دانستنیهای گردشگری
سلطانيه به سلامت باد
سفري يك روزه به پايتخت 700 ساله ايران
نقشه شهر سلطانیه
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مرکز گردشگری علمی-فرهنگی دانشجویان ایران (istta)- در فاصله 400 كيلومتري تهران شهري كوچك و كمجمعيت قرار گرفته كه روزگاري دور پايتخت ايران به شمار ميرفته و كليه كاروانهاي بزرگ و كوچكي كه در جاده ابريشم حركت ميكردند به ناگزير بايد از آن ميگذشتند. شهري كه روزگاري بنا بود تبديل به اصليترين مركز عالم تشيع در جهان شود.
شهر سلطانيه كه امروزه در زنجان و شهرستان ابهر قرار گرفته جاذبههاي گردشگري تاريخي ـ طبيعي بسياري دارد. موقعيت جغرافيايي آن به گونهاي است كه ساكنان غرب كشور و تهران بهراحتي امكان دسترسي به آن را دارند. براي نمونه اگر مسافري از تهران به قصد بازديد از مجموعه سلطانيه و غار كتله خور سفر كند با برنامهريزي مناسب به راحتي ميتواند در يك روز كامل بهصورت فشرده يا طي دو روز و بدون هيچ شتاب و عجلهاي دهها جاذبه تاريخي ـ طبيعي اين منطقه را ببيند.
شهر سلطانيه ويژگيهايي خاص و كمنظيري دارد و برخلاف بقيه پايتخت هاي ايران كه حاصل پيشرفت و تكامل تدريجي بودند، يكباره و بهدستور پادشاه مغول، اولجايتو يا همان سلطان محمد خدابنده ساخته شد تا پايتخت جديدي براي امپراتوري بزرگ باشد.
ناگفته نماند كه اولجايتو براي كار ساخت شهر و آرامگاهش تمام هنرمندان، صنعتگران و معماران پرتجربه يزدي و كرماني و تجار ايران را به منطقه سلطانيه كوچ داد و براي اسكان آنها جا و مكان مناسبي ساخت. لذا نام قديمي منطقه يعني قنقراولانگ به سلطانيه به معني محل شاهنشين تغيير يافت.
از آنجا كه سلطان محمد خدابنده مانند بسياري از حكمرانان گذشته در ايجاد شهر عجلهاي بسيار داشت، به همين دليل در بناي سلطانيه امكانات فراواني ايجاد شد تا آنجا كه شاه خودش آمد و موقتا زير چادر مجللي به سر برد و انجام كارها و پيشرفت آن را مستقيما تحت نظارت قرار داد.
آخرين باري كه نام سلطانيه را در ميان صفحات تاريخ مشاهده ميكنيم، مربوط به زماني است كه در گير و دار جنگ با روسيه تزاري در عهد پادشاهان قاجار از دشت سلطانيه به عنوان قرارگاه قشون ايران استفاده شد و در اين زمان بود كه به دستور فتحعليشاه با استفاده از مصالح باقيمانده از ابنيه تاريخي، بنايي جديد به نام كوشك احداث كردند كه امروزه بقاياي آن همچنان وجود دارد.
ديدنيهاي سلطانيه
چمن سلطانيه
اولين نقطه ديدني كه در سفر به پايتخت 700ساله ايران به آن پاي ميگذاريد چمنزار طبيعي سلطانيه است.
امروزه براي دسترسي به سلطانيه شما دو مسير پيش رو داريد. اگر از سمت تهران يا قزوين به سمت زنجان و از مسير اتوبان حركت ميكنيد، بايد مراقب باشيد از خروجي سلطانيه نگذريد زيرا در اين صورت بايد تا زنجان رفته و سپس دور بزنيد و به سلطانيه برگرديد.
البته مسير ديگري نيز براي دسترسي به سلطانيه وجود دارد كه جاده قديم يا همان جاده ترانزيت است. بههرحال پس از عبور از شهر صائينقلعه حواستان به سمت چپ جاده باشد زيرا بدون ترديد يكي از زيباترين منظرههاي طبيعي ـ تاريخي ايران را به نظاره خواهيد نشست.
مسافراني كه در فصل بهار و تابستان در اين مسير تردد ميكنند همگي اذعان دارند كه تركيب گنبد فيروزهاي رنگ و بسيار بزرگ و باشكوه سلطانيه در زمينه چمنزار طبيعي و سبزرنگ گسترده دشت سلطانيه كه همراه با پس زمينه كوهستانهاي زيبا در افق در برابر چشمان مسافران پديدار ميشود، منظرهاي فراموش نشدني و بسيار تاثيرگذار است.
در شمال اين دشت و چمنزار كوههاي طارم از سلسله كوههاي البرز و در جنوب آن كوههاي سلطانيه قرار دارد.
يكي از دلايل سبز بودن چمنزار طبيعي سلطانيه بالا بودن سطح آبهاي زيرزميني در اين منطقه است كه براساس مطالعات انجام شده، سطح آبهاي زيرزميني در عمق يك متري زير چمنزار است.
امروزه و پس از گذشت قرنها از تاسيس شهر سلطانيه هنوز ميتوان گلههاي اسب فراواني را در اين دشت مشاهده كرد كه در زيستگاه خود به زندگي مشغول هستند.
اگر علاقه به تجربه خاطرهاي نوستالژيك داريد ميتوانيد با كرايه كردن يكي از اين اسبها، در دشتي باز و سبز اسبسواري كرده و به انسانهايي بينديشيد كه قرنها پيش در همين دشت با اسبان خود ميتاختند.
يكي ديگر از امكاناتي كه تا چند سال پيش در چمن سلطانيه وجود داشت و خود تبديل به يكي از جاذبههاي گردشگري منطقه شده بود، امكان پرواز با هواپيماهاي تكسرنشين بود كه گردشگران ميتوانستند براي دقايقي برفراز چمن سلطانيه و شهر تاريخي آن پرواز كرده و تجربهاي شگفتانگيز داشته باشند.
متاسفانه در سالهاي اخير اين امكان ديگر وجود ندارد و باوجود موفق بودن اين تجربه، گردشگران از داشتن چنين فرصتي محروم شدهاند.
دژ شاهي
شهرهاي قديمي ايران داراي برج و بارو و حصاري بودند كه جنبه دفاعي داشتند. عموما در داخل اين شهرها يك قلعه يا دژ كوچكتر نيز وجود داشت كه به ارگ شاهي معروف بود و لايه دوم تدافعي شهر به شمار ميرفته و از سوي ديگر محل زندگي حكمران بوده و مركز سياسي شهر محسوب ميشد.
در سلطانيه نيز با اين موضوع روبهرو هستيم و در حقيقت كل مجموعه گنبد و ابنيه مجاور آن در داخل دژي سنگي قرار داشتند كه امروزه بقاياي ديوارههاي آن در اطراف محوطه باقي مانده و با مرمتهاي صورت گرفته دوباره به شكل نخستين در برابر ديدگان گردشگران احيا شده است و شما براي وارد شدن به محوطه داخلي بايد از طريق پلههاي تعبيه شده، ابتدا از روي اين برج و بارو گذشته و وارد محوطه شويد.
براساس منابع مستند تاريخي، همزمان با بهحكومت رسيدن اولجايتو در سال 702 هجري، وي تصميم گرفت به آرزوي پدرش مبني بر ساخت شهري در محل امروزي سلطانيه جامهعمل بپوشاند، به همين جهت دستور داد شهري بسازند كه دور آن 30 هزار گام باشد.
قلعه كوچكتر يا همين دژ شاهي به مساحت 2000 گام و به طول 225 متر و شامل 16 برج و يك دروازه ورودي بوده است.
عرض ديوارهاي قلعه به اندازهاي بود كه چهار سوار به آساني ميتوانستند در كنار هم روي آن حركت كنند.
اين ديوارههاي سنگي اولين نقطهاي هستند كه از مجموعه ارگ شاهي با آن روبهرو ميشويد البته در فضاي ورودي اين مجموعه غرفههاي عرضه صنايع دستي استان زنجان وجود دارد كه در آنها ميتوانيد انواع تزئينات نقره و ساير فلزات را همراه چاقوهاي معروف زنجان و ساير صنايع دستي استان تهيه كنيد.
در ضلع جنوب غربي دژ و در فضاي پشت تربتخانه، يكي ديگر از ديدنيهاي دژ وجود دارد كه كمتر گردشگري از آن خبر دارد، در اين منطقه قبرستان سلطنتي اولجايتو قرار گرفته كه در آن نزديكان پادشاه و براساس متون تاريخي خواهر وي دفن شدهاند.
در حقيقت اين قبرستان سلطنتي شباهتي به قبرستانهاي رايج نداشته و بيشتر شبيه به عمارتي كامل با اتاقهايي با طاق قوسدار است كه در زير زمين احداث شده بود و در حفاريهاي باستانشناسي از زير خاك بيرون آمده و در معرض ديد گردشگران قرار دارد.
گنبد سلطانيه
اصليترين و مشهورترين بناي منطقه سلطانيه گنبد بزرگ سلطانيه است كه بزرگترين گنبد آجري و سومين گنبد بزرگ جهان به شمار ميرود، البته ناگفته نماند كه دو گنبد ديگر كه از سلطانيه بزرگتر هستند از جنس آجر به تنهايي نبوده و از نظر قدمت نيز جديدتر هستند.
اين دو گنبد عبارتاند از: گنبد مسجد اياصوفيا در تركيه و گنبد كليساي سانتاماريا در شهر فلورانس ايتاليا كه گنبد ايتاليايي با الهام از گنبد سلطانيه ساخته شده و براساس متون و مستندات تاريخي، معماران ايتاليايي به سلطانيه آمده و با نقشهبرداري و الگوبرداري از گنبد سلطانيه، گنبد اين كليسا را بنا كردند.
گنبد سلطانيه علاوه بر اين كه بزرگترين گنبد آجري جهان به شمار ميرود داراي عجايب و زيباييهاي نهفتهاي است كه نشان از درايت و هنرمندي سازندگان آن دارد.
براي نمونه بزرگترين كتيبه اسلامي ايران از نظر ابعاد و اندازه در اين گنبد قرار دارد كه توسط هنرمندي به نام سيدحيدر گندهنويس نگاشته شده و شهرت اين خوشنويس سدههاي هفتم و هشتم به دليل درشتنويسي وي بوده به گونهاي كه گاه يك حرف الف وي ابعادي بين دو تا سه متر داشت.
شما ميتوانيد با نمونه كتيبههاي منحصربهفرد وي در داخل گنبد روبهرو شويد. موضوع ديگري كه نشان از ظرافت هنري بهكاررفته در داخل گنبد دارد، بازي ظريف كاشي و آجرهايي است كه در ضلع مقابل ورودي فعلي گنبد اجرا شده است.
اگر شما ساعتها در مقابل اين تزئينات ايستاده و آنها را نگاه كنيد تنها كاشيهايي را ميبينيد كه به صورت هندسي با آجرها در هم آميختهاند.
به شما پيشنهاد ميكنيم از راهنمايان مجموعه درخواست كنيد تا نوشتههاي كتيبهاي مخفي در داخل اين تزئينات را به شما نشان دهند.
آیات برجسته قرآن
وقتي كه راهنما تكتك حروفي را كه به صورت واضح در برابر شما قرار داشت و نميتوانستيد آنها را تشخيص دهيد، مشخص كرد، قطعا حالتي از تحسين و شگفتزدگي را تجربه ميكنيد، درست همانند افرادي كه براي نخستين بار تصويري مخفي در يك عكس سهبعدي را مشاهده ميكنند.
اين گنبد در حال حاضر از سه فضاي گنبدخانه، طبقات داخلي، تربتخانه و سردابه تشكيل شده است.
تربتخانه
سلطان محمد خدابنده در ابتدا قصد داشت مقابر مطهر امام حسين(ع) و امام علي(ع) را به سلطانيه منتقل كند ولي به دليل مخالفت علما و مردم از تصميم خود منصرف شد.
پس از اين واقعه وي دستور داد مقداري از خاك كربلا را از اين شهر به سلطانيه منتقل كرده و با مصالح مورد استفاده در ساخت گنبد بياميزند و با اين خاك متبرك، نمازخانهاي ساخته و به ساختمان گنبد الحاق كرد كه امروزه تربتخانه ناميده ميشود.
امروزه در داخل محوطه تربتخانه باقيمانده محراب نمازخانه قديمي به چشم ميخورد كه كاملا مرمت شده و رو به روي در ورودي محوطه قرار دارد.
در هنگام بازديد از تربتخانه از راهنما درخواست كنيد پي بنا را به شما نشان دهد زيرا پي گنبد سلطانيه از ديگر عجايب معماري اين بناست كه با وجود ارتفاع 48 متري گنبد و بزرگي ساختمان آن، با انجام محاسبات دقيق و مهندسي، تنها يك متر پي براي ساخت اين بنا به كار رفته كه البته پا برجاماندن گنبد پس از گذشت سدههاي متمادي و چند زلزله شديد نشان از درستي محاسبات معماران و سازندگان اين بنا دارد.
در داخل محوطه تربتخانه دو سنگ كتيبهدار تاريخي وجود دارد كه يكي از آنها سنگ قبري از جنس مرمر است كه در كاووشهاي باستانشناسي به دست آمده و به اندازهاي شفاف و بدون رگه است كه باوجود ضخامت 20 سانتيمتري آن اگر در پشت سنگ، كبريت يا چراغي روشن كنيد، به راحتي از اين سمت، نور را مشاهده ميكنيد.
كتيبه دوم نيز مربوط به دوره صفوي است كه نشان ميدهد سفيري از هند در زمان شاه عباس به اين منطقه سفر كرده و با ديدن شكوه گنبد و ويراني آن دچار تاثر شده و كتيبهاي به يادگار باقي ميگذارد.
سردابه
سلطان محمد خدابنده اصالتا از نوادگان چنگيز و از نژاد مغول بود. براساس سنت باستاني مغولها، براي تدفين شخص مرده، وي را در خاك قرار نميدادند بلكه با ايجاد مجموعهاي از اتاقها و سازههاي معماري در زير خاك، متوفي را در آن قرار داده و در ورودي اين محوطه را مسدود ميكردند.
به اين نوع تدفين به اصطلاح تدفين سردابهاي گفته ميشود، در سلطانيه ما دو تدفين سردابهاي داريم.
يكي همان قبرستان سلطنتي در محوطه بيروني و دقيقا پشت تربتخانه است و ديگري سرداب زير تربتخانه كه محل قبر سلطان محمد خدابنده بهحساب ميآيد.
بررسي تركيب فضايي اين سردابه و ارتباط آن با كل مجموعه و قابل مقايسه نبودن آن با ساير بناهاي آرامگاهي ميتوان چنين نتيجهگيري كرد كه اين آرامگاه براساس بينش مغول بويژه آيين شمنيسم ساخته شده باشد.
حمام سالار
در داخل ارگ شاهي يك بناي تاريخي ديگر به يادگار از دوره قاجار باقيمانده كه به حمام سالار مشهور است.
اين حمام به دليل سردسير بودن منطقه كاملا در زير زمين ساخته شده تا كمترين ميزان تلفات حرارت در آن وجود داشته باشد و شامل تمامي عناصر اصلي تشكيلدهنده حمام ايراني از قبيل گرمخانه، مياندر، سربينه، تون و خزينه است.
باني حمام سالار شخصي به نام سيفعليخان كلانتري معروف به سالارخان بود كه آن را سال1293 خورشيدي احداث كرد.
اين حمام تا سالهاي پيش از انقلاب فعال بوده و پس از آن متروك گشت و بهتازگي با تغيير كاربري به سفره خانه سنتي و رستوران تبديل شده و مسافران و گردشگراني كه از گنبد سلطانيه بازديد ميكنند ميتوانند با نوشيدن يك استكان چاي داغ يا صرف ناهار در آن، خستگي سفر را از تن دور كنند.
تپه نور
يكي از مهمترين آثار سلطانيه تپه بزرگي است كه در 1500 متري جنوب شرقي گنبد سلطانيه واقع شده است.
اين تپه باستاني را ميتوان نخستين سكونتگاه انساني در سلطانيه دانست.
در حفاريهايي كه توسط هيات باستانشناسي در اين تپه انجام شد، بقاياي ساختماني از سنگهاي سبزرنگ به دست آمد كه احتمالا بقاياي يكي از ساختمانهاي شهر در زمان اولجايتو است.
البته در لايههاي زيرين اين تپه آثاري به دست آمد كه نشان از سكونت انسان در منطقه سلطانيه در 7000 سال پيش داشت. در حفاريهاي انجامگرفته تعداد زيادي سفال قديمي از اين دوره بهدست آمده است.
فرجام شهر
مسالهاي كه در مورد شهر سلطانيه و روند شكلگيري آن بسيار حائز اهميت است، ساخته و مطرود شدن يكباره آن است.
منطقه سلطانيه علاوه بر گنبد و دژ داراي جاذبههاي فراوان ديگري نيز هست كه از آن ميان ميتوان به مقبره و خانقاه چلپي اوغلو نواده مولانا، مجموعه تاريخي ملاحسن كاشي، معبد اژدها در وير اشاره كرد.
در فاصله بسيار نزديك به سلطانيه جاذبههاي فراوان ديگري مانند مسجد جامع سجاس از قرن چهارم هجري، آرامگاه قيدار نبي و غار كتله خور وجود دارد كه همگي نشانگر ظرفيت بسيار بالاي گردشگري در اين منطقه است.
به هر روي امروزه شهر سلطانيه با اين همه بضاعت تاريخي و طبيعي خود به صورت يك شهر بسيار كوچك و با كمترين امكانات درآمده كه به هيچ عنوان زيبنده اين همه جاذبه گردشگري نيست و به راحتي ميتوان با ارائه امكانات كافي، اين شهر را به يكي از اصليترين مراكز گردشگري غرب ايران تبديل كرد.
شهري كه با وجود پذيرايي از دهها هزار گردشگر ايراني و خارجي در طول سال هنوز از حداقل امكانات مانند يك هتل مناسب محروم است.
اين روزها که گرماي هوا روزهاي کشدار تابستان را خسته کننده تر از هميشه کرده، شايد بد نباشد کوله بارتان را ببنديد و به يک منطقه ييلاقي با آب و هواي کوهستاني سري بزنيد. درياچه كوهستاني گهر يکي از بهترين گزينههايي است که ميتوانيد درباره آن فکر کنيد و با گرفتن يک روز مرخصي، تعطيلات آخر اين هفته و اوايل هفته بعد را در اين منطقه بگذرانيد.
درياچه گهر در 121 كيلومتري شرق استان لرستان به مركزيت خرمآباد و در 35 كيلومتري جنوب شرقي شهر درود قرار دارد و درست مثل يک تکه فيروزه در مركز منطقه حفاظت شده اشترانكوه به چشم ميآيد. اين درياچه دو بخش اصلي دارد به نامهاي گهر بزرگ (كله گهر) و گهر كوچك (كره گهر) که وسعت گهر بزرگ حدود 100 هكتار و عمق درياچه بين 4 تا 28 متر و عرض آن بين 400 تا 800 متر و طول آن 1500 متر است. در سالهاي پر برف سطح درياچه يخ بسته و منظره جذابي را به وجود ميآورد.
اين درياچه در بين رشته كوههاي اشترانكوه محصور شده و اگر اهل کوهنوردي باشيد، اشترانکوه ميتواند جوابگوي ماجراجويي شما باشد. اين کوهها كه از سمت شمال به قله ازنادر، كول شاكول، دره دائي، قله سن بران از شمال غرب به كوه گزرسون و پريز كوه بزرگ از شمال شرق به پريز كوه كوچك از جنوب شرق به كوه تخت كالا و ارتفاعات دره دزدون، از جنوب به ارتفاعات اسينه و در جنوب غربي به كوه گولك و از شرق به قله همايلون و مالره محدود ميشوند و فرصت خوبي براي گشت و گذار در غرب کشور را به شما ميدهند.
پوشش گياهي مرتعي و گونههاي متنوع درختان جنگلي اين منطقه هم چيزي نيست که بتوانيد از آن چشم پوشي کنيد؛ بلوط، بيد بادام، پسته وحشي و ... اطراف درياچه را به صورت يك پارك طبيعي در آوردهاند و جنگلهاي منطقه که بيشتر از بلوط ايراني و گونههاي ديگر كيكم، بادام كوهي، پسته وحشي، ارغوان، گلابي وحشي، چنار، نارون، بلوط مازو و دار گردو انجير، زبان گنجشك، سيب، زالزالك، ارژن كنار، كهور، انار، گز و مو وحشي پوشيده شدهاند، جاذبه بيشتري به فضا دادهاند.
اما زيباييهاي اشترانکوه به همين جا ختم نميشود. اين منطقه حيات وحش متنوعي دارد که در آن حيواناتي مثل بز، قوچ، آهو، كل، پلنگ، گرگ، گراز، خرس قهوهاي، كفتار، روباه، شغال، خرگوش وحوش كوچك، انواع پرندگان مانند عقاب كبك، شاهين تيهو، و ديگر پرندگان بومي يك پارك وحش طبيعي به چشم ميخورند. مار ماهي، لاك پشت، قورباغه، ماهي قزلآلا، ماهي رنگين كمان و ماهي خال قرمز از ديگر جانوراني هستند كه به دليل شرايط مساعد محيطي در اين درياچه زندگي ميكنند.
اگر گذارتان به گهر افتاد، به جز آبتني در درياچه امکان ماهيگيري با قلاب، قايقراني، اسكي روي آب و راهپيمايي در كنار رودخانهها را هم خواهيد داشت که سفر شما را جذابتر ميکنند.
خيالتان جمع باشد که در كنار اين درياچه امكانات خدمات بهداشتي درماني سرپايي، پاسگاه نيروي انتظامي، پاسگاه محيط زيست كمپ موقت تابستانه با تعداد 30 چادر و 10 سرويس بهداشتي وجود دارد و روشنايي محدوده در شب هم امنيت کامل منطقه را برقرار ميکند.
بهترين راه دسترسي به درياچه گهر از مسير شهر درود به طرف روستاي درب آستانه امام زاده پيروالي و سپس چشمه خيه است. از شهر درود تا چشمه خيه حدود 17 كيلومتر جاده آسفالت و از چشمه خيه تا درياچه گهر به مسافت 18 كيلومتر مالرو است که به شما اين فرصت را ميدهد از چهارپايان بوميان منطقه استفاده کنيد و تا درياچه برسيد.
علاوه بر اين مسير از طريق شهرستان اليگودرز به سمت جاده شول آباد، كناره رودخانه مورزرين و گردنه تاپله را ميتوانيد با وسيله نقليه طي كنيد و از آنجا تا درياچه را كه مسافت آن حدود 12 كيلومتر است پياده برويد.
البته اگر اهل کوهنوردي حرفهاي باشيد و به اندازه کافي در اشترانکوه تجربه داشته باشيد، ميتوانيد از مسير کوهستاني هم به سمت گهر حرکت کنيد. در اين صورت مسيرتان از روستاي تيان، مابين شهر درود و ازنا ميگذرد و از آنجا بايد به قله 4150 متري اشترانكوه (سن بران) صعود کرده و بعد به سمت مسير شن اسكي آبشار و درياچه گهر فرود بياييد.
کویرگردی طرفداران زیادی پیدا کرده و تورهای زیادی به جای مناطق پر دار و درخت و خوش آب و علف راه کویر را در پیش گرفتهاند. بیشتر این تورهای کویرگردی هم مقصدشان یا مرنجاب است و یا مصر. اما الآن وقتش رسیده که شما با یک منطقه زیبای کویری دیگر آشنا بشوید: جندق.
كویر مركزی ایران، استان اصفهان، حوالی خور و بیابانک؛ اگر پایتان به این منطقه باز شد سری به جندق بزنید. جندق در حوزه استحفاظی استان اصفهان قرار دارد یعنی؛ در فاصله 350 كیلومتری شمال شرقی اصفهان. برای یک کویرگردی جانانه و برای آن که ستارهها را از نزدیکترین فاصله ببینید و لمس کنید، میتوانید یکی از این دو مسیر را برای رسیدن به جندق انتخاب کنید: مسیر اول از سمت شاهرود است؛ حدود 50 كیلومتر بعد از مصر به جندق میرسید. مسیر بعدی هم از طرف نائین است.
دریانوردی در دل صحرا
ضمناً کسی نگوید که در این کویر برهوت پرنده هم پر نمیزند! كل و بز، روباه معمولی و روباه شنی، گرگ، عقاب قوچ و میش، خرگوش، قمری، كبك و تیهو و باقرقره، و البته پلنگ و یوزپلنگ ساکنان خجالتی این منطقه هستند که از دست گردشگران گریزانند و البته همین جانوران باعث علاقهمندی گروه دیگری از گردشگران - شما بخوانید شکارچیان- به جندق شده است.
جندق هم شد اسم؟!
اگر به سفری رفتهاید که درباره دلیل نامگذاری آن شهر چیزی نمیدانید خجالت نکشید. با پرسیدن وجه تسمیه شهرها اطلاعات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی زیادی نصیبتان میشود که نمیشود به این راحتی از خیرش گذشت. درباره جندق هم همین قاعده حکم میکند. پس بد نیست بدانید که جندق به خاطر خصوصیات جغرافیاییاش به این اسم نامگذاری شده است؛ جندق یعنی "حاشیه كویر و زمین صاف". بارش كمتر از 100میلی متر در سال جندق را به یک منطقه کویری تمام عیار تبدیل کرده ؛ اما به رغم بارندگی کم، جندق از محصولات كشاورزی بی بهره نیست. زراعت و کشت گندم و جو در این منطقه رواج دارد و عجیبتر این که گفته میشود زعفران جندق مرغوبترین زعفران دنیا است، با این حال حجم پایین تولید زعفران در جندق باعث شده که قدر این طلای زرد بیشتر دانسته شود.
ضمناً اگر به جندق رفتید و به پوشش گیاهی منطقه برخورد کردید تعجب نکنید؛ تاق، گز، روناس، اشنو، بادام كوهی، خارشتر، مارچوبه، شیرین بیان و... پوشش گیاهی این منطقه را تشکیل میدهد هر چند این منطقه مثل هر کویر دیگری بخشهایی کاملاً خشک و لمیزرع دارد که از زیبایی بی نظیری برخوردار است. وقتی طوفان امواج شن را به حركت در میآورد، تپههای شنی و حجمهای زیبایی میسازد که کویرگردان بسیاری مشتاق دیدنش هستند.
جایی شبیه رویا در ایران!
سوباتان دارای جمعیت کمی است که در اواخر ماه اول تابستان از روستاهایی چون قلعهبین در این مکان سکنی گزیده و در اواخر آخرین ماه تابستان به خانههای خود باز میگردند.
این محل از چشمههای پرآب و بسیار خنک و هوای عالی برخوردار بوده و دارای زمینهای سرسبز پوشیده از چمن است که حفرههایی چند سیل اب را در خود فروبرده و به دور دست میبرد، شاید کمتر کسی بداند که سوباتان به معنی محلی که آب فرو میبرد، باشد.
این ییلاق زیبا و دیدنی در بخش کرگانرود واقع شده است که فاصله آن تا شهر هشتپر حدود ۳۲ کیلومتر با جادهای کوهستانی است که از دل جنگلهای تالش میگذرد و سوباتان در بالای یک طرف دره لیسار و ییلاق تاریخی برزبیل، در طرف دیگر این دره واقع شده است. در واقع سوباتان در 60 کیلومتری تالش واقع است.
در داخل و اطراف سوباتان گورستانهای متعددی از هزارهها پیش تاکنون وجود دارد؛ این منطقه همواره محل گذر کوچنشینان و مسافران خطه گیلان به اردبیل بوده و به همین دلیل آثار استقراری زیادی از گذشته در این محوطه باقی نمانده است.
همچنین در این ییلاق معدن مس و آثار تاریخی کاروانسرای شاه عباسی و قبرهای ماقبل تاریخ در محلی بنام کندی یا کهنهده ییلاق برزبیل وجود دارد.
چشمه باتمان بولاق که بین سوباتان و اسبومار واقع شده، منطقه باستانی گنجخانه، سرچشمه اصلی قنات سلسال که سر از قلعه سلسال لیسار درمیآورد و بازار سنتی سوباتان از نقاط جالب و دیدنی سوباتان است.
قلعه سلسال که در پاییندست سوباتان واقع شده، تنها اثر تاریخی معماری شناخته شده در این محل است، قلعهخشک که بسیار سرسبز است نیز در جهتی مخالف قلعه سلسال بدون وجود چشمههای جوشان قرار دارد که به آن اقامتگاه بزرگان نیز میگویند.
ساریداش(سنگ زرد)، آلچالخ(محل رشد درخت آلوچه)، هاچاداش(جایی که کوه به شکل تیر و کمان در آمده است) و باغ داگل (محلی که ییلاق ایل شاهسون از ایلات استان اردبیل به شمار میرود)، از دیگر محوطههای طبیعی شناخته شده در ارتفاعات ییلاق سوباتان به شمار میآید.
در حالی که دمای شهرهای مختلف استان گیلان مرطوب ترین استان کشور به ندرت به کمتر از یک درجه بالای صفر می رسد، در ارتفاعات سوباتان تابستان هم چالههای پر از برف دیده میشود و به همین دلیل زمستان که میرسد جز دو خانوار کس دیگری در سوباتان نمیماند و بقیه به جنگلهای دامنه البرز و کنار دریاچه لیسار کوچ میکنند.
این روستا فاقد برق و گاز مى باشد و تنها بعد از غروب خورشید به مدت 3 ساعت روشنایى خود را با ژنراتور برق تامین مى نمایند.
نازکترین سد جهان در ایران
کمتر کسی پیدا می شود که از جاذبه های تاریخی یزد شنیده باشد و نام طاق شاه عباسی به گوشش نخورده باشد. بنایی که شاید دیدنی ترین اثر تاریخی طبس به شمار بیاید و یکی از جاذبه های فراموش نشدنی استان یزد که چندین لقب تکرار نشدنی را همراه خود دارد.
طاق شاه عباسی پر رکوردترین بنای تاریخی ایران است! سدی با 60متر ارتفاع که نه تنها لقب قدیمیترین و بزرگترین سد قوسی جهان را با خود یدک می کشد، بلکه به مدت 550 سال هم به عنوان بلندترین سد در جهان شناخته می شد. اما سد شاه عباسی یک لقب دیگر هم دارد که هنوز هیچ سدی موفق به تصاحب آن نشده است: نازکترین سد جهان که به خاطر عرض تاج یک متری اش به این نام شناخته می شود.
برای دیدن طاق شاه عباسی که به سد شاه عباسی هم معروف است، باید به روستای 700 ساله خرو و در فاصله 27 کیلومتری شهر طبس سفر کنید. جایی در نزدیکی چشمه آب گرم مرتضی علی (ع) که قبلا درباره اش مفصل نوشته ایم.
بالاتر از این چشمه، دره تنگی وجود دارد که در آن طاق شاه عباسی بنا شده است. قدمت این طاق را به دوره صفویه نسبت می دهند و معتقدند که سنگ نگارههای بزکوهی که بر آن حک شده اند، نمادی از درخواست فراوانی آب، زایندگی و فراوانی نعمت است. عده ای هم این بزها را نمادی از فرشتگانی می دانند که برای نگهبانی آب، افزایش و فراوانی نعمت بر دیوارههای طاق دعا می کنند.
اگر گذارتان به طبس و روستای خرو افتاد، بعد از تماشای این سد جالب و شگفت انگیز حتما سری هم به چشمه دیدنی مرتضی علی بزنید که برگ های جدیدی برای غافلگیری شما رو خواهد کرد!
این چشمه در آن واحد دو بخش سرد و گرم دارد که به موازات یکدیگر جریان پیدا می کنند. به این معنی که یک سمت چشمه سرد و سمت دیگر آن گرم است و شما با قدم زدن در آن می توانید یک پای خود را در آب سرد چشمه فرو کنید و پای دیگرتان را در آب گرم آن!
دلیل این اتفاق آن است که آب گرم چشمه از دیواره سمت راست به داخل رودخانه می ریزد و همین، اختلاف دمایی را در چشمه ایجاد می کند که گاهی به 10درجه هم می رسد! غلظت بیشتر آب گرم و تفاوت ساختاری آن با آب سرد جاری در كف رودخانه باعث میشود که این آب ها تا مسافت حدود سیصد متری بستر رودخانه هم پیش بروند در حالی که به طور کامل با هم مخلوط نشده اند و در بستر رودخانه قابل تفکیک هستند! به این ترتیب می بینید که در یك طرف رودخانه آب سرد و در طرف دیگر آب گرم جریان دارد.
برای رسیدن به آبگرم مرتضی علی باید از شهر طبس بگذرید و بعد، حدود پنج كیلومتر را با پای پیاده طی کنید كه بیشتر این مسیر از داخل آب می گذرد. در طول راه، دیوارههای بلند دره مانندی در دو طرف همراهی تان می کنند که روی آنها حفرههای کوچک و بزرگ با نظم خاصی قرار گرفته اند. بعضی از این حفره ها، چشمه های جوشان آب هستند که بزرگترین شان به حمام مرتضی علی معروف شده است.
آنچه از نیاسر نمی دانید
نیاسر، در 30 کیلومتری شمالغرب کاشان قرار دارد و موقعیت کوهستانی آن در ارتفاعات کرکس باعث شده که بافت پوششی و آب و هوایی متفاوتی از دیگر نقاط کاشان داشته باشد. آنقدر که لطافت هوا و سرسبزی این منطقه خیلی وقت ها نیاسر را پاتوق کاشانی هایی می کند که از گرمای بهار و تابستان به خنکای این شهر پناه می برند. اما این تنها جاذبه نیاسر نیست؛ این شهر کوچک با آثار ارزشمند تاریخی که در گوشه و کنار خود دارد، برای تاریخ دوستان هم حرف های زیادی خواهد داشت.
نیاسر تاریخ خود را مدیون چشمه آبی است که به نام چشمه اسکندریه در میان مردم مشهور شده و سرچشمه آبشار معروف این شهر هم به حساب می آید. بهره مندی این شهر از آب فراوان، آن هم در بخش های خشک و کویری کشور موهبتی بود که زندگی شهری و تاریخ و تمدن را به نیاسر آورد. تا جایی که بعدها، وقتی باستان شناسان این شهر را کند و کاو می کردند، در هر گوشه ای از نیاسر به قبرهای تاریخی می رسیدند که هر کدام شکل و شمایل خاص خود را داشتند و نشان می دادند صاحبان این قبرها در دوره های مختلف و با آداب و رسوم مختلفی دفن شده اند.
دیدنی های نیاسر
اگر گذارتان به نیاسر افتاد می توانید سری هم به غار تاریخی رئیس و لایه کهن زیرین آن بزنید. چهار طاقی (آتشکده) ساسانی، باغهای سرسبز، کوچه های قدیمی کاهگلی، باغ و کوشک تالار و... هم از دیدنی های این شهر هستند که می توانند ساعت ها شما را سرگرم کنند.
حمام و آسیاب آبی تاریخی نیاسر هم یادگار به جا مانده از دوران صفویان است که با شیوه های جالبی کار می کرده است. در این حمام، آب از آبشار به وسیله کولهای گلی به داخل 8 گوش زیبایی می رفت و از آنجا به داخل حمام هدایت میشد. سوخت این حمام هیزم بوده و ورودی هشت ضلعی آن به وسیله دالانهایی از بیرون حمام جدا می شد.
آسیاب آبی هم به وسیله آبی که از آبشار به پائین ریخته میشد به گردش در می آمد و گندم و جو را برای اهالی منطقه آسیا می کرد.
آتشکده نیاسر
آتشکده نیاسر را اردشیر بابکان ساخت و خیلی ها معتقدند که این اولین معبد و آتشکدهاى است که سلسله ساسانى بنا کرده است.
معماری این آتشکده به خوبی یک گنبد ساسانى را نشان می دهد که مثل بقیه آتشکده های این عصر بر یک پایه مربعی شکل سوار است. مصالح به کار رفته در این بنا سنگ و گچ است و به نظر می رسد که گنبد اصلی آتشکده در گذشته فرو ریخته اما بعدهاً بازسازی شد و به شکل گنبدهای دوران اسلامی فرم داده شده است.
چند متر پایینتر از این آتشکده چشمه اسکندر را می توانید ببینید که در ادامه به آبشار اسکندر ختم می شود. چشمهای خنک که ماهیهای کوچک و بزرگ سیاهرنگ در آن جستوخیز میکنند و گفته میشود یکی از دلایلی که اردشیر اول نیاسر را برای اقامتش انتخاب میکند، وجود همین چشمه است.
غار ریس
غار ریس را باید در 30 کیلومتری شمالغربی کاشان و در پای کوه مرتفعی ببینید. این غار یکی از غارهای مصنوعی ایران به شمار می رود که در گذشته برای انجام اعمال مذهبی ساخته شده است. عده ای از باستان شناسان عمر این غار را به دوره پارتیان نسبت می دهند و معتقدند که چون پارتیان معابد خود را در تاریکی مطلق میساختند، این غار هم در همان دوره به عنوان معبد ساخته شده است.
غار ریس تا مدت زیادی ناشناخته بود و برای همین در هیچ یک از متون و اسناد تاریخی و قدیمی به آن اشاره ای نشده است با این حال اگر این غار را از نزدیک ببینید، تایید می کنید که یک شاهکار باشکوه در دل کوه های کرکس است که بدون تماشای آن سفرتان ناقص می ماند! البته باید بدانید که داخل این غار مسیر خطرناک و پیچ در پیچی است که طی کردن آن بدون راهنما ممکن است به قیمت جانتان تمام شود.
رنگين کماني در گلستان
سرزمين جاذبه هاي بکر و ناشناخته! اين شايد بهترين لقبي باشد که بتوان به شهر شگفت انگيزي مثل کلاله (Kalale) داد.شهري در شرق استان گلستان که تلفيقي از جالب ترين جاذبه هاي تاريخي و طبيعي اين استان است.
کلاله که مدت زيادي از تبديل شدن آن به شهرستان نمي گذرد، از شمال به جمهوري ترکمنستان، از جنوب به شهرستان گاليکش، از شرق به استان خراسان شمالي و از غرب به شهرستان مراوه تپه مي رسد. بنابراين عجيب نيست اگر کلاله را رنگين کمان استان گلستان بدانيم که ردپاي فرهنگ و تمدن هر کدام از اين نواحي متفاوت در آن به چشم مي خورد.
اولين ردپاي اين تقريب فرهنگي را مي توانيد در ساختار جمعيتي اين شهر ببينيد. در کلاله علاوه بر عشاير شمال خراسان، حدود ? 160هزار نفر سکونت دارند که ترکيب جمعيتي آن ها را قوم فارس، ترکمن، سيستاني، بلوچ تشکيل ميدهند.
اما کلاله ويژگي هاي ديگري هم براي اهميت يافتن در استان گلستان دارد: قرار گرفتن در مسير ارتباطي گلستان- خراسان و ارتباط با جمهوري ترکمنستان که سبب رفت و آمدهاي بسيار و ارتباطات گسترده شده مهم ترين دليل اهميت اين شهر است. علاوه بر اين، بخشي از طبيعت زيباي پارک ملي گلستان و سرچشمه رودخانه زاو که از سرچشمه هاي پر آب گرگانرود است در اين منطقه واقع شده است.
کلاله خاستگاه تمدن هاي متعددي بوده که در تاريخ پيدا شده اند و درست به همين دليل است که در اين شهر حدود 142 اثر شامل ديوار دفاعي، غار، تپه، محوطه، قبرستان هاي قديمي، بناهاي تاريخي و...شناسايي شده و به ثبت رسيده است.
اگر گذارتان به کلاله افتاد، مي توانيد سري هم به زيارتگاه خالد نبي، زيارتگاه امام عبدالله، زيارتگاه امام زاده عوض، بردي ايشان، بقعه شيخ بغدادي، بقعه اولياء، بقعه ابوالقاسم جرجاني، بقعه آل خان بابا، بقعه امام زاده جعفر، بقعه مبارکه پنج تن، مدرسه ديني و تاريخي کريم ايشان و بقعه سيد قليچ ايشان بزنيد که از معروف ترين زيارتگاه هاي اين شهر هستند. علاوه بر اين، مدرسه حاجي ملا قليچ، پارک ملي گلستان، منطقه شکار ممنوع، سرچشمه و آبشار زاو، چشمه ساري سو، رود ساري سو هم از ديدني هاي کلاله هستند که تماشاي آنها را نبايد از دست داد.
بيشتر مردم کلاله کشاورز و دامدار هستند. ارتفاعات کم نظير اين شهر باعث شده که بهترين گونه هاي دامي گلستان و شايد کشور در اين منطقه پرورش پيدا کنند. اما زمين بخشنده کلاله محصولات کشاورزي را هم بي نصيب نگذاشته و گندم، جو، پنبه و دانه هاي روغني خوبي از کشتزارهاي اين شهر به دست مي آيد.
زنان کلاله اي اغلب قالي بافند و به بافت کفپوش هاي سنتي ترکمن، سوزن دوزي بلوچ، پشم بافي، حصير بافي و نمد بافي کمک خرج خانواده شان هستند. بنابراين در سفر به کلاله گشت و گذار در بازار محلي و خريد سوغاتي از اين صنايع دستي را فراموش نکنيد؛ شايد به اين بهانه بتوانيد گوشه اي از محبت مردم مهمان نواز اين شهر را که با نهايت تواضع از شما پذيرايي مي کنند، جبران کنيد!
براي رسيدن به کلاله بايد به منتهي اليه شرق استان گلستان سفر کنيد. موقعيت دقيق اين شهر را مي توانيد در نقشه زير ببينيد:
دومین غار بزرگ آبی ایران
اگرچه هوا برای سفر به مناطق شمال غربی کشور هنوز کمی سرد است، اما اگر اهل سفرهای طبیعت گردی و به خصوص غارنوردی باشید، فرصت خوبی است تا سری به ارومیه و غار سهولان بزنید که دومین غار بزرگ آبی ایران لقب گرفته است.
غار سهولان باید در آذربایجان غربی و در حدود 43 کیلومتری شمال شرقی مهاباد در محور مهاباد - بوکان قرار دارد. این غار در قدیم خانه مردم پارت بوده و امروز یکی از مهمترین و کم نظیرترین غارهاى طبیعی کشور و از شگفتانگیزترین جلوه هاى طبیعت زیباى استان آذربایجان غربی بشمار میرود.
سهولان به زبان کردی به معنی یخبندان است و این غار در نزدیکی روستایی به همین نام قرار گرفته است. مردم محلی غار را کونه کوتر، یعنی لانه کبوتر هم مینامند که دلیل این نامگذاری وجود تعداد زیادی لانه کبوتر درون غار است.
مساحت داخلی غار سهولان حدود 600 مترمربع است و محتویات غار سنگ های آهکی است. ارتفاع سقف غار تا سطح دریاچه آن 50 متر است و عمق آب در برخی جاها به 32 متر میرسد. اختلاف دمای درون و بیرون غار بین 10 الی 15 درجه است.
غار بزرگ آبی ایران
غار سهولان شبیه غار علیصدر در همدان است. این غار آبی با جلوههاى طبیعی و قندیلهاى منحصر به فردى که دارد در دامنه رشته کوههای کوتر قرار دارد. این پدیده زیبا و نادر داراى 2 دهانه است.
مطالعات غارشناسان نشان میدهد که این غار بر اثر فعالیت هاى زمین شناسی به اواخر دوره کرتاسه برمی گردد که قدمت آن به 70میلیون سال قبل بازمی گردد.
این غار 100 سال پیش براى اولین بار توسط ژاک دمرگان فرانسوى مورد کاوش و بررسی قرار گرفت. پس از آن در سالهاى جنگ جهانی دوم نیز توسط یک هیات انگلیسی مجددا مورد مطالعه قرار گرفت و در مهرماه 1373 توسط غارشناسان ایرانی شناسایی شد.
کارشناسان میراث فرهنگی معتقدند به استناد لایههاى سفالی که از منطقه دالان اصلی و تالار بزرگ و دهلیز ورودى کونه مالان بدست آمده این غار از هزارههاى دوم و اول قبل از میلاد تا دوره پارتی و اسلامی و حتی زمانهایی از قرون وسطی مورد سکونت انسانها قرار گرفته است.
غار سهولان دارای دو در اصلی است که به هم راه دارند و می توان از هر یک از آنها وارد غار و از در دیگر خارج شد. بعد از ورود به غار و پس از طی مسیر پیاده سوار قایق خواهید شد و به دیدن غار خواهید پرداخت که این روزها به لطف نور پردازی محیط درونی اش با انواع لامپ ها و نورافكن ها چراغانی شده و مناظر شگفت انگیزی را مقابل چشمان شما می آورد. رسوبات داخل غار اشکال گوناگونی دارد: پای فیل، عروس دریایی، خفاش و... که به همراه قندیل های زیبای غار آن را بسیار دیدنی کرده است.
بد نیست بدانید که درجه حرارت این غار چه در فصل تابستان و چه زمستان بین 10 تا 13 درجه سانتیگراد در نوسان است اما رطوبتی به اندازه 70 تا 80 درصد دارد!
«پامنار» ميزباني براي آرامش گردشگران
سد دز در ميان كوههاي زاگرس در شمال خوزستان، يكي از جاذبههاي گردشگري است كه از شهر انديمشك قابل دسترسي است.
شهر آجرها، دزفول در شمال استان خوزستان؛ آثار تاريخي بسياري اعم از خانه، حمام، آسياب و پل قديمي ساساني دارد. پس از ديدن آثار موجود و در مجموع فضاي شهر، نوبت به مناطق طبيعي و تاريخي اطراف ميرسد كه بهويژه در نوروز رنگ و بويي ديگر مييابند. روستاي پامنار در فاصلهي 50 كيلومتري شمال شرق شهر دزفول يكي از مناطق نمونه گردشگري محسوب ميشود كه نوروز را به گردشگران ارمغان ميدهد.
پامنار روستايي است با جاذبههاي تاريخي و طبيعي گوناگون که به عنوان مهمترين آنها ميتوان به درياچه پشت سد دز اشاره کرد جايي که پهنه آسمان و زمين يک رنگ شده و در زمستان ميزبان پرندگان مهاجر ميشود و قايقراني بر روي درياچه لذتي زايدوالوصف به دنبال دارد. ابوطالب راهنماي محلي در مورد فعاليتهاي ممكن ميگويد: «از امكان قايقراني بر روي درياچه وسيعي كه پشت سد دز شكل گرفته، ميتوان بهره برد.» وي البته متذكر شد كه تا فاصله معيني از تاج سد ميتوان پيش رفت در غير اين صورت با سيستم دفاعي سد برخورد ميشود.
اين راهنماي محلي به امکان ماهيگيري به عنوان يکي ديگر از فعاليتهاي ممكن اشاره كرد: «بهويژه آن که ماهيهاي درياچه در حقيقت ماهيهاي رودخانهاي هستند که با سيستم دريايي يعني با مواد معدني فراوان و در آب عميق زندگي ميکنند در نتيجه از نظر فيزيکي با ماهيهاي مشابه خود در بالادست يا پاييندست رودخانه تفاوت دارند.»
علاوه بر ساحل روستاي پامنار، چادر زدن در سواحل مقابل كه تنها با قايق قابل دسترساند، خود از ويژگيهاي خاص منطقه محسوب ميشود كه ميتواند فضاي مناسبي به دور از شلوغيهاي نوروز را براي گردشگر فراهم كند.
درياچه سد دز جاذبه اصلي روستاي پامنار به حساب ميآيد اما جداي از آن آثار تاريخي منطقه را نيز بايد در نظر آورد. قلعه شاداب يكي از اين آثار است كه ابوطالب درباره آن ميگويد: «مربوط به دوره ساسانيان است، زماني که خورشيدآفرين و فدکناز در آن زندگي ميکردند. در زمان پهلوي اول يا دهههاي 20 و 30 به عنوان دژ دفاعي در مقابل غارتگران مورد استفاده قرار ميگرفت. تا 25 سال پيش مسکوني بوده اما بعد از آن که ماشين آمد و جاده کشيده شد، قلعه نشيني نيز از بين رفت. در حال حاضر نيز پاييز با شروع بارندگي محل نگهداري گوسفندان ميشود كه تا آخر ارديبهشت آنجا ميمانند.»
اين راهنماي محلي در مورد قلعه تاريخي شاداب ادامه ميدهد: «قلعه با حدود 12هزار مترمربع وسعت دو راه ورودي دارد، يکي از آنها راه صعبالعبوري است كه مورد استفاده افراد بومي روستاهاي پامنار و پاقلعه است و مردم عادي فقط از راه ديگر ميتوانند رفت و آمد کنند و همين رمز پيروزي ساکنان بوده زيرا با وجود يک سنگربان ميتوانستند مقابل يک لشکر مقاوت كنند.»
پايين قلعه کُنارستان است، مكاني كه درختان فراوان سدر يا کُنار، منطقهاي مناسب براي گردشگري ايجاد كردهاند. کمي پايينتر اشکفت يا غار زرده قرار دارد که تابستانها خيلي خنک است و با درختان بادام اطراف، يکي از جاهاي زيبا محسوب ميشود.
يکي ديگر از نقاط ديدني منطقه قبرستان قديمي قلعه شاداب است با سنگهاي ايستاده و نقوش متفاوت که هر کدام گوياي مشخصاتي از متوفا هستند و ابوطالب در توضيح نقوش ميگويد: «سوار بر اسب و با شمشير نشانه مردي سلحشور در ميدان رزم است. ديگري نشان ميدهد که متوفا خانمي با مهارت اسبسواري و شکار بوده و ميتوانسته از درخت نخل بالا رفته و خرما بچيند. ديگري رقصنده خوبي بوده و در ساخت کوزه و رنگآميزي آن ماهر بوده است.»
«خوشههاي گندم گوياي آن است که متوفا کشاورز خوبي بوده و زمين زراعي زيادي داشته و به مردم هم گندم ميداده است. ديگري آهنگر توانايي است و يکي ديگر ميزبان جنگجويان و رهگذاران بوده زيرا بر سر سنگ قبرش قليان جوزي يعني قلياني که برخلاف قليانهاي معمولي که مخزن آب آن از شيشه و استيل و نقره است، مخزن آب به شکل کوزهاي و از جنس چوب گردو است، حک شده است.» اين راهنماي محلي در ادامه يادآور شد: «در رابطه با چوب گردو نکته جالب آن است که اگر چرب شود، قسمت ترک خورده، ترميم شده و به حالت اوليه بازميگردد به همين دليل براي قليانهاي سفري مورد استفاده قرار ميگرفته است.»
علاوه بر آثار تاريخي و طبيعي، پامنار از مناطق اصلي كپوبافي يعني يكي از صنايع دستي اصلي منطقه به حساب ميآيد كه زنان روستايي به اين كار مشغولاند و نوآوري و طرحهاي جديد از مشخصات اين صنايع دستي بوده و تلاش زنان و دختران در اين رابطه قابل توجه است.
ابوطالب معتقد است: «سفر به پامنار و لذت بردن از طبيعت آن به راحتي ميسر است زيرا امكان اقامت در خانه روستايي و همچنين چادر زدن هست و روستاييان پذيراي گردشگراني هستند كه به فرهنگ بومي احترام گذاشته و به طبيعت آسيب نميرسانند.»
لازم به ذكر است كه در حال حاضر روستاي پامنار در برنامه تورهاي مسافرتي به استان خوزستان جاي ندارد اما دسترسي به آن به واسطه فاصله كمي كه از شهر دزفول دارد، به راحتي ممكن بوده و از آنجا كه داراي تنوع طبيعي و تاريخي است ميتوان برنامهاي بين يك تا چند روز براي آن در نظر گرفته و آرامش و فعاليت را توأمان در تعطيلات گنجاند.
گردشگران وسازه های جن و پری!
مستشرقینی که برای اولین بار کویرهای وهمانگیز ایران را زیر پا گذاشتند، وقتی خود را در محاصره کلوتهای سر به فلک کشیده کویر یافتند، این سازهها را شهر جن و پری نامیدند. سازه هایی که گوشه به گوشه کویر روییده بودند و البته هر ماه شکل و شمایل جدیدی به خود می گرفتند!
کلوت ها، سازه های عظیمی به ارتفاع دهها متر است که به طول 45 کیلومتر در حاشیه کویر لوت سر از شنهای روان برآوردهاند و گویی همچون قلعهای از کویر محافظت میکنند و نام نگهبانان کویر را به خود نسبت دادهاند.
«پرسی سایکس» درباره کلوت های ایران می گوید: «کلوتهای شهداد بیننده را به ناگاه در دل قصههای جن و پری میبرد و گویی این ساختمانها ساخته دست بشر نیستند و دستی ورای نوع بشر در ساخت آنها دخیل بوده است.»
به دیدار کلوت ها
هرچند بیننده در نگاه اول با دیدن کویر دچار ترس از تنهایی در میان کویری خشک و بیآب میشود، اما شگفتیهای این طبیعت وحشی که به دلیل شرایط خاص آب و هوایی اجازه رشد باکتریها را نیز در خود نمیدهد، گردشگران را به خود میخواند و هر روزه تعداد زیادی گردشگر را پذیرا میشود.
تا جایی که براساس آمار، حضور گردشگران در نوروز امسال در بخش شهداد از تعداد 135 هزار نفر گذشت و نسبت به نوروز گذشته 10 درصد رشد داشت.
به طوری که مسوول میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهداد از اقامت شبانه 1438 گردشگر در کمپ کویر خبر داد که مبدا سفر بیشتر آنها استانهای تهران، فارس، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و رضوی بوده است.
برای دیدن کلوت های شهداد و چند ساعت گشت زدن در گرم ترین نقطه کره زمین، باید به کویر کرمان در حاشیه شمالی شهرستان باستانی شهداد سفر کنید تا مجموعهای از بینظیرترین سازهها را در مقابل خود ببینید. کلوتهایی که سازههای عظیم شنی در دل کویر هستند و تاکنون دلیل علمی مشخصی برای پدید آمدنشان از سوی دانشمندان و محققان ارائه نشده است.
بد نیست بدانید که از یک دهه قبل با فعالیتهایی مثل برگزاری همایش ملی شناخت کویر لوت، جشنواره شبهای کویر، احداث کمپ گردشگری و مجتمع خدمات امدادی، دروازه کلوتها بزرگترین شهر کلوخی جهان به روی همگان گشوده شد و بهتدریج مسافرانی به عنوان گردشگر راهی این کویر شدند. اگرچه تعداد گردشگران در سالهای ابتدایی اندک بود، اما رفتهرفته با معرفی جذابیتهای این کویر سحرانگیز بر تعداد مسافران آن نیز افزوده شد و با بهرهبرداری از جاده شهداد به نهبندان که از دل کلوتهای شهداد میگذرد، جهشی بزرگ در سفر گردشگران به این منطقه ایجاد شد.
به سوی کرمانشاه
كرمانشاه به دلیل موقعیت خاص اقلیمی، دارای مراتعی سرسبز و درههایی پوشیده از جنگل است و به خاطر همین پوشش زیبای طبیعی و آب و هوای معتدل، یكی از بهترین و جذابترین نقاط كشور برای اتراق است.
سعی كنید در این سفر، پارك جنگلی طاق بستان ـ یكی از پر جاذبهترین مناطق شهرستان كرمانشاه ـ را هم از دست ندهید.
كوهستان و فضای سبز، چشمه، دریاچههای مصنوعی و نقش برجستههایی از دوره ساسانی، محیطی جذاب و دیدنی را در این پارك رقم زده است.
درباره خوبی این منطقه همینقدر بگوییم كه بهخاطر زیبایی و دلچسبی آب و هوایش همواره مورد توجه پادشاهان و محل شكار و تفریح آنها بوده است، به طوری كه اگر دقت كنید، در دو طرف ایوان بزرگ طاق بستان، صحنههای حجاری شده شكار شاه ساسانی را میبینید و احتمالا با كمی تامل، در كنار چهچهه پرندگان، همهمه سواران در جستجوی شكار را هم خواهید شنید.
منطقه ریجاب و بان زرده در 120 كیلومتری شمال غربی شهر كرمانشاه هم از آن جاهایی است كه از سفر به آن پشیمان نخواهید شد؛ كوههای سر به فلك كشیده و برفگیر دالاهو كه دامنههایش پوشیده از جنگل و درختان انجیر و گردو است، این منطقه زیبا را در برگرفته و رودخانه زیبا و خروشان سراب ریجاب كه از فرط زیبایی تصویری از نهرهای بهشتی را نشانتان میدهد، با گذر پیچ در پیچ و افسونگرش در پستی و بلندی این منطقه، گرد خستگی یك ساله را از چشم و روح و روانتان میشوید و با خود به دوردستهای بیبرگشت میبرد.
در این منطقه زیبا حتی میتوانید با دیدن آثاری مانند قلعه یزدگرد و زیارتگاههای بابایادگار و ابودجانه، تاریخ را هم مرور كنید.
محوطه بزرگ و تاریخی بیستون هم كه آثاری را از دوران پیش از تاریخ تا به امروز در خود جای داده است، در شرق شهر كرمانشاه با جذابیتهای تاریخی و طبیعی فراوانش، شما را به سوی خود میخواند تا صدای اندوهناك تیشه فرهاد كه هنوز از لابهلای كوههای بیستون به گوش میرسد، در جان عاشق شما هم زمزمه كند.
کرمانشاه,
مشهورترین و مهمترین اثر باستانی این محوطه، نقش برجسته و كتیبه داریوش بزرگ بر صخره برافراشته بیستون است كه دیدنش خالی از لطف نیست.
چالوس ودیدنیهای آن
اگر شما هم جزو مسافران نوروزی شمال باشید، به احتمال زیاد چالوس یکی از مناطقی است که یا از آن عبور می کنید یا یک سفر یک روزه در آن خواهید داشت؛ توریستی ترین جاده ایران که لقب چهارمین جاده زیبای دنیا را هم یدک می کشد و با طبیعت کم نظیر خود یکی از دیدنی ترین تفریح گاه های کشور به شمار می رود.
اگر این روزها گذارتان به چالوس افتاد، پیشنهاد می کنیم برای دیدن هر کدام از جاذبه های طبیعی این شهر وقت بگذارید و سعی کنید یک سفر کوتاه و متفاوت در این منطقه داشته باشید. چالوس نه تنها با آبشارها، جنگل ها و دریاچه هایش از شما پذیرایی می کند، بلکه آثار تاریخی جالبی هم دارد که دیدن آنها خالی از لطف نیست.
آبشارهای چالوس
آبشار اکاپل در جنگل کوهستانی سردی چال کلاردشت قرار گرفته و همجواری آن با ییلاقات کلاردشت و زیبایی طبیعی دریاچه ولشت که در آن قرار دارد، می تواند یک روز به یاد ماندی را برای شما رقم بزند.
آبشار سواسره هم با حدود 100 متر ارتفاع در ناحیهای از توابع بلده قرار دارد. یعنی در فضایی کوهستانی- بیشه ای است با چشماندازهایی بکر و شگفتانگیز. این آبشار بسیار پر آب است و نحوه ریزش آن تصویر منحصر به فردی را به وجود می آورد.
اما آبشار هریجان را می توانید مشرف به روستایی به همین نام در نزدیکی گردنه هزارچم در جاده تهران ـ چالوس ببنید. این آبشار بیش از 9 متر ارتفاع دارد و یکی از زیباترین آبشارهای رشته کوه البرز است که با آب فراوان، فضای مرتفع و بیشه ای و چشم انداز کوهستانی، درهای و جنگلی از فراز کوهی سنگی با پخشابی ویژه سرازیر و در پایین دست به آبشارهای متعددی تبدیل می شود.
پارک های جنگلی چالوس
پارک جنگلی چالوس (فی ین) در 7 کیلومتری جاده چالوس ـ تهران قرار دارد. رودخانه چالوس از کنار آن میگذرد و در آن، اردوگاهی احداث شده که کلبه و کومههایی برای اقامت مسافران دارد.
تلهکابین نمک آبرود
تلهکابین نمک آبرود یکی از بخش های مهم توریستی نمک آبرود است که در جنوب شرقی شهرک نمک آبرود واقع شده و به شما امکان صعود به بالای قله زیبای مدوبن را می دهد. در بالای این قله هم که اختلاف دمای آن با پایین بیش از 10درجه است، می توانید از امکانات پذیرایی استفاده کنید. تله کابین نمک آبرود 42 کابین 4نفره دارد که با سرعت 3متر بر ثانیه مسیر 2100 متری را در کمتر از 12دقیقه طی میکند.
دریاچه های چالوس
سد دریوک: این دریاچه که در حدود یک هکتار وسعت دارد، روبروی دره ولی آباد هزارچم و در دامنه کوه دال کمر قرار گرفته است. عمق آن حدود 5 متر است و آبی شیرین دارد و اطراف آن را مراتع و مرغزار احاطه کرده است. به همین جهت این دریاچه مامن پرندگان بومی و وحشی است که اگر در زمستان گذارتان به آنجا بیفتد، غازها و مرغابی های مهاجر را می بینید که در اطراف آن جولان می دهند.
دریاچه شیرین ولشت اما در جنوب غربی چالوس و شمال شرقی منطقه کلاردشت در میان درهای عمیق قرار گرفته است. وسعت آن حدود 15 هکتار و عمق متوسط آن 20 متر است.
دریاچه ولشت از جمله دریاچههایی است که در نزدیکی منطقه کوهستانی تخت سلیمان علم کوه قرار دارد و به دلیل قرار گرفتن در یک گودال بزرگ محاط به تپههای کم ارتفاع کلمه، از دید پنهان است. دسترسی به دریاچه از طریق مرزنآباد و سمت غربی جاده چالوس امکان پذیر است.
اگر گذارتان به چالوس افتاد می توانید مرداب کندوچال را هم در میان جنگل انبوه فی ین چالوس ببینید که یک هکتار وسعت و حدود 4 تا 5 متر عمق دارد و آب آن از چشمه های اطراف تأمین می شود و شیرین است.
تاریخ در چالوس
کاخ اجابت در دوره پهلوی، در روستای اجابت از بخش کلاردشت ساخته شد. این کاخ در محلی مشرف به منطقه کلاردشت بنا شده و تزئینات و گچبریهایی زیبایی به شیوه معماری اروپا دارد. حیاط کاخ پوشیده از درختان سرو سرسبز است و در حال حاضر به عنوان استراحت گاه مورد استفاده قرار میگیرد.
کاخ چایخوران را هم می توانید در جنوب میدان معلم چالوس و در منطقهای موسوم به محوطه کاخ ببینید. این کاخ از بناهای دوره پهلوی اول است و بنای آن در محوطهای به مساحت تقریبی 4هزار متر مربع در یک طبقه و زیر زمین احداث شدهاست. این کاخ به منظور استراحت موقت و کوتاه مدت بکار میرفته و بر خلاف سایر کاخ های این دوره، بسیار ساده و بی پیرایه است. مصالح عمده آن از سنگ و آجر تشکیل شده و نفوذ معماری اروپایی در ساختمان آن به وضوح مشهود است.
بقعه متبرکه سید محمد در روستای زوات واقع در ضلع جنوبی کمربندی چالوس به تنکابن قرار دارد. بنای اصلی مقبره به صورت 8ضلعی است که گنبدی 8 وجهی بر فراز آن قرار گرفته است.
کاروانسرای سر قله کندوان هم که این روزها چیز زیادی از آن باقی نمانده، در منتهی الیه جنوبی مازندران و در سر قله کندوان قرار دارد. این کاروانسرا به شیوه 4ضلعی و با ابعاد 14در 16متر ساخته شده و سقفی گنبدی شکل داشته است.
کاروانسرای سنگی پای قله کندوان یکی دیگر از کاروانسراهای کوهستانی چالوس است که در فاصله 200 متری شمال تونل کندوان قرار دارد و به صورت چهارضلعی در ابعاد 9 در 22 متر در امتداد شمالی ـ جنوبی ساخته شده است. این کاروانسرا از 2 ردیف طولی سنگ های گنبددار تشکیل شده که امروزه ۵ گنبد بخش شرقی کاروانسرا باقی ماندهاست.
دنج ترین جزیره جنوب
در جنوبی ترین نقطه این سرزمین، جزیره ای کوچک و زیبا خودنمایی می کند که «هنگام» نام دارد. جزیره ای مرجانی که در جنوب جزیره قشم واقع شده و با آبادیهای کوچک و وسعتی حدود 50 کیلومتر مربع یکی از دیدنی ترین جاذبه های طبیعی قشم به شمار می رود.
این جزیره که 33.6 کیلومتر مربع مساحت دارد، به شکل مخروط ناقصی دیده می شود که در کرانههای جنوبی جزیره قشم قرار گرفته است. از بندرعباس باید حدود 80کیلومتر با قایق دور شوید تا به جزیره هنگام برسید. یعنی جایی در حدود 60کیلومتری قشم.
تمام سطح جزیره هنگام را ارتفاعات پست آهکی پر کرده اند که بلندترین نقطه آن کوه ناکس با 106 متر ارتفاع است. این جزیره پر از معادن نمک و خاک و سرب است اما هیچ کدام از 103خانوار آن جز ماهیگیری شغل دیگری ندارند. مگر آن دسته از بومیانی که در فصل سفر مردم به این منطقه، به آنها سرویس های اقامتی و پذیرایی می دهند.
دلفین های بازیگوش
اگر گذارتان به جزیره دنج و دیدنی هنگام بیفتد، می توانید دلفین های بازیگوشی را ببینید که ساعت ها شما را سرگرم می کنند. به جز این دلفین ها، کروکودیل هایی که در چند سال گذشته در جزیره هنگام پرورش داده می شوند هم از دیدنی های این جزیره به شمار می روند. هنگام اولین مزرعه پرورش کروکودیل کشور است که ایران را تبدیل به یکی از 50کشور پرورش دهنده این حیوان کرده است.
یکی دیگر از نقاط دیدنی این جزیره تأسیسات بندری انگلیسیها است. صید کوسه در اطراف جزیره هم چیزیست که نباید تماشای آن را از دست بدهید و شنا و غواصی در سواحل جزیره، تماشای سواحل زیبای صخرهای و شنی، آکواریومهای طبیعی و آهوهای بومی این منطقه فعالیت هایی هستند که هر گردشگری باید آنها را در سفر به هنگام تجربه کند.
در جزیره هنگام درختی به نام انجیر معابد وجود دارد که البته نه به بزرگی درخت معروف قشم است و نه به مشهوری آن اما دیدن این درخت و شنیدن افسانه هایی که درباره آن می گویند، خالی از لطف نیست.
در هنگام صحنه های زیبایی از شکل و شمایل صخره ها به چشم می خورد و اگر خوب بگردید، چند قبر از خارجی هایی که در این جزیره به خاک سپرده شده اند هم پیدا خواهید کرد!
دور جزیره در یک روز
شما در جزیره هنگام می توانید قایق اجاره کنید و دور و اطراف جزیره را تماشا کنید. علاوه بر این، بومیان منطقه هم حاضرند در نقش راهنمای تور حاضر شوند و جزیره را به شما نشان بدهند. در این قایق سواری اگر دریا موج نداشته باشد، شانس دیدار دلفین ها و مسابقه دادن با آنها را هم خواهید داشت. البته به هیچ عنوان نباید امیدی به برنده شدن از این دلفین های بازیگوش تند و تیز داشته باشید!
دیدار پرندگان دریایی و صحنه های شکار ماهی توسط آنها از جلوه های دیداری این سفر کوچک دریایی است. علاوه بر این ها، یک نوع لاک پشت به نام لاک پشت پوزه عقابی که در معرض خطر انقراض است، در همین حوالی زندگی می کند که برای تخم گذاری به سواحل هنگام و قشم می آیند.
تا چند وقت پیش، بومی ها از ارزش این نوع لاک پشت خبر نداشتند و تخم آن ها را یا برای فروش به کشورهای عربی می فرستادند و یا اینکه آن ها را به مصرف خوراکی می رساندند. اما این روزها با آموزش هایی که دیده اند، حافظ لاک پشت ها و تخم آن ها هستند و می توانند گوشه هایی از زندگی، تخم گذاری و تولد این لاک پشت ها را به شما نشان دهند.
برای رفتن به جزیره هنگام باید از راه کناره جنوبی جزیره قشم به سمت روستای شیب دراز رفت و از آن جا قایق ها به صورت دربست شما را به گشت دور و داخل جزیره می برند.
با تالاب زیبای انزلی آشنا شویم!!!
تالاب انزلی در حدود 40 کیلومتری شمال رشت و در جنوب غربی شهرستان انزلی و دریای خزر قرار دارد.
وسعت این تالاب فصول زمستان و بهار به علت افزایش بارندگی به حدود 120 کیلومتر مربع می رسد و در تابستان و پاییز به حدود 80 کیلومتر تقلیل می باید.
تالاب انزلی که یک تالاب بین المللی است؛ زیستگاه مناسبی برای برای آبزیان و پرندگان مهاجر به شمار می آید. علاوه بر این؛ تالاب انزلی محل تخم ریزی ماهیان به ویژه ماهیان سفید بوده و در مجموع با توجه به زیبایی های چشمگیر خود می تواند به عنوان اکوسیستم آبی-طبیعی، گردشگران زیادی را به خود جلب کند.
ایستاده بر فراز قزوین
برج باراجین را باید در 12 کیلومتری شمال قزوین ببینید. در منطقه ای با هوای لطیف و خنک که می تواند بهترین گزینه برای یک سفر کوتاه بیرون شهری باشد. این منطقه خوش منظره و خوش آب و هوا به علت ارتفاع زیاد، از قزوین خنکتر است و به نظر می رسد گزینه خوبی برای یک سفر نوروزی باشد.
ارتفاعات باراجین به شکلی است که از روی آن می توانید قزوین را زیرپای خود ببینید و این در حالی است که در سمت چپ تان رودخانه عریضی به نام ارنزک جاری است و کمی دورتر از آن، برج بلندی به نام باراجین خودنمایی می کند.
معماری این برج سنگی، منحصر به فرد است و به نظر می رسد که از پایین به بالا، رفته رفته از قطر بنا کاسته میشود. این برج را میتوان از آثار قرن 4 یا 5 هجری قمری به شمار آورد.
برج باراجین روی سکویی 8 ضلعی که حدود 1 متر از کف زمین ارتفاع دارد، بنا شده است. طرح برج به شکل 8 نیم ستون مدور است و در فواصل منظم، دور تا دور بدنه اصلی برج اضافه شدهاند.
ارتفاع این نیم ستونها نزدیک به 6 متر است و حدود 1 متر به بالای برج مانده، یک ردیف سنگ خارا که با دقت خاصی تراشیده شده، دور تا دور برج را فرا گرفته و حدود 10 سانتیمتر لبه آن، از بدنه برج بیرون آمده است.
این برج 1 ورودی دارد و وقتی پا به درون آن بگذارید می بینید که داخل برج طرح مشخصی نداشته و احتمالاً به دلیل حفاریهای مکرر، شکل خود را از دست داده است.
رج اول سنگ چین سکو با کمک سنگ ها ی صاف و تراش دار چهار گوش و بقیه از سنگ لاشه ساخته شده است. طول هر یک از اضلاع این سکو 70/3 متر است. نیم ستون ها تا نیمه ارتفاع اصلی برج ادامه دارند و در آنجا قطع شده اند و به نظر می رسد که علاوه بر جنبه تزیینی، نقش پشتیبانی بنا را بر عهده داشته اند.
حدود یک متر به بالای برج مانده، یک ردیف سنگ خارا که با دقت خاص تراشیده شده، دور تا دور برج را فرا گرفته و حدود ده سانتیمتر لبه آن، از بدنه برج بیرون آمده است.