كدام ازدواج كدام آمادگي
چند روز پيش وزارت بهداشت اعلام كرد كه «هشت ميليون جوان ايراني آماده ازدواج هستند» اما اگر اين روزها فقط سري به بنگاههاي املاك بزنيد و قيمتهاي سرسامآور مسكن را در فصل جابهجايي اجاره نشينها رصد كنيد، به آماده نبودن و بيرغبتي جوانان براي ازدواج، حق ميدهيد.
بديهي است كه در هر جامعهاي، آمادگي براي ازدواج تنها به سن و سال مربوط نيست و عوامل بسيار مهم و متعددي بايد در كنار يكديگر قرار بگيرد تا يك جوان حاضر باشد، خطر تشكيل يك زندگي مشترك و پذيرش مسئوليت يك خانواده جديد را قبول كند. چند روز قبل نيز مسوولان شوراي رقابت در اظهار نظري جنجالي اعلام كردند خط فقر براي خانوادههاي شهري، در حقيقت، امروزه رفتهرفته به مرحلهاي گام گذاشتهايم كه ديگر ازدواج كردن به يك «اولويت غيرضروري» در زندگي بسياري از جوانان بدل شده و از سوي ديگر، اشتغال و مسكن در راس اولويتهاي ضروري اغلب جوانان جاخوش كرده است. امين جلالوند
946 هزارتومان در ماه است! تازه اين خط فقر فقط براي سال 89 تعيين شده و هنوز اين شورا مشغول بحث و بررسي در خصوص ميزان خط فقر در سالهاي 90 و 91 است؛ حال تصور كنيد در چنين شرايطي يك فارغالتحصيل بيكار يا كارگري با حقوق 389 هزار تومان در ماه (يعني همان حداقل حقوق مصوب در شوراي عالي كار) با چه جراتي بايد پاي در ميدان پرهزينه ازدواج بگذارد.