، يحزنون به انفسهم، و يستثيرون به دواء دائم؟ در شب، همواره بر پا ايستاده اند، قرآن را شمرده و با تدبر تلاوت مى كنند. با آن جان خويش را محزون مى سازند و داروى درد خود را ازآن مى كيرند13 130 كسى كه با قرآن مأنوس شد وآن را يافت، ديگر نيازى به چيز ديگرى ندارد، يعنى خوراك روح اوست و جان به غذاى معنوى خود دست يافته است: "ليس على أحد بعد القرآن من فاقة ولا لأحد قبل القرآن من غنى " براي احدى يس ازآشنايى و انس با قرآن، نيازمندى وجود ندارد و براى آنكه قبل از رسيدن به قرآن دست يابد بي نيازي نيست انس با قرآن، هم بصيرت انسان را بالا مى برد و هم از نادانى و نابينايى او مى كاهد: "و ما جالس هذا القرآن احد الا قام عنه بزيادة او نقصان، زيادة فى هدى، أو نقصان من عمى؟ هر كسى، با اين قرآن مجالست نمايد، از كنار آن با افزايش يا كاهشى بر مى خيزد؟ افزايشى در هدايت و كاهشى در كوري و گمراهى ". كوتاه سخن آن كه، قرآن وآموزه هاى آن، حقيقتى است كه مقصود و مطلوب هر طالب حقيقت است؟ گمشده هر صاحب دل و هر صاحب فكر سليم و برنامه زندكى، و هر جوينده راه مستقيم است.
يى ئوشت ها
ا- نهج البلاغه، خطبه 18. 3- همان، خطبه 131 3- همان، خطبه 18. 3- همان، خطبه 165. 5- همان، خطبه 176. 6- همان خطبه 7- همان، خطبه 131. 8- همان، خطبه 176. 9- همان، خطبه 286. 10- همان، خطبه 153. 11- همان، خطبه 225. 12- نهج البلاغه، كلمات قصار 332. 13- همان، خطبه 193 13- همان، خطبه 176. |
|
از قرآن چه مى دانيم و تكاليف ما در قبال آن
ابراهيم حسنى
الف ـ پيرامون جايگاه قرآن
1 ـ برترى هاى كلامى ومعنوى قرآن
قرآن كلام خداست و بارقههاى اميدبخش آن دررگ عالم جارى است، سخن از فيروزة كلامى است كه برخاسته از حنجرة ملكوت سموات و خود نشانهاى از حقايق و كمالات است. كلاميجوشيده از چشمهسار آفرينش و متصل بدرياى حقيقت كه ما در اين شوره زار دنيا به تكاپوى آن بسر ميبريم.يكى از اصول برترى قرآن همين است كه مستقيماً از جانب خدا و توسط فرشته وحى الهى بر قلب پاك رسول خدا (ص) نازل شده و كلام خداست كه تا كنون نيز خدشه و تحريفى در آن ايجاد نشده است. «انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون (1) و نيز از آن جهت كه برنامة كامل سعادت بشرى و راه هدايت انسانهاست و نيز از جهات ديگر بر ساير كتب آسمانى ديگر برترى دارد. برهمين اساس درميان پيروان ساير اديان نيز از احترام خاصى برخورداراست.
2 ـ هدايتگرى
قرآن از اين جهت كه سخن خداست، حامل آثار وضعى و هدايتبخش داردونفوذآن بر قلبها بسيار است. خداوند قرآن را براى هدايت بشر نازل كرده و در آن طريق هدايتش را تجلى ساخته است چنانچه پيامبر اكرم (ص) فرموده است: «و لقد تجلى الله فى كلامه و لكنهم لايبصرون»(3) خدا بتحقيق در كلام خود تجلى يافته اما بشر آن را بخوبى درك نميكند.
3 ـ جامعيت
قال الله تعالي: «و نزلنا عليك الكتاب تبياناً لكل شيء». (10) ما بر تو كتابى نازل كرديم كه بيانگر همه چيزهاست.در قرآن علم اولين و آخرين و آنچه كه بشر در دوران عمر خود با آن روبروميشودو بدان نيازپيدامى كند نهفته است. يعنى علوم اعصار گذشته و آينده، همه در قرآن جمع است و از آنجا كه آيات آن برگرفته از علوم آسمانى است، بنابراين هركس در هر زمانى كه تفسير خاصى از آن ارائه نمايد، فصل الخطاب آن بحساب نمى آيد. چنانكه پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «من اراد الاولين و الآخرين فليثور القرآن» (11). هركس بخواهد علم اولين و آخرين را دريابد پس بقرآن رجوع نمايد.
ب ـ وظايف ما:
1 ـ فراگيرى قرآن
قال على (ع) «تعلموا القرآن فانه احسن الحديث و تفقهوا فيه فانه ربيع القلوب."(15) قرآن را فرا بگيريد كه برترين كلام است. و در آن بينديشيد كه بهار قلبهاست.
2 ـ تلاوت قرآن
قال رسول الله (ص): «افضل العباده قراءه القرآن».(18) برترين عبادات قرائت صحيح قرآن است.بعد از فراگيرى قرآن نوبت به قرائت آن ميرسد زيرا فراگيرى مقدمهاى است براي عمل نيكوى قرائت و نيز تلاوت قرآن در همه حال. البته محدود كردن قرائت قر آن به مجالس ختم و استخاره و يا ترك تلاوت بجهت سبك شمردن آن عملى است كه مورد غضب خداوندواقع مى شود چنانكه حضرت رسول (ص) فرمودند: «عليك بتلاوه القرآن على كل حال».(19)
3 ـ استماع قرآن
قال الله تعالي، «و اذا قرى القرآن فاستمعوا له و انصتوا لعلكم ترحمون».(20) هرگاه كه قرآن خوانده ميشود به آن از دل و جان گوش فرا دهيد و سكوتى همراه با تدبر پيشه كنيد باشد كه مورد رحمت قرآن قرار بگيريد.استماع قرآن در كنار قرائت آن ارزش والائى دارد. و اين براى كسانى كه از نعمت علم به آن برخوردارند لازم است. البته ديگران نيزمى توانندباگوش دادن به تلاوت قرآن در ثواب تلاوت آن شريك شوند.
4 ـ تدبر در قرآن
از ديگر وظايف ما در برابر قرآن تدبر در معناى آن است و خداوند نيزفلسفه نزول قرآن را بر همين محور بيان فرموده است «كتاب انزلناها مباركاً ليدبروا آياته و ليتذكروا اولوالالباب».(22) قرآن كتاب مباركى است كه ما آن را نازل كرديم تا همه در آياتش انديشه كنند و دانايان ودانايان ازآن پندگيرند.... تدبر در قرآن از امور لازم و ضرورى است وچون در راستاى درك معناى قرآن است زمنيه را براى عمل به آن فراهم ميسازد.و بايد دانست كه روح والاى قرآن بدون تدبر در آيان بدست نميآيد چنانكه حضرت على (ع) فرمودند: «الا لاخير فى قراته ليس فيها تدبر». (23قرائت بدون تدبر لقلقهاى بيش نيست اگرچه ثواب و بهرة خاص خودش را در بر دارد اما كامل نيست و به هدف منتهى نميشود.چرا كه تلاوت، مقدمه درك قرآن است و درك آن نيز بدون انديشيدن حاصل نميشود. مسئله تدبرنكردن حكايت كسانى است كه خداوند درباره آنها ميفرمايد: «افلا يتدبرون القرآن ام على قلوب اقفالها». (24)آيا (منافقان) درآيات قرآن انديشه نمى كننديا بردلهايشان خود مهر(جهل و نفاق) زده اند.
5 ـ عمل به قرآن
اصل برجسته و هدف غايى نزول قرآن و تعلم و قرائت وهمچنين تدبر در آن همه و همه براي عمل است چنانكه خداوند ميفرمايد: «هذا الكتاب انزلناه مباركاً فاتبعوه».(25) اين كتاب را مبارك نازل نموديم پس، از آن تبعيت نمائيد...و لذا كسانى كه به قرآن عمل نميكنند و تنها به قرائت آن اكتفاء ميكنند، در واقع به شان و مقام والايش بياحترامي كرده اند..ا امام صادق (ع) درباره نتيجه كارچنين افرادى ميفرمايد: «رب تالي القرآن و القرآن يلعنه».(26)چه بسا تلاوت كنندة قرآن كه قرآن لعنتش ميكند... وقتي از حضرت سئوال شد آنان كيانند فرمود كسانى كه قرآن را ميخوانند اما به آن عمل نميكنند به تعبير امام صادق (ع) قرائت قرآن بدون عمل به آن بمثابه تمسخر نسبت به آيات آن است چنانكه ميفرمايد: «من قراء القرآن من هذه الامه ثم دخل النار فهو ممن كان يتخذ بآيات الله هزوا». (27)كسى كه قرآن رابخواندولى به آن عمل نكندبه آتش دوزخ دچار خواهد شد چرا كه گوئى در دنيا به تمسخر قرآن مشغول بوده است.
6 ـ كشف حقيقت قرآن
لزوم سخن گفتن از حقيقت قرآن به هدف آرمانى نزول آن برميگردد چرا كه قرائت و تلاوت قرآن بدون درك معنى و مفهوم و حقيقت آن بيفايده است و عملاً زمينه را براى عمل به آن فراهم نميسازد.به همين خاطر آنان كه اهل قرآنند بايد در راستاى كشف حقيقت آن و نيز تفهيم آن به ديگران بكوشند و حقيقت آن را از براى مردم منكشف سازند، البته بايد دانست كه علم راسخ قرآن و تاويل و تفسير آن در نزد اهل بيت (ع) است. بنابراين نميتوان بدون بهرهگيرى از چشمههاى جوشان كلام و علوم آسمانى آنها به حقيقت قرآن دست يافت. چنانچه امام باقر (ع) فرمود: «ان ما اوتينا تفسير القرآن و احكامه».(28) از جمله علومى كه به ما داده شده همانا علم تفسير قرآن و احكام آن است. امام صادق (ع) نيز فرمودند: «نحن الراسخون فى العلم و نحن نعلم تاويله».(29) ما بحق راسخان در علم تفسير قرآنيم و ما تاويل آيات آن را بخوبى ميدانيم.
7 ـ حفظ كردن آيات قرآن
حفظ كردن قرآن در دو مفهوم بكارمى رود:
ج ـ آداب و آثار تلاوت قرآن كريم
در ابتداى بحث ضرورى است كه پيرامون اهميت قرائت قرآن به بيان روايتى از پيامبر اكرم (ص) بپردازيم كه فرمودند: «اذا احب احدكم ان يحدث ربه فليقرء القرآن».(35) هركس از شما بخواهد كه با خداى خود سخن بگويد پس قرآن بخواند. قرآن كلام خداو با روح و جان انسان ها مانوس است و قرائت آن در واقع طريق گفتگو با خداست چنانكه در حال تلاوت گوئى صداى وحى را ميشنوى كه با تو سخن ميگويد و تو در خود احساس تقرب و انس بخدا ميكنى .و با تلاوت كلام خدا گوئى با او به زمزمه نشسته اي.بنابراين لازم است كه نسبت به اين نعمت بزرگ الهى دقت وتوجه خاصى داشته باشى وهيچگاه چنين فرصت با او بودن را از دست ندهي..
ج ـ 1 آداب تلاوت
1 ـ آداب باطنى
1-1ـ حضور قلب
از جمله آداب باطنى تلاوت قرآن، حضور قلب و آمادگى كامل براى ورود به قرآن است. آرامش فكر و فراغت روح از هر تشويش و تخيلات دنيوى براى درك قرآن و انس با آن بسيار ضرورى است. علاوه بر اين خلوص نيت كه براى هر عملى موازنة نيكوست براى تحقق قرائت والا نيز امرى ضرورى مينمايد. چرا كه عمل با رياء هرچند نيكو باشد ماجور و مقبول نخواهد بود .بنابراين كسى كه براى خود نمائى و هنرنمائى و يا نيات ديگر، صرفابه قرائت زيباى قرآن اكتفانمايد ثوابى نخواهد برد و به روح وارستة قرآن و معنويت والاى آن نيزدست نخواهد يافت.براساس روايت مشهور "افضل الاعمال اخفاها" تاكيد شده است كه قرآن را مخفيانه بخوانيد تا از هرگونه شائبه رياء بدور باشيد. چرا كه اصل جهد در تلاوت كردن مربوط است به نوع قرائت آشكار در آن كه هم بفرموده پيامبر اكرم (ص) اخلاص مى خواهد. و لذا براى در امان ماندن ازواردشدن خدشه رياءدر دل بهتر است قرآن را مخفيانه و آرام تلاوت كنيم چنانكه پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «فضل قراءه السر على قراته العلانيه كفضل الصدقه السر على الصدقه العلانيه».(36) برترى قرائت مخفيانه بر آشكارا بسان برترى صدقة سرى است بر صدقة آشكار.
2 ـ تدبر در قرآن
قال على (ع): «تدبروا آيات القرآن و اعتبروا به فانه ابلغ العرابه».(37) در آيات قرآن تدبر كنيد و از آن عبرت بگيريد كه همانا برترين و شيواترين كلام عرب است.
3 ـادا كردن حق آيات
از جمله آداب تلاوت، رعايت حق آيات و تناسب تلاوت با معناى آيات است.اين امر براي هرچه بهتر شدن تلاوت و صحت و ارتقاى كيفيت آن لازم است. تنزيه و تسبيح نزد آيات رحمت و قرائت آن با لحنى شاد و زيبا و نيز لحنى حزين در مقابل آيات عذاب و دوزخ و نقمت همراه با تباكى و استعاذه بخدا از جملة اين حقوق است كه بايد اداء شوند.محزون بودن قارى به اين است كه معناى قرآن را درك كند و با حزنى كه بارقة نزول قرآن است به تلاوت آن بپردازد. چنانكه پيامبر اكرم (ص) فرمود: «ان القرآن نزل بالحزن و فاذا قراتموه فابكو فان لم تبكوا فتباكوا».(39) قرآن با حزن نازل شده پس آنگاه كه قرائت مينماييد بگرئيد و يا تباكى كنيد.
ب ـ آداب ظاهرى
1 ـ طهارت و نزاكت در پيشگاه قرآن
قال الله تعالي: «انه القرآن مجيد فى كتاب مكنون لايمسه الا المطهرون».(40) طهارت مقدمه ورود به هر عبادت و شرط تحقق آن است. با وضو بودن و طهارت از خبث و دنث دو مقدمه اصلى هر عبادت و شرط ورود بقرائت قرآن است در صورت نداشتن اين شرائط حتى دست زدن به آيات قرآن و نيز در صورت جنابت قرائت بيش از هفت آيه حرام است.. بنابراين وضو كه خود نور است در محضر قرآن كه بيت وحى الهى است التزام عملى دارد.
2 ـ استعاذه و تسبيح و تسميه
از جمله آداب ظاهرى ورود به قرائت قرآن استعاذه يعنى پناه بردن بخداازشرشيطان رجيم است.همانطوركه خداوند در قرآن تاكيد فرموده است: «فاذا قرات القرآن فاستعذ بالله من الشيطان رجيم. (41) پس آنگاه كه خواستى به قرائت قرآن بپردازى به خداازشرشيطان پناه ببر. بيان اذكار وارده و ادعيه ماثوره نيز قبل از تلاوت لازم است تا آمادگي كامل براى ورود به قرآن در فرد ايجاد شود. ويكى از آن دعاها اين است.«اللهم بالحق اترلته و بالحق نزل اللهم عظم رغبتى واجعله نوراً بصرى و شفاءً لصدري».
3 ـ تلاوت از روى مصحفت
از جمله آداب ظاهرى و اصول مؤكد در تلاوت قرآن، قرائت از روى مصحف است تا هم از خطاها و اشتباهات احتمالى و دغدغههايى كه به ذهن تالى خطور ميكند دور باشيم و هم از پاداش و اجر جداگانهاش بهرهمند شوم .در روايات نيزبر قرائت از روى مصحف بسيار تاكيد شده است تا چشم انسان با آيات آن جلا يابد و در قلب او نورانيت خاصى ايجاد شود. وقتى از حضرت رسول (ص) سؤال شد كه بهره دنيوى چشم ما در چيست؟ فرمودند "نگاه كردن به مصحف شريف و قرائت از روى آن".
4 ـ تلاوت قرآن با صوت ولحن
قال رسول الله (ص): «زينوا القرآن باصواتكم ثم قال، ما اذن الله لشئى اذنه لحسن الصوت بالقرآن».(43) قرآن را با صوت زيبايتان زينت بخشيد كه خدا بر هيچ چيز باندازة آن اذن و تاكيد نفرموده است.خداوند هر نعمتى را براى استفاده خاصى به انسان عطا كرده است و صداى نيكو را به او بخشيد تا با آن به تلاوت قرآن بپردازد نه براى همراهي باموسيقى و ساز مهيج .. اصولاً صداى زيبا نعمتى است كه براى تلاوت قرآن به انسان داده شده است.زيراقرآن كه خودبه صورتى نيكو نازل شده است شايستة صداى نيكونيزهست و صداى نيكو جلوه و زيبائى خاصى به تلاوت ميبخشد و بر طنين جان مستمعان مينشيند.
5 ـ قرائت با ترتيل به مقتضاى حال
از ضروريات درك قرآن و انس با آن قرائت همراه با هدوء و آرامى و نيز تلاوت باندازه است. چنانكه در روايات نيز تاكيد بر كميت و زياد خوانى قرآن نشده بلكه به كيفيت آن توجه شده است و اصولاً جزء به جزء شدن قرآن توسط حضرت على (ع) براى حصول همين امر تحقق يافته است. امام صادق (ع) نيزطبق روايتى حد تلاوت را در هر بار حداكثر پنجاه آيه تعيين فرمودهاند.
6 ـ ختم قرآن بنحو مطلوب
ختم قرآن بنحو نيكو يعنى همراه باتصديق و دعاى ختم از جمله آداب تلاوت و اصول خارج شدن صحيح از آن است و آن عبارت است از: اعتراف به صدق خدا و بيان راسخ بودن در اصول اعتقادي:
ج ـ 2 آثار تلاوت
1 ـ جلاى قلوب
قرائت قرآن، روح و جان انسانها را مصفا ميكند و دلهاى زنگار گرفتة آنها را جلا ميبخشد و از آلودگيهاى گناه پاك ميسازد چراكه با ذكر و نياز و دعا همراه است پيامبر اكرم (ص) ميفرمايد: «ان هذه القلوب لتصدء كما يصدء الحديد و ان جلاها قرائه القرآن" (47) يعنى اين قلبها بسان آهن زنگار ميگيرد و جلاى آن قرائت قرآن است.
2 ـ انس و الفت
قرآن بهترين همدم و برترين يار اهل خويش است و بتحقيق آنگاه كه قرآن خوانده ميشود احساس تقرب خاصى باانس به خدا در ما زنده ميشود. و روحى وصفناشدنى در ما دميده ميشود كه درون را مصفا ميسازد چنانكه ديگرهيچ حاضر نميشويم از آن حالت لذت بخش جدا شويم چنانكه پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «من آنس بتلاوه القرآن لم تو حثه مفارقه الاخوان. (48) آن كس كه با تلاوت قرآن انس يافته از جدائى دوستان وحشت نميكند.
منابع :
1 ـ سورة حجر آية 9. 2 ـ امالى شيخ صدوق ص 394. 3 ـ عوالى الاوالى خ 4 ص 119. 4 ـ اصول كافى ج 2 ص 599. 5 ـ اصول كافى ج 2 خطبه ص 599. 6 ـ امالى شيخ صدوق ص 438. 7 ـ نهجالبلاغه ص 205 و خطبه 147. 8 ـ سورة بقره آية 1 و 2. 9 ـ سورة اسراء آية 6. 10 ـ سورة نحل آية 89. 11 ـ كتزالعمال ج 1 ص 548. 12 ـ سورة انعام آية 38. 13 ـ سوره انعام آيه 59 14 ـ ينابيع الموده ص 412. 15 ـ اصول كافى ج 2، ص 603 و نهجالبلاغه خ 110 ص 164. 16 ـ اصول كافى ج 2 ص 607. 17 ـ جامعالاحاديث ص 74. 18 ـ مجمعالبيان ج 1 ص 15. 19 ـ اصول كافى ج 8 ص 89. 20 ـ سورة اعراف آية 204. 21 ـ مستدركالوسايل ج 4 ص 261. 22 ـ سورة ص آية 29. 23 ـ اصول كافى ج 1 ص 36. 24 ـ سورة محمد آية 24. 25 ـ سورة انعام آية 155. 26 ـ بحارالانوارجلد11ص223 27 ـ جامعالاخبار ص 56. 28 ـ اصول كافى ج 1 ص 229. 29 ـ اصول كافى ج 1 ص 213. 30 ـ امالى شيخ صدوق ج 1 ص 6. 31 ـ اصول كافى ج 2 ص 603. 32 ـ اصول كافى ج 2 ص 606. 33 ـ معاليالاخبار ص 178. 34 ـ اصول كافى ج 2 ص 607. 35 ـ كنز العمال ج 1 ص 510. 36 ـ بحارالانوارجلد11ص250 37 ـ شرح غرر ج 3 ص 284. 38 ـ سورة قمر آيات 17، 22، 32 و 40. 39 ـ امالى شيخ صدوق ص 3 و 4. 40 ـ سورة واقعه آية 79. 41 ـ سورة نحل آية 98. 42 ـ بحارالانوار ج 2 ص 316. 43 ـ سنن دارمى ج 2 ص 474. 44 ـ سورة مزمل آيه 4. 45 ـ اصول كافى ج 2 ص 422. 46 ـ سنن دارمى ج 2 ص 474. 47 ـ ارشاد القلوب ص 78. 48 ـ شرح در ج 5 ص 369 |
|
قرآن در نگاه امام صادق(ع)
جواد ذوالجلالى
روزى كه رسول خاتم(ص) دو وزنه سنگين و دو ميراث گرانبها (قرآنو عترت) را به مردم معرفى كرد و براى نجات از گمراهى، تمسك به<ثقلين» را توصيه فرمود، اهلبيتخويش را نيز به عنوان قرآنشناسان خبير معرفى كرد، تا پس از او، امت از ائمه الهام بگيرندو شاگردى عترت را با افتخار بپذيرند.
1- قرآن، تجلىگاه خدا
كلام الهى، جلوهاى از قدرت و علم و حكمتخداست و آيات قرآن،هريك نشانهاى از عظمت الهى است. امام صادق(ع) در زمينه جلوهگاهبودن قرآن براى ذات مقدس خدا البته براى چشمهاى بيدار ودلهاى آگاه مىفرمايد:
2- گنجينه كامل
معارف قرآن بىپايان است. به تعبير خود قرآن (تبيانا لكل شيىء)است; بيانگر هرچيز. هر پند و حكمت، هر حكم و قانون، هر علم ودانش ريشه در قرآن دارد. حتى براى آگاهى از سرگذشت پيشينيان وسرنوشت آيندگان و دانشهاى آسمان و زمين بايد به قرآن نگريست وبه كمك اهلبيت عليهم السلام ، از اين منبع و گنجينه كامل بهرهگرفت. امام صادق(ع) مىفرمايد:
3- عهدنامه الهى
قرآن، عهدى استوار ميان خدا و مردم است و آيات اين كتاب، متناين عهدنامه را بيان مىكند. در عهد نامه بايد نگريست، به آنبايد پاىبند بود، مفاد آن را نبايد زير پاگذاشت. امام صادق(ع)درباره اين عهدنامه و لزوم تلاوت بخشى از آن در هرروز، چنينمىفرمايد:
4-آينه عبرت
درخلال آيات قرآن، سرگذشت اقوامى از گذشته آمده است. چه نيكان وصالحان كه در سايه ايمان و عمل و پيروى از حق، سعادتمند شدند،چه عنودان و لجوجان كه با تكذيب انبيا و انكار خدا و طغيان وفساد، گرفتار عذاب الهى گشتند. قرآن، كتاب قصه و داستان نيست،ولى سرشار از قصص و حكايات افراد و امتهاست و همه بر اساس درسگرفتن و الهام و عبرت و پند.
5- احكام جاودانه
دين خدا و آيات قرآن، حاوى يك سلسله احكام الهى است كه تادامنه قيامت استمرار مىيابد. آنچه كه حلال الهى و حرام الهىاست، مشمول مرور زمان نمىشود و حكم خدا در اثر <جو» يا<شرايط جديد» يا <تمايلات اين و آن» عوض نمىگردد. امامصادق(ع) در تشريح بعثتهاى سلسله نورانى انبيا، به دوره بعثترسول خاتم(ص) مىرسد و مىفرمايد: <تا آن كه محمد(ص) آمد و قرآنرا آورد و شريعت و راه و روش قرآن را. پس حلال آن تا روز قيامتحلال است و حرام آن تا روز قيامتحرام مىباشد.»
6- هميشه زنده و شاداب
غير از احكام قرآن و حلال و حرام آن كه ابدى است، خود اين كتابژرف و فصيح و متين نيز با گذشت زمان كهنه نمىشود و پيوستهمعارف آن براى همه اقشار در همه زمانها درخشندگى و آموزندگىدارد.
7- حفظ، آموزش و عمل
گرچه تلاوت قرآن و حفظ كردن آيات آن ثواب دارد و ارزشمند است،ولى تكليف مسلمانان در اين حد خلاصه نمىشود. حفظ كردن بايدهمراه با عمل باشد و ياد دادن و يادگرفتن به قصد اجراىفرمودههاى خداى متعال. حضرت صادق(ع) فرموده است:
8-ادب و آداب تلاوت
خواندن قرآن نيز آدابى دارد، هم آداب ظاهرى همچون مسواك، وضو،ترتيل، صوت خوش، رو به قبله بودن، حفظ احترام كلام الله و... وهم آداب باطنى و حالتهاى روحى و توجه قلبى و عنايتبه كلام خداو پيداكردن حالتخشوع و تذكر و تاثير پذيرى ازتلاوت، اين نكاتدر كلمات امام صادق(ع) بسيار بيان شده است. به برخى از اينرهنمودها اشاره مىشود:
9- جوانان و قرآن
موج مقدس و فراگير قرآنى كه در كشورمان وجود دارد و اين همهنوجوانان و جوانان را در جلسات ترتيل و قرائت و مسابقات حفظوخواندن و مفاهيم آيات، برگرد محور نورانى قرآن جذب كرده است،قابل ستايش و مايه شكر و سپاس است. انس با قرآن، دلهاى جوانانرا روشن و زندگيهاشان را با صفا مىكند و عامل جذب آنان به پاكىو راه خدا مىشود.
10 نكتههاى ديگر
همچنان كه ياد شد، در درياى كلمات حضرت صادق(ع) گهرهاى فراوانىوجود دارد كه در باره قرآن كريم است. نقل آن ها به طولمىانجامد. عصاره و خلاصهاى از آن مضامين را كه در برخى رواياتديگر آمده است، تقديم مىكنيم.
پی نوشت ها
1- بحارالانوار، ج89، (بيروت)، ص107. 2- كافى، ج 2، ص599. 3- بحارالانوار، ج89، ص 81. 4- وسايل الشيعه، ج 4، ص849. 5- بحارالانوار، ج 95، ص 5. 6- الحياه، ج 2، ص116. 7- كافى، ج 2، ص 18. 8- بحارالانوار، ج89، ص 15. 9- الحياه، ج 2، ص ص 152. 10- همان، ص 155. 11- بحارالانوار، ج 82، ص43. 12- وسائل الشيعه، ج 4، ص 861. 13- الحياه، ج 2، ص 158. 14- بحارالانوار، ج89، ص207. 15- وسائل الشيعه، ج 4، ص857. 16- الحياه، ج 2، ص 164. 17- كافى، ج 2، ص 610. 18- تفسير برهان، ج 4، ص457; مجمع البيان، ج، 5، ص 481. 19- از جواد محدثى. |
|
نكاتى در فهم و استفاده بيشتر ما از قران و عترت عليهم السلام
استاد محمود امجد
بسم الله الرحمن الرحيم
ويژگى هاى قرآن :
• قرآن نور است براى کسى که بخواهد ازآن استفاده کند ،
قرآن و اهل بيت عليهم السلام
• فهم همه قرآن از حقايق و اشارات و اسرار، براى اهل بيت عليهم السلام است.
نکاتى پيرامون دين
• فاقم وجهک للدين حنيفا يعنى اينکه دين همان دين فطرت است و فطرت انسان دين مى خواهد همان طورى که انسان نياز به آب دارد.
نکاتى پيرامون آيات و سوره هاى قرآن
• در خصوص بسم الله الرحمن الرحيم مى شود تا ابد حرف زد ولى به طور مختصر مى توان گفت که بسم الله الرحمن الرحيم از سه کلمه الله الرحمن و الرحيم تشکيل شده است و تمام ازل و ابد در دو کلمه رحمن و رحيم آمده است.
نکاتى پيرامون تفسير ، تفاسير و علماء
• الميزان و ما ادراک الميزان، همين الميزان براى شما بس است اگر هيچ کتاب دينى را نخوانيد و فقط الميزان را بخوانيد براى شما کفايت مى کند هيچ کتابى قابل مقايسه با الميزان نيست من خودم ا گر قدر مى دانستم همه کارهايم را تعطيل مى کردم و الميزان مى خواندم و بحث مى کردم. |
|
قرآن و تكاليف ما در قبال آن
ابراهيم حسنى
قرآن كلام خداست و بارقههاى اميدبخش آن در رگ عالم جارى است، سخن از فيروزه كلامى است كه برخاسته از حنجره ملكوت سموات و خود نشانهاي از حقايق و كمالات است. كلاميجوشيده از چشمهسار آفرينش و متصل به درياى حقيقت كه ما در اين شوره زار دنيا به تكاپوى آن به سر ميبريم.
الف ـ پيرامون جايگاه قرآن
1 ـ برترى هاى كلامى ومعنوى قرآن
قرآن كلام خداست و بارقههاى اميدبخش آن دررگ عالم جارى است، سخن از فيروزة كلامى است كه برخاسته از حنجرة ملكوت سموات و خود نشانهاي از حقايق و كمالات است. كلاميجوشيده از چشمهسار آفرينش و متصل به درياى حقيقت كه ما در اين شوره زار دنيا به تكاپوى آن بسر ميبريم
2 ـ هدايتگرى
قرآن از اين جهت كه سخن خداست، حامل آثار وضعى و هدايتبخش داردونفوذآن بر قلبها بسيار است.
3 ـ جامعيت
قال الله تعالي: «و نزلنا عليك الكتاب تبياناً لكل شيء». (10)
ب ـ وظايف ما:
1 ـ فراگيرى قرآن
قال على (ع) «تعلموا القرآن فانه احسن الحديث و تفقهوا فيه فانه ربيع القلوب."(15)
2 ـ تلاوت قرآن
قال رسول الله (ص): «افضل العباده قراءه القرآن».(18)
3 ـ استماع قرآن
قال الله تعالي، «و اذا قرى القرآن فاستمعوا له و انصتوا لعلكم ترحمون».(20) هرگاه كه قرآن خوانده ميشود به آن از دل و جان گوش فرا دهيد و سكوتى همراه با تدبر پيشه كنيد باشد كه مورد رحمت قرآن قرار بگيريد.استماع قرآن در كنار قرائت آن ارزش والائى دارد. و اين براى كسانى كه از نعمت علم به آن برخوردارند لازم است. البته ديگران نيزمى توانندباگوش دادن به تلاوت قرآن در ثواب تلاوت آن شريك شوند.
4 ـ تدبر در قرآن
از ديگر وظايف ما در برابر قرآن تدبر در معناى آن است و خداوند نيزفلسفه نزول قرآن را بر همين محور بيان فرموده است «كتاب انزلناها مباركاً ليدبروا آياته و ليتذكروا اولوالالباب».(22)
5 ـ عمل به قرآن
اصل برجسته و هدف غايى نزول قرآن و تعلم و قرائت وهمچنين تدبر در آن همه و همه براى عمل است چنانكه خداوند ميفرمايد:
6 ـ كشف حقيقت قرآن
لزوم سخن گفتن از حقيقت قرآن به هدف آرمانى نزول آن برميگردد چرا كه قرائت و تلاوت قرآن بدون درك معنى و مفهوم و حقيقت آن بيفايده است و عملاً زمينه را براى عمل به آن فراهم نميسازد.به همين خاطر آنان كه اهل قرآن هستند بايد در راستاى كشف حقيقت آن و نيز تفهيم آن به ديگران بكوشند و حقيقت آن را از براى مردم منكشف سازند، البته بايد دانست كه علم راسخ قرآن و تاويل و تفسير آن در نزد اهل بيت (ع) است. بنابراين نميتوان بدون بهرهگيري از چشمههاى جوشان كلام و علوم آسمانى آنها به حقيقت قرآن دست يافت. چنانچه امام باقر (ع) فرمود: «ان ما اوتينا تفسير القرآن و احكامه».(28) از جمله علومى كه به ما داده شده همانا علم تفسير قرآن و احكام آن است. امام صادق (ع) نيز فرمودند:
7 ـ حفظ كردن آيات قرآن
حفظ كردن قرآن در دو مفهوم بكارمى رود:يكى محافظت از حريم قرآن و ديگرى حفظ آيات آن. مراد مانيز در اين مطلب نوع دوم آن است.قال رسول الله (ص): «لايعذب الله قلباً وعي القرآن».(30) خداوند قلبى را كه قرآن را در خود جاى داده عذاب نميكند.حفظ كردن قرآن و آيات نورانى آن فكر و ذهن و چشم دل بشر را روشن ميسازد و ذكر و ياد الهى را در دلها دوام ميبخشد و نيز به انسان توفيق رشد و آشنائى با حقايق و معارف آسمانى آن عطا ميكند چرا كه آيات قرآن با آن روح وسيعش در ذهن افراد جارى مي شود و به فرموده امام صادق (ع) توفيق عمل به آن رانيز براي افراد بيشتر فراهم ميسازد.
منابع :
1 ـ سورة حجر آية 9. |
|
صراط ريا؛ سه خصوصيت قرآن
مفاهيم- آيتالله عبدالله جوادي آملي
إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ ان لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً * وَأَنَّ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَه أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَاباً أَلِيماً |
|
قرآن از ديدگاه قرآن (1)
احمد سلیمانی
فصل اول : قرآن سخن خالق است یا مخلوق؟
1 . قرآن از طرف خداوند نازل شده است
ابتدا به بررسی تعدادی از آیات قرآن که دال بر این مطلب است می پردازیم.
2- قرآن از طرف شیطان و جن نیست
{ و ما تَنَّزَلَتْ بِه الْشَّیْطان} شعراء/ 210
فصل دوم : قرآن بر كدام پيامبر نازل شد؟
1. قرآن بر حضرت محمد « صلَّی الله علیه و آله » نازل شد.
به بررسی تعدادی از آیات قرآن که دلالت بر این مطلب می کند می پردازیم.
2. حضرت محمد « صَلَّی اللهُ عَلَیه وَ آلِه » خاتم پیامبران
{ما کَانَ مُحَّمَد اَبا أَحَدٍ مِّن رِّجالِکُمْ وَلکِنَ رَسُولُ اللهِ وَ خاتَمَ الْنَبِیین}احزاب/ 40
3. ویژگیهای پیامبر« صَلَّی اللهُ عَلَیه وَ آلِه »
مختصری از این ویژگی ها به صورت زیر بیان گردیده است :
4. خداوند در قرآن پیامبر « صَلَّی اللهُ عَلَیه وَ آلِه » وامت او را مسلمان نامیده است.
{هُوَ سَمَّئکُمُ الْمُسْلِمینَ مِنْ قَبْلُ وَ فی هذا}حج / 78
فصل سوم : آیا قرآن کتب آسمانی قبل از خود را تصدیق می کند؟
1.قرآن تصدیق کنندة تمام کتب آسمانی پیش از خود است .
{ وَاَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقّ مُصَدِقَاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتابِ وَ مُهَیْمِناً عَلَیهِ}مائده / 48
2-آگاهی اهل کتاب از حقانیت قرآن .
{ یأَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَکْفُرونَ بِأیتِ اللهِ وَ اَنتُمْ تَشْهَدُون}آل عمران/ 70
3- ایمان آوردن مومنان راستین از اهل کتاب به قرآن .
{ الَّذینَ ءاتَیْنهُمُ الْکِتابَ مِنْ قَبْلَهِ هُم بِهِ یُؤمِنُون} قصص / 52
4. تصديق مسلمانان به ايمان آوردن به قرآن و كتب آسماني قبل از آنها
وَقُوُلو ءاَمنّا بِالَّذي اُنزِلَ اِلَينا وَ اُنزِلَ اِلَيكُمْ وَ اِلهِنا وُ اِلهُكُم واحِدَ و َنَحْنُ لَهُ مُسلِموُنْ
فصل چهارم : اهداف قرآن كريم چيست ؟
1. براي هدايت مردم به مستقيم ترين آيينها
{إنَ هذَا الْقرَآن يِهْدِي لِلَتي هِيَ اَقْوَم} اسراء 9
2-قرآن هدايت و رحمت براي اهل ايمان و مسلمين
صراحتاً اين آيه دلالت براين مطلب دارد
3. قرآن هدايت و رحمت براي اهل يقين
هَذا بَصائِرُ لِلْناسِ وَ هِدًي وَ رَحْمهً لِقومٍ يوِقِنوُن جاثيه ، 20
4.خارج كردن مردم از ظلمات به نور
آيات متعددي دلالت براين امر دارند ، به بررسي يكي از آنها ميپردازيم .
5. همه دانشمندان قائلند كه قرآن براي هدايت مردم آمد .
وَ يَريَ الذينَ اوُتوُ العِلمَ الَّذي اُنزِلَ اِلَيكَ مِنْ رَبّكَ هُوَ الحَقّ و يَهدي اِلي صِراطٍ العَزيز سباء 6
6.قرآن براي تذكر همه جهانيان فرستاده شده است .
آيات متعددي دلالت براين امردارند ، كه به بررسي يكي از آنها ميپردازيم .
7.قرآن بشير و نذير است .
آيا ت متعددي دال براين مطلب است كه به محتواي يكي از آنها ميپردازيم .
8.قرآن ورسول الله صلي الله عليه و آله برهمه اديان دنيا غالب ميشوند .
هُوَ الّذي اَرْسَلَ رَسوُلِهِ بِالهُدْيِ وَدينِ الْحقّ لِيُظْهِرَهُ وَ عَلي الدّينِ كُلِّهِ وَكفَي بِاللهِ شَهيداً فتح ، 28
9.قرآن آشكار كننده حق ازباطل
آيات متعددي دلالت براين امر ميكند ، به شرح يكي از آنها ميپردازيم .
10.قرآن شفاء براي مؤمنين
وَ نُنَزِّلُ مِنَ القُرآنِ ما هُو شِفاءٌ و رحمهٌ لِلموءمِنين ... اسراء ، 82
11. قرآن خسران براي ستمگران
وَلا يَزيدُ الظّالِمينَ اِلّا خَسَاراً اسراء 82
12. تلاوت قرآن موجب افزايش ايمان مؤمنان است .
وَلِذا تُلِيَتّ عَلَيهِمُ وءَايتُهُ زادَتْهُم ايمَانا ً انفال ، 2
پي نوشت :
1 . تفسیر نمونه ؛ ج 18 ، ص 364 . 2. همان ؛ ج 20 ، ص 209 . 3. همان؛ ج 13، ص 159 4. همان؛ ج 13، ص108 5. از جمله : بقره 99 ، 176 ،252 و نساء ، 82 ، 105،113،136 و مائده 15 ، 48، 83 و انعام 19 ، 92 ، 114 و اعراف 196 و یونس 37 و هود 1 ، 14 و رعد 1 و ابراهیم 1 و حجر 9 و نمل 44 ، 64 ، 89 ، 102 و اسراء 82 ،105 ، 106 و کهف 1 ، 27 و مریم 73 ، 97 و طه 2 ، 99 ، 113 و انبیاء 10 ، 50 و حج 16 و مؤمنون 71 ونور 34 ، 46 و فرقان 1 ، 6 و شعراء 192 و نمل 6 و لقمان 2 و سبأ 6 و یس 5 و ص 39 و زمر 2 ، 23 ، 41 و غافر 2 وفصلت 3 وشوری 3 ، 17 و دخان 3 وجاثیه 6 و واقعه 80 و حدید 9 و تغابن 8 و طلاق 10 و مزمل ، 5 و انسان ، 23 و قدر، 1 و قصص ، 86 و عنکبوت ، 45 و محمد ، 2 و جمعه ، 2 و بینه ، 2 . ر.ک به تفسیر نمونه مربوط به این آیات ، مطلوب ما که همان نازل شدن قرآن از طرف خدا است به دست می آید و سورة مائده ، 104 با رجوع به تفسیر نور و سورة رعد ، 30 – ر.ک به تفسیر المیزان مراد ما به دست می آید. 6. تفسير نمونه ؛ ج 15 ،ص 363 7. همان منبع ؛ ج 15 ، ص 364 . 8. تفسیر تقریب القرآن الی الأذهان ؛ ج 5 ، ص 154 . 9. ترجمه تفسیر جوامع ااجامع ؛ ج 6 ، ص 32 . 10. تفسیر نمونه ؛ ج 5 ، ص 179 . 11. تفسیر تقریب القرآن الی الأذهان ؛ ج 4 ، ص 525 . 12. تفسیر نمونه ؛ ج 1 ، ص 66 . 13. تفسیر نمونه ؛ ج 17 ، ص 338 . 14. کتاب یکصد و پنجاه موضوع از قران کریم ، ص 283 . 15. تفسير نمونه؛ج 14 ،ص 183 16. بقره ،41 ، 89 ، 97 ، 101 وآل عمران 3 ، 81 ونساء 47 ومائده 15 ، 48 وانعام 92 ویونس 27 ویوسف 111 و احقاف 12 ، 30 و فاطر 31 . 17. سوره آل عمران ؛ آیه 72 و انعام ، 114 18. آل عمران، 72 و انعام،114 19. تفسير نمونه ج 10 ص 236 20. همان ؛ ج16 ص 109 21. همان ؛ج 16 ص 300 22. همان ؛ج 16 ص 301 23. تفسير نمونه : ج 12 ص 38-36 24. آل عمران ، 101 ، 138 و سبا ، 6و زمر 41 و جاثيه ، 11 و جن ، 2 . 25. تفسير نمونه ؛ ج 11 ص 286 26. تفسير نمونه ، ج 21 ص 256-255 27. ازجمله حديد 9 ، وطلاق 11 28. تفسيرنمونه ؛ ج10 ص 262 29. تفسير نمونه ، ج 18 ص 20 30. مزمل 19 و مدثر 54 و انسان 29 و تكوير 27 و عنكبوت 51 و قصص 51 با مراجعه به تفسير نمونه 31. تفسير نمونه ؛ ج 19 ص 352-351 32. تفسير نمونه ؛ ج20 ، ص 211 . 33. ترجمه تفسير مجمع البيان ؛ ج 23 ص 175 34. از جمله حجر1 و قصص 2 . 35. تفسير نمونه ؛ ج 9 ص 299 . 36. همان ؛ ج 12، ص 236 . 37. از جمله فصلت ، 44 . 38. تفسيرنمونه ،؛ ج 12 ص 238-237 39. تفسيرنمونه ؛ ج 7 ، ص 87 |
|
فروغی از اندیشه های قرآنی امام صادق (ع)
سید جواد حسینی
تمام فرقههای اسلامی اتفاق نظر دارند که امام صادق(ع) در بسیاری از علوم، از کلام و اعتقادات گرفته تا فقه و تفسیر و مسائل اخلاقی، پیشگام و پیشتاز بود؛ تا آنجا که چهار هزار نفر از خزائن علوم آن حضرت خوشهچینی کردند. شیخ مفید می گوید:
نکاتی دربارۀ قرآن
امام صادق(ع) نکات کلیدی و مهمی دربارۀ قرآن بیان فرموده است که در هر زمان میتواند راهگشا و کارساز باشد.
1. قرآن، جامع علوم
یکی از پرسشهای همیشگی این است که: آیا قرآن تمام علوم بشری را در خود جای داده است؟ از ظاهر آیات قرآن فهمیده می شود که قرآن، بیانگر هر تری و خشکی: )لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ([3]، و تبیان هر چیزی است.[4]
2. تازگی قرآن
در عصر ما این پرسش فراوان مطرح میشود که: چگونه کتابی که مربوط به 1400سال قبل است، میتواند جامعه پیشرفته قرن حاضر را اداره کند؟ از حضرت امام صادق(ع) نیز سؤال شد که: چگونه قرآن با وجود انتشار یافتن و گذشت زمان، جز تازگی چیزی بر آن اضافه نمیشود؟ فرمود:
3. آموختن قرآن
آشنایی با قرآن ـ که کاملترین کتاب الهی است ـ به عنوان واجب کفایی، لازم و واجب است. حضرت صادق(ع) فرمود:
4. پناه بردن و گوش دادن به قرآن
قرآن کریم میفرماید:
5. منع تفسیر به رأی
از انحرافات خطرناکی که در جامعه بعد از پیامبر اکرم(ص) به وجود آمد و تا امروز ادامه داشته است، تفسیر به رأی و تحمیل آرا بر قرآن است. پیامبر اکرم(ص) فرمود:
معارف دینی قرآنی
1. تفسیر آیۀ نَفْر
مردی انصاری از امام صادق(ع) پرسید: گروهی از مردم روایت کردهاند که رسول خدا(ص) فرمود: «اِنَّ اِخْتلافَ اُمَّتی رَحْمَةٌ؛ اختلاف امت من رحمت است». حضرت فرمود: راست میگویند. عرض کردم: اگر اختلاف آنها رحمت است، پس اجتماع و اتفاقشان عذاب است؟ حضرت فرمود: «مقصود چیزی نیست که تو رفتهای و دیگران رفتهاند، اینکه خدا فرمود: )فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ([23]؛ «چرا از هر طایفه، گروهی کوچ نمیکنند تا در دین تفقه کنند و بعد از برگشتن، قومشان را (از عذاب الهی) بترسانند». پس خداوند به مردم امر کرده است که به سوی رسول خدا بکوچند و نزد او رفت و آمد کنند تا بیاموزند، آن گاه به سوی قوم خویش برگردند و آنها را (از مسائل دینی) آگاه سازند. همانا مقصود پیامبر (از اختلاف)، رفت و آمد به شهرها ]ی دور و نزدیک[ است، نه اختلاف در دین؛ زیرا دین، یکی است. همانا دین، یکی است».[24]
2. معنای شاکله
امام صادق(ع) فرمود:
2. هدف خلقت
از بحثهایی که همیشه مطرح بوده است، این مطلب است که: انسان برای چه آفریده شده است و هدف از خلقت او چیست؟
4. قلب سلیم و مختوم
حضرت صادق(ع) در تفسیر آیه )إِلاّ مَنْ أَتَى اللّهَ بِقَلْبٍ سَليمٍ(، فرمود:
5. گناهان کبیره در قرآن
عمرو بن عبید بر امام صادق(ع) وارد شد و این آیه را خواند: )إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ([40] و سپس عرض کرد: دوست دارم گناهان کبیره را از کتاب خدا برایم بیان فرمایید.
امامت در قرآن
یکی از پرسشهایی که امروزه مطرح است و وهابیّت نیز به شدت به آن دامن میزند، این است که چرا نام امامان در قرآن نیامده است؟ این پرسش در زمان حضرت صادق(ع) نیز مطرح شد. راوی پرسید: مقصود از این آیه چیست؟ )یا أَيّهَا الّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللّهَ وَ أَطيعُوا الرّسُولَ وَ أُولِي اْلأَمْرِ مِنْكُمْ( [61]؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید! خدا و رسول خدا و صاحبان امر را اطاعت کنید».
پینوشتها
[1] . الارشاد، شیخ مفید، ص271، قم، مکتبة بصیرتی، مناقب آل ابی طالب، زین الدین محمد بن علی بن شهر آشوب، ج4، ص269، انتشارات ذوی القربی. [2] . سیر حدیث در اسلام، سید احمد میرخانی، ص109 ـ 204، تهران، 1361ش. [3] . انعام / 59. [4] . نحل/ 89. [5] . المیزان فی تفسیر القرآن، علامه سید محمد حسین طباطبائی، ج12، ص246 ـ 247، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چهارم، 1361ش. [6] . تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، ج11، ص363. دارالکتب الاسلامیه، 1370ش. [7] . اشاره به آیه 89 سوره نحل. [8] . اصول کافی، ج1، ص 59، باب 20، الرّد الی کتاب الله، ح1؛ تفسیر نمونه، ج11، ص362؛ نورالثقلین، ج3، ص740. [9] . تفسیر نمونه، ج11، ص362؛ نورالثقلین، ج3، ص75. [10] . اصول کافی، ج1، ص60، ح6؛ اعلام الهدایة، مجمع جهانی اهل بیت، ج8، ص237. [11] . اصول کافی، ج1، ص61، باب 20، (الرّد إلی الکتاب)، ح8. [12] . همان، ج1، ص201، ح2. [13] . گروهی از غلات، پیرو مغیرة بن سعید عجلی هستند. ر.ک: معارف و معاریف، سید مصطفی حسینی دشتی، مؤسسه فرهنگی آرایه، ج5، ص467. [14] . مائده / 3؛ بحارالانوار، ج2، ص169، ح3. [15] . بحارالانوار، ج92، ص15، ح8؛ منتخب میزان الحکمه، ص416، ح5168. [16] . «کسانی که کتاب (قرآن) به آنان دادیم، آن را چنان که حق تلاوتش است، تلاوت میکنند». بقره / 121. [17] . ص / 29. [18] . تنبیه الخواطر، ج2، ص236، به نقل از منتخب میزان الحکمه، ص 418، ح5192. [19] . نحل / 98. [20] . تفسیر عیاشی، ج2، ص270، ح68، به نقل از منتخب میزان الحکمه، ص 418. [21] . بحارالانوار، ج86، ص151، ج87، ص78، ج89، ص221؛ وسائل الشیعه، ص215، باب 26. [22] . بحارالانوار، ج92، ص110، ح11؛ منتخب میزان الحکمه، ص 419، ح5208. [23] . توبه / 122. [24] . اعلام الهدایة، ج4، ص239؛ معانی الاخبار، صدوق، ص157، ح1، ص154، ح1. [25] . کافی، ج2، ص58، ح5؛ منتخب میزان الحکمه، ص114، ح1287. [26] . منتخب میزان الحکمه، ص 519. [27] . اعلام الدین، ص344. [28] . مجله صباح، ش10ـ9، 1382ش، ص68. ر.ک: جوان و بحران هویت، محمدرضا شرفی، ص96؛ ایدئولوژی الهی، ص 271. [29] . ذاریات / 56. [30] . طلاق / 12. [31] . ملک / 2. [32] . هود / 118 و 119. [33] . بحارالانوار، ج1، ص 167، ح2. [34] . طلاق / 12. [35] . هود / 118و119. [36] . نور الثقلین، حویزی، ج2، ص404، ح 250، به نقل از منتخب میزان الحکمه، ص 65، ح705. [37] . ر.ک: معارف قرآن، محمد تقی مصباح یزدی، مؤسسه در راه حق، ص 168؛ مجله صباح، ش10ـ9، ص74. [38] . کافی، ج2، ص16، ح5؛ منتخب میزان الحکمه، ص 429. [39] . محمد / 24. [40] . نساء / 31. [41] . نساء / 48 و 116. [42] . یوسف / 87. [43] . مریم / 32. [44] . نساء / 93. [45] . همان / 10. [46] . انفال / 16. [47] . بقره / 275. [48] . همان / 102. [49] . اسراء / 32. [50] . آل عمران / 77. [51] . همان / 161. [52] . توبه / 34. [53] . بقره / 283. [54] . همان / 27. [55] . حج / 30. [56] . اعراف / 99. [57] . ابراهیم / 7. [58] . المطففین / 1. [59] . نجم / 32. [60] . مناقب، ج4، ص272و273. [61] . نساء / 59. [62] . احزاب/ 33. [63] . تفسیر صافی، محسن فیض کاشانی، ج1، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ج1، ص462و463. [64] . همان، ص 463. [65] .کافی، ج1، ص191، کتاب الحجه، ح1. [66] . آل عمران / 162. [67] . هود / 18. [68] . نحل / 84. [69] . زمر / 56. [70] . توبه / 119. [71] . سباء / 46. [72] . مناقب، ج4، ص194و195. [73] . آل عمران / 7. [74] . کافی، ج1، ص 213، کتاب الحجه، باب الراسخون، ح2؛ اعلام الهدایه، ج8، ص 234 |
|
معرفی توصیفی «شبهات و ردود حول القرآن الکریم»
حسن حکیم باشی
شبهات و ردود حول القرآن الكریم. محمدهادی معرفة، مؤسسة التمهید، قم المقدسة، الطبعة الاولي، 1423هـ، 2002 م، 608ص.آیة الله محمدهادی معرفت از چهره های برجسته و شناخته شده در عرصه فقه و تفسیر و قرآن پژوهی است كه ده ها سال به تلاش علمی و تدریس و تألیف در این سه زمینه همت گماشته و از رهاورد این پویش علمی ده ها كتاب ومقاله به زبان عربی و فارسی به رشته تحریر درآورده است كه برخی از آنها مهم ترین منابع در زمینه مربوطه هستند. در عرصه قرآن پژوهی كتابهای «التمهید فی علوم القرآن» و «التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب» و دیگر كتابهای استاد را می توان برجسته ترین اثر عالمان شیعی در طول تاریخ متون اسلامی درباره علوم قرآنی به شمار آورد. سخن در توصیف شخصیت و شرح حال زندگی علمی استاد و معرفی آثار و تألیفات ایشان مجالی فراخ تر می طلبد. اینك در این مجال كوتاه، در پی بررسی و معرفی اثر تازه قرآنی ایشان با عنوان «شبهات و ردود حول القرآن الكریم» هستیم. این كتاب كه به تازگی و پس از سالها تلاش سخت كوشانه استاد انتشار یافته موسوعه ای ازمهم ترین شبهات وارده بر ساحت قدسی قرآن كریم است كه در طول سده های تاریخ اسلامی از سوی قرآن پژوهان و مستشرقان عرضه شده است. در این میان به جای بررسی های پیرامونی همچون استقراء و استقصای شبهات و پارینه شناسی خاستگاه و آغاز پیدایش هر شبهه یا نخستین مطرح كنده آن، به اصل موضوع و گزیده ترین پاسخ با استوارترین روش پرداخته شده، چنان كه از میان انبوه شبهه ها و خرده گیری های خرد و كلانی كه در اینجا و آنجا دیده می شود، به بایسته ترین ها بسنده شده است. كتاب یادشده به لحاظ پرداختن تخصصی و اختصاصی به شبهات پیرامون قرآن، نخستین كتاب از این دست در تاریخ شیعه بوده كه به حق باید انتشار آن را نقطه عطفی در تاریخ تحقیقات قرآنی و بشارتی عظیم برای ره پویان این رشته علمی به شمار آورد. اینك پیش از معرفی این اثر، شایسته است نیم نگاهی به دیدگاه كلی استاد در زمینه شبهه و شبهه پردازی بیفكنیم.
شبهه و روش برخورد با آن
استاد معرفت، شبهه را امری پسندیده و بایسته می داند كه ضامن پیشرفت كاروان علم و دانش و روند تحقیق و پژوهش است:
شبهات وارده در باب قرآن
استاد معرفت، شبهات را شامل دو قسم كهن، مانند آنچه در آثار فخررازی و عبدالجبار معتزلی دیده می شود و شبهات جدید، همچون تشكیك در وحیانی بودن ساختار قرآن و تركیب كلامی لفظ آن می داند كه آیا متعلق به خداست یا ساخته پیامبر(ص) است كه مفاهیم را دریافت می كرده و خود در قالبی می ریخته است.
شیوه پاسخگویی به شبهات
استاد معرفت از میان سه شیوه: «برخورد تكفیرآمیز و مرتدّ پنداری» و «مواجهه تحقیرآمیز» و «پاسخ به دور از دشمنی و با عطوفت و استدلال»، تنها شیوه سوم را درست می داند و می گوید:
كتاب «شبهات و ردود حول القرآن الكریم»
نویسنده در مقدمه این كتاب، شبهات وارده از سوی معارضان را پنج قسم می داند كه از این قرارند: 1. الهام گیری قرآن از منابع زمینی و تعلیمات محیط پیرامون پیامبر و نداهای درونی وی، به دلیل ممكن نبودن فراگیری وحی مستقیم آسمانی از روی بشر زمینی مادی؛ 2. تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمان جاهلیت؛ 3. تناقض نمونی؛ 4. وجود اشتباهات تاریخی، ادبی و علمی؛ 5. احتمال راه یافتگی تحریف به قرآن.
پی نوشتها:
٭ ر.ك: مقاله زن در قرآن و در فرهنگ زمان نزول ، (در دو بخش) شماره 26 ـ 25، بهار و تابستان 1380و 28 ـ27، پاییز و زمستان 1380؛ و نیزمقاله قرآن و دیگر آیینها و فرهنگها (در دو بخش) شماره های 31، پاییز 1381 و 32، زمستان 1381. |
|
قرآن از ديدگاه قرآن (2)
احمد سلیمانی
فصل پنجم : معارف قرآن چيست؟
1.آيات روشن وروشنگر
آيا ت متعددي براين مطلب دلالت دارند
2.قرآن بهترين سخن است .
اللهُ نَزَّلَ أحْسَنَ الحَديثُ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثاني .. زمر ، 23
3. احكام واضح و آشكار
وَكَذلِكَ أنْزَلناهُ حُكماً عَربياً ... رعد ، 37
4. ذكر حكمتهاي خداوند
حِكمَةٌ بالغَهٌ فَما تُغنِ النُذُرْ قمر ، 5
5. تاريخ ارزشمند .
كَذلكَ نَقُصُّ عَليكَ مِنْ أَنباءِ ماقدْ سَبَقَ ءاتيَتُكَ مِن لَدُنّا ذِكراً طه ، 99
6.خداوند هرگونه مثلي را درقرآن آورده است .
وَ لَقَد ضَربْنا لِلناسِ في هَذا القُرآنِ مِن كُلِ مَثَلٍ لَعَلّهُم يتَذَّكرّون زمر ، 27
7. شرح معارف الهي در قرآن .
آيات متعدد ديگري دال براين امراست ،كه به تفسير يكي از آنها ميپردازيم .
8.درقرآن همه چيز بيان شده است
نَزّلْنا عَلَيكَ الكِتابُ تِبْيانا ً لِكُل شَيء نحل ، 89
9.مردم درهمه چيز تفكر كنند و بعد از آن عمل كنند با توجه به بررسي عواقب و نتايج آن
آيات متعددي اين را ميفهماند كه به بررسي سه نمونه ازآن ميپردازيم .
تعقل
كَذلكَ يُبَيّنُ اللهُ لَكم ءايتِهِ لَعَلكّم تَعقِلون بقره ، 242
تدبر
أَفَلا يَتَدّبَرونَ القُرآنَ وَلوْ كانَ مِن عِنّد غَيرِ اللهِ لَوَجدوُا فيِهِ اِختلافاً كثيراً نساء ، 82
10.ايمان آوردن به قرآن
آيات متعددي اين مطلب را ميرسانند كه يك مورد را بررسي ميكنيم .
11- ايمان آوردن گروهي از جنيان به قرآن
آيات متعددي آنرا ذكر ميكنند كه يكي از آنها را بررسي ميكنيم .
فصل ششم : ويژگي هاي قرآن چيست ؟
1. قرآن معجزه جاويدان
آيات متعددي براعجاز قرآن ، مبارزه طلبي و عدم تحريف آن دلالت دارند . به بررسي دو مورداز آنها ميپردازيم .
2.قرآن از تحريف مصون است .
لاَ يَأتيهِ الباطِلُ مِن بَينِ يَدَيهِ و لا مِن خَلفِهِ تَنْزيلُ مِن حَكيمٍ حَميد . فصلت ، 42
3. قسم خوردن خداوند به قرآن
درآيات زيادي خداوند به قرآن قسم ميخورد مانند آيه شريفه زير ،
4. قرآن درلوح محفوظ خداوند .
آيات متعددي دال براين مطلب است ، كه به بررسي يكي از آنان ميپردازيم .
تفسير : منظور از « ام الكتاب » يا لوح محفوظ چيست ؟
واژه أم درلغت به معناي اصل و اساس هر چيز است و اينكه عرب به مادر أم ميگويد به خاطر آن است كه ريشه خانواده و پناهگاه فرزندان است . بنابراين أم الكتاب (كتاب مادر ) به معني كتابي است كه اصل و اساس همه كتب آسماني ميباشد ، و همان لوحي است كه نزد خداوند از هر گونه تغيير و تبديل و تحريفي محفوظ است، اين همان كتاب علم پروردگار است كه نزد او است وهمه حقايق عالم وهمه حوادث آينده وگذشته وهمه كتب آسماني درآن درج شده است وهيچ كس به آن راه ندارد جز آنچه راكه خدا بخواهد افشا كند .
فصل هفتم : كيفيت تلاوت قرآن چگونه است ؟
با توجه به مطالبي كه تاحال بيان شده و قطرهاي بسيار كوچك از عظمت قرآن بيان شد ، بايد بدانيم كه چطور آيات روح بخش آنرا تلاوت كنيم .
1. پناه بردن به خدا از شر شيطان (استعاذه به خداوند )
فَاِذا قَرَأتِ القُرآنُ فَأستَعِذْ بِاللهِ مِن الشَيطانِ الرّجيم . نحل ، 98
2. خواندن با دقت قرآن
وَ رَتّلِ القُرآنَ تَرتيلاً مزمل ، 4
3.تلاوت قرآن به اندازه ميسر
فَاقْرءوُا ما تَيّسرَ مِن القُرآن ... مزمل ، 2
فصل هشتم : قرآن با مخالفانش چه برخوردي دارد ؟
حال بعد ازاين ويژگيهايي كه هركدام به نوبۀ خود عظمت قرآن را نشان ميداد ، بايد ببينيم قرآن كريم با كسانيكه منكر او هستند چطور صحبت ميكند .
1.ستمكار ترين كس درعالم
وَمَنْ أظْلمُ مِمَن ذَكّر باياتِ رَبّه ، ثُم أعرِض عَنْها سجده ، 22
2.گمراه ترين كس در عالم
قُل أَرَءيتُم إن كانَ مِن عِند اللهِ ثُمَ كَفَرتُم بهِ مَن أضَلَّ مِمّن هُوفي شِقاقٍ بَعيدٍ فصلت ، 52
3.منكران قرآن چه كساني هستند ؟
ظالمان وَ ما يَجْحَدُ بِاياتِنا الِاّ الّظالِمون عنكبوت، 49
4.مجازات تكذيب كنندگان قرآن .
عذاب شديد إنَّ الّذينَ كَفَروا بِايتِ اللهِ لَهُم عَذابٌ شَديدٌ ... آل عمران ، 112
فصل نهم : چه كساني وارث علم قرآن هستند ؟
بندگان برگزيده خدا
ثُمَ أورَثنَا الكتبَ الذينَ اصْطَفَيْنا مِن عِبادًا فَمِنْهم ظالِمٌ لِنَفسهِ و مِنهم مُقْتصِدٌو مِنهمْ سابقُ بِالخَيرات بِإذنِ اللهِ ذلك هُو الفَضلُ الكَبير فاطر ، 32
كتابنامه
1. حسيني شيرازي ، سيد محمد ؛ تقريب القرآن الي الاذهان ؛ بيروت ؛ دارالعلوم ، 1424 ق.
پي نوشت :
1. ازجمله حج 16؛ نور 34، شعراء 2 ، نمل 1 ، يس 69 ، زخرف 2 ، دخان 2 ،مجادله 5 ر.ك برتفسير نمونه 2. تفسيرنمونه ؛ ج 14، ص 514 3. مانند نور ، 34 رك . به تفسير نمونه 4. تفسيرنمونه ؛ ج19 ، ص 437-432 5. ر.ك به تفسيرنمونه ؛ ج 19 ص 433 . 6. تفسير نمونه ؛ ج 23 ص 22-21 7. تفسير نور ،؛ ج 7 ص 387 8. تفسيرنمونه ؛ ج 19 ص 442 9. از جمله نور ، 34 10. ترجمه تفسير الميزان ؛ ج 7 ص 149 11. تفسيرنمونه؛ ج 11 ص 362-361 12. ازجمله بقره ، 266 13. ترجمه تفسير الميزان ؛ ج 2 ص 295 . 14. تفسير نمونه ؛ ج 2 ص 216 15. همان ؛ ج 4 ص 29-27 16. از جمله ؛ زمر 55 ر.ك تفسيرنمونه 17. تفسيرنمونه ؛ ج 4 ص 322 18. احقاف 30 ، جن 1و2و3و13 ر.ك به تفسير نمونه 19. تفسيرنمونه ؛ ج 21 ص 368 20. يونس 38، هود 13 ، اسراء 88 ، قصص 49 ، طور 34 ، انعام 115 ، توبه 32 ر.ك تفسيرنمونه 21. تفسير نمونه ؛ ج 1 ص 126 22. همان ؛ ج 1 ص 139-132 23. تفسيرنمونه ؛ ج 20 ص 298 24. ر.ك به تفسيرنمونه ؛ ج 20 ص 300-299 25. همان 26. از جمله ؛ دخان 2 و ق 1 ر.ك به تفسير نمونه طور 2 ر.ك به تفسير هدايت . 27. از جمله ، بروج 22 ، واقعه 78 28. تفسير نمونه ؛ ج 21 ص 9 29. ر. ك تفسير نمونه ؛ ج 21 ص 10 30. تفسير نمونه ؛ ج 11 ص 397-396 31. تفسير نمونه ؛ ج 25 ص 167- 166 32. همان ؛ ص 194 33. تفسيرنمونه ؛ ج 17 ص 161 34. تفسيرنمونه ؛ ج 20 ص 325 35. همان ؛ ج 16ص 356-305 36. همان ؛ ج 1 ص 151 37. همان ؛ ج 17ص 89 38. همان ؛ ج 18ص 99- 98 39. تفسيرنمونه ؛ ج 3 ص 54 40. همان ؛ ج 2 ص 421-420 41. ترجمه تفسيرالميزان ، ج 14ص 292 42. ترجمه تفسيرالميزان ، ج16ص 177-176 43. تفسيرنور ؛ ج 10ص 334 44. تفسير نمونه ؛ ج 6 ص 164 -163 45. همان ؛ ج 6 ص 171-169 46. همان ؛ ج 6 ص 369 47. همان ؛ ج 7 ص 35-33 48. تفسير نمونه، ج 27 ص 33 49. همان ؛ ج 24 ص 415 50. همان ؛ ج 2 ص 47-34 51. همان ؛ ج 25 ص431 52. تفسير نمونه ؛ ج 18 ص 263-260 |
|
جامعیت و کمال قرآن
دکتر نقی پور فر
اشاره:
استخراج آيين نامه ها و دستورالعمل هاى اسلامى و دينى از متون و منابع اصيل دينى كه همانا جز قرآن و احاديث اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام نيست از اصولى ترين و اولى ترين نيازها و اهداف در برنامه ريزيهاى نظام اسلامى و جارى نمودن دين در زوايا و ابعاد مختلف جامعه بوده و هست. به عبارت ديگر كاربردى نمودن دين در عرصه و موضوعات مختلفى از جمله اقتصاد اسلامى، فرهنگ اسلامى، هنر اسلامى، سياست اسلامى، دانشگاه اسلامى،... و مديريت علمى اسلامى يك نياز اساسى و مستمر جامعه دينى است كه غفلت از آن خساراتى سهمگين بر پيكر دين و نظام مقدس دين وارد خواهد كرد. اين فهم جز با بسيج انديشمندان و كارشناسان و متخصصان حوزوى و دانشگاهى و عزم و اراده مبتنى بر شناخت و معرفت نسبت به دين و نظام دينى محقق نخواهد شد.
جامعيت قرآن كريم
در بحث مديريت و سازمان، سه مقوله اساسى وجود دارد:
معيار جامعيت
اولين معيار و مسئله اساسى جامعيت، توجه به تمام ابعاد وجودى انسان است، چرا كه انسان ابعاد مادى و فوق مادى (ملكوتى) دارد و يك قانون جامع، قانونى است كه به همه اين ابعاد و نيازهاى مبتنى بر اين ابعاد توجه كند و پاسخ اين نيازها را به نحوى منطقى ارائه نمايد.
پى نوشتها:
[1]. محورهاى اساسى نياز روانى: 1- امنيتى 2- جنسى 3- عاطفى مى باشد. [2]. لا دين لمن لا عقل له: اصول كافى، ج1، كتاب عقل و جهل. [3]. تلك النكرإ تلك الشيطنه: همان. [4]. ق-16 [5]. فان جهنم جزآوكم جزإ موفورا واستفزز من استطعت منهم بصوتك و اجلب عليهم بخيلك و رجلك و شاركهم فى الاموال والاولاد وعدهم وما يعدهم الشيطان الا غرورا» خدا به شيطان گفت برو كه هر كس از اولاد آدم پيرو تو گردد با تو به دوزخ كه پاداش كامل شماست كيفر خواهد شد برو و با جمله لشكر سواره و پياده ات بر آنها احاطه كن و در اموال و اولاد هم با ايشان شريك شو و به وعده هاى دروغ آن ها را بفريب و مغرور ساز. (اى بندگان بدانيد) كه وعده شيطان چيزى جز غرور و فريب نخواهد بود.» (اسرإ 64-63) (پاسدار اسلام, ش 245) |
|
جامعيت و جاودانگى قرآن كريم در نهج البلاغه
فاطمه نقيبى - پژوهشگر
چكيده:
بسيارى از مخالفان قرآن كوشيدهاند چنين شبهه افكنى كنند كه اين كتاب آسمانى با دنياى امروز كه عصر پيشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نيست; بلكه فقط اعجاز عصر پيامبر ختمى مرتبتصلى الله عليه وآله است و صرفا براى زمان ايشان شموليت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجيل صرفا براى استفاده فردى قابليت دارد.
كليد واژهها: قرآن، نهجالبلاغه، جامعيت و جاودانگى، ادله عقلى و نقلى، حجيت، اهل حديث
جامعيت قرآن از نگاه نهجالبلاغه
جامعيت و جاودانگى قرآن كريم از مهمترين مباحث زير بنايى، جهتشناخت اين كتاب الهى و يكى از موضوعات بحثانگيز امروزى است. قطعا تشريح و بررسى دقيق و عميق اين موضوع مىتواند بر ادعاهاى پوچ در اين زمينه خط بطلان كشد.
ارتباط قرآن و علوم مختلف
بنابر اصل جامعيت قرآن، برخى اين مجموعه عظيم الهى را حاوى كليه علوم و مسائل مورد نياز بشر پنداشته و در پى ايجاد رابطه مابين كليه علوم نوين با قرآن برآمدهاند.
دليل عقلى بر جامعيت قرآن كريم
آنچه گذشت دلايل نقلى متقنى بر جامعيت قرآن مجيد بود. در ميان بيانات گهربار حضرت علىعليه السلام به دليل عقلى بر اين مطلب رهنمون مىشويم; امام عليه السلام در جايى مىفرمايد:
حجيت قرآن كريم در نهج البلاغه و نظريه اهل حديث
حجيت قرآن كريم از جمله مسائلى است كه مورد اختلاف بسيارى از علما و انديشمندان فرقههاى اسلامى و غير اسلامى بوده است. منظور از حجيت قرآن كريم آن است كه اين كتاب آسمانى از هرجهتبراى همگان قابل درك و فهم است و در مقام استنباط و استناد مىتوان بدان تكيه كرد و آن را مورد عمل و دليل و مبنا قرار داد.
پىنوشتها:
1) نهجالبلاغه، خطبه 18 2) انعام، 38 3) نحل، 89 4) نساء، 82 5) حشر، 7 6) مجمع البيان، طبرسى، ج 4، ص 372 7) الميزان، علامه طباطبايى، ج 7، ص 83 8) همان منبع، ج 5، ص 21 9) انيق» به معناى «حسن معجب» مىباشد، يعنى از نظر انواع بيان داراى زيبايى شگفت آورى است. بنگريد به: نهج البلاغه امام على بن ابىطالب(ع)، تصحيح صبحى صالح، ج2، فهرس الالفاظ الغريبة. 10) ترجمه و تفسير نهجالبلاغه، محمد تقى جعفرى، ج 4، ص 266-269 11) خطبه 175 12) خطبه 189 13) بيان در علوم و مسائل كلى قرآن، سيد ابوالقاسم خويى، ج 1، ص 41-42 14) التفسير، عياشى، ج 1، ص 10 15) جامعيت قرآن كريم نسبتبه علوم و معارف الهى و بشرى، محمد هادى معرفت، نامه مفيد (فصلنامه دارالعلم لمفيد)، ش 6، سال دوم، ص5; گفت و گوبا استاد معرفت، مجله پژوهشهاى قرآنى، ش 11-12، ص 210-212 16) انعام، 59 17) بقره، 31 18) جامعيت قرآن كريم، همانجا 19) فرقان، 66 20) خطبه 182 21) ترجمه و شرح نهج البلاغه، فيض الاسلام، ص 595 22) علماى حديث چنين عقيده دارند كه ظواهر قرآن حجيت ندارد; يعنى نمىتوان از ظاهر آيات بدون تمسك به روايات رسيده از معصومان(ع) به مفهوم و معناى آن رسيد; لذا هرگونه تفسيرى بدون نقل و تمسك به روايات ممنوع شمرده مىشود. بنگريد به: الحدائق الناضرة فى احكام العترةالطاهرة، يوسف بحرانى، ج 1، ص 26-35 23) بيان در علوم و مسائل كلى قرآن، ص 413 24) شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 10، ص116 25) همان منبع، ص 117 26) فى ظلال نهج البلاغه، محمد جواد مغنيه، ج3، ص 41 27) شرح نهج البلاغه، ص 117 28) مائده، 3 29) خطبه 74 30) المتقطف من بحار الانوار، علامه محمد باقر مجلسى، ج 1، ص 207 31) حج، 19 32) شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 6، ص 171; منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغه، ميرزا حبيب لله هاشمى خويى، ج 5، ص 228 33) تفسير نورالثقلين، حويزى، ج 3، ص 476 34) برخى شارحان مراد حضرت در خطبه 75 را ميزان و مقياس قرار گرفتن قرآن كريم دانستهاند. بنگريد به: فى ضلال نهج البلاغه، ج 1، ص 385 35) خطبه، 82 منابع : - قرآن مجيد: ترجمه الهى قمشهاى - بيان در علوم و مسائل كلى قرآن: سيد ابوالقاسم خويى، ترجمه محمد صادق نجفى و هاشم زاده هريسى، خوى، دانشگاه آزاد اسلامى، 1375 ش، چاپ پنجم، ج 2 - ترجمه و تفسير نهج البلاغه: محمد تقى جعفرى، نشر فرهنگ اسلامى، 1358، چاپ اول - ترجمه و شرح نهج البلاغه: علينقى فيض الاسلام ، تهران - التفسير: ابوالنضر محمدبن مسعودبن عياش سلمى سمرقندى عياشى، تصحيح و تحقيق و تعليق هاشم رسولى محلاتى، تهران، مكتبة العلمية الاسلامية، ج 2 - تفسير نورالثقلين: على بن جمعة عروسى حويزى، تصحيح و تعليق هاشم رسولى محلاتى، قم، مطبعة الحكمة، ج 5 - جامعيت قرآن كريم نسبتبه علوم و معارف الهى و بشرى: محمد هادى معرفت، فصلنامه دارالعلم المفيد، شماره 6، 1375، سال دوم - شرح نهج البلاغه: ابن ابى الحديد(متوفى 656ه) تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، دار احياء الكتب العربية، قم، مؤسسه مطبوعاتى - اسماعيليان، ج 2 - فى ظلال نهج البلاغه: محمد جواد مغنيه، بيروت، دارالعلم للملايين، 1972م، چاپ اول، ج 4 - گفتگو با استاد معرفت: محمد هادى معرفت، مجله پژوهشهاى قرآنى، شماره 11-12، 1376 - مباحث فى علوم القرآن: صبحى صالح، بيروت، دارالعلم للملايين، 1990 م، الطبعة السابعة عشر - مجمع البيان لعلوم القرآن: ابوعلى فضل بن حسن طبرسى (متوفى 548 ه.)، تهران، رابطة الثقافةو العلاقات الاسلامية مديرية الترجمة و النشر، 1417 ه. ق.، ج 10 - المقتطف من بحارالانوار: محمدباقر مجلسى، استخراج و تنظيم على انصاريان، تصحيح مرتضى حاجعلى فرد، وزارت الثقافة و الارشاد الاسلامى، 1408 ه. ق. ج 3 - منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغه: ميرزا حبيب الله هاشمى خوئى، تصحيح ابراهيم ميانجى، تهران، بنياد فرهنگى امام المهدى(عج)، چاپ چهارم، ج 21 - الميزان فى تفسير القرآن: محمد حسين طباطبايى، بيروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات، 1417ه.ق، الطبعة الاولى، ج 20 |
|
سهل و ممتنع بودن قرآن
سيد جواد حسيني
قرآن معجزه جاویدان پیامبر اسلام و سند زنده و برهان اثبات رسالت و حقانیت ارتباط او با خدا است.
تعریف معجزه
مرحوم علامه در تعریف معجزه میگوید: «معجزه یا آیه معجزه (به حسب اصل تسمیه) چنان كه از لفظش پیداست امر خارق العادهای است كه برای اثبات حق و مقارن تحدی (دعوت به مقابله) تحقق پیدا میكند. چنان كه قرآن كریم از جماعتی از انبیاء عظام نقل نموده... و چنان كه خود قرآن كریم نیز در مقام اثبات حقانیت خود (كه كلام خداست) تحدی میكند و همراه با ادعای نبوت و رسالت باشد.[1] در نتیجه معجزه دارای چهار ویژگی است:
ابعاد اعجاز قرآن
اندیشمندان به خوبی دریافتهاند كه قرآن از ابعاد مختلف و متعدد معجزه است[5] و هر روز جنبههای تازهای نیز از اعجاز قرآن روشن میشود.
پاورقی ها
[1] . علامه سید محمد حسین طباطبایی، اعجاز از نظر عقل و قرآن، مركز بررسیهای اسلامی، بیتا، ص 4. [2] . اسراء، 88. [3] . هود، 13. [4] . بقره، 23 و 24. [5] . ر.ك: المیزان، علامه طباطبایی، تهران، دار الكتب الاسلامیه، ج 1، ص 62؛ و ر.ك: ناصر مكارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الاسلامیه، ج 9، ص 293. [6] . خرمشاهی، دانش نامه قرآن، ج 1، ص 257، به نقل از مجله مبلغان، ذی حجه 1423، شماره 38، ص 87. [7] . تفسیر نمونه، همان، ج 7، ص 65. [8] . ر.ك: المیزان، همان، ج 1، ص 60، ذیل آیه 23 بقره؛ و ر.ك: آیت الله خویی، تفسیر البیان، مقدمه كتاب، و شیخ طوسی، تمهید الاصول. [9] . استاد محمد تقی مصباح یزدی، قرآن در آیینه نهج البلاغه، مؤسسه آموزشی امام خمینی، چ اول، 1379، ص 71 ـ 72. [10] . ر.ك: همان، ص 72 ـ 73. (با تلخیص) [11] . محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج 92، ص 91. |
|
قرآن در بيان ديگران
محمد رسول كياني
گرچه محتواي زيبا و سرشار از لطافت و معاني آيات قرآني، اين كتابِ مقدس را بينياز از تعريف ديگران ميكند، امّا از آنجا كه نگاه بيروني و قضاوت ديگران نيز خود شيريني و تأثيري ديگر دارد نمونههايي چند را بر ميشماريم:
پاورقيها:
1. قرآن و ديگران، علياكبر صداقت. 2. فايده و لزوم دين، ص 287. 3. فرهنگ برليان، ص 107. 4. پنجگام، ص 190. |