اخبار سینما و تئاتر(91/02/12)
خبرگزاری فارس: کارگردان فیلم مستند «مهرجویی؛ کارنامه چهل ساله» با بیان اینکه به دنبال ساخت دایرةالمعارفی از آثار داریوش مهرجویی بوده، گفت: خودم را خیلی مستندساز نمیدانم.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، مانی حقیقی در نشست نقد و بررسی فیلم مستند «مهرجویی؛ کارنامه چهل ساله» که عصر روز دوشنبه در سالن سینماحقیقت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی برگزار شد، گفت: حضور من به عنوان کارگردان این اثر مستند خیلی اتفاقی شکل گرفت و من خودم را خیلی مستندساز نمیدانم.
وی افزود: در تولید یک فیلم مستند، خیلی به اصول و قواعد اعتقاد ندارم و اصولاً با قواعد تولید چنین آثاری بیگانه هستم.
کارگردان فیلم مستند «مهرجویی؛ کارنامه چهل ساله» یادآور شد: در فیلم مستند، قاعده مشخصی برای من وجود ندارد و معتقدم فیلم مستند بر اساس گریز و حادثه شکل میگیرد و یک اثر سینمایی مستند باید در نهایت مخاطبان خود را راضی کند.
وی تصریح کرد: بسیاری از فیلمهای داریوش مهرجویی را ندیده بودم و از این فیلمساز به معنای حقیقی شناخت زیادی نداشتم، اما در نهایت فیلم «مهرجویی؛ کارنامه چهل ساله» را ساختم و معتقدم که این کار اتفاق بزرگی برای من محسوب میشود، زیرا مسائل بسیاری را در زمان ساخت این فیلم یاد گرفتم. البته در ساخت این فیلم مهم بود که قواعد خاص خود را به کار ببرم که نخستین قاعده من در تولید این اثر، نزدیک شدن به مهرجویی برای از میان برداشتن لایههای ظاهری و شکار لحظههای ناب برای مستند «مهرجویی؛ کارنامه چهل ساله» بود.
حقیقی تأکید کرد: تلاش من بر این بود که در گفتوگوهایی که در فیلم دیده میشود، بیشتر چهره سوژهها در قاب نقش ببندد تا تمرکز مخاطب بر گفتههای افراد در این اثر حفظ شود.
وی گفت: در این فیلم به دنبال خلق حس گفتوگو میان افراد بودم، از این رو افرادی که در این فیلم به نوعی درباره مهرجویی و کارنامه سینمایی وی صحبت میکنند، کارگردانی شدند تا گفتوگویی حقیقی در فضای مجازی شکل بگیرد.
بازیگر فیلم «درباره الی» یادآور شد: به عنوان نمونه معتقدم گفتوگوی فراستی و مهرجویی که در این فیلم در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند، حس گفتوگو را ایجاد میکند.
حقیقی با بیان اینکه به دنبال ساخت دایره المعارفی از فیلمهای ساخته شده از سوی داریوش مهرجویی بوده، ادامه داد: مهرجویی فردی به اصطلاح خصوصی است و تنها درباره مسائلی صحبت میکند که مایل باشد و بسیاری از مسائل را نیز نمیشد در بستر این فیلم مستند روایت کرد.
این کارگردان سینما تأکید کرد: مستند «مهرجویی؛ کارنامه چهل ساله» نقدی تصویری بر فیلمهای مهرجویی است و در این اثر، به دنبال واشکافی حقایقی درباره کارنامه 40 ساله مهرجویی بودیم.
حقیقی گفت: در تولید این فیلم، به دنبال ایجاد جذابیت برای مخاطب بودم و نمیخواستم یک تحقیق آکادمیک را ارائه کنم؛ از این رو هر آنچه برای مخاطب در این فیلم کسلکننده بود را حذف کردیم.
وی یادآور شد: اندیشههای یک فیلمساز در آثار وی متبلور میشود، از این رو بررسی فیلمهای داریوش مهرجویی در فیلم «مهرجویی؛ کارنامه چهل ساله» به نوعی پرداختن به اندیشههای این فیلمساز است.
* فهیم: جزئیات زندگی مهرجویی در این اثر کمتر دیده میشود
«محمدتقی فهیم» منتقد سینما در ادامه این نشست نقد و بررسی گفت: این اثر مستند به لحاظ کارگردانی اثری قابل توجه است و با توجه به گروه تولیدکننده این فیلم همچون مانی حقیقی کارگردان و فرهاد توحیدی تهیه کننده، توقع مخاطبان از این اثر مستند بالا میرود.
وی یادآور شد: معتقدم پرتره یا مستندهای چهرهنگاری قواعد خاص خود را دارند که رعایت این قواعد میتواند به ارتقای ارزشهای تصویری چنین آثاری کمک کند.
این نویسنده سینما و تلویزیون تأکید کرد: از سویی دیگر قرار گرفتن داریوش مهرجویی به عنوان سوژه یک فیلم مستند، مخاطبان را حساس کرده و توقع آنان را از چنین اثری بالا میبرد.
فهیم در ادامه توضیح داد: مهرجویی فیلمسازی است که تصویر را به درستی میشناسند و آثار قابل توجهی در عرصه سینمای بلند دارد و این امر ساخت اثری مستند درباره این فیلمساز را دشوار میکند.
وی گفت: وقتی به سراغ ساخت فیلمی مستند از داریوش مهرجویی میرویم، مخاطب انتظار دارد که ناگفتههایی از داریوش مهرجویی را در این اثر ببیند که این مهم در فیلم «مهرجویی؛ کارنامه چهل ساله» محقق نشده است.
این منتقد سینما یادآور شد: معتقدم در این فیلم مستند میشد افکار داریوش مهرجویی دقیقتر برای مخاطب بازگو شود و به عنوان نمونه در بسیاری از فیلمهای مستند که درباره کارگردانان دنیا همچون اینگمار برگمان تولید شده، این امر دیده میشود.
وی توضیح داد: در فیلم «مهرجویی؛ کارنامه چهل ساله» و در دوران پس از انقلاب اسلامی، مخاطب داریوش مهرجویی را به درستی نمیشناسد و این بخش بیشتر شبیه به میزگردی است که برخی از سینماگران و منتقدان درباره آثار سینمایی وی گفتوگو میکنند.
حسنی نسب: مهرجویی فیلمسازی پیچیده است
نیما حسنی نسب منتقد سینما و مشاور پژوهش فیلم «مهرجویی؛ کارنامه چهل ساله» نیز در ادامه این نشست گفت: مانی حقیقی نسبت به علاقه شدید من به داریوش مهرجویی مطلع بود، از این رو به من پیشنهاد همکاری برای پژوهش در این اثر مستند را داد و این گونه وارد این کار شدم.
وی یادآور شد: مانی حقیقی همه فیلمهای داریوش مهرجویی را ندیده بود، لذا به بازبینی همه آثار داریوش مهرجویی روی آوردیم که دیدن هر فیلم، باز هم برای ما نکتهای جدید داشت.
حسنی نسب ادامه داد: تحقیق و پژوهش در چنین آثاری موجب آشنایی هرچه بیشتر با سوژه فیلم میشود و علاوه بر این تحقیقات، ما به دنبال ایجاد جذابیت در گفتوگوها بودیم.
وی تأکید کرد: آنچه در این فیلم دیده میشود، همه آن چیزی است که می توانستیم درباره مهرجویی داشته باشیم. داریوش مهرجویی فردی باهوش و در عین حال پیچیده است و هرگز تحت تأثیر چیزی قرار نمیگیرد.
در انتهای این مراسم با اهدای لوح تقدیر، هدایایی از دست اندرکاران مستند «مهرجویی کارنامه چهل ساله» توسط شفیع آقامحمدیان تقدیر شد.
انتهای پیام/ی
خبرگزاری فارس: تهیهکننده فیلم سینمایی «خاطره» با انتقاد از علنی کردن اختلافهای درونی سینما تاکید کرد صدور بیانیههایی با لحن پرخاشگرانه فضای سینما را ملتهب میکند.
به گزارش خبرگزاری فارس، «حبیب اسماعیلی» به خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی سوره سینما گفت: با توجه به شرایط کنونی سینما و حاشیههای اکران نوروزی که مورد اعتراض اقشاری خارج از خانواده سینما قرار گرفت، باید گفت در این وضعیت نیاز سینمای ایران همدلی و همبستگی است.
وی در ادامه افزود: اگر مشکلی برای یک خانواده پیش میآید نباید آن را در کوچه فریاد زد، هر چقدر مسائل و کنتراست فکری درون خود سینما حل شود، به نفع این هنر است، منتشر کردن بیانیههایی با ادبیات هجومی و پرخاشگرانه فضا را برای سینما ملتهبتر میکند و باعث به هم ریختگی بیشتر و ناهمگون شدن اهالی سینما میشود.
اسماعیلی تصریح کرد: همه دوستان و متولیان فرهنگ و هنر به طور کلی یک هدف مشترک دارند با یک گفتگوی صلحطلبانه به رفع مشکلات بپردازیم، مسائل تنها با همبستگی اهالی سینما حل میشود و تعامل میان مسئولان و هنرمندان به وضعیت کنونی سینما مرهم میگذارد.
وی در پایان گفت: به عنوان یک عضو کوچک سینما خواستار آن هستم که دوستان سعی در تقویت همبستگی و گفتمان محترمانه با یکدیگر داشته باشند. همانطور که در سیاستهای کلان این مملکت سیاستمداران بعد از بسیاری تناقضات کنار هم قرار میگیرند. ایجاد محبت، همفکری، همبستگی نیاز سینمای امروز است نه صدور بیانیهها ضد بر ضد یکدیگر.
انتهای پیام/ی
خبرگزاری فارس: جامعه صنفی تهیهکنندگان فیلم سینمایی با ادبیاتی بسیار نامناسب و به دور از شأن جامعه سینمایی، نسبت به عدم نمایش تعدادی از فیلمهای سینمایی تولید شده در سینماهای حوزه هنری انتقاد کرد.
به گزارش خبرنگار سینمایی فارس، روز گذشته «جامعه صنفی تهیهکنندگان فیلم سینمایی» بیانیه شدیداللحنی خطاب به مسئولان حوزه هنری نوشت.
در این بیانیه که با ادبیاتی بسیار نامناسب و به دور از شأن جامعه سینمایی نوشته شده بود، نسبت به عدم نمایش تعدادی از فیلمهای سینمایی تولید شده در سینماهای حوزه هنری به شدت انتقاد شد.
«حوزه هنری» سازمان تبلیغات اسلامی به عنوان یک نهاد انقلابی وظیفه خود دانست که در مقابله با تولید و نمایش فیلمهایی که تنها دغدغهشان خیانت زن به مرد و مرد به زن شده و بنیان اصلی خانوادهها را نشانه گرفتند، بایستد و اقدام عملی کند.
«محسن مومنیشریف» رئیس حوزه هنری کشور اعلام کرد حوزه هنری حداقل بیست فیلم سینمایی را امسال در سینماهای در اختیار خود، اکران نمیکند و این تنها واکنش عملی به روند خطرناکی بود که در غفلت مسئولان سینمایی صورت گرفت.
پس از صحبتهای مومنی، برخی از سینماگران نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند و بحث امنیت شغلی تهیهکنندگان و فیلمسازان را مطرح کردند.
امنیت شغلی سینماگران بهجای خود بحث مهمی است و نمیتوان منکر آن شد اما فرهنگ جامعه را هر روز مود هجمه داخل و خارج قرار می گیرد نیز باید در نظر گرفت؛امری که برخی سینماگران توجهی به آن ندارند و بعضا حتی قائل به آن هم نیستند.
حال فحاشی و توهین های ریز و درشت به جای گفتگوی منطقی و نقد از سوی یک جامعه ای داعیه فرهنگ دارد و خود را در این حوزه دغدغه مند می داند به نهاد فرهنگی دیگر هم از آن داستانهایی است که باید روی آن تامل کرد.
انتهای پیام/ی
خبرگزاری فارس: عصر فردا مستند بلند «شیخ شوخ کاشی» ساخته صادق داوریفر که پرترهای از حجتالاسلام محسن قرائتی است، در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی نمایش و نقد میشود.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، فیلم مستند «شیخ شوخ کاشی» در پنجمین روز از مجموعه «نمایشهای آسمان آبی» ویژه مرور 20 فیلم مستند منتخب جشنواره فجر به نمایش عمومی درخواهد آمد. این برنامه، تا روز سوم خرداد ماه در سالن سینماحقیقت این مرکز برپا خواهد بود.
بر پایه این گزارش، پس از نمایش این فیلم، جلسه نقد و بررسی آن، با حضور «محمدتقی فهیم» مجری-کارشناس، «صادق داوریفر» کارگردان و «طهماسب صلحجو» منتقد سینما برگزار خواهد شد.
برنامه زمانی نمایش این فیلمها که همه روزه (به جز روزهای پنجشنبه و جمعه) و به مدت 4 هفته، در سالن سینما حقیقت برپا میشود، از ساعت16:30 لغایت 18 است و جلسات نقد و بررسی هم طی ساعات 18:15 تا 19:45 برگزار میشود.
شرکت در این برنامه برای عموم آزاد است و علاقهمندان میتوانند طبق برنامه زمانی اعلام شده، همه روزه به سالن سینماحقیقت واقع در خیابان سهروردی شمالی، میدان شهید قندی، شماره 15، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی مراجعه نمایند.
انتهای پیام/ی
خبرگزاری فارس: فرهاد ورهرام گفت: چند طرح درباره ایران شناسی و مردمشناسی را در دست بررسی دارم تا در صورت رسیدن به نتیجه، برای ساخت آنها اقدام کنم.
«فرهاد ورهرام» مستندساز در گفتوگو با خبرنگار سینمایی فارس درباره زمان پخش مستند «از آلپ تا دوماوند» از شبکه دو سیما، گفت: قرار بود این مستند 28 اسفندماه سال گذشته از شبکه دوم سیما پخش شود، اما به دلیل اینکه آخر سال زمان مناسبی برای پخش نبود، زمان نمایش آن را به عقب انداختند و فکر میکنم در ماه جاری پخش شود.
وی در پاسخ به این سؤال که هماکنون در حال ساخت مستندی هستید یا خیر، بیان داشت: در حال حاضر مشغول مطالعه و جمعآوری یادداشتهایم هستم و چند طرح درباره ایرانشناسی و مردمشناسی را نیز در دست بررسی دارم تا در صورت رسیدن به نتیجه، برای ساخت آنها اقدام کنم.
این مستندساز در برآورد خود از وضعیت فعلی مستندسازی در ایران گفت: ما در تولید مستند، وضعیت آشفتهای داریم و نکته دیگر اینکه چیزی به اسم اکران مستند در ایران وجود ندارد، اما اگر همانطور که آقای «شفیع آقامحمدیان» گفتند جایی برای نمایش مستند فراهم شود و مستند نیز مانند سینمای داستانی به شرایط بهتری برای دیده شدن دست یابد مطمئناً وضعیت سینمای مستند در ایران بهبود مییابد. شما تصور کنید همین که ما تماشاگران را به مستند دیدن عادت دهیم، بسیار خوب است. چون به هر حال سینمای مستند علاقهمندان و تماشاگران خاص خود را داراست و نمایش مستند در هر مکانی مثلاً در خانه هنرمندان، مرکز گسترش یا هر جایی که امکان نمایش آثار برای عموم وجود داشته باشد شرایط سینمای مستند را بهتر میکند.
انتهای پیام/ی
خبرگزاری فارس: دو بازیگر مطرح سیاهپوست سینما ویل اسمیت و دنزل واشنگتن برای اولین بار در یک فیلم سینمایی با یکدیگر همبازی میشوند. این فیلم «شنبه شب بالای شهر» نام دارد.
به گزارش خبرگزاری فارس، آدام مک کی فیلمساز جوان سینما که در کارنامه سینمایی خود چند کار کمدی و خانوادگی دارد، این فیلم سینمایی را کارگردانی میکند.
منابع نزدیک به سازندگان «شنبه شب بالای شهر» میگویند این فیلمساز از مدتها قبل در فکر ساخت نسخه جدید سینمایی این کمدی قدیمی بوده است.
نسخه اصلی فیلم با حال و هوای کمدی بزن و بکوب خود در سال 1924 با بازی سیدنی پواتیه و بیل کازبی دو بازیگر رنگین پوست دهه هفتادی ساخته شد.
این دو بازیگر در نسخه اصلی در نقش دو دوست صمیمی بازی کردند که به دیدار مادام زنوبیا-خانمی ثروتمند از طبقه بالا که در کارهای غیرقانونی دست دارد -میروند.
در جریان ملاقات این سه نفر یک سرقت از باشگاه مادام صورت میگیرد و انگشت اتهام به سمت دو دوست صمیمی نشانه گرفته می شود.
مادام کیف پول دو دوست را به عنوان امانت میگیرد و فردای آن روز معلوم میشود یکی از این دو برنده یک جایزه بخت آزمایی شده است.
اما بلیط برنده در داخل کیف پولی است که نزد مادام زنوبیا است و دو دوست صمیمی تصمیم میگیرند کیف خود را به هر شکلی که شده پس بگیرند.
قبل از این قرار بود دیوید دابکین (کارگردان فیلم کارگردان فیلم کمدی و موفق «عروسی خرابکنها»)کارگردانی این فیلم را با بازی اسمیت و واشنگتن به عهده بگیرد.
با وجود تعویض کارگردان نسخه جدید «شنبه شب بالای شهر» هنوز هم این دو بازیگر در دو نقش اصلی آن بازی خواهند کرد.
هنوز زمانی برای شروع کار فیلمبرداری نسخه جدید این کمدی موفق دهه هفتادی اعلام نشده است ولی مککی قبل از ساخت این فیلم، باید قسمت دوم کمدی پرفروش خود «مجری» را جلوی دوربین ببرد.
دنزل واشنگتن ماه قبل درام دلهرهآور و پلیسی «خانه امن» را روی پرده سینماها داشت که فروشی متوسط در جدول گیشه نمایش کرد.
اما ویل اسمیت از سال 2008 و پس از دو فیلم «هنکوک» و «هفت پاوند» فیلم تازهای را به عنوان بازیگر روانه اکران عمومی سینماها نکرده است.
انتهای پیام/ی
خبرگزاری فارس: رئیس سازمان بسیج هنرمندان برنامههای این سازمان در سال 91 را تشریح کرد.
«حسین قنادیان» در گفتوگو با خبرنگار سینمایی باشگاه خبری فارس «توانا» در خصوص محور فعالیتهای سال 91 سازمان بسج هنرمندان، گفت: محورهایی که امسال در بسیج هنرمندان وجود دارد، متعدد است اما اگر بخواهیم به گزینههای اصلی آن اشاره کنیم باید به حوزه تربیت کارگردان و نویسنده با گرایش فیلمنامه، نمایشنامه و داستانی اشاره کرد.
وی در ادامه افزود: دفترچههای ثبتنام توزیع شده و اطلاعرسانی انجام شده است و از پنجم همینماه ثبتنام را آغاز کردهایم که تا 29 اردیبهشت ادامه دارد و 19 خردادماه آزمون سراسری این برنامه در 8 منطقه کشور برگزار خواهد شد.
قنادیان در خصوص اساتید این دورهها، گفت: اساتیدی که برای تهران و شهرستان در نظر گرفته شده است، تقریبا به طور مشترک هستند، به گونهای که بهترین و مجربترین اساتید در حوزههای مهارتی استفاده بشود.
قنادیان درباره مدت این دورهها اظهار داشت: مدت این دورهها 8 ترم است که 4 سال به طول میانجامد و مشتمل بر 3 بخش است؛ بخش حضوری، بخش آموزش غیرحضوری و بخش کار عملی که این 3 بخش و مصاحبه آخر ترم مجوز ورود به ترم بعدی را برای فرد به همراه خواهد داشت.
رئیس سازمان بسیج هنرمندان در پاسخ به این سوال که آیا فقط افراد عضو سازمان بسیج هنرمندان میتوانند در این دورهها شرکت کنند، گفت: برای شرکت در این آزمون عضویت در بسیج هنرمندان الزامی است، زیرا این یک امتیازی طولانی مدت است، از همین رو افرادی میتوانند در این دورهها شرکت کنند که عضو سازمان بسیج هنرمندان باشند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا در سازمان بسیج هنرمندان تولید برنامهای خواهند داشت، گفت: ما در سازمان بسیج هنرمندان وظیفه تولیدی نداریم و اصالت تولید در برنامه سازمان ما نیست. ما بیشتر در حوزه منابع انسانی کار میکنیم و در عین حال یک بخشی را داریم به نام حمایت از تولید یعنی هنرمندانی که تولیدات و آثار و طرحهای خوبی داشته باشند و متناسب با اهداف نظام باشد در حد توان و بضاعتمان از آنها حمایت میکنیم که جنبههای مختلف دارد و شامل حمایت مالی و حمایت پشتیبانی تخصصی یا معرفی و تبلیغ نیز میشود.
قنادیان درخصوص سیاستهای سازمان بسیج هنرمندان، گفت: هر ساله سیاستهای سال سازمان بسیج هنرمندان به استانها اعلام میشود و بر اساس این سیاستها که انقلاب و نظام به آنها احتیاج دارد، تصمیمگیریها عملی خواهد شد.
وی در ادامه افزود: محور دیگری که به صورت فعال و جدی به آن پرداختهایم بحث ارتقاء و کیفیت اعتقادی، دینی و هنری هنرمندان بسیج است، یعنی توانمندسازی هنرمندان بسیجی در دو بعد فرهنگی اعتقادی و مهارتی خواهد بود که در قالب 12 دوره پیشبینی شده است که در سال به صورت صنوف مختلف و جداگانه انجام خواهد گرفت، مانند صنوف سینمایی، تئاتر، ادبیات، موسیقی، تجسمی و ... انجام خواهد شد.
قنادیان درباره برنامههای شاخص امسال گفت: برنامههای مختلفی امسال در سازمان داریم که مصداقهای آن برگزاری 3 جشنواره است، جشنواره ادبیات داستانی که دهه اول مهرماه برگزار میشود. جشنواره تئاتر که در گونههای مختلف در آذرماه برگزار میشود و جشنواره هنرهای تجسمی که همزمان با دههفجر برگزار خواهد شد.
وی در انتها افزود: هر یک از این جشنوارهها منجر به تولید خواهد شد، زیرا بعد از تولید از آنها استفاده خواهد شد. امسال ما تغییر رویکردی در جشنوارهها داریم و آثاری که در این جشنوارهها تولید میشود، حتماً باید به گونهای در معرض دید مخاطبین و عموم جامعه قرار گیرد، یعنی اگر نمایشی است حتماً باید اکران داشته باشد یا اگر آثار داستانی است باید بخشی از آن تبدیل به نمایشنامه و فیلمنامه شود و اگر در حوزه تخصصی است باید در معرض فروش قرار گیرد تا بتوانیم منطبق بر شعار سال، حرکت کنیم.
انتهای پیام/ی
خبرگزاری فارس: حوزه هنری با انتشار بیانیهای در پاسخ به بیانیه روز گذشته جامعه صنفی تهیهکنندگان فیلم سینمایی سیاستهایش را در قبال اکران فیلمهای سینمایی اعلام کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس، حوزه هنری در پاسخ به بیانیه روز گذشته جامعه صنفی تهیهکنندگان فیلم سینمایی که روز گذشته منتشر شد، بیانیهای را منتشر کرد که متن کامل آن به شرح ذیل است:
کلید پیشرفت کشور در دست سینماگران است
مقام معظم رهبری
پیرو انتشار بیانهای هتاکانه منسوب به «جامعه صنفی تهیهکنندگان فیلم سینمایی» حوزه هنری ذکر نکاتی را ضروری میداند:
سیاست حوزه هنری در قبال اکران فیلمهای سینمایی توجه به آثار ارزشمند بوده و به فیلمهایی که باورها و ارزشهای مسلم ملت مسلمان ایران، آداب اجتماعی و فرهنگی آنها را به سخره میگیرند و سلامت روانی جامعه را از بین میبرند، امکان نمایش در سینماهای خود را نمیدهد و در این تصمیم تجدید نظر نخواهد کرد.
منتشر کنندگان نامه منسوب به «جامعه صنفی تهیهکنندگان فیلم سینمایی» و حامیان پیدا و پنهان این حرکت غیراخلاقی بهتر است از به کارگیری ادبیات هتاکانه در مصاحبهها و بیانیههای خود که به دور از اخلاق اسلامی و شأن سینمای نجیب ایران است، دست برداشته و از غبارآلود کردن فضای هنر و سینمای کشور بپرهیزند.
در بخش پایانی بیانیه آمده است: اقدام حوزه هنری تذکری برای بازگرداندن سینمای ایران به مسیر اصلی و توجه به ارزشهای اخلاقی و دینی و مورد پذیرش جامعه است. حوزه هنری حق خود میداند از طریق مراجع قانونی نسبت به پیگیری اقدامات اهانتآمیز تنظیم کنندگان نامه مذکور که خود را نماینده تهیه کنندگان سینمای ایران معرفی کردهاند اقدام کند.
انتهای پیام/ی
خبرگزاری فارس: رام گوپال ورما فیلمساز غیرمتعارف سینمای هند، سومین قسمت مجموعه فیلم موفق خود «سرکار» را جلوی دوربین میبرد، کلید فیلمبرداری این درام اجتماعی ماه اکتبر زده میشود.
به گزارش خبرگزاری فارس، ورما فیلمنامه «سرکار3» را تا چند هفته دیگر آماده میکند و آمیتاب باچان بازیگر اصلی قسمت اول، دوباره به راس ماجراهای قصه فیلم برمیگردد.
این فیلمساز میگوید با تولید سومین قسمت «سرکار» پرونده این مجموعه فیلم را میبندد و سهگانه (تریلوژی) او قسمت چهارمی نخواهد داشت.
با آن که ورما الهامگیری از سهگانه «پدرخوانده» فرانسیس فورد کاپولا برای فیلم خود را رد کرده، منتقدان سینمایی از فیلم او به عنوان ستایشی از این اثر کلاسیک یاد کردهاند.
شنیده میشود آیشواریا رای باچان عروس آمیتاب باچان هم در «سرکار 3» نقش مهمی به عهده دارد. او بازیگر دو قسمت قبلی فیلم بوده است.
بحث حضور او در «سرکار 3» در شرایطی مطرح میشود که وی به تازگی مادر شده و اعلام کرده فعلا قصد ندارد جلوی دوربین سینما ظاهر شود.
آمیتاب باچان در قصه فیلم، دوباره در نقش سوباش ناگره یکی از دولتمردان پرقدرت یکی از ایالتهای هند ظاهر خواهد شد.
هنوز معلوم نیست آبیشک باچان - که در دو قسمت قبلی مجموعه فیلم نقش بسیار مهمی داشت - در سومین قسمت هم بازی خواهد کرد یا خیر.
دو قسمت قبلی فیلم در سالهای 2009و 2005 اکران عمومی شدند و با وجود قصه غیرمتعارف و سنگین خود، فروش خوبی در جدول گیشه نمایش سینماهای هند کردند.
گفته میشود رانویرکاپور بازیگر جوان سینمای هند که در چند سال اخیر موفقیت بسیار زیادی کسب کرده، از ورما خواسته نقشی به او در «سرکار 3» بدهد.
شنیدهها حکایت از آن میکند که ورما این درخواست را قبول نکرده است و گفته کاراکترهای قصه فیلم او به بازیگران پرقدرت و توانا نیاز دارد.
احتمال زیادی وجود دارد هریتیک روشن موفق شود نقش را که به رانییر کاپور داده نشد از آن خود کند. منتقدان سینمایی از همکاری مشترک احتمالی روشن و ورما استقبال کردهاند.
انتهای پیام/ی
خبرگزاری فارس: «ویسنوسکی» محقق و نظریهپرداز آلمانی که به ایران سفر کرده است با «جواد شمقدری» رئیس سازمان سینمایی دیدار و گفتوگو کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی، در این جلسه «ویسنوسکی» از ملاقات خود با رییس جمهور اظهار خشنودی کرد و ملاقات با ایشان را بسیار جالب، جذاب و عالی توصیف کرد و نحوه برخورد وی با میهمانان را صمیمانه خواند.
در ادامه جلسه «غلامرضا منتظمی» مشاور امور بینالملل سازمان به پیام شمقدری به «گونترگراس» اشاره کرد و واکنش او را در خصوص این پیام از «ویسنوسکی» جویا شد که وی در پاسخ گفت که موفق به ارتباط با «گونترگراس» بعد از آن رخداد نشده است ولی به جهت اینکه «گونترگراس» به لحاظ اخلاقی و معنوی دارای شخصیتی والا در جامعه آلمان است بیشک شعر او تاثیر زیادی داشته و فضا به گونهای برای بازگویی انتقاد از رژیم صهیونیستی باز شده است.
«ویسنوسکی» با اشاره به اینکه تجربه پروپاگاندای غرب را داشته است به چند مورد جالب که جزو نتایج تحقیقات و پژوهشهای خود بود اشاره کرد، مثلاً وی معتقد بود که امریکاییها زمانی که ادعا کردند که در سال 1972 به ماه سفر کردند این بیش از یک ادعای کذب نبوده است و معتقد است که آن تصاویر مربوط به بیابانهای جنوب تهران است که در آن زمان آمریکاییها بدان دسترسی داشتند. وی اشاره کرد که علاقمند به ساخت مستندی در این خصوص است.
وی در ادامه افزود: بسیاری از تصاویر و عکسهایی که در خصوص رفتار آلمانها با یهودیان وجود دارد در واقع هجمههایی است که از طریق امریکاییها بر علیه آلمانها صورت گرفته و من به اتفاق یکی از دوستانم اتفاقی متوجه این امر شدیم که بسیاری از این تصاویر ساختگی و دروغ است و بیشتر توسط رسانههای امریکا ساخته شده است.
این پروپاگاندا و این فریبکاریها کماکان ادامه دارد و با اشاره به کشته شدن 7 الجزیرهای در ماه مارس در فرانسه و قبل از انتخابات ریاست جمهوری این کشور اشاره کرد که در واقع این یک نوع تبلیغ انتخاباتی برای سارکوزی بود تا به نوعی به فریب افکار عمومی بیانجامد.
در ادامه رییس سازمان سینمایی به تجربه فیلمسازی خود در صحرای طبس اشاره کرد که «در همان سالها زمانی که مشغول ساخت این فیلم در آن منطقه بودیم، افراد محلی از زمان شاه برای ما خاطراتی میگفتند که چندین سال قبل از وقوع انقلاب، امریکاییها نیروهای محلی را با چشمان بسته به منطقهای از طبس میبردند و شبانه در آنجا مشغول به کار میشدند تا صبح، و این روند برای مدتی ادامه داشت.
«و اینکه بعدها در همان منطقه آمریکاییها وارد خاک ایران میشوند جای تأمل دارد».
رییس سازمان سینمایی پس از شنیدن طرحهای ویسنوسکی، به وی پیشنهاد داد که مستندی با عنوان فریبکاریهای امپراطوری مدرن بسازد و مجموعهای از این مطالب را در کنار یکدیگر قرار داده تا بازگو کننده یک روند تاریخی از ابتدا تا کنون در خصوص فریبکاری رسانههای آمریکایی باشد.
«ویسنوسکی» از پیشنهاد «جواد شمقدری» استقبال کرد و مقرر شد تا در این خصوص پروپوزالی تهیه شود و مقدمات کار برای تهیه این مستند فراهم گردد.
انتهای پیام/ی
خبرگزاری فارس: از 25 طرح رسیده برای جشنواره انیمیشن «پهپاد آمریکایی» 9 انیمیشن در این باره با حمایت دبیرخانه جشنواره عمار ساخته میشود.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از دبیرخانه دائمی جشنواره مردمی فیلم عمار، در پی اعلام فراخوان جشنواره انیمیشن «پهپاد آمریکایی» تا پایان فروردین 25 طرح انیمیشن با این موضوع به دبیرخانه این جشنواره رسیده است.
مسئول دبیرخانه عمار در اینباره گفت: بعد از اعلام دبیرخانه مبنی بر پذیرش طرحهای انیمیشن حداکثر دو دقیقهای با موضوع پهپاد آمریکایی، از میان آثار رسیده به دبیرخانه 9 طرح انیمیشن در مرحله تولید قرار گرفته است.
حامد بامروتنژاد افزود: از آنجا که در کارهای انیمیشن کوتاه، تازه و خلاقانه بودن ایده و طرح در جذابیت کار تأثیر بسزایی دارد، دبیرخانه جشنواره برای رسیدن به طرحها و ایدههای جذاب، اقدام به برگزاری مسابقه طرح و ایده نیز کرده است که شرکت در در این مسابقه برای عموم آزاد است و علاقهمندان میتوانند جهت کسب اطلاعات بیشتر و شرکت در مسابقه به سایت جشنواره به نشانی ammarfilm.ir مراجعه نمایند.
انتهای پیام/س
خبرگزاری فارس: در حالی که فیلمبرداری قسمت دوم سری جدید مجموعه فیلم علمی ـ تخیلی «سفرهای ستارهای» به روزهای پایانی خود نزدیک میشود اهل فن میپرسند آیا لیونارد نیموی هم در آن بازی دارد یا خیر.
به گزارش خبرگزاری فارس، این پرسش در شرایطی مطرح میشود که شایعات حکایت از آن میکند که هیچ یک از بازیگران نسخه اصلی فیلم در قسمت تازه آن حضور ندارند.
نیموی در قسمت اول سری جدید فیلم که به احیای دوباره این مجموعه فیلم موفق پرداخت یک نقش کوتاه اما بسیار مهم بازی کرد.
این بازیگر که هفته قبل در ناسا شاهد فرود آمدن یکی از فضاپیماهای سازمان فضانوردی آمریکا بود، پاسخ دقیقی به این پرسش نداد.
او فقط به گفتن جمله «در حال صبحت با کارگردان فیلم هستم» اکتفا و اشاره کرد که ممکن است نقش کوتاهی در قسمت تازه فیلم داشته باشد.
کمپانی پارامونت که تهیهکننده «سفرهای ستارهای» است در چند سال اخیر دست به احیای این مجموعه فیلم قدیمی خود زده است.
پس از شکست سخت تجاری دهمین قسمت این مجموعه در یک دهه قبل، تهیهکنندگان این اکشن ماجراجویانه تولید قسمتهای بعدی آن را متوقف کردند.
چند سال پیش جیجی آبرامز پیشنهاد احیای این مجموعه فیلم را به مسئولان کمپانی ارائه داد که مورد قبول و پسند آنها قرار گرفت.
با احیای «سفرهای ستارهای» قصه این فیلم به صورت پیش درآمدی بر ماجراهای نسخه اصلی درامد و به دورانی قبل از شروع قصه قسمت اول آن رفت.
به این ترتیب تمام کاراکترهای قصه فیلم جوان شدند و ایفای نقش این کاراکترها به گروهی از بازیگران جوان سپرده شد.
ایفای دو نقش اصلی مجموعه فیلم «سفرهای ستارهای» یعنی کاپیتان کرک و آقای اسپاک هم به کریس پاین و زاخاری کوئینتو محول شد.
لیونارد نیموی بازیگر نقش آقای اسپاک در قسمت اول سری جدید فیلم در نقش پدر آقای اسپاک بازی کرد و ویلیام شاتنر بازیگر نقش کاپیتان کرک کاملا از این مجموعه فیلم حذف شد.
حذف شاتنر از قصه سری جدید با اعتراض زیاد او همراه شد.قسمت جدید "سفرهای ستاره ای"به کارگردانی ابرامز تابستان2013 اکران عمومی میشود.
انتهای پیام/ی
خبرگزاری فارس: کارگردان «چرخ» گفت: پرداختن به شخصیت معلم در سینما نیاز به دانش کافی دارد که بتوان در شرایط بسیار معقول به این شخص مهم در یک قاب دوست داشتنی پرداخت، این نگاه افتخارآفرین است.
«غلامرضا رمضانی» کارگردان در گفتوگو با خبرنگار سینمایی فارس درباره غفلت سینما از به تصویر کشیدن شغل معلمی که شغل انبیاء است، گفت: به عقیده من پرداختن به مقام معلم سلیقهای است و میتواند تعصبات و ادای دین بعضی از فیلمسازها باشد به این شخصیت مهمی که در سراسر زندگی هر فردی میتواند مؤثر باشد. بحث این است که معلم در شکلگیری شخصیت اکثر قریب به اتفاق آدمها تاثیر داشته است.
وی در ادامه گفت: برخی از فیلمسازها که حسی کار میکنند و گاهی نقبی به گذشته میزنند و یا به این مقوله میپردازند به مقام شامخ معلم خوب توجه میکنند، نزدیک شدن به مقام معلم یک نوع افتخار برای هر کسی است. پرداختن به مقوله معلم هم دانش کافی میخواهد که بتواند در شرایط بسیار معقول به این شخص مهم در یک قاب دوست داشتین بپردازد، این نگاه افتخارآفرین است.
کارگردان فیلمهای «چرخ» و «بازی» در ادامه گفت: در مقاطعی که سینما به یک اصالت متکی و وابسته است و از زیربنا و زیرساخت واقعی در جامعه تبعیت میکند، جا پای شخصیتهای این گونهای مثل معلم و دانشآموز گاهی دیده میشود اما وقتی سینما از قاب واقعی و رئالیزم موجود خود خارج میشود و بیشتر به سمت عنصر نمایش میرود و سعی میکند از شخصیتهایی که ما به ازای بیرونی در جامعه ندارند و بیشتر جنبه نمایشی دارند و قصهای را به صورت دروغین تعریف میکنند نزدیک شود، جایی برای شخصیتهای واقعی و با اصالتی مثل معلم نیست.
وی در خاتمه افزود: جهت فیلمها از حالت رئالیزم خارج میشود و به سمت نمایشی میرود که در آنها جایی برای این شخصیت شامخ نمیتوان دید.
انتهای پیام/ی
خبرگزاری فارس: در پی طرح برخی اظهارنظرها در برنامه سینمایی «هفت» 21 رسانه ارزشی در نامه ای به عزت الله ضرغامی ضمن انتقاد از گفتمان حاکم بر این برنامه ، از اعلام آمادگی «وحید جلیلی» و «مجید شاهحسینی» برای نقد آن خبر دادند
به گزارش خبرگزاری فارس، در پی اقدامات برنامه سینمایی هفت در تلویزیون و تبدیل شدن آن به فضای جریان روشنفکری در صداوسیما 17 رسانه ارزشی و چند مرکز فرهنگی در نامهای سرگشاده خطاب به رئیس صداوسیما خواستار مناظره جریان ارزشی منتقد به سینما، در یک ویژه برنامه مستقل شدند.
متن این نامهسرگشاده به شرح زیر است:
ریاست محترم سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران
جناب آقای مهندس ضرغامی
همانطور که حتما مستحضر هستید، دو سال پیش با پیگیری جناب آقای جیرانی و البته چراغ سبز جنابعالی، برنامهی سینمایی «هفت» به عنوان مهمترین تریبون سینمایی کشور آغاز به کار نمود. برنامهای که آغاز به کار آن با استقبال اهالی هنر و رسانه توام شد و تقریباً تمام طیفهای فکری آن را اقدام و تدبیری صحیح در جهت پرداخت به موضوع فوقالعاده استراتژیک و حیاتی «جایگاه سینما در نظام جمهوری اسلامی» ارزیابی کردند.
اما امروز با گذشت دو سال از آغاز به کار این برنامه، آنچه که ما از حکومتیترین تریبون سینمایی نظام میشنویم، همان گفتمان آشنای سی و چند سالهای است که در ضد حکومتیترین رسانهها هم با این صراحت گقته نمیشود. میپرسید کدام گفتمان؟ همان گفتمان آشنای «وااسفا از سینمای حکومتی» عدهای دست تا آرنج در جیب حکومت. همان گفتمان دروغین شبه روشنفکران این دیار که «سینما را چه به سیاست؟» آن هم در سینمایی که پر شده از خرده شعارهای جریانات سیاسی «من مخالفم پس هستم». همان ادبیات «تهران فقط ونک دارد، چون برج دارد!» آقای جیرانی که با افتخار این استدلال به غایت مضحک را به نام خود ثبت میکند.
آقای ضرغامی! نشنیدید که در برنامهی هفت، گفتمان «اسکار پرستی» و «حمام آفتاب گرفتن زیر نخل طلا» کنداکتور تلویزیون حکومتی را پر کرده است؟ ندیدید که برخورد آقای جیرانی در مواجه با کارگردانان انقلابی چقدر با مواجههی ایشان با همفکرانش همچون سیروس الوند و داریوش مهرجویی متفاوت است؟ ادبیات «سیب و سلما نفروخت، پس متدینین کجایند؟» را چطور؟ راستی چرا آقای مجری، «قلادههای طلا» و پرفروش شدن آن را نشان پررنگ بودن یک دیدگاه و طبقه در جامعه نمیگیرد؟ نکند آن هم از نظر ایشان تنها یک فیلم جاسوسی و قهرمان محور است؟ اصلاً مجری یک برنامهی سینمایی مگر میتواند در باب اکثریت یا اقلیت بودن برخی طبقات اجتماعی و تضعیف عامل مذهب و سنت در جامعه نظر صائبی داشته باشد؟ آیا در این زمینهها کارشناسان خبرهای وجود ندارد؟
راستی چطور به گوشتان نمیرسانند که در همین برنامهی «هفت» و در ویژه برنامهی سینمای دفاع مقدس، سوال سرتاپا غلط «چرا سینمای دفاع مقدس دیگر مخاطب ندارد؟» سر داده میشود و جالب آنکه وقتی «اخراجیها»، «عقابها» و «کانیمانگا» را برایشان مثال میزنی، میگویند این پرفروشها که دفاع مقدس نبودند! فیلمهایی بودند با مایههای انتقادی و قهرمان پروری! اصلاً چرا مجری برنامهی «هفت» این همه در باب ناکام بودن سینمای دفاع مقدس اصرار دارد؟
آقای ضرغامی! هنگامی که آقای جیرانی در برنامهی اخیر «هفت» (مورخ8/2/91)، جنبش نود و نه درصدی را ساخته و پرداختهی رسانههای داخلی عنوان کرد و آن را به سخره گرفت، چه احساسی داشتید؟ مگر نه اینکه چنین گزارهای به معنای دروغگو بودن و دروغساز بودن رسانهی ملی است؟ راستی این رسم کدامین رسانهایست که خود خویشتن را به دروغگویی متهم میکند؟ نکند این هم از دیگر معجزات مدیریت شما در ادارهی رسانهی ملی است؟
آقای ضرغامی! چگونه است که دو هفته پس از حضور آقای دکتر کوشکی در برنامهی «هفت» (مورخ 25/1/91) و بازگویی بخشی از انتقادات طیف ارزشی به این سینما، آقای جیرانی در غیاب او، جواب ایشان را میدهد؟ مگر نه اینکه آقای جیرانی در همان جلسهی مناظره بین دکتر کوشکی و علی معلم حضور داشته و میتوانسته پاسخگوی انتقادات ایشان باشد؟ نکند گزندگی برخی از این انتقادات، آن قدر بر آقای جیرانی و همفکرانشان در اتاق فکر ناشناختهی این برنامه سخت آمده و موجب هراس شده است که با گذشت دو هفته، همچنان تلاش میکنند تا از اثرات آن بکاهند. راستی! به نظر شما پاسخ دادن به انتقادات یک فرد و یک جریان در غیاب او، اخلاقی است؟ چگونه است که وقتی یک نفر از جریان ارزشی در برنامهی «هفت» حضور پیدا میکند، مجری برنامه بیطرفیاش را فراموش کرده و با بیپرواترین لحن به انتقاد از او میپردازد؟ آیا مشی آقای جیرانی در قبال دیگران نیز به همین شکل است؟
آقای ضرغامی! حقیقت آن است که جریان ارزشی منتقد به سینما در پاسخ اظهارات آقای جیرانی حرفهای زیادی برای گفتن دارد. این جریان برای گفتمان «آرمان شما با واقعیت جامعه متفاوت است» جواب دارد. برای سوال «سینمای ایران چرا مخاطب ندارد؟» پاسخگوست. برای نظریهی غلط «مشکل این سینما ممیزی است» مثالهای نقض زیادی در آستین دارد... اما مسئله اینجاست که آیا مجالی عادلانه برای پاسخگویی ما در برنامهی «هفت» در حضور نمایندهی جریانهای دیگر فراهم میشود؟
آقای ضرغامی! آنچه که ما در برنامهی «هفت» دو هفته پیش دیدیم، نمونهای امیدوارکننده از یک دیالوگ بین دو جریان با عقاید مختلف بود که قطعاً میتوانست به این سینما کمک کند؛ گرچه عملاً مناظرهای بین دو نفر در برابر یک نفر بود و مجری برنامه همه کار میکرد الا مجریگری یک مناظره که قاعدتاً اولین اصل آن بیطرفی است؛ چنانکه آقای جیرانی در همان ابتدای برنامه، دکتر کوشکی و همفکران ایشان را به «ژدانوف» در حکومت استالین تشبیه نمود. اما با همهی این احوالات، ما به همین حداقل هم راضی بودیم. لکن، برنامهی هفته گذشته نمونهای از بیظرفیتی جریان روشنفکری در قبال انتقادات جریان ارزشی و مصداق بارز یک بیاخلاقی رسانهای بود.
آقای ضرغامی! از آنجا که فرجام این بحث در باب سینمای ایران را همچنان ناتمام میدانیم و انتظار داریم در قبال بیاخلاقی صورت گرفته، وقتی برای پاسخگویی نمایندگان جریان ارزشی منتقد به سینما برای پاسخگویی به شبهات ایجاد شده و تنویر افکار عمومی فراهم شود، از دست اندرکاران برنامهی «هفت»، آقای جیرانی و همفکرانشان دعوت به مناظره میکنیم تا در فضایی عادلانه، نمایندگان این دو جریان نظرات خود را در باب اوضاع سینما برای مردم شرح داده و وجدانهای آگاه خود در این موضوع قضاوت کنند.
به همین منظور آقایان «مجید شاه حسینی» و «وحید جلیلی» به عنوان نمایندگان جریان ارزشی منتقد به سینما، برای مناظره با نمایندهی جریانات دیگر در یک ویژه برنامهی مستقل پیشنهاد میشوند. امید است که رسانهی ملی با عملکرد صحیح خویش ثابت نماید که علاقهمند به تبیین شایستهی اوضاع و مشکلات سینمای ایران و نیز جامه عمل پوشاندن به مطالبهی مقام معظم رهبری در باب کرسیهای آزاد اندیشی است و در این باره، حاضر به جانبداری از یک جریان خاص نیست. بدیهی است که رد پیشنهاد مناظره، افکار عمومی را به نتایجی قابل پیشبینی در قبال میزان صداقت دست اندرکاران برنامهی «هفت» و مسئولین سیمای جمهوری اسلامی خواهد رساند.
والسلام.
سایتها و خبرگزاریهای:
نسیمآنلاین
رجانیوز
مشرقنیوز
تریبون مستضعفین
شبکه خبر دانشجو
آوینی فیلم
خبرنامه دانشجویان
598
برهان
مطالبه
جوانآنلاین
و همچنین
ماهنامه سینما رسانه
ماهنامه راه
ماهنامه زمانه
روزنامه جوان
هفتهنامه یالثارات
هفتهنامه 9دی
مرکز راهبردی جبهه فکری انقلاب
دبیرخانه جایزه سینمایی انقلاب اسلامی
دبیرخانه دائمی جشنواره مردمی فیلم عمار
گروه فرهنگ و ادب پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه سینمایی
انتهای پیام/س
خبرگزاری فارس: قطبالدین صادقی با بیان اینکه در دانشگاهها روحیه فرهنگ ملیستیزی به دانشجویان تدریس میشود، گفت: نمایشنامهنویسان ما، نمایشنامههای دنیا را انتخاب میکنند و به جای الهامگیری، آنها را کپی میکنند.
به گزارش خبرنگار تئاتر فارس، نشست تخصصی کانون نمایشنامهنویسان خانه تئاتر با همکاری بنیاد رادی با موضوع «بررسی میراث نمایشنامهنویسی ایران» در سالن کنفرانس خانه تئاتر برگزار شد.
بهزاد صدیقی سخنگوی کانون نمایشنامه نویسان خانه تئاتر اظهار داشت: هر ساله و به مناسبت روز جهانی تئاتر، کانون نمایشنامهنویسان خانه تئاتر میزگردی را برگزار میکند و در آن به مباحث کلان مرتبط با ادبیات نمایشی در کشور که در طول سال کمتر به آنها پرداخته میشود، میپردازد.
وی افزود: اکثر مباحث مطرح شده در این میزگردها به دلیل محدویتهای زمانی برگزاری اینگونه مراسم ناتمام میماند و جا دارد جامعه نمایشنامهنویسان کشور در طول سال بیشتر درباره موارد مطرح شده در چنین گردهماییهای تخصصی دست به فعالیتهای پژوهشی بزند.
صدیقی گفت: اخیرا کانون نمایشنامهنویسان خانه تئاتر ارتباط خوبی با این بنیاد برقرار کرده است، چرا که یکی از اهداف کانون، همسو شدن با نهادهایی است که به صورت تخصصی و حرفهای پیگیر مسائل مربوط به ادبیات نمایشی در کشور هستند.
این منتقد و نویسنده تئاتر تصریح کرد: در حوزه ادبیات نمایشی، «بنیاد رادی» نخستین بنیاد تخصصی در حوزه نمایشنامهنویسی در کشور است و با توجه به این مساله که تاکنون در حوزه ادبیات نمایشی اقدامات اساسی و ضروری در شان تئاتر ایران صورت نگرفته است، بر آن شدیم تا در این نشست به این مساله بپردازیم که چرا تا کنون به این شیوه نگارش، در کنار قدرت اثربخشی و جریانسازی که در بطن خود دارد، توجه چندانی نشده است.
فریندخت زاهدی، مدرس و پژوهشگر تئاتر به عنوان سخنران و نماینده «بنیاد رادی» در این نشست حضور پیدا کرده بود، گفت: حمیده بانو عنقا (همسر زندهیاد اکبر رادی) در طول سه سال گذشته به صورت مداوم و مستمر تلاشهایی را انجام دادند و موفق شدند «بنیاد رادی» را به سامانی برسانند تا به صورت رسمی در کشور تاسیس شود.
وی بیان داشت: دغدغه بنیاد رادی انجام فعالیتهای زیربنایی برای ادبیات نمایشی است تا نمایشنامهنویسی در کشور به صورت رسمی مورد توجه قرار گیرد، کاری که در طول 100 سال گذشته صورت نگرفته بود.
این پژوهشگر تئاتر خاطرنشان کرد: در طول دهههای گذشته جشنوارهها و انواع مناسبتهای تئاتری را در قالب برنامههای گوناگون برگزار کردهایم اما در تمام این مدت هرگز مشاهده نکردهایم که یکی از ادیبان، کارشناسان و هنرمندان در زمینه ادبیات نمایشی، سعی در ارائه کاری جدی در امر تحقیق و پژوهش پیرامون این هنر ارزشمند داشته باشد.
زاهدی تصریح کرد: همچنین کارگردانی نداشتهایم تا با توجه به قالبهای نمایشی، کار خود را به صورت سیستماتیک انجام دهد چرا که اصولا اغلب کارگردانان ما دورههای مستقل و مختلف ادبیات نمایشی را تجربه نکردهاند تا با پشت سر گذاشتن تک تک آن دورهها به تجربه در سبکهای مختلف نمایشی دست بزنند و به گرایشی خاص و سبک گرایانهای در بطن این هنر ارزشمند دست یابند.
* ادیبان، ادبیات نمایشی را تحلیل نکردند
یکی از نمایندگان حاضر از بنیاد رادی در این نشست ادامه داد: هرگز در چندین سال گذشته ادیبانی نداشتهایم که تاریخچه ادبیات نمایشی را مورد تحلیل و بررسی قرار دهند، تا امروز هیچ نگاه دقیق و عمیقی بر روی ادبیات نمایشی در کشور ما صورت نگرفته است.
به گفته زاهدی «بنیاد رادی» در طول مسیر خود سعی میکند که موضوع کار پژوهشی و مطالعاتی در زمینه ادبیات نمایشی در ایران را با جدیت پیگیری کند و به دنبال ایجاد یک حرکت زیربنایی در این خصوص است تا این فرم نگارشی را به عنوان یک قالب ادبی به اثبات برساند.
این پژوهشگر ادبیات نمایشی، خاطرنشان کرد: آنچه در این بنیاد انجام میشود صرفا چاپ، اجرا و تحلیل آثار رادی نسیت، بلکه بنا داریم کمیتههایی تشکیل دهیم تا پژوهشگران تئتر کشور بتوانند در آنجا با انجام کاری مطالعاتی و کارشناسانه به طبقهبندی آثار ادبیات نمایشی در کشور به ویژه طی 50 سال اخیر بپردازند.
وی ادامه داد: در طول سه سال گذشته مقدمات این کار انجام گرفته است که از مهمترین کارها میتوان به برگزاری منظم یک جلسه طی هر ماه در «بنیاد رادی» طی این مدت اشاره کرد که حاصل آن شماره اول مجلد «رادیشناسی» بود که اسفندماه سال گذشته توسط نشر قطره به چاپ رسید.
در ادامه این نشست، قطبالدین صادقی اظهار داشت: وجود نهادهای مدرنی مانند «بنیاد رادی» که یکی ازمجموعههای بزرگ تئاتر ایران به شمار میرود، در حقیقت توجه به یک نهاد فرهنگی است. مهمترین مساله هنرمندان تئاتر و به ویژه نمایشنامهنویسان که سالها است به دنبال تحقق آن هستند، مساله امنیت شغلی است.
این پژوهشگر تئاتر افزود: در چنین نشستهایی به جای تعریفها و صحبتهای همیشگی و تکراری بهتر است از بحرانها و راه حلهای برطرف کردن آنها صحبت کینم، ما امروز گرفتار بحران مدرنیته هستیم در حالی که همچنان تفکر سنتی، در جامعه ما نقش پررنگتری دارد، مشکل اینجا است که در کنار داعیه هنر مدرنیته، هنوز نتوانستهایم خصوصیات مدرنیته را وارد زندگی خود کنیم.
این نویسنده و کارگردان تئاتر تصریح کرد: دانشگاه در این زمینه به عنوان اتاق فکر جامعه به شدت الکن است، رادی اهل جدل و تعهد اجتماعی در آثارش بود، بحران امروز ما این است که چرا طی دو، سه دهه گذشته نتوانستهایم مانند دهه 40 و 50 چند نمایشنامهنویس مشخص را به جامعه خود معرفی کنیم که دغدغه و بازتاب تعهدات اجتماعی در آثارشان وجود داشته باشد و با این کار به تئاترمان یک شخصیت و منزلت اساسی داده باشیم.
وی ادامه داد: امروز جامعه ما در دوران فرا انقلاب به سر میبرد، این دوران، دورانی است که خودخواهی در آن آغاز میشود، ما در یک دوران پست انقلابی (فرا انقلابی) هستیم که آرمانها تمام شده است و این خلاء باعث شده تعهد نمایشنامهنویسانی مانند رادی در کشور ما وجود نداشته باشد.
صادقی خاطر نشان کرد: برای این آسیب دلایل گوناگون وجود دارد، نخستین دلیل فقدان قانون تالیف است که باعث شده مسالهای به نام امنیت شغلی برای نمایشنامهنویسان ما وجود نداشته باشد، دلیل دوم به فقر عمومی که بر تئاتر ما حاکم است باز میگردد.
وی ادامه داد: وقتی 18 میلیارد تومان به عنوان کل بودجه نمایش در کشور به اندازه نیمی از بودجه سریالی هم نیست، مسلم است که چیزی به نام امنیت شغلی در تئاتر ما معنایی پیدایی نمیکند.
نویسنده نمایشنامه «سیمرغ، سی مرغ» دلیل سوم را فقدان نهاد تئاتر ملی در کشور دانست و گفت: در کشورهای صاحب تئاتر مانند فرانسه و آلمان و ... نهاد تئاتر ملی، بزرگترین نهاد تئاتری در آن کشورهاست که بیشترین بودجه و برنامههای سالانه به این نهاد تعلق دارد، اما چون متولیگری تخصصی در امر نمایش در کشور ما شکل نگرفته است، تا به امروز نتوانستهایم به تئاتری به عنوان تئاتر ملی دست پیدا کنیم.
صادقی بیان داشت: طی چند سال اخیر کارهایی شده، بازخوانی آثار شاخص جهانی که محتوای آنها حذف شده و یا تمرکز کردهایم بر نگارش و تولید آثار فرمالیستی که رد حقیقت با ذات نمایش در کشور ما سنخیتی ندارد. متاسفانه در این امر تا جایی پیش رفتهایم که برخی از نمایشنامهنویسان ما شدهاند نویسنده این نوع کارها و حقیقت تلخ این است که بودجه نیز در اختیار آنها قرار میگیرد تا اثرشان را برای اجرای عمومی آماده کنند.
این مدرس تئاتر، نویسندگانی را که این نوع آثار را مینویسند «افرادی با ذهنهای در تبعید» خواند و گفت: در حقیقت اطراف و محیط پیرامون خود را نمیبینند و به یک تقلید کار سطحی تنزل پیدا کردهاند.
وی ادامه داد: کارگردانان بزرگ دنیا، مانند «پیتر بروک»، وقتی متنی مانند «ماهابهاراتا» را برای تولید یک نمایش در دست میگیرند تنها از یک بازیگر هندی برای نمایششان استفاده میکند تا اثر آنها رنگ و بویی تقلیدی نداشته باشد و یا وقتی از سعدی، متنی برای یک تئاتر انتخاب میکنند، آن را با فرهنگ و خوانش خودشان برای اجرا آماده میکنند.
صادقی در ادامه بیان داشت: اما نمایشنامهنویسان ما در بهترین حالت، نمایشنامههای برجسته دنیا را انتخاب میکنند و به جای گرفتن الهام از آنها برای تولید اثری با ذات و فرهنگ ایرانی آنها را کپی میکنند و به صحنه میآورند، به همین دلیل است که در تئاتر ما همه چیز عقیم است.
این عضو هیئت مدیره خانه تئاتر متذکر شد: یکی از مهمترین و اساسیترین معضلات و مشکلات تئاتر ما که بحران این هنر را تشدید کرده است تئاتر دولتی و تبلیغاتی است، تئاتری با تاریخ مصرف مشخص که هیچگونه هدفی را نه در جنبه هنری و نه در جنبه جریانسازی پیگیری نمیکند و تنها برای برآورده کردن منافع گروهی با بودجههای آنچنانی تولید میشود و هیچ نوع بازتابی را نیز در بطن جامعه ندارد.
صادقی با اشاره به اجرای نمایش «شبهای آفتابی» کاری از بهزاد بهزادپور در ایلام بیان داشت: هنوز پاسخی برای این سوال پیدا نکردم که چرا برای 30 اجرای نمایشی مانند این اثر باید شش میلیارد تومان هزینه شود اما در تئاتر کشور هنرمندان بسیاری برای کوچکترین خواستهشان یعنی امنیت شغلی با گرفتاریهای بسیاری مواجه باشند.
وی ادامه داد: بنابراین با وجود چنین بحرانهایی باعث شده است که درامنویسی ایران از خط فرهنگی جامعه منحرف شود و برای اصلاح این ساختار باید به دنبال راهکارهایی گشت که روح التزام به تعهد اجتماعی بار دیگر در بین نمایشنامهنویسان ما، مانند آنچه که در آثار رادی وجود داشت، دوباره زنده شود.
این مدرس دانشگاه با اشاره به این مسئله که وقتی جلال آلاحمد نقد مینوشت، با قلمش تمام چشمها را کور میکرد، تصریح کرد: امروز نقد در بدنه هنر ما وجود ندارد و همه آثار در قالب نقد یا فحاشی به هنرمندان است و یا در راستای ستایش بیچون و چرای آنها، چنین دیدگاههایی باعث شده که تئاتر اجتماعی و ملی ما هیچ حامی را در کنار خود نداشته باشد.
به گفته صادقی، نگرش و تعهد رادی یا نمایشنامهنویسانی مانند او باید در جامعه ما جا بیافتد و تنها زمانی که به این فرهنگ نزدیک شدیم میتوانیم مدعی باشیم که به فرهنگ تئاتری در جامعه خود رسیدهایم.
کارگردان نمایش «پیکرههای بازیافته» افزود: چرا نمیتوانیم در کشورمان از تئاتر، جدی دفاع کنیم؟ تا زمانی که اعتبار مناسب وجود نداشته باشد، امنیت شغلی برای هنرمند تئاتر معنایی نداشته باشد و از فقر تحلیلهای نظاممند و کارشناسی برای رفع بحرانهای موجود در نمایش کشور رنج ببریم، نمیتوانیم با جدیت از تئاتر خود دفاع کنیم.
این نویسنده و مدرس تئاتر افزود: امروز در تئاتر کشور شاهد این مساله هستیم، یک نمایش با وجود مجوز قانونی اجرا، توقیف میشود و آب از آب تکان نمیخورد، مسئولان نمایش در کشور ما هنوز متوجه این امر نشدهاند که باید به قراردادهای خودشان وفادار باشند و اگر اجازه قانونی 30 شب اجرا به یک نمایش دادهاند، دیگر نمیتوانند به دلایل نامعین از ادامه اجرای یک گروه نمایشی جلوگیری کنند.
در ادامه این نشست، زاهدی گفت: معتقدم به جای آنکه دور هم جمع شویم و از مشکلات و بحرانهای تئاتر حرف بزنیم که البته در جای خود قابل تامل است، باید به فکر راه حل باشیم تا از پایه شاهد شکلگیری یک حرکت اساسی و سازماندهی شده به فعالیتهای نمایشی در کشورمان باشیم.
وی تصریح کرد: در تمام جهان این بنیادها هستند که تئاتر ملی را شکل میدهند و آن را تقویت میکنند، در واقع بنیادها، زیرمجموعه تئاتر ملی هستند، در کشور ما مساله مهم آن است که هنوز ادبیات نمایشی به عنوان هنری صاحب تفکر و ریشهدار هنوز محلی از اعراب ندارد و با چنین مسالهای مشخص است که ما نمیتوانیم انتظار شکل گرفتن تئاتر ملی را داشته باشیم.
هادی مرزبان، کارگردان و بازیگر تئاتر در این نشست با بیان اینکه تا به امروز ما در «بنیاد رادی» هیچ اشارهای به وجه مالی نکردهایم، اما در میان مدیران هنری، عدهای نشستهاند و به جای ما تصمیم میگیرند که چگونه سر ما هنرمندان تئاتر کلاه بگذارند، گفت: یک روز قرارداد تیپ را زیر سوال میبرند و روزی دیگر با مسالهای به نان تغییر نظام اداری در شورای حمایت از آثار، راه را بر تخصیص بودجه ناچیز تولید آثار نمایشی میبندند، اما در یک کلام و در جواب آنها باید گفت «بیمایه فتیر است».
صدیقی با بیان اینکه جای چتر حمایتی در کنار هنرمندان برای تولیدات نمایشی خالی است، گفت: تا به امروز یک بار تلاش کردیم تا «انجمن پژوهشگران» را در خانه تئاتر راهاندازی کنیم که تاکنون موفق نشدهایم و اگر این کار با بودجه مشخص به نتیجه برسد، فکر میکنم اولین اقدامی جدی در این زمینه است که هنرمندان از ابتدای شکلگیری یک حرکت شاهد گستردگی چتر حمایتی در کنار فعالیتهای خود خواهند بود.
وی ادامه داد: ما پژوهشگران خوبی داریم که متاسفانه باید اعتراف کنیم که همگی به صورت فردی عمل میکنند و دلیل این امر این نکته است که هیچگونه حمایتی در راستای کارهای مطالعاتی و پژوهشی آنها صورت نمیگیرد.
زاهدی در پاسخ به این مساله، گفت: میتوان چنینی کارهایی را انجام داد و متکی به حمایتهای دولتی نبود. ما در «بنیاد رادی» طی سه سال گذشته کارهایی را انجام دادهایم که نمونه آن چاپ نشریه «رادیشناسی» است، بدون آنکه از یک نهاد دولتی ریالی بابت اقداماتمان دریافت کرده باشیم.
صادقی با تاکید بر این نکته که اگر تئاتر، ملی باشد میتوان بهترین اقدامات تئاتری را در سایه آن ساماندهی کرد، گفت: برای آنکه فرهنگ نمایش ارتقا پیدا کند باید آن را بین مردم برد، متاسفانه در این زمینه دانشگاهها، موسسات آموزشی و مطبوعات ما وظیفه خود را به درستی انجام نمیدهند.
وی افزود: 18 دانشگاه تخصصی هنر نمایش و 700 آموزشگاه حرفهای این هنر از جمیع سه هزار آموزشگاه موجود در کشور نتوانستهاند برای رفع این آسیب اقدامی شایسته انجام دهند، دانشگاههای ما در زمینه تربیت هنرمندان واقعی تئاتر بسیار کمکار هستند.
* در یکی از دانشگاهها سطح علمی دانشجویان بیش از اساتید بود!
صادقی تصریح کرد: در یکی از شهرستانها و در دانشکدهای مشغول به آموزش بودم که سطح علمی بسیاری از دانشجویان آن از اساتیدش بیشتر بود، به این خاطر میخواستم تدریس را رها کنم! در دانشگاهها روحیه فرهنگ ملیستیزی به دانشجویان تدریس میشود، در حالی که برای رشد تئاتر لازم داریم که ریشههای این هنر به دانشجویان آموخته شود.
کارگردان نمایش «پیکرههای بازیافته» ادامه داد: صنف نمایشنامهنویسان مسئول چانه زنی با دولت است، باید مسئولان را قانع کنند تا دستمزد نمایشنامهنویسان افزایش پیدا کند تا این افراد از نگارش کارهای سطحی دست بکشند و به سمت خلق آثار غنی و پرمحتوا در زمینه درامنویسی کشور حرکت کنند.
وی ادامه داد: اما در نهایت نباید فراموش کنیم که ما هنرمندان و نمایشنامه نویسان محکوم به انجام دادن کار خوب هستیم، چراکه تنها آثار خوب و غنی قابل دفاع هستند. شکی در این نکته وجود ندارد که یک نمایشنامه خوب با اقبال مواجه میشود و بنابراین باید این مساله برای هنرمندان جا بیافتد که با وجود تمام آسیبها آنها باید کار خود را به درستی انجام دهند تا بتوانند مدعی خواستههایشان باشند.
در پایان این نشست، صادق عاشورپور گفت: 30 سال است که به تدریس هنر نمایش مشغولم و تجربهام در این مدت به من میگوید که مساله مهم ما در حال حاضر قاعده است نه استثناء! ما در انتخاب قاعده کار پیش رویمان برای توسعه نمایش به شکل آکادمیک و حرفهای آن به اشتباه رفتهایم.
وی ادامه داد: امروزه یک سری اساتید در دانشکدههای ما به تدریش تئاتر مشغول هستند که دانششان تنها 24 ساعت از دانشجویانشان جلوتر است، چرا که شب قبل از کلاس به مطالعه میپردازند و فردای آن روز همان مطالبی که در یک کتاب مطالعه کردهاند را به دانشجویان به عنوان درس ارائه میدهند.
این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: ما هنرمندان خوب حرف میزنیم اما به وقت دفاع از خودمان به بدترین شکل ممکن وارد عمل میشویم، اعتقاد من بر این است که مهمترین مشکل ما صداقت است.
حمیده بانو عنقا، افروز فروزند، حسن باستانی، محمدامیر یاراحمدی، خسرو احمدی و جمعی از هنرمندان تئاتر از جمله حاضرین این نشست بودند.
انتهای پیام/ی