مقالات امور دام و آبزیان
| پژوهش و سازندگي زمستان 1386; 20(4 (پي آيند 77) در امور دام و آبزيان):149-155. |
| احمدي اكرم,نوري ميترا*,رياحي حسين |
| * گروه زيست شناسي، دانشگاه اراک، دانشکده علوم |
|
توليد و رها کردن پساب هاي مختلف در محيط زندگي سبب آلودگي محيط مي گردد. اخيرا مطالعات بر روي ميکروارگانيسم هاي پساب ها و تاثير عوامل مختلف بر روي جمعيت آنها، توليد اکسيژن، خالص سازي و بازيافت پساب بخش عمده اي از تحقيقات زيست محيطي را تشکيل مي دهد. مطالعاتي بر روي حوضچه هاي تثبيت پساب در منطقه جنوب تهران انجام گرفت. برکه هاي بتوني شامل 4 لاگون هوادهي به حجم 32047 متر مکعب با زمان ماند 4.36 روز بوده كه روزانه 180 متر مكعب پساب وارد آن مي گردد. نمونه ها به صورت ماهيانه از سه ناحيه ورودي و خروجي در طي يك سال جمع آوري گرديد. تعدادي از نمونه ها جهت تشخيص فلور فيتوپلانکتوني، كشت و خالص سازي بدون تثبيت كردن و تعدادي جهت تهيه اسلايد توسط گلوتارآلدئيد 12.5%، تثبيت و به آزمايشگاه منتقل گرديد. جلبک ها با استفاده از ميکروسکوپ هاي نوري و زمينه تاريک و منابع معتبر شناسايي و ارتباط بين عوامل محيطي و تراکم جمعيت گونه هاي غالب در زمان هاي مختلف محاسبه شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS (ver 0.9) آناليز گرديدند. نتايج وجود 53 تاکسون در 4 شاخه و 38 جنس از جلبک ها را نشان داد. تاکسون ها شامل سيانوفيتا (17 تاکسون)، کلروفيتا (22 تاکسون)، کريزوفيتا (11 تاکسون) و اگلنوفيتا (4 تاکسون) بوده که تراکم و تنوع آن ها در فصول مختلف تحت تاثير عوامل محيطي مانند دما، pH و غلظت PO, NO, NH قرار مي گيرد. |
| كليد واژه: |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| پژوهش و سازندگي زمستان 1386; 20(4 (پي آيند 77) در امور دام و آبزيان):156-162. |
| افروزان هوشنگ*,طهماسبي غلامحسين,بانكوا واسيا,بيگدلي محسن |
| * بخش تحقيقات زنبور عسل و كرم ابريشم، موسسه تحقيقات علوم دامي كشور |
|
بره موم از توليدات جانبي مهم كلني هاي زنبورعسل مي باشد كه از صمغ گياهان مختلف توسط زنبورعسل جمع آوري مي شود. مهمترين عامل كيفي در بره موم نوع صمغ گياهان مي باشد. كاشت گياهان سوزني برگ (كاج و سرو) در كشور ما به صورت دست كاشت يا طبيعي عموميت داشته و گياهان پهن برگ در دنيا گسترش فراواني دارند. لذا اين تحقيق به منظور مقايسه اثرات دو نوع گياه سوزني برگ و پهن برگ روي كميت و كيفيت بره موم انجام گرفت. بدين منظور دو منطقه شامل گياهان پهن برگ و سوزني برگ به ترتيب در مناطق خجير و تلو در نزديكي تهران انتخاب شدند. براي جمع آوري بره موم از كلني زنبور عسل از روش فيبر استفاده شد. در هر منطقه تعداد 10 كلني زنبورعسل به مدت 2.5 ماه در پاييز 82 و 4 ماه در بهار 83 مستقر شد. بره موم هر دو هفته يكبار از كلني ها جمع آوري و توزين شدند. فعاليت ضد باكتريايي بره موم هاي جمع آوري شده بر عليه باكتري Staphylococus aureus 209 مورد مطالعه قرار گرفت. بيشترين مقدار ميانگين بره موم در خجير و تلو به ترتيب 13.8 و 12.3 گرم در هر كلني در طي دو هفته بود. مقدار بره موم توليد شده در خجير بطور معني داري بيش از تلو بود (p<0.01). اين نتيجه نشان مي دهد كه وجود درختان پهن برگ در نزديكي كلني زنبورعسل به نحو موثري توليد بره موم را افزايش مي دهد. بره موم هاي جمع آوري شده در بهار 83 آناليز شدند كه نتايج آن به شرح ذيل مي باشد: گياهان سوزني برگ تلو شامل: صمغ (62%)، فنوليك ها (28%)، فلاون ها و فلاونول ها (7.3%) و فلاوانون ها و دي هيدرو فلاونولها (3.7%) بود. گياهان پهن برگ خجير شامل: صمغ (47%)، فنوليك ها (21%)، فلاون ها و فلاونول ها (8.4%) و فلاوانون ها و دي هيدرو فلاونول ها (8.4%) بود. اثر ضد باكتريايي بره موم حاصل از اجتماع گياهان پهن برگ خجير با ميزان 31.25 ميكرو گرم در ميلي گرم MIC (حداقل غلظت بازدارندگي)، از بره موم توليد شده از گياهان سوزني برگ تلو با 62.5 ميكرو گرم در ميلي گرم MIC بر روي باكتري مذكور موثرتر بود و اختلاف معني دار آماري در اين دو منطقه مشاهده شد (p<0.01). نتايج نشان ميدهد كه گياهان پهن برگ (خجير) و گياهان سوزني برگ (تلو) از نظر خواص كيفي براي توليد بره موم مناسب مي باشد، ولي بره موم حاصل از گياهان پهن برگ كيفيت بهتري دارد. |
| كليد واژه: زنبورعسل، بره موم، ايران، سوزني برگ، پهن برگ، كميت، كيفيت |
| |
| پژوهش و سازندگي زمستان 1386; 20(4 (پي آيند 77) در امور دام و آبزيان):163-169. |
| رامين عليقلي*,عصري رضايي سيامك,حيات غيبي حسين,محمدي داريوش |
| * گروه علوم باليني، دانشكده دامپزشكي، دانشگاه اروميه |
|
تغييرات پارامترهاي خون گاوهاي شيري دورگ و بومي در استرس حمل و نقل به منظور تعيين الف: تغييرات هماتولوژيک و بيوشميايي خون متعاقب استرس حمل و نقل جاده اي کوتاه مدت، ب: مقايسه تغييرات پارامترهاي خون تا 7.5 ساعت پس از حمل و نقل، ج: تعيين زمان برگشت تغييرات به حالت عادي و سرانجام د: تعيين ارتباط احتمالي و تاثير متقابل زمان نمونه برداري در پارامترهاي خون در اروميه مطالعه گرديد. تعداد 18 راس گاو شيري سالم، غير آبستن و 4 ساله در سال 83-1382 انتخاب شدند. گاوها به 4 گروه چهار راسي و يک گروه دو راسي تقسيم و هر گروه بطور جداگانه ابتدا 5 ميلي ليتر از وريد وداج خونگيري شده و بوسيله وانت حمل بار به مدت يک ساعت رفت و برگشت به مسافت 40 کيلومتر (30 کيلومتر شوسه و 10 کيلومتر خاكي) حمل شدند. سپس به فاصله 1.5 ساعت از زمان حركت تا حداکثر 7.5 ساعت پس از آن و مجموعا 5 بار ديگر خونگيري شده و شمارش تفريقي و كلي لكوسيت ها، هماتوکريت، هموگلوبين، فيبرينوژن، پروتئين تام، کورتيزول، گلوکز، کلسيم، منيزيم، سديم، پتاسيم و فسفر تعيين گرديدند. غلظت سرمي گلوكز، کلسيم، فسفر و منيزيم با استفاده از کيت هاي آزمايشگاهي شركت پارس آزمون به روش اسپکتروفتومتري توسط دستگاه اتوآنالاليزر (RA-1000) تعيين گرديدند. غلظت سديم و پتاسيم بوسيله دستگاه شعله سنجي محاسبه شد. شمارش كلي لكوسيت ها با استفاده از محلول مارکانو و لام نئوبار معين گرديد. پروتئين تام، هماتوكريت، هموگلوبين و فيبرينوژن نيز با استفاده از دستگاه رفراكتومتر و كيت هموگلوبين محاسبه شدند. کورتيزول سرم با استفاده از کيت آزمايشگاهي کورتيزول و به روش ELISA اندازهگيري شد. از نرم افزار SPSS 11 و روش هاي Case Summaries، آناليز واريانس يكطرفه، Paired t-test و آزمون همبستگي (Pearson) استفاده گرديد. حمل و نقل جاده اي كوتاه مدت سبب افزايش گلوكز سرم تا 48.6% در 7.5 ساعت، كورتيزول تا 340% در 1.5 ساعت و لكوسيت ها تا 23% در 6 ساعت پس از حركت گرديد. در صورتيكه هماتوكريت تا 17% و هموگلوبين تا 16% در 7.5 ساعت پس از حركت كاهش يافتند. مقايسه ميانگين پارامترهاي فوق اختلاف معني داري (P<0.01) را در بين ساعات مذكور نشان مي دهد. ساير پارامترهاي تحت مطالعه به استثنا فسفر، سديم و ائوزينوفيل (P<0.10>0.05) اختلاف معني داري را نشان نداند. طولاني ترين تاثير حمل و نقل بر روي گلوكز، هماتوكريت، هموگلوبين و ائوزينوفيل با 7.5 ساعت، لكوسيت ها، كلسيم و سديم با 6 ساعت، كورتيزول با 4.5 ساعت و لنفوسيت ها با 3 ساعت بوده است. آناليز همبستگي Pearson رابطه معني دار بين كورتيزول در قبل از حركت با پارامترهاي معني دار در بعد از حركت را نشان نداد. به عبارت بهتر زمان هاي نمونه برداري تحت تاثير كورتيزول و استرس حمل و نقل قرار نگرفتند. بنابراين مي توان نتيجه گرفت كه استرس حمل و نقل جاده اي كوتاه مدت با افزايش كورتيزول و تاثير در گلوكز، هماتوكريت، هموگلوبين و لكوسيت ها اثرات منفي كوتاه مدتي را در حيات اقتصادي و سلامتي گاو بر جاي مي گذارد كه بايستي در قبل از هر نوع حمل و نقل مورد توجه قرار گيرد. |
| كليد واژه: استرس، حمل و نقل، گلوكز، كورتيزول، لكوسيت، هماتوكريت، كلسيم، گاو |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| پژوهش و سازندگي زمستان 1386; 20(4 (پي آيند 77) در امور دام و آبزيان):170-174. |
| فكرانديش حكيمه*,عابديان كناري عبدالمحمد,منفرد نوذر,اسكندري وجيهه |
| * گروه شيلات، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد بوشهر |
|
60 درصد هزينه هاي مزارع پرورش آبزيان مربوط به غذا مي باشد لذا ساخت غذاهايي با کيفيت و مطلوبيت بالا هميشه مدنظر آبزي پروران مي باشد. با توجه به مصرف خوراک پلت شده در تغذيه ماهي و ميگو، حفظ شکل فيزيکي پلت طي زمان مصرف و جلوگيري از تجزيه زودرس آن در آب از اهميت ويژه اي برخوردار است. پايداري غذا در آب با استفاده از همبند بهبود مي يابد به طوريکه باعث افزايش استحکام پلت و کاهش ميزان آردينگي در طي فراوري و حمل و نقل مي شود. در اين تحقيق ميزان پايداري غذا در آب (Water Stability Index)، همبند ايراني آمت (محصول شرکت مهر افراز تابان يزد) با دو نوع همبند خارجي نوتري بايند و اکواکيوب در چهار زمان 30، 60، 120 و 240 دقيقه مورد مقايسه قرار گرفت. نتايج نشان داد که بهترين پايداري را اکواکيوب سپس آمت و در نهايت نوتري بايند داشت. پايداري آمت در سه زمان 30، 60 و 120 دقيقه اختلاف معني داري با همبند اکواکيوب نداشت. با توجه به قيمت کمتر آمت و ساخت اين ماده در کشور توصيه مي گردد كه از اين ماده به عنوان همبند در غذاي آبزيان استفاده گردد. |
| كليد واژه: |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| پژوهش و سازندگي زمستان 1386; 20(4 (پي آيند 77) در امور دام و آبزيان):175-185. |
| ذبيحي منصور*,آذري تاكامي قباد,اسماعيلي لطيف,احمدي رضا |
| * مركز تحقيقات ماهيان سردآبي (CFRC)، تنكابن |
|
آرتميا (Artemia urmiana) يكي از با ارزشترين گونه هاي شيلاتي غالب در درياچه اروميه كه بزرگترين درياچه فوق العاده شور (Hypersaline) ايران است، محسوب مي شود. اين گونه در صنعت پرورش لارو، ارزش قابل توجهي دارد. در اين بررسي جهت تعيين ميزان دياپوز كه يكي از عوامل تاثيرگذار بر ميزان كيفيت سيست ها مي باشد از 6 ايستگاه ثابت ساحلي از مهر ماه 82 تا آبان ماه 1383 نمونه برداري شد. ميانگين حداقل و حداكثر دماي هوا و آب درياچه اروميه (در ساعت تقريبي 12هر روز) به ترتيب، 3.36±0.57, 3.24±2.17 (دي ماه 82) و 29.6±29.81±1.22 درجه سانتيگراد (مرداد ماه 83) بدست آمدند، ميزان شفافيت و شوري آب درياچه در ماههاي مختلف نمونه برداري اختلاف معني داري (p<0.05) نشان دادند. ميانگين حداقل و حداكثر شفافيت آب درياچه به ترتيب، حدود 1.025±0.16 و 4.13±0.63 متر در ماههاي ارديبهشت و شهريور 83 مشاهده گرديدند، ميانگين حداقل و حداكثر شوري آب درياچه به ترتيب 59.11±86.246 و 308±13.19 گرم در ليتر در ماه هاي ارديبهشت و مهر 83 اندازه گيري شدند. ميانگين حداقل و حداكثر حد طول مدت روشنايي منطقه بين 7 تا 14 ساعت در ماه هاي آذر 82 و خرداد 83 مشاهده گرديدند. ميزان دياپوز نمونه هاي سيست در ماههاي مختلف نمونه برداري نسبت به هم اختلاف معني داري نشان دادند (p<0.05)، نمونه هاي سيست گرفته شده در فصول بهار و تابستان (هم زمان با افزايش طول روز و دما) داراي كمترين ميزان دياپوز برخوردار بودند كه در دامنه نوسان 5.739±7.73 درصد (تيرماه 83) و 17.231±10.10 درصد (خرداد ماه 83) قرار داشتند و بيشترين ميزان دياپوز در نمونه هاي سيست صيد شده در ماه هاي پاييز (همزمان با كاهش طول روز و دما) مشاهده گرديد كه بين 39.839±16.14 (آبان ماه 82) تا 51.348±11.819 (مهر ماه 83) در نوسان بودند. بعد از فصل تابستان، همزمان با كاهش دما، طول روشنايي و افزايش معني دار شوري، ميزان دياپوز نمونه هاي سيست روبه افزايش نهاده بود، مهمترين عامل محيطي تاثيرگذار، دماي آب تشخيص داده شده است. |
| كليد واژه: |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| پژوهش و سازندگي زمستان 1386; 20(4 (پي آيند 77) در امور دام و آبزيان):186-191. |
| كجوري غلامعلي*,دارابي سعيده,برادران حميدرضا |
| * دانشکده دامپزشکي، دانشگاه شهركرد |
|
کبد يکي از پرکارترين اندام هاي بدن بوده و به طرق مختلف تحت تاثير عوامل بيماري زا قرار مي گيرد. سموم، باکتري ها، انگل ها، قارچ ها و کمبودهاي مواد غذايي از جمله عوامل تاثيرگذار بر سلامت کبد بوده و هر يک قادر به تخريب بافت کبد به صورت موضعي يا فراگير مي باشند. در ميان بيماري هاي موضعي کبد مي توان به آبسه کبدي اشاره نمود که در پي راهيابي باکتري به جريان خون (خصوصا وريد باب) از طريق آسيب هاي وارده به مخاط شکمبه و يا به دنبال نفوذ جسم خارجي و توکسمي پديد مي آيد. از سويي برخي ريز مغذي ها در شکل گيري دفاع اختصاصي و مقابله با عفونت نقش ايفا نموده و گاهي اوقات حضور آن ها (همچون روي) از ميزان شکل گيري آبسه مي کاهد. بر اين اساس تحقيق حاضر بر 40 راس گاو مبتلا به آبسه کبدي در کشتارگاه شهرکرد به انجام رسيد تا با سنجش ميزان سلنيوم، روي، آهن، مس، کلسيم، فسفر و منيزيوم چرک و بافت کبد مبتلا، مقادير هر يک تعيين و ارتباط مابين عناصر مشخص گردد. مقادير روي و مس توسط دستگاه پتانسيومتر، سلنيوم توسط دستگاه جذب اتمي و ساير عناصر با بهره گيري از کيت هاي تشخيصي ويژه تعيين و ارتباط آماري داده ها با محاسبه ضريب همبستگي در سطح p<0.05 تعيين گرديد. يافته هاي تحقيق به صورت Mean±SD گزارش شد و بر اين اساس مقادير سلنيوم، روي، آهن، مس، کلسيم، فسفر و منيزيوم چرک به ترتيب معادل 0.551±0.046 (mg/kg)، 6.41±2.32 (mg/kg)، 18.18±14.03 (mg/kg)، 6.63±4.83 (mg/kg)، 221.8±85.82 (mg/kg)، 0.85±0.32 (gr/kg) و 40.64±21.72 (gr/kg) تعيين گرديد. همچنين مقادير عناصر مذکور در بافت کبد به ترتيب معادل 10.58±0.84 (mg/kg)، 82.91±32.22 (mg/kg)، 62.29±22.12 (mg/kg)، 39.22±28.17 (mg/kg)، 0.12±0.4 (gr/kg)، 1.81±0.056 (gr/kg)، 0.15±0.07 (gr/kg) تعيين گرديد. با انجام آزمون همبستگي پيرسون بين داده هاي فوق مشخص گرديد كه مابين ميزان آهن و مس چرک (P value=0.000228, r=+0.871) و کلسيم و سلنيوم چرک r=-0.623) و (P value=0.0305 ارتباطي معنادار وجود دارد (p>0.05). همچنين مابين ميزان روي و کلسيم کبد r=+0.535) و (P value=0.0487 و آهن و مس کبد r=+0.596) و (P value=0.0317 ارتباطي معنادار وجود دارد (p<0.05). كاهش دسترسي به آهن و روي يکي از مکانيسم هاي شناخته شده دفاع ميزبان بر عليه عوامل عفوني به شمار مي رود. مس نقشي اساسي در رشد و تکامل نوتروفيل ها داشته و نقش سلنيوم نيز در ارتباط با دفاع اختصاصي بدن به اثبات رسيده است. |
| كليد واژه: مواد معدني، آبسه كبدي، بافت كبد، گاو |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| پرندآور حسين*,توكلي محمود,تورجي محمدرضا |
| * انستيتو تحقيقات بين المللي ماهيان خاوياري دكتر دادمان، رشت |
|
بررسي حاضر بر روي بچه ماهيان شيپ (Acipenser nudiventris) و 41، 48، 55 و 62 روزه كه به عنوان يكي از گونه هاي مهم در امر پرورش و بازسازي ذخاير محسوب مي شوند در سال 1380 به منظور تاثير نور و تاريكي بر تغذيه بچه ماهيان شيپ صورت گرفت. جهت انجام اين بررسي از 6 آكواريوم (سه عدد در شرايط نور معمولي آزمايشگاه و سه عدد در شرايط كاملا تاريكي) استفاده شد. كليه بچه ماهيان با استفاده از دافني و به ميزان 50 درصد زي توده زنده بچه ماهيان تغذيه گرديدند. به منظور بررسي هاي آماري تعداد 30 عدد از اين بچه ماهيان در شرايط تاريكي و 30 عدد در شرايط نور معمولي آزمايشگاه (1000 لوكس) نگهداري شدند. در هر مرحله از بررسي ها، بچه ماهيان بيومتري شده و ميزان دما و اكسيژن آكواريوم ها نيز ثبت گرديد. دامنه تغييرات دما در طول آزمايش از 21.5 تا 22.7 درجه سانتيگراد و دامنه تغييرات اكسيژن از 6.2 تا 7.8 ميلي گرم در ليتر بود. وزن متوسط بچه ماهيان شيپ در شرايط روشنايي و در شروع آزمايش (روز 1.12±0.02 (41 گرم و وزن نهايي در پايان دوره آزمايش (روز 62) پس از غذادهي 3.42±0.02 گرم بود. همچنين وزن متوسط بچه ماهيان در شرايط تاريكي در شروع آزمايش (روز 1.23±0.01 (41 گرم و وزن نهايي در پايان دوره آزمايش (روز 62) پس از غذادهي 4.8±0.03 گرم بود. نتايج بدست آمده نشان داد كه از نظر آماري و در سطح اطمينان 95% با استفاده از آناليز واريانس يكطرفه در تيمارهاي روشنايي و تاريكي 41 روزه اختلاف معني دار وجود نداشته ولي در ساير تيمارها (48، 55 و 62 روزه) اختلاف معني دار وجود داشت. همچنين از نظر گرفتن غذا مشخص گرديد بچه ماهياني كه در شرايط تاريكي قرار داشتند، طعمه بيشتري را صيد و تغذيه نمودند. ميزان سرعت رشد بچه ماهيان در شرايط روشنايي 4.7% و در تاريكي 5.5% بود. از نتايج بدست آمده بنظر مي رسد كه نگهداري و پرورش بچه ماهيان خاوياري در مرحله پس از ونيرو و در شرايط كاملا تاريك و تغذيه آنان در اين حالت مي تواند طول دوره پرورش را كوتاه تر نمايد هر چند براي رسيدن به نظريه قطعي، نياز به بررسي و مطالعات بيشتر مي باشد. |
| كليد واژه: |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| پژوهش و سازندگي پاييز 1386; 20(3 (پي آيند 76) در امور دام و آبزيان):2-8. |
| رجبي ذوالفقار*,بزرگمهري فرد محمدحسن,پيغمبري سيدمصطفي,اشرفي هلان جواد |
| * گروه علوم درمانگاهي، دانشکده دامپزشکي، دانشگاه تبريز |
|
ويروس لکوز پرندگان تحت گروه (ALV-J) J براي اولين بار در اواخر دهه 1980 در کشور انگلستان از جوجه هاي گوشتي جدا گرديد. اين ويروس حاصل نوترکيبي ويروس هاي اگزوژن و آندوژن لکوز طيور است. عفونت جوجه هاي گوشتي با اين ويروس باعث افزايش تلفات و کاهش توليد به خصوص در گله هاي اجداد و مادر گوشتي گشته و خسارات سنگيني به صنعت طيور گوشتي جهان وارد مي کند. در مطالعه حاضر از يک گله اجداد گوشتي که بررسي هاي سرولوژيکي و مولکولي به ويروس لکوز پرندگان تحت گروه J، آلوده بود نمونه هاي بافتي از 20 قطعه مرغ از استخوان جناغ، کبد، کليه، طحال و پيش معده برداشته شد و مورد مطالعه هيستوپاتولوژيک قرار گرفت. در پنج مورد از پرندگان تحت مطالعه ضايعات اختصاصي اين بيماري نظير تفاوت در اندازه و شکل هسته (آنيزوسيتوز)، بزرگي هسته (کاريومگالي)، اجسام مشکوک به گنجيدگي هاي ويروسي داخل سيتوپلاسمي و ادم بين سلولي شديد در سلول هاي عضلاني قلب و کانون هاي سلول هاي رده ميلوئيدي در بافت کبد تنها جلب توجه مي کرد. نتايج بدست آمده نشان داد که آلودگي يک گله به ويروس تحت گروه J لکوز پرندگان ممکن است هميشه منجر به بروز ضايعات ماكروسكوپيك و هيستوپاتولوژيك نشود. |
| كليد واژه: ويروس لکوز پرندگان، تحت گروه J، اجداد گوشتي، هيستوپاتولوژي |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| پژوهش و سازندگي پاييز 1386; 20(3 (پي آيند 76) در امور دام و آبزيان):20-28. |
| ياسمي مهران*,كيوان امين,وثوقي غلام حسين,احمدي محمدرضا,فرزين گهر مهرناز,فاطمي سيدمحمدرضا,ماهيانه عبدالحميد |
| * موسسه آموزش عالي علمي– كاربردي جهاد كشاورزي، گروه شيلات و آبزيان |
|
اين بررسي با هدف معرفي خانواده هاي اصلي و شناسايي گونه هاي راسته كفشك ماهي شكلان در سواحل آبهاي ساحلي خليج فارس در محدوده استان بوشهر از منطقه آبي ديلم در شمال غرب، تا خليج نايبند در جنوب شرق از فروردين 1382 تا خرداد 1383 با استفاده از روش مورفومتريك و مريستيك صورت پذيرفت. براي اين كار تعداد 311 نمونه ماهي، كه توسط تور ترال كف روب صيد شدند و يا از بازار فروش ماهي، در صيدگاه هاي عمده استان جمع آوري گرديدند، استفاده به عمل آمد. نمونه برداري به صورت فصلي در 11 منطقه انجام گرفت. در اين ماهيان 36 ويژگي شامل 18 ويژگي مورفومتريك (قابل اندازه گيري)، 11 ويژگي مريستيك (قابل شمارش) و 7 ويژگي ظاهري بدن براي نمونه ها مورد اندازه گيري و سنجش قرار گرفت. بررسي و آناليز داده هاي ثبت شده از ويژگي هاي مورفومتريك، رسم دندروگرام هاي مربوط به روش آناليز خوشه اي (Clustring) و تطبيق اطلاعات زيست سنجي و ريخت سنجي ماهيان بررسي شده با چك ليست شاخص مقايسه گونه ها مشخص نمود كه 5 خانواده اصلي و غالب شامل Parali chtidae, Cynoglossidae, Soleidae, Psettodidae, Bothi dae در منطقه وجود دارد و نتيجه حاكي از شناسايي گونه هاي خانواده هاي فوق الذكر حضور 17 گونه از اين ماهيان را در آبهاي ساحلي خليج فارس محدوده استان بوشهر به اثبات رسانيد. گونه هاي شناسايي شده عبارتند از: |
| كليد واژه: |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| پژوهش و سازندگي پاييز 1386; 20(3 (پي آيند 76) در امور دام و آبزيان):9-19. |
| عزيزي جعفر* |
| * دانشگاه آزاد اسلامي، واحد رشت |
|
گوشت منبع اصلي تامين پروتئين حيواني مورد نياز بدن انسان است. مصرف سرانه سبد گوشت مصرفي در ايران در سال 1383 حدود 28 كيلوگرم بوده كه نسبت به مصرف سرانه گوشت جهان بسيار پايين است. با توجه به جمعيت جوان كشور و اهميت تامين پروتئين مورد نياز از يكطرف و افزايش تقاضاي گوشت در آينده از طرف ديگر، اين مقاله تلاش مي كند تا عرضه انواع گوشت در ايران را با استفاده از مدل بازار چندگانه مورد بررسي قرار داده و عوامل موثر بر عرضه گوشت و قيمت عمده فروشي هر يك را شناسايي نمايد. اين مطالعه در سال 1384 و با استفاده از آمار سري زماني مربوط به سالهاي 83-1350 انجام گرفته است. نتايج اين پژوهش نشان مي دهد كه قيمت عمده فروشي و درآمد سرانه اثر مثبت بر عرضه هر يك از انواع گوشت داشته و هر سه نوع گوشت (گوشت مرغ، گوشت قرمز و گوشت ماهي) به طور جانشين با يكديگر عمل مي كنند. شاخص قيمت واردات و خالص واردات انواع گوشت بر عرضه داخلي و قيمت عمده فروشي آن ها موثر است. لذا، اتخاذ سياست واردات جهت كنترل قيمت عمده فروشي و حمايت از مصرف كننده در بلندمدت سبب كاهش عرضه انواع گوشت در داخل و نابودي ظرفيت هاي توليد داخلي مي گردد. هزينه جيره استاندارد در عرضه گوشت مرغ و قيمت عمده فروشي آن بسيار موثر است. از طرف ديگر شاخص قيمت گوشت مرغ، بر اساس تخمين تابع عرضه گوشت قرمز و گوشت ماهي، بر مقدار عرضه و قيمت عمده فروشي آن ها موثر خواهد بود. لذا، با توجه به پنج دوره توليد در سال گوشت مرغ، نوسان در هزينه جيره مرغ بر عرضه و قيمت بازار هر سه نوع گوشت موثر خواهد بود. |
| كليد واژه: |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| پژوهش و سازندگي پاييز 1386; 20(3 (پي آيند 76) در امور دام و آبزيان):29-34. |
| ناجي خوئي امير*,نجاتي جوارمي اردشير,طهماسبي غلامحسين |
| * دانشكده كشاورزي، دانشگاه تبريز |
|
بهترين راه براي حداكثر كردن سودآوري از طريق اصلاح نژاد، استفاده از ضرايب اقتصادي صفات به همراه ارزيابي ژنتيكي است. در اين تحقيق كليه هزينه ها و درآمدهاي دخيل در سيستم توليدي زنبور عسل برآورد شده و معادله سود بر اساس بيولوژي و نحوه پرورش كلني هاي زنبور عسل طراحي گرديد. با گرفتن مشتق جزيي از معادله سود در مبناي هر يك از صفات مورد مطالعه، معادلات ضرايب اقتصادي صفات به دست آمد. با جايگزين نمودن پارامترهاي اقتصادي در اين معادلات، مقادير عددي ضرايب اقتصادي براي صفات توليد عسل، رفتار دفاعي و بچه دهي به ترتيب -5370.2, +7417.38 و -15886.4 محاسبه گرديد. اين ضرايب نشان مي دهد كه جهت گيري برنامه هاي اصلاح نژاد زنبور عسل بايستي در جهت افزايش ميانگين توليد عسل و كاهش ميانگين صفات بچه دهي و رفتار دفاعي انجام بگيرد. در اين تحقيق ما از شبيه سازي به روش مونته كارلو استفاده کرده و ضرايب اقتصادي صفات توليد عسل، رفتار دفاعي و بچه دهي را كه با استفاده از يك معادله سود محاسبه شده بود مورد آزمون قرار داديم. به اين صورت كه فنوتيپ كلني ها براي صفات مورد نظر شبيه سازي شده و بهترين كلني ها بر اساس برآورد ژنوتيپ كل طي نسل هاي پي در پي انتخاب شدند. نتايج به دست آمده نشان داد كه ضرايب اقتصادي به كار گرفته شده براي سه صفت مورد نظر سبب شد تغييرات ژنتيكي مطلوب رخ دهد و در حاليكه ميانگين توليد عسل در هر نسل افزايش يافت همزمان ميانگين صفات رفتار دفاعي و بچه دهي نيز كاهش يافت. برتري اين روش نسبت به استفاده عملي از ضرايب اقتصادي اين است كه براي رسيدن به پاسخ نياز به زمان طولاني نداشته و از صرف هزينه هاي زياد جلوگيري مي كند و اگر اشتباهي در محاسبه ضرايب اقتصادي رخ داده باشد، همواره امكان تصحيح آن قبل از كاربرد عملي وجود خواهد داشت. |
| كليد واژه: زنبور عسل، اصلاح نژاد، ضرايب اقتصادي، شبيه سازي مونته کارلو |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| پژوهش و سازندگي پاييز 1386; 20(3 (پي آيند 76) در امور دام و آبزيان):35-42. |
| علاف نويريان حميد*,شعباني پور نادر,زماني كياسج محله حسينعلي,خادم هنگامه |
| * گروه شيلات، دانشكده منابع طبيعي صومعه سرا، دانشگاه گيلان |
|
به منظور بررسي اثرات سطوح مختلف چربي بر روي معيارهاي شاخص رشد بچه ماهي سفيد جنوب درياي خزر يك آزمايش تغديه اي به مدت 8 هفته بر روي بچه ماهيان 2 گرمي جهت دستيابي به ميزان مطلوب احتياجات چربي انجام گرفت. چهار سطح مختلف از چربي شامل 3، 6، 9 و 12 درصد با پروتئين ثابت (Isoprotein) و انرژي قابل هضم 3000 تا 3200 كيلوكالري/كيلوگرم جيره در اين تحقيق در نظر گرفته شد. اين آزمايش با 4 تيمار و سه تكرار براي هر يك درون مخازن فايبرگلاسي 400 ليتري كه با 300 ليتر آب تازه پر شده و روزانه 60 درصد آب تعويض مي شد، انجام گرفت. همچنين تعداد 240 عدد بچه ماهي سفيد با ميانگين وزن 2±0.4 گرم در قالب طرح كاملا تصادفي بين 12 عدد مخزن توزيع گرديدند. معيارها و شاخص رشد مانند افزايش وزن يا رشد مطلق (WG)، درصد رشد نسبي (RGR)، ضريب تبديل غذا (FCR)، ارزش توليد چربي (PLV) و درصد بقا در سطوح چربي 6 و 9 درصد اختلاف معني داري را نشان نمي دهند (p>0.05)، در حاليكه با افزايش چربي به ميزان 12 درصد و در تيمار 4، تمامي معيارهاي شاخص رشد بهبود يافته و اختلاف معني داري را نشان مي دهند (p<0.05) تيمار 1 با حداقل چربي 3 درصد با ساير تيمارها داراي اختلاف معني داري است (p<0.05)، معيارها و شاخص رشد در اين تيمار عدم بهبود را نشان مي دهند. تركيبات مغزي لاشه بدن بچه ماهي سفيد در تيمار 4 بهبود يافته و اختلاف معني داري را با ساير تيمارها نشان مي دهد (p<0.05). |
| كليد واژه: بچه ماهي سفيد جنوب درياي خزر، تعديه، چربي، شاخص هاي رشد، آناليز لاشه |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| پژوهش و سازندگي پاييز 1386; 20(3 (پي آيند 76) در امور دام و آبزيان):43-50. |
| روغني ابراهيم*,عرب مسعود,ضميري محمدجواد,خليفه عبداله |
| * دانشکده کشاورزي، دانشگاه شيراز |
|
اثر نوعي زئوليت طبيعي (كلينوپتيلوليت)، بر عملكرد پرواري و ويژگي هاي لاشه، در يك طرح كاملا تصادفي در سه گروه گوساله هاي نر هولشتاين و براي يك دوره پرواري 160 روزه بررسي شد. ميانگين وزني گوساله ها در شروع آزمايش 188±28 كيلوگرم بود. گوساله ها، با جيره كاملا مخلوط (TMR) و به صورت آزاد و انفرادي تغذيه شدند. با استفاده از جداول استاندارد (23) NRCجيره پايه اي با نسبت کنسانتره به علوفه 50 به 50 تنظيم گرديد. جيره پايه داراي 2.67 مگاکالري در کيلوگرم انرژي قابل متابوليسم و 13.4 درصد پروتئين خام بود. ميزان و تركيب مواد خوراكي جيره هاي آزمايش به غير از نوع غني سازي سيلاژ ذرت و مصرف زئوليت، يكسان بودند، به طوري كه در گروه 1، سيلاژ ذرت غني نشده، گروه 2، سيلاژ ذرت غني شده با يك درصد اوره و گروه 3، سيلاژ ذرت غني شده با يك درصد اوره و 3 درصد زئوليت اضافه شده به بخش کنسانتره اي جيره استفاده شد. اجزاي جيره ها شامل سيلاژ ذرت، يونجه خشك، دانه جو، ذرت دانه اي، كنجاله پنبه دانه، سنگ آهك و نمك بود. گوساله ها هر 20 روز يكبار وزن كشي شدند. پس از پايان آزمايش تمام گوساله ها خونگيري، كشتار و لاشه آن ها مورد تفکيک فيزيکي قرار گرفت. گوشت راسته بين دنده هاي 9 تا 12 گوساله ها جهت تعيين تركيبات شيميايي مورد استفاده قرار گرفت. ميانگين افزايش وزن (به ترتيب 175.80, 169.60 و 174.00 کيلوگرم براي جيره هاي 1 تا 3)، ضريب تبديل غذايي (به ترتيب 6.56, 6.73 و 6.72 براي جيره هاي 1 تا 3) در كل دوره پروار و نيز غلظت هاي سديم و پتاسيم سرم خون گوساله ها، در گروه هاي آزمايشي اختلاف معني داري نداشتند (p<0.05) اما افزودن اوره (جيره 2) و اوره و زئوليت (جيره 3) موجب افزايش مصرف ماده خشک (p<0.05) گرديد (به ترتيب براي جيره هاي 1، 2 و 3 برابر 1146.84, 1136.80 و 1156.40 کيلوگرم بود). در عين حال افزودن زئوليت موجب افزايش درصد خاكستر، پروتئين و كاهش درصد چربي در گوشت بدون استخوان بين دنده هاي 9 تا 12 گرديد اگر چه تفاوت آن ها معني دار نبود. سطح مقطع عضله راسته در جيره هاي مختلف معني دار بود (p<0.05) و به ترتيب بيشترين و كمترين آن مربوط به جيره داراي زئوليت و جيره داراي اوره تنها (86.60 در مقابل 72.27 سانتي متر مربع) بود. با توجه به نتايج به دست آمده تحت شرايط اين آزمايش، به نظر مي رسد که عليرغم اثرات مثبت بر مصرف ماده خشک و بعضي از خصوصيات لاشه، افزودن زئوليت تاثير مثبتي بر عملکرد گوساله هاي پرواري نداشت. |
| كليد واژه: |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| پژوهش و سازندگي پاييز 1386; 20(3 (پي آيند 76) در امور دام و آبزيان):90-98. |
| نيكخواه علي*,خضري امين,مرادي شهربابك محمد |
| * گروه علوم دامي، دانشكده كشاورزي، دانشگاه تهران |
|
به منظور مطالعه اثرات طول قطعات يونجه و اندازه ذرات جيره كاملا مخلوط شده بر مصرف خوراك، pH مايع شكمبه، فعاليت جويدن، توليد و تركيبات شير گاوهاي شيرده هلشتاين تازه زا، چهار جيره غذايي (1، 2، 3 و 4) با تركيبات شيميايي و انرژي يكسان و طول قطعات متفاوت علوفه يونجه، در قالب طرح چرخشي متوازن بر روي 12 راس گاو هلشتاين با ميانگين 18±3 روز پس از زايش و ميانگين وزني 600±52 كيلوگرم استفاده گرديد. علوفه يونجه به وسيله علوفه خردكن با تورهاي با منافذ 20، 40، 60 و 100 ميلي متر خرد شد. ميانگين هندسي اندازه ذرات جيره هاي كاملا مخلوط شده و الياف موثر فيزيكي توري هاي با دستگاه پنسيلوانيا كه داراي سه الك و يك سيني بود، اندازه گيري شد. ميانگين هندسي اندازه ذرات براي جيره هاي 1 تا 4 به ترتيب 5.91, 4.60, 3.69 و 7.91 ميلي متر و الياف موثر فيزيكي جيره هاي آزمايشي به ترتيب برابر 25.03, 23.85, 22.96 و 26.10 درصد بود (p<0.05). ماده خشك مصرفي گاوهاي تغذيه شده با جيره حاوي ذرات كوچكتر (جيره 1)، بيشتر از جيره هاي ديگر بود (p<0.05). ميانگين توليد شير براي جيره 1، 2، 3 و 4 به ترتيب برابر 34.28±4.48, 35.04±4.4, 34.56±3.7, 33.8±4.25 كيلوگرم در روز بود و تركيبات آن در بين تيمارها تفاوت معني داري نداشت (p>0.05). در اين پژوهش با كاهش طول قطعات علوفه يونجه، pH مايع شكمبه به طور خطي كاهش يافت (p<0.05)، به طوري كه جيره 1 كمترين pH (و 5.96) و جيره 4 بيشترين pH و (6.4) را داشت. مدت زمان خوردن جيره (دقيقه در روز) با افزايش طول قطعات علوفه يونجه افزايش يافت. همچنين مدت زمان نشخوار كردن گاوها براي جيره ها متفاوت بود (p<0.05). |
| كليد واژه: طول قطعات علوفه يونجه، الياف موثر فيزيكي، ماده خشك مصرفي، شير توليدي، pH شكمبه، فعاليت جويدن |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| پژوهش و سازندگي پاييز 1386; 20(3 (پي آيند 76) در امور دام و آبزيان):104-108. |
| كارگرموخر روحاني*,مدني رسول,گلچين فر فريبا,تاج منش شبنم |
| * موسسه رازي |
|
آبله گوسفندي (SPV) و آبله بزي (GPV) و بيماري لامپي اسكيني گاو (LSD) جزء جنس كاپري پاكس از خانواده پاكس ويريده مي باشد. آبله گوسفند و بز جزء عوامل مهم بيماري آبله در گوسفند و بز در شمال و مركز افريقا، جنوب غربي و مركز آسيا و شبه قاره هند بوده و همچنين از جمله بيماريهاي مهم ويروسي گوسفند و بز در ايران نيز مي باشد. از جمله بيماريهاي مهم ديگري كه در بين گوسفندان و بزان ايران در گردش است بيماري اكتيماي مسري مي باشد كه همه ساله باعث تلفات و ضايعات فراوان در مراكز پرورش گوسفند و بز مي گردد. تست هاي سرولوژي مرسوم جهت تشخيص ويروس آبله گوسفند و بز به علت داشتن واكنش هاي متقاطع اين ويروس ها با ويروس عامل اكتيماي واگير از حساسيت چنداني برخوردار نبوده و معمولا با نتايج مثبت كاذب همراه است. جهت تعيين ميزان پادتن عليه ويروس آبله گوسفند و بز نياز به يك تست تشخيصي حساس و ويژه، بدون ايجاد واكنش هاي متقاطع با ويروس اكتيماي واگير مي باشد. جهت دستيابي به اين هدف از پروتئين 32 كه يك اپي توپ پادگني خاص ويروس آبله گوسفند و بز مي باشد و در ويروس اكتيماي واگير (Orf) وجود ندارد بهره گرفته شد. بدين ترتيب كه با خالص سازي اين پروتئين از ويروس واكسن آبله گوسفندي و بكارگيري آن در فاز جامد اليزا امكان دستيابي به ميزان پادتن اختصاصي عليه اين ويروس ها در سرم دام هاي واكسينه و بيمار بوجود آمد. |
| كليد واژه: |
| |
|
نسخه قابل چاپ |