جام جم آنلاين: سال‌هاست در سطح اول فوتبال ايران حضور دارد و 93 بازي ملي هم گواه آن است. اين رقم در حالي حاصل شده كه طي دو سال گذشته حسين كعبي ردپاي پررنگي در تيم ملي نداشته و بيشتر درگير فوتبال باشگاهي و تيم‌هاي قعر جدولي‌اش بوده است.

هر چند كعبي فعلا حق را به كارلوس كرش مي‌دهد كه او را به تيم ملي دعوت نكند، ولي كاملا مشخص است كه بي‌صبرانه منتظر شروع فصل آينده ليگ برتر است، چون مي‌خواهد به تيم بزرگي برود كه پخش مستقيم داشته باشد و بازي‌هايش هم پيش چشم مربيان ملي باشد.

حسين مدعي است براي برگشتن به تيم ملي و حضور در جام جهاني 2014 يك دنيا انگيزه دارد. البته اين بازيكن ريزنقش و جنگنده خوزستاني از فضاي فوتبال ايراني به حد كافي دل‌چركين است و مدعي است هرگز به پسرش اجازه نخواهد داد فوتباليست شود.

چرا حسين كعبي با 28 سال سن و اين همه تجربه ناشي از بازي‌هاي ملي پرتعداد، حالا نبايد در تيم ملي باشد؟

اين سوالي است كه خودم تا به حال به جواب قطعي در مورد آن نرسيده‌ام، البته دو سال انتخاب‌هاي بدي داشتم، چه در استيل‌آذين و چه در راه‌آهن كه باعث شد هم از لحاظ فوتبالي و هم از تيم ملي عقب بمانم. تيمي مثل استيل‌آذين خيلي از بازيكنان و از جمله خود من را خراب و نابود كرد. الان هم دير نشده و من هم هيچ‌وقت نااميد نمي‌شوم. تمام سعي و تلاشم را مي‌كنم تا به تيم ملي برگردم و با قدرت هم برگردم، چون مي‌خواهم در اوج در خدمت تيم ملي باشم.

در استيل‌آذين تا بازي چهارم در صدر جدول بوديم، ولي هر چه از بازي‌ها گذشت ما بيشتر نزول كرديم و آخرش هم خودتان ديديد كه تيم كجا رفت. راه‌آهن هم در شكلي ديگر مشابه آن شده است. الان بازيكناني كه به راه‌آهن آمده‌اند به خاطر علي دايي اينجا هستند. من خودم با مس كرمان به توافق رسيده بودم و قرار شده بود داخلي ببندم و بعد بروم كرمان، ولي در صحبتي كه با علي دايي داشتم، به من گفت «بيا راه‌آهن بازي كن و برگرد تيم ملي». همين جوري هم شد و به تيم ملي هم رسيدم، ولي متاسفانه شرايط جدولي راه‌آهن خوب نيست و الان هم در رده پانزدهم نگران سقوط هستيم.

كارلوس كرش شخصا مرا ديد و با من صحبت كرد و به تيم ملي دعوتم كرد. گفت كه بازي‌هايم را در جام‌جهاني ديده و به لحاظ فني و براي استفاده از تجربه‌ام مرا دعوت كرده است. البته الان كه دعوتم نمي‌كند حق را به او مي‌دهم، چون در چند بازي به خاطر مصدوميت نبودم و تيممان هم نه‌تنها پايين جدول است، بلكه بازي‌هايمان هم پخش نمي‌شود. مطمئن باشيد اين مربي حق بازيكن را ضايع نمي‌كند. اكثر مربيان ايراني يا مربياني كه دلالان مي‌آ‌ورند، سليقه‌اي و سفارشي عمل مي‌كنند. طي سال‌هايي كه در تيم ملي بودم، از اين چيزها زياد ديده‌ام.

بيشتر كساني كه علاقه‌اي به حسين كعبي دارند، به خاطر صداقت و صراحتم مرا دوست دارند. من واقعيت را مي‌گويم چون ترسي از كسي ندارم. كسي مرا وارد اين فوتبال نكرده و خودم روي پاي خودم ايستاده‌ام. در برابر زحمات خانواده‌ام و آنهايي كه مرا همراهي كرده‌اند بايد حرف حق را بزنم، چون در غير اين صورت مديون خدا و آنها مي‌شوم.

من در گير نمي‌شوم، بلكه از حقم دفاع مي‌كنم. حسين كعبي نه اهل سياه‌بازي است نه كارهاي ديگري كه نمي‌توانم بر زبان بياورم. من نان بازوي خودم را مي‌خورم و دليلي هم براي پاچه‌خواري نمي‌بينم، چون هميشه روي پاي خودم ايستاده‌ام.

چرا؛‌موفق همه بودم، موقعي كه به السد رفتم با فولاد قرارداد 2 ساله داشتم. آنجا خوب بودم و در پايان سال اول بورا (ميلوتينوويچ)‌ هم مي‌خواست با من تمديد كند ولي فولادي‌ها قبول نكردند و خواستند برگردم و من هم برگشتم و با فولاد ادامه دادم. وقتي هم به لسترسيتي رفتم، متاسفانه در چهار پنج بازي اول چون پرسپوليس نتوانست ITC مرا برساند، نتوانستم بازي كنم. شما مي‌دانيد كه مربيان بيشتر به بازيكناني علاقه دارند كه با سليقه و برنامه‌هايشان هماهنگ باشند و‌ آنها را بشناسند. وقتي ITC آمد در چهار بازي حاضر شدم و خوب هم بودم ولي از شانس بد من، سرمربي تيم كه مرا گرفته بود، با مدير باشگاه به مشكل خورد و رفت.

من اتفاقا اين نوع فوتبال را دوست دارم، يك بازي درگيرانه و قوي و تا حدودي خشن! من با اين جثه‌ام اهل فوتبال سوسولي و ظريف نيستم. فوتبال ملي من كه مشخص است، برويد در باشگاه‌ها هم آمار بگيريد، در هر تيمي كه بوده‌ام بيشترين خطا و كارت متعلق به من است. دوست دارم بجنگم و محكم بازي كنم و درگيرانه‌ترين فوتبال دنيا هم در انگليس انجام مي‌شود.

نه اصلا امكان نداشت.

70 دقيقه با 90 دقيقه خيلي فرق دارد.

ببينيد اينجا توقع مردم را بيش از حد و بي‌دليل بالا برده بودند و همه انتظار داشتند ايران از گروهش صعود كند، در حالي كه مكزيك و پرتغال تيم‌هاي درجه يك جهاني با ستاره‌هاي زياد بودند.

به نظرم هيچ وقت از گروهمان صعود نمي‌كنيم چون الان از نظر امكانات و فوتبال خيلي عقب هستيم. از همين امارات هم عقب هستيم. يك زمين تمرين درست و حسابي نداريم. تيم ملي هر روز بايد يك جايي تمرين كند و بعد انتظار دارند قدرتمند باشيم و صعود كنيم!

شك نكنيد كه شاهكار كرده‌ايم. من واقعيت را مي‌گويم. الان كه اين مربي بزرگ را براي تيم ملي آورده‌ايم و اين همه فدراسيون را تحت فشار گذاشته، تازه بعضي امكانات برايش فراهم شده ولي خيلي چيزهاي ديگر مانده است. لااقل براي بازي‌هاي فشرده مرحله بعد پرواز اختصاصي بگيرند تا برخي از مشكلات تيم ملي حل شود.

آن موقع ما يك ساعت هم در فرودگاه‌ها معطل نمي‌شديم بس كه دادكان مدير خوبي بود و آدم‌هاي دلسوز در فدراسيونش حضور داشتند. همه چيز از قبل هماهنگ مي‌شد. برانكو تنها مربي خارجي بود كه 5 سال در ايران دوام آورد و قهرماني بازي‌هاي آسيايي، سومي جام ملت‌ها و صعود راحت و بي‌دردسر به جام‌ جهاني را براي تيم‌ ملي فراهم كرد چون دادكان از او حمايت مي‌كرد و مثل كوه پشت‌سرش ايستاده بود.

تيمي نيست كه پيشنهاد پايين بدهد و هيچ تيمي هم سقف قراردادها را رعايت نمي‌كند. صددرصد الان در شرايطي هستم كه مي‌خواهم به تيم ملي برسم و پخش مستقيم بازي‌هاي تيم باشگاهي‌ام برايم اهميت بسيار زيادي دارد. چون هدفم بازگشت به تيم ملي است و براي رسيدن به اين هدف مي‌توانم از كمي پول اضافه بگذرم. گفتم كه پول برايم در اولويت است ولي همه چيز نيست.

اول اين را بگويم كه چون هر دو دوره در نيم‌فصل آمدم از نظر مالي هيچ چيزي نگرفتم، اما از نظر فني زمان دنيزلي برايم رويايي و فراموش نشدني بود. هنوز كه مردم مرا مي‌بينند در مورد آن دوران صحبت مي‌كنند و هواداران مي‌خواهند به ياد آن دوران برگردم پرسپوليس. واقعا خاطره خوبي داشتم، در هشت مسابقه صاحب هفت برد و يك مساوي شديم. دنيزلي همان بازي اول مقابل استقلال به من گفت كه بروم آن جلو و اصلا برنگردم عقب. گفتم كه هميشه با تعصب بازي مي‌كنم چون مي‌خواهم حرف و حديثي پشت سرم نباشد ولي آن سال در پرسپوليس رويايي بازي كردم. اگر مردم هنوز مرا دوست دارند بيشتر به خاطر آن دوران است كه واقعا خوب بازي كردم.

من هميشه دقيقه 90 تصميم مي‌گيرم. الان قرارداد دارم و تا ليگ تمام نشود، تصميم نمي‌گيرم. از روز اول هم همين طور بودم كه تا قراردادم تمام نشود به هيچ پيشنهادي جواب نمي‌دهم، اما در حالت فرضي مي‌توانم به شما جواب بدهم؛ من بين دنيزلي و پول، دنيزلي را انتخاب مي‌كنم.

بحث اين آدم براي من فرق مي‌كند. با رضا عنايتي كه در الامارات بودم، فوتبالم تمام شده بود و از لحاظ فني و روحي در وضعيت بسيار بدي بودم، ولي دنيزلي، حسين كعبي را به پرسپوليس آورد و احيا كرد. من نمي‌توانم در مقابل او صحبت پول كنم. دنيزلي براي من بيشتر از پول مي‌ارزد.

من فيلم تمام بازي‌هايم را دارم و مي‌توانم با استناد به آنها ثابت كنم كه 80 درصد پنالتي‌ها، واقعا پنالتي بودند.

برانكو ايوانكوويچ، حسين فركي و علي دايي.

علي بي‌نظير است، يك دوست خوب، يك رفيق عالي و يك مشاور صديق در همه كارها. من شخصا نه در فوتبال بلكه در تمام كارهايم با او مشورت مي‌كنم. چيزي از او از نظر مالي به من نرسيده، ولي همه‌جوره قبولش دارم. نمي‌دانم چرا بعضي‌ها در موردش بد مي‌گويند و با او مشكل پيدا مي‌كنند.

با اين شرايط نه!

مطمئن باشيد تا سه هزار سال ديگر هم شرايط تغيير نمي‌كند.