مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
بيانات امام خمينى در جمع عشاير دشت مغان و كاركنان صنايع فولاد شيراز
تحول و پيروزى،به بركت قرآن و دست غيبى، در سايه امام زمان عج
بسم الله الرحمن الرحيم
از همه آقايان و طوايف مختلف كه تشريف آوردند و از نزديك ملاقات با ما حاصل شده است تشكر مىكنم. از خداوند تعالى توفيق و سعادت همه شما و همه ملت ايران را خواستار هستم. شما مىدانيد كه اين پيروزى به دست آمده است لكن اين من نبودم كه پيروزى را به دست آورديد به واسطه من، اين خداى تبارك و تعالى در سايه امام زمان سلامالله عليه كه ما را پيروز كرد. اسلام، قرآن مجيد ما را پيروز كرد. ما همه اسلام را مىخواستيم و همه جمهورى اسلامى را. اين قدرت اسلامى بود و ايمان سرشار اقشار ملت بود كه ما را پيروز كرد. ما همان بوديم كه در چندين سال قبل بوديم، ايران، همان ايران و ملت ايران همان ملت، چه شد كه بعد از مدت كمى اين تحول حاصل شد؟ سابق همه چيز ما را مىبردند و ما نفس نمىكشيديم، سابق جوانهاى ما را در زندان زجر مىدادند و اعدام مىكردند و ما قدرت حركت نداشتيم، سابق چپاولگران همه چيز ما را چپاول مىكردند و ما نفس نمىكشيديم، چه شد كه اين ملت همچو متحول شد؟ جز عنايت خدا چه بود؟ جز اينكه خداى تبارك و تعالى توفيق داد به بركت اسلام، به بركت قرآن كريم كه شما متحول شديد از يك ملت ضعيف به يك ملت قوى، از يك اراده ضعيف به يك اراده قوى، از يك ايمان ضعيف به يك ايمان قوى، اين دست غيبى بود كه اين تحول را پيش آورد.
تكليف بر طرد اغواگران ظاهر الصلاح و تفرقهافكنان
اگر چنانچه ما قصورى بكنيم، در اين موقع كه حساسترين موقعهايى است كه بر كشور ما مىگذرد تقصير كاريم، اگر چنانچه ما اغراض شخصيه را نظر بكنيم و به واسطه اغراض شخصيه در اين ميدان راه برويم تقصير كاريم. اگر ما گوش بدهيم به اين شياطين كه در بين اقشار ملت افتادند و مىخواهند تفرقه بيندازند، تبهكاريم. تمام، تمام ثروتهاى ما را اربابهاى اينها بردند و حالا كه ما دست آنها را قطع كرديم، اينها به وحشت افتادهاند و مىخواهند باز همان مسائل را پيش بياورند. بيدار باشيد، هوشيار باشيد كه اينها رخنه نكنند در بين صفوف شما، با اسمهاى مختلف، با حرفهاى ظاهر الصلاح در بين شما نيايند، كارگران ما را اغوا نكنند، عشاير محترم ما را اغوا نكنند. اگر اينها در
بين عشاير آمدند، آنها را رد بكنيد اگر در كارخانهها آمدند، آنها را طرد بكنيد. اينها مىخواهند فساد بكنند، اينها عمال خارجى هستند، اينها عمال آمريكا هستند، اينها نگذاشتند، نمىخواستند بگذارند كه ايران جمهورى اسلامى بشود، اينها جلوى رفراندم را مىخواستند بگيرند، تحريم كردند رفراندم را، آتش زدند صندوقهاى ما را، نمىخواستند كه ملت به راى خودش، يك امر ملى را، يك امر اسلامى را انجام بدهد، اينها را طرد كنيد، اينها را از صفوف خودتان بيرون كنيد. اينها هر روز با بهانههائى كشاورزى ما را ساقط مىخواهند بكنند، با بهانههائى صنعت ما را، كارخانههاى ما را مىخواهند تباه بكنند و به تباهى بكشند، فرهنگ ما را مىخواهند نگذارند رشد بكند، هر روز مدارس ما را تعطيل مىكنند. اينها اگر با ملت ايران، اگر با ملت ما، اگر با اسلام، اگر با شما مردم موافق هستند و نظر آنها اين است كه شما رشد پيدا بكنيد و به حقوق خودتان برسيد، چرا نمىگذارند آرامش پيدا بشود تا شما به حقوقتان برسيد؟ چرا مهلت به دولت نمىدهند كه براى همه عمل بكند و كار بكند تا همه به مطلب خودتان برسيد؟ چرا ما كه مىخواهيم منزل براى مردم درست كنيم، افتادند بين مردم و فساد مىكنند كه نگذارند اين كار بشود؟ اينها علامت اين است كه سوءنيت دارند. نمىخواهند اين مملكت آرامش پيدا كند، نمىخواهند اين مملكت رشد پيدا كند. مىخواهند به همين حال ضعف باقى باشد و مثل سابق بشود تا اينكه ذخائر ما را ببرند، تا اينكه فرهنگ ما را عقب نگه دارند، تا اينكه نگذارند انسان پيدا بشود در ايران. بيدار باشيد و دست اين يك طايفه مضل و ضال را كوتاه كنيد، نگذاريد در بين شما رخنه كنند، نگذاريد جوانان شما را اغواء كنند.
كوشش در جهت حفظ اين اراده الهى
انشاءالله اگر چنانچه توفيق پيدا بكنيم و حكومت اسلامى به آنطور كه مىخواهيم جريان پيدا بكند و اين اسم به مسمى برسد و اين ظاهر و باطنش هم ظاهر بشود، براى همه رفاه هست، براى همه سعادت است، براى همه رفاه و سعادت دنيا و آخرت است. كوشش كنيد كه وحدت كلمه خودتان را حفظ كنيد، كوشش كنيد كه اين امر توحيدى را، اين اراده الهى را حفظ كنيد كه با اين ايمان است كه شما مى توانيد به مقصد برسيد. خداوند همه شما را سعادتمند كند. خداوند دست شياطين را از مملكت ما قطع كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
پيام امام خمينى به مناسبت رفراندم جمهورى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت عموم ملت مبارز و شجاع ايران ايدهم الله تعالى
در اين موقع بسيار حساس كه سرنوشت كشور و اسلام عزيز تعيين مىگردد، هموطنان عزيز با شورى بيشتر از گذشته در رفراندم شركت نمايند. امروز اهمال در شركت در رفراندم و سردى و سستى در اين امر حياتى موجب هدر رفتن خون شهيدان و به تباهى كشيدن كشور و اسلام عزيز است. دوستان آگاه من! روز رفراندم موقع نتيجه از زحمات چندين ساله است.
آنچه لازم است تذكر دهم شركت زنان مبارز و شجاع سراسر ايران در رفراندم است. زنانى كه در كنار مردان بلكه جلوتر از آنان در پيروزى انقلاب اسلامى نقش اساسى داشتهاند توجه داشته باشند كه با شركت فعالانه خود، پيروزى ملت ايران را هر چه بيشتر تضمين كنند. شركت در اين امر براى مرد و زن از وظايف ملى و اسلامى است.
شما همه آزادانه به هر چه مىخواهيد راى بدهيد من خود به جمهورى اسلامى راى مىدهم و تقاضاى برادرانه از شما دارم كه به من در اين امر اسلامى كمك كنيد. لازم است جوانان غيور از توطئه و خيانت در آراى مردم جلوگيرى كنند و از صندوقهاى آراء با امانت حفاظت كنند. از خداوند تعالى پيروزى اسلام و صيانت كشور اسلامى را خواستارم. والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
بيانات امام خمينى در جمع گروه تبليغات قم
بسم الله الرحمن الرحيم
من خوشحالم كه بعد از سالهاى طولانى در ميان شما رفقا، جوانان هستم. من هميشه در فكر ايران و در فكر وطن خودم، قم، بودم و هستم و دعاگويم. شما مىدانيد كه قم مركز تشيع از زمان حضرت صادق سلام الله عليه، حدود آن زمان مركز تشيع بوده است و از قم تشيع به ساير جاها رفته است. علم هم از قم به جاهاى ديگر منتشر شده است و بحمدالله شجاعت و زحمت در راه اسلام و فداكارى هم از قم منتشر شد. قم مركز همه بركات است، خدا شماها قمىها را براى ما حفظ كند و همه ايران را براى همه.
تبليغ و شركت فعالانه تمامى اقشار در امر رفراندم سرنوشتساز
مىدانيد كه ما باز راههاى طولانى داريم و در اين راه طولانى همه با هم بايد شركت داشته باشيم تا بتوانيم كار را انجام بدهيم و به انجام برسانيم. بايد در رفراندم تبليغ كنيد كه همه كس، همه قشرها، زن و مرد، از جوان شانزده ساله تا پيرمرد در اين رفراندم شركت كنند. زنها شركت كنند. هيچ كس اهمال نكند. اين سرنوشت ما در اين رفراندم تحقق پيدا مىكند، يا اسلام انشاءالله و يا خداى نخواسته غير اسلام، يا جمهورى اسلام و يا خداى نخواسته طرحهاى ديگرى كه شياطين ممكن است اين طرحها را داشته باشند. بايد مردم ايران عموما و شما جوانها در قم پاسدارى كنيد از اين صندوقهائى كه گذاشته مىشود كه مبادا يك كسى تصرف بيجا كند، خيانت بكند. من از خداى تبارك و تعالى توفيق شماها را مىخواهم.
سوء استفادههاى تبليغاتى طاغوت از دستگاههاى سمعى و بصرى
شما بايد بدانيد كه اين دستگاههائى كه الان اسم برديد و بعضى از شما يا شما مشغول آن هستيد، اينها دستگاه هاى آموزشى بايد بشود. در زمان طاغوت همه اين دستگاهها، دستگاههائى بود كه جوانهاى ما را خواب مىكرد، ملت ما را بيهوده روشى تبليغ مىكرد، همه را مىخواست از سرنوشت خودشان غافل كند، در صورتى كه سينما براى اين مقاصد شومى كه اينها در اين مدت
طولانى طرحريزى كردند نبوده. اينها چيزهائى است كه آموزشى است. راديو و تلويزيون يك دستگاه آموزشى است، سينما يك دستگاه آموزشى است، بايد دستگاهها را به طور مسالمت، به طور صحيح، به طور سليم اداره كرد.
عمدهترين مساله، اصلاح و رشد معنويات مملكت است
من از خدا مىخواهم كه از اين به بعد ايران، يك ايران منزه باشد. يك ايرانى باشد كه همانطور كه انشاءالله مادياتش اصلاح مىشود، معنوياتش اصلاح بشود. عمده معنويات يك مملكت است. ما را از معنويات دور كردهاند، نگذاشتند رشد معنوى بكنيم و من از خدا مىخواهم كه معنويات ما را رشد بدهد، توجه ما را به خداى تبارك و تعالى.
رمز پيروزى نهضت، اتكال به الله و حفظ وحدت كلمه
پيروزى ما براى اين بود كه همه رو به خدا كردند و پيروزئى كه قدرت اسلام است حفظ كنيم و وحدت كلمه را. گمان نكنيد كه حالا تمام شد مطلب و دوباره برگرديد به حالات اوليه، خير، تمام نشده است و الان بايد وحدت را حفظ كنيد واين نهضت را با گرمى، اين نهضت را با تمام قوا حفظ كنيد. خداوند همه شما را سعادتمند كند، دنيا و آخرت همه شما را تعمير كند. سلام بر شما.
بيانات امام خمينى در ميان گروهى از اهالى تبريز
مردم آذربايجان هميشه در راس قيامها بودهاند
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
برادران تبريزى من! خوش آمديد، عزيزان من! به منزل خودتان آمديد. من نسبت به همه شما خدمتگزارم، من به همه شما محبت دارم، شما همه برادران من، فرزندان من هستيد. من از مجاهدات شما در اين نهضت تشكر مىكنم. من از گرفتارىهايى كه براى ملتمان و خصوصاً آذربايجان پيش آمده است متاسفم. من مىدانم كه در دوره سابق بر ملت ما، بر شما چه گذشت.
ملت ما بحمدالله قيام كرد و آذربايجان هميشه در راس قيامها بود، پيشقدم بود در قيامها و در اين نهضت هم بحمدالله آذربايجان پيشقدم بود. خداوند آذربايجان را براى ما حفظ كند. خداوند ملت ما را همه با هم پيوند بدهد.
وحدت كلمه و اتكال به خدا رمز پيروزى است
ما همه برادر هستيم و همه با هم بايد باشيم. رمز پيروزى ما همين وحدت كلمه و هم پيوستگى ما به هم بود. رمز پيروزى ما توجه به خداى تبارك و تعالى و پاسدارى اسلام بود. اين رمز را حفظ كنيد، اين وحدت را حفظ كنيد، اين همبستگى را حفظ كنيد، اين توجه به اسلام را حفظ كنيد. خداوند شما را پيروز كند بر همه امور.
همه با هم با اتكال به خدا و قطع مابقى ريشههاى فساد،نهضت را تداوم بخشيد
ما الان باز پيروزى مطلق بر ايمان حاصل نشده است. ما نصف راه را رفتيم. الان مملكت ما باز آشوب است، آشفته است. مفسدين در اطراف مملكت شلوغكارى مىكنند. بايد به همت شما جوانها، هر كدام در هر جا كه هستيد، مرزهاى اين مملكت را حفظ كنيد، دست خرابكارها را كوتاه كنيد. شما بوديد كه پيروزى را تا اينجا رسانديد و شما بايد باشيد كه پيروزى را به آخر برسانيد. دولت ما تنها نمىتواند اين كار را انجام بدهد، روحانيون ما تنها نمىتوانند اين كار را انجام بدهند، بايد همه با هم باشند، دولت با ملت، ملت با دولت. الان دولت ديگر دولت اسلامى است دولت سابق نيست كه دولت
طاغوتى بود. دولت اسلامى است. دولت از خود شماست و شما از خود دولت هستيد. ارتش از خود شماست و شما از خود ارتش هستيد. ارتش بايد پشتيبان شما باشد، شما بايد پشتيبان ارتش باشيد. همه بايد با هم اين نقيصههايى كه الان در ايران هست پر كنيم. همه بايد با هم برادر باشيم. همه بايد با هم اين نهضتى كه تاكنون حاصل شده است به آخر برسانيم. اگر خداى نخواسته اين نهضت سستى پيدا بكند و ما برويم دنبال كار خودمان و بىتفاوت بشويم راجع به مقدرات مملكت خودمان، من خوف آن را دارم كه خداى نخواسته باز مسائل سابق برگردد يا خداى نخواسته آن خيانت و جنايتهابه مملكت ما برگردد. ما بايد همه با هم باشيم و همه با هم اين نهضت را به پيش ببريم، اينكه به واسطه وحدت كلمه ما و اتكال به خداى تبارك و تعالى اتكال به قرآن مجيد، ما اين نهضت را به آخر برسانيم، و اين ريشههاى فاسدى كه در مملكت ما بقيهاش باقى مانده است تا يك حدودى، اينها را بكلى از بيخ و بن در آوريم، و مملكت در دست خود شما، براى خود شما، مقدرات مملكت به دست خود شما باشد، براى خود شما باشد.
حدود و ثغور خود را حفظ و مانع تبليغات سوءمفسدين شويد
من از خداى تبارك و تعالى پيروزى شما را خواستارم و من از شما خواهشمندم كه تشريف ببريد به محل خودتان و در آنجا حفظ كنيد حدود و ثغور خودتان را و حفظ كنيد همه جهات خودتان را و نگذاريد كه اشخاص مفسد در بين جامعه پيدا بشوند و تبليغات سوء بكنند.
ما اميدواريم كه امر كردستان هم با صلح و صفا آرام بگيرد، و همه ما با هم برادر باشيم. ما با كردستانىها هم برادر هستيم، با آذربايجان هم برادر هستيم، با همه حدود و ثغور اينجا برادر هستيم و همه با هم مىخواهيم كه يك مملكت اسلامى با احكام اسلامى باشد كه به هيچ كس جور نشود، به هيچ كس ظلم نشود، حكومت نتواند تعدى بكند، ارتش نتواند تعدى بكند، همه با هم باشيم و همه با هم پيش برويم، خداى تبارك و تعالى شما جوانها را براى ما حفظ كند، و شما برادرها را براى ما نگهدارى كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
بیانات امام خمینی در جمع پزشکان قم
تلاش گسترده استعمار به منظور جداسازى مسلمين از يكديگر
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
از بركات اين نهضت يكى اين است كه ما با اين چهرههائى كه ناآشنا گذاشتند ما را با آنها، انشاءالله آشنا بشويم و آشنا شديم.
دولتهاى تابع استعمار كوشيدند تا اينكه طبقات مختلف ايران را از هم جدا كنند، بلكه در يك دايره وسيعى مسلمين را از هم جدا كنند، دولت اسلامى را از هم جدا كنند و در هر ناحيهاى قشرهاى آنجا را از هم جدا كنند، روحانيون را از طبقات ديگر جدا كنند.
شما آقايان كه پزشك هستيد و اطبا هستيد، بهتر از ما مىدانيد كه اينها به سر ما چه آوردند. شما شاهد اين مصيبتها بيشتر از ما بوديد و ما همه با هم شريكيم در اينكه در اين پنجاه و چند سال شاهد مصيبتهاى زياد بوديم و اگر جوانها از اول اين سلسله را ياد ندارند لابد اين اواخر را مطلع هستند و ما كه از اول اطلاع داريم و شاهد قضايا بوديم و در قم بوديم و ديديم در اولى كه اينها آمدند روى كار و رضاخان آمد روى كار با اين مردم چه كرد، با همين ملت قم چه كرد، با بانوان ما چه كرد، با علماى ما چه كرد، با طلاب ما چه كرد. اينها فضايائى است كه اگر بخواهد كسى بنويسد بايد يك كتاب بنويسد.
من گاهى كه مباحثه داشتم در مدرسه فيضيه و چند نفرى بودند، يك روز ديدم كه يك نفر است پرسيدم گفت: قبل از آفتاب اينها بايد بروند در باغات براى اينكه مامورين مىآيند دنبالشان و آنها را مىگيرند قبل از آفتاب مىرفتند در باغات شهر و بعد آخرهاى شب بر مىگشتند به محل ما. خودمان اگر يك جلسه خصوصى مىخواستيم داشته باشيم به طور متفرق و از كوچههاى پس كوچههاى بايد برويم و چند نفر با هم مجتمع بشويم و در دل بكنيم. شما نمىدانيد كه با بانوان قم چه كردند اينها، يك رئيس نظميه بود كه نمىدانم حالا هست يا از بين رفته است كه اين آنطور با بانوان عمل مىكرد كه از قرارى كه گفتند يك روز دماغش خون آمده بود و نشسته بود خون دماغش داشت مىچكيد چشمش افتاد به يك زنى كه چادر دارد يا روسرى دارد اعتنا به خون نكرد و پريد به او. اينطور با چيزها عمل مىكردند و شما شاهديد كه در اين آخر اينها با اين ملت چه كردند، چه كشتارهائى در تمام شهرستانها كردند، در خود قم چه مصيبتهائى به بار آوردند.
مصيبت خود باختگى در مقابل بيگانگان
و يكى از مصيبتهاى بزرگى كه براى اين ملت بار آوردند اينكه ملت را نسبت به خودشان هم بدبين كردند. اين معنا كه ما اگر يك مريض پيدا بكنيم در تهران، الان هم مىگويند كه اينجا نمىشود، برويد به مثلا انگلستان، برويد به پاريس. اين يك مطلبى است كه از دست آنها براى ما پيدا شده است، يعنى ما خودمان را باختيم در مقابل آنها، شما گمان مىكنيد كه در آنجا اطباى آنها همچو هستند كه اگر كسى برود آنجا چه خواهد شد. همين مريضهائى كه در اينجا اگر يك دقتى بكنند معالجه مىشوند وقتى بروند آنجا معلوم نيست درست معالجه بشوند، اينطور نيست كه اطباى آنها يك معجزهاى مىكنند و اطباى ما اينطور نيستند.
اين يك مطلبى است كه براى تبليغاتى كه اينها كردند ما به خودمان هم حتى سوءظن پيدا كرديم، يعنى خودمان هم باختيم خودمان را، شما گمان نكنيد كه اينجا اطبايش، ايران اطبايش كمتر از اطباء آنجا باشد. الان بسيارى از اطبا كه در امريكا هستند ايرانى هستند گفتند شايد قريب پانصد تا يا بيشتر طبيب ايرانى هست كه اگر طبيبهاى ايرانى بيايند، اختلال پيدا مىكند در آمريكا. اينطور نيست كه اينهائى كه رفتند و تحصيل كردند و يا در همين جا تحصيل مىكنند اينها كمتر از آنها باشند، نخير اينها هم همانطور هستند، اينها هم مثل آنها يا بهتر از آنها هستند. ما در آنجا هم كه بوديم گاهى مثلا گرفتارى پيدا مىكرديم اطبا را مىديديم و خيلى از آنها چيزى كه فوقالعاده باشد من كه نفهميدم و اشخاصى هم كه رفتند باز با همان حال مرض برگشتند، اينجا جوابشان دادند رفتند آنجا، آنجا هم همين حال بوده است. اين براى اين است كه اينها جديت كردند در اين سالهاى طولانى كه ما را تهى كنند از مغز خودمان، يعنى ما را همچو غربزده كنند كه چيزهائى هم كه پيش خودمان بهتر است به آن سوءظن پيدا كنيم و عقيدهمان اين باشد كه نه اينطور خوب نيست، خوب است كه آنطور باشد. حال اينكه مساله اينطور نيست و همچو نيست كه آنها در اين مسائل عقلى يا در مسائل طبى خيلى جلو باشند، خوب، بله هستند اما نه اينطورى كه ما توهم مىكنيم.
پيوند و اتحاد اطبا و روحانيون از بركات نهضت اسلام
بنابراين يكى از بركاتى كه در اين نهضت هست اين است كه ماها را با هم مواجه كرده است. ما از هم دور بوديم و اين هم باز دست اجانب بود كه ماها را از هم دور كرده بود. با اينكه ما با شما همكاريم، ما طبيب روحانى هستيم، شما طبيب جسمانى، همه طبيب انسان هستيم، ما بايد با هم متصل باشيم مثل يك بدن كه روح دارد و جسم دارد، روحانيين و اطبا هم يك بدن هستند كه يكى آن جنبه است، يكى اين جنبه لكن مع الاسف ما تا حالا يك همچو اجتماعى را غير از اين آخرى در تهران هم ( البته اطباء مىآمدند) اين اجتماعات را ما قبلا نداشتيم، نه با شما نداشتيم با دانشگاهىها هم نداشتيم، با قضات هم نداشتيم، با وكلا هم نداشتيم، يكى از بركات اين نهضت اين است كه ما مواجه حالا مىشويم با شماها و حرفهايمان رابا هم مىزنيم.
ما مىخواهيم كه اين ايران ما تاكنون كه زير دست و پاى اجانب بوده و همه مخازن ما را بردند، همه حيثيات ما را بردند، نيروهاى ما را يا عقب راندند يا ما را نسبت به نيروهاى خودمان طورى كردند كه بدبين بشويم، ما مىخواهيم از حالا به بعد انشاءالله ورق برگردد و ما دست آنها را كوتاه كنيم و دست ظالمها را كوتاه كنيم. بحمدالله دست اين ظالم كوتاه شد و البته همه مخازن ما را برد و دستش كوتاه شد و من اميدوارم كه بتوانيم از چنگش بيرون بياوريم. و عرض مىكنم كه منتها اين نكته الان بايد معلوم باشد كه ما تا آخر نرفتيم، باز ما نصف راه هستيم، همه ريشههاى استعمار را ما بيرون نياورديم، استبداد الان رفته است از بين يعنى الان كسى نيست كه به ما زور بگويد، به شما زور بگويد، نه دولت اسلامى زورگو هست و نه ما ديگر سازمان امنيتى داريم كه از ترسش مثلا بعضىها خوابشان نبرد و يا فرض كنيد كه شهربانى و اينها يا نظامىها اينها هيچ كدام، الان همه در خدمت ملت هستند و در خدمت اسلام هستند. از اينها الحمدلله ديگر ممنون هستيم و نمىترسيم ولكن استعمار باز ريشههايش هست، يعنى توطئههايش هست الان.
جمهورى اسلامى نويد دهنده آزادى و استقلال
الان در اين حالى كه ما مىخواهيم برويم رفراندم كنيم و انشاءالله بعد از دو روز ديگر رفراندم خواهد شد، در همين حال اينها توطئه دارند مىبينند كه يا نگذارند يا يك شلوغى بكنند يا يك دزدى بكنند يا يك كارى بكنند نگذارند اين كار انجام بشود. بايد همه ملتفت باشيد، توجه داشته باشيد كه اين كيد آنها را خنثى كنيد و جوانهاى شما و اشخاص ديگرى كه هستند در قم، در ساير بلاد بايد با هم مجتمع بشوند و قرار بر اين بگذارند كه از صندوقها و اطراف صندوقها حفاظت كنند اگر چنانچه اشخاص نابابى آمدند و خواستند شلوغ كند تودهنى به آنها بزنند نگذارند كه شلوغ بكنند تا انشاءالله رفراندم به طور صحيح انجام بگيرد و اگر رفراند م انشاءالله به طور صحيح انجام بگيرد، آنها عددى نيستند عدد با شماست با مسلمين است و همه جمهورى اسلامى را مىخواهند و من اميدوارم كه جمهورى اسلامى براى ما يك نويد آزادى و استقلال بياورد و ما انشاءالله از اين قيد و بندها خارج بشويم و انشاءالله ايران متحول به يك صورت ديگرى غير از آن صورتى كه تاكنون داشته است و غربزده بوده است تاكنون داشته است و تحت حمايت ديگران به قول خودشان بوده است، انشاءالله هم استقلال حقيقى پيدا بكنيم و هم آزادى انشاءالله حفظ كنيم و عمده اين است كه اين نهضت را نگه داريم.
اينكه ما را تا اينجا آورده است اين نهضت بوده است كه متكى به همه مردم و بالاتر اينكه اسلامى بوده است، متكى به ايمان بوده يعنى همه مردم با هم گفتند كه ما اسلام را مىخواهيم و ما رژيم كذا را نمىخواهيم. اين معنا را بايد حفظ كرد، اگر انشاءالله اين معنا را حفظ بكنيم تا آخر خواهيم پيروز شد و اگر خداى نخواسته سستى بشود سردى بشود در اين معنا، من خوف اين را دارم كه سردى و سسستى ماها يك وقت خداى نخواسته اوضاع برگردد و اگر خداى نخواسته برگردد، از آن
برگشتهائىست كه ديگر ما رفتهايم از بين، ولى من اميدوارم كه برنگردد و با همت همه آقايان و خدمتگزارى همه ما به ملت خودمان و به ملت اسلام انشاءالله ما پيروز باشيم و تا آخر پيروز باشيم، همه با هم جلو برويم، انشاءالله.
خداوند شما همه را حفظ كند و ما همه را آشنا به وظائف خودمان بكند و من از شما پزشكها تشكر مىكنم كه در اين نهضتى كه شده و در اين زحمتهائى كه براى رفقاى خودتان پيدا شده و براى اهل شهرتان پيدا شده، زحمت كشيديد و رنج ديديد. معلوم است كه كسانى كه شاهد بودند به اينكه مثلاً زخمىها چقدر بوده است، جوانها چقدر بوده است، چقدر اينها در زحمت بودند يا كشتهها چقدر بوده، اينها در رنج بيشترند از اينهائى كه مىشنوند اينطور بوده. شما شاهد بوديد و ما مىشنيديم اين مطالب را. خداوند به شما انشاءالله عزت و سلامت و قدرت عنايت كند. سلام بر شما.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
بيانات امام خمينى در جمع همافران بخش كامپيوترى نيروى زمينى
اهداف شيطانى رژيم طاغوتى ازطرح اختلاف ميان ملت و روحانيت
بسم الله الرحمن الرحيم
درود بر شما جوانان نيرومند. سلام بر شما سربازان اسلام. من از شما تشكر مىكنم كه در صف اسلام دين خودتان را به اسلام ادا كرديد و خواهيد كرد. چرا ما را از شما دور نگه داشتند؟ چرا در مدت پنجاه سال ما شما را نبايد ببينيم و شما ما را نبايد ببينيد؟ جز اين بود كه ما مىخواستيم شما را مستقل، آزاد و مملكت شما دست خودتان اداره بشود؟ كشور شما به دست خودتان اداره بشود؟ و آنها نمىخواستند اين مسائل را و لهذا روحانيت را از شما جدا كردند و شما را از روحانيت. چرا اينها مىخواستند با اسلام شما آشنا نباشيد؟ چرا اينها مىخواستند با روحانيت روبرو نشويد؟ آنها اسلام را مخالف مصلحت خودشان مىدانستند. روحانيت را مخالف حرفهائى كه مىخواستند بزنند مىدانستند. آنها مىخواستند مخازن ما را ببرند، اسلام و روحانيت مخالف حرفهائى كه مىخواستند بزنند مىدانستند. آنها مىخواستند مخازن ما را ببرند، اسلام و روحانيت مخالف بود. آنها مىخواستند ارتش ما را تبع ارتش اجنبى قرار دهند، اسلام و روحانيت مخالف بود. روحانيت مخالف بود با اين رژيم طاغوتى. از اول كه اين رژيم پيدا شد، قيامهاى پى در پى روحانيت كه از اصفهان، از آذربايجان، از طاغوتى از ساير بلاد ايران، از خراسان، قيامهاى پى در پى نشان دهنده اين مطلب بود كه روحانيت با اين رژيم مخالف بود، چرا مخالف بود؟ براى اينكه اين رژيم، رژيم شيطانى بود و در نظر داشت مملكت ما را عقب نگه دارد. چرا مملكت ما را نگذاشتند جلو برود؟ چرا نيروهاى انسانى ما را نگذاشتند شكوفا بشود؟ براى اينكه آنها از انسان مىترسند. اجنبىها نمىخواهند در اين بلاد انسان باشد، آنها مىدانند كه اگر يك انسان متعهد باشد نمىگذارد اينها آنطور كه مىخواهند عمل كنند نمىگذارند كه همه چيز ما را به باد بدهند. آنها نگذاشتند دانشگاههاى ما شكوفائى پيدا كند، آنها حوزههاى دينى ما را نگذاشتند به اعمال خودشان براى اسلام و براى مسلمين دنبال كنند.
راى من و هر مسلمان ديگرى جمهورى اسلامى است
شما جوانان كه تاكنون در اين نهضت شركت داشتيد، من به شما درود مىفرستم، لكن نيمه راه است، راه باز باقى مانده است. شما جوانها، شما نيروهاى جوان بايد اين نيمه راه ديگر را هم با قدرت پيش ببريد. بايد با وحدت كلمه، با اسلام، با ايمان، از اين نهضت تا اينجا كه آمدهايد، از اينجا به
بعد هم جلو برويد. بايد همه ريشههاى استبداد و ريشههاى استعمار را از اين مملكت بكنيد. بايد اين مملكت را پاكسازى كنيد. اين مملكت عقب مانده است، اين مملكت اقتصادش ورشكسته است، اين مملكت الان آشفته است، به نيروى شما جوانها بايد اين مملكت اصلاح بشود. ما همه مسوول هستيم، ما همه بايد دنبال اين كار را بگيريم تا به آخر برسانيم.
الان از فردا شروع مىشود به رفراندم و همهپرسى، همه شما موظف هستيد كه برويد و راى بدهيد، آزاد هستيد در راى دادن لكن من رايم جمهورى اسلامى است و هر مسلمى هم رايش جمهورى اسلامى است و شما جوانان مسلم رايتان جمهورى اسلامى است و برويد راى خودتان را در صندوقها بريزيد و من اميدوارم با اقامه جمهورى اسلامى همه مسائل ما علاج بشود. من اميدوارم خداى تبارك و تعالى به شما جوانان عزت وسلامت، سعادت عنايت فرمايد. من از خداى تبارك و تعالى استقلال كشور خودمان را و آزادى خودمان را مسئلت مى كنم. شما جوانها كه در اين مدت زحمت كشيديد و از حالا به بعد هم وظيفه داريد، شما ذخيره ما هستيد و من خدمتگزار شما هستم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
بيانات امام خمينى در ميان اقشار مختلف مردم
توصيه به شركت فعالانه مردم در رفراندم سرنوشت ساز جمهورى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
در آستانه رفراندم لازم است تذكر دهم كه اين رفراندم سرنوشت ملت ما را تعيين مىكند. اين رفراندم يا شما را به آزادى و استقلال مىكشد و يا مثل سابق به اختناق و پيوستگى. اين رفراندم چيزى است كه همه ملت ما بايد در آن شركت كنند. من توصيه مىكنم به همه ملت كه در اين رفراندم كه سرنوشت ملت ما و كشور ما و مذهب ما را تعيين مىكند شركت كنيد، اهمال نكنيد، تنبلى نكنند، بعضى به كارهاى ديگر اشتغال پيدا نكنند، فردا از همان وقت كه اعلام شد براى رفراندم همه از خانهها بيرون بياييد و همه بشتابيد براى راى دادن و سرنوشت خودتان را تعيين كردن.
راى من جمهورى - اسلام است - اسلامى است و من تقاضا دارم كه كمك كنيد به اسلام، كمك كنيد به كشور خودتان، كمك كنيد به ملت خودتان و به جمهورى اسلامى راى بدهيد. آزاديد لكن با آزادى سرنوشت خودتان را تعيين كنيد. همه قشرها بايد راى بدهند و شركت كنند و همه قشرها آزادند در راى دادن. تمام قشرها به حقوق خودشان خواهند رسيد. برادرهاى سنى ما مثل ما هستند، با ما هيچ فرقى ندارند در حقوق، حقوق همه آنها داده خواهد شد. شركت كنند آنها هم در آنچه سرنوشت آنها را تعيين مىكند، به حرف اشخاصى كه بين آنها مىخواهند تفرقه بيندازند، مىخواهند به اسم سنى و شيعه بودن بين ما برادرها را جدايى بيندازند و منافع ما را به جيب ديگران بكنند، به حرف اينها اعتنا نكنيد. فردا همه، شيعه و سنى و اقليتهاى مذهبى همه بيايند و راى بدهند و كشور خودشان را از اين گرفتارى و آشفتگى رهايى بخشند. همه اقشار ملت با ملت شريك هستند در حقوق و همه به آنها داده خواهد شد. اقليتهاى مذهبى در اسلام احترام دارند، حقوق دارند، حقوق آنها داده خواهد شد. در عمل به مذهب، به مذهب خودشان، در راى دادن براى وكلاى خودشان آزادند، همه اقشار آزاد هستند و اين معنا كه بين شماها پخش مىكنند كه روحانيون مىخواهند حق شما را نگذارند به شما برسد بدانيد كه اين خيانتى است كه اينها مىكنند به ملت ما. روحانيون در راس آنها هستند كه حقوق را، حقوق شماها را محترم مىشمارند. روحانيون تابع قرآن و اسلام هستند. قرآن و اسلام احترام براى شما قائل هست و شما را مثل برادر مىپذيرد. با ما همراهى كنيد، با ملت خودتان همراهى كنيد دست از كشتار برداريد، دست از تفرقهاندازى برداريد، با قواى انتظاميه همراهى كنيد،
با قدرتهاى دولت همراهى كنيد. پشتيبان دولت خودتان باشيد. دولت، دولت اسلامى است. ارتش، ارتش اسلامى است. با ارتش خودتان رفاقت داشته باشيد. ارتش در خدمت شماست، دولت در خدمت شماست، ما در خدمت شما هستيم.
تبليغات تفرقهافكنانه عمال آمريكا به منظور سلطه مجدد اجانب بر ملت و كشور
من از خداوند تعالى مسئلت مىكنم كه شما ملت شريف را در هر قشرى كه هستيد سعادتمند كند و شما ملت شريف را در هر قشرى كه هستيد از زير بار اختناق و از زير بار اجانب آزاد كند. ما همه با هم بايد اين نهضت را حفظ كنيم.
اگر خداى نخواسته در راى دادن اهمال كنيد من خوف آن دارم كه باز مسائل سابق عود كنند. اگر به حرف تفرقهاندازها گوش كنيد من خوف آن را دارم كه دو مرتبه با فرم ديگر همان معانى كه سابق از آن فرار مىكرديد دوباره مبتلاى به آن بشويد.
برادرهاى ما! عزيزان ما! دست از تفرقه برداريد، به حرف اشخاصى كه انحراف دارند گوش ندهيد، اينها عمال امريكا هستند به صورت چپ گراييى، اينها مىخواهند همان مخازن ما را باز به امريكا بدهند، اينها مىخواهند همان مسائل سابق را با فرم ديگر پياده كنند. اگر اينها به ملت، براى ملت ارج قائل هستند، اگر اينها به ملت دلسوز هستند، براى ملت دلسوز هستند، ملت الان تمام بپا خواسته و مىخواهد راى بدهد، مىخواهد راى به جمهورى اسلام كه همه جهات را اصلاح مىكند بدهد، چرا اينها تفرقه مىاندازند؟ سابق مىگفتند كه اختناق است و با اختناق مخالفيم و براى ملت كار مىكنيم، اجنبى هست و با اجنبى مخالفيم و براى ملت كار مىكنيم. حالا نه اختناقى هست نه اجنبى هست، حالا شماها مواجهايد با يك ملتى كه همهشان طالب يك مطلب هستند، شما هم با آنها همراهى كنيد. اگر چنانچه شما صلاح ملت را مىخواهيد، همراهى كنيد با ملت. اگر همراهى نكنيد، معلوم مىشود صلاح ملت را نمىخواهيد، معلوم مىشود مىخواهيد تفرقه بيندازيد و اجانب را بر ما مسلط كنيد.
خداوند انشاءالله با همه شما با سلامت و با رحمت رفتار فرمايد. فردا همه از خانه بيرون بيائيد و همه راى بدهيد به جمهورى اسلامى. من تقاضا دارم كه همه راى بدهيد به جمهورى اسلامى، البته آزاد هستيد هر چه خواستيد راى بدهيد و اين كه در اين ورقههاى آرى و نه هست شما مىتوانيد در نه هر فرمى را كه مىخواهيد در آن بگنجانيد، لازم نيست كه همان نه باشد، شما حق داريد، مىتوانيد كه در آن ورقه بنويسيد جمهورى دموكراتيك، بنويسيد رژيم سلطنتى، هر چه خواستيد بنويسيد مختار هستيد لكن البته رفراندم به معنى آرى و نه است. انتخاب نيست رفراندم است، رفراندم آرى و نه است لكن شما مختاريد كه انتخاب كنيد و يكى از - آنچه - چيزهائى كه مىخواهيد بنويسيد. خداوند همه ملت ما را حفظ كند از شر اجانب و عقل بدهد به اقشارى كه دارند تفرقه مىاندازند بين مسلمين، در صورتى كه مسلمين همه با هم دوست، همه با هم رفيق و اسلام حق همه اقشار ملت را ملاحظه كرده است و شما براى شكرگزارى از اينكه از اين اختناق بيرون رفتيد و از اين
سلطه طاغوتى خارج شده ايد بيائيد در خيابانها و در بيرون از منازل و راى بدهيد. شما آزاديد كه به هر چه بخواهيد راى بدهيد لكن رفراندم معنايش آرى و نه است و لكن شما آزاد هستيد. به همين نكته هم توجه كنيد كه نه معنايش رژيم سلطنتى نيست، نه معنايش اين است كه جمهورى اسلامى را نمىخواهيد. بعد مىشود كه شما رژيم سلطنتى خواستيد و نه گفتيد مىشود كه جمهورى مطلق خواستيد و نه گفتيد و مىشود كه جمهورى دموكراتيك خواستيد و نه گفتيد.نه معنايش رژيم سلطنتى نيست كه از آن فرار كنيد.
عنايت اسلام نسبت به حقوق زنان بيشتر از مردان است
در هر صورت شما مختاريد كه آرى بگوييد يا نه بگوييد يا هر چه دلتان مىخواهد در ورقه بنويسيد كسى جلوى شما را نمىگيرد و اما اينكه پخش كردند در بين مردم به اينكه حقوق زنها را اسلام نمىدهد و بعد از رفراندم چه خواهد شد، اين هم جزو همانهاست كه عمال اجانب دارند اين مسائل را طرح مىكنند و عمال اجانبند كه دارند به اشكال مختلفه بين ملت ما جدايى مىاندازند و نمىخواهند اين رفراندم تمام بشود، و شايد اميد اين را داشته باشند كه رژيم سلطنتى باز باقى باشد يا يك رژيم ديگرى پيش بياورند. در هر صورت همانطورى كه حقوق مردها در اسلام مطرح است، حقوق زنها، اسلام به زنها بيشتر عنايت كرده است تا به مردها، اسلام زنها را بيشتر حقوقشان را ملاحظه كرده است تا مردها. اين هم معنا كه بعد از اين چه خواهد شد، زنها حق راى دادن دارند. از غرب بالاتر است اين مسائلى كه براى زنها قائل هستيم حق راى دادن دارند، حق انتخاب دارند، حق انتخاب شدن دارند. همه اينها هست تمام معاملاتشان به اختيار خودشان هست و آزاد هستند، اختيار شغل را آزاد هستند، البته در شرق براى مردها يك محدوديتهائى هست كه آن محدوديتها به صلاح خود مردها هست و آن محدوديتها، يعنى در آن جاهائى كه مفسده هست براى مرد، از قماربازى جلوگيرى مىكند اسلام، از شرابخوارى جلوگيرى مىكند اسلام، از هروئين جلوگيرى مىكند اسلام، براى اينكه مفسده دارند.
براى همه يك محدوديتهائى هست، محدوديت هايى شرعى و الهى، محدوديتهايى است كه به صلاح خود جامعه است، نه اين است كه براى جامعه يك چيزى مثلا نافع بوده است كه محدوديت برايش ايجاد كردهاند.
ما قول مىدهيم به شما كه در حكومت اسلامى همه، همه و همه آزاد، همه و همه به حقوق حقه خودشان خواهند رسيد و تمام اين مسائلى كه طرح مىكنند قبل از رفراندم و مشغول شدهاند به فعاليت، اينها به نفع اجانب است و بيائيد و مملكت خودتان را نجات بدهيد. فردا همه با هم مىرويم پاى صندوق و من خودم پاى صندوق مىروم و راى خودم را مىدهم. همه شما با هم به پيش، انشاءالله براى درست كردن يك كشور آزاد، يك كشورى مستقل، كشورى كه براى خودمان باشد و خودمان در آن زحمت بكشيم و خودمان استفاده بكنيم.
والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از قواى نظامى جمهورى اسلامى ايران
دو خاصيت بارز مومنين عبارت است از رحمت در ميان خودشان و شدت در مقابل اجانب
بسم الله الرحمن الرحيم
چقدر موجب افتخار است كه جوان برومندى در مملكت ما، در خدمت اسلامند. چقدر من شاد هستم از اينكه ما با هم در يك مجلس مجتمع هستيم و يك محيط محبت است.
ديروز هم من با يك دسته از آقايان كه آمده بودند (از ارتشىها) اين مطلب را گفتم و حالا هم بايد عرض كنم - يك فرق بين - يكى از فرقهاى بين دولتهاى غير اسلامى، دولتهاى طاغوتى و دولت اسلامى اين است و بايد هم اين باشد كه در دولتهاى اسلامى، محيط محيط محبت است، محيط برادرى است، نه ارتش با مردم جدا هست و نه مردم با ارتش، جدا نيستند و نه يك محيط رعب در كار هست.
خداى تبارك و تعالى براى مومنين كه در خدمت اسلام هستند دو خاصيت نقل مىفرمايد يكى اينكه بين خودشان محيط محبت است رحماءبينهم با هم دوست هستند، رحيم هستند، همه به ديگرى محبت دارند، در مقابل غير، اشداء، در مقابل كفار و در مقابل اجانب شديد هستند، محكم، بين خودشان دوست و رفيق هستند.
حركات و سكنات بزرگمرد عالم حضرت امير (ع) سرمشقى براى دولت اسلامى
شما ملاحظه كنيد، بزرگتر مرد عالم كه بعد از رسول الله حضرت امير (ع) در حالى كه مملكت چندين مقابل مملكت ايران بوده است، آنوقتى كه ايشان خلافت داشتند، از مصر و تمام عربستان و عراق و ايران و مقدارى از اروپا زير سلطه ايشان بوده است، وقتى كه ما ملاحظه مىكنيم رفتار يك همچو سردار بزرگ، يك همچو رئيس دولت با مردم خودش، با اشخاصى كه بين خودشان هستند، ملاحظه مىكنيم كه چه جور ايشان رفتار مىكرده است، زندگيش پائينتر مىخواسته باشد از همه افرادى كه در مملكتش زندگى مىكنند، مىفرمايد شايد در يمامه در سرحدات، يك كسى باشد كه گرسنه باشد. آنوقت ايشان به خودشان اينطور سختى مى دهند به طورى كه خانواده ايشان نگران بودند از اينطور زندگى كه ايشان مىكنند و ايشان، همين رئيس دولت، يك - چيز - غذاى زبرى كه داشته
است، توى يك ظرفى مىكرده است، سر آن را مهر مىكرده است مبادا سر اين را باز بكنند و داخلش يك روغنى بكنند، يك چيزى بكنند، با مردم چه جورى بود؟
شبها به طورى كه نقل شده است، دور مىگرديدند تنها و بر دوش مباركشان غذا حمل مىكردند دور خانهها به اشخاصى كه يتيم بودند، فقير بودند - چه بودند - تقسيم مىكردند و اين معلوم نبود، الا بعد از اينكه فوت شدند - شهادتشان - شهيد شدند آنوقت معلوم شد - و در - طورى كه نقل كردند، در يكى از منازل كه رفتند، چند تا بچه كوچك در آن منزل بود، بعد از اينكه گريه مىكردند، بچه گرسنه بودند، بعد از اينكه رفتند و خودشان غذا دادند به آنها، بعد چه كردند، بعد حضرت شروع كرد براى آنها - يك - يك كارى كرد كه اينها را بخنداند، حتى مثل اينكه مثلا صداى شتر كرد، گفت من آمدم اينجا، اينها گريه مىكردند، دلم مىخواهد حالا كه مىروم، اينها خندان باشند. در زندگى روزمرهاش با مردم همچو بود كه شنيده بود كه در يك لشگرى كه از معاويه ظاهراً آمده بود، در يك جائى، يك خلخالى را از پاى يك زن يهودى در قلمرو امارت ايشان و خلافت ايشان - يك خلخالى را از پاى يك زن يهودى بيرون آوردند، همچو ناراحت مىشود كه مىفرمايد كه اگر انسان (قريب به اين معنا) بميرد، اين كارش عيبى نيست، نبايد اشكال گيرى كنند. بين خودشان رحيم، دوست و رفيق به طورى كه هيچ رعبى در آن محيط نبوده است، اگر يك كسى وارد مىشد بر آن همچو نبود كه حشمتى داشته باشد بترسد، ترس توى كار نبوده است، عدل بوده است. در حكومت عدل، هر كسى بايد از خودش - بايد - بترسد اينكه نبايد تخلف كند والا از سرباز مملكت عدل، از ارتش مملكت عدل، از شهربانى مملكت عدل هيچ ترس نيست براى اينكه همه با محبت با مردم رفتار مىكنند.
همين حضرت امير سلام الله عليه كه رفتارش با داخله اينطور بود و مثل يك نفر عمله گاهى كار مىكرد، خودش همان وقتى كه بيعت كردند با آن، آن اسباب كارش را برداشت و رفت يك قناتى را داشت خودش مىكند، بعد هم كه آب داد، وقفش كرد. اين آدم كه وضعش اينطور بود، وقتى در مقابل دشمن مىايستاد، فرياد كه مىكرد، دلها را چه مىكرد، شمشير را كه مىكشيد - از اينور - وقتى (مىگويند كه ضربات على يكى بوده)، از اينور كه مىزد و نيم پاره مىشد، از اينور هم مىزد دو تا مىشدند، شدت داشتند در مقابل آنها.
اين حال سرباز اسلامى است كه بين خودشان محبت، محيط، محيط محبت، همين طور كه الان ما، اين محيطى كه الان ما نشستيم، يك محيط محبتى است ديگر، قبل از اين نه آقاى سرتيپ در يك همچون مجالس، اينطور اجتماع با ما گاهى در پاريس مىآمدند - اما - نه ايشان در يك همچون مجالس و نه شما در اين مجالس بوديد، نه شما با اينها مجتمع، همه را جورى كرده بودند كه همه را از هم جدا كرده بودند و بدبين كرده بودند، اگر يك نفر وارد بازار مىشد مردم مىترسيدند، مردم را ترسانده بودند، چرا؟ اين چرا، در محيط اسلام، مملكت اسلامى، رعب نيست و در محيط طاغوت رعب است براى اينكه محيط اسلامى نه شخص اولش و نه سردارهايش، با مردم جورى نكردند كه از مردم بترسند، با مردم محبت كردند، مردم همه برادر او هستند، خدمتگزارش هستند، همان طورى كه
اينها خدمت به مردم مىكنند، مردم همه خدمت به آنها مىكنند. در يك همچون محيطى كسى ترس ندارد، لازم نيست كه ايجاد رعب بكنند اما در محيط طاغوتى از باب اينكه با مردم بدرفتارى مىكردند، مال مردم را خوردند، اذيت كردند به مردم، از مردم مىترسيدند، چطور بكنند كه از اين ترس نجات پيدا بكنند. و مبادا چه بكنند، ايجاد يك محيط رعب مىكنند، محيط را يك محيط وحشت آور درست مىكنند كه مبادا يك كسى...
خدمت به مردم مايه آرامش قلبى و راحتى وجدان دو گل وقتى آمده بود اينجا، ظاهرا دو گل بود كه با شاه با هم رفته بودند توى بازار، خوب، شاه خيلى جرات نمىكرد بيرون بيايد، اين بيرون آمده بود رفته بود توى جمعيت ولى خوب، نمىترسيد از آنها مردم به او كارى نداشتند اما خود او مىترسيد كه، چرا مىترسيد؟ براى اينكه به مردم بد كرده، وقتى آدم به كسى بد بكند، از آنها مىترسد بد بكنند به آن. اين يك مطلب كلى است، يك سرمشق كلى است براى همه ما كه بايد با اهلى، با رعيت مملكت با افراد مملكت رفتارمان رفتار برادرانه و رحمت آميز باشد رحماءبينهم اينها هم تبادل رحمت مىكنند، اين رحمت به او، رحمت به اين، اين محبت به او و او محبت به او و همين جمعيت اگر در مقابل ديگران بايستند، خصم بايستند محكم و شديد هستند اشداء على الكفار ، اين يك دستور كلى است كه اگر بخواهيد وقتى منزل مىرويد با حال آرام بى دغدغه شب به روز بياوريد، با مردم خوبى كنيد، وقتى با مردم خوبى كرديد، محبت كرديد، خدمتگزار مردم بوديد، وقتى كه برويد شب منزل آرامش براى قلبتان هست، وجدانتان ناراحت نيست.
اينهائى كه مردم را اذيت مىكنند وجدانشان ناراحت است، اينطور نيست كه بروند راحت، يك نفر را كشتند و راحت بروند، نخير ناراحتند منتها البته بعضىها وقتى كمكم زياد شد، عادت مىكنند، اين ديگر يك درنده مىشود، اين ديگر آدم نيست. بخواهيد كه زندگى مرفه، مرفه بودن زندگى به اين نيست كه پارك چند طبقه آدم داشته باشد، چه بسا اشخاصى پاركهاى چند طبقه دارند لكن زندگيشان جهنم است. الان شما زندگى محمد رضا را چه جور مىبينيد؟ همه وسايل آسايش برايش هست لكن آسايش دارد؟ يك آن آسايش دارد؟ ندارد.
آسايش انسان به اين است كه روح انسان راحت باشد. روح انسان وقتى كه راحت شد اگر يك ناهار، هر جورى باشد، اين با آن مىسازد و اصلا ناراحتى را ادراك نمىكند. راحتى انسان به اين است كه انسان وضع روحيش را جورى بكند كه با اين وضع روحى آسايش برايش پيدا بشود و اين به اسلامى شدن است. اگر انسان اسلامى بشود، تربيت كند خودش را به تربيتهاى اسلامى، ارتش تربيت كند خودش رابه اينكه براى مردم خدمتگزار باشد، نه ايجاد رعب بكند، ايجاد رحمت بكند به طورى كه همين طور كه حالا ما همه با هم هيچ كدام از هم نمىترسيم، نه من از ايشان نه ايشان از من، هيچ كدام از هم ترسى نداريم، اين محيط محبت است، اين محيط محبت را حفظ كنيد. ايران را يك محيط محبت كنيد، به دست شما پاسدارها، شما ارتش، آن ژاندارمرى، آن پاسبان، همه و همه، اگر همه
با هم يك وضع اسلامى - انسانى پيدا بكند، محيط يك محيط محبت مىشود، همه به هم خدمتگزار مىشوند. در اين نهضت شايد آنوقتى كه مردم مشغول بودند به مخالفت، خوب، ديديد كه يك وضع انسانى پيدا شده، يك تحول پيدا شده بود، يك تحول پيدا شده كه سرباز وقتى كه مىآمد توى كوچهها، مردم گل به او مىريختند، آن گريه مىكرد و به آنها اظهار محبت مىكرد.
اين تحول روحى است كه خداى تبارك و تعالى اين تحول را مرحمت فرموده بود، اين تحول روحى را حفظش بكنيد، اين محبت را بين خودتان و اقشار ملت حفظ بكنيد ولى در مقابل مخالفين، در مقابل اعداء، در مقابل مفسدين شديد باشيد، محكم، مثل يك سدى در مقابل آنها،نرم در مقابل هموطنهاى خودتان، در مقابل برادرهاى خودتان، همين كه دستور اسلام است، قرآن اين را مىفرمايد و همانطور كه روساى اسلام اينطور بودند. خود رسول الله (ص) ايشان خودشان در جنگها، خودشان وارد ميدان نمىشدند كه آدم بكشند، وضع اينطور بوده است كه نبى رحمت بودند، حتى يك نفر را مىگويند كشته نشده است به دست ايشان لكن حضرت امير با آن وضعى كه در جنگ داشته است، از آنها نقل كردهاند كه ما در شدائد پناه مىبرديم به ايشان، يك همچو - كه - آن سردار بزرگ كه در دنيا نظير ندارد. به حسب نقل - كردهاند - كه از ايشان مىشد، مىفرمايد كه - شدائد - وقتى جنگ شديد مىشد ما پناه مىبرديم به رسول الله. يك همچو قوهاى بود است، قدرت الهى بوده. قدرت الهى بوده. اين يك دستور كلى است كه آن زمان، آنها كردهاند و به سعادت رسيدند و به سعادت رساندهاند.
رعايت نطم و استفاده از آزادى در حدود ضوابط
در اين زمان ما بخواهيم سعيد باشيم، بخواهيم به سعادت برسيم بايد عمل بكنيم همه با هم دوست و رفيق، سرباز با درجه دار، درجه دار با افسر، با ارشد، رفيق باشد لكن اطاعت بكنند، اطاعت مسالهاى، رفاقت مسالهاى ديگر، بالائىها پائينى را به چشم رحمت نگاه كنند، پائينىها به بالائى اطاعت بكنند. اگر بخواهند يك مملكتى محفوظ بماند بايد ارتش روى ديسپلينى كه دارد، محفوظ بماند، روى آن نظمى كه دارد روى نظم رفتار كند اگر بخواهد به هم بريزد حتى حالا من آزاد شدهام، نخير زير بار كسى نمىروم نه، اين خلاف آن آزادى است كه خدا مىخواهد. آزادى در حدود ضوابط است. من آزادم حالا، من آزادم سيلى بزنم به ايشان نه آزاد نيستى. من آزادم اطاعت از مثلا، از فرماندارم نكنم نه اين آزادى نيست. در حدود قواعد و قوانين آزادى هست يعنى شما ديگر از كسى الان اينجا كه نشستهايد، ديگر نمىترسيد، اگر قبل از اين بود، شما خوف اين را داشتهايد كه از اينجا پايتان...، جمع نمىتوانستيد بشويد اينجا، حالا اگر هم آمديد، خوف اين را داشتيد كه از اينجا رفتيد بيرون، اين ساواكىها، اين بيرون نباشند، شما را بگيرند و ببرند و بودند و گرفتند و مىبردند.اين به اين معنا الحمدلله ما الان آزاديم الان لكن معناى آزادى اين نيست كه من هر كارى دلم بخواهد، بكنم.
اين را باز هم گفتهام كه خداى تبارك و تعالى ما را به اين آزادى امتحان مىكند، به اين نعمتى كه
به ما داده است كه از همه نعمتها بالاتر است، الان ما را امتحان مىكند كه ببيند با اين آزادى، ما چه مىكنيم، با آزادى رفتار مىكنيم خداپسند؟ يا سوءاستفاده از آزادى مىكنيم؟ اگر سوءاستفاده از آزادى كرديم، از امتحان درست در نيامديم و اگر استفاده صحيح كرديم از آزادى، مرضى خداست و انشاءالله خداوند نعمتش را حفظ مىكند به ما.
برادرهاى من! برادرهاى من ! توجه داشته باشيد، اين نعمتى را كه خدا به شما داده حفظش كنيد. يك نعمتى به شما داده، آن نعمت آزادى، نعمت استقلال، اين نعمت را حفظش كنيد و آن به اين است كه همه با هم دوست و رفيق و همه با هم بين خودتان رحيم و بر ديگران شديد. آنهائى را كه مىخواهند چپاولتان كنند، مشت تو دهنشان مىزنيد، آنهائى كه با شما رفيقند، دست برادرى مىدهيد و صورت هم را مىبوسيد.
انشاءالله خداوند همه شما را تاييد كند (انشاءالله حضار) و همه شما در لشگر امام زمان (سلام الله عليه) صف باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
بيانات امام خمينى در ميان بعضى از افسران و مأمورين راهنمائى و پليس تهران
بسم الله الرحمن الرحيم
من از شما تشكر مىكنيم. انشاءالله خداوند شماها را حفظ كند. من از همه طبقات ملت تشكر مىكنم، من از قواى انتظامى تشكر مىكنم، از شما پليسهاى محترم كه الان در خدمت اسلام هستيد و در خدمت طاغوت نيستيد، تشكر مىكنم. خداوند شماها را حفظ كند.
ما همه بايد در خدمت اسلام باشيم، همه بايد در خدمت كشور باشيم. كشور ما را اينها عقب راندند و ما بايد جبران كنيم. شما پليسها الان پليس امام زمان هستيد و بايد به وضع اسلامى عمل بكنيد. با مردم مثل سابق عمل نشود، الان مثل سابق نيست. الان كشور، كشور اسلامى است و آداب و رسوم، آداب و رسوم اسلامى بايد باشد. كشورى است كه بايد حكومت در خدمت مردم باشد، پليس در خدمت مردم باشد، تحميل بر مردم نباشد.
من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه همه ماها را به وظائف خودمان آشنا كند. شماها برادر من هستيد. من در خدمت ملت هستم و من اميدوارم كه در اين رفراندمى كه تا چند روز ديگر مىشود همه اقشار ملت راى بدهند و من اميدورام كه راى به جمهورى اسلام بدهند كه جمهورى اسلام سعادت اين دنيا و آن دنيا را براى ما تامين خواهد كرد.
خداوند شماها را حفظ كند. جوانان ملت را حفظ كند. شما پليسها را كه الان ديگر پليس اسلام هستيد در پناه خودش حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
پيام راديو تلويزيونى امام پس از انجام رفراندم جمهورى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند تعالى وعده فرموده است كه مستضعفين ارض را به اميد خودش و توفيق خودش بر مستكبرين غلبه دهد و آنها را امام قرار دهد. وعده خداوند تعالى نزديك است. من اميدوارم كه ما شاهدين وعده باشيم و مستضعفين بر مستكبرين غلبه كنند، چنانچه تاكنون غلبه كردند. تاكنون اين راهى را كه پيموديم براى تبعيت از اسلام و احكام اسلام بوده است و اسلام را ما بايد به علام معرفى كنيم. اگر چنانچه آنطور كه اسلام است به عالم معرفى بشود، عالم توجه به اسلام پيدا كند. متاع مسلمين، متاع ذيقيمتى است لكن بايد عرضه بشود.
من از عموم ملت ايران تشكر مىكنم كه در اين رفراندم شركت كردند و راى قاطع خودشان را كه بايد گفت صد در صد پيروزى بوده است و راى داده شده است، به طور قاطع راى خودشان را دادند و به جمهورى اسلامى هم راى دادند، چنانچه قبلاً هم اين راى را داده بودند. ما احتياجى نمىديديم در اين مساله رفراندم، لكن چون براى قطع بعضى حرف و بهانهها بنابراين شد كه رفراندم بشود و بهانه گيرها فهميدند به اينكه مساله آنطور كه خيال مىكردند نيست و ملت با اسلام است، ملت با روحانيت اسلام است، ملت مىخواهد كه قرآن كريم در ايران عمل بشود و بحمدالله با شوق و شعف و شور و عشق همه اقشار ملت در سرتاسر ايران راى خودشان را به جمهورى اسلامى دادند و نه چيزهاى ديگر. جمهورى اسلام است كه مىتواند همه مقاصد ايرانى را انجام دهد. جمهورى اسلام است كه احكام مترقى او بر تمام احكامى كه در ساير قشرها و ساير مكتبهاست تقدم دارد.
ما مىبينيم كه مدعيان دموكراتيك و دموكراسى صحبت مىكنند، ادعا مىكنند لكن مكتبهاى آنها در شرق يك نحو است و در غرب يك نحو. در شرق با ديكتاتورى عظيم مردم آنجا مصادف هستند و در غرب هم همين طور. ما مىبينيم كه بعضى از اشخاص كه ادعا مىكنندكه ما حقوق بشر را ملاحظه مىكنيم و جمعيتهاى حقوق بشر در طول اين 50 سال كه دولت غاصب پهلوى و پسر پهلوى بر اين ملت غلبه كرد و بر اين ملت با غصب، تمام چيزهاى ملت را برد، در طول اين 50 سال جوانان ما در زندانها بسر بردند و چه بسا جوانانى ما داشتيم كه در حبس پاى آنها را اره كردند و آنها را روى تاوهها بو دادند و تا آن زمان آخر هم اينها در حبس و شكنجه بودند. دژخيمان شاه سابق آنها را از هستى ساقط كردند و اين مدعيان همراهى با حقوق بشر در اين طول مدت نديديم كه يك صحبتى
بكنند، يك استنكارى بكنند. ما ديديم كه رئيس جمهور آمريكا با اين شاه سابق ظالم بدبخت همراهى مىكرد و پشتيبانى مىكرد. پشتيبانى از دژخيمى كه تمام هستى ما را به باد داد و نديديم كه مدعيان جامعه حقوق بشر استنكار كنند بر رئيس جمهور آمريكا، لكن حالا كه اين دژخيمان به دام ملت افتادهاند و ملت خواهد از آنها انتقام بكشد فرياد و ابشراى اينها بلند شده است. نمىتوانم من جز اين بدانم كه اينها دست نشانده دژخيمان هستند. اينها دست نشانده ابرقدرتها هستند، نه اينكه اينها براى حقوق بشر فعاليت مىكنند. من توقع اين را داشتم كه جامعه حقوق بشر اگر راست مىگويد و طرفدار حقوق بشر است به ما اعتراض كند كه اينها را چرا نگاه داشتيد. اين دژخيمان را بايد همان روز اول كشته باشيم، نه اينكه آنها را ما نگاه داشتيم و در زندانها الان هستند و حبسهاى ما هم مثل حبس هاى سابق نيست. حبسهائى است كه در آنها اشخاص به هيچ وجه مورد اهانت حتى نيستند. اينها به ما اعتراض مىكنند كه چرا اينها را محاكمه كرديد، اصلاً معنى ندارد محاكمه مجرم، محاكمه مجرم يك امرى است كه مخالف با حقوق بشر است. حقوق بشر اقتضا مىكند كه ما آنها را همان روز اول كشته باشيم براى اينكه مجرمند و معلوم است كه اينها مجرم هستند. آن كه بايد براى او وكيل گرفت، آن كه بايد به ادعاى او گوش كرد او متهم است نه مجرم. اينها متهم نيستند بلكه مجرم هستند.اينها اشخاصى بودند كه در خيابانها مردم را كشتهاند، زجر دادند و همه ذخائر ما را از بين بردهاند. آيا آنهائى كه در خيابانهاى شهرهاى مختلف ايران كشته شدند اينها بشر نبودند؟ اينها حقوق ندارند؟ آيا مدعيان طرفدارى از حقوق بشر نسبت به اينها كه كشته شدند چرا طرفدارى نمىكنند؟
چرا به ما اشكال مىكنند كه شما چرا دژخيمان را مىكشيد؟ ما در عين حال كه اينها را مجرم مىدانيم و بايد فقط هويت آنها ثابت بشود و بايد آنها را همين كه هويتشان ثابت شد كشت. نصيرى همين كه هويتش ثابت شد كه نصيرى است بايد كشت معذلك او را چند روز نگه داشتند محاكمه كردند و اقرارات او را ثابت كردند و او را كشتند. آيا جامعه حقوق بشر تصور نمىكند كه مجرم را بايد كشت براى حقوق بشر؟ براى اينكه حق خواهى كنيم از بشر؟ بشرهائى كه اينها كشتند، زجر دادند و از بين بردند. ما اينها را معذلك محاكمه مىكنيم و محاكمه كرديم و لكن اعتقاد ما اين است كه مجرم محاكمه ندارد و بايد كشت لكن من متاسفم از اينكه باز غربزدگى در ماها هست و ما ترس از اين داريم كه مبادا در روزنامههاى غرب چيزى بنويسند و مثلاً مجلات غرب يك كلمهاى بنويسند. آنها التبه با عدل و انصاف مخالفند و آنها موافق حقوق بشر نيستند. آنها حقوق اشخاص ابرقدرت را حفظ مىكنند به اسم حقوق بشر. در هر صورت ما بحمدالله در اين رفراندم فاتح شديم و حرفهائى كه در مجلات خارج نوشته شد و چيزهائى كه گفته شد همه باطل از كار در آمد و بحمدالله ملت ما قريب به صددرصد راى به جمهورى اسلامى دادند و از اين به بعد بر عهده ملت است كه اين جمهورى اسلامى را پياده كند.
در جمهورى اسلامى بايد تمام مسائل كه در ايران هست متحول بشود. در جمهورى اسلامى بايد دانشگاهها متحول بشود. دانشگاههاى پيوسته، به دانشگاههاى مستقل متبدل بشود. فرهنگ ما بايد
متبدل بشود. فرهنگ استعمارى، فرهنگ استقلال بشود. دادگسترى ما بايد متحول بشود. دادگسترى غربى، به دادگسترى اسلامى متبدل بشود. اقتصاد ما بايد متحول بشود. اقتصاد وابسته، به اقتصاد مستقل متبدل بشود. تمام چيزهائى كه در حكومت طاغوت بود و به تبع اجانب در اين مملكت ضعيف، در اين مملكت زير دست پياده شده بود، با استقرار حكومت اسلامى و جمهورى اسلامى تمام اينها بايد زيرورو بشود و بايد مردمان خودشان را اصلاح بكنند و بايد اشخاصى كه ظالم هستند و به زيردستها ظلم كردند، بايد آنها ديگر ظلم نكنند. طبقات مختلف به طبقات پائين ظلم نكنند. بايد حق فقرا، حق مستمندان داده بشود. تمام اينها بايد در جمهورى اسلامى عمل بشود و ملت وظيفه دارد كه در جمهورى اسلامى پشتيبانى از دولتها بكند كه به خدمت ملت هستند. اگر دولتى را ديد كه خلاف مىكند، ملت بايد به او تودهنى بزند. اگر چنانچه دستگاه جابرى را ديد كه مىخواهد به آنها ظلم كند، بايد از او شكايت كنند و دادگاهها بايد دادخواهى بكنند و اگر نكردند، خود ملت بايد دادخواهى بكند، برود توى دهن آنها بزند. در جمهورى اسلامى ظلم نيست و در جمهورى اسلامى اينطور مسائلى كه زورگوئى باشد نيست. فقير و غنى، نمىتواند طبقه غنى بر طبقه فقير زور بگويد، نمىتواند استثمار بكند، نمىتواند آنها را با اجر كم وادار به عملهاى زياد بكند. بايد مسائل اساسى حل بشود در اينجا و پياده بشود، بايد مستضعفين را حمايت بكنند. بايد مستضعفين تقويت بشوند، زير و رو بشوند. مستكبر بايد مستضعف بشود و مستضعف بايد مستكبر بشود، نه مستكبر به آن معنى بلكه همه بايد با هم برادروار در اين مملكت همه با هم باشند.
و من به همه اقشار ملت، به تمام عرض مىكنم كه در اسلام هيچ امتيازى بين اشخاص غنى و اشخاص غير غنى و اشخاص سفيد و سياه، اشخاص مختلف، سنى و شيعه، عرب و عجم و ترك و غير ترك به هيچ وجه امتيازى ندارند. قرآن كريم امتياز را به عدالت و به تقوا دانسته است، كسى كه تقوا دارد امتياز دارد، كسى كه روحيات خوب دارد امتياز دارد اما امتياز به ماديات نيست، امتياز به دارائىها نيست. بايد اين امتيازات از بين برود و همه مردم مساوى هستند با هم و حقوق تمام اقشار به آنها داده مىشود. همه با هم مساوى هستند. اقليتهاى مذهبى حقوقشان رعايت مىشود. اسلام براى آنها احترام قائل است، براى همه اقشار احترام قائل است. كردها و ساير دستجاتى كه هستند و زبان مختلف دارند، اينها همه برادران ما هستند و ما با آنها هستيم و آنها با ما هستند و همه اهل يك ملت و اهل يك مذهب هستيم و من اميدوارم در جاهاى مختلفى كه در ايران بعضى عناصر مفسده جو رفتند و آنجا تبليغات سوء مىكنند و مردم بيچاره را وادار مىكنند به اينكه شلوغ كنند و برادر كشى بكنند، خود مردم بيدار بشوند و نگذارند اين خائنين اين قبيل كارها را انجام دهند. ما همه برادر هستيم. ما با اهل سنت برادر هستيم و ما نبايد آقائى كنيم، نبايد حقوق بعضىها را ملاحظه نكنيم. ما در حقوق مساوى هستيم و قانون هم كه انشاءالله بعد به تصويب ملت مىخواهد برسد، در قانون هم همه اقشار حقوقشان ملاحظه شده است و اقليت هاى مذهبى، نسوان و ديگر اقشار همه حقوقشان ملاحظه شده است و هيچ فرقى مابين گروه و گروهى در اسلام نيست فقط به تقوا و به اتقاء به على الله تعالى
فرق است.
و ما اميدواريم كه خداوند تعالى به ما توفيق بدهد كه تا حالا كه رسانديم مطلب را به اينجا و جمهورى اسلامى را اعلام كرديم و من اعلام مىكنم جمهورى اسلامى را و اين روز را روز عيد مىدانم و اميدوارم كه هر سال روز دوازدهم فروردين، روز عيد ملت ما باشد كه رسيدند به قدرت ملى و خودشان سرنوشت خودشان را به دست خواهند گرفت. ما به همه ملت تبريك عرض مىكنيم و من امروز را بر ملت عزيز خودمان، به همه اقشار تبريك عرض مىكنم. مبارك باد بر شما اين عيد. مبارك باد بر شما اين جمهورى اسلامى. لكن همه مكلفيم كه احكام اسلام را مراعات كنيم. بايد بازار ما بازار اسلامى باشد. بازار ما از بى انصافى بايد شستشو بشود. بايد دولت و همه دولتهائى كه بعدها مىآيند همه روى موازين اسلامى باشد، وزارتخانهها روى موازين اسلامى باشند، ادارات دولتى روى موازين اسلامى باشند. بايد مملكتى كه رنگ طاغوت دارد مبدل بشود به مملكتى كه رنگ الله دارد. بايد مملكت طاغوتى به مملكت الهى تبديل بشود.
ما باك نداريم كه در غرب به ما صحبتى بكنند و كسانى كه ادعا مىكنند كه ما حقوق بشر را مراعات مىكنيم به ما اشكال بكنند. ما بايد روى ميزان عدل رفتار كنيم. ما بعد به آنها خواهيم فهماند كه معنى دموكراسى چيست. دموكراسى غربىاش فاسد است، شرقىاش هم فاسد است، دموكراسى اسلامى صحيح است و ما بعدها اگر توفيق پيدا بكنيم به شرق و غرب اثبات مىكنيم كه اين دموكراسى كه ما داريم، اين دموكراسى است، نه آنكه شما داريد و طرفدار سرمايه دارهاى بزرگ هستيد و نه اينكه آنها دارند و طرفدارهاى ابرقدرت هستند و همه مردم را در اختناق عظيم گذاشتند.
در اسلام اختناق نيست. در اسلام آزادى است براى همه طبقات، براى زن، براى مرد، براى سفيد، براى سياه، براى همه. مردم از اين به بعد بايد از خودشان بترسند، نه از حكومت، از خودشان بترسند كه مبادا خلاف بكنند. حكومت عدل از خلافها جلوگيرى مىكند، جزا مىدهد. ما از خودمان بايد بترسيم كه خلاف نكنيم والا حكومت اسلام خلاف نخواهد كرد. ديگر قضيه سازمان امنيت در كار نيست، زجرهاى سازمان امنيت ديگر در كار نيست. ديگر نمىتوانند پاسبانها به ما زور بگويند و به ملت ما زور بگويند. ديگر دولت نمىتواند به ملت زور بگويد. دولت در حكومت اسلامى در خدمت ملت است، بايد خدمتگزار ملت باشد و ملت اگر چنانچه نخست وزير هم يك وقت ظلم كرد، به دادگاهها شكايت مىكند و دادگاهها او را به دادگاه مىبرند و جرم او اگر ثابت شد به جزاى اعمالش مىرسد.
اين ديگر آنطور نيست كه در اسلام بين نخست وزير و بين غير نخست وزير فرق داشته باشد. خليفه مسلمين در صدر اسلام با اهل ذمهاى كه با هم يك مخالفتى داشتند، در محضر قاضى حاضر شد و قاضى حكم داد و سر به اطاعت گذاشت. اسلام اينطور است، اسلام طورى نيست كه براى طبقهاى يك بالائى قائل باشد ولى براى طبقه دانشمندان البته متقى، مرتبه بالاتر است براى اينكه مرتبه انسانيتشان بالاتر است. اسلام به انسانيت انسان ارج مىگذارد. انسانيت انسان به علم و تقواست، به
دانشمندى و تقواست. كسى كه علم و تقوا دارد، اين به ديگران مقدم است و كسى كه هر چه هم دارائى داشته باشد ولى تقوا نداشته باشد، ابدا در اسلام ارجى ندارد. در هر صورت من از عموم ملت مىخواهم كه خودشان را متحول كنند، روحياتى كه در زمان طاغوت داشتند متحول كنند به روحيات اسلامى.
الان ما در ايران بسيارى از مستمندان داريم، بسيارى از اشخاص داريم كه در اين قضايا از هستى ساقط شدند، بايد اشخاصى كه دارا هستند به آنها كمك كنند و به مستمندان يك زندگى مرفه بدهند. دولت بايد به فكر اينها باشد. ملت بايد به فكر اينها باشد و بايد براى آنها مسكن بسازند، براى آنها زندگى صحيح بسازند، براى كارمندها زندگى صحيح بسازند. چند روز پيش يك دسته از كسانى كه داراى كارخانه بودند و روساى كارخانهها بودند كه آمدند آنجا، من به آنها گفتم كه خود شما بايد كار را اصلاح كنيد، الان برويد خارج از اين منزل و خودتان يك جلسهاى بكنيد و با هم مشورت بكنيد و با هم سرمايه بگذاريد از براى اينكه كارمندان و كارگرهاى اين كارخانه را بر ايشان منزل درست كنيد، برايشان زندگى مرفه درست كنيد. اگر نكنيد ممكن است خداى نخواسته يك وقت اينها عصيان بكنند و اگر عصيان كردند، ديگر ما نمىتوانيم جلوى آنها را بگيريم و من به كارمندان و كارگران و ساير طبقات مستضعف انشاءالله و عده مىدهم كه ايران براى شما كار درست مىكند، اسلام براى شما كار درست مىكند، اسلام زندگى شما را مرفه ميكند، اسلام براى شما منزل درست ميكند. اسلام آنقدرى كه در فكر مستمندان است در فكر ديگران نيست . و من از خداى تبارك و تعالى در اين روز عيد كه روز پيروزى ملت ماست توفيق همه مسلمين را خواستارم و من اميدوارم كه ديگر ممالك اسلامى با هم متحد بشوند و دست طاغوتها را از ممالك خودشان قطع بكنند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
بيانات امام خمينى در جمع گروه فلسطينى و اسقف كاپوچى
وحدت كلمه و اتكال به خدا عامل غلبه ملت بر طاغوت
بسم الله الرحمن الرحيم
من از شما تشكر مىكنم كه براى تفقد از من و از ملت مستضعف ما به ايران آمديد تا از نزديك وضع نهضت ما را ببينيد. شما اگر در زمان سلطنت طاغوتى آمده بوديد وضع را طور ديگر مىديديد، خيابانهاى ما را از كشتهها فرش مىديديد، زندانهاى ما را از مستضعفين و از علما و از روشنفكران مملو مىديديد، مطبوعات ما را در حال سانسور و اختناق مىديديد، ملت ما را زير بار ظلم و جور مىديديد. مامورين شاه در همه شوون مملكت ما دخالت مىكردند و مامور بودند از طرف اجانب و از طرف ابرقدرتها خصوصا آمريكا كه با ملت ما آن كنند كه كردند. ملت ما را در حدود پنجاه و چند سال اين پدر و پسر به خاك و خون كشيدند. شما اگر در آنوقت آمده بوديد به ايران، ايران را يك قتلگاه عمومى مىديديد و تمام ايران را يك زندان عمومى مىديديد. الان آمدهايد كه ملت ما بحمدالله با بيدارى، اتكال به خداى تبارك و تعالى، وحدت كلمه بر طاغوت پيروز شد. بر طاغوتى كه تمام قدرتها را داشت و تا دندان مسلح بود و از اجانب استظهار مىكرد و آنها پشتيبان او بودند و ملت ما هيچ نداشت جز قوه ايمان و اراده آهنين. با وحدت كلمه وقدرت ايمان ما برابر قدرتها غلبه كرديم و آنها را به عقب رانديم. شما در وقتى آمديد كه ما بحمدالله جمهورى اسلامى را به راى عمومى رسانديم. شما در وقتى آمديد كه ملت ما به اكثريت قريب به اتفاق راى به جمهوريت اسلامى دادند و از آن پيرمردهاى هشتاد ساله، معلولين، اشخاصى كه در بيمارستانها بودند، اشخاصى كه با چرخ مىآوردند آنها را پاى صندوق، همه و همه راى دادند بر جمهوريت اسلام، اين نبود جز اينكه ملت ما اسلام را براى خودش يك پايگاه آزادى و استقلال مىداند و لهذا باعشق و علاقه به آن راى بدهند. شما در وقتى وارد شديد به مملكت ما كه آثار آن ديكتاتورىها مرتفع شده است، اگر در آنوقت آمده بوديد چيزهاى عجيب مىديديد و الان كه آمدهايد در امان، بين برادرهاى خودتان آمدهايد و هيچ كس به شما تعرض نمىكند. در آن زمان امكان نداشت كه شما پيش من بيائيد يا اين برادرهاى ديگر پيش من بيايند،امكان نداشت كه يك اجتماعى ما داشته باشيم، امكان نداشت كه بتوانيم صداى خودمان را درآوريم، شكايت خودمان را به عالم برسانيم و لهذا ما در خارج از مملكت خودمان شكايتهاى خودمان را به
عالم رسانديم. ما در پاريس در صورتى كه من ميل نداشتم در آنجا باشم لكن حوادث طورى شد كه در پاريس ما مسائل خودمان را به تمام عالم رسانديم و زير پاى اينها را سست كرديم. شما در وقتى آمديد كه ما بحمدالله به پيروزى رسيديم و اعلام كرديم جمهوريت اسلام را.
دستورات اسلام جامع كليه ابعاد مادى و معنوى بشريت
در جمهوريت اسلام تمام آزادىها هست، اسلام براى نجات بشر آمده است. چنانچه مسيح، حضرت مسيح براى نجات بشر آمده بود و ساير انبيا براى نجات بشر آمده بودند. اسلام علاوه بر اينكه بشر را در روحيات غنى مىكند در ماديات غنى مىكند. اسلام دين سياست است قبل از اينكه دين معنويات باشد. اسلام همانطورى كه به معنويات نظر دارد و همانطورى كه به روحيات نظر دارد و تربيت دينى مىكند و تربيت نفسانى مىكند و تهذيب نفس مىكند، همانطور به ماديات نظر دارد و مردم را تربيت مىكند در عالم كه چطور از ماديات استفاده كنند و چه نظر داشته باشند در ماديات. اسلام ماديات را همچو تعديل مىكند كه به الهيات منجر مىشود. اسلام در ماديات به نظر الهيات نظر مىكند و در الهيات به نظر ماديات نظر مىكند. اسلام جامع ما بين همه جهات است و شما در روزى وارد شديد كه ما به حكومت خودمان رسيديم و همانطور ى كه اسلام معنويات را داشت و در صدر اسلام حكومت را هم داشت الان هم به خواست خداى تبارك و تعالى ما با معنوياتى كه اسلام دارد روبرو هستيم و مطيع هستيم و در ماديات و در حكومت هم يك حكومت اسلامى، يك حكومت عدل كه حكومتها تابع مردم باشند و حكومت ها براى مردم باشند، نه مردم براى حكومتها. حكومت اسلامى حكومتى است كه براى مردم خدمتگزار است. بايد خدمتگزار باشد. در اسلام ما بين اقشار ملتها هيچ فرق نيست. در اسلام حقوق همه ملتها مراعات شده است، حقوق مسيحيين مراعات شده است، حقوق يهود و زردشتيين مراعات شده است، تمام افراد عالم را بشر مىداند و حق بشرى براى آنها قائل است، تمام عالم را به نظر محبت نگاه مىكند، مىخواهد عالم مستضعفين نجات پيدا كنند، مىخواهد تمام عالم روحانى بشوند، تمام عالم به عالم قدس نزديك بشوند. اسلام براى نجات مردم بشر آمده است كه از اين علائق جسمانى آنها را رها كند و به روحيات برسد.
پيروزى ملل مستضعف و نجات قدس در سايه وحدت كلمه و اتكال به خدا
من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه تمام مستضعفين عالم را به حوايج خودشان برساند. من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه مستكبرن را بيدار كند. آنهايى كه ظلم مىكنند، آنها را بيدار كند و الا به دست ملتهاى مستضعف نابود كند. خداوند همه ما را توفيق عنايت كند و من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه همانطورى كه ملت ما به وحدت كلمه، با وحدت كلمه، و با اتكال به خداى تبارك و تعالى پيروز شد و خودش را از بند اين خاندان و اشخاصى كه آنها را، اين خاندان را ترويج مىكردند و تاييد مىكردند نجات داد، برادران فلسطينى ما را هم خداوند تعالى نجات بدهد لكن عمده
وحدت كلمه آنهاست و عمده اتكال به خداى تبارك و تعالى. رمز پيروزى ما با وحدت كلمه ملت و اتكال به خداى تبارك وتعالى و قوت ايمان بود. قوت ايمان در ملت ما طورى بود كه شهادت را سعادت مىدانستند و دنبال شهادت بودند و خوف از مرگ نداشتند ولهذا مشتهاى اينها بر تانكها غلبه كرد. بايد ملتهاى ديگر، ملت فلسطين وحدت كلمه پيدا بكنند و اتكال به خداى تبارك وتعالى. اين رمز پيروزى در هر جا پيدا بشود، پيروز خواهند شد. بايد ملت عزيز فلسطين ما با وحدت كلمه و اتكال به خداى تبارك و تعالى، توجه به روحانيت، توجه به معنويت، توجه به خداى تبارك و تعالى كنند تا پيروز شوند. من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه ملتهاى مستضعف همه پيروز شوند.
ما اسرائيل غاصب را محكوم مىكنيم
من از سالهاى بسيار طولانى شايد بيست سال قبل نسبت به فلسطين و نسبت به اسرائيل و نظرهاى خودم را كراراً گفتهام و حالا هم مىگويم، ما اسرائيل را محكوم مىكنيم. اسرائيل غاصب و در محلى كه آمده است به طور غصب آمده است و قدس بايد نجات پيدا بكند و اسرائيل را براند. دول عربى بايد با هم اجتماع كنند و اسرائيل را از زمينهاى خودشان برانند و دست مستعمرين را كوتاه كنند. من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه به اين آمال ما برسيم و ما و شما در قدس هم را ملاقات كنيم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مردم
با عشق و علاقه در انتخاب وكلاى متدين، فاضل و امين بكوشيد
بسم الله الرحمن الرحيم
از خداوند تعالى توفيق شما آقايان را خواستارم. به همت شما زن و مرد، كوچك و بزرگ، جمهورى اسلامى برقرار شد و تقريبا اتفاق آراء بود از - بيست هزار - بيست ميليون راى، 150 هزار، صدو چهل و پنج هزار نفى بود، آن هم يك تقلباتى در صندوقها شده بود، منجمله در قم يك زن تقلب كرده بود و قريب نيم ساعت قبل از شروع كردن، تقلب كرده بود، از كرمانشاه هم بعضى گفتند آمدند - كه تقلب شده است، والا آراء همه بايد با جمهورى اسلامى باشد اگر چنانچه ساير اقشار مملكت حتى منحرفين از اسلام هم بدانند كه اسلام چيست، بدانند كه برنامه اسلام چه هست همه - شان به اسلام روى مىآورند، مگر آنهائى كه دست نشانده امريكا يا ساير ابرقدرتها هستند. اينهائى كه الان در ايران مشغول فتنه هستند اينهااز اسلام هيچ اطلاع ندارند و به حسب آنطورى كه من مىفهمم اينها مرتبط به آمريكا هستند ولو اينكه اسمشان برخلاف است و ملت ما بايد اينها را رد بكنند و اعتنائى به آنها نكنند و خودشان در همين سيل جمعيت ايران منحل خواهند شد. شما جوانها و شما مرد وزن انشاءالله در انتخاباتى كه در پيش داريم براى مجلس موسسان كه قانون اساسى جمهورى اسلامى را آنها بايد تصويب كنند، همانطور كه رو آورديد با عشق و علاقه به جمهورى اسلامى و راى داديد بر جمهورى اسلامى، در آنجا هم بايد با عشق و علاقه در هر شهرى، در هر استانى، با عشق و علاقه تعيين كنيد اشخاص فاضل و اشخاص امين را، اشخاص متدين امين فاضل را براى اينكه بروند در مجلس موسسان و قانون اساسى جمهورى اسلامى را تصويب كنند. انشاءالله خداوند به شماها و همه ملت ما خير و عافيت عنايت كند و انشاءالله بتوانيم برنامه اسلام را پياده كنيم. الان لفظ امت، لفظ جمهورى اسلامى است، باز معنايش نيامده است. ما بايد راههائى را طى كنيم تا متحواى جمهورى اسلامى در ايران پياده بشود. دعا كنيد انشاءالله موفق بشويم و اسلام را زنده كنيم و احكام اسلام را زنده كنيم. خداوند به همه شما توفيق و سعادت عنايت كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اقشار مختلف مردم
اين رفراندم يك رفراندم اسلامى بود نه سياسى
بسم الله الرحمن الرحيم
من بايد از شما آقايان، شما جوانان برومند تشكر كنم. شماها در اين ماجرايى كه در قم اينهمه خسارات وارد شده بود و در ايران هم، پايدارى كرديد و الحمدالله دشمن را عقب زديد. باجديت شما جوانها رفراندم بحمدالله به طور آبرومند، به طور بى سابقه انجام شد. اين رفراندم در دنيا نظير نداشت يك مملكت 35 ميليونى، 20 ميليون پاى صندوق حاضر بشود، در هيچ مملكتى سابقه ندارد. در رفراندمهايى كه در اين مدتها در ايران شده است مىگفتند 6 ميليون شركت كردهاند و ما همان وقت فرستاديم و تفتيش كردند كه اينها چه مىگويند گفتند 2 هزار نفر. رفراندم ديگرى هم بود كه آنها هم چيزى نبود. اين رفراندم يك رفراندم اسلامى بود، نه يك رفراندم سياسى. مردم براى اسلام خون مىدهند، نه براى سياست، براى سياست اسلامى. ملت ما به واسطه اتكاء به اسلام اين نهضت را پيش برد. ملت ما عاشق شهادت بود با عشق به شهادت پيش رفت اين نهضت، اگر چنانچه اين عشق و علاقه نبود هرگز ما در مقابل آنهمه قدرت پيروز نمىشديم. پيروزى ما دنبال اين بود كه همه اسلامى بوديد همه توجه به ديانت داشتيد، در رفراندم همه عشق داشتيد به اينكه در اين صندوقها راى بيندازيد آنهايى كه موفق به راى انداختن نشدند بچههايى كه كمتر از 16 سال داشتند و اين توفيق برايشان حاصل نشد نگران بودند و آنها هم مىخواستند راى بدهند. اين راى شما راى صد در صد بود بايد گفت راى صد در صد بود در 20 ميليون، صدوچهل هزار، صد و چهل و چند هزار مخالف يا ممتنع، اين توفيق صد در صد است و من از شما كه زحمت كشيديد و اين صندوقها را حفظ كرديد و براى اسلام و براى كشور خودتان زحمت كشيديد من تشكر مىكنم. خداوند شما را توفيق عنايت كند. خداوند به شما سعادت بدهد.
اميد ما به همت والاى شما جوانان است
البته مرحلههاى ديگرى هم داريم كه اميد ما به شما جوانان است مرحله راى گيرى براى وكلاى مجلس موسسان، راى گيرى براى وكلاى مجلس شورا، اين دو مرحله را هم ما پيش داريم كه بعد برويم سراغ مرحلههاى ديگر ومن در همين دو مرحله هم باز همه اميدم به شما جوان هاست، جوانهاى ايران،
جوانهاى همه كشور و من اميدوارم كه با همت والاى شما جوانها در آن دو مرحله پيروز بشويم و وكلايى كه وارد مجلس موسسان مىكنيم وكلاى اسلامى باشند، وكلاى امين باشند، فضلاى ملت باشند و همين طور در مجلس شورا. بعد از اين مرحله مجلس موسسان است براى اينكه قانون اساسى را راى به آن بدهند و آنجا هم شما آقايان بايد البته مجلس خودتان است، كشور خودتان است، اسلام خودتان است در آنجا هم بايد زحمت بكشيد و موجبات تشكر ما را فراهم كنيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از كاركنان بانكهاى سراسر كشور
اشاره به بى نظير بودن رفراندم جمهورى اسلامى از جهات كمى و كيفى
بسم الله الرحمن الرحيم
من هم به دوستان خودم به آقايان تبريك عرض مىكنم كه بحمدالله با رفراندمى كه در ايران واقع شد كه نظير آن در تاريخ تاكنون نبوده است هم از حيث كميت كه در يك جمعيت 35 ميليونى، 20 ميليون موافق باشد، هم در كيفيت كه مردم با عشق و علاقه دنبال راى دادن باشند. اين در دنيا بىنظير بوده است و بعدها هم كم نظير. من به شما تبريك اين سعادت را، تبريك اين عيد بزرگ را، من عرض مىكنم.
تكيه بر اهميت تصويب قانون اساسى و انتخاب وكلاى فاضل
لكن اين نكتهاى را كه بايد عرض كنم اين است كه ما باز كارمان دنباله دارد. ما بعد از اين مجلس موسسان داريم، بايد مجلس موسسان تاسيس بشود و در آنجا وكلاى ملت بروند و قانون اساسى جديد را تصويب كنند. اين يك امرى است كه همانطور كه راى به جمهوريت اسلام، همانطور كه آن اهميت داشت اين هم اهميت دارد، بايد شما آقايان و همه ملت اين نهضت را به همين طور كه تاكنون آمده است حفظ كنيد و اين شور و شعف را نگه داريد تا از اين مرحلهها بگذريد. همه ما در واقع وكلائى كه مىخواهيم بعدها انتخاب كنيم انتخاب افاضل، انتخاب امناء ملت، انتخاب كسانى كه نه چپگرا هستند و نه راستگرا، انتخاب اشخاصى كه به اسلام ارج مىگذارند، انتخاب اشخاصى كه هيچ نسبت به مصالح اسلام و مسلمين فروگذارى نمىكنند بايد ما يك همچو اشخاصى را انتخاب كنيم و به مجلس موسسان بفرستيم كه قانون اساسى اسلامى ما را آنها تصويب كنند و بعد از آن هم باز يك مرحله ديگرى است كه در اين دولت موقت بايد عمل بشود و آن اين است كه مجلس شوراى ملى بايد انشاءالله درست بشود، نه مثل مجلسهاى اين پنجاه و چند سال كه به ملت هيچ ارتباط نداشت، ملت هيچ اطلاع نداشت، وكلاى خودش را نمىشناخت و اينها وكيل يك نفر بودند و آن يا رئيس جمهور امريكا و يا سلطان وقت و يا سلطان وقت به تبع سفارتخانهها چنانچه شاه سابق گفت اين معنا را كه ليست را از سفارتخانهها مىآوردند و ما وكيل تعيين مىكرديم همانطورى كه آنها مىخواستند. انشاءالله ديگر اين مسائل نيست در كار، انشاءالله آن مسائل ديگر عود نمىكند. لكن با همت ملت و با
همبستگى ملت شما ديديد كه اين همبستگى كه داشتيد و اين وحدت كلمه كه داشتند و همهتان با هم جمهورى اسلامى را مىخواستيد، بر قدرتهاى شيطانى غلبه كرديد و از اين به بعد هم اگر حفظ كنيد اين قدرت را، اگر حفظ كنيد اين وحدت كلمه را، خداوند باشماست. اگر حفظ كنيد اين وحدت كلمه و اتكال به خدا را، هم در مجلس موسسان پيروز خواهيد شد و هم در مجلس شورا پيروز خواهيد شد. نگذاريد كسانى كه بدخواه اين ملتند درباره مجلس موسسان يا درباره مجلس شورا دخالت كنند، نگذاريد اشخاصى در مجلس موسسان وارد بشوند كه خيرامت را نمىخواهند بلكه خير اشخاصى را مىخواهند كه ظالم هستند، نگذاريد در مجلس شورا اشخاصى بروند كه آنها با قدرت بزرگ پيوستگى دارند. بايد ملت با اختيار خود واراده خود، با امتيار خود و انتخاب خود اشخاص صالح را، اشخاص متقى را، اشخاصى را كه براى ايران كار مىخواهند بكنند، به نفع ايران كار مىكنند آنها را بايد تعيين بكنيد تا اين سه تا مرحله تمام بشود.
آبادانى مملكت و ساختن ايرانى اسلامى به همت جوانان
بعد از اين مرحله باز كارها داريم و آن ساختن ايران است، همه را بايد ساخت، همه اين قشرهائى كه الان موجود است باز در آن يك صورت طاغوتى هست، يك محتواى طاغوتى در آنها هست،الان بانكها باز به همان صورت طاغوتى هست، ربا در بانكها هست، فرض كنيد كه در ساير قشرها هم فرهنگ باز يا فرم غربى است يا فرم شرقى است، يكى از اين فرم هاست و باز باقى مانده است اين چيزهايى كه از سابق بوده است. البته پنجاه و چند سال آنها زحمت كشيدند بلكه بيشتر، سابق هم، سابق بر اين سلسله هم باز زحمتها كشيدهاند تا اينكه مردم را از آن راهى كه داشتند،از آن طريقهاى كه داشتند منحرف كردند، جوان هاى ما را منحرف كردند. الان نبايد زحمت بكشيم تا اين نيروى جوانى را باز متحول كنيم و به صورت يك انسان فاضل، يك انسان اسلامى، يك انسانى كه براى كشور خودش مفيد است بايد به اين متحول بشود و اين از همه قشرها متوقع است، يك قشر نمىتواند اين كارها را انجام بدهد. اين آشفتگى هايى كه الان در ملت ما هست، در مملكت ما هست و به ارث به ما رسيده است خرابهاى اين بايد آباد بشود لكن به همت همه، شما جوانها با همت خودتان بايد اين راه را پيش ببريد و اين نهضت را حفظ كنيد. البته راجع به بانكها بايد يك تحولى در آن پيدا بشود و انشاءالله با تدريج خواهد شد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
بيانات امام خمينى در ديدار با بانوان كرمانشاه و دزفول
از مجاهدات زنها، مردها تشجيع شدند
بسم الله الرحمن الرحيم
خانمها كه از راه دور آمدند خوش آمدند. ما از خانمها بسيار متشكر هستيم، از بانوان همه ايران. بانوان همه ايران جمهورى اسلامى حق دارند. آنها در اين نهضت سهيم هستند. بايد بگويم كه آنها در صف اول واقع هستند براى اينكه مردها هم از آنها شجاع شدند، از مجاهدات آنها تشجيع شدند. شماها به اسلام خدمت كرديد و بعد از اين هم انشاءالله خدمت مىكنيد. شماها مردان و زنان شير در ايران تربيت مىكنيد. دامن شما دامن عصمت و عفت و عظمت است. شماها موظف هستيد كه اولاد خودتان را خوب تربيت كنيد، اسلامى تربيت كنيد، انسانى تربيت كنيد، مجاهد تربيت كنيد. ما با مجاهده شما و همه طبقات اين نهضت را تا اينجا پيش برديم و جمهورى اسلامى را اعلام كرديم.
لزوم انتخاب افراد مؤمن و نافع اسلام براى مجلس مؤسسان
و از اين به بعد باز احتياج به شما داريم، احتياج براى مجلس مؤسسان كه راى بدهيد و اشخاصى كه اسلامى هستند، متعهد هستند، چپى و راستى نيستند، براى ايران مىخواهند زحمت بكشند، و بعد هم براى مجلس شورا كه در اين وقت همه آزادانه راى مىدهيد و مرد و زن، آزاد راى مىدهند. مثل زمان سابق نيست كه فقط كلمه آزاد مردان و آزاد زنان بود و همه در اختناق بسر مىبردند. اسلام شما را آزاد كرده است، اسلام مرد و زن را آزاد فرموده است و همه آزادند. راى بايد بدهيد، منتها اشخاصى را انتخاب كنيد كه براى اسلام، براى كشور منتج باشند، نافع باشند، خائن نباشند. خداوند شماها را انشاءالله عزت و سعادت هم در دنيا و هم در آخرت عنايت فرمايد. سلام و درود بر شما شير زنانى كه در صف اول مجاهده بوديد. خداوند شماها را حفظ كند.
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مردم فلسطين، ليبى، عراق و مصر
اتكال مردم به خدا و عشق به شهادت، رمز پيروزى نهضت
بسم الله الرحمن الرحيم
من از اينكه آقايان از راه دور آمدند براى تفقد از ما و ملت ما تشكر مىكنم. ملت ما قبل از اينكه نهضتشان انسانى باشد اسلامى است و انسانى، همان انسانيتى كه اسلام براى او شان قائل است. ما به قدرت طبيعى بر اين مشاكل و بر اين مصيبتهائى كه وارد شده است فائق نيامدهايم براى اينكه قدرت ما به حسب طبيعت يك قدرت بسيار ناچيزى بود در مقابل قدرتهاى بسيار بزرگ، مثل قدرت امريكا و قدرت شاه سابق، با آن ابزارى كه اينها در دست داشتند. ما به اينها كه غلبه كرديم، ملت ما كه در اين نهضت پيروز شد اين فقط براى اتكال به خدا بود. در ملت ما يك تحولى حاصل شد كه آن تحويل سابقه نداشت آن تحول اين طور بود كه شهادت را براى خودشان فوز عظيم مىدانستند. جوانهاى ما الان هم پيش من مىآيند بعضى از آنها و مىگويند كه شما دعا كنيد كه ما شهيد بشويم، اين رمز پيروزى بود كه همانطورى كه در صدر اسلام مسلمين با اين رمز پيش بردند، ملت ما هم با اين رمز پيش برد و با اين رمز است كه ملتها مىتوانند پيش ببرند.
نجات قدس و ساير ممالك عربى در گروى تبعيت امتها از قرآن و اسلام است
شماها منتظر اين نباشيد كه دولتهاى شما براى شما كار بكنند. من دولتهاى عربى را بيش از پانزده سال است كه نصيحت كردم كه با هم متحد بشوند و قدس را نجات بدهند و هيچ ابداً در آنها اثر نكرد براى اينكه در فكر اين مسائل نيستند. آنها اگر صحبتى هم از اين مسائل بكنند همان صحبتهايى است كه شاه سابق ما راجع به پيشرفتها مىكرد و راجع به تمدن بزرگ مىكرد. اينها هيچ يكشان به فكر امتها نيستند، امتها خودشان بايد به فكر خودشان باشند. اگر ما بنا بود كه بنشينيم تا براى ما دولتها كار بكنند، حالا باز همان عقب ماندگى را داشتيم و باز شاه سابق بر ما حكومت مىكرد. ما به قوت ايمان كه در شعب ما حاصل شد، با آن قوت ايمان با اين ابرقدرتها مخالفت كرديم و بحمدالله پيروز شديم و دست آنها را كوتاه كرديم. شما اگر بخواهيد به مشكلات خودتان پيروز بشويد، اگر بخواهيد قدس را نجات بدهيد، اگر بخواهيد فلسطين را نجات بدهيد، اگر بخواهيد مصر را نجات بدهيد و ساير ممالك عربى را نجات بدهيد از دست اين عمال، از دست اجانب، ملتها بايد قيام بكنند،
بايد ملتها اين كار را انجام بدهند، ننشينند كه دولتها بر اين مسائل وارد بشوند، آنها روى مسائلى كه براى خودشان صرفه دارد عمل مىكنند. ملتها بايد قيام كنند و ملتها بايد رمز را بفهمند كه رمز پيروزى اين است كه شهادت را آرزو بكنند و به حيات، حيات مادى، دنيايى، حيوانى ارزش قائل نباشند. اين رمز است كه ملتها را مىتواند پيش ببرد، اين رمزى است كه قرآن آورده است و ملتهاى عرب را در صورتى كه در كمال ضعف بودند بر دولتهاى بزرگ سلطه داد. قرآن انسان ساخت، يك انسان الهى ساخت كه با آن قدرت الهى پيشبرد كرد و كمتر از نيم قرن بر امپراطورىها غلبه كرد. بايد اين رمز را پيدا كرد، بايد تابع قرآن شد، بايد انسان قرآنى ايجاد كرد. ملتها بايد صورت قرآن بشوند تا بتوانند پيش ببرند. اگر بخواهند خودشان با دسته بندىهاى سياسى، با اجتماعات عادى، با اجتماعات، جمعيتهاى صورى بخواهند پيش ببرند، تا آخر هم نخواهند برد. بايد همه مجتمع بشوند و يك انسان الهى بشوند، يك انسانى بشوند كه براى خدا جهاد بكنند. اگر همچو شد پيش خواهند برد و من توصيه مىكنم به همه اقشار انسانى و به همه اقشار مسلمين و به همه اقشار عرب كه اگر بخواهند اينها غلبه كنند بر مشكلاتشان بايد تربيت اسلامى بشوند، بايد روى نقشه اسلام حركت كنند، قرآن هادى آنها باشد، امام آنها باشد. اگر اينطور بشود غلبه خواهند كرد بر همه امور و اگر اينطور نباشد و بخواهند روى موازين عادى و روى موازين - عرض مىكنم كه - سياسى و اينها بخواهند پيش ببرند دولتها هميشه مقدمند بر اينها و نخواهند هم پيش برد.
ايمان بود كه ايران را مقدم كرد و بر اين ابرقدرتها غلبه داد
ما به خواست خدا، من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه ماها را بيدار كند و ما را به صورت صدر اول اسلام در آورد و ملتهاى ما را مثل ملت صدر اول اسلام كند كه خالص ايمان بود و خالص قدر ايمانى بود و قدرت اسلامى بود كه غلبه كردند يك جمعيت چند هزار نفرى بر يك امپراطورى كه بيشتر از تمام جمعيت اين مسلمين كه مىخواستند جنگ بروند، دو مقابل اين جمعيت آنها پيش قدمهايشان بوند و در عقب آلاف و الوف زائد بر اين داشتند، اين پيش قدمهايشان دو مقابل تمام جمعيت اسلام بود و معذلك اينها غلبه بر آنها كردند و اين نبود جز اينكه ايمان بود كه غلبه پيدا مىكرد و در ايران هم اين معنا پيدا شد و اين معنا بود كه ايران را مقدم كرد و بر اين ابر قدرتها غلبه داد. انشاءالله خداى تبارك و تعالى به ما توفيق بدهد و عنايت كند كه ما بتوانيم به وظايف دينيه خودمان، به وظايف انسانيه خودمان عمل بكنيم و من اخيراً هم از شماها تشكر مىكنم كه تشريف آورديد و به ما عنايت كرديد، انشاءالله كه موفق باشيد. البته مسلمين همه بايد با هم باشند. مسلمين همه بايد يد واحده باشند، مرتب به وظيفه اسلامى و انسانيشان عمل كنند. خدا همه را توفيق بدهد. انشاءالله موفق باشند. انشاءالله مؤيد باشند،انشاءالله.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته